فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بسیار اتفاق می افتد که دو حکمِ الزامی متوجهِ پزشک یا مدافعِ سلامت شود؛ بدین صورت که پزشک درباره دو یا چند بیماری که در معرضِ خطرِ مریضی هستند، با ملاحظه امکانات یا شرایط خاص، توانایی معالجه هر دو را ندارد، یا دو خطر متوجهِ یک بیمار است و واجب است که پزشک هر دو را دفع کند؛ حال سؤال این است که وی چگونه باید از عهده دو تکلیف برآید؟ این در صورتی است که مصلحت برای هر دو حکمِ وجوبی وجود دارد امّا بدان علم نداریم و باید مرجعی برای تشخیصِ ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر یا ملاکی برای تقدیم علاجی اهم بر معالجه غیر اهم وجود داشته باشد. برای یافتن راهکارِ عملیاتی در ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر و اینکه معیارِ تشخیص اولویت درمان بین بیماران چگونه خواهد بود؛ در چند مرحله بحث ادامه خواهد داشت:
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
74-88
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های پیشین اثر بخشی دو رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی را بر غنی سازی روابط و تعارضات زناشویی تأیید کرده است، اما پژوهشی درباره مقایسه و اثر بخشی این دو رویکرد درمانی بر دو متغیّر وابسته کیفیت و معنای زندگی در جامعه زنان مطلقه سرپرست خانوار مشاهده نشده است. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بود. روش کار: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پس آزمون چندگروهی است. جامعه آماری پژوهش زنان مطلقه سرپرست خانوار شهر فسا بودند که با فراخوان به همکاری دعوت شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه آموزش گروهی واقعیت درمانی (30 نفر)، روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی (27 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) قرار گرفتند. متغیّرهای وابسته تحقیق کیفیت و معنای زندگی بود که با پرسش نامه های معنای زندگی (PMI) و کیفیت زندگی والتون سنجیده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی گیمز-هاول نشان داد که هر دو متغیّر مستقل آزمایشی بر متغیّرهای وابسته در مقایسه با گروه کنترل اثربخشی معناداری داشت اما بین دو روش آزمایشی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: اثربخشی معنادار رویکرد واقعیت درمانی و روان درمانی معنوی-مذهبی مبتنی بر آموزه های اسلامی در مقایسه با گروه کنترل بر کیفیت و معنای زندگی زنان مطلقه سرپرست خانوار در این پژوهش تأیید شد؛ هرچند بین این دو رویکرد درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و سازوکارهای دفاعی با نگرش های مذهبی، در زنان مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و زنان سالم شهر همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
18-30
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: درمان اختلال وسواسی - اجباری از بحث برانگیزترین موضوع های بالینی است. با توجه به هزینه های متعدد ناشی از آن، بازبینی پیشینه ی تحقیقی برای دستیابی به سودمندترین گزینه های درمانی ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و سازوکارهای دفاعی با نگرش های مذهبی در زنان مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD)و زنان سالم شهر همدان صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع علّی - مقایسه یی و جامعه ی آماری آن شامل همه ی زنان مبتلا به OCD شهر همدان است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 100 زن مبتلا به OCD و 100 زن سالم (از بین همراهان بیماران و کارمندان دانشگاه)، بر اساس مصاحبه ی بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-V و تکمیل پرسش نامه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های طرح واره های ناسازگارانه (YSQ-SF)، سازوکارهای دفاعی (DSQ-40) و نگرش های مذهبی (RAQ) بود. داده های پژوهش نیز با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیّره (MANOVA) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که تفاوت معناداری بین گروه های بالینی و بهنجار در پنج حوزه ی طرح واره های ناسازگار اولیه (بریدگی و طرد، عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری) وجود دارد (05/0>P). علاوه براین، در نمره های سبک های دفاعی (رشدیافته، رشدنایافته و روان آزرده) و نگرش های مذهبی نیز این تفاوت معنادار بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت تأثیر مداخله های پیشگیرانه در علائم روان شناختی بیماران نوروتیک و ترسیم افق های، جدید در مداخله های بالینی، با توجه به بُعد دین، تأکید دارد.
تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تدوین بسته آموزشی انصاف برای کاهش تعارضات زناشویی بر اساس منابع اسلامی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از میان منابع اسلامی و کتب معتبر دینی و حدیثی، 7 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، دگر دوستی، دگر تقدم گری و برآوردن انتظارات معقول و مشروع، برای انصاف استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مفهومی به تحلیل مؤلفه های انصاف پرداخته و با استفاده از روش های کمّی به بررسی اعتبار محتوای بسته آموزشی پرداخته شده است؛ لذا برای بررسی روایی مؤلفه ها، به همراه منابع آنها با استفاده از شاخص CVI و CVR فرمی آماده گردید. آن فرم در معرض آرا و نظر کارشناسان دارای مدرک دکترا در رشته روان شناسی و رشته راهنمایی و مشاوره، قرار گرفت. نتایج نشان داد که 4 مؤلفه: یکسان انگاری خود-دیگری، توانایی فرض خودمیزان گری، خوددگر پسندی امور، خوددگر ناپسندی امور، تأیید گردید. بر اساس منابع اسلامی برای هر یک از مؤلفه ها تکنیک هایی به عنوان محتوای جلسات بسته آموزشی با هدف کاهش تعارضات زناشویی تدوین گردید. کارشناسان، محتوای بسته آموزشی را ارزیابی نمودند که با استفاده از شاخص CVI، تمامی تکنیک ها تأیید گردید.
بررسی رابطه ی هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
45-54
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به کارگیری منابع معنوی می تواند در حل مسائل زندگی ازجمله احساس گناه، مؤثر واقع شود. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش معنوی با احساس گناه جنسی در دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام است. روش کار: این پژوهش ازنوع توصیفی - همبستگی است که جامعه ی آماری آن را همه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه علوم و تحقیقات شهرستان ایلام در سال تحصیلی 91 - 92 تشکیل می دهد. برای این منظور، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه یی به حجم 100 نفر، بر اساس جدول مورگان، انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های احساس گناه جنسی موشر و هوش معنوی کینگ استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش نیز با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی صورت گرفته است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، بین هوش معنوی کل و احساس گناه جنسی رابطه وجود نداشت (192/0r=، 05/0<p)، اما زیرمقیاس آن (گسترش حالت هوشیاری) قدرت پیش بینی کنندگی برای احساس گناه جنسی بود (401/0= r، 01/0>p). علاوه براین، بین احساس گناه جنسی با سن دانشجویان رابطه وجود داشت؛ اما ارتباط آن با جنسیت دانشجویان معنادار نبود (204/0 = r، 05/0>p). نتیجه گیری: اگرچه هوش معنوی به طور کل نقش مشخصی در میزان احساس گناه جنسی دانشجویان مورد مطالعه به دست نداد، پاره یی از اجزای تشکیل دهنده ی آن به ویژه با افزایش سن، می تواند نقش برجسته یی در درک و ابراز احساس گناه جنسی داشته باشد.
اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» بر سازگاری و بخشودگی زناشویی در زنان با تجربه «بی وفایی همسر» انجام شد. روش پژوهش «شبه آزمایشی» با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان با گزارش «بی وفایی همسر» است که به «مرکز مشاوره راستین» در شهرستان گرگان در سال 1398 مراجعه نمودند که تعداد آنها برابر با 78 تن بود. از این میان 30 تن به روش «نمونه گیری هدفمند» و «داوطلبانه» انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله قرار گرفت، اما گروه گواه درمانی دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه «سازگاری زناشویی» اسپاینر و پرسشنامه «بخشودگی رنجش خاطر زناشویی» پالیری و همکاران بود. فرضیه ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد: الگوی «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» با بهره گیری از فنونی مانند «قناعت»، «وقفه» و «واگذاری» موجب افزایش سازگاری و مؤلفه های «بخشش زناشویی» در زنان گردید. با توجه به یافته های پژوهش، برگزاری دوره های آموزش برای افراد آسیب دیده از «بی وفایی» با تأکید بر درمان «فعال سازی رفتاری مبتنی بر ارزش ها» پیشنهاد می شود.
بررسی همبستگی سلامت معنوى و خودکارآمدى جنسى در زنان باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
68-79
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی از ابعاد چهارگانه سلامت در انسان است که در کنار ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی قرار گرفته و عامل اثرگذار بر ارتقای سلامت محسوب می شود. خودکارآمدی جنسی با باور فرد در توانایی عملکرد جنسی مؤثر و تطابق با شریک جنسی خود در ارتباط است و نوعی خودارزیابی و کارآمدی در عملکرد جنسی محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی همبستگی سلامت معنوى و خودکارآمدى جنسى در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر سنندج در سال 1398 بود.
کیفیت زندگی سالمندان: مطالعه ی فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۲
105-116
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیشتر سالمندان دچار بیماری های مزمن و درمان های مداوم ناشی از آن می شوند که می تواند کیفیت زندگی آنان را تحت تأثیر قرار دهد. ازاین رو، آگاهی از کیفیت زندگی سالمندان برای انجام مداخلات صحیح مراقبتی و حمایتی ضروری است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی کیفی ازنوع فراترکیب است که به مفهوم کیفیت زندگی سالمندان و عوامل مؤثر بر آن می پردازد. در این مقاله چهار مطالعه ی کیفی ازنوع پدیدارشناسی که درباره ی کیفیت زندگی سالمندان صورت گرفته بود، انتخاب شد. پس از بررسی هر یک از مقالات، مضامین اصلی استخراج شد و تفسیر نهایی بر آنها صورت گرفت. در نهایت مفاهیم، ابعاد و عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان و ارتباط آنها با یکدیگر به شکل نقشه یی مفهومی نمایش داده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در سالمندی مفهومی پیچیده و ذهنی است که دارای شش بُعد اصلی عوامل فردی درونی، عوامل فردی بیرونی، سلامتی، تجارب خانوادگی، تعاملات اجتماعی و عوامل محیطی است. نتیجه گیری: سلامت جسمی در سالمندی به استقلال و اختیار و همچنین عوامل فردی درونی شامل میزان ارتباط سالمند با منابع مذهبی و معنوی که ابعاد سلامت روانی فرد را شکل می دهد، وابسته است؛ به طوری که قدرت منابع مذهبی و معنوی مثل ارتباط با خدا و دعا در این دوران آن قدر مهم است که می تواند نقصان و محرومیت حمایت خانوادگی و اجتماعی سالمند را جبران کند، به طوری که در ارتباط با خدا احساس تنهایی و انزوا نداشته باشد و به سازگاری وی کمک کند و کیفیت زندگی فرد را ارتقا بخشد.
الگوی نظری «مقابله با تنیدگی بر اساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین الگوی نظری «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» و اعتبارسنجی آن است. برای دستیابی به این هدف، در آغاز به منابع دست اول اسلامی، از جمله قرآن کریم (به صورت بررسی تمام متن)، نهج البلاغه، میزان الحکمه، تفسیرهای مرتبط و برخی منابع دست دوم مراجعه شد. مفاهیم مرتبط با مقابله با تنیدگی به روش «داده بنیاد» استخراج گردید و بر پایه آن مؤلفه های اولیه الگو تدوین شد. سپس به منظور اعتباریابی الگو، مؤلفه ها در اختیار نُه کارشناس اسلامی و همچنین صاحب نظر در روان شناسی برای اظهارنظر درباره مطابقت مؤلفه ها و نحوه ارتباط آنها با مستندات قرار گرفت. یافته های کمّی نشان داد میزان شاخص CVI در دامنه 88/0 تا 1 و میزان شاخص CVR در دامنه 78/0 تا 1 قرار دارد. با توجه به مقدار به دست آمده برای این دو شاخص، معلوم شد الگوی پیشنهادی برای مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی، از روایی محتوایی مناسبی برخوردار است. بنابراین ساختار مؤلفه ای و فرایندی آن تأیید گردید. در نهایت، چهار مقوله شامل شرایط زمینه ای (پذیرش مبانی خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی اسلام)، عوامل علّی (اصلاح اسناد و شناخت ویژگی های دنیا و آخرت)، راهبردها (راهبردهای استحکام بخشی درونی، راهبردهای ایجاد تغییر در عامل تنش زا)، و پیامد ها (معنادهی درست به حوادث تنش زا، کاستن از تنش ها) استخراج شد و نحوه هریک از مؤلفه ها به شکل فرایندی تبیین گردید و بر پایه آن الگوی «مقابله با تنیدگی براساس منابع اسلامی» به شکل نموداری ترسیم شد.
رابطه ی تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال در مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
75-88
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر افراد تلقی می شود. توجه به متغیّرهای روان شناختی و معنوی در روند بهبودی این بیماری می تواند در کنار مداخله های دارویی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. بنابراین، ایﻦ ﻣﻄﺎلعه با هدف تعیین رابطه ی بین تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395 انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مردان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و شهدای تجریش شهر تهران در سال 1395 بود که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تجارب معنوی اندروود و ترسی، امیدواری اشنایدر و زندگی در زمان حال سپهوند و عرب استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق روش های آماری تحلیل رگرسیون تک متغیّره و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین امیدواری با زندگی در زمان حال (01/0p<) و نیز بین تجارب معنوی با زندگی در زمان حال رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمانگران باید به نقش مثبت منابع روان شناختی و معنوی گوناگونی در پذیرش و بهبودی بیماری سرطان توجه داشته باشند. تجربه ی معنوی که شامل ارتباط با خدا، دعا و دریافت معنویت در زندگی است می تواند به رفتارهای سازگارانه تری در بیماران سرطانی همانند معنادهی به زندگی و تجربه ی زندگی اکنون کمک کند. در نهایت، این منابع می تواند به رشد فردی و قدرت بیمار در بازتعریف او از بیماری یاری برساند.
اعتبارپژوهی آزمایش های پزشکی در حوزه مسائل فقهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
156-171
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: موضوع سازی آزمایش های پزشکی برای برخی احکام اسلام پیشینه ای به درازای عُمر روایات دارد. ازآنجاکه دستاوردهای جدید علوم آزمایشگاهی موجب ایجاد مسائلِ مستحدثه در فقه شده، هدف این مطالعه بیان انواع آزمایش های پزشکی جدید طبق ملاک های فقهیِ مکتب امامیه، اعتبار و حجیّت این آزمایش ها و محدوده حجیّت، یعنی تعیین شروط و ضوابط حجیّت این نوع از آزمایش ها است.
بررسی تطبیقی رویه های شاخص برون گرایی شخصیت از منظر روان شناسی و متون اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
139-156
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: صفات شخصیتی از جمله متغیّرهای مهم در تبیین رفتار است. این موضوع بسیاری از پژوهشگران روان شناس را به ایجاد نظریه های مختلف شخصیت جذب کرده است. اما این دیدگا ه ها همواره در حال تحول و رفع نواقص است. از طرفی در دین مبین اسلام، مجموعه گسترده ای از صفات و نقش هرکدام از آنها در عملکرد افراد طبقه بندی و معرفی شده است. تطبیق این دو دیدگاه می تواند چشم انداز دقیق و اثربخشی را به وجود آورد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی رویه های شاخص برون گرایی شخصیت از منظر روان شناسی و متون اسلامی بود. روش کار: این پژوهش از نوع مروری است. برای استخراج و تحلیل رویه های مرتبط با شاخص برون گرایی از متون تخصصی روان شناسی و متون اسلامی یعنی قرآن و حدیث با بررسی محتوایی آیه ها و روایات استفاده و سپس رویه های برون گرایی شخصیت از دیدگاه روان شناسی و متون اسلامی بررسی تطبیقی شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: هر شش رویه شاخص برون گرایی در روان شناسی در متون اسلامی نیز وجود دارد اما در متون اسلامی رویه ها از نظر وسعت مفهوم و ضوابط و معیارها گستردگی بیشتری دارد. رویه های شاخص برون گرایی در روان شناسی صرفاً با در نظر گرفتن عوامل روانی و رفتاری تنظیم شده، درحالی که در اسلام مثلثی ارتباطی بین فرد، دیگران و خداوند با توجه به عوامل روانی، رفتاری و نگرشی شکل گرفته است. هدف روان شناسی از تبیین رویه ها بهزیستی فردی و اجتماعی است؛ اما در اسلام علاوه بر این هدف، پرداختن به هرکدام از رویه ها زمینه ای برای سعادت اخروی محسوب می شود. نتیجه گیری: بدون توجه به بُعد نگرشی و معنوی نمی توان به مفهوم روشنی از رویه های شاخص برون گرایی دست یافت. خداگرایی زمینه ساز ارتباط انسانی مطلوب با دیگران است و اسلام با تدابیر عملی و احکام تشویقی و تکلیفی، زمینه برون گراتر شدن افراد را فراهم می کند.
تغییر نگرش در زندگی به مثابه پیشگیری و درمان اندوه؛ بررسی دیدگاه کندی، رازی و ابن حزم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
144-152
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: برخی از فیلسوفان مسلمان تلاش نموده اند با تمرکز بر مبانی عقلی راهکارهایی برای پیشگیری و درمان بنیادین اندوه یا حزن دنیوی معرفی نمایند. این مهم در اندیشه کندی که نخستین فیلسوف مسلمان است به چشم می خورد. فیلسوفان دیگر نظیر رازی و ابن حزم نیز تلاش کرده اند به صورت ژرف تری به این مسئله مهم بپردازند. به همین دلیل، هدف مؤلف در این مقاله پرداختن به راهکارهای کندی، رازی و ابن حزم برای کنترل اندوه دنیوی بود. روش کار: این پژوهش از نوع کتابخانه ای است که با روش توصیفی-تحلیلی سامان یافت و تلاش شد تا با تمرکز بر آثار کندی، رازی و ابن حزم به پیشگیری و درمان بنیادین اندوه پرداخته شود. مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته های پژوهش از وجود راه حل منطقی و البته تطبیق پذیر بر متون دینی در آثار کندی، رازی و ابن حزم حکایت داشت. بر این اساس، هر یک از کندی، رازی و ابن حزم عامل اصلی اندوه را اشتباه انسان ها در جهان بینی می دانند. به عبارتی دیگر، درگیر شدن انسان ها در مادیات موجب می شود نفس به این ویژگی متصف شود؛ در این هنگام باید نگرش به زندگی واکاوی شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اگر انسان بتواند از زندگی مادی خود نگرش منطقی اتخاذ نماید و در رفتار به درستی گام بردارد می تواند اندوه دنیوی را کنترل؛ و سرور را جایگزین آن کند.
مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی ساحت های زندگانی بشر با پیشرفت دانش بشری آسان تر شد، این شاکله روحانی و جسمانی انسان بود که او را به سوی زندگی اجتماعی کشاند، و آنها برای بهره مندی از اطلاعات علمی و تجربیات رفتاری نیازمند ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری هستند. هدف این پژوهش تدوین مهارت های گفتاری و شنیداری از منظر آموزه های دینی است. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و با شناسایی مبانی وحیانی با استناد به آیه های قرآن و روایات معصومین؟عهم؟ به گفت وگوکنندگان این توانایی مهارتی را می دهد تا با استفاده از راهنمایی های تخصصی پیامبر اکرم؟ص؟ و امامان معصوم؟عهم؟، ارتباط میان فردی گفتاری و شنیداری مفید و تأثیرگذاری را با یکدیگر تجربه کنند.
مقایسه ی سازگاری اجتماعی، خود نظم دهی و باورهای دینیِ زنان معتاد و عادی شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
53-63
حوزه های تخصصی:
اگرچه آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور ما وجود ندارد؛ براساس برخی پژوهش ها، 6/9 درصد معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. وزارت بهداشت نیز در آمار خود از وجود یک زن معتاد به ازای هر هشت مرد معتاد، گزارش می دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان معتاد و عادی شهر ارومیه است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی - مقایسه یی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل همه ی زنان معتاد مراجعه کننده به مرکزهای ترک اعتیاد و همه ی زنان عادی شهر ارومیه در سال 94 - 95 است که از بین آنان 200 نفر (100 زن معتاد و 100 زن عادی)، بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سازگاری اجتماعی، خود نظم دهی و باورهای دینی استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری (20- SPSS) و روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیّری) تحلیل شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی این دو گروه، تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P)؛ بدین صورت که سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان عادی، بیشتر از زنان معتاد است. نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که به کارگیری تدابیری ویژه، برای افزایش میزان سازگاری اجتماعی، خودنظم دهی و باورهای دینی زنان معتاد، برای ترک اعتیاد و جلوگیری از بازگشت آنان، امری ضروری به نظر می رسد.
نقش واسطه گری امید در رابطه دلبستگی به خدا با خودمهارگری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های انسان، خودمهارگری است که فرد را در مواجهه با محرک های بیرونی و درونی فعال و منشأ اثر ساخته و حس رضایت، آسودگی و سلامت روان را برای وی به ارمغان می آورد. این پژوهش، با هدف تعیین میزان رابطه واسطه گری امید در رابطه دلبستگی به خدا با خودمهارگری انجام شده است. بدین منظور 384 شرکت کننده (199 مرد و 185 زن) از افراد متأهل ساکن در شهر قم با روش در دسترس انتخاب شده و پرسش نامه های دلبستگی به خدا، امید و خودمهارگری را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی و تحلیل مسیر، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که دلبستگی ایمان به خدا با امید (19/0) و خودمهارگری (31/0) و امید نیز با خودمهارگری (14/0) رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین مشخص شد که امید، رابطه دلبستگی به خدا با خودمهارگری را به طور جزئی واسطه گری می نماید. از نتایج این پژوهش می توان جهت طراحی بسته های آموزشی و مداخله ای برای ارتقاء خودمهارگری افراد، با توجه به دو متغیر دلبستگی به خدا و امید استفاده کرد.
پاسخگویی به بُعدهای چهارگانه ی سلامت
حوزه های تخصصی:
آموزش طبّ کنونی فقط به جسم؛ و به میزان کم تری به روان و مسایل اجتماعی می پردازد و ارتباطی با بُعد معنوی انسان برقرار نمی کند، پس هم بُعدهای سلامت بیماران را به طور کامل بررسی نمی کند و هم در مراقبت های پزشکی، سلامت کامل را برای انسان ها تأمین نمی کند، چون منشأ بسیاری از نارضایتی بیماران، افراد جامعه و نیز خود پزشکان از مراقبت های بهداشتی درمانی را می توان در این نکته جستجو نمود.
ضرورت پژوهش در منابع دینی به منظور ارتقای سلامت انسان
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های بزرگ پیش روی بشر، از بدو خلقت تاکنون، حفظ سلامت است که مستلزم پرداخت هزینه های سنگین مادی و معنوی است. ادیان الهی که درصدد تأمین سعادت بشر هستند، انسان سالم را مخاطب خود قرار داده اند و برای تأمین سلامت آن دسته از افرادی که از نعمت سلامتی برخوردار نیستند، نصایح و دستورالعمل های متنوعی بیان داشته اند.
تأثیر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، آشفتگی های روان شناختی و ادراک بیماری پس از جراحی بای پس عروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بیماری قلبی یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است که تحت تأثیر آشفتگی های هیجانی قرار دارد، تعدیل این هیجان ها در بهبودی وضعیت بیمار نقش اساسی دارد، هدف از این پژوهش بررسی اثر مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران جراحی بای پس عروق کرونری بود. مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون−پس آزمون با پیگیری یک ماهه و سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش بیمارانی بودند که جراحی پیوند عروق کرونر داشتند و به مرکز بازتوانی بیمارستان قلب تهران مراجعه کردند. سی نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه 21DASS−، کیت کورتیزول بزاقی و ادراک بیماری IPQ−R بود. گروه آزمایش طی ده جلسه 90 دقیقه ای در معرض متغیر مستقل (مداخله چندبعدی معنوی) قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین میانگین مقیاس های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، ادراک بیماری (168/211F=، 001/0>p)، کورتیزول بزاقی (436/89F=، 001/0>p)، استرس (196/251 F=،001/0>p)، اضطراب (896/209F=، 001/0>p) و افسردگی (042/143F=، 001/0>p) تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد؛ بنابراین با توجه به نتایج پژوهش می توان ادعا کرد که مداخله چندبعدی معنوی بر کورتیزول بزاقی، ادراک بیماری و آشفتگی های روان شناختی بیماران مؤثر بوده است.
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن بیمارستان های شهر تبریز در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19-35
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مهم ترین هدف هر سازمانی دستیابی به بهره وری بهینه است. یکی از عوامل کارآمدی در بهره وری، نیروی انسانی است. عملکرد شغلی پرستاران، که یکی از مهم ترین منابع انسانی بیمارستان ها محسوب می شوند، متأثر از عوامل متعددی ازجمله هوش معنوی و هوش هیجانی است که موجب افزایش کیفیت خدمات و بهره وری می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران زن شهر تبریز در سال 1396 صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شهر تبریز بود که از میان آنان 360 نفر با استفاده از جدول مورگان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای برای نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های هوش هیجانی سیبریا شرینگ، هوش معنوی کینگ و عملکرد پیترسون؛ و برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده و مؤلف مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های هوش معنوی و هوش هیجانی با عملکرد پرستاران؛ و همچنین بین مؤلفه های هوش هیجانی با مؤلفه های هوش معنوی پرستاران رابطه معنادار وجود داشت (05/00>P). بر اساس نتایج رگرسیون، هوش هیجانی 18/19 درصد از واریانس هوش معنوی؛ و مؤلفه های هوش هیجانی 8/5 درصد و مؤلفه های هوش معنوی 2/1 درصد از واریانس عملکرد را پیش بینی کردند (05/00>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که از طریق هوش هیجانی و هوش معنوی می توان عملکرد پرستاران را افزایش داد؛ زیرا برخورداری پرستاران از مهارت های هوش معنوی و هیجانی تأثیرات چشمگیری در افزایش عملکرد شغلی آنان خواهد داشت و کیفیت خدمت رسانی به بیماران را بهبود خواهد بخشید. بنابراین، لازم است مدیران بیمارستان ها برای ارتقای هوش معنوی و هیجانی پرستاران تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.