فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
اسکولاستیک
حوزه های تخصصی:
صورت پردازی مفهوم انسان و چگونگی تأثیر آن بر اندیشه سیاسی؛هابز و جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در سه محور کلی انسانشناسی در مفاهیم مورد نظر، از قبیل سرشت انسانی، تفسیر انسان، منشأ حق، روح، تحلیل عقلی زندگی اجتماعی، انگیزه انسان و یا عامل حرکت، حق و تکلیف، انسان پرومتهای در مقابل مقام خلافت، دین، و ... و نیز شرح و تفصیل در تفارق آن، به این نتیجه دست یافته است که وجوه تفاوت، ناشی از نگرش طبیعتگرای توماس هابز، در مقابل دیدگاه ترکیبی فطرت و طبیعت (با تأکید بر فطرت) جواد آملی به انسان است. این دوگانگی در نگاه به انسان به عنوان یکی از مبانی اساسی اندیشة سیاسی، موجب شده است تا در باور جوادی، قدرت مطلق در اختیار امام معصوم و سپس نایب عادل او قرار گیرد حال آنکه در نگاه هابز، قدرت مطلق بایستی در اختیار شاه باشد. گزاره مزبور، چگونگی تأثیر صورتپردازی میان مفهوم انسان و اندیشة سیاسی در دستگاه فکری جوادی آملی و توماس هابز را نشان میدهد.
آغازمندی طبیعت در آرای کریگ همراه با طرح و بررسی یک استدلال پیشینی و یک تأیید تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام لین کریگ (William Lane Craig)، فیلسوف و متأله شهیر امریکایی، به عنوان احیا کنندة نوع خاصی از براهین کیهان شناختی شهرت یافته؛ او این برهان را «برهان کیهان شناسی کلامی» (kalam cosmological argument) نامیده است. رکن اساسی این برهان، آغازمندی یا حدوث زمانی جهان است. کریگ به منظور اثبات این مقدمة اساسیِ برهان خود، به چهار دلیل متوسل شده که دو تای آن ها پیشینی (فلسفی) و دو تای دیگر پسینی (علمی) هستند. در این مقاله، پس از طرح تصویر مورد نظر کریگ از آغاز جهان، یکی از استدلال های پیشینی و یکی از تأییدات تجربی او به نفع آغازمندی طبیعت طرح شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. درنهایت چنین نتیجه گیری شده است که، به رغم آن که تصویر کریگ از آغاز عالم تصویری منسجم و سازگار است، دلایل او توانایی اثبات تحقق خارجیِ آن را ندارد.
نظریه ابرمرد و نقد آن از منظر آموزه های دینی و مبانی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلاش جهت تبیین جایگاه انسان در جهان، یکی از محورهای اصلی تفکر فلسفی مغربزمین بوده که ماحصل آن، نظریات مختلفی چون ابرمرد نیچه است. نیچه در اعتراض به رویکردهای پیشین نسبت به انسان، درصدد برآمد تا ضمن بازتعریف جایگاه انسان در جهان، به بحرانهایی که مدرنیته پیش روی جامعه انسانی نهاده بود، پاسخی درخور دهد. نظریه ابرمرد در چنین بستری شکل گرفت. اما این نظریه نیز بسان دیگر نظریات و مکاتب بشری، تناقضات و ایرادات عمدهای با خود به همراه داشت که سیل انتقادات را به سمت خود روانه ساخت. این نظریه با مبانیای چون نسبیتباوری، بنیادگریزی و ترجیح تن بر روان در مقابل تفکر دینی قرار میگیرد؛ بنابراین انتقاداتی از سوی اندیشه دینی بر آن وارد است. از طرفی این نظریه با تناقضات درونی همچون ایجاد بنیادی متصلب، تأکید بر حقانیت نظریه ابرمرد و عدم ارائه الگوی بدیل مواجه است. این تحقیق ضمن واکاوی ابعاد نظریه ابرمرد نیچه در چارچوبی نو، به نقد و بررسی آن از جنبههای دینی و عقلی پرداخته است.
در تسلای فلسفه
ماهیت زبان دینی
منبع:
کیان ۱۳۷۵ شماره ۳۲
آیینه سوزانِ افلاطون
حوزه های تخصصی:
قلمرو دین و ضوابط علوم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درباره یکی از زاوایای مسئله قلمرو و دین بحث می کند و آن، دین یا غیر دینی بودن ضوابط فهم دین و علوم دین است.
اجمالاً دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد؛ دیدگاهی که ضوابط فهم دین را هم در قلمرو دین می داند و دیدگاهی که ضوابط فهم دین را علی الاصول در قلمرو دین نمی داند. در این نوشتار این دو دیدگاه به همراه ادله شان بررسی شده است و در پایان نمونه ای از تاثیر گذاری این دو دیدگاه بر مباحث دین شناختی مطرح گردیده است.
معرفت شناسی فضیلت: ماهیت، خاستگاه و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی فضیلت به مجموعه ای از رویکردهای اخیر به معرفت شناسی اطلاق می شود که برخلاف معرفت شناسی تحلیلی، به جای تمرکز بر ارزیابی باور بر ارزیابی معرفتی ویژگی های صاحب باور تمرکز دارد. این مقاله در صدد است تا ماهیت معرفت شناسی فضیلت را تبیین کرده و مهم ترین رویکردهای آن را توضیح دهد. تبیین فضیلت معرفتی به عنوان قوای شناختی قابل اعتماد و ویژگی های مَنِشی، دو رویکرد اعتمادگرایی و مسئولیت گرایی را در معرفت شناسی فضیلت شکل داده است. به دلیل این که ارائه تبیین صحیح از ماهیت این نوع معرفت شناسی در گرو فهم ماهیت فضیلت معرفتی است، این مهم بیش از بقیه عناصر معرفتی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله در ابتدا به خاستگاه معرفت شناسی فضیلت می پردازد و در پایان ضمن اشاره به نقدهای وارد بر این نوع معرفت شناسی از جمله دوگانگی تبیین فضیلت معرفتی، فهم ماهیت معرفت شناسی فضیلت و کارآمد بودن آن را در گرو ارائه تعریفی جامع تر، منعطف تر و منطقی تر از فضیلت معرفتی می داند.
ابعاد ابتکاری نظریه مثل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تبیین مبتکرانه ملاصدرا از نظریه مُثل اهمیت خاصی دارد؛ زیرا او می کوشد تا با استفاده از اصالت و تشکیک حقیقت وجود، تبیین جدیدی از چیستی، جایگاه و کارکردهای مُثل ارائه دهد که متفاوت از رویکرد گذشتگان و حتی افلاطون است. او ضمن پذیرش اصل وجود مُثل، با رویکردهای مختلف وجودشناختی، معرفت شناختی، عرفانی و دینی به اثبات آن ها و ویژگی هایشان در نظام کل هستی می پردازد. از جنبه وجودشناختی، نشان داده می شود که به امر ثابتی نیاز است تا وحدت، ثبات و غایت حرکت جوهری موجودات مادی را تضمین نماید. از جهت معرفت شناختی، استدلال می شود که در ادراک عقلانی، نفسِ انسان نمونه های عالی و مجرد اشیای جسمانی را مشاهده می کند که همان مثل افلاطونی اند. در رویکرد عرفانی مُثل افلاطونی شبیه اعیان ثابته و صفات الهی در نظر گرفته می شوند. در رویکرد دینی نیز به آیاتی از قرآن استناد می شود که طبق برداشت صدرایی اصل موجودات این جهانی را در عالمی مجرد می دانند. ملاصدرا در همه این تعابیر، رابطه وجودی چون علیت و معرفت شناختی چون تقلید و بهره مندیِ اشیای جسمانی از مثل را مد نظر دارد و با استفاده از مراتب تشکیکی عوالم، شکاف بین عالم جسمانی و عقلانی مثل را از بین می برد. همچنین تلاش ملاصدرا برای تبیین دقیق تر مثل افلاطونی منجر به در نظر گرفتن عالم مثال می گردد که واسطه بین عالم محسوس و معقول است. در این جستار تلاش می شود تا جنبه های ابتکاری تبیین ملاصدرا از نظریه مثل بررسی گردد و میزان موفقیت او نشان داده شود.
داوریهای جامعه شناسی در دین
منبع:
کیان ۱۳۷۱ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
الگوی ارتباطات میان فرهنگی مسلمانان با مسیحیان در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباطات میان فرهنگی که به عنوان فرایند مبادله اندیشه ها، معانی و کالاهای فرهنگی میان مردمانی از فرهنگ های مختلف، تعریف شده است، توسل به الگویی که بتواند زندگی اجتماعی انسان ها را برای رسیدن به مفاهیم مشترک و زندگی مسالمت آمیز همراه با احترام متقابل هموار سازد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش گردید با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل آیاتی از قرآن کریم پرداخته شود که ناظر به ارتباط با مسیحیان بوده و روند تعامل با آن ها را بیان می کند. یافته ها و نتایج تحقیق بیان کننده آن است که می توان الگویی هفت مرحله ای شامل تأیید برخی از مبانی اعتقادی مسیحیان، دعوت به وحدت، بشارت به مسیحیان حقیقی، هشدار و تهدید، دعوت به تفکر، بیان ویژگی های مسیحیان کافر و وعده عذاب و در نهایت دستور به مباهله و جنگ با آن ها را از قرآن کریم استخراج نمود. بنیان و محور اصلی در این الگو یگانگی خداوند است. از این رو، براساس قرآن کریم هر زمان که مسیحیان به این اصل نزدیک شوند با بشارت و احترام و هرجا که از آن دور شوند هشدار، تهدید، نفرین و مباهله را مبنای ارتباط مسلمانان با آن ها قرار داده است.
هویت سینمای ملی
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۲ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
خدمات متقابل دینداری و فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته نخست سه دیدگاه مختلف درباره ارتباط فلسفه ورزی و دینداری مطرح می شود : عدم تداخل این دو، تداخل ناسازگارانه آنها، و تداخل سازگارانه آنها. سپس به خدمات متقابل این دو به یکدیگر، که البته فقط در چهارچوب دیدگاه سوم قابل طرح است، پرداخته می شود، و از میان آن خدمات، شش خدمت مورد بحث واقع می شوند : سه خدمت دین داری به فلسفه ورزی، و سه خدمت فلسفه ورزی به دینداری. سه خدمت دینداری به فلسفه ورزی عبارتند از اینکه دینداری : نقش تکمیل گری برای فلسفه ورزی دارد؛ زمینه ساز فلسفه ورزی است؛ و نقاط ضعف فلسفه ورزی را آشکار می کند و سه خدمت فلسفه ورزی به دینداری عبارتند از اینکه فلسفه ورزی : به عقلانی سازی دین کمک می کند؛ زمینه ساز دینداری است؛ و آزاداندیشی دینی را توسعه و تعمیق می دهد.