ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
۴۱.

اثر شاخص های ناپایدار حرارتی جداره های ساختمانی بر میزان مصرف انرژی؛ بررسی موردی: خانه مسکونی در اقلیم گرم و خشک بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی معماری شرایط ناپایدار حرارتی شاخص های حرارتی جداره ها هدایت حرارتی مصرف انرژی ساختمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
انتقال حرارت ازطریق جداره های ساختمان ها سهم زیادی در میزان مصرف انرژی دارند و عملکرد حرارتی آن ها در برقراری آسایش حرارتی فضاها مؤثر است. انتقال حرارت جداره ها به طور مستقیم بر میزان بار حرارتی ساختمان تأثیرگذار است. در این پژوهش تلاش شده که بتوان با تشخیص رفتار حرارتی مصالح در کاهش مصرف انرژی ازطریق جداره های خارجی، به عملکرد مطلوبی دست یافت. در شرایط ناپایدار حرارتی شاخص های متعددی چون ضریب انتشار حرارت، گرمای ویژه حجمی و ضریب سطح وجود دارند که با محاسبات، اثر هرکدام بر میزان مصرف انرژی ساختمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ضخامت مؤثرتر از نوع مصالح به کار رفته در جداره است. پذیرش حرارتی، ضریب سطح و زمان انتقال حرارت به هوای داخل، با ضخامت جداره ارتباط محسوسی ندارند. همچنین، با طراحی واحد مسکونی در اقلیم بیرجند، اثرات هریک از شاخص های ناپایدار حرارتی در میزان مصرف انرژی شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که شاخص های ضریب انتشار حرارت، پذیرش حرارتی و گرمای ویژه حجمی، اثرات مستقیم و ضریب سطح، زمان تأخیر تابشی آن و زمان انتقال حرارت به هوای داخل اثرات معکوسی بر میزان مصرف انرژی سرمایش و گرمایش دارند. شاخص های ضریب کاهش و زمان تأخیر آن، اثر محسوسی بر مصرف انرژی ساختمان نداشته اند.
۴۲.

سنجش ابعاد حکمروایی خوب شهری و عوامل کلیدی اثرگذار بر وضعیت آن در شهرهای قومی (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمروایی خوب شهری توسعه پایدار شهرهای قومی روش های آینده پژوهی یاسوج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
حکمروایی شهری یکی ازالگوهای نوین مدیریت شهری است که به دنبال دستیابی به توسعه انسانی پایداروایجاد شهری پایداراست.این الگو برتعامل پویای سازمان های دولتی،نیروهای بازار و نهادهای اجتماعی تأکید دارد و شهروندان در آن نه تنها شرکت کننده فردی نیستند،بلکه به صورت سازمان یافته نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی جامع ابعاد و شاخص های حکمروایی خوب شهری و عوامل موثر در وضعیت امروز این ابعاد در شهر یاسوج است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و اکتشافی و با توجه به هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصین و کارشناسان آگاه به موضوع حاضر و روش های آینده پژوهی است. نمونه پژوهش نیز به ترتیب 50 نفر از خبرگان برای بررسی وضعیت ابعاد حکمروایی و 15 نفر نیز برای علت یابی وضع موجود بود که با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش پنل دلفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS ،Mic Mac و Scenariowizard استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد،شهر یاسوج ازنظر حکمروایی خوب شهری وابعاد مورد بررسی آن وضعیت مناسبی ندارد ودر این بین ابعاد مشارکت،قانون مداری و امنیت وهمچنین گویه های میزان رضایت ازمشارکت شهروندان درتصمیم گیری های شهری،تعدد خدمات تأثیرگذاردربهبودامنیت فضایی،عدالت جنسیتی درشهر،زیباسازی شهرتوسط شهرداری،همبستگی بین مردم ومسئولان ازطریق پاسخ گویی مدیران دارای بدترین شرایط دربین ابعادوشاخص های موردبررسی بودند.همچنین نتایج تحلیل اثرات متقاطعدرنرم افزارمیک مک نشان داد،عوامل حاکمیت نگاه قومی وطایفه ای درمدیریت شهری،مدیران ناآشنا بامبانی برنامه ریزی شهری،ساختار تصمیم گیری بالا به پایین،عدم هماهنگی بین نهادهای مدیریت شهری وعدم مشارکت باساکنین درطرح های توسعه شهری دارای بیش ترین اثرگذاری بروضعیت امروزحکمروایی درشهریاسوج هستند.درآخر نیز باسناریونویسی به ارائه راهبردهای نوین اقدام شد.
۴۳.

تحلیل ریسک زلزله در بافت فرسوده شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده تحلیل خطر زلزله خسارت ساختمان منحنی شکنندگی حجم آوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۲
تحلیل ریسک زلزله در بافت فرسوده شهری یک فرآیند مهم است که برای شناسایی و ارزیابی تأثیرات زلزله بر سازه ها، زیرساخت ها، و جامعه در مناطقی که احتمال وقوع زلزله بالاست، انجام می شود.شهر بهبهان به علت وجود چهار گسل های فعال در پیرامون آن پتانسیل بالای در زلزله خیزی دارد. هدف مقاله حاضر بررسی میزان خطر پذیری زلزله با توجه به مولفه های شرایط محلی خاک اطلاعات ساختمان ها در بافت فرسوده شهر بهبهان می باشد. در این پژوهش از اصول روش های تحلیل ریسک زلزله مبتنی بر GIS با تمرکز بر مدل کارمانیا (KHM) و روش تحلیل احتمال خطر زلزله (PSHA) استفاده شده است. بر این اساس، کلیه پارامترهای مؤثر از جمله خصوصیات زمین شناسی، پریود غالب خاک و سرعت موج برشی، شیب ژئوئید، نوع رسوب و ضخامت آبرفت به پرونده های شکل تبدیل،طبقه بندی و در نهایت در پایگاه داده ی یکپارچه شامل توزیع و وضعیت ساختمان ها ترکیب و نقشه ریسک زلزله تهیه می گردد. نتایج نشان می دهد که در زلزله طرح حدود 45 درصد ساختمان ها به خرابی کامل و سایر ساختمان های موجود نیز به رده خرابی بسیار زیاد (تا 80 درصد) می رسند. در زلزله شدید همه ساختمان های موجود در این بخش بصورت کامل تخریب خواهند شد. با توجه به جمعیت ساکن در این بخش (12551 نفر) تلفات در زلزله طرح حدود 3765 و در زلزله شدید 9413 پیش بینی می شود. به این ترتیب برنامه ریزی قبل از زلزله برای بازسازی، مقاومسازی و بهسازی این منطقه، امداد حین زلزله و مدیریت پس از زلزله ضروری به نظر می رسد.
۴۴.

تحلیل شیوه های برداشت از تاریخ در معماری ایران در دوره های پهلوی اول و دوم

کلیدواژه‌ها: معماری پهلوی تاریخ گرایی مدرنیسم هویت معماری سنت و مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۲۲۴
معماری ایران در دوران پهلوی شاهد تغییرات گسترده ای است، تلفیق عناصر تاریخی و سبک های مدرن غربی تلاشی برای تعریف هویت نوین در معماری است. این دوران، بستری برای بازنمایی تاریخ و فرهنگ ایران در قالب معماری معاصر فراهم کرد به طوری که هم زمان تحت تأثیر سیاست های ملی گرا و مدرنیزاسیون قرار داشت. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی شیوه های مختلف برداشت از تاریخ در معماری این دوره و تأثیر آن بر شکل گیری هویت معماری معاصر ایران است. تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش اسنادی-تاریخی، به تحلیل کالبدی بناها و مطالعه زمینه های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. منابع کتابخانه ای، تحلیل اسناد تصویری و بازدیدهای میدانی از بناهای شاخص، داده های اصلی تحقیق را فراهم کرده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه های برداشت از تاریخ در معماری پهلوی شامل استفاده مستقیم از نمادهای باستانی، ترکیب عناصر سنتی و مدرن و تلفیق سبک های مختلف غربی با معماری ایرانی بوده است. این برداشت ها، گرچه در برخی موارد با نقدهایی مواجه شدند، اما توانستند نقش مؤثری در شکل دهی به هویت معماری معاصر ایفا کنند. بسیاری از بناهای خلق شده در این دوره بازتابی از تلاش برای توازن میان سنت و مدرنیسم است.
۴۵.

مروری نظام مند بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز: علت ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش آفرینی بهره وران برنامه ریزی فضایی حوضه آبریز مرور نظام مند تحلیل محتوا تبیین علی و دلیل آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۷
برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز به عنوان ابزاری کلیدی برای مدیریت پایدار منابع طبیعی، با چالش هایی ازجمله تعارض میان اهداف اقتصادی و الزامات محیط زیستی، رقابت بر سر نوع بهره برداری از منابع آب، و تداخل منافع بین بخشی مواجه است. نقش آفرینی بهره وران در فرایند تصمیم گیری، نقشی اساسی در کاهش تعارض ها و ارتقاء اثربخشی اجرای طرح ها ایفا می کند. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل نظام مند عوامل علّی و دلیل آوری مؤثر بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز برای تحقق اهداف پایداری است. روش پژوهش مرور نظام مند همراه با تحلیل محتوای کیفی پیشینه پژوهشی بوده و داده ها از ۳۴ مقاله علمی پژوهشی انگلیسی زبان منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۵ و 24 مقاله فارسی منتشرشده در بازه زمانی 1394 تا 1403 گردآوری و با کدگذاری باز تحلیل شده اند. مقوله های اصلی نشان دهنده عوامل مؤثر بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی حوضه آبریز است، که در ابعاد نهادی ساختاری، محیطی، زمینه اجتماعی و ساختار ایفای نقش مطرح شدند. یافته ها نشان داد که بسیاری از پژوهش های موجود نتوانسته اند به طور یکپارچه به ابعاد مختلف نقش آفرینی بهره وران بپردازند. این پژوهش براساس چارچوب نظری تلفیقی استخراج شده از تحلیل منابع، ضمن تبیین پیچیدگی های نهادی و زمینه ای نقش آفرینی بهره وران، بستری برای ادراک عمیق تر نقش آنان در سطح پژوهشی و مبنایی علمی برای تعریف روشن تر نقش و مسئولیت بهره وران در سطوح مختلف برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز ایران در سطح سیاست گذاری فراهم می سازد.
۴۶.

تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه از دیدگاه جلال آل احمد، نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی شهر ارومیه

کلیدواژه‌ها: فرهنگ غرب معماری دوره پهلوی معماری خانه ارومیه جلال ال احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۶
معماری مسکونی دوره پهلوی در ایران تحت تأثیر سیاست های مدرنیزاسیون و نفوذ فرهنگ غرب دچار تغییرات اساسی شد. بررسی تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه های این دوره، به ویژه در شهر ارومیه، می تواند به درک بهتر پیامدهای این تغییرات کمک کند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر فرهنگ غرب بر معماری خانه های دوره پهلوی در ارومیه، بر اساس دیدگاه های جلال آل احمد انجام شده است. تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از طریق مشاهده میدانی، بررسی مستندات تاریخی و مصاحبه با ساکنان و کارشناسان جمع آوری شده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده و ۲۴ خانه متعلق به دوره پهلوی که تغییرات معماری ناشی از فرهنگ غرب در آن ها مشهود است، بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در این دوره، حذف عناصر اجتماعی مانند حیاط، استفاده از مصالح غیربومی و تقلید از فرم های وارداتی، موجب تغییرات اساسی در ساختار معماری شده است. این تغییرات علاوه بر تضعیف هویت معماری ایرانی، باعث یکسان سازی طراحی ها و کاهش خلاقیت در ساخت بناها شدند. همچنین، ناسازگاری برخی ساختمان ها با اقلیم منطقه و تمرکز بیش ازحد بر ظاهر بناها، نشان دهنده گسترش معماری مصرف گرا و کمرنگ شدن توجه به اصول سنتی و بومی است. در مجموع، این تحولات منجر به کاهش پیوند میان معماری و فرهنگ بومی ایران شده است.
۴۷.

واکاوی اثربخشی آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمرو فضایی (مطالعه موردی: پیاده راه صف (سپه سالار) تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلمرو آسایش حرارتی فضای عمومی مطلوبیت سنجی آزمون t

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۷
بیان مسئله: انسان ها موجوداتی منزوی نیستند و همواره با محیط اطراف خود در ارتباط اند. آن ها، چه به صورت فردی و چه اجتماعی، فضایی برای خود طلب می کنند و مرزهایی تعریف می نمایند تا به حالت مطلوبی از این مفهوم دست یابند. می توان ادعا کرد که قلمرو نقش اساسی در زندگی انسان دارد و این امکان را فراهم می آورد تا انسان فضای اطراف خود را س اماندهی کرده و به آن هویت فردی یا جمعی ببخشد. تأمین ابعاد قلمرو در فضا نخسین گام در هویت بخشی به فضا و مکانمندی آن به شمار می آید. دستیابی به مطلوبیت در مفهوم ذهنی قلمرو، در گرو شفاف سازی شاخص های شکل گیری آن است که می توان برمبنای مفاهیمی از سوی نظریه پردازان، آن را تعمیم داد. فقدان آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل شکل گیری قلمرو فضایی، باعث ایجاد حس ازدحام در فرد می شود. باتوجه به حداقل امکان شخصی سازی فضا توسط کاربر در فضاهای عمومی، این پژوهش فضای عمومی را به عنوان بستر مطالعه ی موردی انتخاب کرده است تا اثر بخشی آسایش حرارتی در قلمروهای فضایی آن بررسی شود. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، آزمون فرضیه ای است که در پی واکابی شاخص آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمروفضایی، به عنوان پیش فرضی برای شکل گیری قلمرو انسانی است. همچنین، بررسی ارزش های پنهان شاخص های مؤثر در شکل گیری قلمرو در بستر مطالعه موردی، از دیگر اهداف این تحقیق به شمار می آید.روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نظر هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبردی استقرایی است و از نظر روش، رویکردی ترکیبی دارد. الگوی نظری و شاخص های شکل گیری، از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای استخراج شده اند. با شبیه سازی آسایش حرارتی مطالعه موردی تمرکز بر شاخص UTCI، محدوه های آسایش حرارتی در قلمروهای طراحی شده ارائه شده اند. برای پاسخ به این پرسش که آیا انسان از محدوده های فاقد آسایش حرارتی به عنوان قلمرو مطلوب استفاده می کند، از روش ردیابی مستقیم و نمونه گیری اشباع با قیاس تطبیقی استفاده شده است. نتایج نشان داد برخی از محدوده ها با توجه به عدم آسایش حرارتی، مورد استفاده کاربران قرار گرفته اند. در این مرحله از پژوهش به نتایج بسنده نکرده و در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری قلمرو به روش آزمون T تک نمونه ای و همچنین در جهت دخالت جنسیت و بررسی افتراق ایشان از روش آزمون T دو گروه مستقل استفاده شد.نتیجه گیری: برخلاف فرض پژوهش، گام های پژوهش حاکی از آن بود که قلمروهای مطلوب آزمودنی ها در بستر مطالعه موردی فاقد آسایش حرارتی است. روش آزمون T در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری به تفاوت تمایل زنان و مردان در اهمیت شاخص های شکل گیری قلمرو فضایی مطلوب اشاره دارد. 
۴۸.

پیکره بندی فضایی مسکن معاصر: مرور نظام مند مفاهیم و زمینه های موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکره بندی ادراک جنسیت مسکن معاصر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۳
خانه نماینگر ارزش ها، عقاید فرهنگی و اجتماعی ساکنان است. باتوجه به توسعه ابعاد مطالعات علمی و پژوهشی در زمینه های مختلف روانشناسی معماری به خصوص مسکن، بررسی سیر حرکت اندیشمندان و موضوعات مطالعه شده می تواند مؤیدی بر نیازهای تحقیقاتی آتی در حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی باشد؛ این مقاله می کوشد با اتخاذ روش مرور نظام مند، مقالات پژوهشی داخلی کشور حدفاصل سال های 1403 تا 1380 با محوریت موضوعی پیکره بندی مسکن را شناسایی و یافته های آن را در چگونگی تبیین این مفهوم و عوامل تأثیرگذار بر آن تحلیل نماید و راهکاری برای بهبود کیفیت مطالعات بعدی در جهت افزایش تعمیم پذیری برون داد مطالعات در نشریات ارائه نماید. ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ روش ﮐﯿﻔﯽ از ﻧﻮع ﻣﺮور ﻧﻈﺎمﻣﻨﺪ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. در جستجوی اولیه با استفاده از روش «مرورنظام مند» چارچوب کلی مفاهیم مرتبط با حوزه پیکره بندی مسکن و ادراک جنسیتی و ارتباط معنایی میان دو حوزه، 55064 ﭘﮋوﻫﺶ طبقه بندی که 2747 پژوهش در گروه هنر و معماری را در ﺑﺮﻣﯽﮔﺮﻓﺖ. پس از بررسی و پایش 289 مقاله استخراج و با استفاده از از بیانیه پریزما، مستندات مرتبط با «پیکره بندی مسکن» که در برگیرنده جنبه های کالبدی و روانشناسی - ادراکی انتخاب شدند. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی فضایی مسکن» با تاکید بر ادراک جنسیتی در سازمان دهی فضایی مسکن تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این مولفه بیش تر بر ابعاد کمی تمرکز و فارغ از جنسیت به بررسی ابعاد این حوزه پرداخته اند. ارزیابی آماری نتایج، بیانگر آن است که از میان 14 موضوع شناسایی شده، تمرکز مطالعات در نشریات علمی-پژوهشی بیشتر روی مباحث «ساختارفضایی» و «تجربه زیسته- حس مکان» و اغلب به شیوه کیفی (توصیفی- تحلیلی) است. نتایج نشان داد مطالعات در تببین «پیکره بندی مسکن» بر روانشناختی بودن این پیوند و پیامدهای رفتاری فارغ از جنسیت تأکید شده و سازوکارهای روانشناختی عمیق در ابعاد احساسی و شناختی- ادراکی تشریح نشده است. همچنین محققان در شناسایی عوامل اثرگذار بر این پیوند بیش تر بر ابعاد انسانی و مکانی تمرکز داشته اند. خلاء تئوری ادراک جنسیتی و مکان دستیابی به نتیجه واجد انسجام نظری را دشوار کرده است.
۴۹.

A Systematic Review of Design Research Approaches in Architectural Design Processes(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Design Research architectural education Research about Design Research through Design Research for Design Systematic review

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۶۶
This paper reviews 70 scholarly studies to explore and organize key methodologies in architectural design research through a systematic lens. It is grounded on three widely used frameworks: Frayling's research into, through, and for design; Cross's typology of design knowledge as epistemological, praxeological, and phenomenological; and Buchanan's basic, applied, and clinical research model. The study employed a structured review procedure, following PRISMA guidelines, to evaluate articles from 1982 to 2023 in major scholarly databases. A shared set of strategies and methods was also developed for each type of design research. The proposed conceptual framework—derived from the timing of the research intervention (pre-, through-, or post-design)—provided a more distinct charting of the research landscape. It revealed prevalent clusters of design research practice, each shaped by unique pairs of epistemological emphasis and methodological stance. Based on past studies, this research developed a further typology known as research through design (II), an expansion of the three earlier categories. By offering a distinct and understandable classification, the article aims to assist architecture students, instructors, and novice researchers in selecting the most suitable research approaches. The conclusions enhance the clarity of architectural education and help position design research as a central component of both academic study and professional practice.
۵۰.

Spatial Configuration of the Architecture of Shiraz City (Iran) In Two Periods of Zandieh and Contemporary(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Space Configuration Space Syntax Shiraz city Urban Space Structure UCL Depth map Software

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۷
By examining the modern cities of Iran with a historical background, it is evident how the changes in city structure over the past few decades have impacted the lives of individuals in society. Among these Iranian cities, the city of Shiraz is notable. The historical background of the city of Shiraz dates back to the sixth century BC. Over time, due to natural and governmental factors, the city's structural patterns have undergone significant changes, each unique in its time, with specific positive and negative spatial effects resulting from its type of spatial organization. This research aims to examine the transformations in spatial configuration within urban spaces over time and to identify patterns and qualitative and quantitative characteristics that affect these transformations, with a particular focus on the reorganization of the general disorganization in the structure of Shiraz City. The methodology of this research is based on documenting the evolutionary process, incorporating logical reasoning. Additionally, relevant materials and maps have been obtained through observation, field surveys, and library studies, which the authors have redrawn for clarity. Subsequently, the maps were analyzed and evaluated using UCL Depth Map, a specialized software for spatial syntax, and the results are presented. The findings and analyses conducted in this research indicate that the historical transformations of spatial configuration have deteriorated the historical context of Shiraz due to its physical expansion, reducing the quality of its urban environment.
۵۱.

بازخوانی انتقادی آرای متفکران دربارهٔ «زمان و معماری» از آغاز دورهٔ روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان و معماری بازخوانی انتقادی آرای متفکران تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
مفهوم زمان از دوره روشنگری وارد گفتمان معماری مغرب زمین شده و کاربرد آن از قرن بیستم تا به اکنون به اوج خود رسیده است. تاریخ معماری، نشان می دهد که لایه های مختلفی از مفهوم زمان در معماری وجود دارد و هر تصوری از زمان نیز به فهمی از معماری می انجامد. به رغم این نقش مهم، آرای مختلف درباره «زمان و معماری» تا اندازه ای مبهم و متناقض می نمایند. هدف این پژوهش به دید آوردن آرای موجود است، به گونه ای که ساحت های مختلف «زمان و معماری» به نحوی به سامان آشکار شود. بدین منظور آرای موجود به روش «تحلیل مضمون» خوانش و تحلیل شده است. براساس این آراء که با مراجعه به منابع مکتوب جمع آوری شده اند، آنچه نتیجه می شود سه نحو تلقی از زمان در معماری، در قالب زمان به مثابه «حال مستمر»، «روزمرگی» و «نسبت حضور و غیاب» است. این سه، همراه با تصورات مختلفی از معماری اند: 1- معماری «برآمده از روح دوران» و «برآمده از امری الوهی»؛ 2- معماری «هماهنگ با امر رایج» و «قابل انطباق با متغیرهای روزمره»؛ و 3- معماری به مثابه «آشکارگی پیوند پوشیدگی ناپوشیدگی»، «بهبود امر حاضر» و «ساختن و نمایش «تفاوت» حضور و غیاب». پس از پرداختن به خاستگاه فکریِ رویکردها و مسائل موجود در آن ها و تبیین وجوه افتراق و اشتراک میانشان روشن می شود که آنچه باعث بروز مسائلی در آن ها شده است برآمده از نگاه سلطه گرانه انسان در مقام معمار و یا  صاحب نظر معماری به زمان است.
۵۲.

گونه شناسی فضاهای نیمه باز در خانه های تاریخی اردکان (بررسی تطبیقی دوره های صفویه و قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه های تاریخی فضاهای نیمه باز صفویه قاجاریه اردکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۸
بیان مسئله: معماری بومی در هر منطقه در پاسخ به نیاز مخاطبان و در هماهنگی با شرایط اقلیم، جغرافیا و فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد. اردکان یکی از شهرهای تاریخی ایران است که واجد ویژگی های معماری خاص در پاسخ به شرایط بومی بوده است. وجود حیاط مرکزی در هم نشینی مناسب با فضاهای نیمه باز و بسته از ویژگی های معماری این منطقه در هماهنگی با شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه کویری است. فضاهای نیمه باز یکی از فضاهای مهم در معماری این منطقه است که هویت خانه های تاریخی به واسطه آن معنا می یابد. با توجه به اهمیت فضاهای نیمه باز در خانه های تاریخی اردکان، تاکنون پژوهش مستقلی در خصوص شناسایی این فضاها و گونه شناسی آنها جهت به کارگیری در معماری معاصر این منطقه انجام نشده است.هدف پژوهش: هدف این مقاله گونه شناسی فضاهای نیمه باز در خانه های تاریخی اردکان در گذار از دوره صفویه به دوره قاجاریه است. روش پژوهش: روش انجام پژوهش در این مقاله از نظر ماهیت و تحلیل داده، توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به دو صورت میدانی و اسنادی بوده است. حجم نمونه انتخابی به عنوان نمونه مورد مطالعه شش خانه از دوره صفوی و شش خانه از دوره قاجاری بوده که علت گزینش این تعداد براساس نوع دسترسی، امکان بازدید و پژوهش میدانی، تأیید کارشناسان میراث، تغییر و تحول کمتر و حفظ اصالت در نظر گرفته شده است. بنابراین روش نمونه گیری هدفمند بوده است و در نهایت داده ها به روش کیفی تحلیل شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد فضاهای نیمه باز در این خانه ها در سه گونه، فضاهای نیمه باز زیستی (تالار)، فضاهای نیمه باز زیستی- حرکتی با عمق کم (ایوان) و فضاهای نیمه باز حرکتی شناسایی شدند. هریک از گونه های فضایی در درون خود واجد گونه های فرعی بوده است. تحلیل های انجام شده بیان گر آن است که در گذار این دو دوره سطح حیاط کاهش و سطح فضاهای نیمه باز افزایش یافته است. ازسویی فضاهای نیمه باز در این خانه ها، فضاهای نیمه باز زیستی است که تقریباً پنج درصد از فضای خانه های صفوی و تقریباً شش درصد از سطح خانه های قاجار را به خود اختصاص داده و این در حالی است که هویت اصلی خانه های اردکان به واسطه این گونه از فضاهای نیمه باز معنا می یابد. 
۵۳.

بررسی نیازها و ترجیحات زنان در فضای نیمه عمومی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی زنان ترجیحات مسکن ترجیحات فضای نیمه عمومی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه مجتمع های مسکونی محصور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
بیان مسئله: بررسی مفهوم سبک زندگی به عنوان مجموعه ای کامل از فعالیت ها و الگوی زندگی افراد می تواند منجر به شناخت نیازها و ترجیحات ساکنان در برنامه ریزی فضایی و طراحی محیط های مسکونی شود. با توجه به این موضوع که نیمی از جمعیت هر جامعه ای را زنان تشکیل می دهند بررسی سبک زندگی آنان از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند بینشی را در مورد روش هایی که محیط مسکونی ممکن است بر سلامت جسمی و روانی آنها تأثیر بگذارد، ارائه دهد و به کاهش نابرابری های مبتنی بر جنسیت و بهبود کیفیت زندگی آن ها کمک کند. بااین حال بررسی رفتارهای مسکن مبتنی بر سبک زندگی زنان در ادبیات موضوع به ندرت بررسی شده است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش شناسایی نیازها و ترجیحات زنان در فضای نیمه عمومی مجتمع های مسکونی بلندمرتبه است که با توجه به سبک زندگی آنها تعیین می شود. روش پژوهش: مطالعه خودمردم نگاری به عنوان روش تحقیق انتخابی در پاسخ دهی به چیستی الگوی فعالیت زنان و شناخت ترجیحات آنان در محیط مسکونی در نظر گرفته شد و به منظور تحلیل داده های کیفی، متن گزارش ها کدگذاری شد و با روش تحلیل تماتیک مضامین اصلی استخراج شد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که محدودیت فضا در واحدهای آپارتمانی و محدودیت در زمان و مکان استفاده از فضاهای عمومی خارج از ساختمان، بسیاری از فعالیت ها را با مشکل مواجه کرده است. در نتیجه اغلب زنان به دنبال محیط مسکونی هستند که بتواند از فعالیت های اجتماعی، فراغتی و کاری آنان پشتیبانی نماید. همچنین نیاز به مدیریت اشیا در فضا، مدیریت ازدحام و شلوغی، مدیریت تردد حیوانات خانگی و برخورداری از امکانات و تدابیر امنیتی از دیگر ترجیحات زنان بوده است. در نتیجه بهره گیری از فضای نیمه عمومی برای یکپارچه سازی زندگی روزمره و امتداد سبک زندگی در بیرون از واحد شخصی در کنار نقش ارتباطی فضای نیمه عمومی می تواند کیفیت زندگی در مجتمع های مسکونی را در سطوح مختلف ارتقا دهد.
۵۴.

تحلیل چیدمان های شیرین عابدینی راد در گفتمان فضا از محیط تا زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر چیدمان گفتمان فضا آینه مخاطب شیرین عابدینی راد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۲
بیان مسئله: تحولات اخیر در هنر چیدمان، مفهوم فضا را از یک بستر صرفاً نمایشگر به عنصری پویا و تعاملی تغییر داده است. در این میان، آثار شیرین عابدینی راد با استفاده از آینه و بازتاب، رویکردی نوین در بازتعریف فضا ارائه می دهند. بااین حال، نحوه تأثیر این عناصر بر درک فضا و مشارکت مخاطب کمتر بررسی شده است. این پژوهش با هدف پرکردن این خلأ پژوهشی، به بررسی نقش آینه و بازتاب در چیدمان های شیرین عابدینی راد پرداخته و تأثیر آن را بر دگرگونی مفهوم فضا، تعامل مخاطب و شکل گیری معنا تحلیل می کند.هدف پژوهش: بررسی نقش آینه و بازتاب در چیدمان های شیرین عابدینی راد و تحلیل تأثیر آن بر دگرگونی مفهوم فضا، تعامل مخاطب و شکل گیری معنا است. این بررسی با تکیه بر نظریه های هنری کاپرو، لیخت، سلانت و جانستون و در نظر گرفتن بستر اجتماعی و نقدهای نهادی انجام می شود.روش پژوهش: توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مشاهده مستقیم و تحلیل آثار منتخب عابدینی راد انجام شده است. در این تحقیق، از نظریه های هنری کاپرو، لیخت، سلانت و جانستون به عنوان چارچوب نظری برای بررسی تعامل میان فضا، نور و آینه بهره گرفته شده و تحلیل نقدهای نهادی و بستر اجتماعی هنر نیز در نظر گرفته شده است.نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد که استفاده از آینه در این چیدمان ها، نه تنها مرزهای فیزیکی و ادراکی فضا را دگرگون ساخته، بلکه مخاطب را از یک نظاره گر منفعل به عنصری فعال در فرایند درک و تفسیر اثر تبدیل کرده است. براساس نظریات کاپرو درباره مشارکت مخاطب و دیدگاه لیخت درخصوص پویایی فضا، می توان نتیجه گرفت که آثار عابدینی راد، فضا را از یک بستر ایستا به محیطی سیال و چندلایه تبدیل می کنند. این ویژگی، علاوه بر ایجاد تجربه ای تعاملی، بستری برای نقد ساختارهای اجتماعی و نهادی نیز فراهم می آورد. 
۵۵.

بررسی و ترسیم گره با شمسه های ناهمگون با تکیه بر نظریات ریاضی تونی لی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گره گره ترکیبی شمسه های ناهمگون روش چندضلعی در لبه تونی لی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۹
نقوش هندسی در هنر اسلامی و جنبه ریاضی آن یکی از موضوع های مورد علاقه پژوهشگران این حوزه بوده است. افرادی مانند تونی لی با دست نوشته های خود در سال ۱۹۶۷ گام مهمی در این مسیر برداشته و تاکنون ادامه یافته است. این مقاله با تکیه بر نظریه های ریاضی لی، به بررسی رابطه بین شمسه های ناهمگون و واگیره های متناسب می پردازد. لی با فرمولی ریاضی ارتباط بین تعداد رئوس شمسه ها (M, N) و پارامترهای تقسیم شعاع ها (p, q) را بیان می کند. این رابطه امکان ترسیم نقوش ترکیبی با شمسه های متفاوت (مانند ۸-۱۶، ۹-۱۲، یا ۱۰-۱۰) را فراهم می کند. بااین حال، پژوهش حاضر نشان می دهد که تحلیل صرفاً ریاضی برای ایجاد الگوهای جاپرکن (تکرارپذیر) کافی نیست و تطابق با گروه های تقارنی ۱۷گانه ضروری است. با استفاده از روش چندضلعی در لبه (PIC) و نرم افزار اتوکد ، نقوشی مانند گره های ترکیبی هشت-دوازده و نه-دوازده ترسیم شده و مشکلات مرتبط با تکثیر آن ها درزمینه های مختلف (مربع، مستطیل، شش ضلعی) بررسی گردید. نتایج ترسیم گره های با رابطه ریاضی مشابه نشان می دهند که هر شمسه ناهمگون به گروه تقارنی خاصی نیاز دارد و نمی توان از منطق یکسانِ تقارنیِ گره های همگون (مانند گره ده) برای تمام ترکیبات استفاده کرد. درنهایت، این پژوهش تأکید می کند که طراحی نقوش ناهمگون نه تنها به فرمول های ریاضی، بلکه به درک عمیق از تقارن، زمینه تکرارپذیر، و سازگاری هندسی شمسه ها وابسته است.
۵۶.

ارزیابی تطبیقی تاب آوری و خوداتکایی در خانه های سنتی و معاصر بندرعباس با روش TOPSIS فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری خوداتکایی روش تاپسیس فازی خانه های سنتی بندرعباس خانه های معاصر بندرعباس معماری بومی جنوب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۶
بیان مسئله: خانه های سنتی بندرعباس، به دلیل بهره گیری از مصالح بومی و سازوکارهای منطبق با اقلیم گرم و مرطوب منطقه، همواره به عنوان الگویی در زمینه تاب آوری و خوداتکایی مطرح بوده اند. در مقابل، ساخت وسازهای معاصر عمدتاً بر فناوری های مدرن تکیه دارند و در برخی موارد، به علت عدم هماهنگی با شرایط اقلیمی و زمینه اجتماعی، سطح تاب آوری و خوداتکایی پایین تری نشان می دهند. بکارگیری اصول معماری تاب آور در طراحی مجتمع های مسکونی بندرعباس به طور معنی داری منجر به افزایش خوداتکایی ساکنین می شود. هدف پژوهش: ارزیابی تطبیقی میزان تاب آوری و خوداتکایی در خانه های سنتی و معاصر بندرعباس و شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آن است.  روش پژوهش: ابتدا با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان، مؤلفه های مهم تاب آوری (شهری، کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی) و خوداتکایی (پایدار، اجتماعی و مدیریتی) شناسایی شد. سپس، برپایه این مؤلفه ها، پرسشنامه هایی با طیف های فازی طراحی و میان جامعه ای از ساکنان و متخصصان توزیع شد. داده های گردآوری شده درنهایت با روش TOPSIS فازی تحلیل شد تا میزان نزدیکی هر خانه به راه حل ایده آل (از نظر تاب آوری و خوداتکایی) تعیین شود.  نتیجه گیری: خانه های سنتی، به دلیل طراحی هماهنگ با اقلیم، استفاده از مصالح بومی، مدیریت بهتر منابع آب و شکل گیری فضاهای اجتماعی مؤثر، در اغلب ابعاد تاب آوری و خوداتکایی از خانه های معاصر پیشی می گیرند. در مقابل، برخی خانه های معاصر که بر فناوری های جدید متکی اند، به ویژه در حوزه های اجتماعی و مدیریتی با چالش مواجه اند. این امر خود را در امتیازات پایین تر تاپسیس فازی نمایان کرد. نتایج حاکی از آن است که به کارگیری اصول معماری سنتی در کنار نوآوری های مدرن، نه تنها مصرف انرژی و هزینه های نگهداری را کاهش می دهد، بلکه تاب آوری و خوداتکایی ساکنان را نیز ارتقا می بخشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود در طراحی های آتی، از راهکارهای بومی بهره گرفته شده و بر جنبه های مشارکتی و مدیریتی نیز تأکید بیشتری صورت گیرد.
۵۷.

واکاوی کیفیات فضای سکونت در خانه های آپارتمانی شهر بندرعباس از دیدگاه زنان خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کیفیات سکونت خانه های آپارتمانی دیدگاه زنان شهر بندرعباس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۵
به طور معمول، بیشتر ساعات زندگی زنان در فضا های درون خانه سپری می شود و کیفیات فضای سکونت نقش زیادی در سلامت جسمی و روانی آنان دارند، بنابراین لازم است کیفیات فضایی مطلوب خانه های آپارتمانی از دیدگاه زنان خانوار بررسی شوند. هدف از انجام این پژوهش، فهم کیفیات فضایی مناسب برای کاربست و طراحی مسکن آینده شهر بندرعباس بود که اهداف خُرد، شناسایی کیفیات فضای سکونت در خانه های آپارتمانی و رتبه بندی کیفیات فضایی از دیدگاه زنان خانوار بود. این پژوهش بر مبنای روش ترکیبی کیفی-کمّی انجام شده است که از هر دو روش یافته اندوزی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، زنان خانوار ساکن در خانه های آپارتمانی در شهر بندرعباس هستند. فرآیند پژوهش شامل تدوین مبانی نظری، روش دلفی، پرسش نامه های محقق ساخت و تحلیل های آماری همچون آزمون خی دو، آزمون تی گروه های مستقل، آزمون تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی و آزمون رتبه بندی فریدمن است. کیفیات فضای سکونت از طریق یافته های مبانی نظری، دیدگاه خبرگان و مصاحبه با ساکنان شاملِ «هدایت و راهنمایی»، «گشایش فضایی»، «ترکیب فضایی»، «تناسب و مقیاس فضایی»، «فضامندی»، «سلسله مراتب فضایی»، «روابط فضایی»، «پویایی فضایی»، «دنجی فضا»، «هماهنگی و تعادل»، «تفکیک فضایی»، «انعطاف پذیری فضا»، «تنوع فضایی»، «تمایز فضایی»، «پیوستگی فضایی» و «خاطره انگیزی فضا» هستند. بر اساس رتبه بندی کیفیات فضایی از دیدگاه زنان خانوار، کیفیت «هماهنگی و تعادل» و پس از آن میانگین کیفیت «تناسب و مقیاس فضا» بالاترین میانگین اهمیت در بین کیفیات فضای سکونت و «تنوع فضایی» و پس از آن «پیوستگی فضایی» پایین ترین میانگین اهمیت را در از دیدگاه شرکت-کنندگان در پژوهش داشته اند.
۵۸.

تأثیر سازمان دهی محیط بر خلوت کاربران در مکان های فرهنگی (بررسی موردی: باغ کتاب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خلوت سازمان دهی فضا گراف توجیهی هم پیوندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۵
مطالعات انسان و محیط نشان می دهد مطالعه فضای کالبدی مستلزم ملاحظه فعالیت ها در آن است. فضاهای فرهنگی به دلیل داشتن پتانسیل های مختلف که باعث بروز فعالیت های متنوعی می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند، به همین جهت یافتن مهمترین مولفه های تاثیرگذار در طراحی فضاهای فرهنگی یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه طراحان به دنبال آن هستند. به همین منظور در این پژوهش باغ کتاب تهران بعنوان یکی از نمونه های شاخص که دارای مولفه های فضایی مختلف است، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. بررسی روابط میان افراد در فضاهای فرهنگی در سازمان دهی فضایی آنها موثر است. خلوت یکی از رفتارهای اجتماعی است، تعیین کننده فاصله و مرز میان افراد است و فرد می تواند به کمک آن بر روابط خود با دیگران نظارت و کنترل داشته باشد. ساز و کارهای دستیابی به خلوت در محیط کالبدی به وسیله سازمان دهی مناسب محیط فراهم می شود و به طراحان کمک می کند تا بستری با فرصت های مکانی قابل گزینش را برای کاربر فراهم کند. پژوهش پیش رو ضمن شناسایی مولفه های تأثیرگذار بر خلوت در پی پاسخ به چگونگی تأثیر سازمان دهی محیط بر خلوت کاربران در مکان های فرهنگی مانند باغ کتاب تهران است. این تحقیق با استفاده از روش تلفیقی (کیفی-کمّی) به دنبال یافتن آن دسته از مولفه های سازماندهی محیطی موثر بر میزان خلوت گزینی کاربران در مکان های فرهنگی است. جهت رسیدن به این هدف با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و رسیدن به اجماع نظری در مصاحبه با متخصصان حوزه معماری، مؤلفه های مؤثر سازمان دهی محیط بر خلوت کاربران استخراج شد که عبارتند از ارتباط و کنترل، هم پیوندی فضاها، تناسبات هندسی مسیرهای ارتباطی، خوانایی مسیرها، چشم انداز طبیعی و عمق فضا. سپس پرسشنامه ای بین کاربران تنظیم و توزیع شد و در تحلیل داده های پرسشنامه به روش همبستگی و تحلیل مسیر به تبیین مدل و استخراج سه چرخه عملکردی، کالبدی و رفتاری پرداخته شد. در مدل نهایی رابطه میان مؤلفه ها و میزان تأثیر آنها بر یکدیگر تحلیل و ارزیابی شده است. همچنین گردآوری اطلاعات بر مبنای مشاهدات میدانی با استفاده از منابع و نقشه های معتبر بوده و استخراج و تحلیل داده ها توسط نرم افزار A – Graph مدل یابی شاخه ای فضا مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل مبتنی بر یافته های پژوهش نشان می دهند، بین مولفه های اثرگذار بر خلوت پذیری در فضاهای فرهنگی اختلاف معنادار وجود دارد، از دیدگاه کاربران، چیدمان و خوانایی فضا مهمترین معیار اثرگذار بر خلوت پذیری در فضاهای فرهنگی می باشد و پس از آن دعوت کنندگی، فضاهای شخصی و فضاهای چند منظوره جای دارند.
۵۹.

مرور نظام مند معیارهای زیست آسایی در شهرسازی و ارزیابی آن ها با روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهرسازی محیط زیست زیست پذیری زیست آسایی پایداری زیست محیطی نظریه معماری سرآمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۹
بیان مسئله: مفهوم شهر و نسبت آن با محیط زیست، از موضوعات بحث برانگیز است. مطرح شدن مفهوم «زیست آسایی» که جنبه های ذهنی و عینی را همزمان در نظر می گیرد، فرصت جدیدی برای توسعه دانش های محیطی، ازجمله برنامه ریزی شهری، فراهم آورده است. پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با تفکیک و مرزبندی دو مفهوم «زیست پذیری» و زیست آسایی در علوم محیطی، برنامه ریزی شهری و شهرسازی، به معیارهای زیست آسایی دست یافت؟ و نظر خبرگان در این حوزه چیست؟  هدف پژوهش: هدف این پژوهش، تعریف و تفکیک دو مفهوم زیست پذیری و زیست آسایی همراه با مروری نظام مند بر معیارهای زیست آسایی و بازتدوین آن ها براساس نظر خبرگان است تا به عنوان یک چهارچوب مفهومی در کنار سایر مفاهیم نوین شهرسازی، ما را به شهرسازی مطلوب نزدیک کند.   روش پژوهش: چهارچوب نظری پژوهش، براساس نظریه معماری سرآمد تشکلی شده که با رعایت سلسله مراتب مفهومی شامل هدف، رویکرد، راهبرد، ساختار، بُعد، مؤلفه، معیار و شاخص، ازطریق مرور نظام مند، روش دلفی سه مرحله ای و تکنیک شانون، به تدوین، تدقیق و پالایش معیارهای زیست آسایی پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد زیست آسایی کالبد شهر با تدوین ۱۶ معیار، مفهومی چندوجهی و فراتر از زیست پذیری شهر است. وزن دهی این معیارها با استفاده از آنتروپی شانون نیز نشان داد معیارهایی نظیر عدالت فضایی، شبکه حمل ونقل سبز و حکمرانی کارآمد، بیشترین قدرت تمایز و تأثیرگذاری در ساختار زیست آسا را دارند. این امر گویای آن است که دستیابی به این مفهوم در فضاهای شهری، مستلزم هم ترازی میان مؤلفه های کالبدی و ارزش های اجتماعی-فرهنگی تحت حکمرانی کارآمد است. یافته های پژوهش، ضمن ارائه مدلی عملیاتی، امکانی برای ارزیابی وضع موجود شهرها و همچنین طراحی سنجیده مداخلات سیاستی و کالبدی را فراهم می سازد.
۶۰.

جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه شهری؛ نمونه مورد مطالعه: طرح های توسعه محله هرندی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله هرندی آموزش شهروندی توسعه محلی طرح های شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
در عصر انقلاب شهری و همزمان با رشد روزافزون شهرنشینی، چالش های جدیدی پیش روی شهرنشینان قرار می گیرد که مواجهه صحیح با آنها نیازمند اتخاذ تدابیر نوین است. آموزش شهروندی یکی از پایدارترین و به صرفه ترین اقدامات به منظور مواجهه مؤثر با این چالش ها در آینده است. کارشناسان بر این باورند، حرکت در جهت توسعه پایدار و استمرار روندهای توسعه ای در شهرها و محلات مستلزم وجود شهروندان آگاه، آموزش دیده و مسئول است. از این رو، در بسیاری از کشورها ارائه آموزش های شهروندی را از کودکستان ها و مدارس آغاز نموده و از طریق تدوین و اجرای طرح های توسعه ای به ویژه در سطح محلات، این نوع آموزش ها را به صورت فراگیر پیگیری می نمایند. محله هرندی تهران واقع در منطقه 12 شهرداری، با وجود برخورداری از سابقه تاریخی و نیز ارائه خدمات ویژه در شبکه فعالیت های اقتصادی شهر، یکی از نقاط کانونی آسیب های اجتماعی در تهران قلمداد می شود. به منظور کاهش این آسیب ها تاکنون  بیش از 18 طرح توسعه ای به اجرا گذارده شده است. بررسی این طرح ها نشان می دهد، برغم اهمیت و نقش آموزش شهروندی در کاهش آسیب ها و مشکلات زندگی شهری، تمامی ابعاد و جوانب آن مطمح نظر برنامه ریزان  قرار نگرفته است. حال در این پژوهش تلاش شده است تا مقوله آموزش شهروندی در طرح های محله از منظر موجودیت و اثربخشی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. این تحقیق از نوع کیفی بوده و ضمن انجام تحلیل محتوای اسن ادی،  مص احبه های نیمه ساختمند با 15 نفر از مدیران شهرداری، کارکنان سمن های فعال در محله و کارشناسان حوزه شهری انجام شده و تمامی داده ها با استفاده از نرم افزار maxqda مورد تحلیل قرار گرفته اند تا تصویر دقیق تری از جایگاه آموزش شهروندی در طرح های توسعه محله هرندی ارائه شود. خروجی تحقیق حاضر نشان می دهد، ضمن ضرورت توجه به تفاوت های ساختاری محله هرندی با دیگر محلات شهر تهران، توسعه این محله و تخفیف آسیب های آن نیازمند یک بازنگری ویژه در طرح های توسعه محلی بر اساس شاخص های آموزش شهروندی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان