بر پایه روایات باستانی که در شاهنامه و ادبیات پهلوی آمده، می توان قدیمی ترین الگوی شاه گزینی ایران را در آن ها یافت. این ساختار شاه گزینی برپایه جهان بینی ساسانیان قرار دارد که دارای یک چارچوب معین و از پیش تعیین شده است و نیز قاعده منسجمی برای شاه گزینی دارد. پیش فرض مشروعیت حکومت یک شاه در این الگوی شاه گزینی، تعلق داشتن به خاندان شاهی، گزینش شاهزاده نخست زاده، نژاده بودن مادر، همچنین داشتن اسباب و نمادهای قدرت شاهی در تأیید حکومت وی نقش مهمی ایفا می کردند. این ویژگی ها، ضروری ترین دلایل برای مشروعیت شاه بود و تشخیص این ویژگی ها به عهده بزرگان، اشراف و هموندان خاندان های نژاده شاهی و پهلوانان بود. در آن دوره، آن ها به مثابه انجمن گزینشی عمل می کردند و نقش تعیین کننده ای در انتخاب شاه داشتند و حتی این انجمن گزینشی برای پیدا کردن شخصی که با این معیارها متناسب بود به جستجوی شخص مورد نظر می پرداختند. در این پژوهش کوشش خواهد شد با نگاهی به چگونگی شاه گزینی در اساطیر ایران، مهم ترین مبانی شاه گزینی در تاریخ ایران را مورد مطالعه قرار دهیم.
پارچه های ساسانی، گروه مهمی از پارچه های ایرانی هستند که تعدادی از آن ها در موزه ها و مجموعه های شخصی جهان نگهداری می شود. هنر ساسانی بر هنر و تمدن های هم عصر و پس از خود تأثیر گذاشت و این تأثیرگذاری در منسوجات آندلس به خوبی آشکار است. عناصر هنری ساسانی به وضوح در پارچه های آندلس قابل شناسایی است و نقش مایه های مشترکی در منسوجات دو سرزمین دیده می شود. پرسش اصلی این تحقیق این است که، کدام نقوش تزئینی هنر ساسانی در پارچه های بافت آندلس قابل شناسایی است؟ لذا این فرض مطرح می گردد که عناصر ساسانی مورد اقبال پارچه بافان آندلس بوده است.
در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تطبیقی با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، تأثیرپذیری نقوش منسوجات آندلسی از نقوش هنری ساسانی بررسی می شود. نقوش مشترکی همچون شیر، گریفین، عقاب و درخت زندگی در پارچه های ساسانی و آندلسی به کار رفته و نقش ترنج ساسانی به عنوان عنصر تزئینی در پارچه های بافت آندلس نیز قابل شناسایی است.