فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۵٬۳۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتدا به دو تلقی از مفهوم عقل اشاره می شود. در ادامه به نگاه ریچارد سوین برن اشاره خواهد شد که مطابق با تلقی نخست از عقل است. همچنین بیان خواهد شد که از نظر سوین برن ایمان دینی و باور عادی، از یک نوع عقلانیت برخوردارند. در این زمینه ضمن اشاره به تعریف رایج معرفت نزد معرفت شناسان، این پرسش را پاسخ می دهیم که ایمان دینی چه نسبتی با معرفت دارد؟ در این زمینه اصولی را، بررسی خواهیم کرد که سوین برن برای عقلانیت باور ذکر می کند. در ادامه به تعریف خاصی که در کلامی اسلامی از ایمان وجود دارد، یعنی ""تصدیق قلبی"" می پردازیم و گفته خواهد شد که مفهوم ایمان مفهومی کاملاً درون دینی و مختص ادیان الهی است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که با این تلقی از عقلانیت، ایمان معرفت نیست.
هایدگر و جستجوی معنای زندگی
حوزه های تخصصی:
جستجوی معنای زندگی در اندیشه هایدگر اهمیت خاصی دارد. او ابتدا معنای زندگی را در تفکر مدرن و مابعدالطبیعه سنتی به دلیل غفلت از حقیقت وجود نقد می کند. سپس با تاسیس هستی شناسی بنیادی، پرسش از حقیقت وجود را طرح می کند که با تحلیل وجودی انسان بعنوان دازاینی که جهانمندی از خصوصیات اساسی اوست، پیوند می یابد. در این زمینه، بررسی اوصاف وجودی دازاین زمینه تعیین معنای زندگی او را فراهم می کند، اما ناکامی هستی شناسی بنیادی، به گذشت از مابعدالطبیعه و روی آوردن هایدگر به تفکر و شعر می انجامد. از دید او، در شعر از طریق شاعران امکان سخن گفتن از وجود و فراخوانی عوالم قدس و خدایان فراهم می شود. اما تلاش هایدگر برای جستجوی معنای زندگی نتیجه رضایت بخشی ندارد، زیرا پرسش های اساسی معنای زندگی که درباره جایگاه و نقش خدا در زندگی انسان، غایت زندگی انسان، امکان و چگونگی جهان آخرت، ارزش های اخلاقی و مساله شر است؛ در اندیشه هایدگر پاسخ قانع کننده ای نمی یابد. فقط جایگاه انسان است که تاحدود زیادی تعریف روشن تری می یابد. در این مقاله ابعاد دیدگاه هایدگر در جستجوی معنای زندگی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
معناشناسی اوصاف الاهی از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
بحث زبان دین یکی از مهم ترین و جذاب ترین مباحث فلسفه ی دین است. از آن جایی که این بحث به معناداری و معناشناسی اوصاف الاهی مربوط می شود، برای متدینان، از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا معقول بودن گزاره های ناظر به خداوند، در گرو معناداری آن هاست. به طور کلی می توان گفت در این زمینه، با دو پرسش اساسی مواجهیم:
۱. آیا گزاره های ناظر به خداوند معنادارند یا نه؟
۲. در صورت معناداری گزاره های مذکور، درک معنای آن ها برای انسان ممکن است یا نه؟
در این مقاله آنچه بررسی کرده ایم، پاسخ قاضی عبدالجبار معتزلی و ویلیام پی. آلستون به سؤالات بالاست؛ زیرا گرچه آنان به دو فضای فکری و زمانی مختلف تعلق دارند، در باب معناشناسی، اوصاف کمالی مانند علم و قدرت و... و اوصاف فعلی نظیر درک کردن، ساختن و...، دیدگاه نزدیکی به یک دیگر دارند که از آن، می توان با عنوان رویکرد کارکردگروی یاد کرد.
بررسی و تطبیق مفهوم خدا و اصالت در اندیشه کرکگور و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی قرار گرفتن انسان در جای گاه حقیقی و واقعی خود و یافتن موقعیت پایدار برای وی، تاریخی به موازات عمر بشر دارد. از سوی دیگر، بخش سترگی از پرسش ها و پاسخ های اندیش مندان در طول تاریخ، به امری ماورایی و نیرویی مافوق طبیعی( خدا) اختصاص داشته است. از این رو، دو مسئله و پرسش بسیار مهم که هم واره ذهن بشر را به خود مشغول کرده، یکی مسئله خداوند است و دیگری جای گاه حقیقی انسان که به وسیله یک انسان با اصالت و اصیل، به دست می آید، بوده است. به نظر برخی از فلاسفه، انسان اصیل کسی است که رابطه ای استوار و محکم با خداوند داشته و از دستورات او به خوبی پیروی کند. و به نظر برخی دیگر، اصالت انسان منوط به درک این واقعیت است که وجود انسان محور و نقطه ثقل هستی است. بر این اساس، نباید انسانیت خود را به بهای اندکِ وعده های آسمانی بفروشد. سورن کیرکگور، فیلسوف اگزیستانسیالیست خداباور معاصر، با نگاهی ایمان محور دیدگاه های گیرایی در این زمینه ارائه داده و در طرف مقابل، هم نحله او ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست ملحد، به گونه ای دیگر و با پیش زمینه ای انسان محور، پاسخ هایی قابل تامل به این مسائل ارائه داده. از این رو، در این مقاله سعی شده با حفظ اختصار، مسئله خدا و اصالت انسان به صورت دقیق از نگاه این دو اندیش مند، مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی شهر خدای آگوستین و مدینه ی فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
مقاله ی حاضر پژوهشی تطبیقی است در زمینه ی فلسفه ی مدنی آگوستین و فارابی با تکیه بر کتاب شهر خدا اثر آگوستین و کتاب آراء اهل مدینه فاضله اثر فارابی. در ابتدا، مفاهیمی چون شهر، عدالت و سعادت مورد بررسی قرار گرفته و سپس مبانی نظری آن ها در این دو اثر مقایسه شده است. آگوستین شهر را به معنایی جدید معرفی نموده،فارابی معنای متداول آن را منظور داشته است. مبنای نظری آگوستین آموزه های کتاب مقدس درباره ی دو نوع طبیعت انسانی است و مبنای فارابی مدنی الطبع بودن انسان. این اختلافات منجر به اختلاف در نظام حاکم بر شهر یا مدینه شده است. آگوستین بر شهروندان تکیه دارد و فارابی بر رئیس مدینه. بررسی مبانی نظری و نظام حاکم نشان می دهد امکان تحقق شهر خدا نیز منوط به وجود شهروندان آن است و همواره از ابتدای تاریخ، شهر خدا وجود داشته است، اما تحقق تام آن در روز داوری واپسین خواهد بود، در صورتی که تحقق مدینه ی فاضله منوط به وجود رئیس فاضل است و تاکنون تحقق نیافته است. در پایان، فرجام شهروندان مورد بررسی قرارگرفته و این نتیجه حاصل شده است که برمبنای این دو کتاب، اندیشه ی آگوستین در فلسفه ی مدنی ییشتر صبغه ی کلامی و اندیشه ی فارابی صبغه ی فلسفی داشته است.
اخلاق و نظریه ی نفس در اندیشه ی استیچ: آوردگاه روان شناسیِ اخلاق و علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استیفن استیچ، یکی از نام دارترین روان شناسان و فیلسوفان حوزه های اخلاق و ذهن است. وی با بهره گیری و تلفیق سنت های روان شناسانه و فلسفی در حوزه های مذکور به مرجع بسیاری از پژوهش های معاصر در روان شناسی اخلاق و فلسفه ی ذهن بدل گشته است. پژوهش حاضر با ادعای اینکه نفس شناسی، جهان شناسی و خداشناسی فیلسوفان، سامان نظریه ی اخلاق آنان را برخواهد ساخت، به تأثیر نظریه ی نفس استیچ در نظرگاه اخلاقیِ وی خواهد پرداخت. براین اساس، نخست به تحلیل فرااخلاقِ نظریه ی اخلاق وی در دو ساحت معرفت شناسی و وجودشناسی پرداخته و سپس با ارزیابی نفس شناسی وی، درصدد یافتن نسبت های مابعدالطبیعی میان نفس شناسی و نظریه ی اخلاقِ وی برخواهیم آمد. در پایان با اشاره به اینکه تلقیِ غیر دوگانه انگار و شناختی استیچ در نفس شناسی، چگونه ساحت های یادشده را متاثر نموده، به نگرش وی مبنی بر گذار از روان شناسی متعارف اخلاق به روان شناسیِ شناختی و رهیافت های آزمایشگاهیِ وی در سامانِ نظریه ی اخلاق خواهیم پرداخت.
انسان شناسی فرانسیس بیکن و بحران های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های زیست محیطی عصر حاضر محصول عوامل متعدد فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. نقش عوامل فکری- فلسفی در زایش این بحران ها نه تنها نقشی اثرگذار و غیرقابل انکار است؛ بلکه اصولاً نظریات فلسفی از بنیادی ترین علل این بحران ها محسوب می گردند. بدون تردید یکی از تأثیرگذارترین اندیشه ها و مبانی فلسفی در زایش بحران های زیست محیطی مربوط به فرانسیس بیکن است. وی به گونه ای نسبت به پردازش جهان اقدام نموده که تقریبا همه اجزای تشکیل دهنده فلسفه وی اعمّ از انسان شناسی، طبیعت شناسی و حتی منطق در خدمت آسایش انسان و تخریب طبیعت و محیط زیست عمل نموده است. هدف این پژوهش این است که حوزه های مورد اشاره فلسفه بیکن به گونه ای تبیین شود که تأثیرات آراء و اندیشه های وی در زایش بحران های زیست محیطی به خوبی نشان داده شود. مدعای ما این است که فرانسیس بیکن در جرگه اخلاق زیست محیطی انسان محور قرار می گیرد.
تحلیل نسبت زن و آزادی در اسلام، در مقایسه با غرب، بر اساس آراء آیت الله خامنه ای
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین موضوعات در مباحث انسان شناسی، مسئله آزادی انسان است. در غرب، هم زمان با مدرنیسم و به دنبال آن فمینیسم، زنان برای به دست آوردن آزادی، تلاش بسیاری کردند و مدعی هستند که در این زمینه موفق بوده اند. مقاله حاضر موضوع آزادی در غرب را در حوزه زنان، بر اساس اندیشه آیت الله خامنه ای، با روش تحلیل کیفی بررسی می کند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به تفاوت تعاریف و جایگاه آزادی در اسلام و غرب، تبعات آزادی در غرب در حوزه زنان چه بوده است؟ بر این اساس آراء آیت الله خامنه ای، از مجموعه بیانات و سخنرانی های ایشان، طی سال های 1357 تا 1392، جمع آوری و با روش تماتیک تحلیل کیفی شده است. طبق این دیدگاه، مبانی آزادی در غرب نه تنها موجب احیای حقوق زنان نشده، بلکه باعث خسران در زندگی خانوادگی و روابط زن و شوهر نیز شده است؛ این در حالی است که در نظام فکری اسلام، آزادی نه رهایی از قید و بند، بلکه آزادی و تکلیف با هم ملازمه دارند. در حوزه زنان نیز، شناخت این مسئله است که می تواند تفاوت جایگاه زن در فرهنگ اسلامی با فرهنگ غرب را به وجود آورد.
تبیین تمثیل دوم (اصل علیت) در نقد عقل محض(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به فراخور مناقشاتِ جریانِ عینی سازیِ مفهوم ذهنی علیت، توجه کانت به اصل علیت جلب شد؛ پرسشی که همواره در امتداد تردیدهای فیلسوفان دوره مدرن درباره دوگانگیِ نفس و بدن وجود داشته است. فیلسوفانی همچون هیوم، که یکی از تأثیرگذاران بر اندیشه کانت بود، مسیر علیت را در ذهن متوقف کردند تا خارج و وقایع بیرونی را از رابطه ضروریِ علّی محروم کنند؛ اما کانت تلاش کرد اصل علیت را در واقعیت پدیداری پیاده کند و ضرورت برگشت ناپذیر توالیِ پدیدارها را با تمثیل تجربی اثبات کند. تمثیل تجربی، یعنی راهی که بدان، تصورات پدیدارها، که هرآینه رابطه متوالی و متعاقب متعلق تجربه ممکن اند، با قاعده ای کلی و ضروری، محکم و برگشت ناپذیر شوند. کانت باتوجه به صورت ادراک زمان، که امکان پدیداریِ اشیا بر آن متکی است، و پُر بودنِ زمان، یعنی عدم امکانِ حصول پدیدار بدونِ سبقت پدیدار پیشین، علیت را قاعده ای ساخت که این رابطه را خلل ناپذیر کند.
توازن روح و جسم در مدار تربیت اسلامی: نگرشی تطبیقی با دیگر مکاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایه ی نظام تربیتی هر مکتب اخلاقی، بر جهان بینی آن مکتب بنا شده است که مهم ترین جزء این جهان شناسی نیز، انسان شناسی آن مکتب است. مکاتب غیرالاهی بر مبنای فهم خویش از انسان، گاهی به سمت توجه تام به ارزش های مادی گرویده اند و گاهی در ورطه ی غفلت از مادیات و فرو افتادن در ماورا افتاده اند؛ گاهی نیز به نوعی تعادل - البته غیرمتکی به ارزش های الاهی- رسیده اند.
در این میان، نظریه ی اخلاقی تربیتی اسلام بر انسان شناسی دوبعدی بنا می شود؛ به این بیان که انسان را مرکب از دو ساحت وجودی روح و جسم می داند و البته اهتمام ویژه را متوجه روح می کند.
این مقاله به بیان بخشی از این انسان شناسی، یعنی قرار گرفتن دوگانه ی روح - جسم به عنوان موضوع و محطّ تربیت انسان و مقایسه ی آن با مکاتبی می پردازد که در این زمینه حرفی داشته اند و مورد توجه قرار گرفته اند. در پایان نیز نتیجه می گیرد که در عین دوگانگی روح و جسم و تأثیر و تأثّر متقابل این دو بر یکدیگر، اصالت با روح است و نقش کلیدی را در تربیت انسان بازی می کند.
نقش قواعد فرااخلاقی در تعیین اولویت های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عمده ترین چالش ها در زندگی بشر امروز، شیوه بازشناسی رفتار منطقی و انتخاب مسئولانه در بحران های فکری و اخلاقی است. این مقاله به بیان نقش قواعد فرااخلاقی در رفع تزاحم میان اصول یا افعال اخلاقی می پردازد؛ مواقعی که انسان در برابر دو یا چند اصل یا فعل اخلاقی قرار می گیرد و در مقام امتثال، به دلیل محدودیت ظرفیت ها، قادر به جمع میان آنها نبوده و ناچار به گزینش مورد ارجح است و هدف آن، شناخت رهیافت های نظری در چگونگی تشخیص اولویت اخلاقی، برای رهایی از بن بست عملی و پیش گیری از خسارت هایی است که بر اثر انجام فعل مرجوح بروز می کند. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و مهم ترین یافته های آن بدین قرار است: برخی از قواعد فقهی و اصولی ظرفیت تعیین اولویت ها در مواقع تزاحم افعال اخلاقی را دارا هستند؛ همچنین خطوط کلی تعیین اولویت ها در آیات و روایات ارائه شده است و معیار ارزشمندی افعال، مصلحت موجود در آنهاست.
ذاتی گرایی علمی از کریپکی تا اِلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذاتی گرایی(Essentialism) نظریه ای متافیزیکی است که ریشه در سنت پربار ارسطو دارد. در این نظریه برخی ویژگی ها، هویت یک شی ء را تعیین می کنند. قائلان به چنین دیدگاهی، هر شی ء را دارای ذات مختص به خود می دانند. نفی امکان شناخت ذات اشیاء، نقدی است که بر نظریه ی ذاتی گرایی ارسطو وارد شده است. این انکار به ویژه در آموزه های پوزیتیویسم منطقی با رد مابعدالطبیعه به اوج خود رسید. علاوه بر متن دست آوردهای دکارت، لایب نیتس، نیوتن، لاک، هیوم، و بحث های معناشناختی کریپکی و پاتنم، رویکرد نوینی از ذاتی گرایی در چهر ه ی علمی آن مطرح گردید. اِلیس با ارائه ی متافیریکی نوین به این ذاتی گرایی کمک کرد. این ذاتی گرایی با طرح نوع طبیعی در چارچوب مابعدالطبیعه علم، غنای درخور توجهی یافت و انواع طبیعی و ویژگی های ذاتی آن ها از جایگاه خاصی در ذاتی گرایی علمی برخوردار شدند. بر هر دو جریان در پیوند با مسئله ی ارجاع، ارتباط میان ویژگی های میکروسکوپیک و ماکروسکوپیک و این همانی نوع طبیعی و ساختار شیمیایی نقدهایی وارد شده است. هدف این مقاله، این است که ضمن طرح ذاتی گرایی و نوع طبیعی از منظر فیلسوفان علم نام برده، نشان داده شود که کدام یک از دیدگاه های فیلسوفان فوق، توان پاسخ گویی به نقدهای موجود را دارد. پاسخ به نقدهای موجود، اهمیت توجه به واقعیت به جای زبان را نشان می دهد. دست آورد چنین دیدگاهی در مباحث مربوط به جهان های ممکن، تمایز میان تحلیل و معناشناسی ویژگی های گرایشی، ارجاع به آن ها و چرایی عدم تحویل کلی ساختاری به غیرساختاری بازتاب می یابد.
بررسی وجوه توحیدی نظریه اخلاقی علامه و تقابل آن با نظریه های اخلاقی رایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
زیبایی شناسی و هنر از دیدگاه هایدگر: هنر، مجلای حقیقت
حوزه های تخصصی:
فلسفه هنر و زیبایی شناسی همواره در دیدگاه بزرگان اندیشه و تفکر جایگاهی ویژه داشته و مورد اهتمام و توجه بوده است. این مقوله اغلب در قالب زیبایی شناسی پیگیری شده است. اهمیت هایدگر، در این زمینه به مخالفت کلی او با شیوه و نگرش مابعدالطبیعی آغاز شده از نظریات افلاطون، و دیدگاه خاص مبتنی بر آن، یعنی زیبایی شناسی به طور خاص و نیز نقطه نظرات خاص هایدگر در رابطه با ""منشأ اثر هنری""، ""شاعرانه سکنی گزیدن انسان""، و ""راه نجات بودن هنر در عصر عسرت بار کنونی"" و لزوم واکاوی محتوای این اندیشه و تفسیر و شرح آن، از سوی دیگر، مربوط می شود .
در مقاله حاضر سعی شده است تا با اشاره ای گذرا بر چرائی مخالفت هایدگر با رویکرد زیبایی شناسانه به هنر، نوع نگاه وی به این مقوله تا جای ممکن و با رجوع به آثار متعدد وی بررسی و تبیین گردد. تأکید اصلی هایدگر در مقوله هنر، بر مفهوم ""چیز"" استوار است. که یک طریق تقرب به آن، با شروع بررسی مفهوم آن و نیل به مفهوم اثر هنری تحقق می یابد و می توان آن را شروعی از مابعدالطبیعه و تعالی از آن محسوب کرد. و طریق دوم، شرح و تفسیر ""چیز"" به عنوان بیانگر عالمیدن چهارگانه آسمان، زمین، قدسیان و فانیان است که حاصل آفرینش و سکنا گزینی شاعرانه انسان است. در نهایت این شاعری است که نجات دهنده انسان از عصر عسرت بار کنونی حاصل از تفکر مابعدالطبیعی به وجود آورنده تکنولوژی می باشد.
بررسی، مقایسه و ارزیابی ساخت گرایی کتزو پراودفوت در باب ماهیت تجربه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدا و مسأله شر(درد و رنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل کلام و فلسفه دین، مسئله شر (درد و رنج) و ارتباط آن با خدا و صفات اوست. به این صورت که چرا از سویی، خداوند قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه علی الاطلاق است و از سوی دیگر، در جهان شر (درد و رنج ) وجود دارد. در این نوشته ، به یک رویکرد (پاسخ) مهم و مشهور، اما از دو نظرگاه طبیعی و وجودی (که از جانب فلاسفه و متکلمان مطرح شده) پرداخته شده است. طبیعی از این نظر که شرور لازمه خیرات هستند و بدون شر، خیر یا متحقق نمی شود یا در صورت تحقق درک شدنی نیست. برای پدیدآمدن خیر، شر ضرورت دارد. یعنی اهمیت شر به گونه ای است که اگر از بین رفت، خیر را هم با خودش می برد و از این نظر است که خدا خیر و شر را با هم آفریده است. و وجودی از این لحاظ که شرور و درد و رنج ها سبب می شوند که وقتی انسان به خودش مراجعه می کند، ببیند که خدا و موجود ماورایی وجود دارد که دست اندرکار جهان و غیر از ما انسان هاست و رابطه نزدیکی با ما دارد و ما نیز وابستگی شدیدی به او داریم. همچنین با تجربه درد و رنج ها می فهمیم که انسان های دیگر نیز درد و رنج را تحمل می کنند و سبب می شود با آنها اظهار همدردی کنیم.
توهم خدا یا توهم داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو، شرح تقابل اندیشه دو شخصیت معروف در دو حوزه الهیات و الحاد است. یکى از این دو، ریچارد داوکینز، مى کوشد در کتاب «پندار خدا» از همه تخصص خود در حوزه زیست شناسى فرگشتى یارى بجوید و به بى خدایى و الحاد برسد و در نقطه مقابل، آلیستر مک گراث، با تصنیف کتاب «پندار داوکینز» تلاش دارد به نقدى منصفانه از این کتاب بپردازد و به مخاطبان نشان دهد که علوم تجربى و به طور خاص، نظریه فرگشت با خداباورى در تنافى نیستند. نکته درخور توجه اینکه هر دو نفر در فضاى دانشگاه آکسفورد تنفس کرده و هر دو تجربه الحاد را از سر گذرانده اند؛ با این تفاوت که اولى هنوز با پافشارى بر الحاد خود، مشهورترین و پرارجاع ترین ملحد جهان شده، ولى دومى با وجود تخصص در علوم تجربى، از الحاد دست شسته و به مدافعى سرسخت براى خداباورى بدل گشته است.
متافیزیک مواجهه فضا در تماس نگارگری ایرانی با نقاشی رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری ایرانی همواره در گفت وگو با ""دیگر"" سنتهای بصری (مخصوصا سنتهای شرقی) خود را پویا نشان میداد. اما به نظر میرسد تماس با نقاشی رنسانس برای نگاگری ایرانی(که از اواسط دوره ی صفوی شدت گرفت) بیشتر در حکم ""مواجهه"" با امری بیگانه بوده است. ریشه ای ترین بخش این مواجهه در برخوردِ دو دریافتِ ناهمساز از مفهوم ""فضا"" قابل مشاهده است. چرا که مفهوم فضا در نقاشی همبسته ی اصول اساسی بازنمایی است. آنچه در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است، ""چرائی"" این مواجهه ی فضایی است. رهیافت این مقاله در پاسخ به این پرسش رهیافتی فلسفی است؛ از این رو می کوشد تا با تدقیق در بنیادهای متافیزیکی که امکان سربرآوردن مفهومِ فضا را امکان پذیر می سازد، این مواجهه را به شکلی مفهومی بازگشایی کند. به این منظور از یک سو با استفاده از مفهوم ""امر ریاضیاتی"" در فلسفه ی هیدگر، نشان داده شده است که چگونه فرازش متافیزیک مدرن به ظهور برداشتی ""کمّی"" از فضا در نقاشی رنسانس منجر شده است؛ و از سوی دیگر اینکه چگونه کاربستِ دریافتی ""کیفی"" از فضا در نگارگری ایرانی یکسره در تقابل با دیدگاه مدرن نسبت به فضا قرار دارد.
تمهیدی در جهت ابتناء فناوری بر الهیات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز، فنّاوری ها از سویی موجب رفاه بشریت شده و از سوی دیگر نگرانی های فراوانی را نسبت به آینده برانگیخته اند. در این میانه فلاسفه و حکما در یافتن مسیر یا مسیرهایی که جامعه انسانی را ضمن کمترین مواجهه با عوامل نامطلوب و چالش زا به بیشینه ی بهره-برداریِ مشروع برساند، نقش تعیین کننده ای دارند. جهت دادن به علوم و فنّاوری در سایه تعلیمات اسلام، هدفی است که در صورت تحقق می تواند به رفع نگرانی مذکور کمک کند لیکن حرکت به سمت آن به چیزی بیش از شعارزد گی و تعصبات بی مورد نیازمند است. از آنجا که پدیده های اجتماعی (از جمله علم و فنّاوری) با متافیزیک درهم آمیخته هستند، تا زمانی که تلاش شایسته ای در جهت تنقیح و تدوین متافیزیک (الهیات) اسلامی برای آنان صورت نپذیرد، هر تلاشی جهت توسعه ی علوم و فنّاوری اسلامی روبنایی بوده و محکوم به شکست است. در این نوشتار ابتدا به بازگوییِ سیر تطور نگاه بشر به فنّاوری می پردازیم. سپس انسان گراییِ تعاریف جدید از فنّاوری را مَحمِل طرح و بحث پیرامون متافیزیکِ فناوری قرار می دهیم و در انتها بر مبنای آموزه های اسلامی، نُه بنیان جهت ابتناء متافیزیکِ فنّاوری پیشنهاد می نماییم که عبارتند از: توجه به جایگاه سلسله مراتبی انسان در عالم هستی، احساس وابستگی و درهم تنیدگی بین انسان و جهانی که در آن زندگی می کند، نگاه همزمان به عوالم غیب و شهود و پذیرفتن نظام علّیّت در آنها، علم و فنّ پروری، اتحاد و التزام علم و فناوری، اتحاد راهبردی و بلند مدت غایات منفعت جویانه و حق طلبانه، عدم نسبیّت در معیارهایِ اولیه ی اخلاقی و پذیرش نسبیّت در برخی امور ثانویه، اصالت همزمان عمل، نیت و ایمان، اختیارِ مُقیّد. بدیهی است که این اصول نُه گانه به هیچ وجه جامع نیستند بلکه قسمتِ چند روزه ای است که از گنجاندن بحر در کوزه فراهم گشته است.