فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۵۳ مورد.
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵ (پیاپی ۱۴۵)
157 - 179
حوزه های تخصصی:
مفاهیم و تاریخ های به کار رفته در کتیبه بناهای تاریخی، اطلاعات ارزشمندی را درباره تاریخ ساخت و شرایط سیاسی و حکومتی زمان خود به دست می دهند. یکی از نمونه های جالب توجه در این زمینه، کتیبه کارگاه شَعربافی در محله «شاه ابوالقاسم» بافت تاریخی شهر یزد است که بر آن سال 921ق. درج شده است. البته بررسی های بیشتر بر روی کتیبه ها و نقوشی که آن را تزئین کرده اند، نشان دهنده عدم تطبیق تاریخ درج شده با زمان اجرای کتیبه است. بنابراین در مقاله پیش رو با رویکرد تاریخی-تحلیلی سعی بر آن بوده است که ابهام ایجادشده برطرف و ماهیت دقیق کتیبه ها و نقوش مشخص شود. مهم ترین سؤالات پژوهش حاضر عبارت است از: 1. دلیل عدم تعلق کتیبه شناسایی شده به دوره صفوی چیست؟ 2. براساس شواهد موجود، کتیبه مذکور به چه دوره ای تاریخ گذاری می شود؟ این کتیبه با نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و انسانی تزئین شده و فاصله بین دو قاب نما را نقوش گیاهی محصور کرده است. مضامین کتیبه یادشده آیات قرآنی، ادعیه، جملات عربی و اشعار فارسی مانند ترکیب بند معروف محتشم کاشانی است و در دو مورد نیز نقش خورشیدخانم اجرا شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نقش خورشیدخانم و نحوه اجرای این نقش، مانند طره های پیچان مو و ابروهای پیوسته به همراه چشمان درشت، به خوبی با نمونه های اجراشده در دوره قاجار قابل مقایسه است. همچنین محتشم کاشانی نیز از شاعران دربار شاه طهماسب بوده و به احتمال زیاد ترکیب بند معروف خود را در این دوره سروده است. نحوه قاب بندیِ اجراشده در کتیبه مذکور با حسینیه ناظم التجار یزد و یا خانه ملکزاده مربوط به دوره قاجار قابل مقایسه است. با توجه به دلایل ذکرشده، می توان تاریخ درج شده را فاقد اصالت و کتیبه مذکور را مربوط به دوره قاجار دانست.
تحلیل گفتمان مشروعیت دولت عباسی در ولایتعهدی امام رضا(ع) بر اساس رویکرد گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی نقش «مشروعیت» در حاکمیت مأمون، بر آن است تا با تکیه بر روش گفتمان انتقادی فرکلاف و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، پیش زمینه ها و علت های پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع) را، با واشکافی گفتمان دو سوی درگیر در منازعه مأمون و امام رضا(ع)- تفسیر و تبیین کند و با نگرشی تحلیلی انتقادی بر مقطع تاریخی منتهی به ولایتعهدی امام رضا(ع) در پی حصول به این نتیجه است که مأمون کوشیده، با افزودن ضلع دیگری بر حاکمیت خود، مرکز ثقل مشروعیت را جابه جا کرده، توازن قوای هر دو طرف را به نفع خود برهم زند و تلاش او برای بهره بردن از پتانسیل علویان و رهبر ایشان امام رضا(ع) که در بین مسلمانان محبوبیت و مشروعیت و مقبولیت داشته، یک استراتژی حکومتی برای حل «بحران مشروعیت» ایجاد شده از قتل خلیفه مستقر بوده است.
برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های مشروعیت بخش در عناصر بصری سکه های ایلخانی با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
115 - 140
حوزه های تخصصی:
کاربست رویکردهای نشانه شناسی در مطالعه مضامین سکه ها با توجه به ویژگی نوشتاری تصویریِ عناصر بصری سکه، معانی مستترتر و ضمنی آن ها را نسبت به سایر متون هنری بهتر می تواند آشکار نماید. این پژوهش با اتکا بر رویکردهای نشانه شناسی (به ویژه مفاهیم پساساختارگرایی آن)، مضامین موجود در عناصر بصری سکه های ایلخانی را مطمح نظر قرار داده و در این راه از نظریه مشروعیت قدرت «دیوید بیتهام» نیز بهره جسته است. سؤال اصلی پژوهش این است که برهم کنش و روابط معنایی رمزگان های سکه های ایلخانی به چه صورت بوده و نظام های نشانه ای در آن ها چگونه متجلی شده است؟ بر همین اساس داده ها به صورت کتابخانه ای آرشیوی جمع آوری و سپس مفاهیم موجود در آن ها به روش تحلیلی تاریخی موردمطالعه قرار گرفتند. طبق یافته ها کاربرد این روش پارادایم های گسترده تری را در مطالعه سکه درگیر می نماید و منجر به درک معناهای ضمنی در مضامین سکه ها می شود. بر این اساس معانی عناصر سکه های دوره هلاکوخان تا اواسط حکومت آباقاخان نشانگر تلاش خوانین برای کسب سطح اول مشروعیت و مفاهیم سکه های اواخر آباقاخان تا گیخاتو نشان از عدم موفقیت خوانین ایلخانی در پیشبرد اهداف توجیهی خود و چالش فقدان اعتقادات مشترک (سطح دوم مشروعیت)، با ضرب سکه هایی با مضامین مسیحی، یهودی (ستاره داوود) و حتی شیعی دارد. در دوران پس از غازان خان تا انقراض حکومت، هم نشینی رمزگان های اسلامی، اویغوری و ایرانی در مضامین سکه ها هم زمان با سطح سوم مشروعیت در بطن جامعه ایلخانی اتفاق می افتد. در این دوره مظاهر ارکان اصلی قدرت (اعم از سیاسی، مذهبی و اقتصادی) به گونه ای متناسب در مضامین سکه ها همنشین شده و بازتابی از شبکه قدرت هستند. در این دوره معانی سکه ها از طریق بسطِ روابط بینامتنی با سایر حوزه ها به نوعی نشانگی تبدیل شده اند.
بازخوانی نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی در تحصن مشروطه خواهان در سفارت انگلیس (بررسی دیدگاه امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
1 - 25
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ نهضت مشروطیت، تحصن تعدادی حدود بیست هزار نفر از مردم تهران در سفارت دولت انگلستان است. این حادثه که در ماه های جمادی الاول و جمادی الثانی سال 1324 (ژوئیه و اوت 1906 / تیر و مرداد 1285) رخ داد حدود یک ماه به طول انجامید و با فرمان مشروطیت مظفرالدین شاه خاتمه یافت. در مورد تصمیم گیرندگان و مشوقان تحصن در سفارت انگلیس اتفاق نظر وجود ندارد. در این رابطه نقش آیت الله سید عبدالله بهبهانی یکی از سران روحانی و رهبران مشروطه از موضوعات مهم و قابل بررسی است. در این مقاله به بررسی نقش بهبهانی در تحصن سفارت انگلیس پرداخته شده و دیدگاه های موافقان و مخالفان نقش او موردتوجه و نقد قرارگرفته است. ازجمله مخالفان نقش او در تحصن سفارت انگلیس، احمد کسروی است که رأی او مورد تأکید امام خمینی قرارگرفته است. پس از مطالعه منابع متعدد پیرامون این رخداد و بیان دیدگاه های مورخان و پژوهشگران متقدم و متأخر، نتیجه بررسی حاکی است که در بدو امر توصیه بهبهانی صرفاً به تعداد معدودی از تجار با هدف حفظ جان و امنیت آنان بوده است و به معنی مجوز تحصن عده کثیری از مردم در سفارت تلقی نمی شود. بااین حال، این توصیه ابعاد گسترده تری یافت که اگرچه ممکن است منظور نظر بهبهانی نبوده؛ اما اطرافیان و خواص بیت او در این رابطه نقش و تأثیر داشتند.
بررسی عملکرد شریدان آمریکایی، مستشار وزارت خواربار ایران (1321 - 1322ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
159 - 178
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای اولیه اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم، کمبود و گرانی شدید ارزاق عمومی بود. دولت برای تهیه و توزیع مواد غذایی مورد نیاز مردم به قیمت مناسب، وزارتخانه مستقلی به نام خواربار تشکیل داد و شریدان امریکایی را به عنوان مستشار آن استخدام کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد شریدان در وزارت تازه تأسیس خواربار است و می خواهد به این سؤال پاسخ دهد که شریدان در زمان حضور خود در ایران چه سیاست ها و اقداماتی را برای تهیه و توزیع خواربار انجام داد و عملکرد او در این حوزه چگونه ارزیابی می شود. یافته های پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است، نشان می دهد شریدان عملکرد موفقی در وزارت خواربار ایران نداشت. چنانکه این وزارتخانه خیلی سریع منحل و وظایف آن به وزارت دارایی منتقل شد و شریدان مجبور گشت قبل از اتمام مدت سه ساله قرارداد استخدامش، بدون آنکه مشکل ارزاق عمومی را حل کرده باشد، ایران را ترک کند. البته باید توجه داشت که شرایط بحرانی سال 1321 که ناشی از قحطی و خشکسالی شدید، شعله ور بودن آتش جنگ در اغلب جبهه ها، دخالت و کارشکنی نیروهای متفقین و سودجویان داخلی و اختلافات سیاسی میان دولت قوام، دربار و مجلس سیزدهم بود، در عملکرد ضعیف شریدان تأثیر داشت.
تکاپوهای زنان تبریز در قحطی های نان عصر مظفری (۱۳۱۳ – ۱۳۲۴ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران ها و مشکلات اقتصادی در عصر قاجار، همواره عرصه را برای زندگی مردم تنگ می کرد. گرانی نان، ازجمله مهم ترین و حیاتی ترین مشکل اقتصادی مردم در این دوره بود. منابع تاریخی در اواخر دوره ناصری و در عصر مظفری از کمبود و گرانی نان در شهر تبریز و به تبع آن از اعتراضات مردمی در این شهر گزارش می دهند. شورش ها و اعتراضات عمومی در مورد کمبود نان، غالباً با حضور جدی زنان همراه می شد. در تبریز دوره مظفری نیز حضور زنان در اعتراضات بحران نان بسیار مشهود بود. پیروزی های زنان در بلواهای نان که بعضاً باعث عقب نشینی حاکمان و تغییر برخی مسئولان حکومتی در ایالات می شد، به زنان اعتمادبه نفسی می بخشید تا در مطالبات دیگر اجتماعی نیز وارد شوند و این اعتراض های جمعی به الگویی برای مبارزات بعدی زنان تبریز با حکومت قاجار در وقایع دوران مشروطه تبدیل شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای بر آن است تا به نقش و تکاپوهای زنان تبریز در اعتراضات بر علیه بحران نان در عصر مظفری پرداخته و برخی نتایج و تأثیرات مبارزات آنان را در این زمینه بررسی کند.
Assessing the rise of Safavid Shāh Ismā'il the I based on the theory of social deterrence
منبع:
Journal of Safavid Studies, Volume ۱, Issue ۳, ۲۰۲۲
9 - 24
حوزه های تخصصی:
The theory or school of social deterrence, unlike the school of heroism, emphasizes the influence of social conditions and measures governing the economy and social product methods in the emergence and development of historical events. In its extreme form, this doctrine leads to ignoring the personalities and leaders’ contributions to the events. Historians of the Safavid reign influenced by the attitude of heroism in describing Shāh Ismā'il 's character and narrating the events in his time, have highlighted his role as a supernatural savior. This attitude has influenced contemporary researchers, among which some have analyzed the events of his period focusing on his leadership. Despite this attitude, the rise of Shāh Ismā'il can be explained based on the social theory, where Shāh Ismā'il's character is subject to social conditions and the role of tribal support forces that is his leadership is of less concern. The objective here is to assess the emergence of Shāh Ismā'il the I based on social deterrence theory, in a descriptive-analytical manner. The findings indicate that the pieces of evidence revealed in historical writings, where the conditions, contexts, and previous factors in the rise of Shāh Ismā'il under his personality and leadership are of concern. Contemporary researchers have assessed this issue in its social and economic sense, or resorting to the theory of social deterrence, thus, discounting his character as a leader.
نسبت تعالی ارزش ها و عدالت اقتصادی در عصر نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی، تأثیر ارزش های معنوی را بر جریان عدالت اقتصادی و نیز نقش شکل گیری عدالت اقتصادی را در اعتلای ارزش ها به عنوانِ بخشی از وضعیت فرهنگی تاریخ عصر نبوی مورد تحقیق قرار می دهد. برای تحلیل، از مفهوم ارزش در دانش روانشناسیِ اخلاق بهره گرفته شده و چینش مطالب با استفاده از مبحث عوامل انگیزشی در این دانش، رقم خورده است. ضمن آنکه پیش فرض کلامیِ روشنی داشته و اطلاعات با در نظر گرفتنِ نقش هدایت گری رسول الله (ص) در تقویت باور و امید نسبت به هدایت تشریعی الهی، طرح گردیده اند. نتیجه چنین شد که ابتدا عدالت اقتصادی در عصر نبوی با واسطه ایجاد ارزش های معنوی در اثر تبلور باور نسبت به هدایت تشریعی الهی رخ داده و از سوی دیگر، این توان را داشت که مجدداً با تقویت باور فوق و تقویت بنیان حاکمیت توحیدی، زمینه ساز اعتلای ارزش ها گردد.
واکاوی جغرافی نگاری یعقوبی در «مختصر البلدان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۶
۱۵۴-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
با توجهِ روزافزون مسلمانان به علم جغرافیا در قرن سوم هجری، تألیف آثار در این زمینه افزایش یافت؛ از آن جمله، کتاب «مختصر البلدان» ابن واضح یعقوبی، مورّخ و جغرافی دان شیعی ایرانی است. وی علاوه بر تاریخ نگاری عمومی از پیشگامان جغرافی نگاری نیز به شمار می رود. در این پژوهش، تلاش می شود با روش تاریخی و رویکرد توصیفی - تحلیلی و نیز تعیین معیارهایی نظیر گونه شناسی، شیوه و ویژگی های جغرافی نگاری به واکاوی جغرافی نگاری یعقوبی در این کتاب پرداخته شود. بر اساس یافته ها، وی پیرو مکتب عراقی بوده و کتابش ازنظرِ گونه شناسی به علت تمرکز بر «خراج و نژاد» به جغرافیای اقتصادی و انسانی نزدیک تر است؛ ضمن آنکه از شیوه جغرافی نگاری ایرانی با رعایت مقتضیات مکتب عراقی پیروی کرده است. ویژگی های جغرافی نگاری یعقوبی نیز شامل نیاوردن نقشه، خردگرایی، دوری از عجایب نگاری و دخالت ندادن نگرش مذهبی اش (تشیع امامی) در جغرافی نگاری است. ازنظرِ منابع اطلاعاتی نیز وی بر مشاهدات و مسموعات خود متّکی بوده و جزو پیشگامان این عرصه است.
تحلیل واقع گرایانه سیاست خارجی شاه عباس اول در قبال قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی ایران در دوره صفویه عرصه قدرت نمایی، جایگاه و شأن شاهان بوده است. تعریف سیاست، منفعت، هویت و مذهب در این دوره تابعی از قرائت و تفاسیر شاه از این مفاهیم بوده است. بررسی اقدامات شاه عباس اول نشان می دهد عمل گرایی، واقع گرایی، ایجاد ائتلاف و اتحادهای موقت و بی اعتمادی به قدرت های بزرگ از عناصر برجسته هویت سیاسی شاه عباس بوده که روابط و سیاست خارجی ایران را در این دوره تحت تاثیر قرار داده است. روش این پژوهش تاریخی، اسنادی، توصیفی و تحلیلی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای می باشد. سؤال این پژوهش عبارتست از آنکه جهت گیری سیاست خارجی شاه عباس در قبال قدرت های بزرگ متاثر از چه مؤلفه هایی بوده است؟ فرضیه این پژوهش عبارتست از آنکه جهت گیری سیاست خارجی شاه عباس در قبال قدرت های بزرگ متأثر از روحیه عمل گرایانه و واقع گرایانه شاه عباس، الزامات و قواعد ناشی از قدرت و معادلات سیاسی و ایدئولوژی شیعی بوده است.
رواداری سوداگرانه؛ بررسی تأثیر روحیه تاجرمآبانه سغدی ها در انتشار دین های گوناگون در آسیای میانه و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
129 - 149
حوزه های تخصصی:
با رونق گرفتن جاده ابریشم، از سده نخست میلادی، سغدی ها که سرزمینشان در آسیای میانه بر سر راه این جاده تجاری قرار داشت، به تجارت رو آوردند و قومی سوداگر شدند که برای تجارت به سرزمین های دیگر سفر می کردند. سغدی ها که پیش از آن دین مزدیسنا را پذیرفته بودند، از طریق تجارت با مردمان دیگر، با دین ها و عقاید گوناگونی چون دین مانی، بودا، مزدک و مسیحیت نسطوری آشنا شدند. برخی از سغدی ها به آن دین ها گرویدند و مبلغ آن دین ها شدند. از دیگر سو، جدا از اینکه سغدی ها در سرزمین شان با دین های گوناگونی برخورد داشتند و کوشش می کردند که اصول عقاید آنها را دریابند، مصالح تجاری و سیاسی شان سبب شد تا در قلمرو آنها این دین ها آزادانه در کنار یکدیگر و بدون هیچ مناقشه مذهبی تبلیغ و ترویج شوند، پدیده ای که می توان از آن با عنوان «رواداری سوداگرانه» یاد کرد. در این مقاله با بهره گیری از منابع باستانی، پژوهش های نوین و همچنین کاوش های باستان شناسی وجوه گوناگون این رواداری سوداگرانه بررسی شد. این پدیده در هیچ دوره تاریخی و جغرافیایی دیگری تا دوران معاصر که ملت های گوناگون با دین های متفاوت در کنار یکدیگر زیسته اند، دیده نشده است و به نتایج بدیعی چون «ایجاد یگانگی میان دین ها» در سغد در میانه سده های ششم تا هشتم میلادی انجامید، بر اساس این تفکر سغدی ها کوشیدند تا میان دین های گوناگونی که در قلمرو خود یا مهاجرنشین هایشان رواج داشت، سازگاری ایجاد کنند.
روند کسری بودجه و راهکارهای تأمین آن در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم جهت شناخت اوضاع مالی دوره قاجار، روند کسری بودجه است. دراین باره تاکنون مطالب مستند و مستقلی ارائه نشده است و این پژوهش با جمع آوری اسناد و مدارک و ارائه آمار و ارقام به روند کسری بودجه و شناسایی و بررسی راهکارهای دولت برای تأمین آن می پردازد. روش تهیه و گردآوری تحقیق، اسنادی و کتابخانه ای است و نوع تحقیق تبیینی - تحلیلی است. این مقاله ضمن بررسی میزان تغییر و نوسانات در کسری بودجه دوره قاجار به این سؤال پاسخ خواهد داد که علل کسری بودجه و راهکارهای دولت برای تأمین آن چه بوده است و آیا با انقلاب مشروطه تغییر مثبت یا منفی معناداری در کسری بودجه ایجاد شد یا نه. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دولت در اواخر حکومت محمدشاه و در اواسط حکومت مظفری، به علت صدور برات های بی محل، استقراض های متعدد و افزایش مخارج درباریان و نظامیان، دچار کسری بودجه شد و پس از انقلاب مشروطه، کسری بودجه کلان و مداوم تر شد. علت اصلی کسری پس از مشروطه وسعت دیوان سالاری، استقراض های متعدد، تعطیلی مجلس و بی انضباطی مالی و اشغال نظامیان خارجی بوده است که با کم رنگ شدن برخی از این عوامل در اواخر دوره قاجار منجر به تعدیل بودجه شد.
واکاوی کشمکش ملکی رودانی ها و ابراهیم خان قوام الملک با تکیه بر اسناد (1313تا 1332 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سلطنت قاجار جمع آوری مالیات برخی مناطق هرمزگان فعلی مانند رودان و منطقه احمدی در اختیار خاندان قوام الملک قرار گرفت، ولی در تقسیمات کشوری سال 1316ش بندرعباس، رودان و میناب بخشی از استان هشتم با مرکزیت کرمان شد. از سال 1313ش میان ابراهیم خان قوام و مالکین رودان اختلاف نظرهایی در مورد زمین های زراعی بروز کرد که حدود بیست سال به طول انجامید. قوام به استناد قبض های مالیاتی زمان حبیب الله خان قوام الملک، تمام زمین های مرغوب و حتی موقوفی را به نام خود ثبت نمود. مالکان رودان هم در واکنش به این اقدام دست به شکایت زدند. بنابراین کشمکشی بیست ساله میان طرفین آغاز شد. هدف مقاله حاضر پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر طولانی شدن دعوای حقوقی ابراهیم قوام و مالکان رودانی مؤثر بود و نتیجه نهایی آن را رقم زد؟ داده های پژوهش حاضر عمدتاً از مرکز اسناد شورای اسلامی (کمام)، و مرکز اسناد ملی (ساکما) گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابراهیم قوام با تکیه بر عواملی چون نفوذ در دربار سلطنتی، حمایت انگلستان، استفاده از چریک های منطقه فارس و قبیله طاهرزائی، و همچنین تطمیع مقامات محلی تلاش کرد مالکیت خود بر زمین های رودان را تثبیت کند، اما سرانجام عواملی چون سقوط جایگاه خاندان قوام در دربار پهلوی، روی کار آمدن مصدق و ظهور فضای انگلیسی ستیزی، و همچنین تلاش های بی وقفه مردم رودان، خاندان قوام را در دستیابی به هدف خود ناکام گذاشت.
مبدأ دوره جدید تاریخ ایران کجاست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
161 - 181
حوزه های تخصصی:
اندیشیدن درباره ماهیت و کیفیت دوره هایی که بشر در تاریخ سپری کرده و یا در حال سپری کردن آن است، از دغدغه های فیلسوفان، اندیشمندان، مورخان و الاهی دانان بوده است. از همین رو، تاریخ جهان از منظرهای گوناگون دوره بندی شده است. تاریخ ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از مشهورترین و رایج ترین دوره بندی های تاریخی ایران، تقسیم آن به دوره های باستان، میانه و معاصر است. نکته پنهان در دوره بندی های تاریخ ایران کم توجهی نسبت به دوره جدید است. بر همین اساس، مسئله این است که آیا ایران فاقد دوره جدید است و یکسره از دوره میانه به دوره معاصر گام برداشته است؟ اگر چنین نیست، مبدأ تاریخ جدید ایران کجاست و از چه زمانی آغاز شده و به کجا ختم می شود؟ این مقاله پس از ارزیابی داده های موجود و نقد مهم ترین ایده های مطرح شده درباره دوره جدید تاریخ ایران، به این نتیجه رسیده است که در دوره بندی تاریخ ایران، بیشتر مناقشه ها بر سر تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران شکل گرفته و تعیین مبدأ تاریخ جدید ایران در هاله ای از ابهام مانده است. نویسنده استدلال می کند که برای رفع بسیاری از مناقشه های موجود، به تعیین دوره جدید سخت نیازمندیم. او عهدنامه گلستان در پایان دوره نخست جنگ های ایران و روسیه را مبدأ دوره جدید ایران شمرده و معتقد است این دوره تا انقلاب مشروطه ادامه یافته و مشروطه سرآغاز دوره معاصر ایران است.
Structural Explanation (Physical Dimensions) of the Manuscript of Ahmad Gholam`s Jung (Date of writing: 1722 - 1729AD/1135-1142 AH)
حوزه های تخصصی:
Jungs are manuscripts or collections of documents that contain a selection of historical, literary, religious, and scientific documents and texts. Ahmad Gholam’s Jung is from the second half of the Safavid period, especially from the late Safavid period (simultaneous with the Afghan invasion) and contains documents from this period and earlier periods. Its structural features consist of physical and formal dimensions such as the components used, the way letters are written and arranged, and their explanation.The achievement of the present article expresses the importance of historical values of the mentioned manuscript from a structural point of view. The research method used in this research is formal analysis with a phenomenological approach (analysis and empirical analysis and direct with a critical approach) and with reference to the present manuscript.
The "Pastille Affair" in Ottoman-Safavid Relations, 1705-1709
حوزه های تخصصی:
This article presents documents on the aftermath of a diplomatic affair from 1705, which was engineered by Safavid Iran’s grand vizier Muhammad Mumin Shamlu and which was the last of his undertakings to reorient relations with the Ottoman Empire. It was a part of his policy played out as several faits This article presents documents on the aftermath of a diplomatic affair from 1705, which was engineered by Safavid Iran’s grand vizier Muhammad Mumin Shamlu and which was the last of his undertakings to reorient relations with the Ottoman Empire. It was a part of his policy played out as several faits accomplis unfolding at the same time and aiming to embitter Ottoman-Safavid relations, which had reached a formal alliance over the last decade. Starting out under the guise of a religious gift-giving, this initiative from the Iranian capital Isfahan to Prophet Muhammad’s shrine in Ottoman-controlled Medina first slighted the Ottomans’ lordship rights in the Hejaz and therefore became blocked by the Ottoman authorities in Medina as well as the digninaties in Constantinople. But soon, it grew into a subject of diplomatic correspondenceand thenbecame entangled in a robbery reaching out to Mecca and Baghdad, whose prosecution spread further to Constantinople, Cairo, Damascus, and the eastern Mediterranean waters. Even after the affair was put to rest, Ottoman-Safavid dealings did not heal from the harm done by Muhammad Mumin Shamlu’s succesive thrusts to undermine the cooperation of the 1690s.The peace outlived Beygdilli-Shamlu’s term as grand vizier, but he succeeded in downgrading it from an official brotherhood to a bare state of nonaggression. accomplis unfolding at the same time and aiming to embitter Ottoman- Safavid relations, which had reached a formal alliance over the last decade. Starting out under the guise of a religious gift-giving, this initiative from the Iranian capital Isfahan to Prophet Muhammad’s shrine in Ottoman-controlled Medina first slighted the Ottomans’ lordship rights in the Hejaz and therefore became blocked by the Ottoman authorities in Medina as well as the digninaties in Constantinople. But soon, it grew into a subject of diplomatic correspondenceand thenbecame entangled in a robbery reaching out to Mecca and Baghdad, whose prosecution spread further to Constantinople, Cairo, Damascus, and the eastern Mediterranean waters. Even after the affair was put to rest, Ottoman-Safavid dealings did not heal from the harm done by Muhammad Mumin Shamlu’s succesive thrusts to undermine the cooperation of the 1690s.The peace outlived Beygdilli-Shamlu’s term as grand vizier, but he succeeded in downgrading it from an official brotherhood to a bare state of nonaggression.
The Iran-Ottoman Conflicts Over the Caucasus in the Era of Safavid Interregnum (1576- 1587)
حوزه های تخصصی:
In the sixteenth century, the strategic region of the Caucasus had a set of political, economic, transportation, and religious benefits for both the Safavid and Ottoman governments that led the two powers to compete for profound influence and attention in the region. During this period, when some weak and unstable kings such as Ismail II and Muhammad Khudābanda came to power, lack of strength and better performance caused the Ottoman government to grasp the most of the opportunity to extend their influence over the Caucasus. This study aims at investigating the geographical location of the Caucasus considering the Safavid diplomatic policies and the challenges between the Safavids and the Ottoman Empire through analyzing historical data and library studies. Descriptive data analysis has been considered as the method utilized for this research. The research findings indicate that the ineffectiveness of Safavid foreign policy at this time and the consequence of this policy would have an inevitably negative impact on maintaining and controlling the Caucasus. As a result, this policy would provoke the Ottoman invasions, leading to the occupation of some parts of the Caucasus.
اسکندر مقدونی و خاطره تاریخی کورش بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مورخان اسکندر گزارش داده اند فاتح مقدونی هنگام گشودن سرزمین های ایرانی، به خاطره کورش بزرگ بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، ادای احترام می کرد. اینکه نابود کننده فرمانروایی هخامنشیان هواخواه بنیان گذار آن شاهنشاهی باشد، درخور تأمل است؛ هر چند پیشتر برخی مورخان اشاره کرده بودند که فاتح مقدونی همزمان با نبرد هایش، می کوشید شایستگی خود را برای جانشینی شاهان هخامنشی نشان دهد. مسئله این است که بررسی کارنامه اسکندر مقدونی در برخورد با خاطره بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان، تا چه اندازه اجازه چنین برداشتی را که مورخانش ادعا کرده اند، به ما می دهد؟ آیا به راستی اسکندر دوست دار کورش بزرگ بود؟ نگارنده مقاله پیش رو با استفاده از منابع کهن و با تمرکز بر گزارش هایی که به گونه ای جهانگشای مقدونی را در پیوند با خاطره کورش بزرگ قرار داده اند، نشان داده است که فاتح مقدونی با توجه به تربیت یونانی اش و آگاهی گسترده ای که از ساختارهای قدرت و مشروعیت شاهان هخامنشی داشته، نسبت به موقعیت سیاسی خود، پیش و پس از مرگ داریوش سوم برخوردی کاملاً دوگانه و درواقع سیاسی، با خاطره بنیان گذار شاهنشاهی هخامنشیان کورش بزرگ داشته است.
دلایل گسترش روسپیگری در جامعه اصفهانِ عصر صفوی و سیاست شاه عباس اول در مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
137 - 157
حوزه های تخصصی:
روسپیگری در جامعه ایران همواره پدیده ای مذموم و ناهنجار بوده است. براساس اطلاعات تاریخی، در دوره شاه عباس اول (حک . 996-1038ق/ 1578-1629م) این پدیده اجتماعی در اصفهان (پایتخت) رشد و گسترش می یابد. هدف این مقاله مطالعه وضعیت و دلایل رواج روسپیگری در این دوره و تبیین سیاست مدیریتی شاه عباس در مواجهه با آن است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و مبتنی بر جامعه شناسیِ تاریخیِ تفسیری است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد قبح این پدیده در این دوره از بین رفت و سه عامل «رشد و توسعه جامعه شهرنشینی و تنوع جمعیتی فرهنگی در اصفهان»، «افزایش ثروت رجال درباری»، و «مهاجرت اجباری زنان قفقازی به اصفهان» باعث گسترش آن در جامعه شد. شاه عباس به جای منع شرعی و قانونی روسپیگری، دو سیاست در پیش گرفت: اخذ مالیات از روسپیان به عنوان خرده فرهنگ انحرافی یا معارض و صَرف پول حاصل از آن در مراسم آتش و آتش بازی. این اقدامات با پیشینه دینی ایرانیان و شرع اسلام سنخیتی نداشت، اما شاه عباس در سایه قدرت بلامنازع سیاسی، مذهبی و اجتماعی اش موفق به اجرای آن شد.
ارزیابی انتقادی خوانش عقل ستیزانه از اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳ (پیاپی ۱۴۳)
79 - 100
حوزه های تخصصی:
مکتب فقهی اخباری در سده یازدهم هجری درون نظام فقاهت امامیه پدید آمد و منشأ تحول های فراوانی در تاریخ اجتهاد امامیه شد، به طوری که در اغلب پژوهش های مرتبط با تاریخ ایران، فصلی به منازعه اصولی-اخباری اختصاص داده شده است. محققان متعددی از رشته های مختلف در شکل گیری حوزه مطالعاتی اخباری پژوهی مشارکت داشته اند که به رغم تفاوت دیدگاه و گوناگونی حوزه های پژوهشی چند مضمون مشترک در آرای آنها مشخص است که «عقل ستیزی اخباریان» از مشهورترین آنهاست و به اشکال مختلف در ادبیات نظری پژوهشی این حوزه بازتولید می شود؛ از جمله اینکه اخباریان علاوه بر علم اصول فقه با فلسفه، کلام و عرفان نظری و در سطحی بالاتر با هر شکل از استدلال منطقی مخالف بوده اند و گاه گامی فراتر نهاده آنان را از اساس مخالف تفکر دانسته اند. گروهی با نسبت دادن ویژگی های ذاتی به این مکتب آن را معادل کم تحرکی اندیشه ای انگاشته اند و بعضی دیگر گفته اند اندیشه اخباری به کار فرونشاندن مخالفت های مردمی در سال های پایانی دوره صفوی می آمده است. گروهی از محققان نیز این مکتب را مشابه سلفی گری و نص گرایی دانسته اند. در این مقاله با هدف ترسیم مختصات خوانش عقل ستیزانه از اخباریان، با استفاده از روش اسنادی و تحلیل متنی، آرای هفت صاحب نظر تجزیه و تحلیل، مقوله بندی و بررسی انتقادی شده است؛ افرادی که به نحوی در شکل گیری، توسعه و بازتولید خوانش عقل ستیزانه نظریه اخباری سهمی داشته اند. یافته این تحقیق آن است که در تمام آثار پژوهشی این حوزه خوانش ویژه ای از مضمون نظریه اخباری محوریت دارد که می توان آن را «تِم عقل ستیزی» نامید. در این پژوهش با نقادی این خوانش عقل ستیزانه سعی شد الگوی جدیدی برای اخباری پژوهی معرفی شود.