فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۹۹ مورد.
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
129 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری آموزشی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و استفاده از یافته های آن ها برای تسهیل و ارتقای کیفیت یادگیری است. ازاین رو با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان راهبردی نوین برای نوآوری، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تلفیق راهبرد آموزش تفکر طراحی در درس تفکر و پژوهش بر توانایی حل مسأله دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش به روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی ناحیه 1 شهرستان کرج بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 38 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه گواه (19 نفر) جایگزین شدند و از طریق پرسشنامه لانگ و کسیدی (۱۹۹۶) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد هر دو روش یعنی راهبرد تفکر طراحی و روش سنتی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری مؤثر بوده است (01/0>p). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر روش آموزش با کمک راهبرد تفکر طراحی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری بیشتر از روش سنتی بود (01/0>p). با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود راهبرد آموزش تفکر طراحی در برنامه درسی دوره ابتدایی تلفیق شود و در این زمینه دوره های آموزشی با هدف توانمندسازی معلمان و به کارگیری این راهبرد در دستور کار آموزش وپرورش قرار گیرد.
رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
175 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تعیین رابطه سبک های تدریس اعضای هیات علمی با اشتیاق تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانشجویان انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری آن دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران بودند که بر اساس جامعه نامحدود و به روش نمونه گیری تصادفی (در دسترس) انتخاب شدند. اطلاعات به شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه سبک تدریس گراشا و ریچمان (1996) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاریس (2004) بود. این پرسشنامه ها به صورت طیف پنج درجه ای لیکرت طراحی شده است. پرسشنامه سبک تدریس متشکل از پنج مؤلفه شامل سبک تخصصی، سبک اقتدار رسمی، سبک تعاملی، سبک شخصی و سبک تسهیل گری است. همچنین برای سنجش عملکرد تحصیلی دانشجویان نیز از معدل ترم دوم آن ها در سال تحصیلی 401- 1400 استفاده شد. جهت تعیین روایی ابزارها از روایی صوری و محتوایی و پایایی آن ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار Spss ویرایش 24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سبک های تدریس اعضای هیات علمی و عملکرد تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود اعضای هیات علمی با تسط بر سبک های تدریس نوین که بر اشتیاق و عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیرگذار هستند، از تمرکز بر سبک مرسوم سخنرانی فاصله گرفته و با مشارکت گرفتن از دانشجویان، میزان یادگیری اثربخش را افزایش دهند.
مدل یابی ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
235 - 213
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کندوکاو در عوامل مرتبط با عملکرد تحصیلی دانش آموزان به منظور اتخاذ رویکردی مناسب در برنامه ریزی و اقدامات آموزشی از دیرباز مورد توجه نظام های آموزشی سیستماتیک بوده است، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری روابط بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان مقطع متوسطه اول انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر باغملک در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1300 نفر می باشند که تعداد ۳۳۰ نفر از آن ها بر اساس جدول کرجسی- مورگان به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای (مبتنی بر مدارس و کلاس)، پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی وانگ، وایلت و اسکلز (2011)، سرسختی روان شناختی کیامرثی، نجاریان و مهرابی زاده هنرمند (1377) و احساس انسجام آنتونوسکی (۱۹۸۷) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی رابطه بین سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی گری احساس انسجام از برازش "مناسب" برخوردار است. همچنین رابطه خطی و مستقیم بین متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 01/0 و رابطه غیرمستقیم آن ها با میانجی گری احساس انسجام در سطح معنی داری 05/0 مثبت و معنی دار می باشد. لذا داده های برازندگی مدل، اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی و اشتیاق تحصیلی با میانجی گری احساس انسجام در دانش آموزان متوسطه اول را تأیید می کنند. با عنایت به یافته های فوق می توان اظهار داشت که با تقویت سرسختی روان شناختی و احساس انسجام در دانش آموزان، اشتیاق تحصیلی آنان ارتقاء و زمینه موفقیت های آتی آن ها در زمینه عملکردهای تحصیلی- تربیتی فراهم می گردد.
واکاوی مؤلفه های رهبری برنامه درسی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
193 - 171
حوزههای تخصصی:
رهبری برنامه درسی یکی از مهم ترین عناصر برای جاری سازی یک نظام آموزشی است؛ و در این میان نقش مدیران مدارس در رهبری برنامه درسی، حیاتی است. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های رهبری برنامه درسی در مدارس ایران است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل محتوا جهت دار انجام پذیرفت. جامعه موردمطالعه این پژوهش ترکیبی از اعضای هیئت علمی دارای تخصص و رزومه مرتبط، مدیران ستادی باتجربه و صاحب نظران ادارات آموزش وپرورش، مدیران مدارس و معلمان خبره در سراسر کشور بودند. بر اساس شاخص اشباع نظری، 19 تن دعوت به مشارکت شدند. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. کیفیت داده ها، از طریق چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال پذیری، تأییدپذیری و اطمینان پذیری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند رهبری برنامه درسی شامل 13 مؤلفه سازمانی (A)، یادگیری (B)، علمی و فناوری (C)، مدیریتی (D)، مشارکتی (E)، ارتباطاتی (F)، مبتنی بر تجربیات (G)، توسعه شناختی (H)، ایدئولوژیک (I)، بروکراسی زدائی (J)، مالی (K)، توسعه فرصت ها (L) و توسعه کالبدی (M) بودند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی مناسبی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران در زمینه رهبری برنامه درسی به همراه دارد.
مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی (تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 176
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سؤالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
طراحی الگوی یاددهی- یادگیری برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (مورد مطالعه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی یاددهی- یادگیری برای دانش آموزان دوره دوم ابتدایی (مورد مطالعه شهر تهران) بوده است. پژوهش از نظر طرح، جزو پژوهش های کیفی و روش مورد استفاده در مرحله کیفی تحلیل مضمون بود، که به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استقرایی (شبکه مضامین- استرلینگ) استفاده گردید. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش، خبرگان علمی دانشگاهی بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند، 14 نفر از صاحب نظران کلیدی انتخاب شدند. در این مطالعه از ابزار "فرم بررسی اسناد" استفاده شده است. که 14 تن از متخصصین برنامه ریزی درسی و روان شناسی تربیتی در دانشگاه ها انتخاب و درباره هریک از مضامین نظرخواهی شد. در بخش سند کاوی نیز از 48 مورد مستندات شامل مقالات در پایگاه ها و وب سایت های معتبر، کتاب ها، پایان نامه ها، که اسناد فارسی به تعداد 26 مورد و در فاصله زمانی سال های 1387 الی 1400 و 22 مورد اسناد انگلیسی در فاصله زمانی 1991 الی 2022 استفاده شده است. با استفاده از روش همسوسازی، اعتبار داده ها مورد تایید قرار گرفته است. یافته ها نشان داد که در اولین کدگذاری 297 شاخص استخراج گردید و سپس در در دور دوم کدگذاری، 25 کد حذف و یا ادغام گردیدند و 272 شاخص بدست آمد. هم چنین نشان داد در الگوی مذکور پنج عامل 1- اهداف، 2- عوامل دانش محور، 3- عوامل حمایت محور، 4- فرایندهای یاددهی– یادگیری، 5- عوامل سنجش محور و 38 مؤلفه و 265 شاخص مورد تائید قرار گرفته است.
برازش مدل علی اثر ویژگی های شخصیتی و اضطراب حسابداری: نقش میانجی سازگاری روان شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
185 - 169
حوزههای تخصصی:
اضطراب حسابداری، ترس دانشجویان از رشته حسابداری از نظر توانایی درک اصطلاحات و مفاهیم حسابداری و همچنین توانایی تفسیر، تجزیه وتحلیل و انتقال اطلاعات مالی به تصمیم گیرندگان است. طبق نظریه آیزنک، اضطراب، ویژگى و خصیصه ای شخصیتى است که از ساختار شخصیتى و شناختى فرد نشأت می گیرد. در میان عوامل به وجود آورنده اضطراب، استرس های شغلی نقشی بارز را ایفا می نمایند، لذا با توجه به اهمیت سلامت روانی دانشجویان که شیوع اختلالات و بیماری های مربوط به آن در بین دانشجویان در حال افزایش است، این پژوهش با هدف بررسی اثر ویژگی های شخصیتی و سازگاری روان شناختی بر اضطراب حسابداری دانشجویان رشته حسابداری دانشگاه های استان گلستان انجام شد. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل163 پرسشنامه دریافت شده، شامل پرسشنامه شخصیت نئو (1985)، اضطراب دومان (2015) و سازگاری روان شناختی بیکر و سیریاک (1989) در سال 1400 و مبتنی بر مدل سازی ساختاری بوده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی بر اضطراب حسابداری دانشجویان تأثیر مستقیم داشت و همچنین با اضافه شدن متغیر میانجی سازگاری روان شناختی ، تأثیر همچنان معنی دار بود. بنابراین ویژگی های شخصیتی مانند روان رنجوری و برون گرایی بر اضطراب حسابداری دانشجویان تأثیر مثبت و معنی دار و همچنین پنج عامل شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، سازگاری، گشودگی و وجدانی بودن بر سازگاری روان شناختی دانشگاهی تأثیر مثبت و معنی دار داشتند. ویژگی های شخصیتی از طریق سازگاری روان شناختی بر اضطراب حسابداری تأثیر غیرمستقیم داشت. در تبیین این یافته ها می توان چنین بیان کرد که دانشجویان حسابداری با ویژگی شخصیتی برون گرایی براساس محتوای دروس دانشگاهی خود به فرایندهای تشویقی حساسیت بالایی نشان می دهند و لذا می توانند اضطراب بالایی را تجربه نمایند.
محیط یادگیری ترکیبی: اثربخشی استفاده همزمان از آزمایش های واقعی و مجازی بر مهارت استدلال علمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 123
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثر آزمایش های واقعی، مجازی، و ترکیبی بر تفکر سیستمی شاگردان که به صورت استدلال علّی بروز پیدا می کند، انجام گرفته است. پزوهش به روش کمی و با رویکرد نیمه آزمایشی انجام گرفت. جامعه آماری دانش آموزان پایه یازدهم دوره متوسطه دوم شهر اهواز بودند که نمونه 80 نفری از آنان کاوشگری علمی با موضوع جریان الکتریکی را به سه صورت آزمایش واقعی (24 نفر)، مجازی (28 نفر) ، و ترکیب آن دو (28 نفر) تجربه کردند. یادگیری مفاهیم و مهارت تفکر سیستمی شاگردان به کمک آزمون استاندارد DIRECT قبل و بعد از فعالیت کاوشگری اندازه گیری شد. پاسخ ها ابتدا کدگذاری، و سپس نمره گذاری شدند. از تحلیل کواریانس برای مقایسه میانگین گروه ها استفاده شد. کاوشگری واقعی (اندازه اثر 54/0) و مجازی (انداز اثر 60/0) تقریبا به یک اندازه باعث یادگیری مفاهیم علمی شدند، اما شاگردان در شرایط ترکیبی (اندازه اثر 79/0) بهتر از شرایط تک آزمایشی یاد می گرفتند. سهم بیشتر نمره شاگردان در هر سه تجربه یادگیری مربوط به سطح دانش امور واقعی و روندی بود و نمره کمتری در سطوح بالای یادگیری مانند استدلال یا تفکر سیستمی داشتند. کاوشگری چه به صورت واقعی، چه مجازی، و چه ترکیبی، به خودی خود نتوانست دانش آموزان را وادار به استدلال منسجم و بازنگری مدل ذهنی خودشان کند. کاوشگری بدون فعالیت مکمل آن یعنی مدل سازی نمی تواند به ارتقا مهارت استدلال شاگردان کمک زیادی کند. پیشنهاد می شود کاوشگری در کلاس درس به صورت ترکیب آزمایش واقعی و مجازی توسط معلمان با رویکرد مبتنی بر مدل سازی انجام بگیرد.
شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون (مطالعه موردی: کتاب کار و فناوری پایه هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
26 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های فناوری آموزشی مبتنی بر الگوی براون با رویکرد تحلیل مضمون بود روش پژوهش در بخش کیفی مطالعه موردی و به صورت تحلیل مضمون انجام گردید. مشارکت کنندگان 18 نفر مجرب «8 مرد و 4 زن» بودند. نمونه گیری به روش هدفمند با حداکثر تنوع انجام شد. . همچنین برای گردآوری داده ها از یک منشور مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید، که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت، و در بخش میدانی نیز بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش در بخش کتابخانه ای بود، تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. نتایج تحقیق مشتمل بر 5 مضمون سازمان دهنده سطح اول، 41 مضمون پایه ای است. 5 مضمون اصلی عبارت اند از: محتوا، هدف، ارزیابی، زمان، روش، مجدداً، تمام مضامین سازمان دهنده سطح اول مرتبط، تحت 1 مضمون فراگیر طبقه بندی شدند. همچنین طراحی کتاب درسی کار و فناوری مبتنی بر توجه به تفاوت های فردی میان فراگیران است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی، باعث پیشرفت فردی، افزایش بهره وری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعه یافتگی خواهد شد.
تدوین الگویی برای ارتقای کیفیت تدریس اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور (مورد مطالعه دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
138 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تدوین الگویی بر مبنای تبیین دیدگاه های صاحب نظران درباره عوامل مؤثر بر ارتقای کیفیت تدریس در اعضای هیات علمی نظام آموزش از دور می باشد. روش این مطالعه به صورت کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. مشارکت کنندگان در پژوهش دانش آموختگان مقطع دکتری آموزش از دور، مدیران بخش های آموزشی و اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در سال 1401 می باشند که تجربه تحصیل، اشتغال و تدریس در این نظام آموزشی را داشتند که 8 نفر از آن ها بر اساس نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل و داده های حاصل نیز بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند. جهت تأمین روایی و پایایی از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر مشارکت کننده در پژوهش استفاده گردید. نتایج یافته ها نشان داد ارتقای کیفیت تدریس در نظام آموزش از دور به عنوان پدیده اصلی متأثر از چالش های آموزش، شایستگی های فردی، عوامل سازمانی، توسعه زیرساخت ها، اصلاح قوانین و دستورالعمل ها، کیفیت بخشی، کارآمدی و اعتمادسازی می باشند که به صورت یک الگوی مفهومی ارائه شده است. بر این اساس برای بهبود تدریس اعضای هیات علمی در نظام آموزش از دور پیشنهاد می شود تا نظام آموزشی کشور نسبت به رفع علت ها و اجرای راهبردهای احصاء شده از این مدل اقدام نماید تا به پیامدهای مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت بخشی تدریس در اعضای هیات علمی در این زیر نظام آموزش عالی برسد.
ارتقای کیفیت یاددهی-یادگیری در مدارس دارای معلمان سیار: پژوهشی کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
210 - 186
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است تا نظریه ای داده بنیاد را در خصوص تدریس معلمان سیار در مدارس چندپایه شهرستان بانه در استان کردستان ارایه نماید. این تحقیق بر چند پرسش اصلی متمرکز شده است: چه عواملی باعث پدیده ی معلمان سیار شده است؟ مهم ترین مشکلات و چالش های تدریس معلمان سیار چیست؟ راهبردهای بهبود کیفیت چه هستند؟ وجود این نوع مدارس چه پیامدهای را در بر دارد؟ پاسخ به این پرسش ها نیازمند تجارب معلمان سیار در کلاس های چندپایه مدارس روستایی بود از این رو، یک راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند مناسب تشخیص داده شد. آموزش وپرورش شهرستان بانه میدان اصلی پژوهش بود. مشارکت کنندگان همه مدارس دارای معلمان سیار بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند صورت گرفت. از این رو، 12 نفر از معلمان سیار، راهبران آموزشی و مسئولان آموزش وپرورش به مصاحبه دعوت شدند این تحقیق تأکید بر برقراری طبقه های مختلف عدالت اجتماعی، آموزشی و جنسیتی به عنوان عوامل مهم پیشگیری از تشکیل مدارس با معلمان سیار را برجسته می سازد
آسیب شناسی ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران: واکاوی پدیدارشناسانه دیدگاه های اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
52 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزشیابی تکوینی آن نوع ارزشیابی است که با هدف کمک به یادگیری و به صورت مستمر، گام به گام، و در طول فرایند یاددهی – یادگیری صورت می گیرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران انجام گرفت.روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع کیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی بود که 13 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختارمند بود. همچنین جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری تحلیل مضمون استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از نظر اساتید مراکز یادگیری الکترونیکی، ارزشیابی تکوینی در نظام یادگیری الکترونیکی ایران دارای 8 آسیب و ضعف اصلی است که عبارت اند از: عدم استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی تکوینی، بازخورددهی و بازخوردگیری نامناسب، عدم امکان احراز هویت دانشجویان، ضعف در ارائه های کلاسی، طراحی ضعیف تمرین ها و پروژه ها، ضعف در آزمون های آنلاین، ضعف در بحث و تبادل نظر، و ضعف در گزارش دهی. بنابراین دانشگاه ها و مراکز آموزش الکترونیکی می بایست به ارزشیابی تکوینی به عنوان یک عامل مهم در توسعه یادگیرندگان و اساتید توجه کنند و همواره در جهت به روزرسانی و رفع آسیب ها و ضعف های سیستم های مدیریت یادگیری و بخصوص در زمینه ارزشیابی تکوینی اقدام نمایند.
نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
214 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی نقش تمرکز بر آموزش و بهینه سازی زمان آموزش معلم در کلاس بر عملکرد تحصیلی با میانجی گری رضایت تحصیلی بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه معلمان و دانش آموزان متوسطه دوم شهر بابل می باشد که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 50 معلم و 336 دانش آموز به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از سه پرسشنامه؛ تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش (Esterank et al, 2018)، پرسشنامه عملکرد تحصیلی (Fam & Taylor, 1999)، و پرسشنامه رضایت تحصیلی (Diener, et al., 1985) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرکز بر آموزش(۰۱/۰>p، ۴۵۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۲۴۱/0=β)، معلمان در کلاس بر عملکرد تحصیلی تأثیر مثبت دارد. هم چنین نتایج نشان داد که رضایت تحصیلی دانش آموزان در تأثیر تمرکز بر آموزش (۰۱/۰>p، ۱۳۷/0=β) و بهینه سازی زمان آموزش (۰۱/۰>p، ۱۴۳/0=β) بر عملکرد تحصیلی نقش میانجی دارد. بنابراین معلمان می توانند با تمرکز و بهینه سازی زمان آموزش، میزان آموزش و یادگیری را به حداکثر برسانند تا از این طریق میزان موفقیت و رضایت تحصیلی دانش آموز در کلاس ها بیشتر شود.
سنجش تطبیقی ضرباهنگ زمانی - مکانی برنامه ریزی درس های نظری و عملی جغرافیا در نظام برنامه ریزی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
149 - 130
حوزههای تخصصی:
ضرباهنگ برنامه ریزی درسی ریتمی است برای درک و تبیین چگونگی برنامه ریزی دروس در ابعاد مختلف از جمله ابعاد زمانی و مکانی. بررسی تطبیقی این ضرباهنگ برای دروس متنوع نظری و عملی می تواند الگوی مؤثر در برنامه ریزی درسی جهت مطلوبیت بخشی به آموزش باشد. این پژوهش با روش تبیینی و ماهیت کاربردی منطبق بر رویکرد تطبیقی به بررسی ضرباهنگ زمانی و مکانی و اثر آن در دروس نظری و عملی رشته جغرافیا پرداخته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده ۹۰ دانشجوی سال آخر جغرافیا می باشد. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای - میدانی بوده که در شیوه میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه و به کارگیری متغیرهای زمان، مکان، چیدمان مکانی، دسترسی و امکانات، داده ها اخذ گردید. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار spss با استفاده از مدل رادار تغییرات، تحلیل شکاف (تی زوجی) و اندازه اثر انجام گرفته است. نتایج یافته ها نشان می دهد ضرباهنگ زمانی و مکانی دروس عملی و نظری در سطح اطمینان ۹۵ درصد با سطح معناداری کمتر از 05/0 تفاوت معنادار نسبت به همدیگر داشته و اثر زوجی متغیرهای مکانی متوسط رو به مطلوب (قوی) و متغیرهای زمانی مورد در سطح متوسط می باشد. رادار تغییرات نشان از گرایش زمانی به ساعت دوم و سوم صبح و روزهای یکشنبه و دوشنبه و گرایش مکانی به سایت فناوری، کارگاهی، هوشمند با چیدمان فضایی میزگردی و زوجی در پیرامون رادار (مطلوبیت) دارد.
بررسی آمادگی معلمان در پذیرش پلتفرم شاد براساس مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
83 - 61
حوزههای تخصصی:
با ظهور کووید-19، تحولات قابل توجه در سیستم های آموزشی جهانی رخ داد. در این شرایط معلمان نیازمند تطبیق سریع با این تغییرات در فرآیندهای آموزشی شدند. بررسی آمادگی و نیازهای آن ها برای استفاده از پلتفرم شاد، جنبه ای کلیدی برای بهبود آموزش در دوران پساکروناست. تحقیق حاضر با بررسی آمادگی 2,605 معلم برای بهره گیری از این پلتفرم شاد بر مدل پذیرش مبتنی بر نگرانی انجام شد. معتبریت محتوای پرسشنامه تأیید شده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان می دهد که در مرحله آگاهی، نگرانی معلمان بالا بوده چراکه از دانش کافی در مورد این پلتفرم برخوردار نبودند و در طول این دوره علاقه داشتند که اطلاعات بیشتری در مورد این برنامه به دست آورند. در مرحله شخصی هم نگرانی های شخصی معلمان نسبت به استفاده از پلتفرم "شاد" سطح متوسطی می باشد. در سطح مدیریتی، معلمان کمترین نگرانی را در مورد برنامه ها و برنامه ریزی نشان دادند. همچنین، آن ها در سطح نتیجه نگران تأثیر تغییر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بودند و در سطح همکاری و هماهنگی با همکاران نیز نگرانی های معلمان جدی بوده است. در نهایت، معلمان نگران کشف مزایای برنامه و امکان جایگزینی آن بودند. تمامی نتایج با سطح اهمیت کمتر از 0.05 معنی دار بودند. به صورت کلی این مطالعه نشان می دهد که برای موفقیت در پذیرش نوآوری های آموزشی، باید به معلمان آموزش کافی داده شود و نگرانی های آن ها در نظر گرفته شود. تمرکز بر نیازها و نگرانی های آن ها می تواند مسیری برای تقویت آموزش با فناوری فراهم کند.
بررسی و ارزیابی دانش عملی معلمان زن هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز: مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
99 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی دانش عملی معلمان زن هنرستان های فنی و حرفه ای شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی 1399/1400 بود. در این پژوهش ازنظر گردآوری داده ها از ترکیب روش های کیفی و کمی یعنی روش آمیخته استفاده شد.در بخش کیفی پژوهش میدان تحقیق را کلیه ی معلمان زن هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز بودند. روش نمونه گیری و حجم نمونه، در بخش کیفی حجم نمونه مطرح نبود و تا رسیدن به اشباع نظری به وسیله روش گلوله برفی و متواتر ادامه داشت.ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود، و در بخش کمی نیز جامعه آماری را 650 نفر یعنی کلیه زنان هنرستان های فنی حرفه ای شهر الیگودرز بودند که از طریق فرمول کوکران 242نفر حجم نمونه را تشکیل دادند. در بخش کمی نیز بر اساس داده های گردآمده از بخش کیفی پرسشنامه محقق ساخته ای تنظیم و پس از برآورد ضریب پایایی و روایی آن در بین نمونه پژوهشی موردنظر توزیع شد. روایی بخش کیفی با استفاده از بررسی مجدد به وسیله محقق و در بخش کمی از روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. افزون بر این، کدگذاری داده ها با استفاده از الگوی براون و کلارک (2012)، به روش تحلیل مضمون انجام گرفت. به این ترتیب که پس از جمع آوری مصاحبه ها، تماماً به صورت متن کتبی پیاده سازی شد و بامطالعه ی چندباره ی متن ها مضامین و کدهای مهم و مشابه شناسایی و استخراج شد.در بخش کمی نیز برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد، نتایج در بخش کیفی نشان داد که شناخت گسترده، سواد دیجیتالی، دانش مدیریت کلاس، دانش وظیفه شناسی، دانش انگیزشی، دانش ارزشیابی، قابل احصاء بود. در بخش کمی نیز یافته ها نشان داد که با توجه به نتایج آزمون مجذور t هتلینگ می توان گفت بین میانگین مؤلفه های دانش عملی معلمان زن هنرستان تفاوت وجود دارد ( 05/ > p= ) به عبارتی می توان گفت میانگین وضعیت معلمان زن هنرستان حداقل در یکی از مؤلفه های دانش عملی بالاتر از متوسط بوده است (01/>p= ).
تاثیر متن های علمی بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی دانش آموزان پایه ششم با توجه به نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر بلندمدت متن های توضیحی، تکذیبی و تکمیلی بر تغییر مفهومی دانش آموزان پایه ششم بود. همچنین، نقش تفاوت های جنسیتی در اثربخشی متن ها بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی بررسی شد. تحقیق حاضر به روش آزمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم منطقه 17 تهران بود. از طریق نمونه گیری در دسترس 155 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه متنی منتسب شدند. در مرحله اول، اثربخشی متن ها بر تغییر مفهومی و هیجان های معرفتی باتوجه به تاثیر نقش جنسیت ازطریق اجرای پیش آزمون–پس آزمون مقایسه شد. در مرحله دوم، اثربخشی بلندمدت متن ها بر تغییر مفهومی ازطریق پس آزمون تاخیری انجام شد. ابزارهای تحقیق شامل متن های محقق ساخته و پرسشنامه هیجان های معرفتی (pekrun et al, 2016) بود. روش تحلیل داده های مرحله اول، تحلیل واریانس تک عاملی و تحلیل کوواریانس تک عاملی و در مرحله دوم، t همبسته بود. یافته ها با سطح معناداری 0.05 در مرحله اول نشان داد تاثیر اجرای متن ها هم بر هیجان های معرفتی و هم بر تغییر مفهومی در هر دو نمونه معنادار است. نتایج تفکیکی نشان داد درمورد تاثیر متن ها بر هیجان های معرفتی تفاوت جنسیتی وجود ندارد. ازنظر تاثیر متن ها بر تغییر مفهومی، در نمونه پسران تاثیر متن تکمیلی بر تغییر مفهومی تفاوت معناداری با متن تکذیبی و توضیحی داشت و در نمونه دختران، تاثیر متن تکذیبی بر تغییر مفهومی تفاوت معناداری با متن تکمیلی و توضیحی داشت. یافته های مرحله دوم نشان داد متن ها تاثیر خود را بر تغییر مفهومی در بلندمدت حفظ کرده اند. بر اساس یافته های پژوهش، به نویسندگان کتب درسی و تولیدکنندگان نرم افزارهای آموزشی توصیه می شود استفاده بیشتری از متن های تکذیبی داشته باشند
واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
113 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هرساله داوطلبان زیادی برای ورود به رشته های پزشکی، داروسازی و دندان پزشکی در گروه تجربی آزمون سراسری (به عنوان مهم ترین آزمون ورودی به آموزش عالی) شرکت می کنند و موفقیت در آزمون برای آن ها از اهمیت و اولویت بسیار بالایی برخوردار است. ماهیت آزمون، فرایند آمادگی داوطلبان و اهمیت و اولویت آن، پدیده ای به نام تدریس برای آزمون را در نظام آموزش متوسطه رایج کرده است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی پدیده تدریس برای آزمون در درس زیست شناسی می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر روش کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. مشارکت کنندگان از بین معلمان نواحی شش گانه و مدرسان آموزشگاهی درس زیست شناسی شهر اصفهان با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی و به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته است که با استفاده از دانش نظری مرتبط با موضوع طراحی و ساخته شده است. برای تحلیل، مصاحبه معلمان به متن تبدیل و با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تنر، ابتدا مفاهیم اولیه و سپس درون مایه های فرعی و نهایتاً درون مایه های اصلی استخراج شدند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد تدریس برای آزمون پدیده ای رایج در نظام آموزش متوسطه است به نحوی که تمامی فعالیت های آموزشی مدرسه بر آزمون متمرکز می شود و تلاش معلمان و دانش آموزان بر موفقیت در آزمون قرار می گیرد. این پدیده ضمن ایجاد اختلال در فرایند تدریس و یادگیری منجر به رواج تدریس سطحی مفاهیم و موضوعات درسی و تمرکز بر تکنیک تست زنی می شود. نتیجه گیری: آزمون سراسری به دلیل حساسیت زیاد و اثرگذاری بر آینده داوطلبان، روش های یاددهی _یادگیری معلمان و سبک یادگیری دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهد و این اثرگذاری منجر به رواج پدیده تدریس برای آزمون در دروس دوره متوسطه خصوصاً درس زیست شناسی شده است.
واکاوی تعاملات عناصر آموزشی در اجتماعات یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی: پدیدارشناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجارب زیسته مربیان زبان انگلیسی از تعاملات عناصر آموزشی در سه اجتماع یادگیری حضوری، الکترونیکی و ترکیبی به صورت کیفی و با روش پدیدارشناسانه توصیفی صورت گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، 15 نفر از مربیان زبان انگلیسی فولادشهر که هر سه نوع آموزش را تجربه کرده بودند به روش هدفمند و بر اساس قائده اشباع نظرات گزینش و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته حضوری قرار گرفتند. مصاحبه ها تا حد اشباع داده ها ادامه یافت و روایی کدهای مستخرج از مصاحبه از طریق وارسی مشارکت کنندگان و نظر خبرگان تأیید گردید. به منظور تأیید صحت و اعتماد پذیری داده های پژوهش، از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، تجزیه وتحلیل توسط همکار، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل و بازنگری داده های کیفی بر اساس مدل کلایزی هفت مرحله ای و با استفاده از نرم افزارmax-qda 2020 انجام گرفت. نتایج گویای آن بود که از 160 گزاره مفهومی اولیه، بیشترین مضامین تعامل به ترتیب مربوط به آموزش ترکیبی، حضوری و الکترونیکی است. در اجتماع یادگیری حضوری تعاملات یادگیرنده با یاددهنده، یادگیرنده و محتوای نوشتاری؛ در آموزش الکترونیکی تعامل یادگیرنده با یاددهنده و محتوا، یاددهنده-محتوا و در آموزش ترکیبی تعامل همه جانبه و دوری از نواقص سایر اجتماعات یادگیری، از مضامین ابراز شده بود. فقدان تعامل محتوا-محتوا در آموزش حضوری و کاهش تعامل یاد دهندگان با یکدیگر و یادگیرندگان با همکلاسی هایشان در آموزش الکترونیکی از دغدغه های مصاحبه شوندگان عنوان گردید.
اثربخشی آموزش درس پژوهی بر صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
16 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش درس پژوهی بر صلاحیت های حرفه ای معلمان دوره ابتدایی بود.
روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. با روش نمونه گیری در دس ترس تعداد30 نفر انتخاب و به ش یوه تصادفی س ازی در دو گروه مساوی 30 نفری جایگزین شدند گروه آزمایشی مداخله آموزش درس پژوهی به معلمان دوره ابتدایی و آزمودنی های گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری مداخله ای دریافت نکردند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد صلاحیت های حرفه ای انجام شد. همچنین تحلیل داده های پژوهش با از استفاده از تحلیل کوواریانس بین گروهی انجام شد.
یافته ها: بعد از مقایسه داده های بدست آمده در پیش آزمون و پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل و با انجام آزمون تحلیل کواریانس بین گروهی، نتایج نشان داد بین نمرات کل صلاحیت های حرفه ای معلمان گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای دوره آموزشی درس پژوهی، نسبت به گروهی که آموزش درس پژوهی ندیده اند تفاوت معناداری وجود داشته است بنابراین آموزش درس پژوهی، صلاحیت حرفه ای معلمان آموزش دیده را در سطح معناداری افزایش داده است. همچنین نمره صلاحیت حرفه ای در معلمانی که آموزش درس پژوهی را دریافت کرده اند، بهبود بیشتری پیدا کرده است.
نتیجه: از آنجا که آموزش درس پژوهی بر صلاحیت حرفه ای معلمان تأثیر دارد، توصیه می شود به آموزش درس پژوهی برای رشد و تقویت صلاحیت حرفه ای معلمان توجه گردد. بنابراین برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری در مدارس ابتدایی، لازم است تا معلمان به شاخص های صلاحیت حرفه ای خود توجه کنند و با استفاده از درس پژوهی به مطالعه، تحلیل و بهبود برنامه های تدریس خود بپردازند.