فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
رمز یا نماد یکی از فنون بیان هنرمندانه است که در فرهنگ و تمدن انسانی جلوه های گسترده و متنوعی دارد و از دیرباز مورد توجه گویندگان و شاعران بزرگ زبان فارسی قرار گرفته است.با نماد، پرده خیال رنگین تر می شود، چرا که نماد یکی از برجسته ترین انواع صور خیال می باشد. ادبیات ایران سرشار از رمز است. رمز یا نماد در بین تمامی گونه های ادبی چون شعر غنایی حماسی، عرفانی و غیره ریشه دوانده است.در این مقاله ضمن تعریف نماد و بررسی انواع آن، ابتدا رابطه نماد با صور خیال مورد بحث قرار گرفته است سپس کاربردهای نمادین آب و ترکیبات گوناگون آن در غزلیات عرفانی مولوی و عطار همراه با شواهد شعری بررسی شده است.
نقد و تحلیل متون نظم و نثر فارسی
حوزه های تخصصی:
شکنندگی هرمنوتیک ادبی پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل ریکور، اندیشمند فرانسوی، در نظریه هرمنوتیک ادبی خود اولویت را به متن می دهد و در گروه متن محوران گنجانده می شود. وی در نظریه خود این سوال کلیدی را بررسی می کند که آیا متن ادبی دارای استقلال معناشناختی است یا خیر؟ از نظر وی متن از سه جنبه دارای استقلال معناشناختی است: 1. از نیت نویسنده، 2. از خواننده اولیه، 3. اوضاع اجتماعی– تاریخی تولید متن. براساس این تفسیر، متن رشته ای از الفاظ دارای معناست و آگاهی، قصد و نیت صاحب سخن در شکل دهی معنای آن سهمی ندارد. معنای متن واقعیتی قائم به متن و مستقل از مولف و وضع تولید خود است که مفسر و خواننده متن آن را می فهمند. البته در باب استقلا معنایی متن نیز مناقشات زیادی تا به حال وجود داشته است که هر یک از مناقشات به جنبه خاصی از آن توجه کرده اند. یکی از این مناقشات موضوع مقاله حاضر است که قصد دارد هرمنوتیک ادبی متن محور ریکور را از منظر کاربرد آن برای تفسیر رمان سیاسی بنگرد. بنابراین در این مقاله مفاهیم سیاسی موجود در یک رمان سیاسی مهم هستند، مفاهیمی مثل قدرت، اقتدار، و... که می توانند مدل متن محور ریکور را مدلی شکننده سازد، چرا که کار ریکور چارچوبی را برای تفسیر متون سیاسی، به طور عام، و رمان سیاسی، به طور خاص، واسطه تمرکزش بر معنا (استقلال متن از نویسنده و شرایط تاریخی– اجتماعی) ارایه نمی دهد.
خوانشی زیباشناسانه از مرگ در شاهنامه فردوسی (مرگ سیاوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با بررسی زیبا شناسانه مرگ یکی از شخصیتهای حماسه فردوسی، گوشه ای از قابلیت پویایی و تأویل این اثر را به تصویر بکشد. بنیاد اسطورهای- تاریخی متون حماسی در ظاهر، آنان را به سوی تفسیر ناپذیری سوق میدهد حالی که بافت داستانهای شاهنامه به گونهای است که متن را کاملاً تاویلی مینماید. حماسه فردوسی بافتی پارادوکسی دارد: از سویی درآن نشانه هایی است که به نحوی اساسی اصیل و واقعی همچون مشخصههایی منسجم و متناسب و نظام مند موجودیت دارند و از سوی دیگر، تاویل و تفسیر در آن متوقف نمیشود و کاملاً بافت زدا و معناساز و سرشار از ابهام است و پیوسته میکوشد فاقد بافت قطعی باقی بماند؛ غیر تاریخی و غیرمکانی جلوه کند و برخود جاودانگی ببخشد. گزینش مرگ سیاوش و جلوه زیبا شناسانهی مرگ این قهرمان حماسی مناسبتی است در بیان ویژگی شگرف حماسه فردوسی که با وجود گرایش به ساختار پیوسته،خصلتی ساختگرایانه دارد.
غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی
حوزه های تخصصی:
"غزل فارسی یکی از قالب های اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونه های مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تاملات و تحقیقات تازه تر دعوت می کند. در این نوشتار ابتدا تعریفی تازه از شعر و غزل روایی عرضه، و انواع مختلف آن با دو رویکرد صوری ساختاری و محتوایی معنایی (انواع ادبی قدیم) بازشناسی و تقسیم بندی شده است. در بخش دیگر نوشتار، درباره خاستگاه غزل فارسی و آرای مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق یافته های این تحقیق که با شواهدی از شعر فارسی مستند و موید گشته، خاستگاه غزل روایی با دو رویکرد تغزلی و غزلی قابل بررسی است و انواع مختلف آن را می توان بر اساس ساختار (با سه گونه حکایت، گفت و گو، و توصیف) و محتوا (با محتواهایی چون اجتماعی، تاریخی، عرفانی معرفتی، سوگنامه، مژده نامه، سفرنامه، سرگذشت و... که زیر مجموعه ساختار حکایت جای می گیرند) تقسیم بندی و معرفی کرد. در انتهای نوشتار نیز به فواید یا کارکردهای غزل روایی (مثل انسجام ساختاری شعر، آسان یابی مضامین و ارتباط بهتر با مخاطب، نمایشی شدن، و لذت بخشی) اشاراتی شده است.
"
بازبینی داستان شیر و گاو در کتاب کلیله و دمنه از منظر حقوق کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی مجموعه ای از ذخایر فکری و فرهنگی ملتها و بازتاب اندیشه ها و عقاید و آمال آنهاست که در هر عصر و دوره ای متأثّر از جامعه و مردم و نیازهای آنان است. مسائل بسیاری همچون جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد، سیاست، نمودهای فرهنگی و اجتماعی و حقوق در ادبیات نهفته است؛ بنابراین در شناخت ملّت ها ناگزیر از آشنایی با ادبیات آنها هستیم. مباحث حقوقی و مفاهیم و اصطلاحات وابسته به آن از جمله مسائلی است که در این متون برجستگی خاصی دارد و تاکنون کمتر به آن توجه شده است. در این مقاله تلاش نگارندگان آنست که باب شیر و گاو و با بازجست کار دمنه را به لحاظ حقوق کیفری که خود یکی از شاخه های اصلی علم حقوق است، بررسی کنند؛ زیرا پدیده جرم و مجرم در این دو باب پررنگ تر جلوه گر شده است. جرم و مجرم، انواع مجازات و اهداف آن و مباحث مربوط به عدالت کیفری همچون شهادت، تحقیقات قضایی و تأثیرپذیری قاضی در این مقاله مطرح شده است. در هر مورد سعی بر آنست که مباحث طرح شده در مقایسه با حقوق جزای اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این تحقیق مبین آنست که با تأمّل و توغّل در متون ادبی می توان به نقطه تلاقی در ادبیات و مباحث حقوقی دست یافت تا در نتیجه ادبیات و محتوای پربار و ارزشمند آن در جهت غنای قوانین و مقرّرات حقوقی و به عنوان عاملی مؤثّر در پیشگیری از جرایم و اصلاح فرد و سلامت جامعه به کار رود.
وجوه مشترک تعلیم و تربیت در آثار أوحدی مراغه ای و سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شرح حال شیخ رکن الدین یا أوحدالدین مراغی را که در حدود سال670 هجری در مراغه متولد شده و در 738 ه.ق /1377 م در همان شهر درگذشته است می خوانیم و از آثار او ((جام جم)) و دیوان اشعار و مثنوی ده نامه یا((منطق العشاق)) است‘و مثنوی((جام جم)) او یکی از شاهکارهای ارجمند ادب فارسی در اخلاقیات و علوم اجتماعی و عرفان است . و دیدگاه تعلیم و تربیت أوحدی و وجوه مشترک تعلیم و تربیت در آثار سعدی و اوحدی مقایسه شده است. اوحدی‘دادگری را از شرایط مهم شاهی و فرمانروایی و حکومت بی عدالت را ناپایدار میداند و آه دل مظلومان را بر حکمران عادل بی اثر می پندارد و شاه عادل را که با علم دادگری کند سایه پروردگار دانسته که رعیت در پناه او باید آرامش وقرار داشته باشند . اما سعدی در ((بوستان))در((عدل و تدبیر ورای))مطلب را از زبان انوشیروان به هرمز به گونه غیر مستقیم نقل میکند و عدالت را از رعایت حال درویش شروع و پس از آن به نیازمندان و غریبان و رعیت ودیگر طبقات اجتماعی می پردازد. مراغه ای در تکبر و سبک سری شنونده را به نرم رفتاری و دور بودن از صفات لاابالی گری فرامیخواند و میگوید تو چه میدانی که چقدر زندگی خواهی کرد. پس چرا گوش به سخنان ناخلف میدهی؟ و میگوید: ((کمتر شنیده ام که مرد فروتن و نرم رفتار از خوی خویش خسته شود. به نظر مراغه ای زن مستور ((شمع خانه)) و ((زن گستاخ)) آفت زمانه است ‘زن پارسا مرد را سرافراز و زن ناپارسا ‘ مرد را بر زمین می اندازد . اما سعدی ویژگیهای زن خوب و همدم و یار یکدل بودن وی با مرد خویش را نیکوتر بیان میکند.
بررسی ضرب المثل های فارسی در دو سطح واژگانی و نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها، در کنار کنایات، اصطلاحات، زبانزدها و واژگان، از جمله مواد و مصالح زبانی به شمار می روند که غنای هر زبان به کمیت و کیفیت همین مواد بستگی دارد. در این مقاله مولف می کوشد پس از طرح موضوع و تعریف مثل، این گونه زبانی را در دو سطح واژگانی و نحوی بررسی نماید. در سطح واژگانی، واژگان امثال از چند زاویه بررسی می شوند: 1 میزان کاربرد واژگان بیگانه، عامیانه و شکسته با تکیه بر نمونه گیری از کتاب های امثال معروف که معلوم می گردد 4/14 درصد واژگان عربی، 2 درصد عامیانه و کمتر از یک درصد شکسته است. این بررسی ها به صورت مقایسه ای انجام می گیرد تا میزان واژگان یاد شده را در مقایسه با نثر معیار و مواد دیگر ادب شفاهی چون افسانه ها، لالایی ها، ترانه ها و مثل ها نشان دهد، 2 واژگان ممنوع (حرام) و تابو 75/2درصد از کل واژگان امثال را تشکیل می دهد، 3 در بخش فواید زبانی واژگان مثل نیز به نقش واژگان امثال در ماندگاری واژگان زبان فارسی و مطالعات زبانی اشاره می شود، 4 تغییر و جابه جایی واژگان در محور جانشینی از ویژگی های مثل هاست که علل آن به تفصیل و با نمونه بررسی و تحلیل می شود 5 در سطح نحوی مباحثی مانندنوع جمله های مثلی، اجزای جمله های مثلی و ترتیب و انواع آن ها از نظر فعل، ساختمان و وجه بررسی می شود. در ادامه، حذف اجزای جمله های مثلی در هشت نوع دستوری با ارایه شواهد کافی و دلایل و چگونگی و نوع حذف ها (لفظی و معنوی) می آید ودر پایان گونه های نوشتاری و گفتاری در مثل ها بیان می شود. 6 روش تحقیق توصیفی تحلیلی و به صورت نمونه گیری و مطالعه موردی است. تعداد نمونه ها، پنجاه مثل از پنج منبع مثل مکتوب و به زبان معیار است، بنابراین، ضرب المثل های گویشی در این پژوهش مورد نظر نیست. همچنین برای مقایسه و یا هدف های خاص، نمونه گیری های دیگری نیز انجام داده ایم.
خواجوی کرمانی در آثارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواجو، شاعر معروف قرن هشتم، از خواجگان کرمان است و تخلص او،«خواجو» از همین نسبت گرفته شده است. وی از جوانی با نقاشی، نخلبندی و موسیقی آشنایی جدی داشته است. رابطه او با مشایخ کازرون باید با رابطه خاندان اینجو با آنان مطالعه شود. شعر صوفیانه او از جوهره تصوف کم بهره است و از سطح آشنایی و الفت با معارف صوفیه نمی گذرد. همای و همایون او علاوه بر آن که با خسرو و شیرین نظامی و ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی پیوندهایی دارد، با ورقه و گلشاه عیوقی نیز دارای مشترکاتی است. خواجو از نخستین گویندگانی است که با تضمین شعر دیگران نوعی تخمیس ساخته است. او از معروفترین پیروان نظامی است، و آخرین منظومه اش، گوهرنامه، نشان می دهد که با آثار امیر خسرو دهلوی هم آشنایی داشته است.
شخصیت گودرز در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
نقد کتاب: شاهنامه فردوسی (نقد شاهنامه تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق)
حوزه های تخصصی:
هفت خان پهلوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان گذشتن پهلوان از چند مرحله دشوار و پر خطر برای رسیدن به مقصودی معین، یک بنمایه کهن هندواروپایی است که مضمون یا الگوی هفت/ چند خان نامیده می شود. مبنای اساطیری - آیینیِ این بنمایه، تشرف/ آشناسازی دلاور نوبرنا و اثبات بلوغ پهلوانی اوست. در روایات پهلوانیِ ایران غیر از رستم و اسفندیار در شاهنامه، یلانی چون فرامرز، شهریار، همای، رستم (برای بار دوم)، بهمن، سام، جمشید و جهان بخش نیز از چند (پنج، شش، هفت و ده) خان می گذرند. این مضمون در داستانهای غیر ایرانی- بویژه اساطیر و حماسه های یونانی- هم شواهد متعددی دارد.
استفاده از عناصر اساطیری و عجایب المخلوقات افسانه ای در کنار سختیها و بلایای زمانِ ایجاد و رواج این داستانها به عنوان موانع و دشواریهای هر خان، وجود دو یا سه راه در برابر پهلوان، بودن راهنما و همراه برای دلاور در مسیر چند خان و قرار گرفتن اژدها در منزل سوم از نکته های درخور ذکر روایات ایرانی هفت/ چند خان است.
وجه اشتراک هفت خان حماسه با هفت وادی سلوک و هفت مرحله مهری عبور از آزمونها و دشوارییهایی برای نشان دادن کمال و دستیابی به هدف یا مقامی والاست و این هر سه را باید بازتابهای جداگانه یک مضمون دیرین- بدون تاکید بر ارتباطی از گونه تاثیر و تاثر میان آنها- دانست.
نکته دیگر اینکه املای سنتیِ هفت خان در گذشته ادبی و فرهنگی ایران غالبا هفت «خوان» بوده و محتملا خود فردوسی نیز ترکیب را به همین صورت نوشته است لیکن به دلایلی وجه هفت «خان» درست است و بیرون از متن انتقادی شاهنامه آن را باید هفت «خان» نوشت
مروری بر داستان نویسی معاصر عرب
حوزه های تخصصی:
تحلیل تطبیقی درونمایه های مقاومت در اشعار «سمیح القاسم»، «حسن حسینی» و «قیصر امین پور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت چهره ای انسانی و جهانی دارد و تلاش های یک نسل مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت های خود از چنگال تجاوزگران به حریم ارزش های ملی و انسانی به پا خاسته است، برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم می کند. حوادثی مانند اشغال فلسطین و حملة عراق به ایران، باعث آفرینش آثاری یگانه در حوزة ادبیات مقاومت ملل شد. آثار شاعر مقاومت فلسطین، «سمیح القاسم» و شاعران دفاع مقدّس ایران، «حسن حسینی» و «قیصر امین پور» میراثی ارزشمند در عرصة شعر مقاومت دو سرزمین است.
پژوهش حاضر بر آن است به بررسی همسانی ها و تفاوت های شعر مقاومت دو سرزمین با اتکاء بر آثار شاعران مورد نظر بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که احساس تعلق به سرزمین، دفع تجاوز و اشغال خارجی از عوامل اصلی بروز عناصر مقاومت در شعر سمیح، حسینی و امین پور هستند. سرزمین، جنگ زدگان، قیام علیه متجاوز، انگیزه های دینی و قومی مبارزه، شهادت، دشمن، آرمان گرایی و اعتراض به نادیده گرفتنِ ارزش های جریان مقاومت از مهم ترین درونمایه های اشعار شاعران مورد نظر به شمار می روند.
ساخت ماضی اخباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، سیر تاریخی ساخت زمان ماضی اخباری مورد بررسی دقیق قرار گرفته و نشان داده شده است که از حدود سه هزار سال پیش تا کنون گویندگان زبان فارسی برای نشان دادن عملی که در گذشته اتفاق می افتاده است ، از چه روشی استفاده می کرده اند . با مثالهایی که در این مقاله از زبانهای فارسی باستان ، فارسی میانه و فارسی نو آورده شده ، می توان دریافت که ساخت این زمان در دوره های سه گانه زبان فارسی صورت ثابتی نداشته و در هر دوره تغییرات خاصی را به خود پذیرفته است .
اسطوره و شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که خالق اسطوره ذهن آفریننده انسان و خالق ادبیات، عالم ذهنی شاعر و نویسنده است، میتوان اسطوره و ادبیات را دارای خاستگاه مشترکی دانست . شعر معاصر فارسی به عنوان یکی از جلوههای ادبی علاوه بر این خاستگاه مشترک، نمود دیگری از پیوند با اسطوره را در خود جای داد که در این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است.
مقایسه سبکی منشآت قائم مقام و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان پیروان سعدی تنها کسی که در پیروی از شیوه نگارش وی در گلستان گوی توفیق را از همگان ربود، قائم مقام فراهانی، نویسنده منشآت است که با درک روح زبان سعدی و رمز و راز آن،- تأثّر و نه تقلید- توانست نثری زیبا، روان، آهنگین و در عین حال استوار بیافریند. او راز ماندگاری و کهنه نشدن انشای گلستان؛ یعنی برخورداری از ارزش های گوناگون ادبی از قبیل: سادگی بیان، پرمایگی، خوش آهنگی، لطف سخن، بهره مندی هنرمندانه از زبان زنده، پر تحرّک و طبیعت آمیز را دریافت. از وجوه مشترک سعدی و قائم مقام می توان به استفاده به دور از تصنّع از زیورهای کلامی از قبیل سجع، ترصیع و موازنه و نیز بهره برداری از آیات و احادیث و استفاده بجا از اشعار و امثال و زبان زنده و پرتحرّک اشاره کرد. مقاله حاضر با مقایسه سبک شناسانه منشآت قائم مقام و گلستان سعدی در صدد تبیین وجود اشتراک آن دو و نشان دادن میزان توفیق قائم مقام در پیروی از سعدی است.