مشکل فراموشی مفاهیم درسی در طول تعطیلات تابستانی و یا عید نوروز در ایران، یکی از دغدغه های اساسی دبیران است. این مقاله، به بررسی تأثیر یک بازی محقق ساخته به نام دالان سبز بر یادآوری مفاهیم شیمی پایه اول متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی از نوع شبه آزمایشی است و هدف آن تأثیر آموزش درس شیمی به کمک بازی دالان سبز در سال 1393 بوده است. در این پژوهش، از طرح گروه آزمایش و کنترل با حذف تأثیرات متغیر هم پراش (نمرات اندازه گیری شده پیش آزمون قبل از اعمال هرگونه آزمایش روی فراگیران) استفاده شده است. نمونه های پژوهش حاضر، سه گروه ۳۰ نفری (۹۰ نفر) از یک دبیرستان پسرانه در شهرستان کوهرنگ بوده اند که به دلیل طولانی بودن روند پژوهش و برای به صفر رساندن افت آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس، استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تأثیر استفاده از بازی دالان سبز نسبت به بازی بدون مفاهیم شیمی، با در نظر گرفتن متغیر هم پراش، تفاوت معنی داری را نشان می دهد. آن چه در این پژوهش نتیجه گیری می شود این است که این بازی نقش ارزنده ای در به یادآوردن مفاهیم درسی داشته است. در نتیجه، می توان از آن برای بهینه کردن اوقات فراغت فراگیران به همراه رضایت خاطر آنان استفاده کرد.
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش روش داستان خوانی بر افزایش انگیزش خواندن دانشآموزان نارسا خوان انجام شد.: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به نارساخوانی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد 24 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون هوش (وکسلر، 1969)، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسشنامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997) استفاده شد. برنامه آموزش داستان، در طی 8 جلسه با مشارکت دانش آموزان به گروه آزمایش آموزش داده شد در حالی که گروه کنترل، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس پس آزمون نمرات انگیزش خواندن، نشان داد که با حذف اثر نمره های پیش آزمون، اثر داستان خوانی بر نمره-های پس آزمون معنادار است. نتایج آزمون اثر بین آزمودنی ها نشان داد که از بین خرده مقیاس های انگیزش خواندن اثر بین گروهی در میزان خرده مقیاس های پس از تعدیل پیش آزمون، نشان داد که با حذف اثر نمره های پیش آزمون، اثر داستان خوانی بر نمره های پس آزمون این خرده مقیاس ها نیز معنادار است. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر می توان چنین گفت که آموزش راهبرد داستانخوانی می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی کارآمد در جهت حل مشکلات دانش آموزان نارساخوان، مورد استفاده قرار گیرد.
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی ترسیم نقشه های مفهومی گروهی بر شاخص های شناختی – عاطفی درس شیمی بود. نمونه پژوهش را 147 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه و محتوای آموزشی مورد نظر کتاب شیمی تشکیل می داد و طرح پژوهشی بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پس آزمون و گروه های مقایسه طراحی شد. آزمودنی ها به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به گونه ای تصادفی به گروه های آزمایش (60 نفر) و کنترل (87 نفر) تخصیص داده شدند. در گروه های آزمایشی، نقشه های مفهومی گروهی پس از تدریس معلم، توسط آزمودنی ها ترسیم شد و در گروه کنترل نیز آزمودنی ها به شیوه ی مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. شاخص های شناختی پژوهش بر اساس یک آزمون محقق ساخته و شاخص های عاطفی به وسیله پرسشنامه خوداثرمندی (موریس، 2001) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد ساخت نقشه های مفهومی گروهی تأثیر مثبتی بر شاخص های شناختی فراگیران در درس شیمی داشته است. بخش دیگری از یافته ها نشان داد که ساخت نقشه های مفهومی گروهی تنها توانسته است بر خوداثرمندی تحصیلی به عنوان یکی از مؤلفه های شاخص عاطفی پژوهش، اثر معنادار داشته باشد و در دیگر مؤلفه های خوداثرمندی (اجتماعی و هیجانی) تأثیر معنادار مشاهده نشد.
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر داستان های فکری فیلیپ کم بر رشد خلاقیت کودکان دوره آمادگی در شهر تهران بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان دوره آمادگی در سال تحصیلی 91-90 شهر تهران بودند، که با استفاده روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین آن ها 30 کودک به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون خلاقیت تورنس (فرم ب) که دارای سه فعالیت و چهار خرده مقیاس سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط است استفاده شد. داستان های فکری فیلیپ کم طی 10 جلسه 45 دقیقه ای در طول مدت 3 ماه اجرا شد. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و با استفاده از گروه کنترل و دوره پیگیری برای گروه آزمایش بود. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون t وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خلاقیت کودکانی که تحت آموزش داستان های فکری فیلیپ کم قرار گرفته بودند در هر 4 بعد خلاقیت رشد داشته اند، که این رشد در طول مدت پیگیری هم از پایداری مناسبی برخوردار بود.
پژوهش حاضر به هدف بررسی اثربخشی روش های قصه گویی بر افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و شامل طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان پایه چهارم و پنجم مدارس دخترانه مشکین شهر بود که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بوده و به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جای گرفتند. برنامه آموزشی شامل یک دوره 10 جلسه ای طی 10 هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. آزمودنی های هر دو گروه، پیش و پس از برنامه آموزشی با استفاده از پرسشنامه هوش اجتماعی منطبق با الگوی ترومسو مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل کواریانس تفاوت معنی داری را بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل در هوش اجتماعی و مؤلفه های آن نشان داد. نتایج پژوهش نشان می دهد که قصه گویی روش مؤثری در افزایش هوش اجتماعی دانش آموزان بوده و می تواند در محیط های آموزشی مورد استفاده معلمان قرار گیرد.