فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۲۳ مورد.
۱۰۲.

پیدایش خانه ها، محرابه ها و فرترکه ها: تفسیر پیکره نگاره های برخی از سکه های پارسی پسا هخامنشی

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران هخامنشیان زرتشتیان آتشکده پرسیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۶۹
پیکره نگاری سکه های پارسی سلسله ی فرترکه ها توسط بسیاری از محققین مورد بررسی قرار گرفته است. تصاویر پشت سکه های این دوران به شکل ساختمان هایی از قبیل: 1. آتشکده، 2. آتشگاه مانند مخزنی برای آتش مقدس، 3. آرامگاه، 4. برج تاجگذاری، 5. پی و شالوده ی خانه و یا جایگاهی برای وسایل زرتشتیان، 6. برج قربانگاه/ محرابه ی آتش می باشد. این کاربری های آشنا و ارتباط این ساختمان ها، شباهت هایی به بنای زندان سلیمان در پاسارگاد و کعبه ی زرتشت در نقش رستم دارد که در این مقاله ارزیابی می شوند.
۱۱۲.

برهم کنش های فرهنگی زرنکه با ساتراپی های شرقی امپراتوری هخامنشی با استناد به صنعت سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستان سفال شبه قاره ی هند دهانه ی غلامان دوره ی هخامنشی ساتراپ های شرقی هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۰ تعداد دانلود : ۸۸۲
شهر دهانه ی غلامان سیستان، یکی از محوّطه­های شناخته شده و کلیدی در بخش شرقی امپراتوری هخامنشی به شمار می­رود. نمایندگان ساتراپ زرنکه (سیستان) بر پلکان­های شرقی آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدایایی مانند گاو و سپرهای بلند نقش گردیده­اند. علاوه بر این، نمایندگان سایر ساتراپی­های شرقی مانند هندیان، آراخوزیه و گنداریان نیز در حال حمل هدایای خود به بارگاه شاهی هستند. هم اکنون شرقی­ترین ایالات این امپراتوری ایرانی در خارج از مرزهای کنونی آن و در کشورهای افغانستان، پاکستان و هند واقع شده است. متون کتیبه­ها و نقش برجسته­های هخامنشی، آشکارا بیانگر اهمّیّت ایالت­های شرقی امپراتوری از جمله ساتراپ­های هنیدوش، آراخوزیایی و گنداریان است. تکرار اسامی آن­ها پس از مراکز حکومتی در فهرست­های ایالتی، همچنین عمل جسورانه مسلح بودن آن­ها در برخی نقوش و اخذ مالیات سنگین از ایالات شرقی جملگی بیانگر اهمّیّت سیاسی این بخش از امپراتوری است. کاوش­های صورت گرفته در سیستان، پاکستان و افغانستان بسیاری از زوایای گنگ و مبهم تاریخی این ایالات را نمایان ساخت و نشان داد که ساتراپی­های مذکور علاوه بر ارتباطات فرهنگی نزدیک با یکدیگر، در بسیاری از زمینه­های تمدّنی و سیاسی بر هم­ کنش­های فراوانی داشته­اند؛ به گونه­ای که با مشاهده­ی آثار هم­دوره در محوّطه­های باستانی این ساتراپی­ها، می­توان یگانگی فرهنگی را آشکارا در بین آن ها مشاهده نمود. برای این منظور، محوّطه­های باستانی بَلَمبَت، اکرا و چارسَدا در پاکستان که لایه­های هخامنشی دارند، با محوّطه­ی نادعلی (سرخ داغ) در افغانستان و محوّطه­ی هخامنشی دهانه ی غلامان در سیستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالینه­های آن ها با یکدیگر از نظر تکنیک و ویژگی­های فنّی و شکلی، هدف مقایسه های گونه­شناختی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که سیستان در دوره ی هخامنشی بیش از نواحی داخلی ایران، با مناطق شرقی ارتباط و پیوند داشته است.
۱۱۳.

بررسی نقش و جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی ایران در ارتش شاهنشاهی هخامنشی (از 550 تا 330 پ. م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران سازمان نظامی هخامنشیان ساتراپ نشن های غربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی اجتماعی
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۹۲۹
ماهیت کلی ارتش هخامنشی، چند ملیتی بودن و تنوع در سربازان آنان بود. این مساله ناشی از ساختار نظامی وگستردگی قلمرو هخامنشیان بود. در این میان حضور سربازان ساتراپ نشن های غربی در سپاه هخامنشی، به علت آشنایی آنان با موقعیت های جغرافیایی منطقه و مهارت های رزمی آنان، اجتناب ناپذیر بود. با وجود انجام پژوهش های فراوان درباره ارتش و ساختار نظامی هخامنشیان، تاکنون در خصوص جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی هخامنشی، کمتر سخن گفته شده است. یافته های پژوهش بر اساس واکاوی منابع تاریخی و داده های باستانشناسانه، نشان می دهد که ساتراپ نشن های غربی به لحاظ تامین نیروی دریایی و زمینی نقش مهمی در ارتش هخامنشیان داشته اند. در این مقاله تلاش خواهد شد تا با استناد به شواهد تاریخی و با رویکرد مطالعه ی تحلیلی- توصیفی، جایگاه نظامی ساتراپ نشن های غربی در ارتش هخامنشیان تبیین گردد.
۱۱۷.

درباره ماهیت، مختصات و چارچوب امپراطوری هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارسیان امپراتوری هخامنشی شاه پارسی - آریایی اقوام و ملل زیردست اظهار وفاداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۳ تعداد دانلود : ۷۴۹
تأسیس امپراتوری هخامنشیان به رهبری کوروش و استقرار و تداوم آن، در واقع، انتقال امپراتوری از بین النهرین به ایران و تحلیل امپراتوری های آشور، بابل و مصر در یک امپراتوری گسترده به رهبری پارسیان بود؛ این امپراتوری در ماهیت خود، از چارچوبی با ویژگی ها و مختصات زیر برخوردار بود: داشتن قلمرویی پهناور با جمعیت بسیار و متشکل از اقوام و ملل گوناگون، تسلط و چیرگی قوم/تیره فرمانروایی پارسی بر مردم زیردست از طریق قدرت نظامی، ایجاد سازمان مالیاتی منسجم و یکپارچه، داشتن سپاهی متشکل از نیروهای مرکزی(پارسی، مادی، ایلامی و سکایی) و پیرامونی (نیروهایی از سایر اقوام) ساکن در امپراتوری، واگذاری قدرت به شخص شاه، در حالی که قدرت های محلی تابع او هستند، برخورداری از مرزهای نسبتاً دگرگون و متغیر، و مدیریت نیروهای داخلی و خارجی، و سرانجام صرف هزینه ها و فراهم نمودن زمینه های لازم برای رشد و بالندگی همه فرهنگ ها و سنن اقوام و ملل زیردست.مقایسه واقعیات امپراتوری هخامنشیان با ویژگی ها و مختصات یک امپراتوری نشان دهد که پارسیان در نخستین تجربه شان توانستند امپراتوری را به وجود بیاورند که در آن، نه تنها میراث امپراتوری های پیشین را حفظ نمودند بلکه با دمیدن روح ایرانی در آن، اندیشمندان یونانی را درباره ی ماهیت خود به شگفتی واداشتند و از طرف دیگر زمینه های شکل گیری امپراتوری های بعدی ایرانی را فراهم نمودند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان