فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۶۱ تا ۳٬۱۸۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
کارل ریموند پوپر(1902- 1994)، فیلسوف اتریشی، دیدگاه خود را با عنوان عقلانیت انتقادی مطرح کرد و به سرعت این نظریه در ابعاد متفاوت زندگی بشر سایه افکند. این دیدگاه با منسوخ ساختن دیدگاههای فلسفه سنتی یا عقلانیت فراگیر، تحوّلی مهم در زمینه معرفت شناسی بود. عقلانیت انتقادی، با نفی انحصار حقیقت به فرد یا گروه خاصّی، دستیابی به حقیقت مطلق را رد می کند. لزوم تعقّل درباره مسائل مختلف و تلاش برای بهبود خطای خود در پرتو توجّه به استدلال انتقادی دیگران، نزدیکی به حقیقت را امکانپذیر می سازد. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با مطالعه همه جنبه های نظریه وی، آن را در پنج محور عمده طبقه بندی کرده است. پس از آن با مطالعه دیوان غزلیات حافظ، شاعر نامدار ایران در قرن هشتم ه.ش. و تأکید بر ماهیت انتقادی آن، شباهتهای اساسی این دو متفکّر منتقد شرح و طبقه بندی شده است. شباهتهای ساختاری اندیشه حافظ، با تأکید بر ماهیت شهودی معرفت وی و عینی گرایی و جامعه محوری همزمان آن، در پنج مقوله ویژگی معرفت و صاحبان آن، منابع معرفت و شیوه های کسب آن و نمودهای اخلاقی و مذهبی معرفت ارائه شده است. شباهتهای اساسی این مقایسه، دیدگاه فرازمانی حافظ و اندیشه انتقادی جامع وی را در برخود با ناملایمات روزگارش اثبات نموده است.
بررسی روابط متقابل عناصر زبانی، ادبی و ایدئولوژی نویسنده در آثار سعید عاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدّس از عمده ترین عواملی بودند که سبب شدند در چهار دهه اخیر بسیاری از آثار ایدئولوژیک و اعتقادی ظهور یابند. آثاری که به صراحت اعتقادات مردم را بازتاب می دهند. در این گونه آثار، توجه نویسنده به اصول و اندیشه های دینی، سبب می شود برای القای افکار و اعتقادات خود از قابلیت های عناصر زبانی و ادبی بهره ببرد. مطالعه و بررسی آثار یادشده، روابط متقابل عناصر زبانی و شگرد های ادبی را با مبانی ایدئولوژیک نشان می دهد. باتوجه به جایگاه سعید عاکف در حوزه ادبیات دفاع مقدّس و موفقیت آثار او، این پژوهش تلاش دارد به تحلیل سبکی آثار نویسنده با تکیه بر مبانی اعتقادی او بپردازد. بررسی نشانه های زبانی و نقش آن در القای معانی و قدرت شگرد های بلاغی در بازتاب مفاهیم ایدئولوژیک و روابط متقابل صورت و معنا در آثار سعید عاکف از اهداف اصلی پژوهش است. براساس نتایج این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است، سادگی و صمیمیت بیان سعید عاکف، غلبه عناصر زبانی، بسامد واژه های قرآنی، گزینش عنوان های هدفمند و نشاندار، تلمیح به داستان های قرآنی و حوادث عاشورا، بهره گیری از کنایاتی با بن مایه های بینش مذهبی، پیوند تنگاتنگ متن را با اندیشه های ارزشی و اهداف عقیدتی نویسنده نشان می دهد.
تحلیل شخصیت ها، مفاهیم اساطیری و انواع آن در رمان «سمفونی مردگان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
249 - 279
حوزه های تخصصی:
به کار بردن عناصر و مضامین اسطوره ای کهن الگویی، یکی از مفاهیم و مؤلفه های موجود در رمان های فارسی است. در این مقاله کوشش شده است با رویکرد توصیفی تحلیلی، مؤلفه های اسطوره ای در رمان سمفونی مردگان اثر عباس معروفی بررسی شود. کاربرد اسطوره در رمان حاضر ممکن است با قصد قبلی نویسنده و یا با توجّه به کهن الگوهای نخستین بشر، به صورت غیرارادی در رمان آورده شده باشد که نشان گر آگاهی نویسنده از اسطوره ها و نمادهای ایران و جهان، فرهنگ دینی، ملی و قومی است. صرف نظر از درون مایه اصلی رمان که قتل و برادرکشی است و با اسطوره هابیل و قابیل پرورانده شده ، معروفی برای درک رمان خود از اسطوره های مختلفی استفاده کرده است که آن ها را می توان به سه دسته اساطیر شاهنامه ای (سیاوش، ایرج، بیژن و منیژه و...)، حیوانات اساطیری (ققنوس، کلاغ، گرگ، پروانه، ماهی) و مفاهیم اسطوره ای (آفرینش، دوگانه نگری، پالایش، ماندالا، گیاه پیکری و...) تقسیم کرد. نظر به گسترده و وسیع بودن این مفاهیم، در این پژوهش، تنها به مفاهیمی که در پژوهش های دیگر، کمتر به آن ها پرداخته شده است، توجّه می شود.
نقش استعاره های مفهومی در ترجمه صحیفه سجّادیه از منظر زبان شناسی شناختی و الگوی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی اصطلاحی در زبان شناسی شناختی است که به دریافت یک ایده یا حوزه مفهومی براساس ایده یا مفهومی دیگر می پردازد. به منظور بررسی ارتباط دو سطح استعاره مفهومی (استعاره های شباهت و استعاره های خاص) با عمل برگردان و میزان توجه مترجمان بدان، نمونه هایی از کتاب صحیفه سجّادیه و دو ترجمه مشهور و معاصر آن از موسوی موسوی گرمارودی و الهی قمشه ای انتخاب شده است. در این نمونه ها، عنصر استعاره استخراج و عملکرد هر یک از مترجمان در برخورد با آن سنجیده شده است. محدودیت بررسی استعاره در متون مذهبی همچون صحیفه سجّادیه به جنبه های زیبایی شناختی آن، موجب شد تا در چارچوب نظریه معاصر استعاره، ضمن بررسی اصول این نظریه به تحلیل مفهومی استعاره های صحیفه سجّادیه و نقد ترجمه آن ها پرداخته شود. نتایج این تحقیق که براساس الگوی جورج لیکاف و مارک جانسون و با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی نوشته شده است، حاکی از آن است که مترجمان در انتقال معانی متن مبدأ رویکرد متفاوتی داشته اند، اما موفقیت هر دو مترجم در برگردان استعاره به یک میزان بوده است. موسوی گرمارودی به عنوان مترجم ادیب از استعاره های خلاقانه استفاده کرده و الهی قمشه ای به منظور سهولت ترجمه -در برخی نمونه ها- مفاهیم انتزاعی را بدون حالت استعاری برگردانده است.
آفاق الأدب المقارن عربیّاً وعالمیّاً فی مرایا النّقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
127 - 141
حوزه های تخصصی:
نظریه الأدب المقارن نظریه حدیثه من حیث کونه لوناً من البحث الأدبی تقوم فلسفته علی دراسه الأدب خارج حدوده اللغویه والثقافیه والمعرفیه. وقد دخل الأدب المقارن العلمی جامعات العالم الثالث منذ منتصف القرن العشرین فصاعداً. ویعتبر غنیمی هلال (المتوفی 1968) مؤسس الأدب المقارن العلمی فی الأقطار العربیه، کما شهدت المقارنه العربیه لحدّ الآن باحثین کباراً منهم مثلا الطاهر مکی وسعید علوش وعزالدین المناصره وحسام الخطیب، وهذا الأخیر من أکبر المقارنین العرب وأوفرهم نشاطاً ومتابعهً لتطور الأدب العالمی المقارن، وأکثرهم حیازهً للمعلومات والوثائق المتعلّقه بالأدب المقارن علی الصعیدین العالمی والعربی. وهذا المقال باعتماد المنهج الوصفی- التحلیلی والاهتمام النّقدی بالجانبین الشکلی والمضمونی یتناول کتابه آفاق الأدب المقارن عربیّاً وعالمیّاً بالدراسه. ویقدّم الخطیب فی هذا الکتاب نظرهً متکاملهً تعتمد علی خبرته فی مجالات التدریس والتألیف وحضور المؤتمرات العربیه والدولیه، ویصحّح فیه بعض القضایا المتعلّقه بتاریخ الدراسات المقارنه فی البلدان العربیه کما یحاول أن یصل بین الأدب العربی المقارن والتجربه العالمیه، ویُقدّم عَرضاً للتجربه المعرفیه الّتی باشرها المقارنون العرب منذ منتصف الثلاثینیات إلی مطلع التسعینیات ویسعی لصیاغه وجهه نظر عربیه فی الأدب المقارن تنطوی علی سعی جادّ ومخلص لخدمه الارتقاء بالأدب المقارن العربی، وفی الختام یتناول بالدرس والنقد عدداً من الکتب العربیه الّتی عُنیت بالجانب النظری للأدب المقارن. فالکتاب من أفضل المؤلّفات العربیه فی مجاله.
فنا و مراتب سه گانه آن از دیدگاه ابن فارض و حضرت امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
159 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که حضرت امام خمینی (ره) و ابن فارض در آن وحدت نظر دارند، فنای فی الله است. فنا از والاترین درجات وجودى بشر و از عالى ترین کمالات جهان هستى است که اساس و پایه بقا است و در عرفان نظری و عملی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هم ابن فارض در تائیه کبری و هم حضرت امام خمینی (ره) در دیوان اشعار و سایر آثار خود، از فنا و نیستی بسیار سخن گفته و آن را اساس بقا شمرده اند. این پژوهش بر آن است تا مشخص کند که فنا به عنوان یکی از مهم ترین احوالات عرفانی در دیدگاه این دو عارف چه جایگاه و ویژگی هایی دارد؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی –توصیفی و ابزار مورداستفاده کتابخانه ای است. برآیند پژوهش نشان می دهد که این دو عارف بزرگ از خود و خواهش های نفسانی رها شدن را شرط فنای فی الله می دانند و با تأکید بر سه مرتبه فنا یعنی محو، طمس و محق، دیدگاه های خود راجع به فنا را، در آثار خود نمایان می سازند.
زن و جایگاه اجتماعی او در حوزه خانواده و اجتماع (براساس آثار زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن طی چند دهه اخیر توانسته اند مسائل اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مربوط به زن را در آثار خود به خوبی منعکس کنند. از جمله مضامینی که در آثار آنان به چشم می خورد، مردسالاری، روزمرگی و تنهایی، تلاش برای هویّت یابی و ... است. زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر به خوبی توانسته زن و دنیای زنانه را با اندیشه و قلمی زنانه به تصویر بکشد. در آثار او شخصیّت اصلی و محوری، زن است. زنی با تمام دغدغه ها و مسائل مربوط به دنیای زنانه. برخی از زنان آثار پیرزاد مانند زنان در رمان «عادت می کنیم»، حالت منفعلانه در پیش گرفته و صبورانه در برابر مشکلات سر خم می کنند. اما برخی دیگر با اراده در صدد رفع و حل مسائل زندگی فردی و اجتماعی و تثبیت جایگاه خود هستند. در این پژوهش به زن و جایگاه اجتماعی او با روش توصیفی- تحلیلی در آثار این نویسنده پرداخته می شود.
تأملی در شرح عتبه الکتبه به اهتمام مریم صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کنار تصحیح و چاپ متون ادبی، شرح درست لغات و دشواری های برخی متون، ضرورتی است که می تواند راهگشای خوانندگان این آثار باشد و به آنان در فهم بهتر متن کمک نماید. یکی از این متون، «عتبه الکتبه»، مجموعه مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی با انشای منتجب الدین بدیع جوینی است که در سال 1396ش. به اهتمام مریم صادقی و از روی چاپ علامه قزوینی و استاد عباس اقبال، مجدداً تصحیح گردیده و به همراه شرح متن، در انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. این مقاله حاصل بررسی شرح متن این کتاب است که به روش کتابخانه ای همراه با تحلیل و توصیف یافته ها انجام شده است. ثمره این پژوهش نشان می دهد که شارح «عتبه الکتبه» با وجود تلاشی که در رفع کاستی های چاپ قزوینی- اقبال داشته است، در شرح برخی موارد، دچار خطاهای آشکار گردیده است که نه تنها ابهامات متن را برطرف نمی سازد، چه بسا موجب گمراهی خواننده نیز می گردد. در این پژوهش، برخی از این اشتباهات و نیز ایرادهای چاپی ارائه گردیده تا علاوه بر استفاده خوانندگان «عتبه الکتبه »، ضرورت رفع خطاهای راه یافته به کتاب و لزوم بازبینی آن از طرف شارح جهت چاپ های بعدی تبیین گردد.
تحریر الإنسان المعاصر من الأزمه فی أشعار خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
127 - 142
حوزه های تخصصی:
تحتوی أشعار خلیل حاوی علی صدی الإنسان المعاصر ومصاعبه التی تتحدث عن الألم والمعاناه والظلم الذی تحمله. فهو یعتبر الإنسان فی عصرنا الحاضر، وخاصه الإنسان العربی المعاصر، مخلوقاً أسیراً وقع فی الأزمه الحالیه، ومحاطاً بالقمع. کما تناول فی قصائده المظلمات والأزمات التی جعلت الرجل العربی الحدیث، وخاصه الجیل المعاصر، راکداً، لدرجه أن قصائده تصور أزمه عمیقه ومأساه، وهذه هی نفس الأزمه والحزن الذی أصبح أساس الوجود الإنسانی المعاصر؛ و الشاعر المعاصر لا یجهل وعی الإنسان المعاصر بقهره ومشاکله، ویسعی إلی تفسیر الإنسان المعاصر بالمبدأ الإنسانی. خلیل حاوی لدیه أفکار لإنقاذ البشر فی أشعاره و یستخدم خبراته الوجودیه و یعبر عنها. یعتقد حاوی أن الإنسان المعاصر من أجل إنقاذ نفسه جعل حریه عنوان حیاته وبشعارات مثل؛ الأمل، فی انتظار المعجزه، وبالیقین، النضال، الثوره، الإنتفاضه والمثالیه یحاول العمل بهذه الأفکار وجهوده ونضالاته من أجل إنقاذ الإنسانیه، وخاصه الرجل العربی، وفی کل هذه الظروف یأمل فی تحقیق الحریه التی یرغب فیها.
بررسی و تحلیل انطباق ساختاری خرده روایت پادشاه سیاه پوشان و کلان روایت بهرام گور در منظومه هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
67-104
حوزه های تخصصی:
منظومه هفت پیکر نظامی اثری است بسیار منسجم که ارتباطات معنایی و تناسبات نشانه شناختی گسترده ای در آن مشاهده می شود. مطالعه روایت های نظامی در هفت پیکر نگارندگان را متوجه کرد که میان خرده روایتِ پادشاه سیاه پوشان و کلان روایتِ بهرام گور در کلِ منظومه هفت پیکر تشابه ساختاری و معناداری وجود دارد. از این رو در این پژوهش، گفتمان کنشی این دو شخصیت بررسی، تحلیل و مقایسه شد. بررسی ها حاکی از آن است که هم بهرام گور و هم پادشاه سیاه پوشان متأثر از یک استعاره مفهومی کلان بوده اند که آن را می توان نوعی از زیاده خواهی دانست. هر دو شخصیت برای رسیدن به خواسته های خود کنشی عظیم را آغاز می کنند؛ همچنین این دو کنشگر در مسیر کنش خود جهت رسیدن به خواسته هایشان، طی فرایندی ناخواسته و غیرارادی تحولاتی درونی را تجربه می کنند. البته پادشاه سیاهپوشان و بهرام گور در بهره گیری از تجارب و رهنمودهایی که در طول مسیر نصیبشان می شود، رفتار مشابهی ندارند؛ بنابراین سرنوشتی متفاوت برایشان رقم می خورد : پادشاه سیاه پوشان پس از عروج به سرزمین برتر یا سرزمین خدابانو، به واسطه برخی تابوشکنی ها و خروج از هنجارها، محکوم به هبوط می شود و درعوض بهرام گور با بهره گیری از رهنمودها و کسب آگاهی، سعادت یک سفر معنوی و عروج به عالم معنا نصیبش می گردد.
بررسی تطبیقی تابو در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا و گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.
مطالعه تطبیقی پوچی و شیء وارگی در دو رمان بیگانه اثر آلبرکامو و بوف کور اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوچی مفهومی است مهم که در آثار بسیاری از اندیشمندان دوران مدرن مطرح شده است. آلبر کامو یکی از نویسندگانی است که در آثار خود به این مفهوم توجه داشته و در آثارش به مفاهیمی همچون عصیان، تکرار و مرگ پرداخته است. رمان بیگانه یکی از اصلی ترین آثار کامو می باشد که در آن به مفهوم پوچی در بطن زندگی مدرن توجه شده است. از سویی دیگر مفهومی وجود دارد که به آن شی وارگی گفته می شود که با مفهوم پوچی تفاوت هایی مهم و اساسی دارد. نگارندگان در این تحقیق به بررسی و مطالعه ی تطبیقی مفهوم پوچی با شی وارگی در دو اثر بیگانه آلبر کامو و بوف کور صادق هدایت پرداخته اند. نگارندگان در این تحقیق به این نتیجه می رسند که اگرچه رمان بوف کور صادق هدایت اثری قابل توجه است اما نمی توان آن را یک اثر پوچ گرایانه قلمداد کرد و بیشتر می توان آن را اثری در وضعیت شی وارگی تحلیل و بررسی کرد. این در حالی است که اثر بیگانه آلبر کامو را می توان نمونه ی کامل یک اثر پوچ گرایانه معرفی کرد. به نظر می رسد معمولا خوانندگان و حتی منتقدان بین مفهوم پوچی و شی وارگی دچار سوء تعبیر و اشتباه می شوند. هر قدر که پوچی مفهومی ایجابی و دارای کنش فعال و بینش روشن در گفتگو با دیگر آثار و تفکرات است، شی وارگی مفهومی جبری، سلبی و فاقد بینش وکنش مشخص با دیگر تفکرات و موضوعات است.
بررسی ویژگی های «متن مغلوب صوفیانه» در انطباق با المواقف و المخاطبات عبدالجبّار نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
9 - 38
حوزه های تخصصی:
عبدالجبّار نفّری از عارفان گمنام قرن چهارم هجری است. یکی از دلایل گمنامی او پیچیدگی در نثر صوفیانه وی است. مهم ترین اثر منثور نفّری دو کتاب المواقف و المخاطبات است که محتوای آن را گزارش های مستقیمِ تجارب عرفانی این عارف تشکیل می دهد. تعابیر موجود در این دو کتاب نسبتاً تهی از اصطلاحات علوم مرسوم زمانه است. درواقع بنای این گزارش ها بر نقل قول مستقیم از خداوند است. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی محتوای این دو کتاب به روش تحلیلی- توصیفی، به این موضوع بپردازد که ویژگی های «متن های مغلوب صوفیانه» تا چه اندازه قابل انطباق با این دو کتاب نفّری است؛ بنابراین با قبول پیش فرض تقسیم بندی مشهور متون مختلف عرفانی به دو دسته مغلوب و متمکّن پرسش اصلی پژوهش این است که آیا می توان کتاب های المواقف و المخاطبات را در زمره نثرهای مغلوب به شمار آورد؟ با بررسی ویژگی های اصلی متون مغلوب و ارائه شواهد از این دو اثر، این نتیجه حاصل شد که آن ها را باید در زمره متون مغلوب دسته بندی کرد.
بررسی عنصر موسیقی در شعر محمود سامی البارودی و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
515 - 540
حوزه های تخصصی:
موسیقی از برجسته ترین عناصر شعری در ادبیات هر ملتی است. در این میان ادبیات برخی ملت ها چون ادبیات فارسی و عربی از عناصر موسیقایی یکسانی در اشعارشان برخوردارند. در این پژوهش، سعی بر آن است تا با تکیه بر این عنصر، اشعار دو شاعر برجسته و معاصر عربی و ایرانی محمود سامی البارودی و ملک الشعرای بهار تحلیل و بررسی شوند، تا نحوه بکارگیری عوامل موسیقی ساز در اشعار این دو شاعر آشکار شود. برای رسیدن به این مقصود موسیقی اشعار آن ها از دو جنبه مهم: موسیقی بیرونی (وزن، قافیه وردیف) و موسیقی درونی(جناس و سجع و تکرار با زیرشاخه واج آرایی و تکرار لفظ و تکرار هجا همچنین رد العجز علی الصدر و طرد و عکس) بررسی شده است. با این فرضیه که هر دو شاعر توانسته اند با استفاده از ابزارهای موسیقی ساز نغمه های دلنشینی را بر تارهای شعرشان تصنیف نمایند. نتایج این بررسی نشان می دهد شباهت زیادی میان این دو شاعر مشهود است.
Dialogue Between Nature and Human in Margaret Atwood’s Alias Grace(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
127 - 141
حوزه های تخصصی:
This article will portray Atwood’s Alias Grace (1996) from an Eco-critical viewpoint. The real concern of eco-criticism is to create an eco-literary discourse to produce an interactive approach between the language of nature and the literary language. Likewise, Gregory Garrard explored a different way between humans and environment in the area of cultural spheres in his article in 2016. Garrard wrote a well-known book, Eco-criticism, in 2004 and explored concepts of this approach like: pollution, wilderness, dwelling, animals, and the earth. This type of awareness in literature is significant because of both the current environmental crisis and possible disasters in the future. As such, nature signifies a metaphor for life in the environment. Apart from that, a rural landscape has a profound impact not only on characters, but also on humans the world over. Meanwhile, Atwood followed a creative path which identifies environmental crisis as a modern problem with eccentric human nature as a key element in global ecological concerns. Hence, the main purpose of the current article is looking for a close relationship between humans and nature in the literature which has been ignored in many criticisms. Finding enough harmony with nature will be a plausible result of it.
بررسی تطبیقی اندیشه های «خردگرایی انسان» و «دوگانگی جسم و جان» از دیدگاه سعدی و الکساندر پوپ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
59 - 87
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر توصیف و تحلیل تطبیقی اندیشه های «خردگرایی انسان» و «دوگانگی جسم و جان» از دیدگاه سعدی، شاعر کلاسیک قرن سیزدهم میلادی ایران و الکساندر پوپ، نویسنده و شاعر برجسته قرن هجدهم انگلستان بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است. بررسی آثار سعدی و پوپ نشان می دهد که یکی از مهم ترین اشتغالات ذهنی این دو شخصیت بزرگ شناخت ماهیت انسان بوده است و در این زمینه اندیشه هر دو شاعر از دو سرچشمه مهم دین و فلسفه نشئت گرفته است. اهمیت تحقیق در این است که با مقایسه اشعار سعدی و پوپ می توان به نوع نگرش این دو نویسنده به ذات انسان در دو فرهنگ متفاوت دست یافت. همچنین از این بررسی می توان زمینه های مشترک و بین رشته ای ادبیات و مذهب و فلسفه را در ادبیات فارسی و انگلیسی نشان داد. یافته های این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده است. این مقاله نشان می دهد که هرچند سعدی و الکساندر پوپ به دو فرهنگ و دو مذهب و پیشینه تاریخی کاملاً متفاوت تعلّق دارند اما در تأملات بنیادی و اندیشه های زیربنایی با هم مشابهت دارند.
بررسی اشعار فروغ فرخزاد از منظر نظریه های «نگاه خیره» و «مرحله آینه» لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژاک لاکان (Jacques Lacan) در نظریه «مرحله آینه»، بر نقش اساسی تصویر آینه در رشد روان شخص تاکید می کند. او به اهمیتی که تصویر آینه ای در هویت اجتماعی و زبانی فرد دارد اشاره می کند. مفهوم دیگری که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد «نگاه خیره» است که با نظریه لاکان درباره «مرحلهآینه» پیوند دارد. از نظر لاکان «نگاه خیره» مرد بر «نگاه خیره» زن برتری دارد. «نگاه خیره» مرد با زن به عنوان اُبژه ای که جایگاه پایین تری دارد، برخورد می کند. در مقاله حاضر، نویسنده سعی کرده است با استفاده از روش توصیف و تحلیل محتوا، نظریه لاکانی «نگاه خیره» و «مرحله آینه» را در اشعار فروغ فرخزاد مورد بررسی قرار دهد. اشعار فروغ بازتابی از احساسات و تفکرات او است، لذا این مقاله می تواند زمینه مهمی را برای گسترش رویکرد لاکانی بر اشعار فروغ فراهم سازد. پرسش اصلی تحقیق این است که چگونه می توان به ارتباط بین «نگاه خیره» و «مرحله آینه» لاکانی با اشعار فروغ پی برد. یافته ها بر این موضوع دلالت می کنند که فروغ قصد داشته است از طریق اشعارش هویتی را که جامعه و سنت ادبی برای او و زنان دیگر در نظر گرفته است به چالش بکشاند؛ او قصد داشت به خود واقعی برسد. به همین منظور، او توانست بخوبی از آینه به عنوان استعاره استفاده کند و مانند بسیاری از شعرای مدرن، از تصویر آینه و «نگاه خیره» حاصل از آن، ذهنیت زنانه و بحران هویتی خودش را به تصویر بکشاند.
L’Education à L’Environnement par Le biais du Conte de Le Clézio dans une Perspective D’Apprentissage Scolaire(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
81 - 99
حوزه های تخصصی:
Etant un lieu d’instruction et de transmission de savoirs, l’école contribue à la construction des valeurs, à l’enseignement des morales et de leurs ancrages dans l’esprit des enfants. Cet objectif se réalise progressivement en ouvrant les portes des univers de l'écrit et notamment celles de la littérature qui offrent aux enseignants une multitude de pistes d’exploitations pédagogiques. Par sa dimension manichéenne et sa fonction éducative, le conte est l’un des genres littéraires dont l’usage didactique offre de nombreuses potentialités pédagogiques. Il sera question dans le présent article de l’aborder dans une perspective d’éducation à l’environnement dans le cadre de l’apprentissage scolaire dont les contenus reposent en partie sur la restitution du vécu des personnages de Mondo et autres histoires de Jean-Marie Gustave le Clézio. Cette démarche vise à faire revivre aux élèves les expériences de ces personnages ainsi que leurs interactions avec les éléments de la nature et qui serviront de modèles de conduites à adopter pour une meilleure éducation à l’environnement.
زبان نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابومحمد الیاس بن زکی موید نظامی گنجوی شاعر پارسی زبان داستانسرای قرن ششم هجری در بعضی مطالعات جهت دار چند دهه اخیر ترک زبان معرفی شده است. در این مقاله کوشیده ایم در درجه ی نخست با استناد به آثاری از نظامی گنجوی که در انتسابشان به وی هیچ گونه شک و تردیدی وجود ندارد و در درجه ی دوم با استناد به منابعی که از گذشته ی دور تا امروز در ارتباط با این موضوع وجود دارد و نیز پژوهش ها و تحلیل های منتشرشده در ارتباط با موضوع مورد بحث، به بررسی زبان نظامی بپردازیم. در این پژوهش روشن شد که زبان مادری نظامی گویشی ایرانی از گویش های مختلف موجود در تاریخ و جغرافیای پهناور ایران بوده است که به این گویش اشعار فراوانی معروف به فهلویات در لابه لای متون و نسخ خطی به دست ما رسیده است. زبان شعری نظامی نیز فارسی دری بوده است و هیچ سند معتبری گویای این که بیتی به زبان ترکی سروده باشد در دست نیست.
بررسی افول فراروایت ها در رمان «کولی کنار آتش» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
321 - 343
حوزه های تخصصی:
فراروایت ها نظام های عقیدتی و فلسفی فراگیرند که به فعالیت ها، نهادها و ساختار اجتماعی، ارزش ها و اشکال فرهنگی مشروعیت می بخشند. این روایت ها که دارای خاستگاه زیستی، مذهبی، اجتماعی و رفتارهای خردگرا و دانش محور بودند، در عصر مدرنیته تصویری امیدبخش از آینده بشر ترسیم می کردند. اما در دنیای پست مدرن، نتوانسته اند زندگی انسان ها را سازماندهی کنند و اعتبار خود را از دست داده اند. بر این مبنا، پست مدرن را شکاکیت در فراروایت ها توصیف می کنند. منیرو روانی پور رمان های خود را در فضای پست مدرنیستی نوشته است که با مطالعه و تحلیل آن ها، می توان از چگونگی و انواع فراروایت هایی که در جامعه هدف فرو می-پاشند، آگاهی یافت. بدین منظور پژوهش حاضر افول فراروایت ها را در رمان «کولی کنار آتش» از این نویسنده بررسی کرده است. چنانکه شواهد و تحلیل جستار حاضر نشان می دهد، روانی پور برای روایت افول فراروایت ها در فضای پسامدرن، صحنه زندگی سنتی را در یک داستان بازسازی کرده و با نمادپردازی ماهرانه، به خوبی توانسته است فضای پیچیده و درهمی را بیافریند که مهم ترین ویژگی انسان پسامدرن، یعنی بی هویتی را ترسیم نماید. فروپاشی سنت های اجتماعی، تردید در فراروایت های سیاسی چند دهه از تاریخ ایران و نقض اصول داستان نویسیِ شیوه کلاسیک – به عنوان یک روایت بزرگ - موضوعاتی هستند که این مقاله آن ها را در رمان «کولی کنار آتش» بازیابی و تحلیل کرده است.