فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
105 - 131
حوزه های تخصصی:
اعمالِ قواعدی خاص در اسلوب، زبان و لحن روایت های گوناگون، یک حکایت را در بافتارِ متن نظم می بخشد. حکایت «گازُر و خر او» برگرفته از کلیله ودمنه، در مثنوی به گونه ای دیگر بازآفرینی می شود و مولانا آن را در روایتی متمایز به کار می برد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه دو روایت مختلف از حکایت مزبور با توجه به زمینه متن، بررسی تطور و بسط مفاهیم آن در حین گذار از شکلی ادبی به متنی عرفانی، تحلیل محتوایی، تبیین مضامین این حکایت و چگونگی آن در قالب روایتی ویژه در مثنوی است. این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوا و معیارهای نقد و نظریه، به تشریح دلایلی می پردازد که مقاصد مولانا را در بازرواییِ حکایت کلیله ودمنه تفسیر می کند. در اشاره به دستاوردهای پژوهش حاضر می توان گفت مولانا با توسل به نوعی شگرد سخن پردازی، افکار و اعمال شخصیت های اصلیِ حکایت را نماینده دو گروه می خواند تا اغراض قصه خود را در تبیین توبه صحیح تشریح نماید و روابط آن را با اصطلاحات وابسته ای همچون کسب، توکل، تقلید و تحقیق در روایتی نو بسنجد. مولانا در این تأویلِ نوین با استفاده از قابلیت های زبانِ عرفان و خرده حکایاتی دیگر برای تشریح مبانیِ موضوع و دلالت های گسترده آن، بر فهم اسرارِ باطنی از طریق نماد ها تأکید می کند و در اشاره به ماجرای شخصیت ها و تحلیل گفتمان آن ها، درون مایه را برای درک معانیِ ضمنی در بطن حکایتی تازه می گسترد.
نشانه شناسی فرهنگی رمان های هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها و واحه غروب (خوانشی تطبیقی برپایه الگوی طبیعت و فرهنگ یوری لوتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1 - 18
حوزه های تخصصی:
یوری لوتمان نشانه شناسی فرهنگی را برپایه تقابل های تعاملی در سه الگوی طبیعت و فرهنگ، آشوب و نظم، خودی و دیگری تبیین کرده است، چنان که نشانه شناسی فرهنگی وی توانسته است پیوند ساختارهای مبتنی بر رمزگانی ویژه را در یک نظام تقابلی - تعاملی تفسیر کند. لوتمان تأثیر و تأثّر طبیعت، فرهنگ و رمزگان آن ها را روی شخصیت ها و کنش های آنان با سه الگوی یادشده نشان داده است. هدف نشانه شناسی فرهنگی، مطالعه مناسبات بینافرهنگی نظام تقابلی و تعاملی الگوی طبیعت و فرهنگ است که گستره فرهنگ خودی و رمزگان آن را دربرابر نافرهنگ یا فرهنگ دیگری تبیین می کند. رمان های مهاجرت گستره مناسبی برای مطالعه تقابل، تعامل، تنگناهای طبیعت و فرهنگ و رمزگان آن ها هستند. نوشتار پیش رو مؤلّفه های اساسی ساختار شخصیت ها و کنش های آنان را در رمان هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها از رضا قاسمی و رمان واحه غروب از بهاء طاهر برپایه الگوی طبیعت و فرهنگ لوتمان با خوانشی تطبیقی به روش توصیفی - تحلیلی بررسی کرده است. هدف پژوهش تبیین جایگاه شخصیت ها و کنش های آنان مبتنی بر تقابل و تعامل بینافرهنگی فرهنگ مبدأ و مقصد در رمان های مورد مطالعه است. دستاورد پژوهش نشان می دهد، این دو نویسنده فرهنگ خودی را در تلاطم مهاجرت شخصیت ها به فرهنگ میزبان مبتنی بر مؤلّفه های طبیعت و فرهنگ حفظ کرده اند، چنان که رمان های این دو نویسنده در مؤلّفه های اجتماعی جنسیت، ازدواج و غلبه قدرت (قتل) با الگوی نسبی طبیعت - فرهنگ هم خوانی دارند. بافت مکانی و فضاسازی واحه غروب با الگوی طبیعت سازگار است، امّا رمان هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها با الگوی فرهنگ هم گرایی دارد.
مقایسه ساختاری و محتوایی مقدمه داستان بیژن و منیژه با مقدمه رستم و اسفندیار در شاهنامه
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
116 - 137
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تفاوت ها و اشتراکات ساختاری و محتوایی مقدمه های دو داستان بیژن و منیژه و رستم و اسفندیار در شاهنامه فردوسی پرداخته می شود. هدف از این مقاله پی بردن به این نکته است که با وجود تمایزِ داستان رزمی-تراژدی رستم و اسفندیار با داستان عاشقانه بیژن و منیژه؛ چرا فردوسی برخی واژه ها، ترکیبات و مفاهیم در مقدمه این داستان ها را به صورت مشابه و نزدیک به هم به کار برده است. مسأله اتفاقی بودن یا هدف مند بودن این اشتراکات؛ نگاهِ ویژه به سبک و علاقه مندی فردوسی به مضامین و موضوعات به کاربرده در درآمدهای این دو داستان و نیز دستیابی به چند دلیل برجسته درباره ماندگاری ابیات این مقدمه های داستانی از فرضیات مطرح شده در این پژوهش است. در این مقاله به روش تحلیل بنیادی و مقایسه کمی و کیفی به کمک منابع موجود کتابخانه ای سعی شده است تا ابعاد مختلف موضوع، واکاوی شود. پس از مقدمه و کلیات کار و بیان مسأله و پیشینه پژوهش، تحلیل و بررسی مجزای هر مقدمه با شرح و تفسیر مختصری از ابیات آمده است. در ادامه وجوه تمایز و شباهت این دو مقدمه بیان شده است. در پایان بحث نیز ضمن پاسخ به مسائل و فرضیه های طرح شده، درمی یابیم که با وجود تفاوت های چندبُعدی این دو مقدمه؛ فردوسی احتمالاً به دلایلی همچون ایجاد انگیزه و جذب مخاطب، استقلال محتوایی در درآمدهای داستانی و تازگی و دوری از کهنگی سخن در هر برهه از زمان، به سرودن مقدمه های شاهنامه با وجوه اشتراکی قابل تأمل همت گماشته است.
سنگ و کوه در اساطیر و «خسرو و شیرین» نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
86 - 100
حوزه های تخصصی:
کهن الکوی سنگ در ادب فارسی نماد نفوذناپذیری و سختی و کوه نماد پایداری و استقامت است. بن مایه چند وجهی سنگ، در فرهنگ و ادبیات هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. هم باعث زایش است؛ هم عامل نابودی. این پژوهش با هدف بررسی کهن الگوی سنگ و کوه در اساطیر و در «خسرو و شیرین» نظامی و به شیوه توصیفی- تحلیلی به چگونگی کاربرد آن ها می پردازد. مثال هایی از «خسرو و شیرین» نظامی با بررسی ریشه اساطیری آن مطرح می گردد. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات برگه نویسی از منابع کتابخانه ای است. در این پژوهش مشخص شد که بسامد استفاده از واژه سنگ و کوه در منظومه «خسرو و شیرین» زیاد است. در این داستان واژه سنگ کاربرد فراوان و کلیدی دارد؛ هم در ساخت آرایه های ادبی و هم در بخش های مختلف. بررسی و تحلیل نقش اسطوره ای قهرمانان اصلی این داستان نیز بدون در نظر گرفتن دو عنصر سنگ و کوه کامل نیست؛ تولد رازآمیز شبدیز، زندگی شیرین در بنایی از سنگ با دسیسه زنان قصر خسرو، سنگ تراشی فرهاد برای ایجاد جوی شیر و رساندن نوشیدنی مطلوب شیرین به او و کندن کوه در عشق شیرین از این موارد است که جنبه اساطیری دارد.
بررسی سپهرنشانه ای عرفان و تصوف اسلامی در کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
9 - 37
حوزه های تخصصی:
از منظر نشانه شناسی فرهنگی، متون در حکم حافظه فرهنگی، محصول شرایط و ارتباطات بینافرهنگی و نمایانگر فرهنگ و نحوه سازمان بندی آن هستند. در طی قرون متمادی، عرفان و تصوف اسلامی در هیئت مجموعه ای از باورها، کردوکارها و رسوم در لایه های اجتماع رسوخ کرد و به تدریج به صورت فرهنگی منسجم بر بستر فرهنگ جامع اسلامی تشخّص یافت. این فرهنگ جدید توانست نظام مندی خود را با استفاده از نظام الگوساز زبان، در قالب ادبیات عرفانی سازماندهی کند. به منظور دست یابی به نظام سازمان ده فرهنگ عرفان و تصوف اسلامی، اولین متن مستقل فارسی این فرهنگ به روش توصیفی - تحلیلی، کاویده شد تا در پرتو آن، سپهر نشانه ای عرفان و مناسبات بینافرهنگی در کشف المحجوب هجویری، شناسایی شود. فرهنگ بازنمایی شده در این کتاب دارای الگویی دوگانه، مشتمل بر «مرکز» با نشانه های منسجمی چون: فقر، باطن گرایی، علمی بودن تصوف، مرقعه پوشی و غیره برای جداسازی دو حوزه خودی از دیگری و «پیرامون» است که پیوسته با دیگران تعامل می کند. بیان جهان نگری خاص صوفیانه و اثبات آن ها در قالب فقهی و کلامی و منابع استنادی آن ها، تدوین اصول، مشایخ و فِرَق متصوفه، رجال و مکاتب مختلف سپهر های کلامی و فقهی و بیان مباحثی چون: صفات خداوند و تقسیم بندی آن ها، موقوفی بودن این اوصاف، توحید خداوند، حدوث و قدم الهی، غنی و بی نیاز بودن او و غیره در کشف المحجوب از فضاهای مرزی است که عرصه تبادلات بینافرهنگی به شمار می آید. این فضای مرکزی و فضای حاشیه ای، شکل دهنده به هویت فرهنگی صوفیه با انسجام درونی و مناسبات پویای بیرونی است.
نقد روانشناسانه رمان «بانو گوزن» بر اساس مفهوم فانتزی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
153-181
حوزه های تخصصی:
زیگموند فروید به عنوان اولین روانشناس مطرح کننده ایده ناخودآگاه به مثابه مخزنی برای ذخیره افکار، امیال، آرزوها و احساسات فروخورده، در تأملات خود از فرایندی روانی با عنوان «فانتزی» یاد می کند که وظیفه اصلی آن کنترل اضطراب ها و تعارض های درونی افراد است. فانتزی هایی که خاستگاه آنها همان امیال و آرزوهای ذخیره شده در ناخودآگاه است و کارکرد اصلیشان نیز انکار واقعیت های بیرونی و فراهم آوردن شرایطی انتزاعی برای ارضای ذهنی این امیال و آرزوها. برخی از این فانتزی پردازی ها به شکل ناآگاه اند و برخی نیز حالتی آگاهانه دارند. یعنی فردی که در واقعیت از برآورده کردن خواسته هایش عاجز می ماند، در عالم رؤیا شرایطی را برای احساس کاذب ارضای امیالش مهیا می سازد؛ همان ترفندی که «طاطا»، شخصیت اصلی رمان «بانوگوزن»، برای خالی کردن خشم خود از آن بهره می جوید. رمان «بانوگوزن» اثر مریم حسینیان ازجمله آثار داستانی معاصر است که پس از انتشار مورد توجه طیف متنوعی از خوانندگان و منتقدان قرار گرفت؛ رمانی که محور اصلی آن فانتزی پردازی های ذهنی شخصیت اصلی در ذهن و البته تأثیرات این نوع فانتزی پردازی در زندگی واقعی او و اطرافیان است. توفیق رمان یادشده در میان مخاطبان و همچنین نگاه ویژه نویسنده به مفهوم فانتزی روانی در طراحی روایت، سبب شد تا در این مقاله که به شکل تحلیلی- توصیفی نوشته شده است، سرگذشت شخصیت اصلی، خاستگاه های گرایش به فانتزی و ویژگی های این فانتزی پردازی و نسبت آن با خشم درونی این شخصیت بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که خشم منبعث از گذشته پرمسئله «طاطا» در کنار خشمگینی از شرایط بارداری ناخواسته، باعث می شود که او با استفاده از ظرفیت های نمادین گوزن همچون خشم، غیرت، چالاکی، بی رحمی و نرینگی، به تسویه حساب با مقصران شرایط زندگی اش بپردازد؛ خشمی مخرّب که درنهایت آثار منفی اش متوجه خود «طاطا» نیز می شود.
بررسی، تحلیل و نقد حماسی های دینی از قرن یازدهم تا چهاردهم هجری قمری با تأکید بر اردیبهشت نامه، شهنشاه نامه، مقامات حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
117 - 163
حوزه های تخصصی:
به پیروی از حماسه های اولیّه، گونه دیگری از حماسه شکل گرفت که با نام حماسه های ثانویه یا مصنوع از آن ها یاد می شود؛ گونه ای از انواع حماسه که به تقلید از حماسه های اولیّه شکل گرفته،حماسه دینی یا مذهبی است که سرایندگان آنها بر اساس جنگ هایی که در تاریخ اسلام ،بویژه روزگار نخستین ظهور اسلام، روی داده، به تبعیّت از متون حماسی،به شرح دلاوری های یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام که نزد بیشتر مسلمانان جایگاه والایی داشته،پرداخته اند. سرایش چنین منظومه هایی از قرن پنجم آغاز شده لیکن در روزگار صفویّه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی رواج و ادامه یافته است به گونه ای که در فاصله قرن یازدهم تا چهاردهم فقط در منطقه اصفهان بیش از بیست منظومه حماسی دینی احصاء شده که هنوز به قلمروهای پژوهشی راه نیافته اند.پژوهش حاضر ضمن تبیین جنبه های مختلف حماسه های دینی با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و نقد حوزه های گوناگون سه منظومه (نسخه های خطی) اردیبهشت نامه سروش اصفهانی و شهنشاه نامه میرزا جعفر اصفهانی و مقامات حسینی، اثر محمداکبر اصفهانی قائنی به عنوان نمونه های حماسه های دینی پرداخته-است.حاصل پژوهش نشان می دهد سرایندگان آثار به دستگاه زبانی و بلاغی چندان توجه نکرده اند به نحوی که گاهی مختصّات حماسی و غنایی درهم آمیخته شده است؛دستگاه معنایی و محتوایی بسیار مورد توجّه سرایندگان بوده و کوشیده اند متن را محملی برای بیان دریافت های دینی و اعتقادی خویش که آمیزه ای از تاریخ و توان شاعر است، قرار دهند.در این میان اردیبهشت نامه و شهنشاه نامه دارای بسیاری از مؤلفه های حماسه هستند لکن مقامات حسینی غیر از وزن،فاقد بسیاری از مؤلفه های حماسی به نظر می رسد.
جایگاه تحلیل گفتمان مبتنی بر مقاومت در کتاب خاطرات «دا» براساس نظریه تحلیل گفتمان ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
231 - 273
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند و به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی اشاره دارد. در رویکرد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می گردد.
خاطرات و وقایع دوران دفاع مقدّس، نقشی برجسته در شناساندن آن دوران به نسل امروز و الگوسازی ازآن ایفا می کنند. کتاب «دا» جزء خاطرات دفاع مقدس است که حسینی، مقاومت و جان فشانی های مردم ایران را در مقابل تجاوز رژیم بعثی عراق مورد بحث قرار داده است. راوی خاطرات جنگ را با محوریت نقش زن و نگاه و بینش او به جنگ روایت می کند. هدف از نگارش این مقاله، بازتاب گفتمان مقاومت در رمان «دا» با تکیه بر تحلیل گفتمان ون دایک است. این کتاب با استفاده از روش کیفی بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان داده کتاب دا گفتمان ارزشی، حماسی و عاطفی جنگ را باز می نمایاند و تحت تأثیر مؤلفه های مختلف گفتمان مقاومت است. موضوع اصلی این گفتمان فراخوانی است به پاسداشت ارزش های اسلامی که ایدئولوژی نویسنده را نشان می دهد و مبین میزان پایبندی نویسنده به ادعاهایش در محور گفتمان مقاومت است.
بررسی روان شناختی زنانگی در اشعار فروغ فرخزاد
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
42 - 21
حوزه های تخصصی:
یونگ معتقد است که فرد برای رسیدن به رشد روانی و فردیت شخصیت خود از سه مرحله ی کهن الگویی کلان (سایه، آنیما/ آنیموس و خویشتن) عبور می کند و در هر مرحله با گذر از سطوح کهن الگوی به امکانات بیشتری از یکپارچگی روانی دست می یابد. در این پژوهش، نمادهای رشد مرحله دوم فردیت با تأکید بر کهن الگوی آنیما، در اشعار فروغ فرخزاد، بررسی و تحلیل شده است. نمادهای چهار مرحله ی رشد آنیما که با چهار شخصیت اسطوره ای حوا، هلن، مریم و سوفیا نمادین شده اند، در تمام دفتر های شعری فروغ فرخزاد حضور دارند، اما بسامد آن ها همزمان با رشد روانی شاعر تغییر می کند. در سه دفتر اول، بسامد ظرفیت های روانی حوا و هلن و در دو دفتر پایانی بسامد ظرفیت های مریم و سوفیا بیشتر است. فروغ در شعر خود توانست رشد آنیما را تا متعالی ترین سطح آن نشان دهد و در عین حال هرگز سطوح پست تر آن را سرکوب نکرد. به همین دلیل در دو دفتر پایانی نه تنها شاهد حضور مریم و سوفیا هستیم، بلکه ردّپایی از حوا و هلن نیز در پس زمینه ی شعر او دیده می شود. اشعار فروغ فرخزاد بازتاب دهنده ی رشد و یکپارچگی روانی شاعر در حوزه ی آنیماست. وی توانست پرده از چهره های مختلف و متناقض کهن الگوی آنیما برگیرد و زنانگی را لااقل در شعرش از غریزی ترین تا متعالی ترین خصیصه هایش بیان کند و به عنوان یکی از هنرمندان اصیل امروز، تمامیت آنیما را به نمایش گذارد.
رمان زندگینامه ای به مثابه ژانری تلفیقی با نگاهی به روایت قلندر و قلعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمان زندگینامه ای در جایگاه گونه ای مدرن در تاریخ پردازش های ادبی انسان، برونداد دگرگونی های اندیشگانی و تحولات اجتماعی بوده، روندی تطوری را پیموده است. پژوهش پیش رو، ضمن توجه به فرآیند گذار زندگینامه به رمان زندگینامه ای، بسترهای فکری فلسفی شکل گیری آن را تبیین می کند و در وهله بعد، برخی از ارزش های زیبایی شناختی رمان زندگینامه ای را معرفی می نماید. همچنین، پژوهش حاضر با بهره گیری از الگوی روش شناختی توصیف و تحلیلِ پیکره مورد مطالعه، نشان می دهد رمان زندگینامه ای در پرتو سرشت تلفیقی و خصلت میان رشته ای خود، گستره همکنشی های ادبیات با علم و هنر است به گونه ای که گاهی مفاهیم و نظام های فکری آن قلمروهای معرفتی، پیکره رمان را شکل می دهند و در نتیجه، مفهوم جدیدی با عنوان «ژانر تلفیقی» شکل می گیرد که همساز با جهان چندوجهی مدرن است. بر مبنای پژوهش حاضر، رمان زندگینامه ای در سطح محتوایی، ضمن چرخش از تاریخ به فرد، بر نقش انسان در ساختن تاریخ تأکید دارد و به این ترتیب، ارزش های زیبایی شناختی ویژه ای در آن رقم می خورند و با جایگزین کردن نمادپردازی به جای توصیف، امر ذهنی را به جای امر عینی می نشاند. در این سیاق، رمان قلندر و قلعه نوشته سیدیحیی یثربی به مثابه مصداقی بر رمان زندگینامه ای واکاوی شده است. در روایت موردمطالعه، ضمن کاربست رؤیاپردازی، شاعرانگی زبان که همساز با سرشت فلسفه اشراقی اند، نماد نیز در جایگاه عنصری مرکزی عمل می کند به گونه ای که تقابل نیروهای متعارض فکری در روایت به واسطه پردازش نمادها شکل می گیرد، نمادهایی که خود امتداد شبکه ای از تقابل های گفتمانی در لایه های عمیق تر روایت اند.
بررسی تطبیقی دو نمایشنامه طوفان امه سه زر و چشم در برابر چشم غلامحسین ساعدی با تاکید بر آرای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب آمریکایی ادبیات تطبیق بستر مناسبی را فراهم کرده است تا بتوان مضامین، دیدگاه ها و مفاهیم مستتر در آثار ادبی را فارغ از زبان و جغرافیای آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. در این پژوهش نمایشنامه چشم در برابر چشم غلامحسین ساعدی و طوفان امه سزر را با استفاده از مکتب آمریکایی و با تاکید بر آرا میشل فوکو مورد تطبیق قرار می دهیم و شباهت ها و تفاوت های میان آن دو را بررسی می کنیم. فوکو در کتاب مراقبت و تنبیه به تشریح مجازات دولت ها در عصرهای مختلف پرداخته است. اشخاص قدرتمند با استفاده از دستگاه فکری و مجازات مورد نظرشان اقشار مختلف جامعه را تحت فشار قرار داده و آن ها را تنبیه می کنند. فوکو لزوما این مجازات را بازدارنده و متناسب با جرمِ مجرم نمی داند. همانطور که در این مقاله بررسی خواهد شد، در این نمایشنامه های منتخب، پادشاه به عنوان بالاترین منصب قدرت تنها محل تعیین مجازات است. غیاب دستگاه قضایی و جایگاه محاکمه در هر دو نمایشنامه نشان دهنده ی سلیقه ای عمل کردن دستگاه حکومت در منظر نویسندگان این آثار است. در چشم در برابر چشم تنبیه جسمی بیشتر از تنبیه روحی پسندیده می شود در حالی که در نمایشنامه طوفان بالعکس است. آنطور که فوکو می گوید نمایشی بودن مجازات در جهت تثبیت قدرت و ترساندن مردم می باشد که در این دو نمایشنامه هم دلایل استفاده از تنبیه با این فرضیه همراستاست.
تأمّلی بر یک بدخوانی در تفسیر لطائف التّفسیر زاهد درواجگی و معرّفی بیتی تازه یاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۱
155 - 160
حوزه های تخصصی:
جستار کوتاه پیشِ رو به بررسی بیتی به کار رفته در لطائف التّفسیر زاهد درواجگی می پردازد. در این زمینه، جدای از اشکالات نسبتاً درخور توجّه که بر شیوه تصحیح و به کارگیری دست نویس ها وارد است، تنها به یک بیت از این تفسیر پرداخته شده که متضمن نکته ای است که از منظر مطالعات نقد متون حائز اهمّیّت بسیاری است و متأسفانه مصحح به دلیل خوانش غلط نسخه های در دسترس، آن را در هاله ای از ابهام برده است. بر اساس نسخ خطّی موجود از لطائف و نیز منابع جانبی دیگر، چنین برمی آید که قسمتی که از لطائف اشتباه خوانده شده، دربرگیرنده ابیاتی از محمّد کاتب عبده است که این اشاره زاهد درواجگی، می تواند یکی از قدیمی ترین منابع برای اشعار این کاتب و شاعر باشد.
اختلالات خواندن و چگونگی درمان آن ها
حوزه های تخصصی:
خواندن زیربنای سوادآموزی و پایه فراگیری علوم است. آموزشِ حروف و واژه ها و ترکیب آن ها در جمله نخستین گام در یادگیری خواندن است. ممکن است خواندن با اختلالاتی روبرو شود. این اختلالات یا بر اساس ساختار فیزیولوژیکی ذهن دانش آموز و یا بر اثر آموزش های نادرست در کلاس و پیگیری نکردن آموزگار روی می دهد. شناخت این اختلالات و زیر نظر گرفتن آن در نوعِ خوانشِ دانش آموزان و بررسی راه های درمان آن می تواند از ورود مشکلات روحی روانی، آموزشی و اختلال های ناشی از آن جلوگیری کند. مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای تدوین شده و نویسنده از نوشتن آن دو هدف داشته است: یکی گردآوری پژوهش هایی که تاکنون در زمینه اختلالات خواندن در کودکان و نوجوانان انجام شده، است، دوم راهکارهایی که پژوهشگران در زمینه انواع اختلالات خواندن ارائه داده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اختلالات خوانشی دانش آموزان در سنین و پایه های تحصیلی گوناگون متفاوت و با پیگیری دقیق و ساختارمند آموزگار قابل درمان است.
تبیین مؤلفه های بلاغت ارسطویی در نامه های خانوادگی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۳
123 - 142
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدّین محمّد بلخی شاعر و عارف شهیر قرن هفتم که بیشترین شهرتش به واسطه شعرسرایی عارفانه است، آثار منثوری نیز دارد که کمتر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. از جمله آثار منثور وی «مکتوبات» است که در زمان های مختلف و با مقاصد خاصّی نگارش یافته اند. از سوی دیگر، مولانا به گواهی آثار وی -همچون مجالس سبعه- افزون بر آن که شاعری شهیر بوده، خطیبی برجسته نیز بوده است. فرضیّه جستار پیشِ رو آن است که مکتوبات مولانا که ارتباط مستقیمی با مخاطبان نامه ها دارد، متأثّر از شخصیّت مولانا به عنوان یک خطیب، نشانه هایی از عناصر بلاغت را در خود دارد. از این رو، با رویکرد نقد رتوریکی، نامه های خانوادگی مولانا -به عنوان نمونه ای از نامه های خطابه گونه وی - بر مبنای مؤلفه های بلاغت ارسطویی به روش توصیفی تحلیلی و آماری بررسی می شوند تا به این پرسش ها پاسخ داده شوند که نامه های خانوادگی مولانا بر اساس مؤلفه های بلاغت ارسطویی دارای چه ویژگی هایی هستند و بر این اساس مولانا از کدام مؤلفه ها بهره بیشتری داشته و چرا؟ دستاوردهای این پژوهش افزون بر تأیید فرضیّه و مواردی تازه درباره نحوه ارتباط گرفتن مولانا با هریک از افراد خانواده، گویای آن است که هر سه مؤلّفه نظریّه بلاغت ارسطویی در نامه های خانوادگی مولانا به کار رفته که بیشترین سهم آن با در نظر داشتن تناسب موضوع و به اقتضای کلام در راستای تأثیربخشی و اقناع مخاطب به مؤلّفه پاتوس اختصاص یافته است.
اسم سازی و استعاره دستوری در داستان «شلغم میوه بهشته» از علی محمّد افغانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۳
143 - 159
حوزه های تخصصی:
عامه، واقعیت ذهنی را با تجربه عینی بیان می کنند و برای انتقال، از جایگزینی یک ابزار دستوری به جای یک ابزار دیگر بهره می گیرند. بسامد این جایگزینی استعاری می تواند نشانه ای سبکی باشد. این جستار توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه نقش گرایی، فرایندها و استعاره های دستوری داستان «شلغم میوه بهشته» نوشته علی محمّد افغانی را، بررسی نموده است. این داستان از آثار رواییِ واقع گراست که بر محور زبان استعاری می چرخد و هر سه نوع استعاره دستوری (ا ندیشگانی، بینافردی و متنی) در آن دیده می شود. بازنمایی تجربه در گفتگوی مشارکان این داستان، بیشتر بر پایه انتقال فرایند ذهنی به مادی است؛ زیرا نویسنده می داند که با استفاده از نظام گذرایی استعاره دستوری، مفاهیم انتزاعی و ذهنی، برای مخاطب عام قابل فهم تر می شود؛ اما، انتقال و جابه جایی فرایندهای مادی به ذهنی در کمترین مقدار خود در این اثر نمود دارد و دلیل انعکاس افعال به شکل مادی، شفافیت و صریح بودن است و نویسنده نخواسته است که تجربه خود را نیازمند تأویل و تفسیر کند (جدول فراوانی ارائه شده است). افغانی با توجه به معنای ذهنی و نمود تجربه بیرونی آن، از فعلی عملگرا که بار معنایی کنش را به درستی انتقال دهد، استفاده می کند و در بازنمایی حالات حاکم بر کنشگران متأثر از گفتگوی موجود طبقه کاربران است. در این رمان، بیشتر با اسم سازی که اصلی ترین نمود استعاره گذرایی است، فرایندها (افعال)، به صورت استعاری به اسم تبدیل شده اند و نویسنده با این انتقال در نوع دستوری، باعث برجستگی پیام و سخن مشارکان شده است. در این اثر، معنای اندیشگانی هم ناظر بر تجربه های نویسنده از دنیای بیرون است.
بررسی سوژه مسئله مند زن در رمان سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
171 - 192
حوزه های تخصصی:
سیمین دانشور در رمان سووشون، با نگاهی به جنگ بین عشایر و دولت مرکزی در سال های ابتدایی دهه بیست، زندگی خانی تحصیل کرده و خانواده اش را روایت می کند. این روایت که درهم تنیده با مسائلی چون حضور و دخالت انگلیسی ها در رابطه بین دولت و عشایر است، همراهی با مظاهر تجدد را با پیچیدگی هایی مواجه می کند. یوسف که با یکجانشینی عشایر موافق است و خا ن های یاغی را نکوهش می کند، درعین حال با دخالت عامل بیگانه موافق نیست. او درنهایت به دلیل نفروختن غلاتش به انگلیسی ها به قتل می رسد. زری، همسر او، ازاین پس به شخصیتی دادخواه و معترض بدل می شود که مسئله یوسف در مبارزه با انگلیسی ها را درونی کرده است. اعتراض زری نیز، اعتراض به ظلم و دخالت انگلیسی ها و سرسپردگی دولت دربرابر آنها است. سوژه زنانه به دلیل همراهی با آرمان های ملی در سووشون شکل گرفته است. ضمن اینکه این رمان اولین رمان زنان است، مسئله مند شدن شخصیت زن در آن بیش از همه با مسئله یکجانشینی، ملی گرایی و استعمار گره می خورد. در این مقاله دوگانه شدن برخورد با تجدد و ملی گرایی به دلیل وجود عامل دخالت بیگانه، منشأ مسئله مندی زن (زری) قلمداد شده است.
فرهنگ و ادبیات آیینی در سینمای مرتضی آوینی (مطالعه موردی: گفتارمتن مجموعه مستند روایت فتح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان در هر فیلمی از جمله گونه مستند، از طریق تصویر صورت می گیرد. گاهی فیلمسازان برای پر کردن خلاء تصاویر، از گفتارمتن استفاده می کنند. مرتضی آوینی از جمله افرادی است که در طول سالهای دفاع مقدس، در بیش از هفتاد قسمت مجموعه فیلم مستند تحت عنوان روایت فتح، با نگارش گفتارمتن شناختی درباره جنگ، و ارائه تحلیل های فلسفی و شاعرانه، سعی در کشاندن مخاطب از ظاهر تصاویر به حقیقت صحنه نبرد دارد. در این پژوهش کیفی که با روش تحلیل مضمون و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2020 انجام شده، پس از انتخاب گفتارمتن پنج قسمت از آن مجموعه با عناوین: شب عاشورایی، پاتک روز چهارم، رضا، شهری در آسمان(قسمت پنجم) و با من سخن بگو دوکوهه(قسمت دوم) و مطالعه آنها، سعی بر استخراج مضامین مرتبط با ادبیات آیینی و فرهنگ عاشورایی در سینمای مرتضی آوینی دارم. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در این فیلم ها آوینی سعی دارد، با پرداختن به رزمندگان مرگ آگاه به عنوان قهرمانان اصلی فیلم هایش، حقیقت فرهنگ عاشورایی حاکم بر دفاع مقدس به مخاطبانش نشان دهد.
تحلیل گفت و گو: واکاوی پاره گفتارها در دو رمان حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های تحلیل گفتمان، تحلیل گفتگوهای اثر مورد بررسی است. جدا از معنای ظاهری و شیوه طرح جمله-ها در گفتگوها، می توان از دل آن ها پی به ذهنیت های پنهانی برد که خود را در قالب واژه ها، معانی، نشانه ها، رفتارها و حرکات طرفین گفتگو نمایان می کنند. با واکاوی شیوه تعامل طرفین گفتگو، آغاز و پایان گفتگو، نوبت گیری، بازخورد و اصلاح در گفتگوها می توان جنبه ها و جلوه هایی از گفتگو را نشان داد که اغلب در نگاه اول به چشم نمی آیند. بر این اساس، در این نوشتار تلاش شده است که نحوه استفاده از زبان و شیوه ارتباط طرفین گفتگو که در قالب جمله ها و عبارات بازنمایی شده است، همراه با ناگفته های دیگری که در پس پشت جمله ها و معانی قرار گرفته اند، مورد بررسی قرار بگیرند. به عبارت دیگر، در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، مدیریت تعامل افراد با یکدیگر و نحوه شکل گیری ارتباط اجتماعی در گفتگوهای دو اثر ادبی-روایی حصار و سگ های پدرم و یکلیا و تنهایی او مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در هر دو گفتمان، قدرت از بالا به پایین اعمال می شود و یک نفر در رأس هرم قدرت قرار دارد. در برابر گفتمان غالب، سوژه ها بسیار ناتوان اند و عاملیت و نقش چندانی در داستان ندارند. در رمان یکلیا و تنهایی او، علاوه بر نهاد قدرت، نهاد دین و مردم نیز در اداره امور جامعه ایفای نقش می کنند اما نهاد قدرت و دین، سعی بر آن دارند که مردم را به سمت خود بکشند.
بررسی نمادهای رؤیاهای سه داستان کوتاه سیمین دانشور بر اساس آرای کلاریسا پینکولا استس (مرز و نقاب، از پرنده های مهاجر بپرس، ساواکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار با رویکرد روانشناسی یونگی و از منظر نظریات کلاریسا پینکولا استس به بررسی رؤیاهای سه داستان کوتاه سیمین دانشور پرداخته است. خواب و همواره مایه شگفتی انسان بوده و بشر از دورترین ایام با بهت و حیرت به تصاویر پُر رمز و راز رؤیاها نگریسته و در پی درک معنای آنها برآمده است. رؤیاها علاوه بر اینکه الهام بخش بسیاری از اختراعات علمی بوده اند، بازتاب خود را در آفریده های هنری نیز یافته اند. ادبیات به مثابه آیینه تمام نمای زندگی بشر با تمامِ طیفِ سایه روشن های آن نیز بیشترین بهره را از تصاویر رؤیاها برده و از خواب و رؤیا به عنوان یکی از مهم ترین شگردهای پیشبرد داستان و نمایش ذهنیات شخصیت ها سود جسته است. در ادبیات معاصر فارسی، سیمین دانشور از نویسندگانی است که به وفور از این شیوه استفاده کرده و انواع رؤیاها را در داستان هایش گنجانده است. از سوی دیگر، روانشناسی نوین و خصوصاً مکتب روانشناسی یونگی با تأکید فراوانش بر اهمیت رؤیاها ، پیوند محکمی با حوزه نقد آثار ادبی و خواب و رؤیاهای آنها یافته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آرای کلاریسا پینکولا استس، روانکاو پسایونگی، کوشیده است رمز رؤیاهای سه داستان کوتاه دانشور-«مرز و نقاب»، «از پرنده های مهاجر بپرس»، و «ساواکی»- را بگشاید و اهمیت آنها در خط کلی داستان و تحول شخصیت ها را نشان دهد. در پایان روشن می شود که این رؤیاها بخش ناگسستنی داستان هستند و سرنخ های مهمی درمورد چگونگیِ سیر حوادث داستان به دست می دهند. کلیدواژه ها: روانشناسی پسایونگی؛ کلاریسا پینکولا استس؛ خواب و رؤیا؛ سیمین دانشور؛ داستان کوتاه
خوانش مرزبان نامه طبق نظریه تبادلی پیتر بلاو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیتر بلاو یکی از نظریه پردازان مکتب مبادله بود که تلاش داشت نظریه ای را بپروراند که تلفیقی از رفتارگرایی و واقعیت گرایی اجتماعی باشد. هدف بلاو، فهم ساختار اجتماعی بر پایه تحلیل فراگردهای اجتماعی حاکم بر روابط میان افراد و گروه ها بود. تأکید بلاو بر فراگرد تبادل است که به نظر او بیشتر رفتارهای بشری را جهت می دهد و بر روابط میان انسان ها و نیز روابط گروه ها تسلط دارد. بررسی آثار نویسندگان در هر عصر و دوره ای و در هر ملتی، بیانگر نوع نگاه و اندیشه آن ها نسبت به محیط اطراف و مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... است. در این پژوهش که به روش توصیفی– تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای نگاشته شده است؛ داستان های مرزبان نامه، به عنوان یکی از آثار داستانی ادب کلاسیک، از منظر نظریه تبادل اجتماعی بلاو، مورد بررسی قرار خواهندگرفت تا به این پرسش پاسخ داده شود که شخصیت های داستانی در دو گروه رعیت و پادشاه، در این اثر در طی چه فرایندی از مبادلات اجتماعی در مقابل یکدیگر، رفتار خود را جهت می دهند؟ نتایج حاکی از آن است که از نگاه نویسنده این اثر داستانی، تصاویر گوناگونی از رفتار اجتماعی شخصیت ها به عنوان افراد یک جامعه آشکار می شود که ساختار مبادله، باعث سامان دهی آنها گشته است؛ سامان هایی نیرومند که هرچند در سطح فردی نمایان است، اما در ورای آن، یک ساختار قدرتمند نهفته است که خود را در فراگرد مبادله میان اعضای جامعه نشان می دهد.