فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
401 - 425
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مدل غنی سازی خانواده برای کار بر رضایت زناشویی، رضایت شغلی و تعارض کار-خانواده مدیران زن متأهل بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه 150 نفر مدیران زن متأهل شاغل در بخش ستادی بانک پارسیان شهر تهران در سال 1400-1399بودند که به همراه همسرانشان تمایل به شرکت در جلسات آموزشی داشتند.تعداد اعضای نمونه 30 زوج بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(15زوج در گروه آزمایش و 15زوج در گروه گواه). گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله مدل غنی سازی خانواده برای کار قرار گرفت.هردو گروه در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری به وسیله پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ مقیاس رضایت شغلی مینوسوتا (MSQ) و مقیاس تعارض کار-خانواده رستگارخالد (1381) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس مختلط اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله غنی سازی خانواده برای کاربر نمره رضایت زناشویی (05/0 > p و 74/60= F) و رضایت شغلی (05/0 > p و 72/69= F) در مدیران زن و همچنین نمره تعارض کار-خانواده (05/0 > p و 17/8= F)، رضایت زناشویی (05/0 > p و 53/18= F) و رضایت شغلی (05/0 > p و 72/69= F) در زوجین و عدم تأثیر مداخله غنی سازی خانواده برای کاربر نمره تعارض کار-خانواده (05/0 < p و 95/0= F) در مدیران زن و پایداری این نتایج در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با عنایت به نتایج به دست آمده از پژوهش، مدیران سازمانی می توانند از مدل آموزشی غنی سازی خانواده برای کار به عنوان یک روش مداخله ای اثربخش جهت بهبود رضایت زناشویی و شغلی مدیران زن متأهل و زوجین و کاهش تعارض کار-خانواده زوجین هر دوشاغل بهره مند شوند.
مطالعه تغییرات الگوی خانواده با تاکید بر نقش شبکه های اجتماعی: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
85 - 102
حوزه های تخصصی:
خانواده یکی از نهادهای اجتماعی تاثیرگذار در جوامع مختلف است که در دهه های اخیر با تغییر و تحولات گسترده ای مواجه شده است. محققان و صاحب نظران حوزه های علوم انسانی و اجتماعی عوامل مختلفی نظیر توسعه شهرنشینی، توسعه دانشگاه ها و ارتقای سطح علمی شهروندان و توسعه رسانه های جمعی و اجتماعی را در این تغییرات موثر می دانند. لذا هدف اصلی این پژوهش، فهم و کشف مفاهیم جدید شکل گرفته در نهاد خانواده باتوجه به نقش کلیدی شبکه های اجتماعی بوده است. اینکه شبکه های اجتماعی چه مقوله های کلان و خردی را وارد نهاد خانواده کرده اند و رویکرد اعضای خانواده به چه نحوی دگرگون شده است؟ روش: این پژوهش از نوع رویکرد کیفی و شیوه نظریه داده بنیاد است. برای جمع آوری داده ها با ۱۵ نفر از زنان و مردان مصاحبه عمیق انجام شد و در نهایت برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از فرآیند کدگذاری داده ها نشان داد که از بین ۱۳۱مفهوم، ۹ مقوله خرد و۳ مقوله عمده ساخته شد و در پایان، مقوله محوری شبکه ای شدن خانواده استخراج گردید. براساس نظر مشارکت کنندگان این پژوهش در سال های قبل از دهه ۷۰ مقوله های تعاملات انحصاری، سلطه پدرسالاری و غلبه ارزش های دینی و سنتی شرایطی را برای تعین گری سنت به وجود آورده بود ولی «ظهور عصر جدید» و «سبک زندگی موبایلی» منجر به «مدرن شدن ساختاری و کارکردی خانواده» گردیده که با مجموعه شرایط تاثیرگذار مقوله های « جابه جایی در قدرت»، «مهیاشدن فرصت های جدید»، «دگردیسی ارزشی» و «تحول ساختاری در خانواده» به سمت «فردی شدن نهاد خانواده» گراییده است.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
Designing a Reverse Learning Model and Investigating the Effectiveness of the Created Educational Program on Academic Engagement and the Sense of Belonging to School of Senior High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Considering the recent change in teaching methods from teacher-centered to student-centered, and the existence of a gap in student-centered education models, this research aimed to design a reverse learning model and investigate the effectiveness of the resulted educational program on the academic engagement and the sense of belonging to the school of the senior high school students. The research was developmental in nature, with a sequential exploratory mixed-method design adopting meta-synthesis and quasi-experimental approach. The research scope included all scientific articles and documents published from 2011 to 2021. The validity of the articles was checked via the CASP, the validity and reliability of the meta-synthesis was checked by the Laushe and the Scott’s pi tests respectively. Finally, to implement the educational intervention, 40 male and female senior high school students of Bukan were selected by standardized random sampling method and assigned to two groups of experimental and control. The research instruments included Rio's academic engagement questionnaire (2013), Brown and Evans' (2002) sense of belonging to school questionnaire as well as the researcher designed reverse learning package. Based on the meta-synthesis of the related studies, 4 categories, 8 concepts, and 23 codes for reverse learning were discovered, labeled, and confirmed based on which, a training package was designed and implemented in 10 sessions of 45 minutes. The results showed that reverse learning model has a positive and significant effect on students' academic engagement and belonging to school (sig<0.05).
مطالعه بسترهای درمان وابستگی به مواد مخدر در بین زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۲۷۰-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف نظام معنایی زنان مصرف کننده مواد مخدر درباره موانع درمان وابستگی به مواد و درمان کم دوام بود. روش: روش این پژوهش کیفی و از نوع نظریه گراندد تئوری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل زنان مصرف کننده مواد مخدر در شهر کرمانشاه بود که 15 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته استفاده شد. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام پذیرفت. یافته ها: سه مقوله اصلی شامل نارسایی حمایت رسمی، فقدان بستر توسعه خدمات درمان، و ترس از رویدادهای سخت زندگی به دست آمد که مقوله های اصلی از 16 مقوله فرعی شامل فقدان برنامه مراقبت از کودک، عادی انگاری خدمات بارداری، محدودیت جابجایی، انعطاف ناپذیری برنامه های درمان، ظرفیت محدود مراکز، عدم تحمل وقفه، جدایی تعاملاتی، نارسایی آموزش، عدم قدرت تصمیم گیری، آگاهی محدود از اختلاف جنسیتی، تعمیم پذیری اعتیاد مردان به زنان، ترس از دست دادن حضانت فرزند، شرم و ننگ، ترس از تنهایی، ترس از عود، و بی ارادگی تشکیل شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، شرایط کنونی درمان برای زنان مناسب نیست. بنابراین، تغییر نگرش مردم نسبت به بیمار بودن زنان مصرف کننده مواد و اصلاح پذیری آنان، توجه به زنان به عنوان عنصری کارآمد در هنگام تدوین برنامه جامع درمانی، تلاش برای ایجاد محیط مساعد خانواده برای فرد مصرف کننده بعد از درمان، تلاش در جهت افزایش سطح آگاهی نسبت به درمان زنان، ایجاد مراکز درمانی دولتی برای افراد وابسته به مواد، و تلاش در جهت مشروعیت بخشی به درمان زنان مصرف کننده مواد باید مدنظر قرار گیرد.
رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین والدگری هلیکوپتری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان: نقش میانجی کمال گرایی بود. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت هدفمند 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (AB، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391 )، پرسش نامه کمال گرائی فراست و همکاران(FMP، فراست و همکاران، 1990)، پرسش نامه والدگری هلیکوپتری لیموین و باچاتان (HP، لیموین و باچاتان، 2011) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین کمال گرایی و والدگری هلیکوپتری با سرزندگی تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد والدگری هلیکوپتری با میانجیگری کمال گرایی بر سرزندگی تحصیلی دانشجویان اثر غیر مستقیم منفی و معناداری دارد (001/0>P). براساس نتایج، مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. با توجه به تاثیر والدگری هلیکوپتری و کمال گرایی در سرزندگی تحصیلی دانشجویان، تمرکز بر این دو متغیر و افزایش آگاهی والدین از تاثیر این متغیرها بر فرزندان از طریق برگزاری دوره ها و کارگاه هایی برای آن ها پیشنهاد می گردد.
تغییرات عو امل فردی، درون زوجی و برون زوجی مؤثر در ازدواج (1357 تا 1401) از نگاه متخصصین زوج درمانگر: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۷
۸۵-۴۸
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تغییرات ازدواج قانونی و شرعی و رسمی، از سال 1357 تا سال 1401 است. روش: برای دستیابی به اهداف تعیین شده از روش کیفی (گراندد تئوری اشتراوس و کوربین) استفاده شد. 10 متخصص روان شناس حوزه ازدواج با میانگین 6/30 سال تجربه و فعالیت تخصصی در زمینه رابطه زوجی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده ها ثبت، کدگذاری و سپس در قالب مفاهیم، مقولات فرعی و مقولات اصلی طبقه بندی شدند. یافته ها: تحلیل تجربه حرفه ای متخصصین در مورد ازدواج منجر به شناسایی 138 کد ثانویه، 27 مفهوم، 8 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی شد. تغییرات در عوامل برون زوجی، بین زوجی و فردی مقولات اصلی این پژوهش محسوب می شوند. تغییرات در عواملی نظیر، نقش ها، پدیده طلاق، میزان اثرگذاری جامعه، آموزه های اجتماعی، رسانه ها، افزایش آگاهی جامعه، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب اجتماعی، سیاست گذاری ها، مسائل اقتصادی، نوگرایی، درآمیختگی فرهنگی، نگرش ها، مسائل مذهبی، نقش خانواده، میزان نفوذ اطرافیان، طبیعت رابطه، روابط بین دو جنس، بی وفایی، تعهد نسبت به مسئولیت ها، سوءمصرف مواد/ دارو / الکل، نیازها، انتخاب همسر، انگیزش، دانش زندگی، گشودگی به تجربه جدید، هویت فرد، مورد اشاره قرار گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ازدواج در طول سال های (1357-1401) متأثر از تغییرات در عوامل درون فردی، بین زوجی و برون زوجی بوده است. ازنقطه نظر اصلاح وضع نامطلوب ازدواج در زمان انجام پژوهش، سیاست گذاری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باثبات و سازنده، ضروری به نظر می رسد. همچنین درنظرگرفتن شرایط روز جامعه و جهان، پرداختن به آموزش های متناسب با تغییرات به وجود آمده، توجه به هویت فردی و نیازهای نسل جدید، نیز می تواند در سامان دادن به وضعیت ازدواج کمک کند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسر آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
355 - 374
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و دردهای مزمن در زنان مورد همسرآزاری شهرستان گرگان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند و از این تعداد، 10 نفر به گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، 10 نفر به گروه آزمایش ذهن آگاهی و 10 نفر به گروه گواه به صورت تصادفی ساده گمارده شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از سیاهه افسردگی بک و دردهای مزمن، استفاده شد. گروه های آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی 8 جلسه مداخله 1 ساعته دریافت کردند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر افسردگی و درد مزمن زنان مورد همسرآزاری تأثیر معنی داری داشته اند (05/0>p). بین دو روش درمانی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هر دو رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کمک به زنان مورد همسرآزاری جهت کاهش افسردگی و درد مزمن مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی دو درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تنظیم هیجان براضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی–هیجانی بهبود یافتگان کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
49 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و تنظیم هیجان بر اضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی-هیجانی بیماران بهبودیافته کرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کله مبتلایان به کرونا بود که به مراکز درمانی مراجعه کردند. از این تعداد 75 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تخصیص تصادفی در گروه های آزمایش و یک کنترل جایگزین شدند. آزمون اضطراب سلامت و بازنمایی های شناختی- هیجانی در پیش آزمون انجام شد. سپس هر دو روش درمانی در 8 جلسه 60 دقیقه ای بصورت گروهی و آنلاین اجرا شدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد استفاده از آموزش اکت در مرحله پس آزمون براضطراب سلامتی تأثیر داشت، اما در مرحله پس آزمون بر کاهش بازنمایی های شناختی- هیجانی تأثیری نشان نداد. آموزش تنظیم هیجان بر کاهش بازنمایی های شناختی- هیجانی، اضطراب سلامتی در مرحله پس آزمون تأثیر داشت. به نظر می رسد که تنظیم هیجان نتیجه موثرتری نسبت به اکت داشته باشد و می تواند در مراکز سلامت و بالینی جهت بهبود این بیماران استفاده گردد.
اثر مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان بر رضایت زناشویی از طریق تاب آوری و همدلی عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
167 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف ارائه ی مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی گری تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی در مادران دارای کودک فلج مغزی بود. پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مادران دارای کودک فلج مغزی شهر رشت به تعداد 240 نفر در سال 1401 بودند. مادران موردبررسی با روش هدفمند و بعد از همتاسازی کودکان فلج مغزی بر اساس سن و سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت، با جدول کرجسی و مورگان 148 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، تست فرزندپروری آلاباما (فرم والد)، حل مسئله خانواده، تنظیم هیجان، تاب آوری خانواده، همدلی عاطفی، جمع آوری و با نرم افزارهای (SPSS V. 28) و (Lisrel V. 10)، تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه مستقیم وجود داشت. بین مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله و تنظیم شناختی هیجان از طریق میانجی تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی با رضایت زناشویی رابطه غیرمستقیم وجود داشت. باید با آموزش های مناسب باعث توسعه و تقویت مشارکت پدر در فرزندپروری، مهارت حل مسئله، تنظیم شناختی هیجان، تاب آوری خانواده و همدلی عاطفی شد تا از این طریق بر میزان رضایت زناشویی در این زوجین افزوده شود.
اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال زنان باردار در طول همه گیری کووید-19: طرح تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در طول همه گیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد.
روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود. 3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت پلکانی به تحقیق وارد شدند. ابزارهای به کار رفته شامل درمان نوروفیدبک، مقیاس های اضطراب بارداری و مقیاس افسردگی بک- ویرایش دوم بود. داده ها با استفاده از تحلیل چشمی، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: نوروفیدبک به طور معناداری موجب کاهش شدت علائم اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال شد، به طوری که درصد بهبودی برای بیمار اول، دوم و سوم در علائم اضطراب بارداری به ترتیب 72، 74 و 71 درصد و در علائم افسردگی پریناتال 72، 77 و 77 درصد به دست آمد. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی نیز حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه آزمودنی ها بود (PND>70 و PAND>50). ماندگاری اثر نوروفیدبک در مرحله پیگیری نیز تایید شد.
نتیجه گیری: نوروفیدبک در بهبود علایم زنان باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های تشخیصی و درمانی علائم روانی در زنان باردار مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
85 - 102
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی صورت گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون حاصل از مصاحبه های پدیدارشناختی است.
روش شناسی پژوهش: جامعه موردمطالعه شامل 16 نفر از خبرگان حوزه توسعه رهبری برای فرایند مصاحبه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند بوده است. به منظور کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأییدپذیری و اطمینان پذیری برای یافته ها استفاده شده و ضریب توافق بین ارزیابان 89/0 به دست آمده است.
یافته ها: طبق یافته های این پژوهش شایستگی های رهبران آینده در نظام آموزش عالی از 8 بعد فردی، مدیریت تعاملات اجتماعی-سازمانی، هوش فرهنگی، شهروند جهانی، دانش سازمانی و برنامه ریزی راهبردی، دیپلماسی سازمانی، مسئولیت اجتماعی و گفتمان سازی تشکیل شده است.
بحث و نتیجه گیری: با اطلاع از یافته های پژوهش حاضر می توان به شاخص هایی در توصیف شایستگی های رهبران آینده نظام آموزش عالی دست یافت تا در جهت انتخاب و توسعه آنان در آموزش عالی اقدام نمود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
82 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت کننده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
نقش تشخیصی مؤلفه های خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی در تمایز دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
74 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، متمایز ساختن دانش آموزان با عملکرد تحصیلی بالا و پایین، بر اساس مؤلفه های خودتنظیمی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی بود. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان خواف در سال تحصیلی 2-1401 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان درنهایت 371 نفر از آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی سواری و عرب زاده (1392) و معدل ترم اول سال تحصیلی 2-1401 جمع آوری شدند و با آزمون تحلیل تشخیصی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحلیل تشخیصی، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع مؤلفه های ادراک کنترل پذیری، ادراک گزینه های مختلف و سازماندهی دارای بالاترین توان تمایز بود (0/01p<). نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که 86/2 درصد از دانش آموزان در دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شده بودند که خود نشان دهنده توان بالای این مؤلفه ها در تمایز دانش آموزان با سطوح متفاوت عملکرد تحصیلی بود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
107 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد محرک مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کاشان در سال 1402 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس آشفتگی روانشناختی و پرسشنامه ولع مصرف را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی باعث کاهش آشفتگی روانشناختی و بهبود ولع مصرف مواد در افراد وابسته به مواد محرک شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه اعتیاد می توانند با استفاده از آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر بهبود آشفتگی روانشناختی و ولع مصرف مواد تأکید کنند.
مروری نظری بر مفهوم سائق مرگ در نظریه های روان کاوی از فروید تا امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
43 - 54
حوزه های تخصصی:
فروید به دنبال درک این موضوع بود که چرا مردم به تکرار تجربیات دردناک یا تروماتیک تمایل دارند، زیرا این رفتار با «اصل لذت» در تضاد است. او در پی حل این تناقض، ایده ی سائق مرگ را در مقاله «فراسوی اصل لذت» بیان کرد. هیچ مفهوم فرویدی دیگری به اندازه ی ایده ی سائق مرگ محل مناقشه نبوده است. سائق مرگ نقطه ی مرجع ضروری برای تفکر بسیاری از تحلیلگران در مورد پدیده های مخرب و مرگباری است که در اتاق درمان و ورای آن با آن ها مواجه می شوند. با توجه به ارتباط سائق مرگ با بسیاری از آسیب شناسی های روانی هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم سائق مرگ از منظر رویکردهای روان کاوانه و بررسی دلالت های درمانی آن است. در همین راستا در این مقاله ابتدا تعریف و کارکرد سائق مرگ از منظر فروید و کلاین و مقایسه نظری این دو دیدگاه با هم مطرح شده است و سپس به بررسی مفهوم سائق مرگ از منظر روان شناسی ایگو، روان کاوی فرانسه و سایر رویکردهای روان کاوی معاصر پرداخته می شود. یافته ها حاکی از آن است که در اختلالاتی نظیر اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته پرخاشگری و خودویرانگری از ویژگی های بارز این اختلالات است، اما معمولاً این تمایلات از نگاه درمانگران پنهان هستند و قادر به تشخیص سریع آن ها نیستند و مهم تر از هر چیز، مقاومت خود درمانگر می تواند به تفسیر نادرستی منجر شود و رضایت حاصل از خودتخریبی را نادیده گیرد. در همین راستا نکات درمانی مهم در جهت تشحیص سریع و درمان این تمایلات خودتخریبگر مطرح شده است.
اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
75 - 84
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنا درمانی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده مقطع متوسطه انجام گردید. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان افسرده دبیرستان های دخترانه دوره متوسطه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 30 نفر، به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 2 گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) و مقیاس درگیری تحصیلی (AES، زرنگ، 1391) و همچنین پروتکل 12 جلسه ای (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه) معنا درمانی هوتزل (2002) برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودکارآمدی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون درگیری تحصیلی (001/0>p) و پیش آزمون پیگیری (001/0>p) معنادار بود که نشان دهنده اثربخشی مداخله پژوهش در این متغیرها است؛ بنابراین با استفاده از معنا درمانی می توان به افزایش خودکارآمدی و درگیری تحصیلی در دانش آموزان افسرده کمک شایانی کرد.
Self-regulation in preschoolers is related to social school readiness: An analysis of performance-based measures of effortful control and executive functioning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study quantitatively explored a causal model of the association between two focal self-regulation constructs (executive functioning and effortful control) and social school readiness in preschoolers. The population comprised all preschool children and their mothers who resided in Tehran (2018-2019). With the help of their mothers, 342 children with a mean age of five years completed the Cambridge Neuropsychological Test Automated Battery (CANTAB; 1994), the Children’s Behavior Questionnaire (Very Short Form) – (CBQ-VSF; 2006), the Child Behavior Checklist (CBCL; 2001), and the Social School Readiness Scale (1982). The data were analyzed using structural equation modeling (SEM) in AMOS 22. Effortful control and socio-emotional competence significantly affected social school readiness (p<0.01). Moreover, executive functioning affected social school readiness, mediated by effortful control in the alternative model (p<0.01). These findings expand the existing early childhood research by specifying the link between two major aspects of self-regulation and social-emotional school readiness. An integrative approach considering the behavioral and neuropsychological measurements of self-regulation would help elucidate the predictors of social school readiness in early childhood.
Comparing the Effectiveness of Emotionally Focused Couple Therapy and Self-Regulation Couple Therapy in Ego Strength in Couples on the Verge of Divorce
حوزه های تخصصی:
Objective: The increase in divorce rates has led to many studies on divorce prevention. The present study was conducted with the objective of comparing the effectiveness of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in the ego strength of couples on the verge of divorce.
Methods: The design of this quasi-experimental study was pretest-posttest with a control group and a three-month follow-up. The statistical population included all the couples on the verge of divorce in martyr Motahari family court complex in Mashhad in 2019. Sixty couples who referred to Bahar Divorce Counseling Center in Mashhad were selected. They were randomly assigned to two experimental groups (i.e., emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy) and a control group. There were 20 couples in each group. The instrument included Ego Strength Questionnaire (Markstrom & Marshall, 2007). In addition, one-way analysis of variance and Bonferroni post hoc test were used to analyze the data using SPSS software (version 25).
Results: Both intervention methods were effective in strenthing the ego of the couples on the verge of divorce (P<0.0001). Furthermore, the effectiveness of both methods sustained over time. Moreover, there was no significant difference between the two methods in terms of the effectiveness.
Conclusion: According to the results of the study, it is suggested that counselors and psychologists in the field of couple and family therapy use the two methods of emotionally focused couple therapy and self-regulation couple therapy in order to strengthen the ego of the couples with challenges.
Predicting marriage burnout based on mindfulness, psychological flexibility and coping styles
حوزه های تخصصی:
Objective: The present study aims to determine the forecast of mindfulness, psychological flexibility, and coping styles regarding teacher marriage burnout.
Methods: The population of the study includes 550 married elementary school teachers in the city of Esfarayen (2021). Sampling was done based on the intended society (550 teachers). To do so, 225 teachers were selected using Morgan Table. Data-collection instruments include Paine’s Marital Burnout Questionnaire (1996), Nis and Vander Walj’s Cognitive Flexibility Questionnaire, Endler and Parker’s Coping Style Questionnaire, and Bayer et al.’s Five-scale Mindfulness Scale (2006). Finally, the collected data were analyzed by Spss24 software.
Results: Findings of the study indicated that the total mindfulness score and the subscales (i.e. action with awareness, lack of judgment, and lack of response) had a significant correlation with marriage burnout. Also, there was a significant negative correlation between the total score of psychological flexibility and the subscales– understanding controllability, understanding various options, and understanding behavior justification– and marriage burnout. In addition, there was a significant negative correlation between problem-focused coping style and marriage burnout. Also, avoidance coping style had a significant positive correlation with marriage burnout. Conversely, no significant correlation was found between emotional coping style and marriage burnout. Furthermore, according to the regression model, 26.3% of marriage burnout changes could be determined by lack of judgment (mindfulness), lack of response (mindfulness), problem-focused coping style, and avoidance coping style.
Conclusion: Overall, mindfulness, psychological flexibility, and coping styles were significant predictors of teacher marriage burnout. Therefore, teacher marriage burnout could be alleviated by creating some potential.