فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
219-232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و آینده نگری با سلامت روان پرداخته است. روش پژوهش حاضر «توصیفی» و از نوع تحلیل رگرسیون است. تعداد 101 دانشجوی سال 97 98 در دانشگاه های قم به شیوه «تصادفی ساده» انتخاب شدند. متغیر های پژوهش حاضر توسط پرسشنامه «شخصیت نئو»، مقیاس «حزم براساس منابع اسلامی» و پرسشنامه «سلامت عمومی» اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که میان نوروزگرایی و سلامت روان رابطه منفی وجود دارد و در مقابل، برون گرایی، وظیفه شناسی، توافق پذیری و آینده نگری رابطه مثبت و معناداری با سلامت روان دارند. نتایج همچنین نشان داد که نوروزگرایی قوی ترین پیش بینی کننده سلامت روان است. بعد از نوروزگرایی، آینده نگری بیشترین سهم را در پیش بینی سلامت روان دارد. علاوه بر این، هریک از ویژگی های برون گرایی و وظیفه شناسی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. به طورکلی، نتایج تحقیق حاضر از این دیدگاه که ویژگی های شخصیت و آینده نگری سهم قابل توجهی در پیش بینی سلامت روان دارند، حمایت کردند و نشان دادند: ویژگی های شخصیت و آینده نگری قادرند 53.5% از واریانس سلامت روان را تبیین کنند.
تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
27-44
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سرطان دارای جنبه های مختلف روانی - اجتماعی است که نیاز به استفاده از مداخلات مذهبی - معنوی مکمل در کنار مداخلات پزشکی در مراقبت از این بیماران را ضروری می سازد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف نشان دادن تأثیر مداخله ی مذهبی - معنوی بر قدرت درونی زنان مبتلا به سرطان سینه صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه آزمایش، دارونما و کنترل است . از زنان مبتلا به سرطان سینه که از مهر ماه سال 95 تا تیر ماه سال 96 به مرکز پرتودرمانی و شیمی درمانی امید و درمانگاه های تخصصی شهر بندرعباس مراجعه کرده بودند، تعداد 41 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب؛ و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (14 نفر)، دارونما (14 نفر) و کنترل (13 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش طی ده جلسه مداخله ی مذهبی - معنوی و گروه دارونما طی ده جلسه آموزش خنثی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله یی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی قدرت درونی و پرسش نامه ی ویژگی های جمعیت شناختی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری؛ و با تحلیل واریانس چندمتغیّره با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بین گروه مداخله با گروه کنترل و دارونما در افزایش قدرت درونی کلی و خرده مقیاس های تعهد، ارتباط، غم و اندوه و جستجو؛ و تحرک تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مداخله ی مذهبی - معنوی فردی که مکمل مراقبت های پزشکی معمول در نظر گرفته می شود، تأثیر مثبتی بر قدرت درونی و خرده مقیاس های آن در بیماران زن مبتلا به سرطان سینه داشت و می توان از این مداخله برای بهبود منابع روان شناختی در درمان سرطان استفاده کرد.
راهکارهای تقویت خودمهارگری در کودکان بر اساس منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی راهکارهای تقویت خودمهارگری در کودکان بر اساس منابع اسلامی است. بدین منظور به روش توصیفی _ تحلیلی مفاهیم نزدیک به خودمهارگری بررسی شد. در بررسی اولیه به دست آمد که مفاهیم تقوا، ورع، صبر، حلم، عقل و عصمت به مفهوم خودمهارگری به میزان زیادی نزدیک هستند. جهت بررسی تطابق مفهومی، این مفاهیم در ضمن پرسش نامه ای محقق ساخته در اختیار پانزده نفر کارشناس به عنوان خبرگان روان شناس و آگاه نسبت به مفاهیم اسلامی، قرار گرفت. هر شش مفهوم نمره لازم برای اعتبار مفهومی را کسب کردند. شاخص های این مفاهیم در ارتباط با نحوه تقویت خودمهارگری در کودکان جست وجو و جمع آوری شد. در نتیجه به دست آمد: دین اسلام قبل از تولد بر انتخاب همسر عاقل و با اخلاق، اجتناب از غذای حرام، رعایت آداب زناشویی و تناول خرما توسط مادر در دوران حاملگی قبل از تولد و توجه به تغذیه مادر و بازی با کودک از تولد تا شش سالگی و الگودهی مناسب، افزایش شناخت و معرفت کودکان، آموزش نماز و روزه به کودکان، آموزش مهارت های خاص، مراقبت های جنسی و تکریم کودکان به عنوان راهکارهای تقویت خودمهارگری تأکید می کند.
اثربخشی هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی بر بهزیستی روان شناختی زنان متأهل شهرستان یزد انجام شده است. نمونه شامل 30 نفر از زنان متأهل شهرستان یزد بودند که به صورت تصادفی به دو گروه و سپس هر گروه به صورت گمارش تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه آزمایش آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی اجرا شد که از تدوین برنامه هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شریعت مدار استفاده شد. روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل است. میزان بهزیستی روان شناختی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد و گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی شرکت کردند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش داشته است (01/0p<). براین اساس، می توان نتیجه گرفت کرد که آموزش هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی می تواند افزایش بهزیستی روان شناختی را درپی داشته باشد.
بررسی تطبیقی ساختار وجودی انسان در حکمت صدرایی و «معنادرمانی» فرانکل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان علم روان شناسی و فلسفه در اینکه انسان دارای یک بُعد است و تنها بدن یا روح دارد یا دوبعدی و یا سه بعدی است، اختلاف نظر دارند. در این میان صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل (پیشرو مکتب معنادرمانی) انسان را دارای ابعادی سه گانه می دانند. صدرالمتألهین به سه بُعد بدن، نفس و عقل، و فرانکل به سه بُعد بدن، روان و روح قائل است. هدف از این تحقیق توصیف دقیق تر ساختار وجودی انسان به منظور تبیین بهتر پدیده های انسانی است تا گامی در جهت تحقق روان شناسی اسلامی باشد. این پژوهش با روش «توصیفی تحلیلی» به مقایسه این دو دیدگاه پرداخته و کوشیده است از روش «تطبیقی فراتاریخی» بهره ببرد. از یافته های این پژوهش آن است که دیدگاه صدرالمتألهین و ویکتور فرانکل در مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی تفاوت های زیادی دارند. این دو دیدگاه در اصول شباهت هایی دارند؛ مانند اصل «هدفمندی انسان». از سوی دیگر تفاوت هایی نیز دارند؛ ازجمله اعتقاد به هدفمندی خدا و جهان از نظر صدرالمتألهین و انکار آن از سوی فرانکل. در ساختار وجودی انسان بیشترین شباهت در بُعد بدن و بیشترین تفاوت در بُعد روان و نفس بین این دو دیدگاه وجود دارد. صدرا نفس را جوهر و فرانکل عرض می داند. در بُعد سوم، یعنی روح یا عقل پنج وجه شباهت و پنج وجه تفاوت بین این دو نظریه وجود دارد. دیدگاه صدرا در تبیین ساختار وجودی انسان موفق تر است و به عقل و نقل نزدیک تر. اعتقاد به ابعاد سه گانه انسانی تأثیری مستقیم در مشاوره و درمان دارد.
رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان با توجه به نگرش مذهبی والدین صورت گرفته است. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که برای بررسی مدل تعدیلی از معادلات رگرسیونی استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های چهارم، پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر یزد و والدین آنها می باشند که در مدارس دولتی و غیر دولتی مشغول به تحصیل بودند. 380 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. به منظور سنجش متغیر ها از مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز و هریس (CSCS) و پرسشنامه نگرش مذهبی (RS) برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. تحلیل همبستگی و رگرسیون برای تحلیل نتایج مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سه متغیر خودپنداره کودکان، نگرش مذهبی والدین و عملکرد خانواده همبستگی مثبت و معنا دار وجود دارد. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که مجموع متغیرهای عملکرد خانواده، نگرش مذهبی والدین و اثر تعاملی آنها 30 درصد تغییرات خودپنداره کودکان را پیش بینی می کنند. نگرش مذهبی والدین در رابطه بین عملکرد خانواده و خودپنداره کودکان نقش تعدیل کنندگی دارد و اثر تعاملی عملکرد خانواده با نگرش مذهبی والدین در خودپنداره کودکان معنادار می باشد. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر دلالت بر نقش عملکرد خانواده و نگرش مذهبی والدین در کیفیت خودپنداره کودکان داشته و نگرش مذهبی، عملکرد خانواده را در جهت افزایش خودپنداره کودکان تقویت (تعدیل مثبت) می کند.
ملاک های سلامت معنوی در پنج ساحت انسان مبتنی بر آموزه های قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
114-130
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که بر ابعاد دیگر تأثیر می گذارد. تعریف و درنتیجه ملاک های سلامت معنوی در جهان بینی های مختلف متفاوت است. پرسش این پژوهش این است که ملاک های سلامت معنوی از دیدگاه قرآن کدام است؟ روش کار: پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوا است که به نهی ها بر اساس وعده عذاب، ویل و تکرار و همچنین امرها بر اساس تکرار در قرآن دسته بندی و از امور زمان و مکان تجرید شده و درنهایت برای سلامت معنوی در ساحت های پنج گانه انسان ملاک هایی استخراج شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: ملاک ها عبارت است از: ارزشمنددانستن عمر، پذیرش و رد گزاره ها با دلیل، پذیرش گزاره های مفید و رد گزاره های غیرمفید، یادگیری گزاره های مربوط، ایمان داشتن و کفرنداشتن، اعتقاد به توحید و پرهیز از شرک، اعتقاد به بازیچه بودن زندگی دنیا و حیات حقیقی آخرت، برابر و مثل هم دانستن انسان ها، برادر دانستن مؤمنان با هم، گمان بد نداشتن به دیگران و آیه دانستن طبیعت، حبّ خدا در دل داشتن، آرامش با یاد خدا، شادی نکردن به سبب دستاوردها و محزون نشدن به سبب ازدست دادن داشته ها، دوست داشتن ستایش برای کارهایی که انجام نداده است، دوست داشتن مردم، همدلی، حسادت نداشتن، کینه نداشتن، هم جهت بودن خواست انسان با خواست خدا، آخرت خواهی و دل نبستن به دنیا، خیرخواهی برای انسان های دیگر، دروغ نبستن به خدا، اذیت نکردن خدا و پیامبر، مسخره نکردن و با القاب بد صدانزدن، اشاعه ندادن فحشا، قول درست، بندگی کردن و اطاعت فرمان ها، بازنداشتن مردم از راه خدا، مدیریت قوا، نفاق نداشتن، فتنه نکردن برای انسان ها، حفظ مال مردم، نکشتن انسان ها، آزارنرساندن به انسان، عدالت ورزیدن، حمایت گری، آبادکردن زمین، فسادنکردن در زمین، اسراف و تبذیرنکردن، نکشتن و آزارنرساندن به حیوانات و کمک به آنها. نتیجه گیری: انسان هر چه بیشتر از سلامت معنوی برخوردار باشد میزان تحقق ملاک ها در وی بیشتر است. بنابراین، باید کوشید در جامعه انسان ها هر چه بیشتر به ملاک های یادشده آراسته شوند.
بررسی مقایسه یی سلامت روان در بین حافظان قرآن و غیرحافظان قرآن شهر گرگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
57-66
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود پیشرفت هایی که انسان در طول زمان داشته، هنوز به آرامش روانی که از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت اساس زندگی سعادتمندانه محسوب می شود، دست نیافته است. ازاین رو، لزوم توجه به آموزه های دینی به ویژه قرآن کریم برای تأمین سلامت روان مشخص می شود. هدف این پژوهش مقایسه ی سلامت روان در بین حافظان قرآن و غیرحافظان قرآن بوده است. روش کار: در این مطالعه ی مورد - شاهدی، 101 نفر از حافظان قرآن شهرستان گرگان با 102 نفر از همتایان غیرحافظ قرآن از نظر سلامت روان در سال 1394 مقایسه شدند. نمونه گیری در گروه مورد (حافظان قرآن) به صورت در دسترس؛ و در گروه شاهد (غیرحافظان) نیز به صورت در دسترس و با روش همسان سازی با گروه مورد از نظر جنس و سن صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی سلامت عمومی 28 سؤالی (28GHQ-) گردآوری شد. تحلیل آزمون های آماری (آزمون کولموگروف اسپیرنوف، من ویتنی و تحلیل واریانس یک طرفه) نیز در سطح 05/0>P صورت گرفت. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، سلامت عمومی کل در گروه حافظان قرآن بیشتر از غیرحافظان بود (012/0=P). علاوه براین، گروه غیرحافظ نسبت به گروه حافظ، علائم اضطرابی و اختلالات خواب بیشتری نشان دادند (031/0=P). علائم افسردگی نیز بین دو گروه تفاوت معناداری نشان داد (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد افرادی که حافظ قرآن بودند در برخی از مقیاس های سلامت عمومی نسبت به افراد غیرحافظ از سلامت روان بیشتری برخوردار بودند. همچنین حفظ قرآن می تواند بر ارتقای سلامت روان افراد مؤثر باشد.
مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.
پیش بینی سلامت عمومی بر اساس عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از موضوعاتی که سلامت عمومی را تحت تأثیر قرار می دهد، اعتقادات دینی و بخشش در روابط بین فردی است. این پژوهش با هدف تبیین سلامت عمومی، بر اساس عمل به اعتقادات دینی و بخشش انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان، در سال تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان، 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، شامل مقیاس های عمل به اعتقادات دینی، بخشودگی بین فردی و سلامت عمومی بود. یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین بخشودگی و عمل به اعتقادات دینی با سلامت عمومی رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد (001/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نیز نشان داد که عمل به اعتقادات دینی و بخشودگی، به طور معنا داری توان پیش بینی سلامت عمومی را دارند (001/0p<). این پژوهش، نقش اعتقادات مذهبی و بخشش در سلامت عمومی دانشجویان را مورد تأیید قرار می دهد. به نظر می رسد، این ویژگی ها می توانند در رسیدن به سلامت روانی و جسمی افراد نقش بسزایی داشته باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی بر سرسختی روان شناختی، خوددلسوزی و تصویر بدنی در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
118-135
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یا ام.اس شایع ترین بیماری ناتوان کننده بزرگسالان است که به علت فرایند التهابی میلین زدای سیستم عصبی مرکزی اتفاق می افتد و تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی این بیماران می گذارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی بر سرسختی روان شناختی، خوددلسوزی و تصویر بدنی در مبتلایان به ام.اس انجام شده است.
رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
21-33
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: در ﻣﻨﺎﺑﻊ دینی خودکنترلی ﻧﻈﺎمی ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد؛ و ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺎرت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل و همچنین نظارت ﻓﺮد ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﺧﻮد اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ کﻪ در آﻣﻮزهﻫﺎی اﺳﻼمی، ﺧﻮدکنترلی ﺟﺎیﮕﺎه ویژه یی در زندگی بشر دارد، ایﻦ پژوهش با هدف تبیین رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۹4-۹5 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. نمونه ی مورد پژوهش شامل ١٠٠ ﻣﺎدر دارای ﮐﻮدک مبتلا به اوﺗﯿﺴﻢ شهر تهران در سال ۹4-۹5 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ﭘﺮﺳش نامه های ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺬهبی آلپورت، ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ی ﻣﮏ ﻣﺴﺘﺮ و ﺧﻮدﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺗﺎﻧﺠﯽ پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی و نیز بین کارایی خانواده و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0p<)؛ یعنی هر چقدر خودکنترلی بیشتر بود جهت گیری مذهبی افزایش می یافت و برعکس. همچنین با افزایش کارایی خانواده، خودکنترلی نیز بیشتر می شد و برعکس (05/0p<). بین کارایی خانواده و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و خودکنترلی تأکید دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیرانه، آموزش و مداخلات مذهبی و همچنین خودکنترلی بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی اصول خانواده درمانی بر اساس منابع اسلامی است. این تحقیق بنیادی- نظری، با روش توصیفی تحلیلی و روش استنباط از آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد اصول خانواده درمانی اسلامی عبارت اند از: خدامحوری، اعتقاد به معاد، خوش بینی و خوش گمانی، صبر و استقامت. دین مداری، پاکیزگی و آراستگی، عفت ورزی، تکریم همسر و فرزندان، سپاس گزاری و قدردانی، نرمش در زندگی، حفظ و رعایت جایگاه ها و مرزها، تحمّل و تدبیر، انتقادپذیری، گفتگو و هم نشینی سالم، نیک رفتاری و محبت ورزی، همدلی، توافق و تفاهم، راستگویی، یکرنگی و امانتداری، نفی خشونت، مشاوره، حکمیّت، ارضای صحیح و متعادل غریزه جنسی، مدیریت متعادل خانواده، حفظ فرزند و فرزندپروری، رعایت حقوق و انجام وظایف، فرمانبرداری زن نسبت به شوهر، برخورد اسلامی با همسر ناسازگار، التزام به ترک عوامل آسیب زا، رعایت حدود فقهی و اخلاقی در مداخلات خانواده درمانی. شایسته است پژوهش هایی که به دنبال تدوین نظریه های خانواده درمانی با رویکرد اسلامی هستند، به این اصول توجّه کنند و در تدوین اهداف و تکنیک ها این اصول را رعایت نمایند.
بررسی تأثیر دوره کوتاه مدت دعا کردن در موقعیت پذیرش هیجان بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوره کوتاه مدت دعاکردن در موقعیت پذیرش هیجانی بر میزان خلق و تهی شدن من در نمونه غیربالینی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد 52 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه: پذیرش/ دعاکردن (گروه 1)، پذیرش/ کنترل (گروه 2) و کنترل/ کنترل (گروه 3) جایگزین شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های سلامت عمومی، نگرش سنج دینی و پذیرش و عمل؛ میزان خلق و عملکرد خودکنترلی فرد (آزمون استروپ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. سپس، برای آزمودنی کلیپ های هیجانی پخش شد که افراد دو گروه نخست می بایست طی آن هیجاناتشان را بپذیرند و گروه سوم کلیپ ها را طبق روال عادی تماشا کردند. در مرحله بعد، گروه اول به دعاکردن می پرداخت، درحالی که افراد گروه های دیگر کار خاصی انجام نمی دادند. پس از ارزیابی مجدد خلق و عملکرد خودکنترلی استروپ، نتایج تفاوت معناداری در عملکرد خودکنترلی سه گروه نشان نداد. همچنین، گروه ها در بُعد منفی مقیاس خلق تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند؛ اما میزان خلق مثبت، آرامش و شادکامی در گروه پذیرش/ دعا نسبت به دو گروه دیگر بیشتر بود.
بررسی اثربخشی مرور زندگی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مرور زندگی با جهت گیری هستی شناسی اسلامی بر کاهش تعارضات زناشویی زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه است. جامعه آماری این پژوهش را زنان دارای همسر معتاد در بحران زلزله کرمانشاه تشکیل می دهند. به این ترتیب که در ابتدا از داوطلبین ثبت نام به عمل آمد و با ارائه پرسش نامه تعارضات زناشویی در میان زنان داوطلب، تعداد 24 زن که نمره پایین تر از میانگین در این آزمون کسب کردند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) جایگزین شدند و طی 6 جلسه 90 دقیقه ای، الگویی از درمان مرور زندگی با تأکید بر هستی شناسی اسلامی اسمعیلی در مورد آنها اجرا گردید. روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. داده ها با استفاده از آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که درمان مرور زندگی با تأکید بر هستی شناسی اسلامی با گسترش دید هستی شناسانه افراد نسبت به اعمال، اهداف و رفتارهای خود و همچنین تغییر ارزش گذاری های خود در زندگی و تجدیدنظر در موقعیت های فردی، اجتماعی و خانوادگی آنها مؤثر بوده است.
ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131-143
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: ارتباط غذا با سلامت روح و جسم از مسائلی است که در جهان بینی توحیدی و مکتب اسلام به آن اشاره شده است. آیه «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» مؤید اثر گذار ی آموزه های دینی در مفهوم ایمنی غذایی است. هدف این مطالعه بررسی رهنمودهای قرآنی در زمینه ایمنی و بهداشت مواد غذایی از منظر اسلام بود. روش کار: این مطالعه مروری با هدف تحقیق در نظام سلامت از طریق بررسی های کتابخانه ای منابع معتبر و آموزه های دینی، بر گزیده ای از آیات قرآنی ، احادیث معتبر معصومان (ع) ، تفاسیر قرآنی مهم و کتاب هایی در شرح احادیث و روایات مرتبط با بهداشت و ایمنی مواد غذایی در پایگاه های اطلاعاتی ملی و بین المللی؛ با اتکا بر ابزار گردآوری، مطالعه، تفحص و تعمق و با الهام گیری از آموخته های حکیمان تمدن اسلامی به رهنمودهای ایمنی و بهداشت مواد غذایی انجام شد. پس از دسته بندی، تجزیه و تحلیل و یکپارچه سازی نتایج گزارش شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: حدود 250 آیه قرآنی و ده ها روایت از معصومان (ع) ب ر اهمیت غ ذا و تغذیه دلالت می کند. در قرآن کریم ۴۸ بار واژه طعام، ۱۰۷ بار واژه اکل و ۳۹ بار واژه شراب آورده شده که در آیات مرتبط با طعام، شش بار به حلال بودن غذاها اشاره؛ و در تفاسیر مختلف به اهمیت تغذیه جسم در روح تأکید شده است. نگرش به غذا به عنوان آیه ای در شناخت خدا، باورمندی به رازقیت الهی، برخورداری از نیت الهی در مصرف، ادای حقوق نیازمندان به هنگام مصرف، پاکیزگی غذا، تنوع غذایی، التزام به غذای حلال و پرهیز از غذای حرام مهم ترین راهبردهای نگرشی و رفتاری ایمنی غذایی با نگاه اسلامی است. به علاوه، از مهم ترین نتایج التزام راهبردهای ایمنی غذایی، کرامت انسان شمرده شده است. نتیجه گیری: از آنجا که در آموزه های وحیانی، تغذیه سالم شامل جنبه های جسمی، روانی، معنوی و اجتماعی است؛ ضروری است سیاست گذاران عرصه سلامت به رویکرد تغذیه ای اسلام توجه کنند تا سلامت همه جانبه واقعی یا جامع نگر در جامعه حاصل گردد.
بررسی میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
96-108
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با توجه به تأثیر نماز بر هر شخص به ویژه در سن جوانی و دوران دانشجویی، این پژوهش با هدف تعیین میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن، در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور در سال 1396 انجام شده است. روش کار: در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، تعداد 260 دانشجوی واجد شرایط دانشگاه علوم پزشکی نیشابور با روش نمونه گیری طبقه یی وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسش نامه ی دوبخشی شامل اطلاعات جمعیت شناختی و میزان گرایش به نماز و عوامل مؤثر بر آن بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و فراوانی) و استنباطی (آزمون تی و واریانس یک طرفه) تجزیه و تحلیل شد و سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین و انحراف معیار کلی گرایش به نماز 38/19±96/73 به دست آمد. بیشترین عوامل تأثیرگذار در گرایش دانشجویان به نماز به ترتیب لذت بخش بودن نماز و رسیدن به آرامش قلبی، پیشگیری از گناه و کارهای ناپسند؛ و کمترین عوامل تأثیرگذار به ترتیب ارتباط صمیمی با امام جماعت، سخنرانی مفید و تسلط علمی امام جماعت در زمان برپایی نماز بود. آزمون آماری تی بین تأهل و جنس با میانگین گرایش به نماز ارتباط معنادار (05/0P<)؛ و آزمون آماری واریانس یک طرفه بین میانگین گرایش به نماز با سال تحصیلی، معدل و تحصیلات والدین دانشجویان اختلاف معناداری نشان داد (05/0P<). به عبارتی دیگر، میزان گرایش به نماز در دانشجویان متأهلِ زن، با معدل بالا و سال آخر، نسبت به دانشجویان دیگر بیشتر بود. نتیجه گیری: میزان گرایش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور به نماز در سطح خوب بود، اما نیازمند تدوین برنامه ی آموزشی مؤثر در زمینه ی تقویت این فریضه است.
کمال در خلقت از دیدگاه قرآن: لزوم تغییر در خلقت زیستی موجودات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵
118-128
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: افزایش روزافزون نیاز بشر به منابع غذایی و فرآورده های دارویی برای حفظ بقا و بهتر ساختن زندگی موجب شده است تا فنون جدید همچون فنون تراریختی و مهندسی ژنتیک توجه دولتمردان، دانشمندان و تولیدکنندگان را به خود جلب کند. استفاده ی نابجای این فنون می تواند عواقب جبران ناپذیری به همراه داشته باشد که تهدیدی جدی برای حیات محسوب می شود. تغییر در ماهیت زیستی خلقت از موضوعات مهم این فنون به منظور بهینه سازی یا بازسازی مخلوقات موجود برای استفاده در دنیای مدرن در نظر گرفته می شود. در حال حاضر مناقشات زیادی درباره ی به کارگیری این فنون در جهان وجود دارد. روش کار: در این مقاله تلاش شده است تا با مرور آیات قرآن کریم، تفاسیر موجود و مقالات علمی منتشرشده در این باره، محدودیت ها و مجوزهای اشاره شده درباره ی روایی تغییر در خلقت بررسی شود. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: این آیات و تفاسیر در مجموع حمایتگر این نکته است که تغییر در خلقت در بُعد فیزیکی بر خلاف بُعد فطری، با حفظ ظرفیت ماهیتی مخلوقات امری شدنی است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، دست ورزی مخلوقات در جهت ایجاد وضعیت طبیعی با هدف بهبود عملکرد و کارایی آنها و حفظ اصول اخلاق زیستی مانعی ندارد.
تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
157-169
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های کاهش فشارهای روانی زیان بار، ایمان به رحمت الهی است. در باره رحمت الهی و جنبه های شناختی فشارهای روانی، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است؛ اما تاکنون پژوهشی درباره چگونگی تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی نگاشته نشده است. ازاین رو، هدف از این پژوهش، بیان، تحلیل و اثبات چگونگی تأثیر ایمان به رحمت الهی از دیدگاه قرآن بر کاهش جنبه های شناختی فشارهای روانی زیان بار بود. روش کار: روش این پژوهش، اسنادی-تحلیلی است و کلیدواژه های فشارهای روانی، استرس، اضطراب، افسردگی، ترس، اندوه، آرامش، رضایتمندی و شادی؛ و هم خانواده ها، مترادف ها، متضادها و معادل های انگلیسی و عربی آنها در آن به کار برده شده است. علاوه براین، از منابع اسلامی مانند قرآن کریم، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، اصول کافی، المیزان، تسنیم، میزان الحکمه و نرم افزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر استفاده شده است؛ و به منابع روان شناسی مانند تألیفات کارل راجرز و آلبرت الیس (انگلیسی و فارسی)، کتب دانشگاهی، کتب سازمان سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در زمینه روان شناسی، بهداشت و سلامت روانی، مشاوره، درمانگری و آسیب شناسی روانی نیز استناد شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: باورهای نادرست نسبت به عوامل آرامش؛ شادی و رفاه و توقعات الزامی و نادرست و غیرواقعی از خود؛ مردم و شرایط اجتماعی و طبیعی از مهم ترین جنبه های شناختی فشارهای روانی زیان بار است. این باورها و توقعات الزامی در صورت برآورده نشدن، تهدید یا ازبین رفتن موجب فاجعه سازی؛ و این فاجعه سازی موجب ایجاد ترس ، اندوه و خشم های شدید یا مزمن و بیماری ها و اختلالات روانی، عصبی و جسمی می شود. رحمت الهی یعنی خداوند بر اساس رحمت خویش، به ایمان آورندگان خود لطف ویژه دارد. نتیجه گیری: یکی از راه های پیشگیری و کاهش اختلالات و فشارهای روانی زیان بار، ایمان به رحمت الهی است.
بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
44-58
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: تعارض های زناشویی به دلیل اختلاف زوجین در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری، رفتار غیرمسئولانه و تناقض در خواسته ها به وجود می آید. سازگاری اجتماعی عبارت است از رفتارهای انطباقی فراگرفته به منظور برآورده ساختن نیازهای محیطی؛ که غالباً مستلزم اصلاح تکانه ها، هیجان ها و نگرش ها است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی در افزایش سازگاری اجتماعی و کاهش تعارض های زناشویی زوجین است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در آن از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زوج های مراجعه کننده به درمانگاه خانواده ی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1395 تشکیل می دهند که از بین آنان 40 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در گروه های زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی و کنترل (هر یک 2 نفر) قرار گرفتند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش 10 جلسه رویکرد هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی (هر جلسه 90 دقیقه)، به صورت هفته یی یک جلسه برگزار شد. به منظور جمع آوری داده ها نیز از مقیاس سازگاری اجتماعی بل (BAI) و پرسش نامه ی تعارض های زناشویی (MCQ) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : یافته ها نشان داد که آموزش زوج درمانی هیجان مدار مبتنی بر آموزه های دینی بر سازگاری اجتماعی زوجین (34/0)، سازگاری عاطفی (59/0) و سازگاری شغلی (24/0) اثر معناداری داشت (05/0 > P). همچنین این تغییرات برای زیرمقیاس های کاهش همکاری، کاهش رابطه ی جنسی، افزایش جلب حمایت فرزندان، کاهش رابطه ی فردی با خویشاوندان همسر، کاهش ارتباط مؤثر و جدا کردن امور مالی به ترتیب 37/0، 25/0، 15/0، 48/0، 43/0 و 17/0؛ و در سطح 05/0 > P معنادار بود. نتیجه گیری: دین داری در خانواده و روابط زوجین، اعمال و مراسم های مذهبی و پایبندی به باورها و ارزش های دینی از تضاد در گرایش های فردی و تعارض های زناشویی ممانعت می کند و موجب حرکت به سوی الگوهای رفتاری مشترک و سازگاری اجتماعی در خانواده می شود. Shamsipour H, Norouzi Kouhdasht R, Mohammadi H, Azari E, Norouzi M. The Effect of Emotion-focused Couple Therapy Based on Religious Teachings on Social Compatibility and Marital Conflicts. J Res Relig Health. 2018; 4(4): 44- 58. DOI: https://doi.org/10.22037/jrrh.v4i4.16720