فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
6 - 17
حوزه های تخصصی:
باغ از دوران کهن در ایران شکل گرفته و تا دوران معاصر به حیات خود ادامه داده است. در دوران قاجار و با پدیدارشدن تحولات فکری بسیاری از ساختارهای کهن شهری از جمله باغ های ایرانی تاب نیاورند و تغییراتی در ساختار آنها مشاهده شد. در دوران قاجار برگیری از سبک های رنسانس، باروک و رمانتیک در شکل گیری باغ های تهران اثرگذار بود و ساختار باغ به تدریج و با تأثیرپذیری سطحی از آنها تغییر کرد. محققان عموماً تغییرات را بدون اشاره به سبکی خاص، منسوب به اروپا یا غرب می دانند. این در حالی است که مکتب های منظرسازی در اروپا با توجه به تنوع سرزمین و پیشینه تاریخی-فلسفی، متفاوت هستند و بیان این مطلب که باغ های دوران قاجار از اروپا تأثیر گرفته اند، امری نامفهوم است. بررسی ویژگی های کالبدی و اندیشه های موجود در سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک و بازشناسی آنها در باغ های دوران قاجار شهر تهران، می تواند ارتباط میان این دو را به تفکیک سبک و مؤلفه های موثر بر آن نمایان کند. این مقاله در تلاش است تا از اطلاق واژه باغسازی غربی خودداری کرده و با شناسایی ویژگی های سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک، اثرگذاری آنها در باغ های تهران در دوره قاجار را ردیابی کند. به همین منظور با رویکردی کیفی و راهبردی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی اسناد و تصاویر موجود، ویژگی های باغسازی رنسانس، باروک، رمانتیک و باغ های قاجاری در تهران را واکاوی می کند و با رویکردی قیاسی به مطابقت اصول و ساختارهای این دو می پردازد. آنچه مشخص است باغسازی در دوران رنسانس، باروک و رمانتیک، به عنوان شاخص ترین سبک های باغسازی در اروپا، تفاوت های اساسی دارند و گرته برداری سطحی از آنها منجر به ساختاری التقاطی در باغ های تهران شده است. با این حال الگوی باغ ایرانی در بسیاری از موارد همچنان قابل مشاهده است.
مشارکت: مبنای طراحی فضاهای شهری چندعملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
26 - 39
حوزه های تخصصی:
ایده طراحی فضای چندعملکردی به صورت های مختلف و با معانی متفاوت، همواره در حوزه ادبیات رشته های مربوط به معماری و شهر حضور داشته و تعریف این مفهوم به صورت جامع همچنان در حال تکمیل است. اما این نوع فضاهای شهری در کشورهای در حال توسعه از دیرباز به صورت خودجوش وجود داشته اند. در کشورهای توسعه یافته برای خارج شدن از چارچوبی که یک فضا برای آن طراحی شده است، سخت گیری های بیشتری اعمال می شود. اما با وجود تفاوت هایی که در تملک فضاهای عمومی وجود دارد، فضاهای چندعملکردی در سراسر جهان پدید آمده اند و روزبه روز در حال افزایش هستند. این فضاها، با توجه به بستری که در آن شکل گرفته اند، ویژگی های مربوط به مورفولوژی فضا و ابعاد و اندازه ها و نیز عملکرد اصلیشان با یکدیگر تفاوت هایی دارند. اما در عین این تفاوت ها دارای الگوهای مشترکی هستند که درنظرگرفتن آنها به برنامه ریزی و طراحی برای این گونه فضاها در آینده کمک می کند. این نوشتار، 80 نمونه از فضاهایی را که در حال حاضر به صورت چندعملکردی فعال هستند یا پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به این گونه فضاها را دارند، بررسی می کند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه ها و استخراج الگوها از روش استدلال مبتنی بر نمونه (CBR) در کنار زبان الگوی کریستوفر الکساندر استفاده شده است. نتیجه الگوهایی است که می تواند به طراحان کمک کند در مواجهه با پروژه های شهری جهت افزایش کیفیت زندگی شهروندان مؤثرتر عمل کنند. در نهایت مشاهده می شود که الگوهای به دست آمده کمتر شکل کالبدی داشته و بیشتر به شکل برنامه ریزی و مدیریت فضا هستند. الگویی که بیشترین تکرار را در میان الگوهای استخراج شده دارد، «مشارکت» است که باید به عنوان یک فرهنگ در تمامی اشکال خود، از ابتدا در فرایند برنامه ریزی، طراحی و بهره برداری لحاظ شود.
باغ ایرانی به مثابه رسانه ای تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
16 - 23
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و ارتباطات در روابط، هم زیست و در عمل تفکیک ناپذیرند. هر رفتار و عمل فرهنگی، رویدادی ارتباطی است و هر کنش ارتباطی، رویدادی فرهنگی محسوب می شود. رسانه دروازه ای است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل می شود، زیرا محتوای رسانه یک عنصر فرهنگی به شمار می آید. امروزه دستیابی به درک کامل و همه جانبه از ارتباط رسانه و فرهنگ، بدون انجام پژوهش های چندفرهنگی و مطالعات بین رشته ای امکان پذیر نیست. رسانه ها جایگاه و فضای بسترسازی فرهنگی، تأمل و ژرف اندیشی درباره اهمیت معنا و اندیشه ورزی با توجه به متن فرهنگی و ساحت اجتماعی قلمداد می شوند که به تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا و تأسیس کانون ارزشی مبادرت می ورزند. باغ، این طبیعت اهلی شده، به مثابه منظر فرهنگی، حاصل یک تعامل پیچیده تاریخی است که در بستر زمان شکل گرفته و همزمان از ارزش های زیبایی شناختی، متعالی و سودمندی برخوردار است و به واسطه ارزش های چندگانه اش کلیه حواس پنج گانه را درگیر می کند. در انتهای یک سر این تعامل، همواره «انسان» به عنوان موجودی اجتماعی که قادر به ساخت یک فرهنگ است قرار داشته و در سر دیگر این تعامل، هر آن چیزی است که انسان در دوران گوناگون با آن برخورد داشته است. در برخورد اول و اساسی او «طبیعت» قرار دارد. در برخوردهای بعدی، انسان با محیط پیرامونش ارتباط برقرار کرده و دستاورد این ارتباط یک فرهنگ ایجاد کرده است. لذا باغ ایرانی این پدیده تاریخی، به مثابه رسانه ای است که علاوه بر آنچه در سنت و کالبد به آن اشاره شده دارای مضامینی است که با دنیای رسانه جدید در ارتباط است و الگوهایی که در رسانه جهت انتقال مفاهیم وجود دارد، به شکلی خاص در وجود خود نهاده است.
سخن سردبیر: سه گانه فضای ایرانی
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
5-5
حوزه های تخصصی:
صورت بخشی دشوارترین مرحله در فرایند خلاقیت است. صورت که پدید آمد، بعد از آن تغییراتش آسان است. این مرحله تکنیک و فن هنر است که در مدارس هنری آموزش داده می شود. ایجاد صورت اما، بی آنکه پیش از آن نمونه ای دیده باشی، عمیق ترین وجه آفرینش است. اگرچه برای انسان که در عالم ماده زندگی کرده، آفرینش، حداکثر دگرگونی یا ترکیب نوین صورت هایی است که دیده و تجربه کرده، اما فارغ از عناصر و اجزای صورتی که خلق می کند، کلیتی که می سازد بهره ای از حقیقت دارد. سه گانه ای که جوهر فضای ایرانی را تشکیل می دهد مرکب است از آب، درخت و چارتاقی. همنشینی این سه عنصر قدیم با یکدیگر اتفاقی نو بود که نه یکباره، که به تدریج و طی سده ها پدید آمد. شرح تاریخی و وصف چگونگی و چرایی سه گانه در کتاب «سه گانه منظر ایرانی» به تحقیق بیان شده است. این که مردمان ایران برپایی سه گانه در مرکز فضا را موجب حیات و قوام آن بدانند و سه گانه را دارای چنان قدرتی بشناسند که گسترش فضا را تا دوردست ها و کرانه های جدید تحت اثر خود حمایت کند و پیوسته به آن ارزش قدسی و کمالی ببخشد، به محصولات زندگی آنها هویتی خاص می دهد. این که معماری ایرانی، شهرهای ایران و منظر ایرانی همچون باغ، علی رغم تنوع صورت، دگرگونی های تاریخی یک هویت شناخته می شود، به دلیل وجود و تداوم صورت بخشی سه گانه بر تحولات فضاست. سه گانه اساس زیباشناسی فضا در ایران را تشکیل می دهد و هرجا و در هر زمان قرار بر ایجاد فضایی جدید با روحیه ایرانی باشد، سه گانه است که نقش اصلی را برعهده می گیرد. حتی در نمونه های مبتذل پارک سازی با تمنای باغ ایرانی و طراحی محله در شهرهای امروزی می توان نشانه هایی آگاهانه یا ناخودآگاه از عناصر سه گانه رادر تولید فضا دید. اینک که وجود سه گانه در جوهر فضای ایرانی کشف و معرفی شده، وقت آن است که به انواع ظهور و حضور آن در فضاهای شهری، معماری و طبیعی پرداخته شود و با تحقیقات بیشتر و عمیق تر دلایل موفقیت و پایداری آن در جهان متحول از چند هزار سال قبل تا امروز مطالعه شود. شاید برای تحلیل پایداری سه گانه در زیباشناسی فضای ایرانی در مقایسه با مرگ نمادهای زیبایی در هنر سایر اقوام ناگزیر باشیم تا سه گانه را، با رویکرد هستی شناسانه، نماد کلیتی وجودی به حساب آوریم و نمادگرایی تمدن های دیگر درکمال بخشی به فضا را اقدامی معرفت شناسانه و جزءنگر در حوزه صورت بدانیم. روی جلد این شماره نقاشی شهره جوادی است از سه گانه اصیل نیاسر کاشان که همچنان پابرجاست. نقاشی، با انتخاب زاویه خاصی از هم سرایی سه گانه، قاب ماندگاری از زیبایی صورت برآمده از کمال معنوی مستتر در ذهن ایرانیان ساخته است.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزه های تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.
میراث باغ ایرانی، در جست وجوی ردپای باغ ایرانی از شرق تا غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
6 - 15
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی یک کالبد نیست، یک فرهنگ است. مجموعه ای است از هنر، معماری، نظام گیاهی، نظام آبیاری، اعتقادات، ادبیات شفاهی، سبک زندگی و قواعد زیبایی شناسی. در نتیجه ردپای باغ ایرانی را تا جایی که این فرهنگ حضور دارد، می توان دنبال کرد. اگرچه گستره باغ ایرانی غالباً به سرزمین ایران محدود شده، اما اگر باغ را یک امر فرهنگی در نظر بگیریم، می تواند حوزه نفوذ وسیع تری را در بر گیرد. شواهد ارائه شده در این پژوهش که جوانب تازه تری از باغ ایرانی را بررسی کرده، حاکی از گسترش باغ ایرانی تا کرانه اقیانوس اطلس از غرب و تا میانه چین از شرق است. همچنین ردپاهایی از آن در شرق آفریقا و منطقه سواحیلی قابل رؤیت است. بنابراین می توان تصویری نو از میراث باغ ایرانی ترسیم کرد که اصالت، غنا و تعامل آن با جهان را توضیح می دهد و دلیل ماندگاری آن در طول تاریخ را آشکار می کند.
چارتاقی، تداوم تقدس کوه در آیین ها، معماری و منظر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
64 - 73
حوزه های تخصصی:
چارتاقی حجم اصلی، پایه و با فراوانی زیاد در معماری ایران است. از کارکردهای قدیمی این عنصر می توان به ساخت نیایشگاه مهر، آناهیتا و سپس آتشکده اشاره کرد که پس از ورود اسلام نیز، به عنوان شاکله اصلی مسجد و امامزاده مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از صاحب نظران، چارتاقی را نه صرفاً عنصری عملکردی، بلکه دارای جنبه های اسطوره ای و مقدس معرفی می کنند. از سویی در میان اساطیر ایرانی، کوه عنصری چندوجهی، کارکردی و مقدس بوده است. به همین خاطر، بسیاری از آیین های باستانی در ارتباط مستقیم با کوه ها برپا می شده و غارهای داخل کوه نیز مانند سایر تمدن ها، از اولین معابد در ایران محسوب می شوند و مشاهده می شود ایرانیان معابد خود را با توجه به تقدس کوه و غار بنا کرده اند. گاهی معابد را در دامنه یا بالای کوه و گاهی همچون ایلامی ها، آنها را به شکل زیگورات و با الهام مستقیم از کوه می سازند. بدین ترتیب، معماری ساخته بشر، گاه تقدس خود را از کوه می گیرد. لذا در ارتباط با چارتاقی این سؤالات مطرح است که ریشه تقدس آن چیست و چه ارتباطی میان جنبه های اسطوره ای و تقدس آن مانند زیگورات با کوه وجود دارد؟ پژوهش حاضر با روش کیفی مطالعه اسنادی و با رویکردی اکتشافی به بررسی آیین های مشترک طواف و قربانی میان سه عنصر کوه، زیگورات (به عنوان عنصر واسطه) و چارتاقی و همچنین رابطه هریک از این عناصر با مهر یا خورشید پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد با ازمیان رفتن زیگورات ها در ایران، رابطه میان کوه و معماری معابد ایران ازبین نرفته است. می توان گفت این رابطه اسطوره ای کماکان میان چارتاقی و کوه برقرار بوده و به تعبیری چارتاقی تداوم تقدس کوه در معماری ایران است.
به دنبال زندگی امروز در باغستان سنتی قزوین، تحلیل طرح پارک ملا خلیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
62 - 69
حوزه های تخصصی:
باغستان سنتی قزوین متشکل از باغ هایی عموماً مثمر است که در گذشته دورتادور شهر قزوین قرار گرفته بودند. این باغ ها با بیش از هزار سال قدمت و2500 هکتار مساحت امروزه قزوین را در سه جهت شرق، جنوب و غرب احاطه کرده است. یکی از ارجاعات تاریخ مکتوب در این مورد «سفرنامه ناصر خسرو» است که نشان دهنده سبقه تاریخی این مجموعه باغ هاست که با ویژگی های منحصربه فرد فنی، جغرافیایی، هیدرولوژی، فرهنگی و هویتی، برای قرن ها محدوده و مرز شهر قزوین را تعریف کرده و برای شهر نقشی حیاتی و هویتی داشته اند. گسترش بی رویه شهر قزوین در دهه های اخیر به هویت و قلمرو باغستان سنتی قزوین صدمات فراوانی زده است و باغستان سنتی قزوین را در معرض تهدید و تخریب قرار داده است. عواملی مانند توسعه شهر، افزایش جمعیت، افزایش قیمت زمین، دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی، احداث سایت دفن زباله و البته رویکرد اشتباه مدیریت شهری باعث این تخریبات شده است. نداشتن عملکرد و کاربندی هماهنگ و معاصر با زندگی مردم و نبودن برنامه ای جامع در تعریف عملکرد متنوع برای این قطعات شهری موجب نابودی، خشک شدن، تغییر کاربری و از هم پاشیدن این زیرساخت سبز و حیاتی شهر قزوین شده است. پارک «ملا خلیلا» در باغستان سنتی شهر قزوین یکی از معدود تلاش های شهرداری قزوین است که هدفش احیای باغستان سنتی و مهیاسازی آنها برای حضور در زندگی مدرن شهروندان قزوین با نیازهای زندگی مدرنشان بوده است. این پارک در سال 1394 افتتاح شد و اکنون روزانه مورد استفاده مردم شهر قزوین قرار می گیرد. مقاله حاضر تلاش می کند تا میزان پیوستگی و وفاداری طرح این پارک به باغستان سنتی قزوین را که امروز به عنوان نمونه ای پایلوت برای دخل و تصرف باززنده سازی باغستان قزوین مورد توجه است، در سنجش با ساختارها و الگوهای سنتی باغستان مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
منظر تاب آور: مفهومی غیرمنظری، بررسی و ارزیابی تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر، مرور فشرده ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
40 - 49
حوزه های تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. همچنین با افزایش چالش های محیطی انسان در قرن جدید، این مفهوم در علوم مختلف گسترش یافته و توسط اندیشمندان رشته های متفاوت بازتعریف شده است. منظر نیز به عنوان دانشی که به ارتباط متقابل انسان و محیط می پردازد، از این موضوع مستثنی نبوده و در سال های اخیر پس از ورود مفهوم تاب آوری به حوزه شهر، اکنون این مفهوم وارد ادبیات این حوزه نیز شده است. بنابراین پژوهشگران به دنبال آن هستند که با بهره گیری از مفهوم تاب آوری، به چارچوب نظری ای دست یابند که منظر را در مواجهه با آشوب های پویای محیطی تاب آور کند. با این حال با بررسی جستارهایی که تاکنون با عنوان منظر تاب آور ارائه شده، به نظر می رسد که در پژوهش های صورت گرفته تمامی ابعاد منظر مورد توجه قرار نگرفته است. از آنجایی که تبیین ناصحیح منظر در این تعاریف منجر به عملکرد ناقص چارچوب های نظری موجود در مواجهه با بحران ها خواهد شد، این پژوهش به دنبال ارزیابی تعاریف موجود است. این جستار با ارائه تعاریف صورت گرفته در تاب آوری منظر و تعاریف بنیادین مفهوم منظر، از طریق قیاس امکان ارزیابی تعاریف را فراهم می آورد. از این رو، این نوشتار ابتدا با مرور فشرده ادبیات تاب آوری در حوزه شهر و منظر و ارائه مبانی نظری منظر و بیان صفات آن، به تشریح موضوع می پردازد. پس از آن، منظر در تعاریف تاب آوری منظر در تناظر با تعاریف بنیادین منظر قرار می گیرد و تمایزات آن به بحث گذارده می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در این تعاریف، با مغفول واقع شدن وجوه ادراکی، تنها به ابعاد عینی منظر اشاره شده و مفهوم منظر، معادل اکوسیستم های محیطی انگاشته شده است. بنابراین عبارت منظر در تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر با مفهوم تعریف شده توسط صاحب نظران ادبیات منظر به لحاظ ماهوی تفاوت دارد
طبقه بندی سبکی خانه- مغازه ها، در محله های چینی تبار مالزی (مطالعه موردی: جورج تاون و پنانگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
44 - 53
حوزه های تخصصی:
خانه- مغازه یکی از انواع معروف سازه های ساختمانی در شهرهای مالزی است که در آن به صورت هم زمان از طبقه همکف استفاده تجاری و از طبقه بالای آن استفاده مسکونی می شود. نخستین خانه-مغازه ها تحت تأثیر سبک خانه های بومی مالایی قرار گرفتند. بعد از آن، سبک هایی که به تأثیر از غرب از آجر، گچ و تکنیک ها و قواعد ساخت و ساز استفاده می کردند، بسیار محبوب شدند. ماهیت تلفیقی این سبک باعث شده که محققان مخالف طبقه بندی دقیق و منفرد آن باشند. بااین حال، بعضی از سبک ها مانند اتپ (سبک بومی مالایی Attap) و آرت دکو (Art Deco) به دلیل ویژگی های متمایزشان، به آسانی قابل تشخیص هستند. چندین محقق این سبک از خانه -مغازه ها در مالزی را به شیوه های مختلف، طبقه بندی کرده اند. این مقاله، شش طبقه بندی براساس سبک نمای خانه-مغازه ها در مالزی را بررسی می کند و سپس با تمرکز بر انواع آن در مناطق کوچکی مثل جرج تاون و پنانگ سعی در تکمیل انواع آن دارد. در این مطالعه، 403 خانه-مغازه ساخته شده در دوره های مختلف در امتداد هفت خیابان موازی در منطقه جورج تاون بررسی شده است. این مجموعه براساس 28 اصل بصری در 5 دسته بندی معماری از نمای خانه-مغازه ها آغاز شده است. این بررسی تمامی مستندات، مشاهدات و ابزار بصری برای مطالعه اصول نمای بیرونی خانه-مغازه ها را مورد استفاده قرار داده است. یافته های این پژوهش یک طبقه بندی خوب و منظم براساس سبک خانه-مغازه ها که طبق مطالعات قبلی (Hassan & Yahya 2012) انجام شده است معرفی می کند، سبکی که با محیط و موقعیت مالزی متناسب است.
رابطه متقابل سیستم ایمنی انسان و شاخص های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
22 - 31
حوزه های تخصصی:
کانسپت شهرگرایی، در حوزه علوم پزشکی و رابطه متقابل بین این دو حوزه به ظاهر متفاوت به بیش از هفت دهه گذشته برمی گردد. دلیل این کنکاش و مطالعه ارتباط شاخصه های زندگی شهری با سلامت جسم و روان شهروندان، به یافته های علمی و داده های آماری به دست آمده از پژوهش های میان رشته ای هم چون «اکولوژی سلامت» برمی گردد که نشان از معنی داربودن دسته ای از اختلالات حوزه سلامت، هم چون استرس، اختلالات روانی و بیماری های خودایمنی در بین ساکنین شهرهای صنعتی در مقایسه با نواحی حومه و حاشیه شهرها دارد. در آغاز قرن بیستم با ورود واژه «زندگی شهری» یا شهرنشینی به دایره المعارف انسان، شهرنشینی و آثار بالقوه آن بر ابعاد مختلف زندگی انسان از سلامت عمومی گرفته تا اختلالات روانی پررنگ تر شده است. این بحث در فضای آکادمیک مطرح بوده که با شروع انقلاب صنعتی، این دو واژه «سلامت عمومی» و «زندگی شهری» که هر دو از دستاوردهای این جنبش هستند، علی رغم داشتن زادگاه مشترک، به مرور و در آغاز قرن بیستم راه مجزای خود را طی کرده و نوعی واگرایی در برنامه ریزی های کلان این دو حوزه به وجود آمده است؛ به طوری که برنامه ریزان شهری بدون توجه به ابعاد پیچیده جسم و روان انسان به ساخت و ساز مشغول بودند و پزشکان به جستجوی دلیل بیماری ها بدون درنظرگرفتن عامل چندبعدی محیط که المان های متعددی در آن لحاظ شده است. بنابراین اتحاد مجدد این دو حوزه مطالعاتی، یک پارادایم جدید است که ورود به آن نیاز به بازتعریف دو حوزه «برنامه ریزی شهری» و «سلامت عمومی» توسط متخصصین حوزه های میان رشته ای متعددی از جمله «اکولوژی سلامت» و «منظر سلامت» دارد.سوال پژوهشی جستار حاضر این است که چه نوع رابطه ای بین سلامت انسان و مشخصاً سیستم ایمنی بدن به عنوان یک سد دفاعی در برابر عوامل آسیب رسان از یک طرف و محیط زیست وی- مشخصاً در این پژوهش، «کالبد شهری» که کاربری به نام انسان در آن زیست می کند از سوی دیگر، وجود دارد؟ و درصورت آسیب جدی واردشده و معنی دار به لحاظ علمی به کالبد و روان انسان در گذار از این زندگی صنعتی و ماشینی صرف به زندگی پساصنعتی، چه ملاحظاتی را برنامه ریزان شهری لازم است در سازه های شهری آتی لحاظ کنند تا آسیب های وارده بر جسم و روان انسان کمتر و در مواردی به نقطه صفر نزدیک شود؟
فضاهای جمعی و حیاط مدرسه کتاب سه بعدی آموزش مفاهم توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
38 - 47
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر بحران محیط زیست از دغدغه های اصلی بشر محسوب شده و نگرش توسعه پایدار به عنوان نگرشی جامع، سعی در تعدیل و رفع مشکلات ناشی از آن دارد. یکی از کاربردی ترین شیوه ها در راستای ارتقای مفاهیم توسعه پایدار، بحث آموزش آن به اقشار و سنین مختلف جامعه است. به خصوص آموزش در مقطع ابتدایی که از بنیادی ترین سطوح آموزش در هر جامعه ای محسوب می شود و یکی از مهم ترین اهداف آن پرورش نسل های آینده برای زندگی در جامعه است. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحقیق مبتنی بر مطالعات اسنادی و مرور متون، منابع و تجارب و تحلیل آنها، الگویی بوم شناختی در راستای آموزش توسعه پایدار در بستر حیاط مدرسه ابتدایی ارائه دهد. فرض بر این است که حیاط مدرسه، خصوصاً در صورت طراحی بر مبنای اصول طراحی توسعه پایدار، همانند یک کتاب سه بعدی، توانایی قابل توجهی در راستای آموزش و تفهیم مفاهیم زیست محیطی به دانش آموزان و سایر افراد حاضر در جامعه مدرسه دارد. در این راستا مدلی از طراحی حیاط مدرسه بر مبنای سه اصل اقتصاد منابع، چرخه حیات و طراحی انسانی ارائه شده است و نتیجه حاصل حاکی از آن است که حیاط مدرسه مبتنی بر این سه اصل طراحی توسعه پایدار می تواند به صورت گسترده آموزش دهنده مفاهیم توسعه پایدار به دانش آموزان و سایر افراد مدرسه باشد.
تأثیر مؤلفه های کالبدی بر احساس امنیت زنان در فضاهای باز گردشگری شهری (نمونه موردی: خیابان سی تیر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
24 - 37
حوزه های تخصصی:
امروزه امنیت به عنوان یکی از اصلی ترین نیازهای اجتماعی انسانی قلمداد می شود و در برنامه ریزی های شهری به نیاز امنیت زنان به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های کیفی توجه خاصی شده است. وجود امنیت اجتماعی در فضاهای باز شهری برای صنعت گردشگری به عنوان یکی از شاخص های پر اهمیت معرفی شده است چراکه تصویر ذهنی ای که نسبت به هر فضا وجود دارد موجب موفقیت و یا عدم موفقیت آن برای جذب گردشگر بوده و در طولانی مدت می تواند بر اقتصاد یک کشور تاثیرگذار باشد. فرضیه این پژوهش این است که با افزایش احساس امنیت زنان، یک فضای گردشگری پررونق تر شده و افزایش استقبال زنان از فضا موجب افزایش کیفیت آن فضا برای همگان است. هدف پژوهش معرفی مؤلفه های کالبدی فضا است که موجب افزایش احساس امنیت زنان در فضاهای باز گردشگری می شود. روش پژوهش کیفی و پیمایشی است و در این راستا، پس از مطالعات اسنادی و مرور تجارب مرتبط به ارزیابی سنجه های پژوهش در نمونه موردی پرداخته شده است. در نتیجه این ارزیابی، پس از ارائه ی مؤلفه های مؤثر کالبدی بر احساس امنیت زنان و آزمودن آنها در فضاهای باز خیابان سی تیر تهران، یکی از مقاصد گردشگری این شهر، فرضیه پژوهش اثبات شده و به سوالات پژوهش پاسخ داده شده است.
خشکی و منظر ارزیابی شاخص های منظرین در بسترهای خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
14 - 25
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط های خشک تشکیل می دهند. اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، زمین های خشک را به عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دوره کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم ها، و با توجه به گسترش لجام گسیخته شهرها، خشکی و خشکی زایی و زمینه ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغه های معماران منظر و نظریه پردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمره پدیده صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده می گیرد و یا کم اهمیت می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای، به مرورادبیات موضوع در حوزه فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشان دادن پتانسیل های عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخص های تدوین شده برای ارزیابی مناظر از دو نظریه عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریه ذهنی در چارچوب نظریه جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخص های بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان می دهد که در ارزیابی مؤلفه های زیست شناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخص های مورد نظر تطابق پذیری وجود داشته و می توان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.
مقایسه دو الگوی منظر مقدس در شهر اسلامی و مسیحی (نمونه موردی : حرم امام رضا (ع) در مشهد و کلیسای دومو در میلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
14 - 21
حوزه های تخصصی:
با مطالعه تاریخچه تنوع نگرش های شهرسازی در جهان، این نکته روشن می شود که ادیان و مذاهب، تأثیر بسیاری بر هندسه حاکم بر شهر، توسعه و ریخت شهر داشته اند. اثر ادیان در توسعه شهر، ریشه در اهمیت قائل شدن برای اماکن مقدس دارد. همواره ساخت مکان مقدس در یک محدوه، موجب واجد ارزش شدن بافت اطراف خود و تمرکز سایر فعالیت های شهری در پیرامون آن می شده و رفته رفته ساختار شهر شکل می گرفته است. نوع نگاه به مکان مقدس در دو دین اسلام و مسیحیت به طورکلی متفاوت بوده و این نگرش در منظر مکان مقدس نیز متبلور شده است؛ به طوری که با قیاس تحلیلی و تاریخی شهرهای اسلامی و مسیحی و بررسی جایگاه مکان مقدس در آنها، می توان به تفاوت های منظرین مکان مقدس در دو نگرش پی برد. در این پژوهش کیفی، ابتدا دیدگاه نظریه پردازان در خصوص ساختار شهر و جایگاه مکان مقدس در شهر اسلامی و مسیحی بررسی شد و سپس مقایسه تطبیقی میان دو نمونه مکان زیارتی صورت گرفت. یافته های این بررسی نشان می دهند که هویت منظرین مکان های مقدس در شهر اسلامی به صورت ارگانیک در پیوند با محله و بافت اطراف خود بوده اند. به گونه ای که در دل فضاهای پیرامونی به صورت هم پیوند قرار می گرفته و موجب اتصال فعالیت های متنوع زیارتی و مردمی برای زائران و مجاوران می شده است. اما در مسیحیت، مکان مقدس، استقلال معنایی و فرمی دارد و با یک معماری سلطه گر که به صورت تجسدی از مسیح شکل گرفته، بدون ارتباط عینی-ذهنی با محله های اطراف است. به طوری که موجب جدایی مکان مقدس و فعالیت های وابسته می شده است. ریشه این مطلب در بررسی مصداق های منظر مکان های مقدس در دو شهر اسلامی و مسیحی نمایان می شود.
وجه اشتراک ما در منظر چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
58 - 65
حوزه های تخصصی:
تاریخ حاکی از آن است که «منظر»، نسخه ویژه ای از جهان بینی (نمودی از جهان در دید یک موجود به خصوص) است که مدت های مدید، امتیاز انحصاری قشر متخصص بوده است. اما در جهان کنونی، مفهومی مشترک میان گروه بزرگی از جامعه بشریت است. فیلسوفی چون جورجو آگامبن منظر را «پدیده ای که به صورت ذاتی به انسان مربوط می شود» دانسته و تا تسلط آن به جهان حیوانات نیز پیش می رود. نوشته حاضر تلاشی برای تبیین چند شاخص تاریخی و هستی شناسانه بر این ملغمه همگانی است.
مفهوم حق به شهر و ارتباط آن با طراحی شهری شهروندمدار؛ تطبیق هنجارهای جامعِ بیان گر شهروندمداری، با شاخصه های کیفی طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
14 - 23
حوزه های تخصصی:
براساس ماهیت میان رشته ای طراحی شهری و بحث های نوین مربوط به آن، امروزه، لزوم توجه به مسائلی همچون مطالبه حق به شهر، شهروندمداری و عدالت شهری بیش ازپیش مطرح شده است. حق به شهر، مسئله ای با ماهیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی است که با تعریف مجدد مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای شهروندمدارتر کردن بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه می کند. در این میان نقش فرآیند طراحی شهری در شکل دهی به محیط زندگی شهروندان، حائز اهمیت است و بنابراین با تأکید بر ماهیت میان رشته ای آن، مفهوم حق به شهر می تواند در سکونتگاه های شهری محقق شود. در راستای همین مسئله، این مقاله سعی دارد تا با اتخاذ پیش زمینه ای انسان مدارانه و با کنکاش در مفهوم حق به شهر، ارتباطی معنادار بین نظریه و عمل در طراحی شهری فراهم کند تا از نقش پررنگ مفاهیم اجتماعی، در کنار کیفیت های محیطی، برای توسعه کیفیت فضاهای شهری عمومی استفاده شود. بدین سبب، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای مربوط به حوزه های حق به شهر و عدالت شهری، هنجارهای جامع شهروندمداری استخراج شده است. سپس به واسطه روش های مقایسه ای، تحلیل محتوا، توصیفی-تحلیلی و تطبیق هنجارهای جامع شهروندمداری با شاخصه های کیفی مطرح شده توسط متخصصین طراحی شهری، سعی شده است تا یک چارچوب نظری متشکل از شاخصه های کیفی مؤثر در بروز طراحی شهری شهروندمدار، در دو حوزه فرآیند و تولید محصول طراحی شهری فراهم شود.
از گردشگری خوراک تا گردشگری خلاق و پایدار خوراک و آشپزی مورد مطالعه: پیاده راه خوراک سی تیر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
26 - 37
حوزه های تخصصی:
توأمان گردشگری و خوراک، قدمتی به اندازه گردشگری و خوراک دارد؛ اما امروزه نظامات این دوقلوهای به هم چسبیده چنان توسعه یافته است که می توانند با محوریت خلاقیت، فرهنگ و هنر محلی و بومی، شکوفایی و رفاه اجتماعی و اقتصادی جوامع و مقاصد را تضمین کرده و مخاطرات زیست محیطی را هم کنترل کنند. چنین توسعه پایداری در گروی نوآوری و اتخاذ رویکردهای خلاقانه در حل مسائل مدنی است. پیاده راه خوراک، گرچه در دید نخست تنها فضایی برای یک گردشگری آرام و پرسه زنی (شکم گردی) به نظر می رسد، ولی چنانچه مدیران و برنامه ریزان شهری بتوانند در پارادایم گردشگری خلاق، صنایع خلاق مرتبط و هم راستا با آن را حمایت و تقویت کنند، می توان امید داشت که جامعه محلی بزرگ تری، زیست پذیری بهتری پیدا کرده و سطح رفاه آن ارتقا یابد. در این پژوهش، برای سؤال اصلی «چه نوع فعالیت هایی باید در پیاده راه خیابان سی تیر تهران انجام شود تا به عنوان جاذبه گردشگری خلاق خوراک و آشپزی، پایدار باشد؟» با روش تحقیق کیفی و با انجام مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه و برگزاری پنل خبرگان، انجام 77 فعالیت به عنوان پاسخ ارائه شده است. این فعالیت ها در واقع همان خدمات مورد انتظار از یک اکوسیستم کسب وکار مبتنی بر گردشگری خلاق گسترونومی هستند که تنها هفت مورد آن در پیاده راه سی تیر تهران در حال حاضر اجرا می شوند و بقیه، نقشه راه توسعه این پیاده راه هستند که یافته اصلی این پژوهش به شمار می آیند. از جمله اولویت هایی که این نقشه راه به آن تأکید دارد، داشتن هماهنگی و هارمونی با بافت تاریخی و فرهنگی محله و پیوند با آن است که اجماع پنل خبرگان را هم به همراه داشت.
آب، منشأ زیبایی در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
32 - 43
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی محصولی از فرهنگ و تفکر ایرانیان است با قدمتی چندین هزار ساله و دارای پیوندهای غیرقابل انکار با باورهای آیینی و دینی پیش و پس از اسلام کشور. باغ ایرانی از عناصر طبیعی و مصنوع تقریباً ثابتی تشکیل می شود که عبارتند از گیاهان مثمر و تزئینی، کوشک، نهر و جوی و حوض و آبنما و فواره، کرت ها، دیوار محصور کننده و خیابان. ترکیب این عناصر در فضاها به گونه ای است که یک محور اصلی تشکیل شده که خیابان باغ نام دارد و با کاشت خطی درختان در دو طرف و عبور جوی از میان آن، به کوشک ختم شده و منظره قاب بندی شده ای را به ناظر ارائه می دهد. به همین ترتیب، سایر عناصر یاد شده با نظامی کم وبیش یکسان، باغ های ایرانی نواحی مختلف سرزمین ایران را که محدوده ای وسیع تر از مرزهای کنونی کشور را شامل می شود؛ شکل داده اند. موضوع بحث این پژوهش، کنکاش در ادله گمانی است مبنی بر اینکه عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی در بسترهای زمانی، جغرافیایی، فرهنگی و اعتقادی مختلف، دستخوش تاثیرات هم وزن نمی شود و برخی عناصر در هر شرایط، نسبتاً ثابت می مانند و برخی، مانند آب، آنقدر متغیرند که در هر باغ، منحصر به آن می شود و می شود گفت زیبایی شناسی باغ ایرانی مبتنی بر آن است. این فرضیه در چارچوب نظریه اعتبارگیری جان دیووی ارزیابی شده است.
باغ بهلگرد، نمونه اولیه و الگوی باغ های بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۷
6 - 13
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی به عنوان رویکرد زیباشناسانه انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت در سطح جهان شناخته شده است. باغ ایرانی با هندسه منحصربفرد خود و شاخصه ها و عناصر معمول توسط صاحبنظران گوناگونی بر اساس بستر شکل گیری، استفاده از عناصر یا شکل و نوع آنها و فعالیتهایی که در باغها صورت می گرفته است، طبقه بندی شده اند. باغ سکونتگاه ها به عنوان یکی از این طبقه بندی ها بر فعالیت سکونتی عمدتاً دائم در باغ دلالت دارند. از آنجایی که اغلب باغها متعلق به حاکمان بوده است و به صورت فصلی یا موردی برای فعالیتهای حکمرانی و تفرج استفاده می شده است، نمونه های کمی از سکونت دائم در باغهای ایران به چشم می خورد. باغهای بیرجند از جمله باغهایی هستند که با ویژگیهای منحصربفرد خود مانند عدم حضور آب و یا کوشک وسیع در یک جبهه باغ، کمی متمایز شده اند. در این بین باغ بهلگرد با وجود دارا بودن خصوصیات پایه باغ ایرانی اعم از هندسه، محور و ...، به گونه ای شکل گرفته است که عناصر و فضاهای موجود در آن برای ارائه خدمات سکونت و پشتیبان آن سازمان یافته اند. وجود کوشک منحصربفرد در نقش یک باغ اندرونی، وجود حوض و شاه نشین در حیاط اندرونی، عدم دید مطلوب به محور باغ از جانب کوشک، کرت های وسیع برای کاشت گیاهان مثمر و وجود حوض آب در محوطه باغ به عنوان منبع آبیاری نشان می دهند که کارکرد سکونتی در باغ بهلگرد غالب بوده است. به نوعی می توان گفت، در باغ بهلگرد هنوز جنبه های قدسی باغ ایرانی تجلی نیافته و سازنده باغ با طراحی اندرونی و ... سعی در فضاسازی مطلوب ایرانی در کنار زمینهای کشاورزی داشته است.