فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۷ مورد از کل ۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت. اما در دوره ساسانی، این پوشش در طرح های متنوعی شکل گرفت و در طراحی لباس، تأثیر هنر یونان پایان پذیرفته و بازگشت به عصر هخامنشی احیاء شده بود.
جستاری بر تاریخ نگاری رسمی زنان در دوره ی پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
در آغاز حکومت پهلوی، یکی از شعارها، تغییر شرایط و ارتقای وضعیت زنان برای خروج از زندگی سنتی بود.در همین راستا اقداماتی انجام شد که پرسروصداترین آن ها امریه ی کشف حجاب است.تحصیل دختران و بانوان از مقطع ابتدایی تا سطوح عالی، ایجاد شرایط اشتغال آن ها در خارج از خانه و حضور در اجتماع از دیگر اقداماتی بودند که به اشکال گوناگون از سوی رسانه های دولتی تشویق و تبلیغ می شدند.اهل قلم نیز بیکار ننشستند و در انعکاس ایدئولوژی و سیاست های دولت و در رأس آن، شخص رضاشاه، به نگارش تاریخ نگاری رسمی دوران پهلوی اول خوانده می شوند، برآیند عملکرد دولت و دیدگاه مورخان رسمی حکومت در رویارویی با مسائل زنان و توجه به حوزه های زنانه به شمار می روند؛ از این رو در این مقاله به شیوه ی توضیحی تحلیلی در پی یافتن پاسخ مناسبی برای این سئوال هستیم که زن در آثار تاریخ نگاری رسمی چه جایگاهی دارد؟
کشاکش دولت و نیروهای مذهبی در مورد قوانین و جایگاه زنان در دوره پهلوی دوم (مطالعه موردی مجله"" زن روز""در دهه های 40و .5 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که بنیان های ایدئولوژیک دولت پهلوی را عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی و ناسیونالیسم شاهنشاهی تشکیل می داد، سیاست نوسازی دولت پهلوی متاثر از دیدگاهی بود که نوسازی فرهنگی را ملازم و حتی مقدمه هرگونه نوسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست، به تبع آن سیاست های فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت، الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی نماید. برای رسیدن به این منظور دستگاه های ایدئولوژیک دولت پهلوی به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف مبادرت می کردند. رسانه ها و بویژه مطبوعات در این میان نقش برجسته ای در این جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دهه ها به ارایه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین این گونه نشریات مربوط به بانوان در دهه های 40 و 50 که در ارایه الگوهای مورد پسند رژیم فعال بود، هفته نامه «زن روز» بود. پرسش اصلی این پژوهش این است که سیاست های فرهنگی دولت پهلوی در مورد زنان و خانواده بر چه اصولی استوار بوده است؟ در این بررسی که با استفاده از روش تاریخی- تحلیلی صورت گرفته است،از حدود بیست شماره که به صورت تصادفی انتخاب شده است، به نتایجی رسیده است که. مهم ترین این یافته ها عبارتند از: الگوسازی از فرهنگ و ارزش های غربی برای زنان ایرانی در کنار تشویق آنها به کنار گذاشتن فرهنگ خودی جامعه به عنوان عوامل واپس ماندگی زن ایرانی، تلاش و تشویق زنان و موسسات مدنی و قانون گذاری برای تغییر قوانین مربوط به زنان و خانواده و جایگزینی قوانین سکولار غربی به جای آنها، تلاش برای حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه عمومی و شکستن قیود مذهبی و سنتی در این باره، ترویج ارتباطات آزاد و بی ملاحظه دختر و پسر ،تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر آخرین مدل های آرایش و لباس اروپایی برای زنان و دختران ایرانی،معرفی خانواده سلطنتی به عنوان الگوهای نمونه زن ایرانی و تلاش در راستای ایدئولوژی شاهنشاهی.
