فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۲۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بقاع متبرکه گیلان دارای نقاشی های مذهبی بسیاری است که خاستگاه و مبدأ آن به روشنی معلوم نیست. باورهای تشیع به ویژه واقعه کربلا از جمله مضامین این نقاشی ها است. وجه تشابه موضوعات و شیوه تصویرسازی این نقاشی ها با نقاشی های قهوه خانه ای از چشم پژوهشگران دور نمانده است، اما نقاشی پشت شیشه یکی از هنرهای سنتی ایران است که امروزه کمتر به آن توجه می شود. شایان ذکر است که نقاشی پشت شیشه مذهبی نیز دارای موضوعات و تصاویری است که با نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی بقاع متبرکه گیلان قابل قیاس است. متن مشترک میان این نقاشی ها نه تنها موضوعات مشترک بلکه شباهت های فرمی و تصویری است. برای پاسخ به این سوال که چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نقوش بقاع متبرکه و نقاشی پشت شیشه وجود دارد، در پژوهش پیش رو از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت استفاده شده است و تاکیدبرچگونگی رابطه همانگونگی میان آثاراست. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویر خوانی است. تجزیه تحلیل داده ها کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روابط بینامتنی، پیش متنی و ترامتنی میان نقاشی بقاع متبرکه شرق گیلان و نقاشی پشت شیشه برقرار است و میان نقاشی های بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه رابطه همانگونگی حاکم است.
بازیابی مفهوم و عملکرد چرخ های حکاکی در گوهرتراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گوهرتراشی از پرسابقه ترین حوزه های فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنه کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامه ها، معمولاً به معرفی شیوه های گوهرشناسی (کانی شناسی) می پردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبه های فنی تراش و جلای سنگ ها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخ های تراش و جلاست که به رغم اشاره در اغلب گوهرنامه ها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخ های حکاکی مصطلح در گوهرنامه های فارسی، دارای چه ویژگی هایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بوده اند؟ هدف این مقاله، شناخت بیش تر این هنر و شیوه های به کارگیری چرخ های حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامه هاست. در ابتدای مقاله حاضر، گوهرنامه ها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخ های گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، برای دستیابی هرچه بیش تر به داده های مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کنده کاری و تخته سفته گری بوده است. هم چنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخ ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
تحلیل گره چینی های بکار رفته در صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی در قسمت انتهایی قندیلخانه در مجاورت گنبد الله الله در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قرار دارد. صندوق بسیار نفیس و ظریفی بر روی قبر ایشان واقع است. این صندوق از نقشها و طرحهای متفاوتی با تکنیکهای بسیار متنوع و زیبا در یک نظام هندسی منسجم به اجرا در آمده است. گرههای هندسی یکی از انواع نقوش به کار رفته بر روی این صندوق می باشد که در تمامی جوانب کار مشاهده میشود. این پژوهش سعی دارد تمام نقوش هندسی موجود بر روی این اثر ارزشمند را گره گشایی کرده و به نحوه ترسیم آنها دست یابد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که، گرههای هندسی صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی از چه روش ترسیمی پیروی کرده است و رمزگشایی گرههای مذکور در چیست؟ روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی بوده که با آنالیز یک اثر تاریخی به بحث و بررسی آن پرداخته میشود. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی می باشد. یافته های حاصل نیز نشان میدهد که سه نوع شمسه «هشت»، «ده تند» و «دوازده تند» در تمامی جوانب کار با ترکیب بندیهای متفاوت دیده میشود که شمسه «ده تند» به مراتب کاربرد بیشتری در اجرا دارد. نوع تقسیم بندی فضای کلی کار و همچنین نوع آلت هایی که با گرههای نامبرده، ایجاد شده در تمامی جوانب آن متفاوت از هم میباشند. با وجود تنوع و تعدد گره ها در کار، یک وحدت و انسجام خاصی در قسمتهای مختلف صندوق ایجاد شده است. گره های بکار رفته بر روی این صندوق موقع ترسیم در یک چهارم دایره، شمسه آنها ترسیم شده و در قاب واگیره مربع یا مستطیل البته براساس نوع گره قسمتهای دیگر آن نیز ترسیم میشود. در حالت کلی شمسه ها با ستاره پنجپر و یا آلت ترقه شکل میگیرند. بخشهای مختلف این صندوق در مکعب مستطیل بالایی و پایینی هر کدام مانند یک تابلو با نقوش متعددی مثل اسلیمی ها، ختاییها و کتیبه که در بستری از نقوش هندسی با رنگهای خاصی به اجرا درآمده اند به نوعی ویژگیهای هنری ایرانی – اسلامی را به نمایش گذاشته اند.
اصالت مندی مبتنی بر زمان در آثار صنایع دستی براساس نظریه زیبایی شناسی تکاملی داتن (مطالعه موردی آثار خراطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمان یکی از عوامل تعیین و تبیین اصالت در حوزه های هنری و فرهنگی است. آثار صنایع دستی با گسترده وسیع خود در بافت تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناسی، بخشی از اصالت خود را مرهون عوامل مرتبط با زمان هستند که داتن آن را از الزامات اصالت یک اثر هنری به شمار می آورد. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش زمان و تأثیرگذاری این مؤلفه در اصالت مندی آثار صنایع دستی با توجه به نظریه ی «زیبایی شناسی تکاملی داتن» و مطالعه موردی هنر خراطی در منطقه دزفول است. پرسش های این پژوهش عبارتند از؛ 1- نقش زمان در تعیین اصالت صنایع دستی چیست و چگونه تبیین می شود؟ 2- این عنصر در هنر خراطی چگونه مرزبندی می شود؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی و مسئله محور است که به شیوه ی توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. در این فرایند نخست داده ها از طریق، منابع کتابخانه ای و پایگاه های استنادی و همچنین روش میدانی گردآوری شد، سپس با تدقیق مفاهیم «اصالت» و «زمان» از دیدگاه داتن، به تحلیل داده ها در خصوص سه مقوله «روح زمان»، «زمان صرف شده برای خلق اثر» و «تاریخ اثر» نتایج آن ارائه شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که عناصر زمانی اصالت از نظر داتن در برگیرنده روح زمان، تاریخ ساخت اثر و زمان صرف شده برای خلق اثر است که تطبیق این سه عنصر در آثار چوبی بدین شرح است: مقوله روح زمانه در آثار خراطی، به رسم و رسوم، تکنیک های خاص زمان تولید و نیز سنت شکنی های خلاقانه دلالت دارد. همچنین موضوع صرف زمان در تولیدات چوبی بر اساس نظریه داتن، ناظر بر میزان زمان صرف شده در خلق اثر هنری است . مقوله دیگر از دیدگاه داتن، تاریخ اثر است که در خراطی گواهی دهنده ی تأثیر و تأثر اثر از دوره پیش از خود یا معاصرین است.
بررسی تطابق ساختار بصری دو اثر منسوب به شیخ محمد از هفت اورنگ جامی نسخۀ گالری فرییر واشینگتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب هفت اورنگ جامی نمایانگر صلابت و شکوه در ساختار نگاره های دوره صفوی است. با وجود تلاش های محققان در تشریح ساختار نگاره ها، کماکان نیاز به پژوهش در خصوص روابط مخفی حاکم در میان عناصر و سازه های آثار نگارگری مشاهده می گردد. مسئله، نحوه ارتباط سازه های مختلف یک نگاره در کنار هم، چگونگی پرداختن به ساختار و سامان یابی آن توسط هنرمند نگارگر در آثار موردبحث است؛ لذا بدین منظور دو نگاره از یک هنرمند از کتاب هفت اورنگ جامی انتخاب شدند. این نگاره ها با عناوین «یوسف برای ندیمان زلیخا در باغ خود موعظه می کند» و «یوسف به افتخار ازدواج خود ضیافتی شاهانه برگزار می کند» منسوب به شیخ محمد است. شیوه انتخاب این آثار، وجود اشتراکات فراوان در صورت ظاهری دو نگاره می باشد که به نظر عامدانه بوده و در مقاله به آن مواردی پرداخته می شود که منجر به این تشابه شده است؛ لذا یافتن این موارد و اینکه هنرمند بنا به دلایلی، آگاهانه از ساختار مشابه استفاده نموده؛ ضرورت این تحقیق می باشد. هدف، تطبیق ساختاری و فرمی در این دو نگاره است. سؤالات شامل این موارد است: از لحاظ ساختاری ویژگی های مشترک دو نگاره شیخ محمد چیست؟ کدام نگاره را می توان به عنوان پیش متن و یا پیش درآمد برای نگاره دیگر دانست؟ استفاده از ساختار مشابه در آثار چه کارکردی می تواند داشته باشد؟ این پژوهش به عناصر درون متنی و روابط آن ها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیق ساختار بصری نگاره ها بنا به اصل نه گانه چارلز جنسن بوده که تحلیل عناصر و اصول کیفیِ بصری را دربرگرفته و در صدد پاسخ گویی به سؤالات پژوهش است. بر اساس رویکرد پژوهش، مشخص گردید که از لحاظ ساختاری، مجلس اول به نوعی پیش متن مجلس دوم می باشد. در هر دو نگاره یک نفر ناظر بر صحنه وجود داشته و شیخ محمد قاب/کادر خود را در مجلس دوم توسعه داده است.
کاشی های شیشه ای در قصرهای عباسی، تنگ آبگینه تهران و کف آب گونه کاخ حضرت سلیمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، گزارشی مقدماتی از شناسایی بزرگترین مجموعه شناخته شده از قطعات کاشی شیشه ای شفاف عباسی به کار رفته در تنگی در تهران است. این مقاله، شواهد باستان شناختی کف سازی با استفاده از قطعات شیشه ای شفاف سبز- آبی به کار رفته در قصرهای عباسی را بررسی و تلألو آب گونه آنها را اشاره ای به اتاق پذیرایی مشهور کاخ حضرت سلیمان تفسیر می کند. این مقاله روشن می کند که تنگ نگهداری شده در موزه آبگینه و سفالینه های ایران که با شیشه های رومی مقایسه و به دوره های پارتی و ساسانی منتسب شده است، التقاطی مدرن و ساخته شده از قطعات کوچک کاشی های شیشه ای کف سازی دوره عباسی است. این پژوهش درباره پیشینه این تنگ و چگونگی ساخته شدن آن از تکه هایی از کاشی های شیشه ای عباسی بحث می کند که زمانی دلالتی ضمنی به شکوه حضرت سلیمان داشت و با انجام جعلی سازی ای ماهرانه، به ظرفی الگوبرداری شده از بطری های رومی بدل شد؛ سپس برای بازارهای حراج عتیقه به عنوان شیئی متعلق به هنر ایران معرفی شد و از موزه آبگینه و سفالینه های ایران سردرآورد.
مستند بررسی ساختار فرمی طرح و نقش قالی های محرابی ساروق و فراهان دوره قاجار
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
37 - 50
حوزه های تخصصی:
قالی های دو منطقه ساروق و فراهان که از موارد شاخص در حوزه ی قالیبافی می باشند در تاریخ فرش ایران نقش به سزایی دارند. از نمونه طرح های رایج در قالیبافی این دو منطقه در دوره قاجار، طرح و نقش «محرابی گلدانی» می باشد. این طرح و نقش از منظر ساختار با کمترین مطالعه و بررسی مواجه شده است. هدف این مقاله مطالعه ویژگی های فرمی طرح و نقش قالی های محرابی گلدانی این دو منطقه در دوره قاجار می باشد. سوال تحقیق عبارت است از اینکه ساختار فرمی طرح و نقش و مشابهت قالی های محرابی گلدانی رایج در دوره قاجار در مناطق ساروق و فراهان چگونه می باشند؟ نوع تحقیق تحلیلی، با رویکرد کیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، بررسی سایت موزه ها و برخی مجموعه های فرش و همچنین تحقیقات میدانی می باشد. جامعه آماری شامل 16 نمونه قالی می باشدکه 4 مورد از هر منطقه، به شکل هدفمند و بر اساس نوع طرح و نقش و بیشترین فراوانی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن می باشند که ساختار فرمی طرح و نقش قالی های منتخب با اختلاف اندک در جزئیات مشابه یکدیگر می باشند. این گروه از نمونه قالی های محرابی گلدانی به دلیل ترکیب بندی و عناصر تشکیل دهنده ی آن نوعی خاص از گروه قالی های محرابی می باشند. طرح و نقش و ساختار فرمی خاص در این گروه از قالی ها امکان آن را می دهد که این طرح و نقش در دوره قاجار به صورت سفارش بافته شده است.
بررسی تطبیقی طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کُردی سِنِه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب حدود العالم در قرن سوم ه.ق، اولین منبعی است که به بافت فرش در طبرستان اشاره می کند. سندی تصویری از قالی طبری در دست نیست، اما قدیمی ترین فرشی که در محدوده طبرستان بافته می شود، قالی کلاردشت است. چهار نظریه برای شکل گیری قالی کلاردشت وجود دارد. برخی آن را همان قالی طبری حدود العالم دانسته اند. برخی دیگر، زمینه شکل گیری این قالی را مهاجرت اقوام کُرد به منطقه و در قرن سیزدهم ه.ق دانسته و آن را فارغ از قالی طبری می دانند. نظریه میانه ای نیز وجود دارد که معتقد است قالی طبری، تحت تأثیر قالی کردی قرار گرفته و آنچه امروزه از قالی کلاردشت مشاهده می شود، قالی کردی است که اصالت هایی از قالی طبری سده های ابتدایی اسلامی را با خود به همراه دارد. آخرین نظریه در این خصوص، خاستگاه فرش کلاردشت را در امتزاج فرهنگ های متفاوت بافت مناطق غربی ایران معرفی می کند که به همراه مهاجرین به کلاردشت آورده شده است. بنابراین، این تحقیق برای بررسی نظریات ذکر شده به این پرسش پرداخته است که تطابق طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کردی سِنه چه میزان است؟ تا از این طریق بتواند خاستگاه احتمالی قالی کلاردشت را شناسایی نماید. جهت حصول به پاسخ این پرسش، از روشی تطبیقی با رویکردی توصیفی– تحلیلی مبتنی بر جمع آوری نمونه های میدانی در حوزه کلاردشت و مقایسه آن با نمونه های اصیل قالی سنه در منابع کتابخانه ای استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که ساختار کلی طرح و نقشه فرش های کلاردشت با فرش سنه مشابهت دارند. ضمن این که برخی از نقش مایه های فرش کلاردشت و سنه نیز با یکدیگر مشابه و یکسان هستند. هم چنین این دو قالی از نظر تعداد حاشیه، ساختار قرینگی نقشه، چیدمان نقش مایه ها و تعداد رنگ های به کار رفته در متن و حاشیه، شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند.
مطالعه ای بر وضعیت موزه فرش ایران از نقطه نظر نمایش آثار
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
173 - 184
حوزه های تخصصی:
موزه به طور کلی یکی از نخستین ابزارهایی است که انسان برای ثبت تغییرات فرهنگی ابداع کرد. موزه ها همچون شناسنامه نشانگر هویت ملی و تاریخی انسان هاست. موزه ملی فرش به لحاظ موضوعی هویت تاریخی و هنری دارد. این موزه، به عنوان یکی از غنی ترین موزه های تخصصی در سال 1356 برای بازدید گشایش یافت. هدف کلی از پژوهش پیش رو بررسی عملکرد موزه در جذب مخاطب می باشد. در جستجوی اسنادی و مطالعات کتابخانه ای مشخص شد که مطالعاتی در زمینه آسیب شناسی وضعیت نمایش آثار در موزه تخصصی فرش صورت نگرفته و در برخی از مصاحبه های چاپ شده در مجلات تخصصی به برخی از نقاط ضعف موزه به طور سطحی اشاره شده است. در تحقیق حاضر ضمن تبیین تعریف موزه و اهداف موزه و استانداردهای موزه آرایی؛ موزه فرش به لحاظ پدیده نمایش آثار از منظر بصری به شیوه مطالعات کتابخانه ای و میدانی بررسی شد. با توجه به محدودیت منابع مکتوب، این بررسی با ارائه200 عکس، تکمیل 240 پرسشنامه بین بازدیدکنندگان، مصاحبه با بازدیدکنندگان و پرسنل موزه و مشاهده صورت گرفت. نتایج نشان داد: موزه فرش در ابتدای شکل گیری و در آن مقطع زمانی جایگاه خوبی داشته ولی در حال حاضر با توجه به هدف، تاریخچه و فرایند شکل گیری موزه از ابتدا و پیشرفت تکنولوژی، از استانداردهای موزه داری فاصله گرفته و به لحاظ سطح کیفی افت کرده است و در نهایت چیزی را عرضه می دارد که پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. علوم و تکنولوژی روز موزه داری و روش های مدرن در نمایش آثار استفاده نمی شود.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزه های تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
بازنمایی جنسیت و فضا در متون تاریخی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دوره ایلخانی متون بسیاری در زمینه های مختلف به دست آمده است که با بررسی آنها می توان درکی روشن از اوضاع اجتماعی و سیاسی این دوره به دست آورد. در این گفتار، با استناد به برخی از مهم ترین متون تاریخی برجای مانده از این دوره، سعی بر درک نسبت میان حضور زنان و مردان در فضاهایی شده که شرح آن در متون این دوره آمده است. برای این کار، ابتدا فضاهای گوناگونی را که در متون تاریخی به آنها پرداخته شده، طبقه بندی نموده و در نهایت، روایت های مربوط به مناسبات میان زنان و مردان در هر فضا بررسی شده است. از جمله فضاهایی که در این متون بازنمایی شده اند ، می توان به فضای اردو، کاخ، ابواب البر، بازار و ... اشاره کرد. بر مبنای این نوشتار، می توان فضاها را به صورت کلی به دو دسته تقسیم نمود: فضاهایی که خاص مغولان بوده و فضاهایی که مربوط به شهر دوران اسلامی است. آن طور که از متون بر می آید، نسبت حضور زنان در کنار مردان و در عرصه های بازنمایی شده مربوط به مغولان، بیش از حضور آنان در فضاهای شهری اسلامی است و تفکیک پذیری های جنسیتی فضایی هم چون حرم سرا، خرابات خانه و ایلچی خانه، عموماً در فضاهای شهری روایت شده اند تا فضای اردو.
بررسی فتوت نامه نویسی در میان طراحان فرش عصر صفوی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
23 - 38
حوزه های تخصصی:
رواج فتوت و فتوت نامه نویسی در میان اصناف عصر صفوی نشان از وجود آداب و معارفی است که لازمه و مشخصه ی هر شغل در آن دوره بوده است. در میان اصناف دوران صفویه عدم حضور فتوت نامه ای برای حرفه ی طراحی فرش علی رغم اهمیت بالای هنر فرش بافی در میان هنرهای آن دوره مسئله ای است که هرگز به علل و چند و چون آن پرداخته نشده است. سؤالاتی که برای رسیدن به هدف می توان طرح کرد، عبارتند از: «علت خالی بودن جای فتوت نامه ی طراحان فرش در میان دیگر اصناف عصر صفوی چیست؟ طراحان فرش آن دوره متعلق به چه صنفی بوده اند؟ فتوت نامه ی طراحان فرش دارای چه ساختار و ویژه گی هایی بوده است؟ در این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی به کمک مطالعه و جمع آوری مطالب اسنادی و کتابخانه ایی در حوزه ی نگارگری، فرش و عرفان اسلامی، فعالیت صنفی طراحان فرش و علل نبودن فتوت نامه ایی برای این شغل در عصر صفوی و همچنین ساختار رسالات این صنف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های به دست آمده از این پژوهش بیان گر آن است که طراحی فرش در دوران صفوی زیر مجموعه ی فعالیت های حرفه-ای صنف نگارگران و مذهبان بوده است، و بزرگان این صنف رسالات و دیباچه هایی را تصنیف کرده اند که ساختاری همچون فتوت نامه های دیگر اصناف داشته اند. وجه تمایز این رسالات با فتوت نامه های اصناف در ساختار ادبی و نگارشی آن ها بوده است.
مطالعه تحلیلی نقوش خوشنویسی، انسانی و گیاهی در تطبیق چند نمونه از شیشه های میناکاری دوره مملوکان در مصر و سوریه با فلزکاری دوره های ایلخانی و تیموری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری از جمله هنرهای فلزکاری و شیشه گری، در طول تاریخ انعکاس دهنده مضامین مختلفی بوده اند و از قدیمی ترین صنایعی هستند که با تنوع وسیعی از آثار در سرزمین های مختلف به ظهور رسیده اند. در این میان، تأثیر انواع هنر ها و نفوذ مفاهیم و محتوای آثار بر یکدیگر، در تولیداتی دیده می شود که دارای اشتراکات مختلف و تحت نفوذ فرهنگ ها و ادوار تاریخی همانندی بوده اند. در این پژوهش، نقوش مشترک میان شیشه های میناکاری شده مملوکان مصر و سوریه با فلزکاری ایلخانی و تیموری ایران مورد توجه قرار گرفته است. بیان ویژگی های فلزکاری ایران و شیشه های مزین به میناکاری دوره ممالیک و تحلیل تطبیقی نقوش، محتوا، مضامین و عناصر مشترک میان این آثار و هم چنین دلیل وجود این اشتراکات از اهداف این تحقیق است. این امر با انتخاب تعدادی از نقوش فلزی ایران و تعدادی از نقوش شیشه های میناکاری دوره مملوکان میسر شده است که بعد از تطبیق نقوش، به مطالعه جزییات آنها پرداخته شده است. شیوه انجام تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با بررسی تصویری سه دسته از مضامین و نقوش تزیینی پر کاربرد در هنر میناکاری شیشه و فلزکاری صورت پذیرفته است. در این راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که نقوش آثار فلزی و شیشه ای دارای چه اشتراکات و تأثیر اتی بر یکدیگر بوده اند و کدام یک بر دیگری تقدم دارند؟ کدام نوع نقوش انسانی، گیاهی و کتیبه ای در تزیین اشیاء به رفته اند و ارتباط میان کاربرد شی و نقش تزیینی چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گستره نقوش و مضامین در این آثار، به دلیل اشتراکات مذهبی و آیینی بوده است و انتقال هنر ایران به سرزمین های مصر و سوریه، به وضوح در تزیینات این مناطق ملموس است و علایق معنوی، عوامل فرهنگی و ارتباطات سیاسی نیز در بروز این اشتراکات تأثیر داشته اند.
نیازسنجی استفاده از فرش دست باف ایرانی در محصولات دکوراسیون داخلی خانه ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرش، نشانه فرهنگ پر قدرتی است که نه تنها در مقابل اقوام مختلف مقاومت کرده، بلکه فرهنگ های تحمیلی بیگانه را در خود حل نموده و به آن سیمایی ایرانی بخشیده است. این در حالی است که استفاده از آن در خانه های ایرانی جای خود را به انواع محصولات خانواده مبلمان با چیدمان هایی غیر ایرانی می دهد. با توجه به تأثیرات مثبتی که این محصول بر سلامتی روحی و روانی انسان دارد، احیاء آن در قالب سایر محصولات به خصوص تولیدات دکوراسیون داخلی می تواند مفید باشد. در این مقاله، به بررسی معرف های بصری حسی فرش دست باف برای جوانان ایرانی پرداخته شده است و مقصدی برای ایجاد و تعریف کاربری های تازه آن تعیین شده است. ابزار پیمایش در پژوهش کاربردی- کیفی حاضر، پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن شامل تمامی افرادی است که در معرض خرید وسایل دکوراسیون داخلی منزل قرار داشته اند. حجم نمونه ای معادل 207 نفر از افراد 25 الی 40 سال، به روش غیر احتمالی- گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پیمایش، مشتمل بر یک پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ، 749/0 بوده است که به صورت آنلاین و از طریق ایمیل برای گروه هدف ارسال شده است. یافته ها نشان دادند اگرچه تعداد بسیاری از افراد جامعه هدف از فرش دست باف استفاده نمی کردند اما محصول مذکور را دارای ارزش زیبایی شناختی و بعد از آن، ارزش معنوی و هویتی می دانستند. هم چنین مشخص شد عبارت «نرم و منعطف» دربردارنده برداشت حسی آنها از فرش ایرانی است. پاسخ دهندگان، خطوط منحنی باز و مارپیچی را مصداق فرش ایرانی در حوزه خطوط دانسته و رنگ های جگری، قهوه ای، قرمز و آبی سیر را به ترتیب مصداق آن در میان رنگ ها عنوان کرده اند. نتایج این پژوهش نشان داد بیش از هر چیز در حیطه مبلمان، روشنایی ها و کلید و پریزهای منزل، می توان کاربری های جدیدی برای فرش مستهلک تعریف نمود.
مطالعۀ فنی بصریِ نقاشی گل و مرغ دورۀ زند و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدفاصل به قدرت رسیدن نادرشاه افشار تا دوره ناصرالدین شاه قاجار را باید نقطه عطفی در نقاشی گل و مرغ ایران دانست. در این دوره نقاشی گل و مرغ در مرقعات، آثار لاکی (شامل قاب آیینه، جلد کتاب و قلمدان) و نقاشی دیواری مورد توجه قرار گرفت. در مرقعات از تک بوته، در آثار لاکی از ترکیب گلشن و در تزیینات معماری از گل و گلدان، افشان و بندهای مدور استفاده شد. در این برهه پر فراز و نشیب هنرمندان ناچار به کوچ و جابه جایی بوده و سنت های نقاشی ایالتی را جابه جا می کردند. چنانچه هنرمندانی که در نقاشی های ارگ کریمخانی دوره زند مشغول بودند، به خدمت قاجار در آمده و در مرمت کاخ های صفوی گماشته شدند. شهرهایی چون اصفهان(افشار)، شیراز(زند) و تهران(قاجار) هنرمندان گل و مرغ سازی داشت که نیاز دربار تا بازار را برطرف می کردند. هدف پژوهش، مطالعه فنی بصری آثار گل و مرغ دوره زند و قاجار است. نوشتار در پی پاسخ بدین پرسش هاست: ویژگی های فنی و بصری گل و مرغ دوره زند-قاجار در آثار لاکی، مرقعات و تزیینات معماری چیست؟و عوامل تاثیرگذار بر آن کدام است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد عواملی چون میل به باستان گرایی، نسبت شاهان قاجاری با صفویان در نقاشی گل و مرغ در تزیینات معماری و حضور هنرمندان و سیاحان غربی و به خصوص دوربین عکاسی بر جهت گیری گل و مرغ در مرقعات تاثیرگذار بود. به دلیل جذب هنرمندان برتر به پایتخت ، این دوره فاقد سبک یا شیوه ایالتی خاصی است.
آسیب شناسی فرش معاصر مشهد از دید صاحب نظران با تاکید بر حوزه طراحی
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
68 - 82
حوزه های تخصصی:
فرش شهری مشهد به عنوان یکی از سبک های اصلی شهری فرش ایران از دوره تیموری در قرن نهم ه.ق تا به امروز تحولات مختلفی را به خود دیده است. بعد از سپری شدن عصر طلایی فرش مشهد در دوران تیموری و صفوی، در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی همزمان با احیای فرشبافی در سرتاسر ایران، فرش شهری مشهد نیز پس از پشت سرگزاردن دوران فترت دویست ساله در پی بازیابی گذشته باشکوه خود برآمد. در این دوره با پیشگامی تجار و تولیدکنندگان مهاجر آذربایجانی و کرمانی فرش های بزرگ پارچه و نفیسی با حفظ ویژگی های هویتی و تاریخی فرش اصیل مشهد تولید شدند. با گذشت زمان و بازاری شدن تولید، فرش شهری معاصر مشهد، شکوه و عظمت گذشته را از دست داده است. فرش دستبافت به عنوان یک فرآورده فرهنگی، بازتاب دهنده سنت ها و باورهای جوامع تولیدکننده می باشد و در راستای هویت بخشی به جغرافیای تولید نقش موثری دارد. از این رو مساله اصلی پژوهش حاضر مطالعه عوامل زمینه ای موثر در این پدیده با تاکید بر جمعبندی نظرات صاحبنظران میدانی این حوزه می باشد. سوال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی آسیب های فرش معاصر مشهد و عوامل زمینه ای فرهنگی و اقتصادی این آسیب ها از منظر صاحب نظران این حوزه می باشد. پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه با تعداد 10 نفر از فعالان و صاحب نظران بازار فرش مشهد به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند نوسانات اقتصادی، تغییر در سبک زندگی مصرف کنندگان، موانع صادراتی متعدد، عدم شناخت سلیقه بازار، مثنی برداری از طرح های بازارپسند از مهم ترین آسیب های فرش معاصر مشهد به شمار می روند.
پژوهشی تطبیقی بر نمادهای ایران باستانی و تاثیر آن در قالی های پس از اسلام (مطالعه موردی: سیمرغ، جدال شیر و گاو و نماد فروهر)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
127 - 137
حوزه های تخصصی:
طراحان قالی های در هر زمان، تحت تأثیر دین و آیین و فرهنگ بومی به استفاده از نقوش نمادین در قالی هامی پردازند. در دوره اسلامی نیز قالی های ایرانی، تحت تأثیر فرهنگ و مذهب زمان خویش قرارگرفته و از نمادگرایی اسلامی بهره مند شده اند. این نمادها بسیار متنوع بوده، اما آنچه مطرح است آن نمادهایی است که ریشه در ایران پیش از اسلام داشته، اما در قالی های ایرانی-اسلامی بار دیگر تجلی یافته اند. مقاله حاضر با روش تطبیقی-تحلیلی می کوشد تا با بررسی نقوش باستانی به طبقه بندی و تحلیل این نمادها پرداخته، سپس به سؤالاتی همچون چرایی دلایل کاربردی این نقوش بر قالی های ایرانی در دوره اسلامی و چگونگی تطابق این نقوش با اندیشه اسلامی پاسخ دهد. با توجه به گستردگی نقوش نمادین با مضامین باستانی، در این پژوهش تنها سه نماد مورد بحث و تحلیل قرار خواهد گرفت که شامل نقوش نمادین؛ ققنوس، جدال شیر و گاو و نماد فروهر هستند. می توان دریافت که نمادها زمانی می توانند به حیات خود ادامه دهند که مطابق نگاه مذهبی و سیاسی جامعه آن روز باشند. در این میان نقوش باستانی در سه رده توانسته اند در دوره اسلامی دوام یابند؛ 1- به لحاظ ساختاری همچون گذشته اما در معنا منطبق با بینش اسلامی تغییر یافته اند 2- به لحاظ ساختاری و معنا همچون گذشته اما با توجه به آن که منافاتی با اندیشه اسلامی ندارد دوام یافته و تنها معناهایی بر آن افزوده شده است 3- به لحاظ ساختاری و معنایی همچون دوره گذشته بوده اگرچه با اندیشه اسلامی مطابقت نداشته اما با اندیشه سیاسی و نظام سلطنتی منطبق بوده اند.
مطالعۀ ویژگی های ساختاری و نقوش فرش روتشیلد کاشان محفوظ در موزۀ هنر اسلامی دوحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرش بافی و طراحی فرش چون دیگر هنرهای ایران در دوره ی صفوی از تجلی و شکوفایی برخوردار شد. چنان که دست آوردهای بدیع و برجسته ای در جنبه های مختلف آن از هنر صنعتگری تا هنر بصری و نقش داشت که از بارزترین آن ها نقوش گیاهی پرمایه بر فرش است. این نقوش در تمام دوره های بعد تا به امروز تصویر بسیاری از فرش ها را تشکیل می دهند. همچنین قاب بندی ها متنوع تر و رنگ های طبیعی درخشان بر تار و پود فرش بارز هستند. در این مقاله نقوش، رنگ، جنس و بافت فرشی با نقوش گیاهی از دوره ی صفوی بررسی می شوند؛ نوشتار حاضر به مطالعه ی ساختار بصری و فیز یکی فرش روتشیلد کاشان دوره ی صفوی در موزه ی دوحه ی قطر می پردازد. در دوره ی صفوی از عناصر تصویری ترکیبی و جدید استفاده می شود و فن فرش بافی با ابریشم نیز در تولید فرش برای اشراف رونق بسیار می گیرد. این پژوهش به این پرسش ها پاسخ می دهد: نقوش فرش روتشیلد کاشان چه ویژگی هایی دارند؟ نقوش این فرش به چه پیشینه ای باز می گردد؟ بافت، جنس و رنگ آن چه ساختار و ویژگی هایی دارد؟ روش این تحقیق از نوع توصیفی-تاریخی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع اسنادی است. تحلیل نقوش نشان می دهد که آرایه های استفاده شده در فرش روتشیلد عموماً شامل نقش گل های مختص دوره صفوی مانند گل شاه عباسی و چندپر و آرایه هایی تزیینی از دوره ی تیموری مانند ابرهای چینی است که با اقتباس از نقوش تاریخی گل و نقوش خاور دور تصویر شده اند. این گل ها، برگ ها و اسلیمی ها بر بندهای ختایی در حالات و زوایای تصویر از بالا و نیم رخ، با اندازه های گوناگون و رنگ هایی همچون زرد، کرم، سرمه ای و قرمز نقش شده اند. هنرمند بافنده و طراح این فرش ناشناس بوده و در ساختار این فرش از رنگ های روشن و اصلی بهره می گیرد. جنس این فرش از ابریشم خالص بوده که رنگ ها بر آن درخشان هستند.
تحلیلی بر تصاویر پیروزی فریدون بر ضحاک در سفالینه های ایران، سده های ششم و هفتم هجری قمری
حوزه های تخصصی:
از میان انواع موضوعات به کاررفته در تزیین آثار مختلف سده های 6 و 7 هجری قمری در ایران، دسته ای از آن ها به تصاویر شاهان افسانه ای و اعمال قهرمانانه آن ها تعلق یافته است. یکی از موارد بحث انگیز درباره این بازنمایی ها، یافتن منبع روایت آنهاست که به دلیل نبود نقل قول های متنی مرتبط در کنار صحنه، همواره با ابهام رو به روست. پژوهش حاضر با هدف یافتن پاسخی روشن درباره منبع ارجاعی این تصاویر، به بررسی و تحلیل یکی از مصادیق آن یعنی صحنه بردن ضحاک به کوه دماوند توسط فریدون در تصاویر سفالینه های این دوران می پردازد که بدین منظور احتمال تأثیرگذاری روایات مکتوب از این موضوع (شامل متون باستانی و متون اسلامی) و نیز روایات شفاهی به آزمون گذاشته می شود. روش گردآوری داده ها در این نوشتار به صورت مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و شیوه نگارش به صورت توصیفی تحلیلی با رویکرد تاریخی بوده است. در این بررسی مشاهده می شود هیچ یک از روایات مکتوب با تصاویر مزبور منطبق نیستند، با وجود این در برخی از جزئیات و اشارات تشابهاتی دیده می شود. در کنار آن، احتمال تأثیرگذاری روایات شفاهی نیز به اندازه روایات مکتوب احساس می شود. در نهایت، این نتیجه به دست می آید که این تصاویر نمایش یک بخش مشخص از روایت پیروزی فریدون بر ضحاک نیست، بلکه مختصری از کلیّت داستان و اشاره ای ضمنی به مفهوم پیروزمندی است.
مستندنگاری موضوعات فرش بر اساس سفرنامه سیاحان غربی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرش بافی یکی از هنرهای ویژه ای است که در تاریخ فلات ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره قاجار یکی از دوره های پررویداد از منظر مراودات سیاسی و تجاری بوده است. در این دوران، شاهد سفر درباریان به خارج از ایران و ورود سیاحان از کشور های مختلف به منظور کسب اطلاعات از فرهنگ آداب و رسوم و هنر و... هستیم. حاصل سفر آنان سفرنامه هایی است که به عنوان متونی قابل استناد برای شناسایی وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و در ذیل آن به موضوعات جزئی تر مانند فرش بافی ایران می توان استفاده کرد. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی بازتاب موضوعات فرش در سفرنامه های سیاحان غربی و هدف اصلی این مقاله شناخت موضوعات مرتبط با فرش ایران، شناسایی انواع دست بافته ها، جایگاه فرش بافی و بازتاب اتفاقات مرتبط با فرش بافی در دوران قاجاریه بر اساس سفرنامه های سیاحان غربی است. در این پژوهش، اطلاعات فرش بافی دوران قاجار بر اساس نظر سفرنامه نویسان غربی بررسی شده است. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است:1. در این دوره در چه مناطقی شاهد فرش بافی هستیم؟ 2. کارکرد و جایگاه فرش بافی در این دوره چگونه است؟ 3. فرش بافی در این دوره دارای چه شاخصه هایی است؟ پژوهش حاضر از نوع تاریخی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بنا به مساعد بودن اوضاع کشور، بیشترین سیاح به ایران آمده است. سفرنامه نویسان هرآنچه را دیده اند در نوشته های خود آورده اند که در بیشتر متون سفرنامه ها فرش ایرانی را تقدیر و ستایش و در تعداد اندکی سفرنامه، فرش ایرانی را به عنوان کالایی معمولی دیده اند. تعدادی سیاح درباره این حوزه اطلاعات کافی داشته اند به طوری که از ویژگی های طرح و نقش رنگ بندی و رنگرزی و دیگر ویژگی های آنان صحبت کرده اند.