فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
119 - 147
حوزه های تخصصی:
«عصمت» به معنای پاکی از هرگونه گناه و نیز مصونیت از خطا در دریافت و ابلاغ وحی، از امتیازات و ویژگی های خاص و لازمه رسالت پیامبران الهی می باشد که به دلیل اهمیت بالایی که دارد، مورد بحث و توجه بسیاری از عالمان و اندیشمندان مکتب های مختلف کلامی قرار گرفته است. یکی از مسائلی که بحث های زیادی را برانگیخته، آیاتی از قرآن کریم است که حاوی عبارات «اعتراف به ظلم» از لسان پیامبرانی چون حضرت آدم، حضرت موسی و حضرت یونس(ع) می باشد که برخی با استناد به این آیات عدم عصمت پیامبران الهی را نتیجه گرفته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به صورت تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش است که منظور از «ظلم» و اعتراف به آن از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخرالدین رازی چیست و چه ارتباطی با «عصمت» پیامبران دارد؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که آیت الله جوادی آملی به عنوان نماینده مکتب کلامی شیعه، «عصمت» را برای تمام دوران پیامبران ثابت می کند و «ظلم» را با ذکر ادله و شواهد متعدد، بر معنای لغوی آن یعنی ستم، نقص و محرومیت حمل می کند؛ اما فخرالدین رازی به عنوان نماینده مکتب کلامی اشاعره، در تحلیل خود «عصمت» را به دوران پس از نبوت و «ظلم» را به پیش از نبوت مربوط می شمارد.
واکاوی ویژگی های «امت اسلامی» درقرآن
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۴۱
51 - 69
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم ذکرشده در آموزه های دینی، امت اسلامی است که از طرق مختلف می توان به ویژگی های آن پی برد. ازآنجاکه قرآن، ثقل اکبر است و بسیاری از این آموزه ها از قرآن به دست می آید، تحلیل تفسیری این ویژگی ها از طریق بررسی آیاتی که محتوای آنها بیان اوصاف امت اسلامی است، امکان پذیر است. اهمیت پرداختن به این مطلب آن است که تبیین این ویژگی ها از زبان قرآن، برتری دین اسلام نسبت به سایر ادیان را مشخص می کند و این امر، برای غیرمسلمانان، تبلیغ دین اسلام و برای مسلمانان، تشویق و حس افتخار و بالندگی نسبت به سایر امت ها را به دنبال دارد. از این رو، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سئوال اصلی بود که: ویژگی های امت اسلامی در قرآن چیست؟ نتایج این پژوهش، که به روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری صورت گرفت، این بود که برخی از ویژگی های امت اسلامی که موجب برتری آن نسبت به امت های دیگر شده، موارد همچون: بهترین امت، امت وسط، شاهد بر مردم و متصف به صفات نیک امت های قبل بودن است.
شخصیت شناسی حبیب بن مظاهر
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
7 - 26
حوزه های تخصصی:
حبیب بن مظاهر در شمار اصحاب پیامبر اکرم(ص)، امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) بود. بعد از به حکومت رسیدن یزید (حک. ۶۰-۶۴)، حبیب به همراه دیگر رهبران شیعی کوفه از امام حسین(ع) دعوت کردند تا به کوفه بیاید. وی جزو اولین افرادی بود که با مسلم بن عقیل بیعت کرد و دیگران را نیز به بیعت با مسلم فراخواند. وقتی امام(ع) به کربلا رسید، حبیب به سبب اقدامات ابن زیاد، حاکم کوفه، مخفی شد و شبانه خود را از کوفه به کربلا رساند. حبیب بن مظاهر در دهم محرم سال 61 هجری در واقعه عاشورا به شهادت رسید.
