فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۳٬۸۱۲ مورد.
۲۴۸۱.

صلاحیت دولتها و انواع آن

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۳۱ تعداد دانلود : ۲۸۷۳
کلیات صلاحیت جنبه خاصی از حاکمیت است و حاکمیت عبارتست از توانایی عمومی حقوقی دولت.صلاحیت به قدرت دولت بر اشخاص‘ اموال و امور اشاره دارد.این قدرت ممکن است جنبه قانون گذاری بر افراد – اموال و امور داشته باشد و یا جنبه اجرایی ‘ مانند توقیف اشخاص واموال‘ یا رسیدگی به دعاوی توسط محاکم. باید بین توقیف اشخاص و اموال‘ یا رسیدگی به دعاوی توسط محاکم. باید بین اعمال قدرت اجرایی و اعمال قدرت قضایی (صلاحیت محاکم) تفکیک قایل شد زیرا اگر در کشوری جرمی اتفاق بیفتد. بنابراصل سرزمینی بودن جرم‘ دادگاه کشور مربوط صالح برای رسیدگی به آن جرم است ولی پلیس آن کشور نمی تواند مثلا وارد خاک کشور همسایه شده مجرم را دستگیر و برای محاکمه به کشور خود بیاورد ‘ بلکه در این مورد باید از مقامات کشور همسایه تقاضای استرداد متهم را بنماید. نقطه آغاز در این بحث‘ فرض «سرزمینی بودن صلاحیت» است. به موجب اصل سرزمینی بودن صلاحیت ‘ هر دولتی حق دارد نسبت به اشخاص و اموالی که در سرزمینش قرار دارند ‘ یا اموری که د رمحدوده قلمروش اتفاق می افتند‘ اعمال صلاحیت کند . باید بین موضوع صلاحیت و مبنای سرزمینی ارتباط اصیل و واقعی وجودداشته باشد و منافع معقول در رابطه با حقوق کشورهای دیگر رعایت شود. دولت های انگلیس و ایالات متحده مبنای صلاحیت را اصل سرزمینی بودن قرار داده اند ‘ درحالی که کشورهای قاره اروپا نظر وسیع تری درباره صلاحیت خود دارند. به علت سهولت رفت وآمد از مرزها و پیشرفت ارتباطات‘ اموری که جنبه بین المللی دارند‘ افزایش یافته اند. همینطور با بین المللی شدن جرایم ‘ مانند «قاچاق موادمخدر» و «جعل اسکناس» ‘ گرایش در جهت اعمال صلاحیت بر مبنایی به جز سرزمین‘ افزایش یافته است. طبق رأی دادگاه دایمی دادگستری بین المللی در قضیه کشتی «لوتوس»‘ «حقوق بین المللی محدودیتی برای صلاحیتی که یک کشور ممکن است به خود اختصاص دهد قایل نشده است‘ مگر با قاطع ترین ادله بتوان ثابت کرد که این محدودیت به عنوان یک اصل در حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است. در واقع دولتی که منکر وجودصلاحیت است باید ثابت کند که اعمال صلاحیت غیر موجه و خلاف حقوق بین الملل است» ولی یک محدودیت عملی درباره اعمال صلاحیت وسیع به وسیله یک دولت معین وجوددارد و آن اینکه هیچ دولتی در صدد بر نمی آید بر اشخاص ‘اشیا یا اموری که هیچگونه ارتباطی با آن دولت ندارند‘ اعمال صلاحیت کند. از آنجاکه اشخاص یا اشیایی که در سرزمین یک دولت قرار دارند به ان دولت مربوط می شوند لذا صلاحیت سرزمینی ‘قاعده ای کلی ومعمول است.
۲۴۹۳.

طرز اجرای مجازات حبس و اقدامات تامینی سالب آزادی در سوئد و ایتالیا`

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای عمومی
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق جزا و جرم شناسی حقوق جزای تطبیقی
تعداد بازدید : ۲۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۳۸
طرز اجرای کیفر حبس و اقدامات تأمینی از جمله مسائل مهمی است که قرنها افکار عمومی مخصوصا متخصصین علوم کیفری را بخود معطوف داشته است. با اینکه در ممالک مختلف روشهای گوناگونی در زندانها ‘ بازداشتگاه ها ‘ موسسات صنعتی وکشاورزی خاص زندانیان وکانونهای اصلاح و تربیت به مورد اجراء گزارده شده است لکن هنوزدرکیفر شناسی وعلم اداره زندانها روش خاصی که بطور حتم منجر به اصلاح و تربیت یا درمان مجرم و یا افراد درحالت خطرناک شود تعیین نگردیده است. هر کشوری سعی دارد برای رسیدن به هدف اصلی و فائی اجرای مجازات حبس و اقدامات تأمینی که پیشگیری از تکرار و یا وقوع جرائم است با اجرای روش خاصی راه حل این معضل اجتماعی را ارائه دهد. نظر باینکه مطالعه و بررسی طرز اجرای کیفرها و اقدامات تأمینی در کشورهای مختلف و اطلاع از نظریات متخصصین کیفرشناسی وعلم اداره زندانها‘ برای دانشجویان و دانش پژوهان رشته حقوق یک امر ضروریست لذا طرز اجرای کیفر حبس و اقدامات تأمینی سالب آزادی در سوئدکه مدرن ترین زندانها را داراست و د رایتالیا که مهد نهضت افکار جدید در تدوین قوانین کیفری و اقدامات تأمینی در قرون اخیر میباشد بطور اجمال مور د بحث قرار گیرد.
۲۴۹۵.

استرداد مجرمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۲۶ تعداد دانلود : ۳۹۲۹
استرداد ‘ تحویل یک متهم یا فرد مجرم به کشوری است که متهم یا مجرم در قلمرو آن متهم به ارتکاب جرم یا مرتکب جرم شده است و در کشوری که از آن تقاضای تحویل شد ه بسر می برد. اگر چه موضوع استرداد از نیمه قرن نوزدهم به بعد بین کشورها با رعایت عمل متقابل معمول گشته است . لیکن مبنای استرداد اولین با توسط اسلام عنوان شده است . احمد رشید در کتاب اسلام و حقوق بین الملل عمومی می نویسد. اسلام برای اولین دفعه اصل استرداد را بنیان نهاد و به منطقی ترین و موجزترین وجهی اساس و مبنایی را که اصل مزبور باید بر ان استوار گردد معین نمود چه قران مجید (سوره 5-آیه 35) می فرماید : کسی که یکنفر را بکشد بمنزله قاتل نوع بشر است . آیا چنین بیانی اعلام غیر قابل تفکیک بودن عدالت و لزوم مجازات مجرمین با وجود مرزهای سیاسی و نظریه های استوار بر اصل حاکمیت دولتها و محدود بودن قوانین جزائی به قلمرو یا سرزمین دولتی نیست؟ در گذشته مجرمین کمتر می توانستند به کشورهایی که با کشور محل وقوع جرم فاصله زیادی دارد بگریزند . درقرون اخیر مجرمین از امکانات تسهیل مسافرت بوسیله وسائط حمل ونقل بین المللی استفاده نموده به کشورهای مختلف جهان ونقاط دوردست متواری می شوند . لذا امر استرداد مجرمین بسیار حائز اهمیت شده است. دولتها با توجه به مصالح سیاسی خود و بخاطر جلوگیری ا زوقوع جرائم مختلف برای مسترد کردن مجرمین با یکدیگر همکاریهای لازم قضایی را بعمل آورده و مجرمین را تحویل می دهند. مقرراتی که برای استرداد مجرمین در کشورها وضع می گردد. با در نظر گرفتن نظامهای مختلف حقوقی در تمام کشورها یکسان نمی باشد.لیکن در اغلب موارد اصول کلی حاکم بر استرداد یکی است مثلا تقاضای استرداد اتباع کشوری که از او تقاضای استردادشده است علی الاصول مورد قبول واقع نخواهد شد . امروزه کشورها باانعقاد عهدنامه های استرداد مجرمین ومعاضدت قضایی در جلوگیری از فرار مجرمین با یکدیگر همکاری می نمایند.
۲۴۹۷.

معاضدت قضایی و تقییر مفهوم آن بررسی تطبیقی در حقوق کشورهای باختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰۳
مقصود از معاضدت قضایی مساعدت و یاری به کسانی است که بواسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود قدرت پرداخت هزینه دادرسی وحق الوکاله را ندارند و درنتیجه نمی توانند به مراجع قضایی رفته وحق خود را بگیرند. در قانون ایران کسی می تواند از معاضدت قضایی بهره مند شودکه معسر یعنی قادر به پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله نباشد. اعسار از هزینه دادرسی فقط در امورترافعی امکان دارد و در امور حسبی قانون ما ساکت است فقط ماده 376 قانون امور حسبی استفاده از آنرا به دادستان اجازه داده مقرر میدارد: درخواستهایی که دادستان از دادگاه می نماید وهمچنین اقداماتی که دادگاه بدون درخواست ‘ مکلف بانجام آنست ‘ هزینه ندارد. اعسار باید اثبات شود و این امر معمولا با اقامه شهود صورت می گیرد و باین ترتیب که خواهان ضمن تقدیم دادخواست دعوی اصلی ‘ رسیدگی به ادعای اعسار و معافیت از هزینه دادرسی را درخواست می کند . دادگاه پس از رسیدگی ‘ اگر ادعا را محرز دانست‘ حکم بر قبول اعسار صادر می نماید در نتیجه خواهان می تواند از مزایای زیر استفاده کند: 1-معافیت موقتی از تمام یا قسمتی ازهزینه دادرسی د رمورد دعوایی که برا ی معافیت از هزینه آن ‘ ادعای اعسار شده است. 2- حق داشتن وکیل مجانی 3- معافیت ازدادن تامین که باید اتباع خارجه بدهند درصورتی که مدعی از اتباع خارجه باشد. خواهان پس از تحصیل حکم اعسار‘ به شعبه معاضدت کانون وکلا مراجعه کرده تا یکی از وکلای مجاز را به عنوان وکیل معاضدتی برای او معین کنند. اما متقاضی می تواند از راه دیگری نیز درخواست معاضدت قضایی کندو آن مراجعه مستقیم بدفتر کانون وکلا است. چنانکه ماده 34 قانون وکالت مقرر میدارد :کسانی که قدرت تأدیه حق الوکاله را ندارند می توانند از کانون تقاضای معاضدت نمایند مشروط به اینکه دعوی بااساس و راجع به شخص تقاضا کننده باشد . دفتر معاضدت قضایی در صورت اقتضاء می تواند درباره دلائل متقاضی و وضع مالی او تحقیقات لازم را معمول داشته و در صورت موافقت یکنفر وکیل برای اومعین کند وماده 46 آیین نامه قانون وکالت مصوب 1316 می گوید: در موردی که انجام مقدمات و تشریفات مربوط به معاضدت قضایی ‘ موجب انقضاء موعدی ا زتقاضا کننده بشود‘ رئیس کانون می تواند مستقیما وکیل انتخاب نماید مشروط به اینکه تقاضانامه از حیث ضمائم کامل باشد. در صورت رد تقاضا‘ تقاضا کننده می تواند در ظرف ده روزبه هیئت مدیره کانون وکلا شکایت نماید. رای هیئت مدیره قطعی است. وکلا عدلیه مکلفند همه ساله درسه دعوی حقوقی به عنوان معاضدت قبول وکالت نمایند و چنانچه موکل محکوم له واقع شودحق الوکاله قانونی از آنچه اصول شود باوپرداخت خواهد شد‘ پنج یک آن متعلق به کانون وکلا است . تعیین وکیل معاضدتی در امور کیفری مستقیما وسیله دادگاه بعمل می آید و نیازی به رجوع به کانون وکلا ندارد. چنانکه می بینیم‘ معاضدت قضایی ‘ مساعدت و یاری به مستمندان و در واقع در حکم نوعی پرداخت صدقه برای بینوایان است. اما امروزه طرز فکر نویسندگان درباره معاضدت تغییر کرده ومراد از آن تامین استفاده موثر مردم از دستگاه قضایی و امنیت و دموگراکی درجامعه گردیده است. این طرز فکر در قوانین کشورهای اروپایی و آمریکا رسوخ پیدا کرده ومقررات معاضدت را تغییر داده است مثلا درکشور فرانسه قانون شماره 11/72 مورخ 2 ژانویه 1972 با تغییر مفهوم معاضدت قضایی ابتکار قابل توجهی در طرز استفاده مردم دستگاه قضایی به خرج داد باین معنی عنوان معاضدت قضایی Assistance judiciaire سابق را رها ساخته و بجای آن Aide judieiaire را بکار می برند که بیشتر معطوف به تعاون قضایی است نه مساعدت به بینوایان این قانون می خواهد اصل استفاده مردم از خدمات عمومی را در دادگستری به مرحله اجرا بگذارد. از اینرو اصل تساوی مردم در مقابل دادگاهها ‘ ایجاب می کند که برای مستمندان تسهیلاتی فراهم شود . در این میان سهم وابستگان دادگستری درخود توجه است چه آنان خدمات عمومی را در اختیار مراجعین می گذارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان