فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۱۶-۱۹۵
حوزه های تخصصی:
علی صفایی حائری، روحانی و متفکر معاصر شیعی، و اکهارت تُله (Eckhart Tolle)، از صاحب نظران مسیحی معنویت در عصر حاضر، در مقام دو اندیشمند پرآوازه درباره زمینه های سلوک عرفانی و چگونگی رفع موانع رشد انسان، آراء و دیدگاه هایی خاص ابراز کرده اند. مقایسه اندیشه این دو شخصیت درباره زمینه های سلوک عرفانی که به دو فرهنگ دینی، فضای فکری، اقلیم جغرافیایی و زبانی متفاوت تعلق دارند، موضوع اصلی این پژوهش است. با اتخاذ رویکردی مقایسه ای، پدیدارشناسانه و فارغ از جانبداری، و از طریق مراجعه به نوشته ها و اظهارات ایشان می توان به جست وجو، کشف و تبیین دیدگاه ها و مقایسه آن ها پرداخت و به نتایجی قابل اعتنا رسید. فرض بر این است که اگرچه این دو در طرح پیش فرض ها نقاط مشترک کمتری دارند، در تشخیص منبع اصلی اختلال در زندگی بشر دارای اتفاق نظرند و در ارائه راه حل هم به نتایجی مشابه رسیده اند. طبق نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که علی صفایی حائری در تبیین اندیشه اش به دلیل بسندگی به گزاره های شیعی دچار کلی گویی شده و منظومه فکری او که شامل طرح جامعی از دین می شود، با مؤلفه هایی چون استناد، اصالت، هماهنگی و ارتباط، و ارائه الگویی منحصربه فرد در تاریخ ادیان با تناقض درونی همراه است، حال آنکه اکهارت تُله به راهکارهایی دقیق، بسیار ساده و مؤثر و فارغ از هر فرهنگ و اقلیم خاص دست یافته است.
آیا گرگ توتم مردم آذربایجان است؟ (نقد و بررسی تاریخی و متن شناختی یک ادعا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۱)
149 - 166
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر گاه در شماری از نشریات محلی آذربایجان گرگ به عنوان توتم مردم آذربایجان مطرح شده است. عده ای نیز که خود را «هویت طلب» می نامند این گزاره را با قلم یا رفتار خود تبلیغ می کنند. در این مقاله ابتدا ضمن تعریف توتم و شرح ویژگی های آن، تأکید شده که مهم ترین ویژگی توتم حمایت از کسانی است که آن را نیای مشترک خود می دانند. سپس با بررسی گرگ در فولکلور آذربایجان و نیز بررسی بازتاب گرگ در سروده های شاعران ناحیه آذربایجان مانند قطران، نظامی، خاقانی، صائب و شهریار نشان داده ایم که گرگ در هر دو حوزه مذکور، موجودی اهریمنی است و کارکردی به جز ایجاد شر ندارد؛ از این رو نمی تواند توتم مردم آذربایجان باشد، هرچند ممکن است توتم ترکان شرقی یا مغولان باشد.
أثر سید جمال الدین الریادي في ظهور أدب المقاومه المصري (دیوان محمود سامي البارودي أُنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
137 - 160
حوزه های تخصصی:
لقد کان أثر السید جمال الدین الأسد آبادی کبیراً فی الصحوه الإسلامیّه ولاسیما فی نهایات القرن التاسع عشر وقد کان یؤمن أنها هی السبیل الأساس لنهضه المجتمعات الإسلامیّه وخاصه العربیه ومن ثم یمکن توجیه نشاطات الأدباء لتعمیق الأثر الإیجابی فی تلک النهضه، ولمکانه مصر وأثرها فی العالم الإسلامیّ فقد اتخذها السید مرکزاً لنشاطاته بعد أن أحدث فیها تطورات ملحوظه سیاسیاً واجتماعیاً وأدبیاً؛ ففی الحقل الأدبی أخذ عنه أدباء وکتّاب أمثال: محمود سامی البارودی ومحمد عبده بوصفهما الأبوین الریادیین للأدب. فقد أحدث البارودی ملامح فی الشعر العربی الحدیث، نستشف منها سمات المقاومه والصمود، مستلهماً مشروع جمال الدین الإصلاحی. فظهر الشاعر مناضلاً إسلامیّاً، یتحدّى الاستعمار وأذنابه؛ وقد قامت هذه الدراسه لتسلیط الضوء على الأثر الذی ترکه السید جمال الدین فی الشعر والأدب الحدیث متخذهً من شعر البارودی مادهً للبحث. وتمّ البحث على ضوء المنهج الوصفی –التحلیلی. فجاءت إشکالیه البحث وخلفیته فی طلیعه المقال ثم قدمنا نبذه عن حیاه الاثنین السید جمال الدین والبارودی. فتمخّضت الدراسه عن نتائج منها: أنّ الشعر العربی الحدیث فی انتعاشه وانتقاله من البرود والسطحیه إلى الحیویه والذاتیه لیس نتیجه للحمله الفرنسیه أو احتکاکه بالأدب الأروبی فحسب، وإنّما مدینٌ لمحاولات القاده والمفکرین الإسلامیّین أمثال سید جمال الدین وأتباعه فی شتى البلدان الإسلامیّه. وقد ترکزت دعوه السید جمال الدین على عنصرین مهمین وهما الحفاظ على الأصاله الإسلامیّه والمعاصره، وتمثلت ملامح هذه الریاده فی شعر محمود سامی البارودی ومنها: الدفاع عن الشعوب المظلومه وحثهم على کسب العلوم الحدیثه واجتناب الخمول کخطوه للتخلص من استعباد المستعمر وذلّه، وإماطه اللثام عن وجه المستعمر ومؤامراته، ودعوه الحکام المسلمین إلى إقامه العدل وتأکید أثر العلماء والمثقفین فی تحدید مصیر المجتمع الإسلامیّ متأثراً بأفکار السید جمال الدین.
البنیه الشعریه ومقاربه الخطیئه وفق قراءه جدیده للنظریه الشکلیه قصیده حوار لأدونیس نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
57 - 68
حوزه های تخصصی:
البنیه الشعریه، باعتبارها توظیفا جدیدا للغه، تهدف إلی تأسیس علاقات جدیده بین الکلمات، لتبتکر لغه جدیده تحتضن التنافر والاختلاف. من هذا المنطلق، فإن أدونیس فی النص الشعری بشکل عام، وفی قصیده حوار بشکل خاص، یفرغ الکلمه من دلالتها الراسخه فی المنظور المعجمی، ثم یشحنها بدلاله جدیده عبر تأسیس علاقات جدیده. بناء علی ذلک، یحاول الأدیب جراء کل ذلک، أن ینتهک مرجعیه المخاطب، سعیا إلی استبدالها بمرجعیات نصیه أخری. من هنا، یأتی الانزیاح الدلالی الذی یمارس الأدیب من خلاله تغییر المرجعیات المعرفیه السائده؛ وعلی ذلک، فإن النص الأدبی باختراقه للمرجعیات، یتقارب من الخطیئه، وفق المنظور المستعمل یومیا للدلاله. تسعی هذه المقاله إلی دراسه النص الأدونیسی لتلقی الضوء علی أن قصیده حوار تشکل مدخلا أساسیا لتفجیر الدلاله وشحن المفرده بدلالات جدیده تکتسبها الکلمه من السیاق، ولیس من المنظور الوضعی المسبق. وتطرقت المقاله إلى دراسه هذا الموضوع حسب المنهج الوصفی التحلیلی، انطلاقا من النظریه الشکلیه، لتکون اللغه هی نقطه الانطلاق لدراسه النص. ومن النتائج التی توصل إلیها البحث هی أن القصیده تسعی إلی تأسیس نسق معرفی ینطلق من الحیره بمرکزیه السؤال لترفض ثنائیه الاختیار المتوقف علی"الخیر / الشر" المهیمنه علی وعی الإنسان العربی، فحاول الأدیب أن یغیّر بؤره الرؤیه إلی الأشیاء من خلال اختراق نمطیه اللغه / المعرفه.
نقد مبانی معرفت شناسی تفسیر عقلی جریان نواعتزال مغرب عربی معاصر
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
75 - 115
حوزه های تخصصی:
جریان نو معتزله مغرب عربی معاصر به اقتضاء برهه ای از زمان که زندگی می کردند تحت تأثیر مدرنیته که برگرفته از فرهنگ غرب بود برای حل مسائل نظری ناچار شدند که عقلانیت را معطوف به مدرنیته ببینند برای همین مبانی آنها در فهم معارف دین با معتزله قدیم فرق می کرد؛ چراکه معتزله قدیم بر اساس مبانی عقلی و فلسفه توحیدی بود نو معتزله مغرب عربی معاصر برخلاف اسلاف خود بر اساس تعامل با دنیای مدرنیته برای آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، توجه به عقب ماندگی جوامع اسلامی و تلاش برای برقراری سازگاری بین دین و مدرنیته آنان را بر آن داشته تا رویکردی خاص را در تفسیر آیات قرآن در پیش گیرند. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و انتقادشناسی، به نقد و آسیب شناسی مبانی معرفت شناسی جریان نو معتزله مغرب عربی معاصر پرداخته و از این رهگذر آسیب های مبنایی معرفت شناسی در این مکتب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که این دسته از نومعتزلیان بر اساس مبانی معرفت شناختی خود با اتکا به عقل مدرن به عنوان تنها منبع شناخت نسبت به سایر منابع شناخت توجهی نکردند؛ درنتیجه در تفسیر و تبیین آموزه های دینی و قرآنی به ویژه مفاهیم چون بهشت، جهنم، ابلیس و ملائکه که از حقایق و واقعیت های وحیانی و فراطبیعی هستند نگرش حس گرایانه داشته اند که آن منتهی به تمایز بین معرفت دینی و دین بر اساس رویکرد تاریخی گردید و افزون بر آن اینکه قرائت و فهم پیامبر اکرم (ص) را به مانند فهم و درک انسانی عادی تلقی کردند و حال آنکه همه این آثار و پیامدها برخلاف نص صریح کلام وحی است.
دراسه مقارنه للتهکم الفکاهی فی مجموعه القصص القصیره "وجوه وحکایات " لمارون عبود وروایه "الأحمر والأسود " لاستاندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُعَد استخدامُ الأسلوب الفکاهی من الطرق المفضّله لخلقِ الفرح والسعاده لدى الجمهور، والتی تنتقدُ العدید من القصور والاضطرابات وتصححها بشکل غیر مباشر. لذلک، لطالما نظر علماء الأدب إلیها نظره اهتمام. یحظی الأدب العربی والفرنسی، خاصه فی العصر المعاصر، بدور نشیط وأقوى فی مجال الفکاهه والتهکم الفکاهی. لکل من مارون عبود، الروائی اللبنانی البارز، واستاندال الکاتب الفرنسی، أعمال تجدر بالدراسه من منظار الفکاهه والتهکم الفکاهی. تم فی هذا البحث تعریف الفکاهه والتهکم الفکاهی وخلفیتها ومکانتها فی الأدبین العربی والفرنسی. ثم تمت دراسه تطبیقیه لوظائف التهکم الفکاهی ومقارنته فی مجموعه "وجوه وحکایات " لمارون عبود وروایه "الأحمر والأسود " لاستاندال، متکئه على أسس المدرسه الأمریکیه المقارنه والمنهج الوصفی التحلیلی. وسعینا إلى الإجابه عن هذین السؤالین: ماهی أسباب ظهور التهکم الفکاهی فی أعمال المؤلفین؟ وما هی الفروق والقواسم المشترکه بینهما فی استخدام التهکمات الفکاهیه؟ تشیر النتائج إلی أن کلاً من مارون عبود وستاندال، رغم عدم وجود أیّه صله أدبیه للبعد الزمنی والمکانی بینهما قد استخدما مجموعه متنوعه من الأسالیب الأدبیه والفکاهیه مثل التناقض والتضاد والتصویر الکاریکاتیریه وغیرها لإبراز الجانب الفکاهی ونقد العیوب المختلفه فی المجتمع، کما استخدما الدعابه کأداه للتفکیر النقدی الجاد للنضال الاجتماعی.
«هویت یونانی» و «حکمت بحثی» نزد صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
59 - 83
حوزه های تخصصی:
«تفکر یونانی» از ابتدای ورود به دنیای اسلام همواره مورد توجه متفکران دنیای اسلام بوده است. برخی با پذیرش امکان حصول معرفت عقلی خوداتکا به درون آن تفکر یونانی وارد شدند و سعی کردند تفسیر اجتهادی خودشان را از آن ارائه دهند و برخی دیگر با طرح دوگانگی ذاتی معرفت عقلی خوداتکای ارسطویی با معرفت کشفیِ مبتنی بر آموزه های وحیانی بر تفکیک ذاتی آن ها تأکید کردند. ملاصدرای شیرازی به عنوان یکی از مهم ترین فیلسوفان دنیای اسلام، سعی کرده است در عین تأکید بر حقیقی بودن حکمت کشفی ، با طرح برخی مبانی هستی شناختی و با تکیه بر میراث فیلسوفان پیش از خود، اهمیت معرفت زایی از طریق قیاس برهانی را نشان دهد و در یک خوانش منحصربه فردی نوعی وحدت تشکیکی بین معرفت حاصل از حکمت بحثی و حکمت اشراقی ارائه دهد. نوشتار حاضر با روش تحلیلی سعی دارد جایگاه «هویت یونانی» را نزد ملاصدرا بررسی نماید تا از این طریق، کمکی به درک هویت فلسفه در دوران اسلامی و رابطه عقل و وحی در عالم اسلام کرده باشد.
زندیق
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۳ مهر و آبان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹۶)
163 - 172
حوزه های تخصصی:
این نوشته ترجمه ای است از مدخل «زندیق» در تحریر دوم دائرهالمعارف اسلام و مروری است کلی بر اشتقاق و سابقه و معنای لفظ زندیق (که نویسنده به اصل آرمانی/ آرامی آن معتقد است)، تاریخ اجمالی مانویت و فرقه های آن در ادوار پس از اسلام، ارزش روایات مسلمانان درباره مانویت و شااره به بعضی زندیقان معروف.
بررسی تطبیقی جامعیت موضوعی قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۰پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
119 - 136
حوزه های تخصصی:
جامعیت قرآن در شمار مبانی دلالی تفسیر قرآن کریم قلمداد می شود. به سبب اهمیت این موضوع، مفسران و اندیشمندان قرآنی به تبیینِ چیستی و بررسی آن پرداخته اند که در این میان بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی به عنوان مفسران تأثیرگذار و صاحب منهج و روش شناخته شده حائز اهمیت هست. با توجه به چهار نظر و دیدگا ه حداکثری، حداقلی، اعتدالی و مقایسه ای که در این زمینه وجود دارد؛ در این نوشتار به بررسی تقریرات مختلف نظر علامه طباطبایی که در تفسیر المیزان به آن ها اشاره کرده اند، پرداخته می شود و با جمع بندی آن ها، دیدگاه اعتدالی را به ایشان نسبت می دهیم. همه تقریراتی که علامه طباطبایی به آن ها اشاره کرده اند را می توان در عبارت ذیل جمع نمود که مراد ایشان از جامعیت قرآن این است که: «با توجه به هدف هدایتی قرآن، جامعیت آن متناسب با برآوردن نیازهای هدایتی قرآن و تأمین سعادت دنیوی و اخروی آن به عنوان آخرین کتاب آسمانی، هست.» همچنین با بررسی نظر آیت الله جوادی آملی و تفصیلی که به آن پرداخته اند، نظر ایشان به دو قسم مقام لفظی و جمعی تقسیم می شود که در ظاهر قرآن با نظر علامه یکسان و طبق مقام جمعی حقیقت قرآن، متفاوت با دیدگاه علامه طباطبایی هست؛ ایشان در مقام جمعی با کمک روایات و تکیه بر چهار شاهد قائل به دیدگاه حداکثری از قرآن شده اند و نظری برخلاف علامه طباطبایی ارائه داده، با نقدی که بر کلام استادشان داشته اند، آن را ردّ کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به این مسئله می پردازد.
مروری بر کتاب «ارشاد الهارب» یحیی بن هاشم الحسنی الصنعانی
حوزه های تخصصی:
بزرگی شخصیت و تأثیرگذاری حمایت های جناب ابوطالب علیه السلام در استقرار و پیشبرد اسلام، قابل تشکیک و انکار نیست؛ امّا در طول تاریخ، فعالیت هایی برای مخدوش کردن چهره ایشان انجام شده است. بحث ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام مهم ترین موضوعی است که در آن تشکیک کرده اند. این تردید مستند به چند روایت ساختگی و چشم پوشی از واقعیت های تاریخی صورت گرفته است. عالمان فرقه های مختلف اسلامی در مقابل این قضاوت، با استناد به ادلّه عقلی و نقلی، صحّت ایمان ابوطالب را اثبات کرده اند. زیدیان نیز از این قافله جا نمانده و برخی از ایشان مانند شیخ یحیی بن هاشم الحسنی الصنعانی در کتابی با عنوان «ارشاد الهارب» به دفاع از ایمان ایشان پرداخته است. تسلّط عالمان زیدی بر منابع و روایات اهل سنّت از نقاط قوّت نویسنده و کتاب است. نوشتار حاضر محتوای کتاب ارشاد الهارب را با روش گزیده یابی و در چهار بخش گزارش می کند.
تحلیل تاریخیِ دو منبع جامع علوم قرآنِ قرن نهم؛ بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
19 - 32
حوزه های تخصصی:
برای جریان شناسی علمیِ منابع علوم قرآن، نگارش منظمی که عوامل موثر بر تطور و نگارش منابع مهم علوم قرآن را با تحلیل تاریخی برای دانش پژوهان این رشته به تصویر بکشد، موجود نیست. بررسی حاضر، تحلیل تاریخی منابع جامع علوم قرآن قرن 9 بوده که با روش پژوهش کیفی، داده های تحلیلی را در مورد تاثیرگذاریِ «بصائر فیروزآبادی و التیسیر کافیجی» و رابطه دو کتاب مذکور با کتب جامع هم عصرِ آن؛ «مواقع العلوم بلقینی» و «فضائل القرآن عسقلانی»، برای مخاطبان تخصصی رشته علوم قرآن بیان کرده است. کتاب بصائر با توجه به سنجش احوالات علمی، فرهنگی و سیاسی آن روزگار در مباحث جامع علوم قرآن تاثیرگذاری قابل قبولی داشته است. کتاب فضائل القرآن از حیث کارکرد، ساختار و محتوا رتبه ای پایین تر از بصائر دارد. کتاب مختصرِ مواقع العلوم از کتاب مفصلِ بصائر، تاثیرگذاری کمتری داشته و تاثیرگذاری در عرصه علوم قرآن را در قرن 9 سیر نزولی می دهد. مباهات کافیجی بر کتاب التیسیر و از سوی دیگر کوچک شمردن این کتاب توسط سیوطی، تاثیرگذاری آن را متوسط نشان می دهد. این نتایج، کمک کننده به فهم جریان علم(علوم قرآن) کرده و دانش و بینش کمّی و کیفی دانش پژوهان را نسبت به «تاریخ منابع علوم قرآن» تکمیل می کند.
معرفی کتاب: تاریخ مساجد کربلا و حسینیاتها/ السید سلمان هادی آل طعمه، العتبه الحسینیه المقدسه، کربلا
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
123 - 124
مسائل بنیادین انسان و هستی در پرسش های خیام و پاسخ های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 113
حوزه های تخصصی:
خیام در رباعیات در باب مسائل بنیادین انسان و هستی موضوعات یا پرسش هایی را مطرح کرده و از همان روزگار واکنش هایی را برانگیخته است. کسانی چون نجم رازی در عوض نقد اندیشه، شخص او را نقد و هجو کرده اند. از دیگرسو در مخزن الاسرار نظامی مفاهیم، نمادها و تصاویری را می توان دید که عیناً یا با تفاوت های جزئی در رباعیات خیام به کار رفته است و به نظر می رسد پاسخی به آن اشعار باشد. پس از تحلیل و طبقه بندی این مفاهیم و تصاویر در سطح مسائل بنیادین انسان و هستی این نتیجه به دست آمد که نظامی با برگرفتن مفاهیم و تصاویر خیام و موضوعات و مسائلی که او مطرح کرده بود از منظری عرفانی به آن پاسخ داده و برون شدی از آن حیرانی فلسفی ارائه کرده است.
آگاهی شیعه از امامان خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احادیث بسیاری در منابع حدیثی شیعه امامیه وجود دارد که در آنها نام کامل امامان از زبان پیامبر6 معرفی شده است. این اخبار از قول صحابه و تابعان و خود امامان دوازده گانه به طور مستقیم یا از قول رسول خدا6 نقل شده است. از سوی دیگر گزارش های تاریخی بسیاری وجود دارد که نشان می دهد نه تنها مسلمانان بلکه اغلب شیعیان از نام و نسب امامان خود آگاهی نداشته اند. این ناآگاهی در انشعاب فرق شیعی و ایجاد فرقه های منتسب به ائمه یا فرزندان ایشان بروز کرده و چنین القا می کند که اگر شیعیان از آن اخبار دوازده امام و نام و نسب کامل ایشان خبر داشتند، این رویدادها و انشعاب ها رخ نمی داد. پرسش اصلی این مقاله آن است که بی اطلاعی یا کم اطلاعی شیعیان از نام و نسب امامان خود به رغم وجود آن اخبار در منابع حدیثی مشهور امامیه، چگونه توجیه خواهد شد؟ مقاله پیش رو درصدد بررسی و حل این تعارض است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اولا تعداد روایات مشتمل بر نام کامل ائمه به اندازه ای نیست که در برخی کتاب ها شهرت یافته است و ثانیاً به نظر می رسد پس از دوره غیبت کبری که تعداد امامان برای شیعه روشن و قطعی شده، نقل های بعدی نیز به تناسب آن تکمیل شده است.
مقایسه تطبیقی خلافت از نگاه شیخ صدوق و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
73 - 97
حوزه های تخصصی:
مسئله خلافت در حوزه های مختلف معارف دینی، مورد تفسیر و شرح و بسط قرار گرفته است. مطالعه تطبیقی در این دیدگاه ها و ایجاد گفتمان میان آن ها به ظهور آثار و نتایج جدید کمک خواهد کرد. اگرچه هم از نظر شیخ صدوق و هم در نگاه ابن عربی، خلیفه دارای دو سویه آسمانی و زمینی و مرجع سیاسی و علمی و معنوی جامعه بوده، جعل این منصب در عالم ظاهر به اراده الهی و خارج از انتخاب مردم است و به حسب باطن، خلیفه واسطه فیض و سبب بقای عالم به شمار می آید، اما نگرش کلامی شیخ صدوق و گرایش عرفانی ابن عربی باعث ایجاد وجوه تفارقی میان این دو دیدگاه شده است که برخی از آن ها مهم و قابل توجه است؛ از جمله اینکه شیخ صدوق خلافت را برآمده از صفت الهی «الانتصاف لأولیائه من أعدائه» و برای جلوگیری از ایجاد جبر در عالم دانسته است، اما ابن عربی خلیفه را مظهر اسم جامع «اللّٰه» معرفی کرده و برای خلافت، دو مرتبه باطنی یعنی حقیقت محمدیه، و ظاهری یعنی مصادیق بشری اولیاء در نظر گرفته است. همچنین ابن عربی میان خلافت الهی و خلافت رسول تفکیک کرده و خلیفه اللّٰه را به عنوان مرجع سیاسی و علمی معرفی نموده است.
خوانش دیدگاه سیداحمد خوانساری پیرامون استصحاب با تکیه بر کتاب جامع المدارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳۰
209 - 229
حوزه های تخصصی:
بی گمان شناخت آرای اصولی هر فقیه، نقش بسزایی در فهم رویکرد فقهی او دارد. آیت الله سیداحمد خوانساری صاحب کتاب گران سنگ جامع المدارک از فقهای بزرگ معاصر است. از ایشان باوجود آثار متعدد فقهی و اعتقادی، متأسفانه کتاب اصولی به یادگار نمانده است تا بتوان با مراجعه به آن، دیدگاه های اصولی اش را شناسایی کرد. آرای اصولی وی را باید در کتب فقهی اش و از خلال احکام جزئی جست وجو کرد. در میان اصول عملیه، استصحاب چه ازنظر گستردگی موارد و چه به دلیل اینکه از اصول محرزه است، جایگاه ویژه ای دارد. در این جستار با مراجعه به کتاب فقهی جامع المدارک، در پی کشف دیدگاه ایشان دربارهٔ چیستی و چگونگی استصحاب هستیم. با الگوگیری از این نوشتار می توان دیگر آرای اصولی وی را به دست آورد و حلقه های مفقودهٔ اصول فقه ایشان را بازسازی کرد.
ارائه الگوی عملیاتی برای ارزیابی اثربخشی کنش های هنجاری روحانیون(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵ (پیاپی ۶۸)
65 - 102
حوزه های تخصصی:
امروزه مردم بیش از پیش با منابع و آموزه های متنوع فرهنگی و اجتماعی روبه رو هستند. روحانیت نیز مانند دیگر رسانه ها باید روش های به روز و مناسب ارتباط با مخاطب را پیدا کند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارزیابی رفتار هنجاری روحانیون برای اقناع مخاطب و سنجش الگوی طراحی شده صورت گرفته است. برای طراحی الگوی ارزیابی، مطالعات نظری قابل توجهی در زمینه اثربخشی و متقاعدسازی انجام شد. الگو شش وجهی ارزیابی استاد سخنران یا روحانی مشاور طراحی شد. این الگو با روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه ساختاریافته، در جلسات حلقه های معرفت که آستان قدس در حرم امام رضا برگزار می کند، اجرا و ارزیابی شده است. الگوی یادشده برای ارزیابی اثربخشی رفتار هنجاری روحانیون شامل شش مؤلفه فرم گفتار، تحریک مخاطب، صمیمیت، جزمیت، اعتبارسازی و ویژگی های فیزیکی است. همچنین، پس از مطالعه رفتار هنجاری روحانیون در جلسات حلقه های معرفت، خوشه بندی شاخص های ارزیابی روحانیون در زمینه اقناع نیز استخراج گردید که عبارت اند از: ویژگی های ارتباطی (ارتباط فعال / ارتباط منفعل)، جانب داری در پیام (موضع گیری آشکار / نبود موضع گیری آشکار)، تشابه با مخاطب (پیوسته / گسسته)، رویکرد (عاطفی / عقلانی)، شیوه پاسخ گویی (ارجاعی / استدلالی).
بازخوانی روایات امامیه در حوزه طهارت آب؛ تبیین یک ملاک نوین
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
198 - 178
حوزه های تخصصی:
از قرون نخستین، نظر مشهور در میان اغلب علمای مذاهب اسلامی این بوده است که آب قلیل پس از برخورد با نجاست، ناپاک دانسته می شود، حتی اگر اوصاف سه گانه آن یعنی رنگ، بو و طعم آب تغییر نکند؛ اما به رغم این شهرت، نظر شماری از امامیه به ویژه در قرون متأخر و معاصر و نیز نظر مالکیه به خلاف قول مشهور بوده است. پژوهش پیش رو روایات امامیه در این حوزه را با روش «فقه الحدیث» مورد بازخوانی قرار داده و با بهره گیری از مفهوم علمی نسبت، در این خصوص به ملاک یا قاعده ای دست یافته است که نظر غیر مشهور امامیه در این حوزه را که مطابق با نظر مالکیه است، تأیید می نماید. بر این اساس، ناپاک دانستن آب به مقدار آن بستگی ندارد، بلکه به نسبت میان نجاست و آب بستگی دارد. در نتیجه، آب چه قلیل باشد، چه کثیر، تنها هنگامی نجس دانسته می شود که نسبت ناپاکی در آب به حدی برسد که سبب تغییر اوصاف یا خصوصیات سه گانه آب شود.
واکاوی سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری (مطالعه موردی تحلیل روایات مکان نظافت در منابع روایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
155 - 171
حوزه های تخصصی:
واکنش مسلمانان در دوره های پس از فتوحات اسلامی به پدیده های وارداتی مانند نظافت، نمونه ای از تغییرات سبک زندگی در چهار قرن نخست هجری است که در این پژوهش، از رهگذر روایات اسلامی و گزارش های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است. توجه گسترده به موضوع نظافت از جمله حمام در آن دوران، نشان دهنده آن است که برخی مفاهیم ناظر به سبک زندگی در چهار قرن نخست، در متن و زمینه فرهنگ مصرف گسترش پیدا کرده و باعث ایجاد تنوع در فعالیت های عمومی مسلمانان گردیده است؛ به گونه ای که با دگرگونی ذائقه ها و ارزش های شخصی، الگوهای جدیدی در زندگی افراد پدید آورده است. از نظر متشرعان و بزرگان دینی، پیدایش شیوه های متمایز در موضوع نظافت بعد از فتوحات اسلامی که با طبایع فردی و هوس های مصرفی طبقات متوسط مسلمانان سازگار شده بود، به فروریزی نظام حیا و عفت عمومی منجر می گردید و فرهنگ وارداتی حمام های عمومی، باعث تنزل معیارها و سطوح فرهنگی والای اسلامی می شد و نسل های جدید را به بی مبالاتی فزاینده ای معطوف می نمود؛ از این رو ترس و نگرانی از امکانات فرهنگی بیگانه که به جوامع سنتی مسلمانان وارد شده بود آنان را به مقاومت برمی انگیخت؛ با این حال، امکان گفتگو در استفاده از این تسهیلات، موافقانی در این زمینه پدید آورد که به زندگی غنی تر و پیچیده تر می اندیشیدند؛ چنان که برای نمونه متن روایات حمام نشان از آن دارد که تغییرات سبک زندگی در مواجهه با پدیده نوین حمام های عمومی، در چهار قرن نخست به تدریج بهبود یافته و احکام سخت گیرانه نخستین را جز در ارتباط با زنان ملغی کرده است.
ویژگیهای ایفای تعهد در زوال حق حبس از منظر فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
172 - 186
حوزه های تخصصی:
ایفای تعهد از جانب متعاقدین، یکی از طرق زوال حق حبس در عقود است که بارزترین مصداق آن، تسلیم مبیع است. با وجود اینکه تسلیم مبیع از نظر مشهور فقها، مسقط حق حبس است؛ فقهای امامیه و اهل سنت در نحوه تسلیم و قبض مبیع توسط مشتری و تأثیر سایر تصرفات متعاقدین (مثل حواله و رهن) در مال محبوس بر زوال حق حبس، اختلاف نظر دارند. پژوهش حاضر در این راستا اطلاعات لازم را از آثار مکتوب فقهی مذاهب پنج گانه گردآوری و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان داده است: لازم است در نحوه ایفاء و تسلیم، شرایطی لحاظ گردد تا حق حبس زائل گردد؛ اما این شروط تا کنون در متون فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار نگرفته است. از جمله اینکه ایفای تعهد وتسلیم باید توسط بایع یا شخص ماذون ازجانب وی، با میل و رضای او و به قصد سقوط تعهد باشد؛ از این رو، پیشنهاد شده است در بحث از مسقطات حق حبس، انصراف ارادی و تسلیم به عنوان ایفای تعهد نیز به شروط زوال حق حبس اضافه گردد.