آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷۸

چکیده

در آثار همینگوی، مرگ موضوع مهمی است که در نقطه مقابل زندگی قرار می‌گیرد. در آثار او این حقیقت بیان می‌شود که زندگی معنای واقعی خود را در مقابله با مرگ می ‌یابد. بنابراین بیشترین نماد در تمام آثار همینگوی موضوع مرگ و خشونت است که زندگی و هویت انسانی را مطرح می‌سازد. در آثار همینگوی، معنای زندگی در تکرار تجربه مرگ یافته می‌شود و این تنش بین زندگی و مرگ باید همواره پویا باشد. در غیر این صورت قهرمانان داستان هویت فردی خود را از دست می‌دهند و جزئی از جمعیت عامه مردم می‌شوند. می ‌توان نتیجه ‌گیری کرد که درک مفهوم مرگ، بیهودگی زندگی روزمره را می‌ شکند و انسان را از ورطه مشغولیات روزمره رها می‌سازد. بعلاوه، با درون ‌گرایی اندیشه مرگ، انسان از ابعاد محدود کننده مرگ در زندگی رهایی می‌یابد.

تبلیغات