امیر مثنوی

امیر مثنوی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

طراحی و اعتباریابی مقیاس درجه بندی سنجش مولفه های انتقال یادگیری یادگیرندگان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در محیط های یادگیری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چندرسانه ای آموزشی مقیاس درجه بندی نگاره ای اختلال طیف اوتیسم انتقال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 729 تعداد دانلود : 26
استفاده از فن آوری در آموزش برای کمک به افراد دارای اختلال طیف اوتیسم در سالهای اخیر با رشد چشمگیری همراه بوده است. این پژوهش با هدف ساخت مقیاس درجه بندی نگاره ای توصیفی برای سنجش مولفه های انتقال یادگیری افراد دارای اختلال طیف اوتیسم در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای انجام شد. روش این پژوهش رویکرد آمیخته (کیفی-کمی-کیفی) بوده است. پژوهش با مطالعه منابع معتبر و مرتبط برای یافتن مولفه های موثر در بهبود انتقال یادگیری آغاز و با استخراج مولفهها و راهبردهای مناسب ادامه یافت. برای 12 مؤلفه استخراج شده 86 گویه یا راهبرد طراحی و در اختیار 27 نفر از متخصصان رشته تکنولوژی آموزشی در سطح دکتری و دانشجوی دکتری قرار گرفت. به منظور تحلیل پاسخها از شاخص روایی محتوا) (CVI استفاده گردید. شاخص I-CVI گویه های ابزار به استثنای 5 گویه که در سطح 0.78 ارزیابی شدند، برای سایر گویه ها امتیازی بالاتر از 0.79 را در بر داشت، همچنین مقدار محاسبه شده برای شاخص S-CVI برابر 0.89 بود که مقدار مطلوبی ارزیابی میشود. با تکیه بر این نتایج، مقیاس درجهبندی تولید شده در این پژوهش ابزار مناسبی برای سنجش مطلوبیت مؤلفههای موثر در افزایش انتقال یادگیری با استفاده از محیط های چندرسانه ای آموزشی بوده و پژوهشگران استفاده از آن را در مراحل طراحی و یا ارزشیابی محیط های یادگیری چندرسانه ای برای افراد دارای اختلال طیف اوتیسم توصیه می کنند.
۲.

قابلیت پیش بینی بازخورد ادراک شده دانشجویان بر اساس محیط یادگیری سازنده گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازخورد ادراک شده سازنده گرایی محیط یادگیری آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 814 تعداد دانلود : 140
این پژوهش با هدف بررسی توانایی بازخورد ادراک شده دانشجویان و قابلیت پیش بینی آن بر اساس مولفه های محیط یادگیری سازنده گرا در یک طرح پژوهش همبستگی انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. برای انجام پژوهش 166 دانشجو با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کننده ها، مقیاس بازخورد ادراک شده(Haghani et al.,) و دیگری مقیاس محیط یادگیری سازنده گرا(Tylor) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیری، ضریب همبستگی پیرسون و تی تست گروه های مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین متغیر بازخورد ادراک شده و محیط یادگیری سازنده گرا همبستگی مثبت وجود دارد. تحلیل رگرسیون مشخص کرد که مولفه های محیط یادگیری سازنده گرا(از جمله: ارتباط با زندگی، عدم قطعیت، بیان انتقادی، نظارت مشترک، و مذاکره با دانشجو) پیش بینی کننده های بازخورد ادراک شده هستند(59% واریانس) همچنین پیش بینی کننده های بین دانشجویان دختر و پسر و کارشناسی و تحصیلات تکمیلی در میزان دریافت بازخورد ادراک شده تفاوت وجود ندارد. نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. شواهد این پژوهش بیانگر آن است که ایجاد یک محیط یادگیری سازنده گرا از طریق توجه به مولفه های آن می تواند موجب بهبود بازخورد در فرایند آموزش شود. با توجه به اهمیت بازخورد در فرایند ارتباط، محیط های یادگیری سازنده گرا موجب بهبود ارتباط و بهبود کیفیت آموزش می گردد.
۳.

مقایسه ی اثر روش های تدریس فارسی معلمان بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش تدریس سنتی روش تدریس فعال سواد خواندن درک مطالب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 795 تعداد دانلود : 274
این پژوهش بر آن است تا ضمن مقایسه ی روش های تدریس سنتی و فعال، بررسی نماید که کدامیک از الگوهای تدریس کارآیی گروهی، تدریس اعضای گروه، قضاوت عملکرد و الگوی روشن سازی طرز تلقی، تأثیر بیش تری بر افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی دانش آموزان پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران داشته اند. جامعه ی پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی چهارم ابتدایی شهر تهران بوده است. نمونه شامل 10 کلاس است که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل می باشد. هر یک از معلمان شرکت کننده در پژوهش در دو جلسه، آموزش های لازم را دیده اند و پس از اجرای پیش آزمون، سه درس انتخاب شده از کتاب «بخوانیم» فارسی سال چهارم دوره ی ابتدایی را تدریس نموده اند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس یک عاملی (ANOVA) و دو عاملی (طرح5×2) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شده اند. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معنی داری بین روش های تدریس سنتی و فعال در افزایش میزان سواد خواندن و درک مطالب درسی وجود ندارد. تأثیر تعامل میان الگوهای تدریس و جنسیت بر نمرات خواندن دانش آموزان معنی دار بوده است. به گونه ای که بدون در نظر گرفتن جنسیت تفاوت معنی داری بین روش های فعال تدریس و روش سنتی به دست نیامد. پسرانی که با روش تدریس سنتی آموزش دیدند بهترین عملکرد را در گروه پسران داشتند اما در مورد دختران عکس این اتفاق روی داد. دخترانی که با روش سنتی آموزش دیدند ضعیف ترین عملکرد را در بین گروه دختران داشتند. بیش ترین تأثیر از جنسیت مربوط به الگوی قضاوت عملکرد می باشد، به گونه ای که در گروه دختران بهترین عملکرد را بعد از الگوی کارایی گروهی به خود اختصاص داده است ولی در گروه پسران پایین ترین میانگین مربوط به این الگو می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان