فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلال های رفتاری مخرب است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزشهای همدلی و مدیریت خشم بر شناخت اجتماعی و علائم اختلال دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای انجام شد.
روش: طرح پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 54 نفر از میان دانشآموزان پسر پایههای هفتم و هشتم مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای شهر ساری در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و و یک گروه کنترل) جای دهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس درجهبندی اختلال نافرمانی مقابلهای دانش آموزان (هومرسن و همکاران، 2006)، مصاحبه بالینی ساختاریافته (فرست و همکاران، 1995)، و داستان های اجتماعی (تورکاسپا و برایان، 1994) استفاده شد. برای گروه های آزمایشی، آموزش همدلی و آموزش مدیریت خشم در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری و چندمتغیری حاکی از اثربخشی روش های آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر نمره کل و مؤلفه های شناخت اجتماعی بود. تفاضل میانگین تعدیل شده گروه های آموزش همدلی و مدیریت خشم نشان داد آموزش همدلی در مقایسه با آموزش مدیریت خشم با اطمینان 95 درصد سهم بیشتری در افزایش شناخت اجتماعی مرحله دوم و پنجم دارد. همچنین نتیجهآزمون تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد دو روش آموزشی همدلی و مدیریت خشم بر بهبود علائم اختلال اثربخش است. مقایسه تفاضل میانگین ها نشان داد بین مقادیر میانگین تعدیل شده دو گروه در بهبود علائم اختلال تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: بکارگیری آموزش های همدلی و مدیریت خشم در کنار دوره های آموزش تحصیلی برای دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای می تواند از بروز، تشدید و تبدیل علائم اختلال نافرمانی مقابله ای به سایر اختلال ها پیشگیری کند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مشکلات درونی سازی شده نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:تعداد زیادی از افراد مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دوران نوجوانی علاوه بر مشکلات اصلی مربوط به این اختلال از مشکلات درونی سازی شده اضطراب و افسردگی همبود نیز رنج می برند. از این رو این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مشکلات درونی سازی شده نوجوانان مبتلا به اختلال ADHDبه انجام رسید.
روش: پژوهش حاضر یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه هدف این پژوهش را ۳۰ نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره اول و دوم شهرستان گناباد که مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بودند، تشکیل دادند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه بالینی، مقیاس درجه بندی اسنپ فرم والدین (SNAP-IV)و پرسشنامه خودسنجی آچنباخ (YSR) بودند. گروه آزمایش هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری مشخص گردید گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مشکلات درونی سازی شده کمتری در پس آزمون گزارش کردند.
تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیمرخ هوش های چندگانه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نقص توجه و بیش فعالی (Attention-deficit hyperactivity disorder یا ADHD) تأثیر زیادی بر یادگیری کودکان مبتلا دارد. توجه به تفاوت های فردی، از نکات مهم در آموزش این کودکان می باشد که نظریه هوش چندگانه Gardner مبتنی بر این اصل است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در استان اصفهان بود. مواد و روش:این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به روش پیش آزمون و پس آزمون و مقایسه با گروه شاهد انجام شد. نمونه های پژوهش را 64 دانش آموز 13-6 ساله مبتلا به ADHD تشکیل داد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی و طبق جدول اعداد تصادفی، در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل قیاس سنجش، برآورد هوش چندگانه و بررسی تأثیر آموزش بر اساس نرم افزار آموزشی Inspiration بر تغییر نیم رخ هوش چندگانه در این کودکان بود. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته های آزمون Paired t نشان داد که بین نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD در مرحله پس آزمون میان دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت (050/0 ≥ P). استفاده از بازی Inspiration، موجب افزایش نیم رخ هوش چندگانه آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شد. نتیجه گیری:استفاده از بازی Inspiration در افزایش نیم رخ هوش چندگانه کودکان مبتلا به ADHD مؤثر است و استفاده از این روش در کنار سایر روش های درمانی و آموزشی، برای این کودکان پیشنهاد می گردد.
دختران آسیب دیده
اثر تغییر محرک حسی بر ادراک زمان کودکان با و بدون بیش فعالی/نارسایی توجه در دیرش های زمانی مختلف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضرآزمودن اثر تغییر حسی در ارائه محرک بر ادراک زمان، در کودکان مبتلا و غیرمبتلا به بیش فعالی/نارسایی توجه، با استفاده از تکالیف بازتولید زمان در دیرش های زمانی مختلف است. روش: 15 کودک مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی از مراجعان یک مطب روانپزشکی اطفال در مشهد و 15 کودک غیرمبتلا از دو مدرسه در مشهد، با توجه به نتایج مقیاس کانرز فرم والدینی و مقیاس درجه بندی بیش فعالی /نارسایی توجه، انتخاب شدند و تکالیف بازتولید زمان را در سه تغییر حسی ارائه محرک (ارائه دیداری، ارائه شنیداری و ارائه دوگانه دیداری-شنیداری) و در 6 دیرش زمانی (36،24،18،12،6 و 48) کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثرات اصلی گروه و دیرش زمانی تکلیف (کاهش دقت عملکرد با افزایش طول مدت تکلیف) معنادار است، اما دقت عملکرد در ارائه های حسی مختلف تفاوت معناداری با هم نداشت. به علاوه تعامل بین گروه ودیرش زمانی تکلیف (یعنی افزایش اختلاف عملکرد بین دو گروه با افزایش دیرش زمانی تکلیف) تأیید شد، اما اثر تغییر حسی ارائه محرک در گروه بیش فعال از گروه عادی به طور معناداری بزرگتر نبود. نتیجه گیری: افراد مبتلا به بیش فعالی در بازتولید فواصل زمانی، از آزمودنی های غیرمبتلا کم دقت ترهستند و با دیرش زمانی بیشتر، اختلاف آن ها نیز بیشتر می شود. هم چنین عملکرد به طور معناداری تحت تأثیر تغییر حسی ارائه محرک قرار نگرفت و تفاوت بین دو گروه نیز در تغییر حسی معنادار نبود.
آموزش تلفیقی مادر-محور و تأثیر آن بر نشانگان کمبود توجه و بیش فعالی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی مبتنی بر یکپارچگی حسی و کارکردهای اجرایی به مادران دارای کودک مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعال و تأثیر آن بر نشانگان اختلال کمبود توجه/بیش فعالی است. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. بدین منظور از بین مادران دانش آموزان مقطع اول، دوم و سوم دبستان شهر شیراز، به طریق تصادفی، از طریق فراخوان اینترنتی سایت آموزش وپرورش و با انجام مصاحبه بالینی و اجرای پرسشنامه CSI-4 فرم والد و با توجه به ملاک های ورود و پس از همتا کردن، 40 نفر از مادران انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گروه گواه (20 نفر)، قرار داده شدند. درمان تلفیقی مبتنی بر یکپارچگی حسی و کارکردهای اجرایی، شامل 24 جلسه یک ساعت و نیم، در یک گروه 20 نفر والدین، هفته ای سه جلسه برگزار شد. پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه CSI-4 فرم والد انجام شد. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان تلفیقی مادر محور موجب کاهش کمبود توجه و کاهش بیش فعالی در کودکان می شود. نتیجه گیری: بر طبق نتایج این آموزش می تواند باعث بهبود اختلال بیش فعالی و نقص توجه در کودکان شود.
ویژگی های شخصیتی و نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری در دانش آموزان مبتلا به اختلال رفتار هنجاری و نارسایی توجه - فزون کنشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات روان شناختی کودکان با عواملی مانند مزاج و صفات شخصیتی که جنبه زیستی دارند مرتبط اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی با نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتار هنجاری، نارسایی توجه- فزون کنشی و بهنجار است. روش: طرح پژوهش حاضر پس رویدادی بود و نمونه ها درگروه بالینی به صورت دردسترس از طریق مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره گرگان در سال 95-1394 انتخاب شدند و انتخاب گروه بهنجار، با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای در مدارس آموزش عمومی صورت گرفت. پس از همتا سازی در هر گروه 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه شخصیتی آیزنک (1975) و نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری کارور و وایت (1989) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندراهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادگروه با اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی، از نظر بازداری رفتاری و در زیر مقیاس فعال ساز رفتاری سایق و پاسخ دهی به رفتار در سطح پایین تر، اما در ابعاد جستجوی سرگرمی، روان آزردگی، و روان گسستگی در مقایسه با گروه بهنجار در سطح بالاتری قرار داشتند (p<0.05). همچنین گروه با اختلال رفتار هنجاری از نظر متغیرهای فعال ساز رفتاری، پاسخ دهی به رفتار، جستجوی سرگرمی، و روان گسستگی در سطح بالاتر، اما در ابعاد بازداری رفتاری و زیرمقیاس سایق در مقایسه با گروه بهنجار در سطح پایین تری قرار داشتند (p<0.05). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی و نظام های رفتاری با مشکلات رفتاری، برانگیختگی، و خطرجویی دانش آموزان مرتبط است؛ بنابراین توجه به این حیطه های کنش وری می تواند راه کارهای مفیدی به متخصصان و والدین ارایه نماید.
نقش پایگاه اجتماعی اقتصادی و کیفیت دلبستگی به والدین در پیش-بینی رفتار خرابکارانه نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار و داروی روان محرک در بهبود نشانه های بالینی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی یک اختلال روانی عصبی شایع بین کودکان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه تاثیر توانبخشی شناختی رایانه یار با داروی روان محرک در بهبود نشانه های بالینی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی انجام شد. طرح پژوهش آینده نگر از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با دو گروه آزمایشی بود. تعداد 23 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در دو گروه درمانی با داروی روان محرک و توانبخشی شناختی رایانه یار مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم (SNAP-IV)، فرم کوتاه آزمون هوش تجدید نظر شده وکسلر کودکان (WISC-R)و پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) بود. نتایج نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه یار منجر به کاهش موثر و ماندگار در نشانه-های بالینی آزمودنی ها شد. به علاوه، با وجود بیشتر و ماندگارتر بودن کاهش نشانه های بالینی در گروه توانبخشی شناختی رایانه یار نسبت به گروه داروی روان محرک، این تغییرات به لحاظ آماری معنادار نشد. به طور کلی، آموزش-های شناختی نه تنها نشانه های شناختی را بهبود بخشید، بلکه نشانه های حرکتی- انگیزشی این اختلال را نیز حتی با اثربخشی بیشتر کاهش داد. بنابراین، توانبخشی شناختی رایانه یار را می توان به عنوان جایگزین داروی روان محرک پیشنهاد کرد.
اثربخشی حضور ذهن بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله به روش ذهن آگاهی بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش مادران دارای فرزند بیش فعال مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه 21 شهرداری شهر تهران بود. نمونه مورد مطالعه شامل 24 مادر بود که به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. از مقیاس سنجش اختلال نقص توجه-بیش فعالی و مقیاس دلزدگی زناشویی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته ذهن آگاهی را به صورت هفتگی دریافت کردند، گروه کنترل هیج مداخله مشخصی را دریافت نکردند. در پایان، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند (پس آزمون). داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری بر دلزدگی زناشویی و مولفه های آن در مادران دارای کودکان بیش فعال مؤثر بوده و مادران در گروه آزمایشی کاهش معناداری را در دلزدگی زناشویی نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان روش مداخله ای ذهن آگاهی را به عنوان یک روش موثر در کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی و افزایش سطح سلامت این مادران و خانواده به عنوان یک سیستم، پیشنهاد داد.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر علائم کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه /فزون کنش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر بخشی نوروفیدبک بر کاهش علائم بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی نوع مختلط به شیوه نمونه گیری ملاک محور در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و دارونما (15 نفر) به تصادف گمارده شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از درمان با آزمون کامپیوتری TOVA در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون)ارزیابی شدند؛ داده ها با روش آماری کواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که 50 جلسه آموزش نوروفیدبک منجر به بهبود توجه در گروه آزمایش شد. اما در درمان تکانشگری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اثربخشی درمان با نوروفیدبک در نارسایی توجه در مقایسه با تکانشگری در کودکان مبتلا به ADHD احتمالاً به دلیل درگیری فزونتر فرایندهای عصبی عضوی در توجه نسبت به تکانشگری می باشد.
مقایسه جانبی شدن در ریخت های فرعی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی و بهنجار
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی اختلالی مزمن است که بخش قابل توجهی از جمعیت کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت جانبی شدن در ریخت های فرعی کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و بهنجار انجام شد. روش:پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دختر و پسر بهنجار و مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی 7 تا 13 ساله استان البرز در سال 1394 بود که از بین آنها80 آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، و به وسیله مصاحبه بالینی و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز (1999)، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. افراد نمونه در چهار گروه شامل کودکان بهنجار، ریخت نارسایی توجه، ریخت فزون کنش/ تکانشگر، و ریخت ترکیبی نارسایی توجه/ فزون کنشی قرار گرفتند و با پرسشنامه های دست برتری واترلو (استنیوس و بریدن، 1989) و پابرتری واترلو (الیاس و همکاران، 1998) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند.
فراتحلیل مطالعات تاثیر درمان های غیردارویی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فرا تحلیل مطالعات اثربخشی درمان های غیر دارویی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در ایران بود. روش پژوهش حاضر از نوع فراتحلیل است، از این رو با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی نسبت به یافتن و جمع آوری تمام گزارش های پژوهشی اقدام شد. نمونه مطالعات مورد استفاده شامل 31 مطالعه انجام شده از 1379 تا سه ماهه اول 1392 در سراسر ایران بود که 1118 نفر آزمونی را در بر می گرفت. داده های حاصل از این31 مطالعه با روش اندازه اثر تفاوت میانگین استاندارد شده یا d کوهن (1988؛ هومن، 1387) برای مدل اثرهای ثابت مورد فرا تحلیل قرار گرفتند. تمام عملیات آماری با استفاده از ویرایش دوم نرم افزار جامع فرا تحلیل (بورنشتین، هدز، هیگینز و روتشتین، 2005؛ ترجمه دلاور و گنجی، 1391) انجام شد. یافته ها نشان دادند که میانگین اندازه اثر کلی مطالعات مورد بررسی برای مدل اثرات ثابت برابر 073/1 و برای اثرات تصادفی برابر 226/1 می باشد که هر دو در سطح 0.001 معنادار هستند. با توجه به این که اندازه های اثر ناهمگون بودند، نسبت به جست و جوی متغیرهای تعدیل کننده اقدام شد. یافته ها نشان داد که بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی با توجه به طرح پژوهش تفاوت معناداری وجود نداشت، اما بین اندازه اثر مطالعات مورد بررسی در زمینه اثربخشی درمان های غیر دارویی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی با توجه به جنسیت و سن آزمودنی ها، نوع متغیر مستقل و تعداد جلسه های آموزشی/درمانی تفاوت معناداری وجود داشت. درمان های غیر دارویی در جلسه های متعدد و در سنین پایین می تواند نشانه های اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی افراد را بهبود بخشیده و کاهش دهد.