فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ندانم کاتش دل بر چه سان است که دیگر شکل می سوزد زبانم به صد صورت بدیدم خویشتن را به هر صورت همی گفتم من آنم که صورت های دل چون می نمانند که می آیند و من چون خانه بانم این مقاله بر محور بحث از تصویر نمادین و رمزهای تصویری در ادبیات عرفانی متمرکز است. نخست اصطلاحات صوفیه را به دو دسته اصطلاحات رسمی و رمزهای تصویری تقسیم کرده آنگاه با بررسی روند شکل گیری تصویرهای نمادین در شعر عرفانی ، اهمیت تحلیل تصویر را برای شناخت آفرینش هنری عارفان به بحث می گذارد و با طرح مساله ابداع و تقلید در تصویر پردازی صوفیان ، روشی را برای شناخت و تحلیل فردیت هنری شاعران عارف پیشنهاد می کند . در پایان زیبایی شناسی تصویر نمادین را در ادبیات عرفانی مورد بحث قرار می دهد.
ادبیات کودک ( مروری بر تاریخچه ادبیات کودک و نوجوان در غرب)
حوزه های تخصصی:
نغمه های الهی مولانا جلال الدین محمد و جبران خلیل جبران (عنوان عربی: الأنغام الإلهیة لمولانا جلال الدین محمد و جبران خلیل جبران)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، پژوهشگر درصدد برآمده است تا هم آوایی دو نابغه ادبیات جهان، مولانا جلال الدین محمد مولوی و جبران خلیل جبران را بشنود و آن را به گوش مشتاقان برساند. نیلبکی که جبران در پیامبر از آن یاد می کند، همان نی است که مولانا مثنوی معنوی را با آن آغاز می کند. جبران در قصیده زیبای «المواکب» سعی دارد عوامل سنگینی گوش بشر در مقابل فریادهای نی الهی را بیان کند.در پیامبر، جبران خود را چنگی می داند که خداوند آن را می نوازد و در مثنوی، در داستان پیرچنگی، مولانا حقایقی را درباره انسان و ارتباط او با ذات هستی بخش بیان می کند و عشق که محور همه عالم است، در این نگرش کوتاه، در قصیده «المواکب» و قطعه شعر «نای» و مثنوی به مشام می رسد.چکیده عربی: حاولت الباحثة فی هذا المقال الاستماع إلی تناغم عملاقین فی الآداب العالمیة، هما مولانا جلال الدین محمد مولوی وجبران خلیل جبران کی توصلها إلی آذان المعجبین بها. فالنای الذی یتحدث جبران عنه فی کتابه «النبی» هو نفس النای الذی یبدأ مولوی المثنوی المعنوی به.یسعی جبران فی قصیدته الجمیلة «المواکب» جاهدا أن یبدی العوامل التی أدت إلی صمم آذان البشریة أمام نغمات النای الإلهیة. کما أنه یعتبر نفسه فی «النبی» قیثارة یعزفها الله تعالی. هذا وإن مولانا جلال الدین فی قصة «الشیخ العازف» یشیر إلی حقائق حول الإنسان وصلته بالذات الإلهی. ویبدو جلیا للقارئ فی هذه العجالة بعد دراسة قصیدة «المواکب» و«شعر النای» و«المثنوی» أن العشق هو قطب العالم الأکبر.
نکته هایی درباره تلمیحات «شاهنامه ای» خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاقانی از نظر پشتوانههای فرهنگی از برجستگان تاریخ شعر پارسی است، براین اساس و به سبب اهمیت شاهنامه فردوسی در غنای فرهنگی ـ ادبی متون پس از خود و نیز چند دلیل و انگیزه دیگر، آثار خاقانی از تلمیحات متنوع شاهنامهای آکنده است. در این میان ، اشاراتی وجود دارد که آنها را میتوان "ظرایف و نوادر تلمیحات" نامید و در دو دسته قابل بررسی است: نخست تلمیحاتی که مأخذ داستانی آنها معلوم است و دیگر، اشارههایی که امروز منبعشان شناخته نیست و اصطلاحاً "تلمیحات سرگردان" است. خاقانی از تلمیحات شاهنامهای به منظورهایی چون : تبیین مسائل حکمی، تصویر پردازی، ساختن کنایه و تمثیل، وصف حال خویشتن و گاه خودستایی، توصیف در غزلیات زمینی و سرانجام ستایش ممدوح استفاده میکند. در مدایح وی بسامد تشبیه ممدوح به شخصیتهای شاهنامهای بسیار بیشتر از ترجیح بر آنهاست که احتمالاً نفوذ و چیرگی فرهنگ ایرانی در محیط عمومی زندگی وی یعنی شهر شروان و ایرانگرایی و تمایلات شاهنامهای ممدوحان شاعر و دربارشان در این برخورد معتدل و احترام آمیز با کسان و عناصر شاهنامهای موثر بوده است. بیشترین نمود تلمیحات شاهنامهای در آثار خاقانی به ترتیب در دیوان، منشآت و مثنوی تحفه العراقین است.
یاد و یادبود: فریدون کار شاعری که الهه ی شعر را در وجودش کشت
حوزه های تخصصی:
سعدی و انواع قصایدش
حوزه های تخصصی:
سعدی شاعر پرآوازة ایران در خلق آثار خود درخشیده است. قصاید وی نیز همچون دیگر آثارش از این ویژگی برخوردار است. اگرچه در قصاید خویش به مدح بزرگانی نام آور پرداخته است، اما به منفعت مادی نظر نداشته و مضمون کلام و محتوای مدایحش هدفی جز هدایت و راهنمایی ممدوحان نیست و از این رو خود را استانیدة حق و حقیقت می داند. بر همین اساس ساختار قصاید سعدی از ویژگی ها و تقسیم بندی هایی برخوردار است که نویسنده کوشیده است تا ضمن تبیین تاریخچه قصیده سرایی و انواع آن به تقسیم بندی قصاید سعدی بپردازد.
نمادهای جانوری نفس در متون عرفانی با تکیه بر آثار سنایی، عطّار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث به شمار می رود. در کتاب های عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمی تواند به پایه های عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلت های بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونه ای جدید خودنمایی می کند. نفس در ادبیّات عرفانی گاهی تجسّم و تجسّد یافته است و بر اساس خصلتی که مورد نظر نویسنده یا شاعر بوده، آن را به شکلی نشان داده اند. گاهی برای آن صورت حیوانی تصوّر کرده اند و برخی حیوانات را (با توجّه به ویژگی های آنها) نماد نفس قرار داده اند. در مقدّمة مقالة حاضر، به تعریف گذرا از دو اصطلاح مهمّ این تحقیق، یعنی نماد و نفسپرداخته شده است و در ادامه، ابتدا جانورانی جستجو شده که شاعران مورد بحث، آنها را به عنوان نماد نفس به کار برده اند و پس از آن تا حدّ امکان به این امر پرداخته شده است که چرا شاعران مذکور، یک جانور را نماد یکی از خصلت های نفس قرار داده اند. هدف این تحقیق روشن کردن یکی از جنبه های بسیار متنوّع، یعنی تجلّی نفس در ادبیّات فارسی است. در این تحقیق، از روش تحلیل توصیفی بهره برده شده است.
بررسی و نقد کتاب قواعد کاربردی زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی کتاب های درسی دانشگاهی نقش بسیار مؤثری در پیشبرد هدف های تعریف شده آموزشی و نیز بازنگری در شیوه های آموزش، با توجه به نیاز مخاطب، دارد و باعث می شود کتاب های آموزشی به هدف های تعریف شده نزدیک تر شود. کتاب های درسی دانشگاهی به دلیل مخاطبان خاص خود اهمیت ویژه ای دارند و نگارش آن ها دقت فراوانی می طلبد. با توجه به نیاز برخی رشته های علوم انسانی به کتاب های صرف و نحو عربی، نقد و تحلیل این کتاب ها گامی مؤثر در بهتر شدن شیوه های آموزش صرف و نحو است.
از این رو کتاب قواعد کاربردی زبان عربی تألیف زهرا ریاحی زمین و سیدفضل الله میرقادری انتخاب شد تا با معرفی این کتاب به علاقه مندان، ویژگی ها و کاستی های نگارشی و نگرشی این اثر بررسی شود. بنابراین، پس از مقدمه ای در مورد کتاب های صرف و نحو عربی، ابتدا کتاب مورد نظر معرفی و سپس به مهم ترین ویژگی ها و کاستی های کتاب اشاره می شود.
تحلیل قصه های پریان ایرانی بر اساس آرای بتلهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برونو بتلهایم، روانکاو و روان شناس اتریشی که اصول روان کاوی خود را از مکتب فروید آموخته بود، در معروف ترین اثر خود، کاربردهای افسون، به بررسی قصه های پریان پرداخته است. وی با توجه به رویکردهای روان کاوی فروید این نمونه داستان ها را تحلیل می کند و بر اهمیت قصه در رشد روانی کودک تأکید می ورزد. در این نوشتار برآنیم با توجه به آرای بتلهایم و فروید به تحلیل روان کاوانه هفت قصه پریان ایرانی بپردازیم.
نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش هفت قصه پریان از چهار مجموعه اند: قصه های «احمد صیاد»، «باغ گل زرد»، و «خروسک چینی» از جلد اول قصه های ایرانی؛ «آقاحسنک»، و «هفت برادر و یک خواهر» از جلد دوم قصه های ایرانی؛ «شاهزاده و آهو» از سومین مجلد آن؛ و «ملک محمد و صنم گلعذار» از جامع الحکایات. نتیجهبررسی نشان می دهد که با توجه به شباهت ساختاری و محتوایی قصه های پریان در سراسر جهان، تحلیل های روان کاوانه برونو بتلهایم از قصه های پریان در کتاب کاربردهای افسون قابل تعمیم به قصه های پریان ایرانی نیز هست و اصول خوش بینی، لذت در برابر واقعیت، سحر و جادو، جایگزین سازی، برون افکنی، دگردیسی ، نظم دادن به آشفتگی، دستیابی به یکپارچگی و یگانه کردن طبیعت دوگانه، راه حل تعارض های ادیپی، دستیابی به استقلال، خیال پردازی و تلاش برای دستیابی به بلوغ کامل در قصه های ایرانی دیده می شود. این مقاله نمونه ای عملی از کاربرد نظریات بتلهایم برای تحلیل روان کاوانه قصه های ایرانی است. تحلیل این قصه ها سبب ادراک بالاتری از داستان ها می شود و همچنین در بررسی مراحل رشد کودکان از طریق قصه به کار می آید و زمینه های مطالعات تطبیقی ادبیات را نیز فراهم می آورد.
تحلیل شناختی تصویر «آهو» در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو معنایی تصویر «آهو» در غزل های مولوی قلمرو گسترده ای است. این تصویر، تصویر همان آهوی سنت ادبی نیست که به واژه هایی چون نافه و مُشک و تتار ختم شود بلکه در پسِ این استعاره، لایه های معنایی عمیق و ساحت های جدید عرفانی نهفته است. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر و بر اساس دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی ساخت گرا، کارکردهای استعاری آهو و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی صحرا، شیر، شکار، ابراهیم ادهم و جز آن در غزل های مولوی تبیین می شود. تصویر آهو در اشعار مولوی شأن و منزلتی یافته که پیش از آن نداشته است؛ آهو در غزل های مولوی عروج معنایی می یابد و همان نقشی را به عهده می گیرد که هدهد در منطق الطیر دارد، بل بیشتر و فراتر از آن. از رهگذر بررسی استعاره آهو در دیوان شمس در می یابیم آهو کلان استعاره ای از خداوند و پس از آن، استعاره هایی از خود مولوی، شمس، صلاح الدین، پیر، سالک، معشوق، عاشق، ابدال، روح و جان و معانی است.
«ذهن» و جریان آن در داستانهای بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستانی با روان راوی و نویسنده، پژوهش هایی انجام شده است. جریان سیال ذهن Stream of Consciousnessشیوه ای از نگارش داستان است که در آن محتوای ذهن، هر آنچه هست، نگاشته می گردد. در این طرز نگارش، نظم، که پیامد خودآگاهی است، راهی ندارد. کار نویسنده به واژه در آوردن رخدادهای ذهنی است. بیژن نجدی نویسنده ای است که به یاری تصویرسازی واژگانی توانسته است، آشوبهای ذهنی انسان درمانده را به نمایش بگذارد. شخصیتهای داستانی او وازدگانی هستند که هر کدام به گونه ای و دلیلی به «تنهایی» رسیده اند. این تنهایان در ذهن خویش، هنگامه ها دارند که از طریق بازسازی رخدادها در جریان سیال ذهن، می توان آنها را دریافت. به بهانه داستان، بیژن نجدی به حس گمشده خویش دست می یابند و «من»ی دیگر از خود را نشان می دهند. از آن جا که داستان جریان سیال ذهن – هر چه هست در ذهن شخصیت داستان است – پس ما نیاز داریم ریزه های ذهن شخصیت را دریابیم. در نتیجه این گزارش در دو بخش به هم پیوسته سازمان یافته است. در بخش نخست به بررسی راویان داستانهای نجدی و پارانویای آنها، نقش زمان در سیالیت ذهن و تداعیها، پرداخته می گردد و در بخش دوم، نمادهای ادبی/روانشناسی در داستان A+B مورد کنکاش قرار می گیرد. این گزارش می کوشد، جریان سیال ذهن را در داستانهای کوتاه بیژن نجدی بکاود و به این بهانه، روان و درون راوی شخصیت داستان را از ژرفا به رو آورد روش پژوهش، بر گرفته از بررسی کتابخانه ای و فیش برداری است.
یاس فلسفی
حوزه های تخصصی:
ترجمه ی غزلیات حافظ به زبان آلمانی
حوزه های تخصصی:
بازتاب اسطورة کاوه در داستان کوتاه رجل سیاسی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بازتاب داستان اسطوره ای «کاوه و ضحّاک» از شاهنامة فردوسی در داستان کوتاه «رجل سیاسی» از مجموعة یکی بود یکی نبود سیّد محمّد علی جمالزاده می پردازد و همانندیهای این دو داستان در طیِّ آن به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. در بن مایه داستان «کاوه و ضحّاک» نبرد همیشگی «خیر و شر» نهفته است و چون عالی ترین و ملموس ترین داستان برای این نبرد اسطوره ای در نوع حماسه از زبان حکیم فردوسی سروده شده، بارها و بارها در تاریخ ادبیّات ما این داستان در شعر و نثر بازتاب یافته است. با شروع جریان داستان کوتاه، توسّط سیّد محمّد علی جمالزاده در سال1300 بازتاب این اسطوره با زبان طنز دیده میشود. در سیر تبدیل اسطورة حماسی به طنز اجتماعی – سیاسی معاصر از نظریّة «نورتروپ فرای» استفاده شده تا همانندی و تضاد در ساختار روایی «رجل سیاسی» که به تقلید از داستان «کاوه و ضحّاک» صورت گرفته است، تفسیر و تحلیل گردد.
ادبیات: شعر «بازگشت به زادبوم» از هولدرلین و تفسیر هایدگر
منبع:
هنر زمستان ۱۳۷۶ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی: