فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
۳۹۶۷.

فلسفه اخلاق در انحصار یونانیان

کلید واژه ها: فلسفه اخلاق اخلاق سنت های اخلاقی سنت اخلاقی یونان باستان سنت اخلاقی چین سنت اخلاقی هندوئیسم سنت اخلاقی مصر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۴۸
مقاله حاضر، بر پیدایش علم فلسفه اخلاق متمرکز است. نویسنده، برخلاف اندیشه رایجی که با توسل به سیر تحولات و مباحث فکری به وجود آمده در میان سوفیست ها و فیلسوفان یونان باستان، علم فلسفه اخلاق را محصول اختصاصی یونانیان می داند، مدعی است که با در نظر گرفتن تحولات و فرایندهای مشابهی که در سایر سنت های اخلاقی پدید آمده، نمی توان قاطعانه فلسفه اخلاق را به مثابه یک علم، محصول خاص و انحصاری یونان باستان دانست، بلکه این مباحث در میان سایر فرهنگ ها نیز به چشم می خورد. در این باره، نویسنده، به ویژه به منازعات اخلاقی و تحولاتی اشاره می کند که در سنت اخلاقی چین میان اخلاق کنفوسیوسی و دیدگاه های موتزو رخ نمود. این تشابهات، برای رد ادعای مختص بودن فلسفه اخلاق به یونانیان و فرهنگ غرب کافی است، هرچند که نمی توان منکر این واقعیت شد که فلسفه اخلاق غربی دارای نوعی ویژگی های اختصاصی است که در سایر فرهنگ ها به چشم نمی خورد.
۳۹۷۹.

برهان چرخه ‏ای افلاطون در فایدون در اثبات بقای نفس پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی غایت شناسی
تعداد بازدید : ۲۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۲۱
برهان چرخه‏ای افلاطون در فایدون در اثبات بقای نفـس پـس از مرگ با محوریت «آمـوزه‏ای کهن» در باب «چرخه زایشهای متوالی» و با توسل به اصل پیدایش ضد از ضد، که در فرهنـگ یونانـی از زمان هسیـودوس تا افلاطـون وجـود داشـته است، با بیانی اسطـوره‏ای – فلسفی اقامه می‏شود. این برهان، به رغم ایرادهایش، برهانی است که افلاطون آن را به مثابه گام نخست دیالکتیک مربوط به اثبات جاودانگـی نفس تلقـی می‏کند و معتقـد است اجمالا بقای پس از مرگِ نفس را اثبات می‏کند.
۳۹۸۰.

دیدگاه همینگوی در مورد تنشهای زندگی و مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۸۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۱۱
در آثار همینگوی، مرگ موضوع مهمی است که در نقطه مقابل زندگی قرار می‌گیرد. در آثار او این حقیقت بیان می‌شود که زندگی معنای واقعی خود را در مقابله با مرگ می ‌یابد. بنابراین بیشترین نماد در تمام آثار همینگوی موضوع مرگ و خشونت است که زندگی و هویت انسانی را مطرح می‌سازد. در آثار همینگوی، معنای زندگی در تکرار تجربه مرگ یافته می‌شود و این تنش بین زندگی و مرگ باید همواره پویا باشد. در غیر این صورت قهرمانان داستان هویت فردی خود را از دست می‌دهند و جزئی از جمعیت عامه مردم می‌شوند. می ‌توان نتیجه ‌گیری کرد که درک مفهوم مرگ، بیهودگی زندگی روزمره را می‌ شکند و انسان را از ورطه مشغولیات روزمره رها می‌سازد. بعلاوه، با درون ‌گرایی اندیشه مرگ، انسان از ابعاد محدود کننده مرگ در زندگی رهایی می‌یابد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان