فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
ما گل های خندانیم، فرزندان ایرانیم: جستاری پیرامون شعر کودک در ایران
حوزه های تخصصی:
مبانی سبکشناسی شعر
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
در سبکشناسی شعر سه عنصر سبک، شعر و، به تبع آن، زبان مندرج است. این هر سه مفاهیمی سیّال و دستخوش تحوّلاند. نوآوری در سبک با انتخاب یا هنجارگریزی و یا هر دو مقارنه دارد. لذا مطالعه سبکی باید مسبوق به آگاهی از هنجار و کدهای پیشینی یا دستگاه وسایل باشد؛ یعنی نخست باید دید که شاعر در کدام چارچوب زبانی و سنّتی جای گرفته، کدام امکانات زبانی و بیانی و ساختاری در دسترس اوست تا سپس بازشناخت که از این امکانات چه عناصری را برگزیده، در آنها چه تصرّفاتی کرده و نقش این تصرّفات در پیام او چیست. در این نوشتار، ضمن تأکید بر ثابت ماندن مفهوم سبک به رغم تحوّل و تطوّر آن، از مباحثی چون مفاهیم مربوط به سبک، بازشناسی عناصر سبکی، سبکشناسی علمی، رابطه مکتب و سبک، نسبت میان سبک و ذهنیّت؛ نقش سبکشناسی در مطالعه زبان ادبی؛ سبک جمعی و سبک شخصی و سبک به عنوان ابزار فردیّتساز گفتوگو میشود. هدف از این مقاله تأمّلاتی درباره مبانی سبکشناسی شعر با در نظر داشتن تازهترین نظریات مربوط به آن است.
قصه های عامیانه در عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
نقش ارجاع شخصی و اشاره ای در انسجام شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط جمله های هر متن با یکدیگر در دریافت مفهوم نهایی آن نقش اساسی دارد. به همین دلیل برخی از نظریه های زبانشناسی بخش مهمی از نظریه خود را به تحلیل این ارتباط اختصاص می دهند. یکی از این نظریه ها نظریه نقشگرای هالیدی است. وی در این نظریه ارتباط معنایی، لفظی، نحوی و منطقی جمله های هر متن را با یکدیگر انسجام نامیده است. از این دیدگاه انسجام عواملی دارد که عبارت است از: 1) ارجاع 2) جایگزینی و حذف 3) انسجام واژگانی 4) ربط. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع، می پردازند. ارجاع رابطه ای است که طی آن تعبیر یکی از طرفین ارجاع، یعنی عنصر پیش انگار بر اساس ویژگیهای معنایی آن عنصر انجام نمی شود، بلکه برای این منظور به طرف دیگر رابطه، یعنی مرجع، رجوع می شود. ارجاع سه گونه دارد: شخصی، اشاره ای و مقایسه ای. در این مقاله تنها به انواع شخصی و اشاره ای آن پرداخته می شود. ارجاع شخصی به مقوله شخص ارجاع می دهد. ارجاع اشاره ای به محل و میزان نزدیکی یا دوری اشاره می کند. ارجاع شخصی در زبان فارسی شامل ضمایر شخصی و اختصاصی است و ارجاع اشاره ای شامل ضمیر اشاره و قیدهای اشاره ای است.
فواید و قواعد ساده نویسی
حوزه های تخصصی:
نمودهای رمانتیسم در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتسیم از جمله مکتبهایی است که در قرن هجده با شعار بیان آزاد احساسات فردی، بازگشت به طبیعت، بدوی گرایی، نگرش تخیّلی و... در مقابل تفکر خردگرای کلاسیسم به پا خاست. نفثه المصدور به عنوان متنی تاریخی- ادبی همانندیهای ویژه ای با اصول و مبانی رمانتیسم دارد و همین مسأله زمینه بررسی نقدی رمانتیسم را با توجه به ویژگیهای سبکی در این اثر فراهم می آورد. به لحاظ معنایی وجود عواملی مانند توجه به احساسات شخصی و بیان آزاد آنها، نگاه کشف و شهودی به طبیعت، اتکا به تخیّل ثانویه در توصیف امور بیرونی، ترسیم آرمانشهر و عوامل زبانی ای از؛ جمله برجسته کردن جنبه ادبیت متن با استفاده از تمهیدات ادبی ای چون تشبیه، استعاره، تضمین و...، توصیفات مکرّر و طولانی و نمادپردازی؛ از جمله مواردی هستند که به نفثه المصدور، سبکی رمانتیک بخشیده است. این مقاله درصدد نیست تا با نگاهی اثبات گرا، اندیشه ای خاص را به یک متن تزریق کند؛ بلکه در پی آن است تا ضمن برشمردن ویژگیهای مشترک سبکی نقثه المصدور با مکتب رمانتیسم و تکیه همزمان بر ساحت ادبی( درون متنی) و بافت تاریخی (برون متنی) آن جهت بررسی ساز و کار شکل گیری معنا، زمینه ساز نگرشی نو به متنی کلاسیک باشد.
نقد و نظری بر شرح و تصحیح ابیاتی از بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله، شرح و تصحیح ابیاتی از بوستان سعدی به تصحیح و توضیح دکتر غلامحسین یوسفی را ضمن مطابقت با شرح سودی، شرح بوستان دکتر محمدخزائلی، و شرح و گزارش بوستان از دکتر رضا انزابی نژاد سعید قره بگلو، مورد نقد و بررسی قرار داده، سپس نظر خود را در باره شرح ابیات و ضبط برخی واژه ها بیان می کند.
بررسی آیین شمنی و سایر جادوها در داستان «رستم و اسفندیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جادو و آیین های مربوط به آن، موضوعی است که همواره از جنبه های گوناگون مورد توجه انسان بوده است. در شاهکارهای ادبی از جمله شاهنامهفردوسی نیز، این موضوع به چشم می خورد. هدف این پژوهش، بررسی جادوها و آیین های جادویی در داستان رستم و اسفندیار است. بدین منظور، کوشیده شده است تا با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ضمن بررسی و تحلیل جادوهای این داستان و آیین های مربوط (مانند آیین شمنی و شمنیسم، جادو درمانی، سلاح جادویی، رویین تنی و شکست طلسم آن و سایر جادوها)، به بررسی تطبیقی این موارد در دنیای واقعی و نیز مقایسه آنها با اساطیر اقوام دیگر پرداخته شود. سپس، علل رویکرد بشر به امور جادویی و ماوراءالطبیعه و همچنین، میزان تاثیر قدرت های جادویی در جاودانگی یا فناپذیری دارندگان چنین قدرت هایی مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل آنکه وجوه مشترکی میان جادوها و آیین های جادویی در این داستان با جامعه ایران باستان و سایر تمدن های باستانی و نیز، شباهت هایی میان اسطوره های داستان با برخی از اساطیر اقوام دیگر به چشم می خورد. دیگر آنکه از عمده ترین دلایل توجه و گرایش بشر به جادو و قدرت های ماورایی و خلق قهرمانان اسطوره ای، غلبه او بر ناتوانی خویش در مقابله با رنج ها و سختی های زندگی و دستیابی به بزرگترین آرزویش، یعنی حیات جاودانه است. همچنین درمی یابیم تحقّق این آرزو حتی در مورد اسطوره های ساخته ذهن بشر نیز علی رغم داشتن قدرت های جادویی و نامیرایی، امکان پذیر نیست و سرانجام آنها شکست و مرگ است.
حکایت های عرفانی و نقش آن ها در گفتمان منثور صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دقیقه اصلی این مقاله تبیین اهمیت و نشان دادن جایگاه حکایت در آثار منثور عرفانی است. از همینرو با اختیار منظری که تصوف را نگاه هنری و جمال شناسانه به الاهیات و دین می داند، یکی از فرم های پربسامد و هنری نثر عرفانی، یعنی «حکایت» بررسی شده است. بعد از تعریف لغوی و اصطلاحی و بیان قواعد اصلی و ویژگی هایش، اهمیت و کارکردهای آن در تصوف خاطر نشان شده و در ادامه بعد از بحث در باب شیوه های مختلف طبقه بندی حکایت های صوفیانه، با استناد به آثار برتر منثور عرفانی تقسیم بندی متفاوتی از این نوع حکایت ها در سه دسته رئالیستی ، خارق العاده و ابداعی ارائه شده است.
ر
تأملی در مجاز، استعاره و تشخیص
حوزه های تخصصی:
جهان بینی سعدی
منبع:
گوهر تیر ۱۳۵۳ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
نقش فلسفه تمثیلی در داستان پردازیهای مولانا در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل در آثار مولانا - بویژه در مثنوی - علاوه بر شیوه بیان، نمایانگر نوعی اندیشه و جهان نگری است. در «فلسفه تمثیلی» مولانا آنچه استفاده از این شیوه را - به عنوان اصلی ترین سبک روایی حکایات - الزامی می کند، لازمه صدور معقول در محسوس است که مفاهیم مجرد و فرامادی را صورتی ملموس و قابل دریافت می بخشد. مولوی بنیادهای نظری این اندیشه را در یکی از مقالات فیه مافیه بیان کرده و در مثنوی به طور عملی این اندیشه را به تصویر کشیده است. این فلسفه تمثیلی که بر ماهیت دوبعدی تمثیل - روساخت روایی و ژرف ساخت فکری - مبتنی است، ساختاری دو وجهی به حکایت می بخشد که یکی نقش ممثل به داستانی و ادبی و دیگری نقش ممثل روحی و فلسفی را بر عهده دارد و در سبک روایی نویسنده، سلب اولویت از برخی ضروریات داستان چون «تعلیق» را به دنبال دارد. در داستانهای مثنوی می بینیم که این دو وجه ساختاری (ممثل و ممثل به) در خط روایی داستان با شکلی که از آن تحت عنوان «مثل گذاری» یاد می کنیم در کنار هم قرار گرفته اند. علاوه بر این، یکی دیگر از جلوه های تمثیل در آثار مولانا، «تفسیر تمثیلی» است که در توصیف بنمایه های رمزی و مضامین پوشیده داستانی به کار می رود و مهمترین کارکرد آن در هر یک از اشکالش، «تعلیم» است.
نقد ادبی: تبلور مضمون شعر در شکل آن (نگاهی به شعر «دریا» سروده شفیعی کدکنی)
حوزه های تخصصی:
توضیح درباره برخی از لغات در دیوان ناصر خسرو
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر راجع به لغات و تعبیراتى که در نواحى یمگان و بدخشان به کار مىرفته و ناصرخسرو تعدادى از این اصطلاحات را در دیوان خود به کار برده، چون: ایدون و ایدون، باغ، بعمدا، بىپیاز، پشین، تابعه، تن آستین، جرم، سین و شین محمّد و.... بحث شده و براى هر کدام توضیحاتى آمده است.
روایت زمان در رمانِِ از شیطان آموخت و سوزاند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شیطان آموخت و سوزاند نوشتة فرخنده آقایی از رمان های برجسته معاصر فارسی است که موفق به دریافت جایزه منتقدان مطبوعات شده است. این اثر، روایتی از زندگی آدم های شهری است. زندگی و وضعیت زن داستان در دنیای شهر، دغدغه اصلی نویسنده را شکل می دهد. استفاده از تکنیک قدیمی، اما جذاب یادداشت های روزانه، و توجه خاصّ به عنصر زمان در روایت، از ویژگیهای درخور توجه این کتاب است. نویسنده با این تمهید هنری، رمان را به سمت یک بافت درخشان فرمی پیش میبرد و زمانی نزدیک به دو سال از زندگی شخصیت اصلی را روایت میکند و به¬خوبی، بیمکانی و بیخانمانی قهرمان داستانش را با این قالب روایی به تصویر میکشد. برجسته سازی زمان، به ویژه انتخاب کانون روایت مناسب، در باورپذیری زندگی سخت شخصیت اصلی داستان و روحیّات او در ذهن مخاطب نقش تعیین کننده دارد. این مقاله به بررسی و تحلیلِ چگونگی روایت و روابط زمانمند آن در این اثر از نظرگاه ژرار ژنت می پردازد و اهمیت به کارگیری عنصر زمان و وابسته ها و هم بسته های آن را به عنوان یکی از بنیان های روایت های مدرنیستی بازمی نماید.
مفهوم تشخیص (اسناد مجازی) از دیدگاه علمای بلاغت
حوزه های تخصصی:
بررسی پدیده نوستالژی در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نوستالژی (حسرت گذشته و غم غربت) را در شاهنامه فردوسی و آثار شهریار بکاود تا از یک سو خصیصه های برجسته مقوله حسرت گذشته و غم غربت را بیابد و سپس ریشه های مفهومی روانی - اجتماعی آن را در آثار دو شاعر بررسی و مقایسه کند و مشخص نماید که علل حسرت گذشته و غم غربت در شعر گذشته (شاهنامه فردوسی) با شعر معاصر (شهریار) تا حدودی متفاوت بوده است و در شاهنامه جنبه ملی داشته اما در آثار شهریار بیشتر ناشی از احساسات شخصی بوده است.
شخصیت و شخصیت پردازی در داستان های کوتاه مجموعه ""العواصف"" جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر شخصیت به عنوان اصلی ترین ساختمایه روایی در هر داستان، نقش به سزایی در روند پردازش پیرنگ و شکل گیری رویدادها و حرکت رو به جلو هر متن روایی دارد. کتاب «العواصف» جبران، در بردارنده داستان هایی کوتاه است که نویسنده در آن، مؤلفه شخصیت و شیوه های پردازش آن را مورد توجه ویژه ای قرار داده است. در پژوهش پیش رو، با هدف مشخص نمودن میزان توانمندی جبران در پرداخت شخصیت های داستانی و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا تعاریف و تقسیم بندی های شخصیت به عنوان بخش تئوری پژوهش ارائه شده است و در ادامه، داستان های این مجموعه در دو ساحت انواع شخصیت ها (ایستا، پویا، جامع و ساده) و شیوه های شخصیت پردازی (توصیف مستقیم و غیر مستقیم: کنش و اکشن، دیالوگ و مونولوگ) مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج جستار پیش رو حکایت از آن دارد که بیشتر شخصیت های این مجموعه از نوع ایستا و ساده اند و در شیوه های شخصیت پردازی، گفتگو و توصیف مستقیم بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است.