فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، «دارو درمانی» و «درمان شناختی-رفتاری» بر میزان سازگاری با همسر خانواده های داوطلبان ترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر میزان سازگاری خانواده های داوطلبان ترک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش بیماران مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1393 بود. نمونه پژوهش 30 شرکت کننده بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور گزینشی در سه گروه (10 نفر در هر گروه) قرار گرفتند و هر گروه با روش درمانی مورد نظر که شامل درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی بود تحت درمان قرار گرفتند، ولی گروه گواه در انتظار درمان ماندند. پیش و پس از دوازده هفته درمان، همه شرکت کنندگان با پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو شیوه درمانی بر میزان سازگاری افراد موثرند و روش ""شناختی- رفتاری"" موثرتر از روش ""دارو درمانی"" است. نتیجه گیری: درمان های روان شناختی درمان های موثری برای اختلالات هستند و می توانند جایگزین دارودرمانی قرار گیرند.
جایگاه میل شدید به مواد در اعتیاد
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به شناسایی مفاهیم میل شدید به مواد به کمک چندین الگو پرداخته می شود که طی 60 سال (1948-2009) شکل گرفته اند. شواهد گردآوری شده نشان دهنده ی این است که میل شدید به مواد (هوس) یک سازه ی ضروری و مناسب برای پژوهش است، زیرا باعت بی ثبات شدن بیمارانی می شود که به دنبال درمان اعتیاد هستند. این الگوها به چهار دسته تقسیم می شوند: الگوهای شرطی سازی، الگوهای شناختی، الگوهای روان شناسی زیستی و الگوهای انگیزشی. در الگوهای شرطی سازی، میل شدید به مواد به واکنش خودکار و نا خودآگاه نسبت به یک محرک گفته می شود. در الگوهای شناختی، میل شدید به مواد در نتیجه ی عملکرد سیستم های پردازش اطلاعات به وجود می آید. در الگوهای روان شناسی زیستی، میل شدید به مواد را می توان تا حدی به کمک عوامل زیست شناختی با تکیه بر مؤلفه های انگیزشی تعریف کرد و بالاخره، در الگوهای انگیزشی، میل شدید به مواد، بخشی از یک چارچوب تصمیم گیری بزرگ تر است. روشن است که هیچ یک از این الگوها به تنهایی قادر به تبیینی جامع از میل شدید به مواد نیستند، این نکته دلالت بر این دارد که درک قابل اطمینان از این پدیده تنها با توجه کامل به این پدیده به دست می آید. تعریفی بازبینی شده از میل شدید به مواد پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر فشار مراقبتی و کیفیت زندگی مراقبان خانگی سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:مراقبت از بیماران مبتلا به دمانس، از جمله آسیب پذیرترین و چالش برانگیزترین نوع مراقبت به شمار می رود و منجر به افزایش فشار مراقبتی و کاهش کیفیت زندگی در مراقبان می گردد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر فشار مراقبتی و کیفیت زندگی مراقبان خانگی سالمندان مبتلا به دمانس انجام شد. مواد و روش ها:این مطالعه از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بود. نمونه های مورد مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس و از بین مراقبان خانگی انتخاب شدند که از میان آن ها، 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری، پرسش نامه فشار مراقبتی (Caregiver Burden Inventory یا CBI) و مقیاس کیفیت زندگی مراقبان (Caregivers' quality of life) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل گردید. گروه آزمایش طی 7 جلسه هفتگی 60 دقیقه ای، تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها:آموزش مهارت های ارتباطی باعث بهبود کیفیت زندگی و فشار مراقبتی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری شد. نتیجه گیری:نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در فشار مراقبتی و کیفیت زندگی مراقبان خانگی سالمندان مبتلا به دمانس و ارایه افق های جدید در مداخلات بالینی این بیماران تأکید دارد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به مشکلات فراوانی که افراد مبتلا به وسواس در زمینه بازداری مواجهه هستند، لزوم توجه بیشتر به روش های درمانی جدید برای بهبود بازداری را در این اختلال برجسته می نماید. لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش حافظه کاری هیجانی در بازداری رفتاری مبتلایان به اختلال وسواس فکری-عملی انجام گرفت. روش: در یک پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون بدون گروه کنترل تعداد 9 بیمار مبتلا به وسواس فکری عملی به شیوه نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه ییل-براون (1989) انتخاب گردیدند و سپس طی20 جلسه، تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند. همه آزمودنی ها قبل و پس از آموزش با استفاده از تکلیف برو/ نرو و آزمون تی همبسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج از کاهش معنادار نمرات آزمودنی ها در مرحله پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون، در سه مؤلفه خطای ارائه، خطای حذف و زمان واکنش پاسخ آزمون برو/ نرو حکایت داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان بیان نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی گزینه مناسبی برای بهبود بازداری رفتاری بیماران مبتلابه اختلال وسواس فکری-عملی باشد.
رابطه عملکرد خانوادگی، حمایت اجتماعی و عوامل جمعیت شناختی با استرس و سلامت روانی والدین کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شدت نا شنوایی، سن کودک، حمایت اجتماعی، عوامل جمعیت شناختی و عملکرد خانوادگی با استرس و سلامت روانی، در میان والدین کودکان ناشنوا انجام شده است. در این مطالعه توصیفی همبستگی، تعداد180 نفر از والدین کودکان ناشنوا به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده ها شاخص استرس والدین، مقیاس سلامت روانی، مقیاس حمایت اجتماعی، مقیاس سنجش خانواده و پرسش نامه خصوصیات جمعیت شناختی والد و کودک بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چند گانه با روش سلسله مراتبی استفاده شد. ضرایب همبستگی نشان داد که بین شدت ناشنوایی و سن کودک با استرس والدگری و شاخص کلی سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین حمایت اجتماعی و میزان درآمد خانوادگی و زیر مقیاس نقش در آزمون کارکرد خانواده رابطه منفی و معناداری وجود داشت. همین طور بین حل مشکل و ابراز عواطف با استرس والدگری و سلامت روان، رابطه منفی و معنادار بود. بنابر این عملکرد خانوادگی، ویژگی های کودک، حمایت اجتماعی درک شده و میزان درآمد والدین با سلامت روانی و استرس والدگری رابطه دارند.
بررسی طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژ وهش حاضر، تعیین طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی بود. روش مطالعه آزمایشی، و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش در مرحله شناسایی طرح واره ها،30 و مرحله درمان، 16 دانش آموز دختر دارای فوبی اجتماعی به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس افراد نمونه در مرحله درمان بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه های فوبیای اجتماعی و طرح واره. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه (120 دقیقه ای) تحت طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با استفاده از آزمونT مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: طرح واره درمانی گروهی شدت علایم فوبیای اجتماعی و طرح واره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، شکست و ایثار را کاهش می دهد و فراوان ترین طرح واره ها: ایثار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، خویشتن داری و خود انظباطی ناکافی، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، شکست، استحقاق و بزرگ منشی شناسایی شدند. به نظر می رسد طرح واره درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش علایم دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی در نظرگرفته شود. طرح واره درمانی گروهی می تواند در کاهش علایم اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی اثربخش باشد
ویژگی های شخصیتی و نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری در دانش آموزان مبتلا به اختلال رفتار هنجاری و نارسایی توجه - فزون کنشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات روان شناختی کودکان با عواملی مانند مزاج و صفات شخصیتی که جنبه زیستی دارند مرتبط اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی با نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری دانش آموزان با اختلال رفتار هنجاری، نارسایی توجه- فزون کنشی و بهنجار است. روش: طرح پژوهش حاضر پس رویدادی بود و نمونه ها درگروه بالینی به صورت دردسترس از طریق مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره گرگان در سال 95-1394 انتخاب شدند و انتخاب گروه بهنجار، با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای در مدارس آموزش عمومی صورت گرفت. پس از همتا سازی در هر گروه 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه شخصیتی آیزنک (1975) و نظام های بازداری و فعال ساز رفتاری کارور و وایت (1989) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندراهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادگروه با اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی، از نظر بازداری رفتاری و در زیر مقیاس فعال ساز رفتاری سایق و پاسخ دهی به رفتار در سطح پایین تر، اما در ابعاد جستجوی سرگرمی، روان آزردگی، و روان گسستگی در مقایسه با گروه بهنجار در سطح بالاتری قرار داشتند (p<0.05). همچنین گروه با اختلال رفتار هنجاری از نظر متغیرهای فعال ساز رفتاری، پاسخ دهی به رفتار، جستجوی سرگرمی، و روان گسستگی در سطح بالاتر، اما در ابعاد بازداری رفتاری و زیرمقیاس سایق در مقایسه با گروه بهنجار در سطح پایین تری قرار داشتند (p<0.05). نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی و نظام های رفتاری با مشکلات رفتاری، برانگیختگی، و خطرجویی دانش آموزان مرتبط است؛ بنابراین توجه به این حیطه های کنش وری می تواند راه کارهای مفیدی به متخصصان و والدین ارایه نماید.
روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین برازش مدل روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی، و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین تمام دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان 596 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های سبک های دلبستگی هازان و شیور، نسخه کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان دیتوماسو، برانن و بست، عزت نفس روزنبرگ، و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر را پاسخ دادند. به منظور بررسی مدل از روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: مدل به دست آمده از شاخص های برازندگی مناسبی برخوردار بود. از میان متغیرها، سبک دلبستگی دوسوگرا اثر مستقیم و معناداری برآمادگی به اعتیاد داشت ولی از طریق متغیر عزت نفس آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس و معناداری داشت. نتیجه گیری: از سبک های دلبستگی فقط سبک دلبستگی دوسوگرا هم مستقیم و هم غیرمستقیم به واسطه احساس تنهایی و عزت نفس پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد بود.
"زندان تاریک اعتیاد "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۳ شماره ۵۸
حوزه های تخصصی:
مقایسه وضعیت سلامت روانی و منبع کنترل نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر ، بررسی و مقایسه نقش منبع کنترل در سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیرمعتاد بود. در این پژوهش مقایسه ای،به تعداد 120 نفر،که از این تعداد60 نفر نوجوان وابسته به خانواده های معتاد و 60 نفر وابسته به خانواده های غیر معتاد از شهرستان رباط کریم شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت ، اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه سلامت روانی (GHQ) جمع آوری شد و با استفاده از روش آماری t و تحلیل واریانس دو طرفه (شیفر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده به شرح زیر می باشد: تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دارای منبع کنترل درونی با توجه به84/2=t وجود داشت , و همچنین تفاوت معناداری بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد با توجه به 61/2 =t وجود داشت، که بین سلامت روانی نوجوانان دختر خانواده های معتاد و غیر معتاد ،با در نظر گرفتن منبع کنترل هم و با توجه به 86/2 =f تفاوت معناداری وجود داشت. نوجوانان دختر دارای منبع کنترل درونی وابسته به خانواده های غیر معتاد از سلامت روانی بیشتری برخوردار بودند. و سر انجام نوجوانان خانواده های معتاد دارای منبع کنترل بیرونی و نوجوانان خانواده های غیر معتاد دارای منبع کنترل درونی به ترتیب از کمترین و بیشترین میزان سلامت روانی برخوردارند ، رشد و تقویت منبع کنترل درونی یکی از روش های مناسب برای پبشگیری و کاهش آسیب پذیری است.
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر انگیزش درمان و عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
173-188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر انگیزش درمان و عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی خانواده هایی بود که به همراه عضو مبتلای خود در پاییز و زمستان سال 1395 به مراکز ترک اعتیاد در شهر اردبیل مراجعه کردند. بدین منظور 30 خانواده، با دارا بودن شرایط ورود به پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و 15 خانواده در گروه آزمایش و 15 خانواده در گروه گواه گمارده شدند و از نظر انگیزش درمان و عملکرد خانواده مورد آزمون قرار گرفتند. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش تحت خانواده درمانی ساختاری به مدت 8 جلسه 5/1 ساعته قرار گرفتند. گروه های آزمایش و گواه پس از مداخله، مجددا از نظر متغیرهای مورد پژوهش، ارزیابی شدند. مقیاس مراحل آمادگی برای تغییر و انگیزش درمان و ابزار سنجش خانواده برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : نتیجه ی تحلیل کواریانس نشان داد که رویکرد خانواده درمانی ساختاری در افزایش انگیزه ی درمان و بهبود عملکرد خانواده در خانواده های افراد مبتلا به سوءمصرف مواد اثربخش بوده است. نتیجه گیری : خانواده درمانی ساختاری روشی موثر برای افزایش انگیزش درمان و عملکرد خانواده است.
احساس کهتری
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۴
حوزه های تخصصی:
طراحی و آزمون الگویی از پیشایندهای علائم بدریخت انگاری بدنی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف از پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از پیشایندهای علائم بدریخت انگاری بدنی در دانشجویان کارشناسی بود. در الگوی پیشنهادی پژوهش، متغیرهای استفاده از رسانه، درونی سازی الگوهای رسانه، حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر، کمال گرایی ظاهری و باورهای ناکارآمد درمورد ظاهر به عنوان متغیرهای پیشایند، و متغیرهای نگرانی از بدشکلی بدنی، اضطراب اجتماعی مربوط به ظاهر، کناره گیری اجتماعی و رفتارهای جبرانی برای زیبایی و تناسب اندام (استفاده از لوازم آرایشی، جراحی زیبایی و تلاش برای تناسب اندام) به عنوان علائم بدریخت انگاری درنظر گرفته شد. روش:طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. تعداد 540 نفر، شامل 337 زن و 203 مرد، با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز انتخاب شدند و به هشت مقیاس پژوهش پاسخ دادند. برای آزمودن الگوی پیشنهادی پژوهش، از روش الگویابی معادلات ساختاری، با تبعیت از رویکرد دومرحله ای اندرسون و گربینگ (1988)، استفاده شد. همچنین، برای بررسی معناداری اثرات غیرمستقیم موجود در الگوی پژوهش، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها:نتایج تحلیل ها نشان داد که شاخص های برازش برای الگوی پژوهش در دامنه قابل قبولی قرار دارند؛ با این حال، با انجام برخی اصلاحات، الگو به برازش مطلوب تری دست یافت. همچنین، این نتایج نشان داد که همه مسیرهای مستقیم در الگوی پژوهش (به جز مسیر استفاده از رسانه به کمال گرایی ظاهری و حساسیت به طرد مبتنی بر ظاهر) معنادار است. نتایج حاصل از روش بوت استراپ نیز نشان داد که همه مسیرهای غیرمستقیم الگو معنادار است. نتیجه گیری:به طورکلی نتایج حاصل از پژوهش حاضر نحوه شکل گیری علائم بدریخت انگاری، به خصوص رفتارهای جبرانی برای زیبایی و تناسب اندام، را ازطریق تأثیرات رسانه و متغیرهای شناختی و شخصیتی را در یک نمونه ایرانی نشان می دهد. همچنین، این نتایج در بافت نظری و تجربی تبیین شد و تلویحات نظری و کاربردی آن ارائه شد.
تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ه دف از پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی – رفتاری بر تعارض زناشویی و سازگاری زناشویی افراد معتاد بود. روش: جامعه مورد مطالعه افراد معتاد مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1394 (100 نفر) بود. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون- پس آزمون بود. حج م نم ون ه 30 ن ف ر از افراد معتاد متاهل با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش 13 جلسه روان درمانی رفتاری شناختی گروهی بر اساس دستور العمل مایکل فری (2005) را دریافت کردند، اما گروه گواه تحت هیچگونه آموزشی قرار نگرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 32 سوالی سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسش نامه42 سوالی تعارض های زناشویی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات سازگاری زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه گواه بالاتر است و همچنین میانگین نمرات تعارض زناشویی در گروه آزمایش از میانگین نمرات در گروه گواه پایین تر بود. نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری بر بهبود و افزایش سازگاری زناشویی و کاهش تعارض زناشویی افراد معتاد موثر می باشد.
مقایسه رفتارهای پرخطر، راهبردهای فرایندی نظم جویی هیجان و حافظه فردمحور و پیرامون محور در دانش آموزان دبیرستانی با و بدون گرایش به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه مقایسه رفتارهای پرخطر، راهبردهای فرایندی نظم جویی هیجان و حافظه فردمحور و پیرامون محور در دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل می دادند. نمونه آماری این پژوهش شامل60 دانش آموز دارای گرایش به اعتیاد و 60 دانش آموز بدون گرایش به اعتیاد بودند که از میان دانش آموزان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های رفتارهای پرخطر، راهبردهای فرایندی نظم جویی هیجان و حافظه فردمحور و پیرامون محور استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دو گروه از دانش آموزان با و بدون گرایش به اعتیاد در متغیرهای حافظه فردمحور، انتخاب موقعیت، تعدیل موقعیت، گسترش شناختی، تعدیل رفتاری، تعدیل تجربی، خشونت، سیگار کشیدن و مصرف الکل تفاوت وجود دارد. در واقع دانش آموزان با گرایش به اعتیاد از حافظه فردمحور و رفتارهای پرخطر بیشتری برخوردار بوده و از راهبردهای نظم بخشی هیجانی کمتری استفاده می کنند. نتیجه گیری: می توان گفت: رفتارهای پرخطر، راهبردهای نظم بخشی هیجانی و حافظه فرد محور، شدت اعتیاد را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار می دهند.