فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۸۱ تا ۴٬۵۰۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزه های تخصصی:
ناهشیاری فراتر از هشیاری
منبع:
علامه ۱۳۸۳ شماره ۳ و ۴
حوزه های تخصصی:
استدلال مبتنی برنمونه درباره الگوهای زیستی و بیماریها:ارتباطی میان فلسفه پزشکی وفلسفه علم
حوزه های تخصصی:
فلسفه پزشکی، در جست و جوی تعریف
حوزه های تخصصی:
سقرط و مامایی فلسفه
ریشه های فلسفی آنارشیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عصر روشن نگری (قرون 17 و 18)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
هابز و لاک دو تن از مؤسسان فلسفه مدرن هستند. البته این دو بیشتر به عنوان فیلسوف سیاسی نامبردارند، اما هم کتاب «لویاتان» هابز و هم کتاب «رساله درباره فهم بشری» لاک از مهمترین کتابهای شناختشناسی در قرن هفدهم و آغاز عصر مدرن محسوب میشوند. روسو البته شناختشناس نبود، اما متأثر از فلسفه شناخت لاک، انسانشناسی خاصی تدوین کرد که فلسفه سیاسی قرارداد اجتماعی را در سیطره خود گرفت. چه رابطهای میان شناختشناسی، انسانشناسی و فلسفه سیاسی این فیلسوفان وجود دارد؟ مقاله حاضر در پی جستجوی پاسخ این پرسش و تقویت این فرضیه است که شناختشناسی لاک انسانشناسی روسو را زمینهسازی کرد و این دو، یکی با صراحت کمتر و دیگری با صراحت بیشتر، تفکری را تقویت کردند که میتوان از آن به عنوان آنارشیسم پنهان تعبیر کرد. این تفکر به دست مارکس به اوج خود رسید و به جزء مشترک فلسفههای سیاسی رقیب همچون لیبرالیسم و سوسیالیسم بدل شد.
نسبیت رئالیسم و حقیقت از نظر گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک فلسفی» با نام هانس گئورگ گادامر گره خورده است. هرچند نظریة هرمنوتیک, پیش از او نیز جایگاهی ویژه داشت، این گادامر بود که آن را از نظریهای ادبی و متنشناختی به نظریهای فلسفی و هستیشناختی ارتقا داد. وی این کار را با وامگیری از اندیشههای هایدگر انجام داد و نشان داد که هستی ما انسانها هستیای مشروط و مقید است و لاجرم شناخت ما نیز چنین است. اما این محدودیت شناختی ما صرفاً ریشه در وضع فعلی ما یا کمّیت دانش ما ندارد که بتوان در آینده به رفع آن امیدوار بود. ذات و سرشت انسانی ما چنین است و راهی برای برون شدن از آن وجود ندارد. بدین ترتیب، عوامل محدودساز دانش و شناخت ما از نظر گادامر, تاریخ و زبان است و ما همواره اسیر این دوایم. ازاین رو دانش و شناخت ما همواره نسبی و محدود است و هرگز نمیتوانیم ادعای دانستن مطلق یا در اختیار داشتن حقیقت بکنیم. پرسشی که در اینجا پیش میآید و اتهامی که غالباً به گادامر زده میشود، آن است که در صورتی که نتوان تقریر مطلقی از حقیقت به دست داد، همه تقریرها برابر خواهند بود و نمیتوان تقریری را برتر از دیگر تقریرها دانست. متقابلاً تبیین دقیق مبانی فلسفی گادامر در صدد نفی چنین برداشتی است.
معنای ظاهری و باطنی قرآن در نظر مولوی و کتاب مقدس در آرای اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی و اکهارت هر دو به فراتر رفتن از معنای ظاهری و درک معنای باطنی کتب دینی خود یعنی قرآن و کتاب مقدس باور دارند. اکهارت گاه از وحدت معنای ظاهری سخن می گوید اما به کثرت آن معتقد است ومولوی ظاهرا به وحدت معنای ظاهری اعتقاد دارد. مولوی تفسیر کلام حق از حق را توصیه می کند و از نظر اکهارت معنی و حقیقت کتاب مقدس را باید با روحی که با آن گفته و نوشته شده جستجو کرد و البته با سخن مولوی درباره قرآن تفاوت می یابد. البته مولوی بر غالب نبودن هوای نفس بر مفسر تاکید دارد.
روی آوردی تجربه ای ، گوهر شناختی ، و مدرن به دین یا یک سازه روانشناختی ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنوی از سازه هایی است که کاربرد پر بسامد و مبهمی دارد و با دیدنداری گره خورده است. معنویت در قالب نوعی دینداری تجربه ای و شخصی از دینداری نهادینه با کارکردهای مشخص اجتماعی متمایز می شود. عقلانیت و تجربه گرایی مدرنیسم با تمایز ذاتیات و عرضیات دین و همگام با شکل گیری فردگرایی مدرن مصالحه را در معنویت یافت که نوعی روی آورد تجربه ای گوهرشناختی – و فردی به دین با ماهیتی روانشناختی است. بر این اساس صورتبندیهای روانشناختی به لحاظ نظری معنویت را به عنوان یک نظم دهنده وجودی عمل انسانی – صفت شخصیتی – نوعی هوش – و نوعی انگیزش در نظر گرفته اند . در این مقاله ضمن نقد هر یک از این روی آوردها به مفهوم معنویت الگویی در تحلیل مفهوم معنویت با تاکید بر تعامل روح زمان و کارکردهای سازمان روانی انسان ارائه شده است.
رهیافتهای دانشمندان مسلمان در علم شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم شناسی امروزه به تبع علوم، توسعة فراوان یافته و رهیافتهای متنوعی چون علم شناسی منطقی-فلسفی، روان شناسی علم، جامعه شناسی علم و تاریخ علم را در برگرفته است. دانشمندان مسلمان با توسعه و رشد دانشهای مختلف روزگار خود، به بسط و تکامل علم شناسی نیز پرداخته اند و چهار رهیافت عمده و متفاوت در شناخت علوم به دست آورده اند. علم شناسی منطقی که ریشة ارسطویی دارد، در کتابهای منطق به میان آمده، و بر تحلیلهای پیشینی، ضابطه ای و ارائة اصول و قواعد حاکم بر علوم مبتنی است. علم شناسی تطبیقی، با بررسی مقایسه ای دانشها به ارائة الگویی برای طبقه بندی آنها می پردازد. این رهیافت، مطالعة پسینی است و نزد دانشمندان مسلمان بسط فراوان یافته است. علم شناسی تاریخی نیز ریشة ارسطویی دارد و با رهیافت پسینی و تجربی، به مطالعة تاریخی رشد علوم و نظریه های علمی می پردازد. دانشمندان مسلمان با گشودن مبحثی در سرآغاز هر علم با عنوان رؤوس ثمانیه، در واقع به علم شناسی مورد پژوهانه نیز پرداخته اند. در این مقام، انطباق علم شناسی منطقی بر علم خاص، چالش انگیز بوده و مسائل راهبردی برای هر دو ساحت علوم و علم شناسی به میان آورده است.
اخلاق کاربردی
گذر از دیوید هیوم
فلسفه: ارزش چیست؟
شکاکیت و نسبیت گرایی
حوزه های تخصصی: