چکیده

گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.

تبلیغات