وحیده ابراهیم نیا

وحیده ابراهیم نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تحلیل محیط کالبدی اثرگذار بر سرمایه اجتماعی در محلات شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی فضایی سرمایه اجتماعی محلات شهر ساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۳
میزان سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف فعالیتهای برنامه ریزی و طراحی شهری عامل مهمی در ارتقای کیفیت زندگی شهری شناخته می شود.در سطوح بالای سرمایه اجتماعی تعاملات اجتماعی ساکنین افزایش یافته و تعهد و تعلق نسبت به محل زندگی ایجاد می شود. چنین شرایطی خود محرک توسعه است. هدف از این پژوهش ارتقاء سرمایه اجتماعی با استفاده از روشهای برنامه ریزی فضایی در محلات منتخب شهر ساری است. این پژوهش در همین راستا می کوشد به این س ؤال پاسخ دهد که با چه ملاحظات و راهبردهایی در برنامه ریزی فضایی می توان به ارتقاء س رمایه اجتماعی کمک کرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از تلفیق روش های اسنادی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با سنجش وضع موجود سرمایه اجتماعی در محلات انتخابی با تکمیل پرسشنامه از ساکنین، بررسی اسنادی و مشاهده میدانی جمع آوری می شود. تحلیل اطلاعات با به کارگیری آزمون های آماری و تحلیل نقشه ها در رابطه با معیارهای چارچوب پژوهش  انجام می شود. در پایان با استفاده از فن تحلیل میدان نیرو جمع بندی صورت گرفته و پیشنهادات ارایه می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و تفاوت سطح آن در محلات مذکور نشانگر تاثیر تفاوت نحوه شکل گیری و همچنین به دلیل تفاوت های کالبدی آنها به عنوان محلات همجوار است و همچنین چهار شاخص فضایی: اتصال، تنوع، امنیت و ویژگی می تواند بر میزان سرمایه اجتماعی محلات شهری تاثیرگذار باشد و با افزایش سرانه فضای سبز ، فضای عمومی، تنوع در مسیر حرکتی و اهمیت دادن به کیفیت مسیرهای پیاده، ایجاد نشانه ها، توزیع مناسب خدمات، گسترش حمل و نقل عمومی جمعی،  و در نظر گرفتن تسهیلات محلی با شعاع دسترسی مناسب به منظور ایجاد امنیت به بهبود سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد.
۲.

نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ شهری فرهنگ پذیری شهر یادگیرنده مراکز آموزش عالی کلان شهر مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل   تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
۳.

ارزیابی اثرات اجرای ابرپروژه بین الحرمین شیراز بر اجتماع محلی پیرامونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزشیابی ابرپروژه ارزیابی اثر رگرسیون چندگانه سلسه مراتبی مجتمع بین الحرمین شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
ابرپروژه ها به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت شهری برای ایجاد فرصت های رشد اقتصادی، کارآفرینی و جذب سرمایه های ملی و بین المللی در بسیاری از کشورهای بیشتر و کم تر توسعه یافته مطرح شده اند. این دست پروژه ها دامنه اثر وسیعی دارند و گروه های اجتماعی زیادی را تحت تأثیر قرار می دهند: جابه جایی های جمعیتی به دلیل خروج برخی از ساکنان و استقرار گروه های جدید، تغییر هویت محله ها و ایجاد محیط کالبدی بیگانه برای ساکنان، اثرگذاری بر نوع و کیفیت اشتغال محدوده و یا وعده های تحقق نیافته حل بحران های اجتماعی و از دست رفتن اعتماد به بخش عمومی. پروژه بین الحرمین شیراز نیز با انگیزه متوازن نمودن خدمات شهری و ایجاد فضاهای با کیفیت شهری در هماهنگی با بناهای تاریخی، مذهبی مجاور، یعنی دو حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) و حرم مطهر سید علاءالدین در دستور کار شهرداری شیراز قرار گرفت. این مقاله اثرهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیط زیستی اجرای این پروژه بر ساکنان دو محله مسکونی پیرامونی، اسحاق بیگ و لب آب را بر پایه پرسش از ساکنان این محلات ارزیابی می کند. این پرسش ها برای گردآوری داده های مورد نیاز بر پایه نظریه اثر برنامه و نیز پژوهش های پیشین تعیین شدند و 375 نفر از ساکنان به آن ها پاسخ دادند. پاسخ ها با انتخاب مدل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتیجه تحلیل بیانگر این است که تمام 25 شاخص به کاررفته در مدل تحلیل پژوهش دارای رابطه معنادار با معیارهای سطح بالاتر هستند و کفایت لازم در پوشش معیارهای مورد نظر را دارند. بیشترین اثر در بعد کالبدی و در معیار دسترسی به امکانات و تسهیلات بوده است، اما این پروژه در شاخص هایی چون افزایش ساخت وساز و بهبود کیفیت بناها- که جزئی از اهداف ساخت این پروژه نیز بوده اند- کم ترین اثر را داشته است. این پروژه در بعد اجتماعی و در مواردی چون افزایش اعتماد به شهرداری و نهادهای دولتی و سازمان های مردمی و تمایل به همکاری با آن ها، وجود مکان یا واقعه خاطره انگیز، تمایل به ماندگاری، رابطه با همسایگان و هم محلی ها و استفاده از فضاهای عمومی کم ترین اثر مثبت را داشته است.
۴.

یشنهاد یک چهارچوب ارزشیابی سیاست عمومی: به کارگیری در تحلیل سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست بخش عمومی ارزشیابی سیاست چهارچوب ارزشیابی سیاست انگاشت سازی سیاست شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
شهر تهران به دلایلی چون تمرکز فعالیت های گوناگون در آن به کلان شهری پرجمعیت با مشکلات ناشی از تمرکز شدید جمعیت تبدیل شده که هر مخاطره طبیعی نیز پیامدهای غیرقابل کنترلی در آن دارد. در این وضعیت، سیاست گذاری برای سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران از دهه 1340 شمسی در دستور کار سیاست گذاری این شهر قرار گرفته است. پرسش اصلی در این مقاله این است که چگونه می توان چهارچوبی  برای ارزشیابی سیاست عمومی پیشنهاد نمود تا با به کارگیری آن سیاست های سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران را در طول یک دوره مشخص زمانی، تحلیل نمود. برای پاسخ دادن به این پرسش فرایندی سه مرحله ای پیموده می شود: در مرحله نخست با به کارگیری روش شاخص سازی، انگاشت ارزشیابی سیاست به عناصری قابل ردیابی تبدیل و چهارچوبی قابل سنجش برای آن پیشنهاد می شود. در مرحله دوم تصمیم های مرتبط با سازماندهی تمرکز جمعیت و فعالیت در شهر تهران که پشتوانه حقوقی پیدا کرده اند با ردیابی متون قانونی بازبینی می شوند و در مرحله سوم این تصمیم ها با به کارگیری چهارچوب پیشنهادی ارزشیابی سیاست، موررد سنجش قرار می گیرند. برونداد نهایی این است که سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران در فاصله دهه 1340 تا 1390 اگرچه توانسته بر کاهش تمرکز جمعیت و فعالیت های تولیدی-خدماتی در این شهر اثرگذار باشد، اما از جنبه ایجاد اثرات جانبی ناخواسته، دستیابی به اهداف، انسجام درونی و سازگاری بیرونی دارای کاستی است.
۵.

وارسی به کارگیری رهیافت پیشایندی در رویارویی با پیشایندها در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی یکپارچه بزرگشهری پیشایند رهیافت پیشایندی در برنامه ریزی شهری برنامه ریزی و تفکر راهبردی برنامه ریزی بزرگشهری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۰
سیستم های برنامه ریزی شهری در معرض عدم قطعیت ها و پیشایندهایی قراردارند که می توانند موجب اختلال در کارکردهای آنها شوند. برای رویارویی با این چالش در تفکر راهبردی «رهیافت پیشایندی» مبتنی بر اصل «تطابق با شرایط ویژه مورد برنامه ریزی» تدبیر شده است. در بزرگ شهر تهران افزون بر پیشایندهای ذاتی، پیچیدگی فرایندهای تصمیم گیری ناشی از تمرکز تصمیم گیری بخش عمومی، تمرکز سرمایه گذاری و فعالیت های اقتصادی در کشور و وجود عوامل تصمیم گیری و سیاست گذاری چندگانه نیز همچون عوامل تشدیدکننده اثرات پیشایندهای ذاتی عمل می کنند. پژوهش این مقاله پرسشی دوگانه را پیش می کشد: نخست اینکه آیا عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در برنامه ریزی برای بزرگ شهر تهران از پیشایندهای موجود و نیز ضرورت به کارگیری رهیافت پیشایندی در سازوکار برنامه ریزی که در پی یکپارچگی است برای این شهر آگاه هستند و دوم اینکه چگونه می توان به ردیابی وجود چنین آگاهی و چگونگی رویارویی عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در این بزرگ شهر با پیشایندهای شناخته شده و یا ناشناخته پرداخت. در این مقاله از روش «بازبینی سیستماتیک» برای توصیف-تحلیلی چارچوب های نظری مربوط به رهیافت پیشایندی و از روش «تحلیل کیفی-استنتاجی محتوای متون» برای آزمون به کارگیری رهیافت پیشایندی در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران استفاده شده است تا بتوان فرصت های پیش رو در استفاده از رهیافت پیشایندی را برای ارتقای کارکرد سازوکار جاری برنامه ریزی و آماده سازی مسیر استقرار سازوکاری بازسازماندهی شده به منظور راه اندازی برنامه ریزی مبتنی بر اصول یکپارچگی برای بزرگ شهر تهران و نیز بازدارنده های موجود احتمالی در به کارگیری رهیافت پیشایندی در این در مسیر را ردیابی کرد.
۶.

سیاست گذاری در بزرگ شهر تهران: روش های واکاوی دوگانه یکپارچگی- غیریکپارچگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست گذاری یکپارچه برنامه ریزی فضایی برنامه ریزی بزرگ شهری سیستم های پیچیده تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
بزرگ شهر (کلان شهر) تهران در معرض تصمیم ها و سیاست های چندگانه ای قراردارد: سیاست هایی از سوی عوامل بخش دولتی که هریک در یک حوزه سیاست گذاری منفرد دارای قدرت هستند، تصمیم های افراد و گروه ها در بخش خصوصی (و گاه در بخش عمومی) که به دنبال بیشینه کردن منافع اقتصادی خود هستند، و تصمیم ها و سیاست های عوامل سیاست گذاری مدیریت شهری در این بزرگ شهر. پی گیری چنین منافع چندگانه و گاه متضادی نشان از امکان بالقوه بروز ناهماهنگی میان آنها دارد. پرسش دوگانه این مقاله این است که چه عناصر، وضعیت ها و پدیده هایی و هریک چگونه در شکل گیری وضعیت سیاست گذاری در بزرگ شهر تهران از دیدگاه دوگانه یکپارچگی-غیریکپارچگی سیاست ها اثرگذارند. در فرایند کار مقاله، در مرحله نخست دانش موجود سیاست گذاری یکپارچه در برنامه ریزی بزرگ شهرها در جهان با به کارگیری روش «بازبینی سیستماتیک منابع»، استخراج شده است. در مرحله دوم داده های موردنیاز تحلیل با روش «مصاحبه» با متخصصان در بزرگ شهر تهران گردآوری، و با روش «تحلیل موضوعی» تحلیل شده است. دستاورد مقاله نشان می دهد که در بزرگ شهر تهران شکل نگرفتن توافق جمعی در میان عوامل سیاست گذاری درباره بایستگی استقرار اصول سیاست گذاری یکپارچه، نادیده گرفتن یا کم توجهی به تقابل عناصر رسمی و غیررسمی سیاست گذاری، آمیزگری انگاشت سیاست گذاری یکپارچه با سیاست گذاری واحد، و نیز قرارنگرفتن تصمیم گیری در یک فرایند پیوسته برنامه ریزی، مهم ترین عوامل ایجادکننده غیریکپارچگی سیاست گذاری هستند.
۷.

تدبیر چارچوب مدیریت دانش برای سیاست گذاری یکپارچه در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چارچوب مدیریت دانش سیاست گذاری یکپارچه سیاست گذاری دانش - پایه سیاست گذاری کلان شهری رهیافت های فضایی و یکپارچه برنامه ریزی کلان شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۹۵
توجیه ضرورت سیاست گذاری یکپارچه در شهرها، وجود عرصه های موضوعی سیاست گذاری و نیز سیاست گذاران چندگانه درگیر در برنامه ریزی و سیاست گذاری کلان شهری و تولید سیاست های غیریکپارچه و ناهماهنگ است. چنین سیاست هایی به عناصر و مسیرهایی غیریکپارچه و چندپاره، ناهماهنگ، متناقض و رقابتی می انجامند. منبعی مهم برای تنظیم سازوکارهای مناسب برای دستیابی به یکپارچگی و به پیامدهای مثبت آن، دانش و مدیریت دانش است، با این توجه که یک چالش اصلی سیاست گذاری کلان شهری نبود اطلاعات مناسب، کامل ، در دسترس و یکپارچه و وجود نامعلومی هایی است که سیستم مورد تصمیم گیری و سیاست گذاری را احاطه می کند. هدف این مقاله، ردیابی ابعاد یکپارچگی در سیاست گذاری کلان شهر تهران به منظور کمک به تدبیر چارچوبی انگاشتی برای تسهیل اثر مدیریت دانش در دستیابی به سیاست گذاری یکپارچه در برابر سیاست گذاری بخشی، پاره پاره و غیریکپارچه است و برای دستیابی به آن روشی با مسیر دوگانه توصیفی- تحلیلی با چگونگی یکپارچگی در سیاست گذاری و تحلیلی- تجویزی به منظور ارتقای یکپارچگی اطلاعات، دانش و سیاست گذاری، اختیار شده است. ارزش این مقاله کوشش در پرداختن به و به کارگیری هر دو انگاشت اصلی این مقاله، یعنی ""مدیریت دانش"" و ""سیاست گذاری یکپارچه"" و نیز اتصال این دو در برنامه ریزی کلان شهرهایی چون کلان شهر تهران که پیشینه ای چه پژوهشی و چه سیاست گذاری در این زمینه ندارند، است.
۸.

چارچوب بکارگیری فن SWOT در برنامه ریزی فضایی مبتنی بر تفکر راهبردی

کلید واژه ها: تفکر راهبردی رهیافت اختیار راهبردی سیستم برنامه ریزی فضایی فن SWOT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۱
به کارگیری کارامد فنون و روش های برنامه ریزی در رهیافت های مبتنی بر تفکر راهبردی نیازمند درک درست پایه های نظری پشتیبان این فنون و روش ها است. فن SWOT پس از توسعه نخستین آن در مدیریت کسب وکار در برنامه ریزی فضایی نیز کاربرد گسترده ای یافته است و در فعالیت های برنامه ریزی فضایی در کشور ایران نیز بکار گرفته می شود، در حالی که چارچوب بکارگیری آن، چنانکه که پاسخگو به چارچوب نظری پشتیبان آن (یعنی تفکر راهبردی) و زمینه بکارگیری آن (یعنی برنامه ریزی فضایی و متفاوت از مدیریت کسب وکار)، باشد تدقیق نشده است هدف اصلی این تحقیق تبیین ماهیت و چگونگی استفاده از فن SWOT (در برنامه ریزی فضایی) در چارچوب تفکر راهبردی و رهیافت اختیار راهبردی است. این مقاله روش کاری دوگانه را اختیار می کند که نخست در بعد توصیفی- تحلیلی، به ارتباط فن SWOT با ویژگی های برنامه ریزی فضایی مبتنی بر تفکر راهبردی می پردازد و دوم در بعد تحلیلی- تجویزی، چارچوب بکارگیری این فن را چنان که به ارتباط ردیابی شده پاسخ گو باشد پیشنهاد می کند. روش پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوای پژوهش های برنامه ریزی فضایی و مدیریت است. این مقاله چارچوبی شامل سه مرحله اصلی برای بکارگیری فن SWOT در برنامه ریزی فضایی و رفع ابهام های ناشی از تفاوت های بکارگیری این فن در برنامه ریزی فضایی متفاوت با مدیریت کسب وکار در بخش خصوصی پیشنهاد می کند. در مرحله نخست سیستم برنامه ریزی فضایی و محیط آن شناسایی می شود تا امکان تعیین عوامل درونی (یعنی عناصر سیستم برنامه ریزی فضایی) و عوامل بیرونی (یعنی عناصر محیط سیستم برنامه ریزی فضایی) در مراحل بعدی این فرایند فراهم شود. در دومین مرحله که چارچوب سیستماتیک برای تحلیل راهبردی تدوین می شود، پیشنهادهای این مقاله برای پرسش های کلیدی تعیین کننده عوامل درونی و بیرونی معرفی می شوند. مرحله سوم پیشنهاد مجموعه گزینه های راهبردی امکان پذیر از طریق رویارویی عوامل درونی و بیرونی است، یعنی طراحی راهبردهای برنامه ریزی فضایی که با توجه به نقاط قوت و ضعف سیستم از یک سو، و قیود و عدم و قطعیت هایی که بر سیستم اثرگذار هستند، امکان پذیر و مقدور باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان