فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
151 - 180
حوزه های تخصصی:
از آغازین نمونه های غزلیات عرفانی فارسی تا کنون، ابراز عاشقی و بیان حال های عاشقانه جایگاهی ویژه و نمودی گسترده در مضامین عرفانی داشته است. غزلیات عطار را باید از آغازین نمونه های غزل تلفیقی که مضامین عاشقانه و عارفانه را درهم می آمیزد، به شمار آورد. تئوری پردازی و رمزسازی عرفانی این تلفیق را نیز می توان از درون غزلیات عطار استخراج کرد. مبانی نظری تلفیق عشق و عرفان را بیش از هر چیز باید در باور عرفانی «وحدت وجود» جست وجو کرد. بررسی زبان شناسانه، سبک شناسانه و عرفان پژوهانه مبحث «صورت و معنا» پیوند ساختاری عشق و عرفان را در لایه های مختلف سروده های عطار آشکار می سازد. در این مقاله با پیشینه بررسی معانی و مضامین غزلیات فارسی تا سده هشتم هجری، و بهره گیری از مباحث عرفان نظری، زبان شناسی شناخت گرا، و سبک شناسی ساخت شکنانه با محوریت مبحث «صورت و معنا»، به بررسی ساختار عاشقانه- عارفانه غزلیات عطار و رمزگشایی از زبان سمبولیک ویژه اش در این حوزه پرداخته شد. پژوهش به شیوه کتاب خانه ای، همراه با گردآوری و طبقه بندی استقرایی داده ها، و تحلیل کیفی، تبیینی و اکتشافی بود که به چند نتیجه اصلی انجامید: تبیین روند شکل گیری چند نماد پرکاربرد «زلف»، «روی»، «خط» و «لب» در غزلیات عطار؛ بررسی انتقادی بحث سبک شناسانه «تلفیق عشق و عرفان»؛ و تحلیل جنبه های گوناگون صورت و معنا در زمینه های مختلف زبانی، ادبی و عرفانی.
بررسی نمادها و آیین های تشرف در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های تشرف مناسکی هستند که فرد با گذر از آنها به رشد و بالندگی درونی می رسد و با رهایی از منِ پیشین خود می تواند با شخصیتی پالایش یافته و نگاهی تازه و متعالی به مرحله بعدی حیات خویش قدم بگذارد. داستان خسرو و شیرین به روایت نظامی، بسیاری از نمادها و آیین های تشرف و پاگشایی را به نمایش می گذارد. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است، بر آن است تا به شناسایی و تبیین نمادها و آیین های تشرف قهرمانان در منظومه خسرو و شیرین نظامی بپردازد. بر اساس یافته های تحقیق، انواع مراسم پاگشایی و آشناسازی، مانند نذر و دعا، نام گذاری، پرستاری آیینی، آموزش، سفر، آزمون، ریاضت، خلوت گزینی، شست و شوی آیینی، رازآموزی، تشییع و تدفین و... و مراحل سه گانه آن (گسست، گذار و پیوست) را می توان در مقاطع چهارگانه زندگی (تولد، بلوغ، ازدواج/ پادشاهی و مرگ) دو قهرمان اصلی این داستان (خسرو و شیرین) مشاهده کرد..
خوشه های نمادین شعر آیینی فارسی در دهه نود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد یکی از عناصر معنابخش زبان است که ظرفیت ویژه ی واژگان را در به تصویر کشیدن مفاهیم متعدد و متنوع نشان می دهد. با تأمّل در اشعار سه دهه ی اخیر می توان دریافت که در شعر آیینی، نمادها به صورت زنجیره ای تکرار می شوند و ذهن مخاطب را به سمت معناهای مختلف سوق می دهند؛ بدین ترتیب شبکه ای از معانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد. مقاله پیش رو اشعار آیینی در دهه ی اخیر را از حیث برخورداری از شبکه نمادین بررسی و تحلیل می کند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای است این است که شبکه ی نمادین در شعر آیینی تا چه اندازه گسترده است؟ و دیگر این که این نمادها چه کمکی به شبکه معنایی شعر کرده اند؟ تنوع و گستردگی نمادها در شعر آیینی معاصر را می توان در چند خوشه با عنوان خوشه ی نمادین رنگ، خوشه ی نمادین شهر، خوشه ی نمادین تقویمی، خوشه ی نمادین شخصیت، طبقه بندی کرد. بافت نمادین این اشعار بی تردید در خدمت مفاهیم بلندی چون عدالت اجتماعی، امیدآفرینی، اعتراض به ناراستی ها و نادرستی ها و ارائه ی تصاویر دقیق از زندگی اجتماعی قرار دارند.
نمود صورت های مثالی ازلی در «طریقت نامه» عمادالدین فقیه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
103 - 141
حوزه های تخصصی:
کارل گوستاو یونگ، روانپزشک مشهور سوئیسی، قائل به گونه ای دیگر از ضمیر ناخودآگاه است که مبیّن اندیشه ها و آرزوهای کام نیافته و هراس فردی نبوده، بلکه مخزن گرایش ها و افکاری است که در نزد همه ابناء بشر مشترک هستند. شناخت ضمیر ناخودآگاه که یونگ آن را ناخودآگاه جمعی می نامید، از جمله با مطالعه اسطوره های ملل مختلف میسر می شود که تمایلات و اندیشه های فرا فردی بشر را متجلی می کنند. یونگ با مطالعه گسترده در نظام های اسطوره ای در فرهنگ های گوناگون، مجموعه ای از تصاویر ذهنی جهان شمول را تدوین کرد که در مکتب او با نام کهن الگو مشخص می شوند. تفحص در کهن الگوها نه فقط راهی برای فهم الگوهای عام رفتار بشر، بلکه همچنین شیوه ای برای قرائت نقادانه متون ادبی و آثار هنری است. طریقت نامه عمادالدین فقیه کرمانی از جمله مثنوی های عارفانه قرن هشتم هجری است که از منظر نقد کهن الگویی ارزش پژوهش و مطالعه دارد. در این مقاله قصد داریم صورت های مختلف سنخ های باستانی (کهن الگوها) را در آن مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای با هدف شناخت و بررسی کهن الگوهای اصلی و فرعی طریقت نامه شاعر مذکور صورت گرفته است و در این تحقیق، مشخص گردید که مهم ترین کهن الگوهای به کار رفته در مثنوی طریقت نامه، شامل پیر خرد، نقاب، سایه و نوزایی یا تولد مجدد می شوند.
بررسی خاستگاه های اضطراب اجتماعی در شخصیت های نوجوان رمان «طعم سیب زرد» براساس نظریه داغ ننگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
282 - 309
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی از حساس ترین برهه های زندگی محسوب می شود. موضوع شکل گیری هویت و دغدغه های مربوط به آن، از مسائل مهم این دوره است که هرگونه اختلال در آن، می تواند آثار منفی بلندمدتی بر روان نوجوان داشته باشد؛ به ویژه آنکه قضاوت های دیگران در شکل گیری ساختار هویتی نوجوان نقش دارد. دراین میان وجود نقص های جسمانی و شخصیتی مشهود یا غیرمشهود، می تواند بر قضاوت دیگران و همچنین نگرش نوجوان به هویت خویشتن اثرگذار باشد. اروینگ گافمن جامعه شناس مشهور کانادایی طی نظریه کنش اجتماعی به بررسی انواع نقص ها یا به تعبیر او داغ های ننگ مؤثر بر شخصیت و روابط افراد پرداخته است. از نگاه او هویت افراد از سه راه عیب های جسمانی، اختلال های شخصیتی و تفاوت قومیتی می تواند دچار داغ خوردگی شود. در این وضعیت یا داغ خوردگی فرد از سوی دیگران قابل مشاهده است و یا اینکه نشانی از عیب در ظاهر وجود ندارد. در حالت اول شخص در پی مدیریت اثرات منفی داغ خواهد بود و در حالت دوم اصلی ترین دغدغه، پنهان کردن داغ ننگ است. موقعیتی که پدیدآورنده ترس و اضطراب است. رمان «طعم سیب زرد» از ناصر یوسفی ازجمله رمان های موفق نوجوان است که نویسنده طی آن به موضوع تأثیر داغ های ننگ شخصیتی و قومیتی بر روان شخصیت ها پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است در پی بررسی تأثیر داغ ننگ بر ایجاد اضطراب در شخصیت های اصلی این رمان یعنی «سینا» و «نثار» است که اولی به دلیل نقص های شخصیتی و دومی بر اثر ملیت افغانی اش دچار داغ خوردگی اند. مسئله ای که باعث بروز بحران های جدی و انزوای آنان شده است.
کاربست انگاره جهان های متن در اشعار شیرکو بیکس: رویکرد شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
126 - 158
حوزه های تخصصی:
شعرشناسی شناختی به عنوان یکی از شاخه های مطرح شده در علوم شناختی، به خواننده امکان می دهد تا با کمک ابزارها و عناصر سازنده متن به تحلیل آن بپردازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی عناصر سازنده شعر، گزیده ای از اشعار شیرکو بیکس با عنوان «معروف آقایی شعری موزون و بارانی جوان مرگ شده» از مجموعه «چراکانی سه ر هه له مووت»(چراغ هایی بر فراز قله) می باشد که با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس انگاره جهان های متن ورث (1999) انجام گرفته است. لایه های مختلف شعر شیرکو بیکس که با عزیمت از جهان متن اصلی به جهان های زیرشمول و سپس بازگشت به جهان متن اصلی همراه بود، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهم ترین ویژگی اشعار وی، استفاده از اسامی خاص، استعاره های مفهومی و نیز کاربرد قید به عنوان مهم ترین عناصر جهان ساز در ساخت جهان های زیرشمول و جهان متن می باشد. همچنین، استفاده از فرایندهای ذهنی در ساخت جهان های زیرشمول و استفاده از فرایندهای رابطه ای و مادی در ساخت جهان متن از مهم ترین گزاره های نقش گستر به شمار می روند. یافته ها حاکی از آن است که در گزیده بررسی شده، علت گرایش به خواندن این اشعار در بسامد بالای جهان های زیرشمول آرزو و یکی شدن جهان گفتمان و جهان متن در یکدیگر و از میان برداشته شدن لایه میان آن دو است.
از اقتباس تا بینامتنیت: بررسی مفهوم اقتباس از چشم انداز نظریه بینامتنیت و چند اصطلاح کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
198 - 236
حوزه های تخصصی:
این مقاله که در ذیل تحقیقات کیفی قرار میگیرد، با رویکرد تحلیلی و با هدف تبیین مفهوم اقتباس از منظر نظریه بینامتنیت نوشته شده و به بررسی نظریه بینامتنیت و چند مفهوم کلیدی دیگر پرداخته است. به نظر میرسد آن مفهومی که در هنرهای نمایشی بهعنوان اقتباس مطرح میشود، در واقع یک تمهید و تکنیک و تصور سنتی در باب معنای بر گرفتگی از متون قبلی است که اساساً با نظریه بینامتنیت قابل تبیین است. مفهوم اقتباس بهصورت سنتی بر نوعی همحضوری تأکید دارد و اساساً به یک جنبه از ابعاد گسترده و پیچیده انواع روابط بین متون بهصورتی آشکار تأکید می ورزد. یکی از مهم ترین پیامدهای گسترش نظریه بینامتنیت و به طورکلی نظریه های بینامتنی، انحلال تدریجی مفهوم متن به عنوان یک واحد منسجم و خودمختار معنایی بوده است که به نوبه خود منجر به تغییر تأکید از متن منفرد و مستقل و اسطوره ای به مفهوم جدید از متن شده است. روشی که در آن متون به مقولات و متون دیگری مرتبط می شوند. بنابراین، تبیین ماهیت اقتباس و مناسبت آن با نظریه بینامتنیت مستلزم آشنایی ما با چند مفهوم نظری مهم است که ذیل نظریه ابرمتنیت توسط ژنت مطرح شده است که در این مقاله به بررسی آنها پرداختهایم.
مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بررسی مناسبات خانوادگی مولانا از خلال مکتوبات از این جهت حایز اهمّیّت است که به عنوان سندی به جای مانده از زندگی مولانا و مردم زمانه وی شایسته پژوهش هستند و ادب دوستان را با گوشه های ناشناخته ای از زندگی شخصی او آشنا می سازد. این امر با بهره گیری از سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی میسّر می شود؛ زیرا سبک شناسی با رویکرد زبان شناختی می تواند با بررسی لایه های زبانی یک اثر، ویژگی ها و زوایای پنهان آن را کشف کند و به ذهن و دنیای نویسنده آن راه یابد. از این رو، در جستارِ پیشِ رو از سبک شناسی لایه ای که بر کشف لایه های پنهان متن تأکید دارد – با تأکید بر لایه کاربردشناسی- بهره می گیریم و با روش توصیفی- تحلیلی و آماری در پی پاسخ به این پرسش هستیم که هریک از نامه های مولانا خطاب به افراد خانواده چه نوع مناسباتی را آشکار می سازد؟ دستاوردهای این پژوهش گویای احترام ویژه مولانا نسبت به عروس ولی روابط نه چندان صمیمانه مولانا با فرزند دوم است.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
281 - 323
حوزه های تخصصی:
دیوان جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اصفهانی تاکنون سه مرتبه تصحیح شده است. هر یک از تصحیح ها علاوه بر نقاط قوت، ضعف هایی دارد. این مسئله، سبب طرح این پرسش است که ضرورت تصحیح دیوان جمال الدین عبدالرزاق چیست؟ تصحیح های پیشین، بر اساس تعداد نسخه های محدود، بی نام و نشان یا بدون تاریخ انجام شده است. همین مسئله باعث شده اشعار دیگر شاعران به نام جمال الدین عبدالرزاق ثبت شود. بنابراین، لازم است تا اشعار دیوان او از میان نسخه های خطی که به وی منسوب است شناسایی شود. برای تبیین ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین عبدالرزاق با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا نسخ مربوط به وی شناسایی و معرفی شد، سپس بر اساس 27 نسخه خطی، فهرست محتوایی اشعار او تهیه و سرانجام بر اساس فهرست محتوایی، تصحیح ادیب نیشابوری، وحید دستگردی و حمیدرضا قانونی نقد شد. سپس، گفته شد تصحیح های سه گانه از دیوان عبدالرزاق اصفهانی چه نقص هایی دارد. سرانجام، با ارائه دلایل علمی از جمله نبود یا نقص نسخه بدل، ارائه نکردن شناسنامه ای از نسخه های استفاده شده، جداسازی یک شعر از یک بدنه و ارائه آن در دو قالب مجزا، تکرار یک شعر در دیوان، اشتباه در شناخت نسخه، آوردن شعر شاعران دیگر، ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی بیان شد.
نگاهی به لغزش ها و خطاهای موجود در دیوان سیف اسفرنگی تصحیح فرزاد جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
457 - 483
حوزه های تخصصی:
سیف الدین اسفرنگی از شاعران اواخر سده ششم و اواسط سده هفتم ه.ق است. تنها اثری که از این شاعر برجای مانده دیوان اوست. دیوان اسفرنگی نخست بار در سال 1357ش در پاکستان تصحیح و چاپ سنگی شده است. این دیوان در سال 1396 توسط فرزاد جعفری تصحیح شد؛ نسخه های چندی از این اثر در دست است که می توان به نسخه های کتابخانه عمومی دولتی روسیه،نسخه کتابخانه گنج بخش پاکستان، دستنویس کتابخانه طوپقاپوسرای ترکیه، دستنویس کتابخانه سپهسالار و ... اشاره کرد. جعفری از میان نسخ، نسخه کتابخانه دولتی روسیه(A )را نسخه اساس برگزیده و از دیگر نسخه ها نیز در تصحیح بهره برده است. با این که تصحیحی که ارائه شده علمی و منتقدانه است ولی خطاها و لغزش هایی در آن دیده می شود و در پاره ای موارد بی دقتی در تصحیح آشکار است. مقاله حاضر تلاش دارد به روش علمی و انتقادی برخی از این خطاها و لغزش ها را آشکار کرده و تصحیح نماید.
ارزش های نسب شناسی خِرد نباتی و رُستن «گیاه کین» در شاهنامه بر مبنای نقد کهن الگویی (مورد کاوی: اسطوره سیاوش و کیخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
133 - 154
حوزه های تخصصی:
رویکرد نقد اسطوره ای، اسطوره شناختی یا کهن الگویی، رویکردی میان رشته ای است که بستری انسان شناختی دارد. کاربرد روش نقد کهن الگویی در بررسی و نقد آثار کلاسیک ادب پارسی به دلیل وجود ژرف ساخت کهن الگویی و شالوده های عمیق اساطیری در آثار حماسی و پیش تاریخی بودن خاستگاه اسطوره ها در شاهنامه فردوسی و برخی آثار حماسی دیگر بسیار پررنگ است. غلبه نقش ناخودآگاه جمعی در این خزائن سترگ اسطوره ای و عرفانی، بن مایه هایی چون تکرار رفتارهای کیهانی، آیین ها، خدایان و عناصر فرا طبیعی، همه و همه به ویژه شاهنامه را متنی مستعد برای واکاوی عناصر کهن الگویی ساخته است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ارتباط کهن الگویی گیاه و انسان در اساطیر با تکیه به داستان سیاوش و کیخسرو می باشد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از نقد کهن الگویی از منظر یونگ به واکاوی رموز کهن الگویی و نقد اسطوره ای ارزش های نسب شناسی خِرد نباتی با محوریت داستان سیاوش می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که «گیاه کین» که از خون سیاوش می روید نمادی از کهن الگوی خرد و تبار گیاهی بشر است که در وجود کیخسرو تجلّی می یابد.
مقاله ی کوتاه: واحد شمارش بخشهای شش گانه ی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
177 - 194
حوزه های تخصصی:
کتاب مثنوی مولوی یکی از آثار عرفانی است که امروزه بخش های شش گانه اش را با تعبیر دفتر از هم بازمی شناسیم. در این پژوهش این نکته بررسی می شود که واحد شمارش این بخش ها در دوره ی مولوی و در نظر شارحان مثنوی، به ترتیب تاریخی چه بوده است؟ آیا از همان آغاز واحد شمارش بخش های مثنوی، دفتر بوده است یا مولانا و نزدیکانش غیر از بخش بندی کتاب به صورت مشهور امروزی از تعابیر دیگر استفاده می کرده اند. بررسی سیر تاریخی نشان می دهد که مولوی خود از تعابیر مختلفی ازجمله مثنوی و دفتر و... برای نامیدن بخش های شش گانه استفاده کرده و نکته ی قابل توجّه این است که شاعر خود بخش های شش گانه را با یک نام خطاب نکرده است. نزدیکان و مریدان مولوی هم تعبیری واحد برای اشاره به بخش های شش گانه ی کتاب نداشته اند؛ امّا قراینی در متون مربوط به زندگی مولوی هست که نشان می دهد برای اشاره به بخش های مثنوی معنوی، به تبعیّت از مولانا از تعبیر مثنوی استفاده می کرده اند. سپهسالار و افلاکی اصطلاح مثنویات را برای اشاره به بخش های مثنوی به کار برده اند. با توجّه به جمع بستن واژه ی مثنوی در مقام اشاره به بخش های مثنوی، این نکته بر ما روشن می شود که این واژه در نزد نزدیکان مولوی به منزله ی اصطلاحی خاص برای نامیدن بخش های شش گانه ی مثنوی بوده است. شارحان مثنوی هم اتفاق نظری درباره ی نامیدن بخش های مثنوی معنوی ندارند. از قرن یازدهم به بعد تعبیر عامّ دفتر به عنوان تعبیری خاصّ برای شمارش بخش های مثنوی به کار رفته است، همچنان که نام عامّ مثنوی که نام یکی از قالب های شعر فارسی است، خاصّ کتاب مولوی شده است.
مفهوم شناسی واژۀ «هنر» در متون منظوم سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
55 - 82
حوزه های تخصصی:
معنی شناسی مفهومی نظریّه ای در دانش معنی شناسی است که بیشتر، معانی و مفاهیم واحد های واژگانی زبان را بررسی می کند. بنیاد های نظریّه معنی شناسی مفهومی و چگونگی بهره گیریِ کاربردیاز آن نیازمند پژوهش های نوینی است. بررسی مفاهیم واژه ها بر پایه مؤلّفه های معناییِ برآمده از آن ها را در معنی شناسی مفهومی تحلیل مؤلّفه ای می گویند.مفهوم هنر از بنیادی ترین مفاهیم فلسفی در گذار زمان بوده و موضوعدانش زیبایی شناسی است. مطالعه مفهوم هنر در زبان فارسی نیز برآمده از گفتمان جهانی هنر بوده و مفهوم هنر در زبان و ادبیّات فارسی چنان که باید، بررسی نشده است. در این پژوهش مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی با رویکرد تحلیل مؤلّفه ای بازنموده شده است. پس از نشان دادن روابط مفهومی تنیده شده میان واژه هنر و بافت گسترده تر اشعار، همه مؤلّفه های معناییِ برآمده از مفهوم هنر تبیین و دسته بندی شده است. با دسته بندیاین مؤلّفه های معنایی در سطح معنایی کلان تر، دوازده حوزه معنایی برای مفهوم هنر در متون منظوم سبک خراسانی نمایان شده است. حوزه های معنایی مدح، زیبایی شناسی، جنگ، زبان ادبی، صناعت، حکمت عملی، جانور-شناسی، اخلاق و خُلق و خوی، دین، نقد اجتماعی، نقد ادبی و عشق به ترتیبِ فراوانیِ مؤلّفه هایِ زیر شمول آن ها، حوزه هایی هستند که در متون منظوم سبک خراسانی برای مفهوم هنرشناسانده شده اند. تدقیق در این حوزه های معنایی و سازه های معنایی آن ها نشان می دهد که نسبت های معنا داری میان حوزه های معنایی مفهوم هنر در نظم سبک خراسانی و ویژگی های سبکی مسلّط بر سروده های سبک خراسانی دیده می شود. همچنین با بررسی این حوزه ها و مؤلّفه های معنایی برسازنده آن ها دانسته می شود که بر خلاف پیش فرض ها، مفهوم هنر در سروده های شاعران سبک خراسانی مفهومی پویا، با دلالت های متنوّع و گاهی متفاوت بوده و چکیده ای از مفاهیم هنر در تاریخ زیبایی شناسی در متون منظوم سبک خراسانی فرونشسته است.
بررسی برخی علل و زمینه های تغییر تخلص شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
5 - 27
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ادب فارسی، مخاطبانِ گونه گونِ شعر فارسی و حتی مردمِ هم روزگارِ شاعران قدیم و جدید، غالباً نامِ درست و کامل بسیاری شاعران را نمی دانسته اند و بیشتر، آن ها را بر اساس نامِ هنری و یا تخلص شعری شان می شناخته اند؛ بنابراین شاعران همواره در انتخاب تخلص، دقت و وسواس بسیاری به خرج می داده اند تا زیباترین و سازگارترین تخلص را برای خویشتن برگزینند. به همین سبب است که برخی شاعران بعد از مدتی درمی یافته اند که بنا به علل مختلف، نیاز است تخلص خود را تغییر دهند. باید در نظر داشت که «تغییر» آن هم از نوع «تخلص» تأثیری شگرف در تکوین و تداوم حیات شعری شاعران داشته است؛ یعنی وقتی که شاعری با تخلص قدیم، نامی برای خود دست وپا کرده بود و آن تخلص بر شعرهای وی نیز خوش نشسته بود، احتمال داشت با تغییرِ آن، ادامه حیات شعری خود را دچار چالش های سخت و دشوار نماید. در این جُستار، برخی دلایل تغییر تخلص شاعران به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده است و نشان داده شده که تغییر تخلص شاعران، به عنوان یک سنّت ادبی، تحت تأثیر شاخصه های سیاسی، اجتماعی، ادبی، فردی و غیره صورت پذیرفته است. دراین بین، برخی شاعران ضمن انتخاب تخلص جدید، تخلص قبلی خود را نیز رها نکرده اند و بعضی دیگر، تخلص جدید را در سروده های قبلی جایگزین تخلص قدیم کرده اند و گروهی دیگر، پایبندی چندان به تخلص جدید هم نداشته اند؛ گاه به تخلص قبلی بازگشته اند و گاه تخلص های تازه و تازه تر را آزموده اند که همه این موارد را می توان در خصوص هر شاعر به صورت جداگانه بررسی کرد.
قهرمان سازی اساطیری در شعر شاعران نسل اول انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ تحمیلی رژیم متجاوز عراق علیه ایران بسترساز حوادث بسیار تأثیرگذاری در تاریخ فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران شد که ابعاد مختلف این موضوع در مسائل گوناگون ازجمله شعر و ادبیات بازتاب یافت و شاعران و هنرمندان انقلابی را به سرودن اشعار و پدید آوردن آثار هنری ارزشمند و ماندگار ترغیب کرد. هدف پژوهش پیش رو تحلیل و واکاوی پیوند فکری و درونی اساطیر ملّی و دینی در شعر شاعران نسل اول انقلاب است. روش این پژوهش که رهیافتی توصیفی - تحلیلی است، برمبنای مطالعات کتابخانه ای، شیوه سندکاوی با بهره گیری از مجموعه شاعران نسل اول انقلاب اسلامی صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شاعران انقلابی به ویژه پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با رویکرد اساطیری به مقوله دفاع مقدس از نمادهای اسطوره ای ملّی و مذهبی ازجمله رستم، آرش، کاوه، ضحاک و نیز توجه به قیام امام حسین (ع) و عاشورا، جان فشانی عاشقانه اسماعیل ذبیح الله، اشاره به داستان خیبر و اسطوره امام علی (ع)، حضرت عباس و... بهره گرفته اند و سعی در ترغیب، تشویق و ستایش قهرمانان و دلاورمردان جبهه های نبرد حق علیه باطل داشته اند. پیوند این اساطیر در شعر آنان علاوه بر کارکرد زیبایی شناسی، ابزاری مناسب در جهت تشریح اهداف آرمانی و رسالت شعر در جذب، ترغیب و تهییج و ایجاد انگیزه در مخاطبان با هدف ایجاد بستری مناسب برای بازنمود قهرمانان ملی و مذهبی در این حوزه بوده است.
خوانشی نو از مخاطبان سعدی (با محوریت غزلیات) در عصر تجدد با رویکرد واکنش خواننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 145
حوزه های تخصصی:
دگرگونی ها و بازتاب آن ها در ابعاد مختلف یک جامعه، مانند چرخ دنده های یک سیستم هم زمان به موازات هم پیش می روند. از دیرباز تحولات سیاسی و اجتماعی در سطح اجتماع کمابیش در فرهنگ و ادب آن جامعه بازتاب داشته است. عصر تجدد که در ایران از دوران مشروطیت (عصر بیداری) آغاز شده بود، علاوه بر عرصه سیاسی و حاکمیت وقت، در ادبیات ایران آن روزگار هم نمود داشت. برخی شاعران که خود را متعهد می دانستند و نسبت به مشکلات، کاستی ها و مسائل روز بی اعتنا نبودند؛ خواهان نوآوری های نظام مند و تأثیرگذار در سیر تجدد ادبی ایران بودند. این شاعران افق های تازه ای را که برای مخاطبان این دوره گشوده شده بود، می شناختند و به دلیل ناهم خوانی های موجود در ادبیات قدیم با این دیدگاه های نو، معتقد به تحول و تجدد ادبی بودند. در دوران تجدد، سعدی (آثار سعدی) را نماینده تام و تمام ادبیات کهن فارسی می دانستند؛ ازاین رو حجم زیادی از حمله ها و جبهه گیری ها را در مقابله با آثار و افکار او مشاهده می کنیم. در این جستار با استفاده از مؤلفه افق انتظار هانس رابرت یاوس که یکی از مؤسسان مکتب نقد خواننده مدار است، به تحلیل دلیل این واکنش ها نسبت به آثار و افکار سعدی پرداخته ایم. حاصل آنکه در هر دوره ای افق انتظارات مخاطبان با توجه به شرایط موجود در جامعه تغییر می کند و مهم ترین دلیل انزوای ادبی آثار سعدی (غزلیات) در عصر تجدد، همین عدم انطباق افق انتظارات مخاطبان با آثار و افکار سعدی است.
نقد منظوم در بین منتقدان شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۱۲۶-۸۹
حوزه های تخصصی:
موضوع نقد ادبی در شبه قاره از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است و منتقدان بسیاری به نوشتن نقد به برخی آثار اعم از نظم و نثر پرداخته اند. بسیاری از منتقدان و آثارشان معرفی و یا حتی منتشر شده اند، اما برخی همچنان به صورت خطی در کتابخانه های مختلف نگهداری می شوند. عموماً نقدهای نوشته شده به صورت نثر هستند، ولی در لابه لای آثار موجود نقدهایی نیز به صورت منظوم نوشته شده که در نوع خود جالب توجّه است. شیدای فتحپوری، منیر لاهوری و عبدالباقی صهبایی از منتقدان برجسته شبه قاره هستند که سعی در تجربه نقد در قالب نظم داشته اند که به نظر می رسد تا حد قابل توجّهی موفق بوده اند. اگرچه منظوم بودن نقد آن ها باعث به وجود آمدن محدودیت هایی شده است. با وجود آثار بسیار ارزشمندی که در زمینه سابقه نقد ادبی در شبه قاره تألیف شده، با شناسایی و کشف آثار مختلف و نویافته در این زمینه، هر روز دامنه نقد ادبی در شبه قاره گسترده تر و آشکارتر می شود و نشان می دهد این مقوله از اهمیت بالایی در بین ادیبان، علما و نویسندگان آن دیار برخوردار بوده است. در این مقاله ابتدا به معرفی نقدهای منظوم پرداختیم و در ادامه به انگیزه های برخی از این منتقدان در نوشتن نقد خود اشاره و سپس این نقدها را بررسی و تحلیل کردیم.
بازنمایی سیمای اسطوره ایرانی «پری» در منظومه «دیو و پری» اثر آندری پادولینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تصویر پری؛ به عنوان یک اسطوره ایرانی در منظومه دیو و پری اثر آندری پادولینسکی (1886-1806) و حرکت هنری آن می پردازد. توجه به این کهن الگو با ماهیت جهانی این اسطوره توضیح داده می شود که طیف گسترده ای از معانی فرهنگی را آشکار می کند و حامل معنایی جهانی است. این امر به وجود تصویر پری در آثار ادبی روسی در زمان های مختلف بازمی گردد. پری در منظومه دیو و پریِ پادولینسکی؛ موجود بالدار زیبایی است که در بهشت زندگی می کند. آنگاه که به زمین فرود می آید در فراق وطن متروک سوگوار است و حامل ایده توبه واقعی به عنوان نجات و بازگشت به بهشت است. تصویر دیو در تقابل با تصویر پری شکل می گیرد. خاستگاه شکل گیری تصویر پری در ادبیات روسیه به ترجمه شاعرانه داستان شرقی لاله رخ توماس مور شاعر ایرلندی بازمی گردد که توسط واسیلی ژوکوفسکی انجام شد. با وجود این واقعیت که ترجمه ژوکوفسکی ترجمه ای آزاد بود، اما بن مایه «پری رانده شده از بهشت» را به ادبیات روسی معرفی کرد. شعر عاشقانه ژوکوفسکی، گرایشی ماندگار را نسبت به این اسطوره ایرانی ایجاد کرد و به تحولات موضوعی آن انگیزه بخشید و تفسیرهای مختلفی از سیمای پری در آثار شاعران روسی قرن 19 و20 همچون پادولینسکی، پوشکین، لرمانتف، گومیلیف، یسنین ارائه ش د. در نهایت نتیجه گیری می شود که سیمای «پری» در شعر پادولینسکی، عاری از دریافتی اگزوتیک (شگفت باور) از «دیگری» است و این اسطوره در حرکت هنری خود، از مسیری که بدرستی روشن نیست، از ایران به صورت غیرمستقیم به همسایه شمالی خود روسیه رسیده است
کهن ترین فال نامه منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فال نامه ها یکی از مظاهر مکتوب فرهنگ عامه اند. این آثار نوشته ها یا سروده هایی اند که مضمون و محتوای آن ها اشارات و تأویلاتی است که فال خواه براساس آن ها و طبق دستورالعملی خاص از خوب یا بد بودن کاری که عزم کرده است آن را انجام دهد، آگاه می شود. قدیم ترین فال نامه های فارسی که در دست اند، نوشته یا سروده قرن هشتم به بعدند. موضوع این مقاله معرفی و تصحیح کهن ترین فال نامه منظوم فارسی است که تا امروز شناخته نشده بود. این فال نامه 71 بیتی را بدرالدین جاجرمی در قرن هفتم به نظم درآورده و در آن شیوه فال گرفتن با انگشتان دست را شرح داده است. دو دستنویس از اثر جاجرمی در کتابخانه ملی پاریس و کتابخانه ملی ایران نگهداری می شود و دستنویس کتابخانه ملی پاریس با توجه به امتیازاتی که دارد در این مقاله مبنای تصحیح قرار گرفته است.
فاز و انضمام در ساخت های ارگاتیو در گویش کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۲۰۷-۱۷۵
حوزه های تخصصی:
در ساخت های ارگاتیو در کوهمره سرخی انضمام مشاهده می شود که دستور زایشی اخیراً در قالب نظریه فاز و ساخت سازه بی برچسب به توجیه آن ها می پردازد. کوهمره سرخی دارای صورت هایی مانند «ام گفت» است که واژه بست تنها در صورت گذشته متعدی به قبل از فعل می چسبد. تولید این صورت و صورت های مشابه در قالب حرکت V به T و انضمام قابل توجیه شده است. در این گویش V فاز تشکیل می دهد و T هم دارای مشخصه T است هم مشخصه فعلی. مشخصه فعلی عامل اصلی حرکت است. در مرحله بعد انضمام در مرحله پسانحوی و حذف مشخصه ها صورت می گیرد. واژه بست ها به صورت مشخصه قابل تعبیر هستند و V به عنوان هسته فاز می تواند با آن انضمام حاصل کند. انضمام از طریق افزوده گری انجام می گیرد و برچسب چیزی که انضمام می شود نباید متفاوت از میزبان باشد. به موضوع در قالب ساخت سازه بی برچسب نگاه شده است. حرکت به T در بخش نحو صورت می گیرد و انضمام در بخش منطقی صورت می گیرد. این پدیده در سایر زبان های دنیا نیز مشاهده شده است. فاز بودن vP در ساخت های ارگاتیو می تواند دلیل تقابل ساختی آن ها با سایر ساخت ها باشد.