پژوهش های دستوری و بلاغی (علوم ادبی سابق)

پژوهش های دستوری و بلاغی (علوم ادبی سابق)

پژوهش های دستوری و بلاغی سال 13بهار و تابستان 1402شماره 23 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ضمایرِ خاصِ تشبیهی، نادرترین شاخصه سبک شخصی بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیدل دهلوی سبک شخصی ضمیر تشبیهی نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
یکی از عوامل دیریابی و مغلق بودن آثار بیدل دهلوی گریز از سنّت های متعارف و رایج زبانی و دستوری و نحو ستیزی های ابهام آفرین و کاربست ساختارهای بیگانه و آشنایی زدایی شده است که منجر به شکل گیری سبک شخصی و منحصر به فرد در دل کلان سبک ها می-شود. یکی از این ویژگی های سبکی شخصی، حضور «ضمایرِ خاصِ تشبیهی» به عنوان یکی از نادرترین و ابهام آفرین شاخصه های سبکی وی است. در این نوع ترکیب ها، ضمیری که به عنوان مضاف الیه به کار می رود، دیگر متعلق به مضاف نیست، بلکه خود مضاف است. نویسندگان در این جستار، ضمایر خاص تشبیهی را در اشعار بیدل دهلوی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد مطالعه قرار داده اند. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که بیدل دهلوی در آثار خود به شکل بی سابقه و با بسامد بالا از ضمایر شخصی جدا و پیوسته اول شخص و دوم شخص، به عنوان مشبّه و برای عینیت بخشی استفاده می کند. هدف از کاربرد این گونه تشبیهات، عینیت بخشی به بنیادی-ترین اصل عرفانی بیدل، یعنی عجز و ناتوانی نوع بشری در مقابل معشوق ازلی است و بیدل برای این منظور از عناصری نظیر: غبار، حباب، شبنم، قطره و... استفاده می کند و در این میان به ترتیب کاربست ضمایر متصل اول شخص (= َم) و منفصل (من و ما) بیشترین بسامد و ضمایر متصل دوم شخص (= َت) و منفصل (تو) و (شما) بسامد کمتری نسبت به ضمایر اول شخص داشته اند.
۲.

تقابل به عنوان مؤلفه اساسی در دستور زبان ضرب المثل (با تأکید بر ضرب المثل های فارسی و چینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تقابل دستور زبان مَثَلِ فارسی و چینی زبان فارسی زبان چینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
مَثَل از جمله اصطلاحاتی است که محققان هم در تعریف و هم در تعیین مصادیق آن اختلاف نظر دارند تا بدان جا که برخی معتقدند هیچ گاه نمی توان حدودی برای آن تعیین کرد؛ به دلیل همین ابهامات، عده ای آن را با قلمروهای دیگر از جمله کنایه و استعاره تمثیلیه درآمیخته اند. به نظرمی رسد پژوهش های این حوزه کمتر به دنبال چارچوبی نظام مند و مستدل برای انواع مثل بوده اند. پژوهشگران حوزه زبان شناسی و ادبیات در قرن بیستم کوشیدند با توجه به مشابهت های انواع و آثار ادبی، تحلیل ساختار آنها و تعریف انواع مختلف در قالب چند فرم بسیط، قواعد عام آنها را استخراج و با عنوان «دستور زبانِ» آن فرم ارائه کنند. یکی از این فرم ها، مَثل است که می توان با تحلیل ساختار و استخراج مؤلفه های آن، به قواعد عام این گونه دست یافت و با درکنارهم نهادن آنها «دستور زبان ضرب المثل» را تدوین کرد. به نظر می رسد یکی از این مؤلفه های اساسی که به شکل های مختلف در انواع ضرب المثل دیده می شود، «تقابل» است. در این پژوهش ضمن دسته بندی و نقد تعاریف مَثَل، بررسی انواع تقابل در فلسفه و معناشناسی، حدود هزار مَثَل فارسی و چینی را با روش توصیفی-تحلیلی، بر اساس گونه های تقابل، به عنوان عنصری اصلی در این دستورِ زبان، طبقه بندی کرده ایم. حاصل پژوهش نشان می-دهد که در هر مَثَل با گونه ای تقابل سر وکار داریم، لکن فراوانی تقابل ها متفاوت است؛ بدین صورت که انواع تقابل ضمنی و تقابل مکمل بیشترین فراوانی را دارند و تقابل واژگانی در رده بعدی قرار می گیرد؛ هرچند مثل هایی داریم که دارای چندین گونه تقابل هستند. همچنین در پژوهش حاضر نمونه ای از تقابل دو سویه یا مدرج دیده نشد.
۳.

افعال معین تصویرساز آغازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستوری شدگی معین شدگی فعل معین نمود آغازی معین تصویرساز آغازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
نمود آغازی با کمک افعال کمکی ساخته می شود که علاوه بر نشان دادن شروع و آغاز انجام گرفتن عمل، بر ضرورت آن نیز دلالت می کنند. افعال معین آغازی مانند افعال «آغازیدن، آغاز نهادن، ایستادن، گرفتن و ...» که سازنده نمود آغازین در جمله هستند، در فارسی امروز کاربردی ندارند اما در دوره های پیشین زبان فارسی نقش پررنگی داشته اند. در حوزه افعال معین آغازی با دسته ای از افعال مواجه ایم که برای ساخت نمود آغازی با کمک ساخت تصویرهایی مستمر از مبدأ فعلی ثانویه به فعل اصلی در جمله می رسند و با این طرحواره حرکتی روند آغاز یک کنش یا فعل را نشان می دهند. در این پژوهش سعی شده تا افعال معین تصویرساز که بر نمود آغازی در زبان فارسی دلالت دارند استخراج و معرفی شوند. از این رو این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی افعال معین تصویرساز آغازی در دوره تاریخی قرن چهارم تا دوازدهم زبان فارسی در میان کتاب های منثور فارسی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که افعال «برگرفتن، برداشتن، برخاستن، گشودن» از افعال معین تصویرساز آغازی محسوب می شوند. در این میان افعال «برخاستن و برداشتن» همچنان نقش معین تصویرساز آغازی خود را حفظ کرده اما مابقی افعال دستخوش معین زدگی شده و کاربرد خود را از دست داده اند. علاوه بر آن، افعال دیگری در فارسی محاوره ای امروز مانند «کشیدن و گرفتن» به این محدوده افزوده شده اند که روند معینی خود را در ساخت نمود آغازی طی می کنند.
۴.

بررسی فعل ساده و مرکب در مجالس سبعه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجالس سبعه نثر مولوی فعل فعل ساده فعل مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
مجالس سبعه یکی از آثار مهم جلال الدین محمّد مولوی است که از هفت خطابه یا هفت مجلس وعظ فراهم آمده است. این گونه نثر که نثر خطابی نامیده می شود و عالی ترین اندیشه ها را به وسیله ساده ترین اشکال منطقی القا می کند، به وسیله بزرگانی مانند: خواجه عبدالله انصاری، ابوسعید ابوالخیر، ابوالفتح شهرستانی، روزبهان بقلی، بهاءولد، مولوی، شمس تبریز و نیز سعدی در مجالس بیان شده است. در این گونه نثر برای اقناع مخاطب و القای مفاهیم عرفانی و اخلاقی به نیکی بهره گرفته می شود. مهمترین ویژگی این گونه نثر، نزدیکی به زبان گفتاری است که گاه با نثر ادبی در آمیخته است و سادگی نثر و مسجع بودن از ویژگی های آن است. با توجه به همین جایگاه مجالس سبعه و ویژگی های زبانی آن، در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، موضوع کاربرد فعل مرکب که از مهمترین مباحث دستوری است و کاربرد درست آن و نیز به کاربردن نابه جای آن در استواری و نا استواری سخن بسیار تأثیرگذار است، در مجالس سبعه جلال الدین مولوی بررسی شده است. کاربرد افعال در این مجالس، ما را با کاربرد طبیعی در آن روزگار و تحلیل دقیق از نظر دستوری یاری می رساند. در این پژوهش دریافتیم که مولانا بیشتر به کاربرد افعال ساده توجه داشته و در بسیاری موارد افعال ساده فراوان از یک ریشه یا ریشه های گوناگون پیاپی یا با فاصله اندک به کار برده است؛ گاه نیز شکل ساده و مرکب یک فعل را در کنار هم آورده است. برخی از افعال مرکب نیز متأثر از وجود کلمات عربی در ساختار فعل مرکب است و گرچه خود در عربی به شکل بسیط به کار می روند، ولی در فارسی و مجالس سبعه به فعل مرکب تبدیل شده اند. رعایت سجع نیز عاملی برای کاربرد ساختار فعل به صورت ساده یا مرکب بوده است.
۵.

بررسی ترجمه تصاویر بلاغی ناظر به ادات تشبیه «کأنّ» در گزیده ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تشبیه تصویر بلاغت ساختار نحوی ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
این مقاله، نشان می دهد چگونه مترجمان فارسی و انگلیسی حرف تشبیه «کأنّ» را که متداول ترین ادات تشبیه در قرآن است، در کل ۲۵ آیه از قرآن ترجمه کرده اند. ادات تشبیه از جمله ارکان چهارگانه تشبیه؛ و تشبیه نیز از فنون ادبی است که ذیل علم بیان در بلاغت اسلامی قرار می گیرد. در مطالعات اخیر، به جای صنعت تشبیه از تصویر تشبیهی استفاده می کنند که دو نوع حسی و خیالی در آن نقش دارند. این دو نوع تصویر، از جمله اجزای سازنده تصاویر بلاغی محسوب می شوند که عمدتاً در راستای اهداف دین شناختی قرآن عمل می کنند. این مقاله به شیوه توصیفی و از رهگذر بررسی تطبیقی ترجمه های برگزیده می کوشد تشبیه های ناظر به «کأنّ» را به مثابه متداول ترین ادات تشبیه بررسی کند. مترجمان فارسی و انگلیسی این تصاویر را تا به اندازه زیاد عین تصاویر متن اصلی معادل یابی و تصویر را به تصویر مشابه در زبان مقصد ترجمه کرده اند. مترجمان این ادات تشبیه را در سطح واژه، به «گویی» در فارسی و as if / though در انگلیسی برگردانده اند. مترجمان فارسی پس از این عبارت، از فعل های زمان حال یا آینده، و مترجمان انگلیسی از فعل های زمان گذشته بهره برده اند. با این حال، لازم است در برگردان تصاویر به ویژگی بافتی تشبیهات نیز توجه شود. در مجموع، مترجمان فارسی و انگلیسی به تبعیت از دسته بندی یارمحمّدی متأثر از نیومارک، تشبیه را به تشبیه مشابه اما گاه با صراحت بیشتر برگردانده اند. در انتخاب ترجمه ها ملاک پذیرش و مقبولیّت ترجمه ها از یک سو، و تقدیم و تأخر زمانی از دیگر سو ملاک بوده است. همه مترجمان این ادات تشبیه را به لفظ به لفظ ترجمه کرده اند.
۶.

بررسی شاخص های زبانی و بلاغی در منظومه خداوندنامه صبای کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صبای کاشانی خداوندنامه ویژگی های زبانی و بلاغی شاخص های حماسی حماسه دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
شعر فارسی در دوره بازگشت ادبی در موضوعات گوناگون به تقلید از ادبیات سنتی بویژه شعر فارسی قرن های چهارم تا نهم هجری پرداخت. سرودن اشعار حماسی به سبک گذشته یکی از این موضوعات بود. شاعران حماسه سرا در این دوره می کوشیدند در سرود های خود متأثر از سبک فردوسی یا به طور کلی سبک حماسی، آثار خود را شکوهمند جلوه دهند. موضوعات دینی نیز یکی از زمینه های سرودن منظومه های حماسی بود. منظومه خداوندنامه فتحعلی خان صبای کاشانی (1238- 1179 ق) یکی از منظومه های حماسی دینی دوره بازگشت ادبی در بیان معجزات پیامبر اسلام(ص) و شرح دلاوری ها و پهلوانی های حضرت علی(ع) در غزوات و جنگ های صدر اسلام است. این مقاله با هدف شناخت بیشتر ویژگی های زبانی و بلاغی این متن حماسی، برخی مختصّات آن را به روش توصیفی و تحلیلی شرح کرده است. در بررسی شاخص های اصلی زبان حماسی در این منظومه، معلوم گردید که صبای کاشانی در اغلب سطوح زبان حماسی، بویژه واژگان و ترکیبات و توصیفات عینی و ذهنی متناسب با صحنه های رزمی از مختصّات زبان معیار حماسی استفاده کرده است. در برخی از وجوه آن مانند موسیقی کناری، نحو کلام و صور خیال (از جمله استعاره و تشبیه)، ضمن استفاده از دسترنج پیشینیان، ابتکار عمل نیز داشته و در مواردی ضعف و کاستی نشان داده است. آگاهی از این ویژگی ها در این منظومه، می تواند در شناخت کیفیّت زبان حماسی در حماسه های دینی و چگونگی تحوّل زبان حماسی مفید باشد.
۷.

تبیین مؤلفه های بلاغت ارسطویی در نامه های خانوادگی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولانا نامه های خانوادگی نقد رتوریکی بلاغت ارسطویی اقناع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
مولانا جلال الدّین محمّد بلخی شاعر و عارف شهیر قرن هفتم که بیشترین شهرتش به واسطه شعرسرایی عارفانه است، آثار منثوری نیز دارد که کمتر مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. از جمله آثار منثور وی «مکتوبات» است که در زمان های مختلف و با مقاصد خاصّی نگارش یافته اند. از سوی دیگر، مولانا به گواهی آثار وی -همچون مجالس سبعه- افزون بر آن که شاعری شهیر بوده، خطیبی برجسته نیز بوده است. فرضیّه جستار پیشِ رو آن است که مکتوبات مولانا که ارتباط مستقیمی با مخاطبان نامه ها دارد، متأثّر از شخصیّت مولانا به عنوان یک خطیب، نشانه هایی از عناصر بلاغت را در خود دارد. از این رو، با رویکرد نقد رتوریکی، نامه های خانوادگی مولانا -به عنوان نمونه ای از نامه های خطابه گونه وی - بر مبنای مؤلفه های بلاغت ارسطویی به روش توصیفی تحلیلی و آماری بررسی می شوند تا به این پرسش ها پاسخ داده شوند که نامه های خانوادگی مولانا بر اساس مؤلفه های بلاغت ارسطویی دارای چه ویژگی هایی هستند و بر این اساس مولانا از کدام مؤلفه ها بهره بیشتری داشته و چرا؟ دستاوردهای این پژوهش افزون بر تأیید فرضیّه و مواردی تازه درباره نحوه ارتباط گرفتن مولانا با هریک از افراد خانواده، گویای آن است که هر سه مؤلّفه نظریّه بلاغت ارسطویی در نامه های خانوادگی مولانا به کار رفته که بیشترین سهم آن با در نظر داشتن تناسب موضوع و به اقتضای کلام در راستای تأثیربخشی و اقناع مخاطب به مؤلّفه پاتوس اختصاص یافته است.
۸.

اسم سازی و استعاره دستوری در داستان «شلغم میوه بهشته» از علی محمّد افغانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان شناسی نقش گرای هلیدی علی محمد افغانی شلغم میوه بهشته استعاره دستوری استعاره گذرایی اسم سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
عامه، واقعیت ذهنی را با تجربه عینی بیان می کنند و برای انتقال، از جایگزینی یک ابزار دستوری به جای یک ابزار دیگر بهره می گیرند. بسامد این جایگزینی استعاری می تواند نشانه ای سبکی باشد. این جستار توصیفی- تحلیلی، بر اساس نظریه نقش گرایی، فرایندها و استعاره های دستوری داستان «شلغم میوه بهشته» نوشته علی محمّد افغانی را، بررسی نموده است. این داستان از آثار رواییِ واقع گراست که بر محور زبان استعاری می چرخد و هر سه نوع استعاره دستوری (ا ندیشگانی، بینافردی و متنی) در آن دیده می شود. بازنمایی تجربه در گفتگوی مشارکان این داستان، بیشتر بر پایه انتقال فرایند ذهنی به مادی است؛ زیرا نویسنده می داند که با استفاده از نظام گذرایی استعاره دستوری، مفاهیم انتزاعی و ذهنی، برای مخاطب عام قابل فهم تر می شود؛ اما، انتقال و جابه جایی فرایندهای مادی به ذهنی در کمترین مقدار خود در این اثر نمود دارد و دلیل انعکاس افعال به شکل مادی، شفافیت و صریح بودن است و نویسنده نخواسته است که تجربه خود را نیازمند تأویل و تفسیر کند (جدول فراوانی ارائه شده است). افغانی با توجه به معنای ذهنی و نمود تجربه بیرونی آن، از فعلی عملگرا که بار معنایی کنش را به درستی انتقال دهد، استفاده می کند و در بازنمایی حالات حاکم بر کنشگران متأثر از گفتگوی موجود طبقه کاربران است. در این رمان، بیشتر با اسم سازی که اصلی ترین نمود استعاره گذرایی است، فرایندها (افعال)، به صورت استعاری به اسم تبدیل شده اند و نویسنده با این انتقال در نوع دستوری، باعث برجستگی پیام و سخن مشارکان شده است. در این اثر، معنای اندیشگانی هم ناظر بر تجربه های نویسنده از دنیای بیرون است.
۹.

کارکردهای بلاغی صفت در اشعار قیصر امین پور بر اساس تقسیم بندی معنایی رابرت دیکسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفت کارکرد معنایی کارکرد بلاغی دسته بندی دیکسن قیصر امین پور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
در زبان شناسی، صفت یکی از سه رکن اصلی زبان است که سهم مهمی در ایجاد و انتقال معنا در متن دارد. رابرت دیکسن، زبان شناس معاصر انگلیسی، صفت را از نظر معنایی رده بندی و به سیزده نوع تقسیم کرده است. در پژوهش حاضر، انواع صفت در مجموعه اشعار قیصر امین پور بر اساس دسته بندی دیکسن و به شیوه توصیفی-تحلیلی شناسایی و بررسی شده اند تا مشخص شود صفات چه کارکردهای معنایی و بلاغی در شعر او دارند و این که آیا از این حیث بین کاربرد صفات و سیر تفکر شاعر تناسبی وجود دارد یا نه. نتایج پژوهش گویای آن است که در شعر امین پور ترکیبات وصفی و صفات، علاوه بر کارکرد معناییِ اولیه برشمرده در الگوی دیکسن، نقش مهمی در ایجاد موسیقی، انگاره پردازی، و صناعات معنوی برجسته ای چون استعاره، تشبیه، ایهام، تلمیح، حسامیزی و جز آن دارند. هم چنین، در طول دوره شاعری امین پور، متناسب با سیر تحول جهان بینی و نگرش او به شعر و جامعه ، در میزان و نوع کاربرد صفات در دفترهای مختلف شعر او نیز تغییراتی محسوس و معنادار ایجاد شده است. طبق سنجش و بررسی صورت گرفته در این پژوهش، چهار صفتِ سرعت، شباهت، سختی و سن در اشعار امین پور کارکرد بلاغی ندارند و بیشترین نقش بلاغی-هنری را چهار صفت مشخصه فیزیکی، رنگ، گرایش انسانی، و کیفیت بر عهده داشته اند. افزون بر آن، پژوهش حاضر نشان می دهد که دو دفتر «آیینه های ناگهان» و «گل ها همه آفتاب گردان اند»، که اواسط دوران شاعری امین پور سروده شده اند، از حیث میزان کاربرد صفات و تعدد کارکردهای بلاغی آن ها از دو دفتر ابتدایی و انتهایی او غنی ترند و تعدد کاربرد صناعات معنوی حسامیزی و ایهام در این دو دفتر بیان گر روحیه درون گرا و رمانتیک شاعر در آن دوره اند. از سوی دیگر، بیشتربودن میزان دو صفت رنگ و ارزش در دفتر نخست او (تنفس صبح) متناسب با روحیات شاعر در سال های جنگ است.
۱۰.

ساخت مبتدایی در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هلیدی فرانقش متنی منطق الطیر ساخت آغازگر پایان بخش اطلاع کهنه و نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
یکی از مؤلفه های مهم در زبان شناسیِ نقش گرای نظام مند هلیدی، مقوله ساخت مبتدا – خبر است که به وسیله آن می توان فرایند مبتداسازی و ساخت اطلاع کهنه و نو را در هر متنی از جمله منطق الطیر مورد بررسی قرار داد. از این رو، با روش توصیفی – تحلیلی درصدد هستیم تا مسأله انواع آغازگرهای ساده و مرکب را بر طبق رویکرد مایکل هلیدی در منطق الطیر مورد بررسی قرار دهیم. هدف از تحقیق، بررسی بسامد بیشترین نوع آغازگر، قلب نحوی و تبیین اغراض کلامی پنهان در ژرف ساخت متنی منطق الطیر است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که درصد وقوع آغازگرهای مرکب، بیش از آغازگرهای ساده بوده است که این عامل، بیانگر قرابت متن با گفتار بوده و نمایان می سازد که عطار از تمامی ظرفیّت ها در جهت درک و فهم بهتر مخاطب استفاده کرده است. در آغازگرهای ساده، شاعر با استفاده از جابه جایی ارکان جمله، از ساخت مبتدایی فعل، بیش از دیگر ساخت های آغازین مفعولی، متممی، صفتی، پرسشی و قیدی استفاده کرده که سبب برجسته سازی و نشان دار شدن ساخت اطلاع بندها شده است. از میان آغازگرهای مرکب، آغازگرهای متنی، بسامد فراوانی نسبت به آغازگرهای بینافردی دارند. آغازگرهای متنی، در انسجام و پیوستگی این منظومه تأثیرگذار هستند.
۱۱.

تحلیل معنایی بندهای شرطی در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان وقوع بند شرطی داستان رستم و سهراب شرطی نتیجه ای غیرنتیجه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۵
چرایی و چگونگی حرکت زبان از سادگی به پیچیدگی از موضوعات قابل پژوهش در متون ادبی است. جمله های مرکّب وابستگی به دلیل قابلیّت گسترش با بندهای قیدی، بیش از سایر جمله ها موجبات پیچیدگی کلام و دشواری معنا را فراهم می سازند. این امر در متون ادبی به دلیل ماهیّت استعاری، افزون تر می گردد. بند شرطی از بندهای قیدی پرکاربرد و بیانگر شرط یا شروطی در بند مقدّم است که درصورت تحقق، بندِ تالی نیز محقق می شود. اهمیّت بندهای شرطی در این است که وجه گزاره را التزامی کرده، وجهیّت را پدید می آورند و لایه فکری و نگرشی گوینده را نسبت به رخدادهای احتمالی یا بالقوه در گذشته، حال و آینده بازتاب می دهند. در تحلیل بندهای شرطی هم باید به روابط بینابندی آن ها پرداخت و هم از امکان یا عدم امکان تحقق شان رمزگشایی کرد. فردوسی در شاهنامه از بندهای شرطی برای پردازش داستان بهره می برد. این مقاله بندهای شرطی را در داستان رستم و سهراب به شیوه تحلیلی-توصیفی واکاوی کرده و می کوشد تا پاسخ دهد که چه رابطه بینابندی در گزاره های شرطی برقرار است و کدام رابطه با درون مایه حماسی سازگارتر است. براساس نتایج تحقیق، شرطی پیش بین به دلیل سه ویژگی «تخیّل»، «تعلیق» و «تعقیب»، شرطی ناممکن به علّت طرح ناتوانی انسان در برابر تقدیر و شرطی کارگفتی به سبب فراهم سازی بستر گفتمان، بیشترین سازگاری را با داستان رستم و سهراب دارند.
۱۲.

نگاهی به کنایه «گربه در انبان داشتن» و دیگر کاربردهای بلاغی «گربه در انبان»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کنایه خاستگاه کنایه گربه در انبان داشتن گربه در انبان کاربرد بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۹
کنایات بر اساس وقایع عادی زندگی مردم هر عصر شکل می گیرند؛ از این رو کنایه ای که در زمانی خاص کاربرد داشته است، می تواند بعدها ابهام آمیز شود. بسیاری از کنایه هایی که در متون کلاسیک ادب فارسی به کار رفته است و دریافت مفهوم آن ها به راحتی امکان پذیر نیست، قطعاً در زمان خود برای مخاطب آشنا بوده اند. کنایه «گربه در انبان داشتن» نیز از همین دست است که به نظر می رسد به دلیل کمتر دیده شدنِ رفتار مربوط به آن، مفهوم آن به طور دقیق درک نشده است. معانی ارائه شده برای این کنایه در فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، بیشتر حول محور «مکر و حیله» می چرخد. سیدجعفر شهیدی نیز در شرح لغات و مشکلات دیوان انوری همین معنا را برای آن ذکر کرده است؛ در حالی که بررسی دقیق بیت هایی که این عبارت در آنها به کار رفته است، نشان می دهد که معنای ارائ ه شده برای عبارت مذکور درست نیست. نکته دیگر اینکه «گربه در انبان»، علاوه بر کنایه، در آثار سخنوران فارسی به صورت دو عنصر بلاغیِ تشبیه و استعاره هم به کار رفته است. در مقاله حاضر ضمن توضیح کنایه مذکور و خاستگاه احتمالی پدید آمدن آن، با استفاده از قرائن درون متنی و نیز شواهدی از شعر فارسی، می کوشیم هم معنای درست آن را ارائه کنیم و هم دیگر کاربردهای بلاغی عبارت «گربه در انبان» را نشان دهیم. بر این اساس معنای این عبارت در هر سه شکل بلاغی آن، حول محور «ایجاب یا سلب قدرت و توانمندی» می چرخد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