فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
تحلیل کهن الگویی داستان رستم و اسفندیار
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم نقد و بررسی آثار ادبی، نقد کهن الگویی یا اسطوره شناختی است که آن خود یکی از متفرعات نقد روان شناسی ژرفانگر به شمار می آید. این نوع رویکرد که بر پایة اندیشة روان پزشک سوئیسی، کارل گوستاو یونگ تکوین یافته، به بررسی و تحلیل عناصر ساختاری اسطوره که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، می پردازد. در نظر یونگ این عناصر نوعی تجربة همگانی است که به گونه ای در همة نسل ها تکرار می شود، و از راه قرار گرفتن در ناخودآگاه جمعی وارد سازمان روانی فرد می شود. کهنالگوهای یونگ در هر یک از داستانهای شاهنامه قابل بررسی است. در پژوهش حاضر برآنیم تا داستان رستم و اسفندیار را به عنوان پیکرة دادههای پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار دهیم. در این تحقیق نشان می دهیم که لازمه خودیابی و یکپارچگی شخصیت این است که فرد مراحل دشوار سفر را بگذراند، سختی ها را تحمل کند، و بیاموزد که به راستی روزی بر چالش های جدی جهان حتی به همان شکل مبالغه آمیزی که تصویر ترس های اوست چیره خواهد شد و همین امر موجب غنای شخصیت او می گردد. این داستان هشدار می دهد که اگر کسی نتواند خود را به فردی مسئول در عالی ترین سطح بدل سازد، باید در انتظار پیامدهای مخرب و ویرانگری باشد. برآیند نهایی پژوهش آن است که هر یک از کهنالگوهای یادشده، تجلیات متعدد روان واحدی تلقی میگردند.
جامع التواریخ حسنی
حوزه های تخصصی:
بررسی نقوش تزیینی کاخ های لشکری بازار و مسعود سوم غزنوی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزنویان در اواسط قرن چهارم هجری به قدرت رسیدند و بر نواحی گسترده ای از هند، ایران، افغانستان و آسیای مرکزی تسلط یافتند. پادشاهان غزنوی توانستند با حملات مکرر به هندوستان ثروتی عظیم را به چنگ آورند و با این پشتوانه، برای نمایش اقتدار خود بناهای با شکوهی را احداث نمایند. بسیاری از متون تاریخی از شکوه و عظمت این بناها که عمدتاً در افغانستان امروزی قرار دارند، یاد کرده اند. یکی از عوامل شهرت کاخ های غزنوی تزیینات غنی، متنوع و گاه بی سابقه آنها می باشد. بررسی و تحلیل این تزیینات در مطالعه تاریخ تزیینات وابسته به هنر معماری در ایران و آسیای میانه از اهمیت زیادی برخوردار است. تاثیرگذاری فرهنگ های مختلف به خصوص ترکی، ایرانی و هندی در بستری اسلامی، نقش مایه هایی به غایت متنوع و تأمل برانگیز را پدید آورده است، همچنین فنون و نوآوری هایی که در اجرای این تزیینات به کار رفته است تا آن زمان در قلمرو هنر اسلامی بی سابقه بوده است. در این مقاله تلاش بر آن است که با بررسی و تحلیل نقوش به کار رفته در تزیینات کاخ های غزنوی و مقایسه تطبیقی آنها با موتیف های فرهنگ های همجوار، شناخت بهتری از سبک و خاستگاه نقوش و تزیینات دوره غزنوی و همچنین تأثیرات این سبک بر سنت های هنری پس از خود، به دست آید. مهم تر از همه، در این تحقیق با ارایه مستندات پیشنهاد می شود که سبک هنری غزنوی که در معماری غیر مذهبی استفاده شده، سبکی است که ریشه در سنت ها هنری پیش از اسلامِ ایرانی، ترکی و هندی دارد.
نوآوری های هنری در عاشقانه های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکید مقاله پیش رو بر تفاوت شیوه شاعران ایرانی دوره صفویه و شعرای هندی دوره گورکانی در سده یازدهم هجری است که از آن با نام های سبک اصفهانی و سبک هندی یاد می شود. نگارنده بر این باور است که تفاوت اصلی، در میزان روی کرد شاعران این روزگاران به شعر شاعران و مضمون های مرسوم ادبی (motiv) در سبک عراقی رایج در ایران است. بیدل دهلوی تماس با سبک عراقی را در همان حد وزن و قافیه و بی یادکرد مکرر از نام شاعر پیش از خود نگه می دارد و با «رستاخیز ادبی»، سبک ادبی خاص خود را بنیان می نهد. در ادامه مقاله، تفاوت مضمون های رایج در سبک عراقی و شعر بیدل در جدولی مقابل هم آمده و نمونه های شعری آن نیز گفته شده است
بررسی کهن الگوی مادر مثالی در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکرد علمی و کارشناسی به مسائل و پدیده های مختلف جای خود را در معارف و علوم بشری به خوبی گشوده و دیری است که این موج مثبت به حوزه ادبیّات و نقد ادبی نیز کشیده شده است. نقد کهن الگویی یکی از شاخه های فرعی نقد روانشناسی است که به خوبی می تواند معیار و ملاک سنجش و بررسی و تحلیل آثار ادبی باشد. در این پژوهش، ابتدا به اختصار به ویژگیها و چندی و چونی یکی از مهم ترین کهن الگوهای شناخته شده، یعنی «مادر مثالی» پرداخته شده و فرآیند شکل گیری و چگونگی تأثیراتش بر انسان معرفی شده و سپس تأثیرات و نمادهای مختلف این کهن الگو در زبان سهراب سپهری به دست داده شده است.
شعر صائب :محصول پیوند فرهنگی ایران و هند
حوزه های تخصصی:
صائب تبریزی درخشانترین و نامدارترین شاعر سبک هندی در شعر فارسی است. او در سفر طولانی خود به هندوستان، شناخت و آگاهی عمیقی از فرهنگ آن سرزمین به دست آورد و افزون بر آن، در سراسر عمر پربار خود، در دیوانهای شاعران پارسی گوی ایران و هند، با دقت فراوان تتبع کرد و با تلفیق این دو فرهنگ اصیل، سرمایه بزرگی از معانی و مضامین والای انسانی فراهم ساخت و در اشعار خود از آن بهره بسیار برد. بنابراین، دیوان صائب تبریزی را می توان از یک دیدگاه، عصاره این دو فرهنگ دانست. در این گفتار، این مطالب با شواهد و دلایلی گوناگون بررسی و اثبات می شود.
ابن عربی، بنیانگذار جهان بینی عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نکته ای نو در باره شاعری کهن(تخلص پنهان سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالمجد مجدود بن آدم، سنایی غزنوی، شاعر دوران ساز و صاحب سبک قرن پنجم و ششم، متخلص و مشهور به سنایی است. او با توجه به پیچیدگیهای خاص ذهنی خود و شرایط و ویژگیهای منحصر به فرد عصری که می زیسته است، دست به نوآوریهایی از لحاظ سبکی و معنایی زده که امروزه از او به عنوان شاعری صاحب سبک و کسی که توانسته است دورانی جدید(پدر شعر عرفانی) از ادبیات ایران را رقم بزند، نام برده می شود. هرچند از زندگی پر رمز و راز او اطلاعات کمی در دست است، با به دست دادن نشانه هایی، می توان به واقعیتهای زندگی این شاعر نام آور نزدیک تر شد. بسامد واژگانی، تاکید، تکرار و اصرار بر آوردن واژه« رهی» به عنوان نام شاعرانه یا تخلص پنهان سنایی که در سرتاسر اشعار او به صورتی معنادار وجود دارد، نشانه ای ویژه در شناخت او، همچنین نشانه ای از ساختی نوین(تخلص پنهان) در شعر آن دوران است که می تواند برای پژوهشگران، در بررسیهای تازه تر روی اشعار او مفید باشد.
او خود را رهی و رهین، بنده، غلام و دربان درگاه حضرت دوست نامیده است و شاید به همین مناسبت، «رهی» را برای تخلص پنهان خویش برگزیده و در بطن بسیاری از آثارش آورده است. این پژوهش با مطالعه در اشعار او(دیوان اشعار- حدیقه الحقیقه و طریقه الشریعه) به کشف و تفسیر بیشتر این موضوع می پردازد.
چه کسی غزلیات سعدی را به چهار دسته تقسیم نموده؟ و به چه علت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این گفتار، به سه پرسش که روزگاری ذهن من - و به طور مسلم ذهن بسیاری دیگر را- به خود مشغول ساخته بود، پاسخ داده شده است. پاسخ اول: شناسایی و معرفی کسی است که غزلیات سعدی را به چهار دسته: طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم تقسیم کرده است. پاسخ دوم به این نکته که: علت این تقسیم بندی چه بوده است؟ و پاسخ سوم به این سوال که: چرا آن شخص پاره ای از غزل های ضعیف و عیبناک را از میان نبرده است؟
تحلیل تعاریف نقیضه
حوزه های تخصصی:
نقضیه و نقیضه گوئی از دیرباز در ادبیات کهن فارسی به دو صورت جد و هزل وجود داشته است. نقیضه گویی در ادب فارسی به نظم محدود نبوده و در نثر هم استفاده می شده است. در ادبیات انگلیسی نزدیک ترین واژه به نقیضه، پارودی می باشد. پارودی در ادبیات اروپا به شکلهای مختلف استفاده شده ولی تعاریف متفاوت معاصر آن، بیانگر نبود تعریفی مورد قبول همگان از این نوع ادبی است. با تاکید بر نظریه گفتگویی باختین و با توجه به دیدگاه های ژنت و بارت، این مقاله تعریفی دیگر از پارودی در ادبیات انگلیس ارائه می کند که می تواند مثالهای بیشتری از استفاده آن را در بر بگیرد. بر این اساس می توان پارودی را چنین تعریف کرد: پارودی تقلید یا تغییر شکل عامدانه محصولی فرهنگی-اجتماعی (شامل انواع متون ادبی و غیر ادبی و گفتار در معنای بسیار گسترده باختینی آن) است که با دیدگاهی دست کم سرگرم کننده، نه لزوماً تمسخرآمیز، موضوع اصلی خود را باز آفرینی می کند.
بلاغت مخاطب و گفتگوی با متن
حوزه های تخصصی:
هر سخن گفتنی به شرط حضور سه عامل اصلیِ متکلم، مخاطب، پیام ایجاد می شود و ادامه پیدا می کند. در گذشته ارتباط متکلم و مخاطب به سبب محدودیت باسوادان و عدم امکان تکثیر متن، شنیداری بود. در دوران معاصر به سبب افزونی باسوادان و امکان تکثیر اثر، این ارتباط نوشتاری شده است. نویسنده، متن را در غیاب خوانندگانی که از اطلاعات و احوال آنان آگاهی ندارد، تولید می کند و خواننده در غیاب نویسنده و غالباً بدون اطلاعات از دانش و احوال او اثر را مطالعه می کند. اگر هر ارتباطی را نوعی از گفتگو تلقی کنیم، گفتگوی نویسنده با خواننده هنگام تولید متن در غیاب خواننده، و گفتگوی خواننده با متن در غیاب نویسنده صورت می گیرد. با توجه به چهار عامل مؤثر در ایجادِ بافت موقعیتِ تولید متن و مطالعه متن، و تغییر عمیق نگاه انسان به جهان، و تبدیل ارتباط شنیداری به نوشتاری در حوزه ادبیات که امکان تأملِ خواننده را برای درک متن فراهم می آورد، ضوابط و شگردهای زیبایی شناختیِ پذیرفته در ادبیات نیز دگرگونی عمیق می پذیرد و از جمله بلاغت که صفت متکلم و کلام محسوب می شد، صفت مخاطب و تأویلِ مخاطب از اثر می شود؛ زیرا در چنین وضعیتی، متن از اختیار نویسنده خارج می شود و در اختیار خواننده قرار می گیرد. این مقاله با توجه به انواع شعر در دوران کلاسیک، تأثیر نوع مخاطبان بر کلام و متکلم، رابطه صورت و معنا در انواع شعر کلاسیک، و نیز تأثیر ارتباط نوشتاری و تولید اثر در غیاب خواننده، و تغییر بافتِ موقعیت در نتیجه تغییرِ وضعِ عواملِ مؤثر در تشکیل بافت، به پیش می رود و آن گاه با تفسیر و تأویل شعری از نیما به عنوان شاهدی بر مدعا، چگونگی انتقال بلاغت از متکلم - نویسنده به مخاطب- خواننده در نتیجه استقرارِ وضعِ جدیدِ ارتباطی، میان نویسنده و خواننده به اثبات می رسد.
بررسی نماد خورشید در شعر امل دنقل و شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو شاعر متعهّد و اجتماعی مصر و ایران؛ یعنی امل دنقل و شفیعی کدکنی، «خورشید» را به عنوان نمادی نو در مفاهیمی چون عدالت، آزادی، حقیقت و... به کار گرفته اند. با نگاهی به شعر این دو شاعر درمی یابیم که نماد خورشید، پیام آور امیدها، آرزوها و آرمان های از دست رفته یا دست نایافتنی ای است که غبار تیره ابرهای ظلم و بی عدالتی و جهل، چون پرده ای در مقابل تشعشع انوار حقیقت و عدالت پرور خورشید قرار گرفته است. هر دو شاعر تأکید می کنند؛ تنها راه برون رفت از این سایه های تاریک و ظلمانی، کنار زدن حجاب هایی است که فراروی خورشید تابان حقیقت و عدالت قرار گرفته است. از سوی دیگر، خورشید در شعر این دو، بازتاب روشنی از عشق، محبّت و انسانیت است که در مقابل آن، سیاهی و تاریکی قرار دارد که آن هم بازتابی از ظلم و کینه و ددمنشی می باشد که انسان معاصر به آن دچار شده است. با توجّه به اهمیّتی که بازشناسی مسائل سیاسی و اجتماعی و بازخورد نمادین آن در فرآورده های ادبی ملل دارد، این مقاله سعی دارد با رویکردی تطبیقی به بررسی کاربرد نماد خورشید، که یکی از پر بسامدترین نمادهای ادبی - اجتماعی در شعر این دو شاعر است، بپردازد.
مرگ اندیشی هدایت؛ نگرشی فلسفی یا روان شناسانه؟!
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه شماری از منتقدان، صادق هدایت در بیشتر داستان های خود، قهرمانانش را به مرگ سوق می دهد و این مسئله برآمده از ذهن مرگ اندیش و فلسفة بدبینانة وی دربارة زندگی است. از معضلات نقد داستانهای هدایت، یکی همین است که آثارش سرشار از یأس فلسفی دانسته شده و دیگر اینکه شخصیت های اصلی داستان پیش را، مثل راوی بوف کور، آیینة شخصیت خود نویسنده می دانند؛ اما با دقت در بنمایههای داستانی هدایت، باید در مرگ فلسفی این شخصیتها به سوءظن نگریست. هدایت از جمله نویسندگانی است که در ساختار روایت داستان های خود، رویکردی ویژه به نمایش جنبه های روانی شخصیتها دارد. بنا بر نظریة روان شناسانة فروید دربارة دو غریزة عشق و مرگ به عنوان دو غریزة اصلی انسان- غریزة عشق به زندگی در پی شکست و نرسیدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جای خود را به غریزة مرگ میدهد. در این مجال، ردپای این نظریة روان شناختی در بنمایة داستان های هدایت بررسی می شود.
شرح حال و آثار ژوزف فن هامر پورگشتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، موجی از گرایش های علمانی (لائیک) در مطالعات شرقی اروپا پدید آمد و رویکرد کشیش های خاورشناس رفته رفته جای خود را به خاورشناسی علمی داد. به زعم ژول مول (یولیوس فون مول)، خاورشناس آلمانی (1800-1876)، سه تن از خاورشناسان در این تحول سهم عمده داشتند: ویلیام جونز انگلیسی، سیلوستر دوساسی فرانسوی و ژوزف فن هامرپورگشتال اتریشی.
تجزیه و تحلیل معنایی کلمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش ترجمه متمایز از آموزش زبان است. یکی از روشهای آموزش ترجمه نشان دادن تفاوتهایی است که در سطوح مختلف بین دو زبان مبداءو مقصد وجود دارد و یکی از نکات مهم در فرآیند ترجمه تجزیه و تحلیل معنایی کلمات است . قبل از معنی کردن یک واژه ، یا واحدهای معنایی بزرگتر از واژه یا واحدهای معنایی کوچکتر از آن می بایست بافت کلام را تجزیه و تحلیل کرد . می دانیم که ترجمه بعضی از کلمات تک معناها بسهولت انجام می گیرد زیرا به یک واقعیت در زبان مبداء و مقصد اطلاق می گردد اما تعداد این نوع کلمات بسیار اندکی می باشد . واژه ها و عبارات دربافتهای مختلف معانی گوناگونی را دارا می باشند و مترجم معنی موثر را انتخاب می کند و عموما معادلی میان زبان مبداء و مقصد وجود دارد . در مواردی ترکیب کلمات به نحوی است که معنی آن در فرهنگها نیامده و در نتیجه مترجم با در نظر گرفتن بافت کلام معادلی برای آن پیدا می کند . می دانیم که متن یک مجموعه است که تمام اجزاء آن مرتبط هستند و ترجمه یک واژه و یا یک عبارت نیاز به تجزیه و تحلیل متن دارد . با توجه به اهداف آموزشی از دیدگاه نظری و عملی این سوال مطرح می شود که بافت موثر یک واژه و یا یک عبارت از کجا آغاز و به کجا ختم می شود .