راهبردها و راهکنش های فرزندپروری در مقطع نوجوانی براساس متون اسلامی و روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
1 - 21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی روان شناختی و اسلامی، به دنبال تدوین روش های فرزندپروری برای والدین، به ویژه پدر، در ضمن راهبردها و راهکنش ها است. راهبرد، برنامه ای است که برای نیل به یک هدف بلند مدت طراحی می گردد و راهکنش، روش های عملیاتی است که برای دستیابی به هدف مورد استفاده قرار می گیرد. روش این تحقیق، تحلیل محتوای متون اسلامی و روان شناختی در زمینه فرزندپروی نوجوان است. بدین منظور، متون اسلامی و روان شناسی مربوط به نوجوانی و فرزندپروری در مقطع نوجوانی بررسی گردید. از گزاره های اسلامی، 58 کد و از پژوهش های روان شناختی 234 کد به دست آمد. داده ها با کمک نرم افزار اطلس تی تحلیل کیفی شد. بعد از دسته بندی کدهای اولیه، کدگذاری محوری و شبکه سازی با رویکرد اجتهادی−انضمامی انجام شد. یافته های تحقیق کشف سه راهبرد کلی و 28 راهکنش برای فرزندپروری است: راهبرد رابطه با نوجوان شامل لیاقت دهی، مسالمت جویی، محبوبیت، مجاورت، بصیرت، شناخت و شوخ طبعی، راهبرد آموزش شامل توجه دهی به سلامت و پذیرش هیجان خواهی، مسئولیت دهی، هدایت فکری، هدایت جنسی، پرورش عقلانیت، محدودیت، مشارکت، تقویت مهارت ها، مهارت شغلی، نظارت، نصیحت گری، موفقیت، تمرین تصمیم گیری، و راهبرد خودمدیریتی والدین شامل صلابت، استعانت از خداوند، هماهنگی تربیتی، مشاوره جویی، رسیدگی به خود، عاملیت به اصول خویش، رضایت زناشویی است.
بررسى زبان شناختى مفهوم إبل بر مبنای انسجام متن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تناسب و پیوستگی آیات قرآن از مسائل مهم در فهم متن قرآن کریم و انسجام متن از ویژگی های مهم متن در دانش متن شناسی است و اهمیت آن در متن قرآن در فهم مراد خداوند از اهمیت بسزایی برخوردار است. باور به گسست یا پیوست متن قرآن مرز میان فروکاستن به متن معمولی و غیر وحیانی آن و وحیانی بودن آن است. پرسش اصلی این مقاله آن است آیا معنای واژه إبل در منابع تفسیری و ترجمه ها به درستی فهم شده است؟ این پرسش مبتنی بر این فرضیه است که بررسی واژگان قرآن بدون در نظر گرفتن مبانی انسجام متن ممکن نیست. روش این مقاله تحلیلی انتقادی با رویکرد انسجام متن است. لذا با توجه به این رویکرد و فرضیه و پرسش به تحلیل انسجام آیات 17 تا 20 سوره غاشیه پرداخته شده است. یعنی کلمه «إبل» با کلمات دیگر آیات یعنی آسمان، کوه، و زمین تناسب معنایی ندارد. حاصل این پژوهش با روش تحلیل متن و برون رفت از گسست معنایی میان آیات، برگرفتن معنای دیگری غیر از شتر برای واژه إبل است. معنای مراد با توجه به انسجام معنایی آیات و بررسی های معناشناختی آن ، "ابر" است که هم با گفتمان عرب تناسب دارد و هم از حیث انسجام متن در زنجیره گفتار بر مبنای روابط همنشینی کلمات، از انسجام بیشتری برخوردار است.
تفاوت معنی شناختی واژگان "توبه" و "إنابه" در صحیفه سجادیه بر پایه روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو واژه "توبه" و "إنابه" از واژگان کلیدی در نظام دینی و به تبع آن گفتمان معصومان' می باشد که با توجه به نقش برجسته ی آن در ندامت از گناه و رجوع به مسیر الهی از ارزش والایی جهت تعمق در مفهوم شناسی و کاربست صحیح آن در نظام هستی برخوردار است. بررسی معنی شناختی این دو واژه به ظاهر هم معنی بنابر روابط همنشینی، به کاربست هر واژه در موقعیت خاص و ظرافت های معنایی نهفته در هر یک اشاره دارد که نقش جایگزینی واژگانی این جفت واژه را از بین خواهد برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی پس از مفهوم شناسی لغوی این دو واژه به ارتباط معنایی واژگان "توبه" و "إنابه" با واژگان هم نشین در متن صحیفه سجادیه اشاره داشته و در این میان با تحلیل موردی برخی روابط همنشینی، به میدان معنایی هر واژه و ظرافت های ممیِّزانه آن بپردازد؛ رهیافتهای حاصل آنکه واژه توبه در متن مذکور، در پی روابط همنشینی با واژگانی مانند "نَدَم"، "دعاء"، "معصیه"، "عفو" و "ضمایر عائد إلی الله"، مفاهیمی ویژه مانند "ندامت"، "فراخوانی خداوند و عبادت"، "ترک معصیت"، "حبط گناهان و فرجام خوش" و در نتیجه "سیر إلی الله" را مطرح می سازد و واژه "إنابه" نیز در پی همنشینی با "واژگانی همچون "معصیه"، "طاعه" و ضمایر ارجاعی به "الله"، ظرافت های معنایی خاصی همچون "تداوم ترک ارادی معصیت"، "بندگی خالصانه" و در نتیجه "سیر إلی الله" را تجلی داده است. با توجه به این خوانش، لوازم اولیه در این دو واژه از تفاوت برخوردار بوده چنانچه ندامت لازمه توبه و ترک معصیت لازمه انابه بوده و همین امر افزون بر معانی مشترک، ظرافت های معنایی ممیزانه ای را فراهم می آورد؛ مهم آنکه برآورد معنا بر اساس این سازوکار زبانی، مدلی روشمند به شمار آمده که از جایگزینی غیرنظام مند واژگان می کاهد و از عدم ترادف کامل واژگان سخن می گوید و فهم صحیح از واژگان و مراد اصلی خالق اثر را فراهم می آورد.
تقدم مصالح اقتصادی نظام بر حقوق و منافع خصوصی با تأکید بر آموزه های فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
201 - 220
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: «نظام» یک اصطلاح و اصل فقهی است. معانی مختلف نظام در فقه و مصالح نظام به معنای حکومت و تقدم آن بر منافع خصوصی از موضوعات مهم فقهی حقوقی است که همواره محل بحث و نظر بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی این مهم پرداخته شود که چگونه می توان مصالح اقتصادی نظام بر حقوق و منافع خصوصی را مقدم دانست و چه مصادیقی می توان برای آن برشمرد. مواد و روش ها: مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها: نظام به عنوان یک مفهوم کلی، در منابع فقهی بر معانی متعددی دلالت دارد که سامان داشتن امور معیشتی مردم بدون بحران و حفظ نظام سیاسی از فروپاشی درونی مهم ترین و مرتبط ترین مفاهیم آن در مقاله حاضر است. از منظر فقهی، مصالح اقتصادی نظام به دو معنای مورد اشاره، بر حقوق و منافع خصوصی تقدم دارد. متناسب با مفاهیم مورد اشاره از حفظ نظام، سلب مالکیت خصوصی در راستای منفعت و معیشت عمومی و مقابله با اخلال در نظام اقتصادی، به عنوان دو مصداق از ترجیح مصالح اقتصادی نظام بر حقوق و منافع شخصی قابل تبیین است. نتیجه گیری: مبنای تقدم و ترجیح مصالح اقتصادی نظام (به معنای سامان داشتن امور معیشتی مردم بدون بحران و حفظ نظام سیاسی) بر منافع شخصی عنصر مصلحت است و قانون گذار بر اساس مصلحت می تواند متناسب با اصول فقهی اقدام به وضع قوانین در راستای حفظ مصالح اقتصادی و محدویت برای منافع شخصی نظام نماید.
نقش عرف و اخلاق درحقوق مالی زوجین و تأثیرآن بر پیشگیری از وقوع جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و اخلاق در حقوق زوجین سبب به وجودآمدن چالش های بنیادی در جامعه می شود. هدف از نگاشتن این مقاله، تبیین جایگاه عرف و اخلاق در برخی از حقوق مالی زوجین ، مانند جهیزیه، مهریه ونفقه از دیدگاه حقوق ایران، مذاهب اسلامی و ادیان رسمی به روش تحلیلی توصیفی است؛ که ضمن تبیین حدود عرف و شناساندن آن، در نهایت به این مسأله واقف خواهیم شدکه گرچه عرف و اخلاق درنظام حقوقی ایران، بطورعمده در موارد سکوت نص، نقش تکمیلی و تفسیری دارد؛ امّاگاه نقش امری داشته ودر بسیاری از موارد به صورت کاربردی درفقه وحقوق استفاده می گردد. همچنین نقش عرف در نزد اهل سنت تابدان حد است که آنچه در نزد عرف پسندیده شمرده می شود نزد خداوند نیز پسندیده محسوب می گردد . نقش عرف درحقوق اقلیت ها (کلیمی، زرتشتی و مسیحی) نیز طبق رسوم وعادات مذهبی خودشان قابل انکار نیست، و منبع حقوق محسوب می شود. باید گفت پایبن دی ب ه قواع د اخلاق ی در قلم رو خانواده،در تمامی دنیا نقش بسیار تعیین کننده ای در تأمین حقوق مرد و زن ایفا می کند ؛ زیرا در بسیاری از موارد، حقوق و تکالیفی را که زوجین در قبال یکدیگر بر عهده می گیرند، فاقد الزام قانونی بوده و صرفاً ب ر اساس ملاحظات اخلاقی صورت می گیرد.
الخصائص الشکلیّه للغزلیّات العربیّه والفارسیّه: دراسه مقارنه إحصائیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
113 - 140
حوزه های تخصصی:
یعدّ الغزل من الأغراض والفنون الشعریّه المهمّه فی الأدبین العربیّ والفارسیّ، إذ أقبل علیه الشعراء العرب والفرس منذ القدیم واهتمّوا به شکلاً ومضموناً. وتکشف لنا الدراسه التاریخیّه والشکلیّه التأثّرات المتبادله بین الغزل العربیّ والفارسیّ فی أصولهما الشکلیه والإیقاعیّه. وهذا الأمر دفعنا إلى معالجه هیکلیّه هذا النوع من الشعر وأوزانه معتمدین على المنهج المقارن لکی یتضح لنا مدى التأثّر والتأثیر فی هذا الإطار. ونهدف بإنجاز هذه الدراسه إلى الکشف عن الاختلافات ووجوه الشبه الموجوده بینهما وکذلک التلاؤم والتناسب الموجودین بین المضمون والشکل الخارجی للغزل بین الأدبین. فحسب هذا نقسّم البحث إلى ثلاثه مباحث؛ أوّلاً نعالج البناء الفنی للغزل بین الأدبین ثمّ نقوم بدراسه أوزان الغزلیّات العربیّه والفارسیّه. وأخیراً نفرد مبحثاً خاصّاً بملاءمه أوزان الغزلیات مع المعنى فی الأدبین. على مستوى أوزان القصائد والمقطوعات الغزلیّه فی الأدب العربیّ نرى أنّ شعراءها أکثروا من نظمها فی الأوزان المعروفه بشکل عام، غیر أنّهم أهملوا الأوزان القصیره وقلّلوا من الأوزان المجزوءه، ورأینا الفرس قد استحسنوا نظم الغزلیّات فی الأوزان الطویله ذات المقاطع الکثیره (أکثر من 13 مقطعاً) لاسیّما فی القرنین السابع والثامن وما بعدهما، وهو ما نراه واضحاً فی غزلیّات سعدی وحافظ الشیرازی ولعلّه یکون من أهمّ العوامل الّتی أدّت إلى إقبال الناس على غزلیّاتهما، فلکلّ من الأوزان المستعمله فی الغزلیّات الفارسیّه والعربیّه خصائص ملاءمه لنفسیّه الشاعر فی نظمه الغزلیّه. فالشاعر یختار الأوزان الّتی أنِستها أذواق أصحاب اللغه.
ابزارها و روش های سیاستی فرهنگ در اسناد قانونی و سیاست های رسمی جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
95 - 120
حوزه های تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به دلیل ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی همواره تلاش کرده است به شکل آگاهانه و ارادی در تحولات فرهنگی جامعه تاثیر گذار باشد. این تلاش ها با استفاده از ابزارهای مختلفی انجام شده است. برای شناخت ابزارهای سیاستی و تغییر فرهنگی در چهار دهه گذشته در نظام جمهوری اسلامی می توان از چشم انداز ها و روش های مختلفی استفاده کرد. در این مقاله با استفاده از چارچوب نظری جامعه پذیری و روش تحلیل محتوی کیفی اسناد قانونی، روش ها و ابزارهای اصلی مورد استفاده در حوزه فرهنگ مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق می توان این گونه نتیجه گیری کرد که جمهوری اسلامی در کلان ترین سطح خود از چهار ابزار مختلف به شکل همزمان در حوزه فرهنگ به عنوان ابزار سیاستی فرهنگ در جامعه استفاده می کند. نهاد سازی، گفتمان سازی، قانونگذاری و حمایت مالی. روش اصلی مورد استفاده در تغییر فرهنگی نیز روش سه وجهی تغییر فرهنگی است که رکن اصلی و اساسی آن تغییر آشکار و مستقیم از طریق مداخله قانونی است. این روش بر سه گانه تحذیر-تشویق-ترغیب و مبتنی بر سائقه های ترس-آگاهی جویی – زیبایی دوستی استوار بوده و به صورت مستقیم و آشکار تلاش می کند تا اصلاحات مورد نظر در حوزه فرهنگ را محقق سازد.
بررسی راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی در روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۱۶
113 - 128
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان داده است تنظیم هیجان، نقش مهمی در ابعاد مختلف زندگی انسانی ایفا می کند. در روایات اسلا می نیز توصیه هایی در زمینه نحوه تنظیم و تغییر هیجان ها وجود دارد. هدف از این مقاله بررسی راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی در روایات موجود در متون اسلا می و تطبیق آن با راهبردهای ارائه شده در علم روان شناسی است. روش پژوهش تحلیلی تطبیقی بوده و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط با هیجان ، در منابع روایی جستجو شده و احادیث بر اساس نوع راهکار موجود در آن دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که علاوه بر راهبردهای علم روان شناسی، در روایات اسلا می نیز راهبردهای دیگری جهت تنظیم هیجان درون فردی وجود دارد که شامل اذکار خاص، دعا، استغفار، تغذیه، رفاقت، نظافت و نماز است. می توان این راهبردها را به عنوان راهبردهای تنظیم هیجان معنوی مذهبی در نظر گرفت و از آنها برای تنظیم هیجان و آموزش به افراد بهره برد.
بازاندیشی نسبت مسئله ذهن- بدن در تقریر دکارت و فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
79-90
حوزه های تخصصی:
مسئله ذهن بدن یکی از مهم ترین مسائلی است که همواره در طول تاریخ فلسفه مورد توجه محققان قرار داشته است. اما این مسئله همواره به شکلی واحد نبوده و با تقریرات مختلفی همراه بوده است. هدف از این مقاله بررسی تطبیقی دو تقریر قابل توجه این مسئله؛ یعنی تقریر دکارت و تقریر شایع در فلسفه ذهن به روش تحلیلی تطبیقی است. بدین جهت نخست توضیحی اجمالی از مسئله ذهن بدن ارائه کرده و سپس به فلسفه دکارت پرداخته و شاخصه های تقریر وی را در حد توان به تصویر کشیده ایم. سپس به ارزیابی تقریر شایع از این مسئله در فلسفه ذهن پرداخته ایم و هم زمان تا حد امکان بعضی از تفاوت های شاخص میان روش فلسفی دکارت و فلاسفه تحلیلی را برجسته ساخته ایم. در آخر به بررسی تطبیقی دو رویکرد و دو تقریر مورد بحث پرداخته و ضمن توضیح تفاوت های موجود میان آن دو، به تأثیراتی که این تفاوت ها در نحوه پاسخ به مسئله ذهن بدن می گذارند، اشاره کرده ایم.
بررسی و تحلیل واژه های طلب و طرب در غزلیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
341 - 360
حوزه های تخصصی:
هر قشر وگروهی برای بیان ویژگی های مسلک و روش خود از زبان خاّص خویش استفاده می کند. عرفا و متصّوفه نیز از این قضیه مستثنی نیستند؛ به همین دلیل آنان از آغاز نیمه دوّم قرن دوّم طریق تصوّف اسلامی و به دنبال آن، اصطلاحات زیادی به وجودآورده و به شرح وتوضیح آن ها پرداخته اند. بنا به اعتقاد اکثر عرفا اوّلین منزل در سلوک طریقت، طلب و شوق انسان برای بازگشت به وطن خویش است. مولانا معتقد است که شرط طلب این است که طالب را لرزه عشق باشد، در غیر این صورت باید پیر را خدمت کند تا به برکت وجود او و با ارشاد او حال طلب در او به وجودآید. مولانا مدّتی در طلب بود و پس از آنکه به مطلوب رسید، طرب را آغازکرد و برنامه او برای زندگی همگان همین بود که یا باید در طلب کوشید و یا در طرب. به حق، عمر او بعد از آشنایی با شمس و تحوّل روحی اش در طلب گذشت. نگرش مولانا به طرب و شادی نگرش مثبت است. او که فرا مکان و فرا زمان می اندیشد و هیچ گاه غم را در دل خود جای نمی دهد و همیشه از عشق و سماع و رقص داد می زند و همگان را دعوت به شادی می نماید، آن هم شادی پایدارکه عاشق شدن است و دیدار معشوق. دراین پژوهش می خواهیم یکی به بررسی چگونگی وچرایی روی آوردن مولانا به «طلب» و«طرب و شادمانی» بپردازیم .
تجربه مشترک انحلال فردیت در عرفان اسلامی و عرفان هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
301 - 322
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تجربیات مشترکی است که دو مکتب عرفانی اسلامی و هندی در باب انحلال فردیت دارند. انحلال فردیت به معنای گذشتن از خود تن و یکی شدن با خالق است که در عرفان اسلامی با نام فنا فی الذات شناخته می شود. در این پژوهش به روش تحلیلی، با بررسی متون عرفان هندی و عرفان اسلامی به دنبال یافتن مشترکات و مفاهیم کلی که تحت این مشترکات توسعه داده شده اند، بودیم. نتیجه این که در متون اوپانیشاد و عرفان اسلامی؛ انسان علت غایی آفرینش دانسته شده و در هر دو مکتب عرفانی انسان م ظهر و آی نه صفات الهی است. در عرفان هندی، روح انسان تحت تأثیر کرمه بر جیوه؛ در چرخه سمساره؛ از جسمی به جسمی بالاتر یا حضیض تر حلول می کند. و تنها راه نجات از این چرخه و انحلال در برهمن؛ همانا دانش، عمل یا عشق می باشد. در عرفان اسلامی اما تناسخ وجودندارد و موضوعیت انحلال فردیت و فنای در ذات با رها شدن از قیود مادّی و یافتن صدق و صفای باطنی؛ ممکن است. انحلال فردیت به عنوان تجربه مشترک بین دو اندیشه عرفان اسلامی و عرفان هندی را از نظر مفاهیم کلی شبیه به همدیگر است اما از نظر جزئیات و توسعه مفاهیم با یکدیگر تفاوت دارند. هرچند در هر دو مکتب عرفانی؛ عشق نجات بخش روح انسان معرفی شده است.
جستاری نو در تعیین ملاکِ میزانِ استحقاق و مسئولیت پزشک
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
1 - 27
حوزه های تخصصی:
در انواع قراردادهای شرعی و عرفی اعم از اجاره و جعاله و ... در صورتی که اجیر یا وکیل تقصیر نداشته باشد شرع مقدس اسلام وی را ضامن ندانسته و او را در جایگاه امین قرار می دهد، عملیات پزشکی نیز اگر در قالب یکی از این قراردادها قرار گیرد این احتمال وجود دارد که با او نیز معامله امین شود و در صورت عدم کوتاهی ضمانت از وی برداشته شود. در ماده 495 قانون مجازات اسلامی با عملیات پزشکی به همین شکل برخورد شده و در صورت عدم تقصیر، وی را ضامن نمی داند. در بین فقهاء شیعه در رابطه با ضمان و عدم ضمان پزشک گرچه اختلاف شده است اما مشهور فقهاء قایل به ضمان پزشک حاذق و متخصص شده اند. روش تحقییق: این پژوهش به صورت کتابخانه ای و از نوع توصیفی – تحلیلی است که برای انجام آن از متون فقهی و حدیثی و قانون جمهوری اسلامی ایران و آئین نامه های مراکز درمانی خصوصی و دولتی استفاده شده است. یافته ها: فقها در مورد ضمان پزشکِ خطا کار دو دیدگاه عمده اراده کردند؛ ضمان پزشک در همه حال به نحوی که حتی رضایت و برائت بیمار او را از ضمان خلاصی نمی بخشد. عدم ضمان پزشک که خود دارای دو قسم است؛ قسم اول: عدم ضمان پزشک در همه حال . قسم دوم: ضمان مگر اینکه از بیمار برائت نامه اخذ کرده باشد.
روش فهم حدیث از نگاه شیخ عبدالکریم حائری با تکیه بر «کتاب الصلاه»
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
99 - 118
حوزه های تخصصی:
فهم احادیث، نیازمند روش صحیح علمی است که «فقه الحدیث» نامیده می شود. فهم متون روایات، بدون داشتن روش درست و مبانی صحیح، برداشت اشتباه را به دنبال خواهد داشت. دانشمندان اسلامی برای در امان ماندن از این خطر، قواعد و مبانی فهم صحیح از قرآن و روایات را تدوین کرده اند. بسیاری از این قواعد در لابه لای مباحث فقهی تبلور نموده است که استخراج آن ها می تواند ما را با شیوه و ضوابط و مبانی فقه الحدیث آشنا سازد. یکی از آن مباحث، «کتاب الصلاه» شیخ عبدالکریم حائری است. با عنایت به شخصیت علمی مؤلف و اهمیت این اثر، این نوشتار در راستای فهم حدیث با مطالعه این کتاب به روش توصیفی تحلیلی و پژوهشی تبیین گردیده است. نتیجه حاصله نشانگر آن است که وی برای دستیابی به مقصود شارع از قاعده های ضابطه مندی پیروی می کند. ایشان در فقه الحدیث با اثبات متن، گردآوری روشمند و کامل گزاره ها، فهم متن و فهم مقصود در ارائه گزاره های شرعی تلاش می کند.
سیاست جنایی ایران درجرایم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
109 - 127
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: «اقتصاد در زندگی افراد جامعه، نقش بی بدیلی را ایفا می کند و به دلیل برخورد مستقیم با زندگی مردم، اساسی بوده و به هیچ عنوان نمی توان آن را نادیده گرفت؛ به نحوی که به نقل از معصومین، نابسامانی در حوزه اقتصاد نه تنها باعث اخلال در حوزه های دیگر زندگی می شود بلکه دین و معاد انسان را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. هدف ما در این تحقیق تبیین سیاست جنایی ایران در مواجهه با جرایم اقتصادی از منظر حقوق موضوعه می باشد». مواد و روشها: مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار تحقیق، فیش برداری از منابع کتابخانه ای می باشد. یافته ها:« برقراری و حفظ نظم اقتصادی در گرو مبارزه با اخلال گران در نظام اقتصادی و مجرمین اقتصادی است. مبارزه با جرایم اقتصادی هم موجب برقراری نظم اقتصادی می شود و هم از آثار و تبعات مضر اختلال در اقتصاد کشور جلوگیری می کند». ملاحظات اخلاقی: از ابتدا تا انتهای مقاله اصول صداقت و امانتداری عایت گردیده است. نتیجه گیری: سیاست جنایی ایران در قبال جرائم اقتصادی با چالش های عدیده ای مواجه می باشد. از اساسی ترین این چالشها و ابهامات می توان به عدم تبیین جامع و مانع از مفهوم و هدف جرایم اقتصادی، گستره پرونده ها، نحوه اتخاذ سیاست کیفری و میزان تناسب و اثربخشی آن اشاره نمود.
عملکرد رصدخانه مراغه در گسترش دستاوردهای علم نجوم در عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۱
55 - 79
حوزه های تخصصی:
رصدخانه مراغه از مهم ترین رصدخانه های دوره اسلامی است که در سده هفتم هجری قمری و در زمان سیطره ایلخانیان بر ایران ساخته شد. پایه گذاری رصدخانه مراغه به مثابه مرکزی آموزشی و پژوهشی؛ زمینه های گردهمایی دانشمندان، گردآوری اسناد و کتب علمی معتبر و انجام پژوهش در فضایی آزاد به همراه امکانات لازم را فراهم ساخت. نتیجه آنکه ارائه دستاوردها و کشفیات این مرکز علمی در جهان آن روز است. آوازه و شهرت این مرکز علمی باعث گردید تا توجه بسیاری از سرزمین ها را به سوی خود جلب سازد تا جایی که بعضی حکمرانان، آرزو می کردند تا بتوانند نظیر چنین مرکزی را در سرزمین خویش برپا ساز ند. حال با توجه به اهمیت این مجموعه پر ارزش از نظر تاریخ علم ایران و جهان، سؤالی که ضرورت پاسخ گویی به آن وجود دارد، این است که عملکرد رصدخانه مراغه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی دوره ایلخانان<strong> </strong>در گسترش علم نجوم چگونه بوده که به الگویی برای ساخت رصدخانه های دیگر تبدیل شده است؟ پژوهش حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ بدهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رصدخانه مراغه به تمام معنی یک مرکز علمی پژوهشی و آموزشی بود. این بنیاد علمی بی نظیر همچون فرهنگستان های پیشرفته امروزه، فضای بسیار وسیعی را در جای مناسبی در مراغه به خود اختصاص داده بود که باعث گردید این رصدخانه به عنوان مهم ترین مرکز علمی پژوهشی و نجومی دوره ایلخانان در سده هفتم هجری قمری شناخته شود.
چیستی «تفسیر فلسفی» و ارزیابی تلقّی های ناصواب از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تفسیر فلسفی»، تعبیر مستحدثی است که فارغ از صحت و سقم این ترکیب، گاه به معنای «تحمیل باورهای فلسفی بر قرآن» و گاه به معنای «کاربرد معلومات فلسفی در فهم و تفسیر قرآن» و گاه به معنای «تفسیر موضوعی آیات فلسفی» و امثال آن به کار می رود. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و در بخش هایی به روش «تاریخی تطبیقی» تلقی های گوناگون از عنوان «تفسیر فلسفی» را بررسی و نیز منطق به کارگیری آنها در مقام تفسیر آیات قرآنی را به اجمال ارزیابی کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد: تعبیر «تفسیر فلسفی» مسامحی بوده و تلقی آن به عنوان گونه یا روشی تفسیری موجه نیست. در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین با اصرار بر «ظاهرگرایی طریقی»، ظاهر را به کمک معلومات فلسفی، طریقی به سوی کشف حقایق قرآنی قرار داد و بدین سان، هم بر ضرورت کاربرد معلومات فلسفی تأکید کرد و هم با تحفظ بر ظواهر قرآن، گرایش به تحمیل آراء فلسفی بر آیات را نفی نمود. او به تفسیر موضوعی آیات فلسفی غنای جدیدی بخشید و معلومات فلسفی را قرینه ای برای فهم مقصود و مراد برخی آیات قرآنی قرار داد. علامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» در جهت روشمند کردن آن کوشید. ایشان معلومات فلسفی را طریقی به سوی فهم لایه های معارف قرآنی می دانست و بر ضرورت بهره مندی از معلومات فلسفی در کشف دلالت ها و فهم معنای مراد برخی آیات، بدون تحمیل و ضمیمه کردن تأکید داشت. حکمای مفسر از معلومات فلسفی در جهت یافتن موضوعات فلسفی در آیات و انسجام بخشی به آنها و نیز به عنوان «قرینه صارفه» در کشف تحلیل منطقی مضامین قرآنی و استنباط لایه های معنایی برخی آیات و کشف استلزامات معنایی تعدادی از آیات استفاده کرده اند. نیز لزوم پرهیز از تحمیلِ آراء فلسفی بر آیات قرآنی و بهره مندی از حقایق وحیانی در تنقیح و تکمیل اندیشه ورزی های فلسفی از دستاوردهای جانبی این پژوهش است.
گستره اعتباربخشی موافقت با قرآن به احادیث فاقد سند معتبر با تأکید بر «المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
براساس روایات، موافقت با قرآن موجب اعتباربخشی به حدیث فاقد سند معتبر می شود. در این صورت این سؤال مطرح می شود که چنین حدیثی تا چه میزان معتبر خواهد بود: همه محتوا همراه با جزئیات آن، یا فقط مقداری از محتوا و جزئیاتی که موافقت آن با قرآن احراز شود؟ استفاده از تفسیر «المیزان» به خاطر به کارگیری گسترده عرضه احادیث به قرآن، می تواند نقش مهمی در روشن کردن این مسئله داشته باشد. «روشن شدن اعتبار بسیاری از جزئیات روایات فاقد سند»، «افزایش دقت در به کارگیری این روایات در تفسیر قرآن»، «بدیع بودن نظرات تفسیر المیزان در این زمینه» و نکاتی مانند آن ایجاب می کند ابعاد این مسئله با دقت بررسی شود. بررسی «تحلیلی انتقادی» چند حدیث در «المیزان» نشان می دهد: با وجود موافقت محتوای کلی این احادیث با قرآن، همه جزئیات آنها مورد تأیید قرآن نیست و فقط میزانی از محتوا معتبر است که موافقت آن با قرآن ثابت شود. با ضمیمه کردن قاعده «حُکم الأمثال فیما یجوز و فیما لایجوز واحد» به این بررسی، می توان این نتیجه را به تمام احادیث فاقد سند موافق با قرآن تعمیم داد.