نقش دوگانه حزب دموکرات ایران در مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش و تاثیر حزب دموکرات ایران در مشارکت سیاسی زنان، در فاصله سال های 1320-1332، می پردازد. نتیجه این پژوهش، که با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است، این است که حزب دموکرات در مشارکت سیاسی زنان نقشی دوگانه و متضاد داشته است؛ از سویی گروهی از روشنفکران این حزب با مطالبات جنبش زنان همراه شدند و همین امر با به کارگیری امکانات وسیع این حزب در جهت بسترسازی های فرهنگی و اجتماعی برای مشارکت سیاسی توانست به ترویج فرهنگ فعالیت های حزبی زنان و از آنجا به ارتقاء مشارکت سیاسی زنان منجر شود و از سویی دیگر، حزب دموکرات، به عنوان یک حزب دولتی، با خنثی کردن نقش مبارزه جویانه زنان فعال در جنبش زنان و تحریک دشمنی گروه های متعصب مذهبی، حساسیت و بدبینی مردم را به مسائل زنان دو چندان نمود و از مشارکت سیاسی زنان کاست. نشان دادن این نقش دوگانه در سه قسمت به هم پیوسته مقاله آمده است: در قسمت اول، حقوق سیاسی زنان از دیدگاه حزب دموکرات بررسی شده است تا نشان دهد که اصولاًاین حزب مستند به مرام نامه، اساس نامه و آیین های حزبی چه دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی در قبال حقوق سیاسی زنان داشته است. قسمت دوم مقاله به بررسی نقش حمایت گرانه حزب دموکرات در جلب مشارکت زنان در امور سیاسی می پردازد. قسمت سوم مقاله نیز به نقش بازدارنده حزب در توسعه مشارکت سیاسی زنان پرداخته و بخش نتیجه گیری، چرایی این نقش دوگانه را با ارجاع به مسئله دولتی بودن حزب دموکرات تحلیل کرده است.
از خلوت خانه تا عرصه اجتماع رویارویی زنان با «دوگانگی طبیعت و فرهنگ» از انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
.این مقاله، یکی از مقولات اصلی تاریخ نگاری زنان؛ یعنی دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ و نحوه مواجهه زنان با این دوگانگی را در سال های انقلاب مشروطیت تا پایان دوره قاجار، بررسی کرده است.گرچه عمر تشخیص نظری این دوگانگی از نیم قرن تجاوز نمی کند، مصادیق آن در تاریخ مدرن کشورهای دنیا و از جمله ایران عصر مشروطیت، به اشکال مختلف وجود داشته است.از این رو، سوال اصلی مقاله این است که؛ «زنان در این دوره، چگونه با مضامین دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ مواجه شدند؟»بررسی این پرسش که با ارجاع به نوشته های زنان در روزنامه ها و مجلات عصر مشروطیت تا پایان دوره قاجار صورت گرفته، به عهده سه قسمت به هم پیوسته مقاله یعنی «نقد نظری دوگانگی بین طبیعت و فرهنگ»، «به چالش کشیدن مردان» و «تلاش های زنان برای تحقق حق فرهنگی خویش»نهاده شده است.نتایج این بررسی ها این بوده است که؛ نخست، زنان آن دوره بنا به درک نسلی و عصری خود این دوگانگی را نقد کرده، عملکرد مردان و ارزش های بر ساخته آنان را به پرسش کشیدند و تلاش کردند تا سلطه مردان را بر حوزه فرهنگ کمتر کنند.دوم، با تأکید بر طبیعت زنانه- مانند طبیعت مادری- ارزش های زنانه خود را اعتبار فرهنگی ببخشند و سوم، امکان نگارش تاریخ نگاری زنان را در عصر مشروطیت از طریق برنامه ها، مقاله ها و لوایحی که از خود به ارث گذاشتند، برای نسل های بعدی مهیا سازند.
تکاپوی زنان عصر قاجار: فردیت، جهان سنّت و گذار از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در عصر قاجار همچون دوره های پیشین در چارچوب نظام سنتی محصور بودند و تنها در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا می کردند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی، جهان بسته ای را فراهم ساخته بود که در عمل، امکان بروز فردیت را به زنان نمی داد. زن در این مناسبات، مسیر تعیین شده ای را طی می کرد که به تحقق فردیت او نمی انجامید. خانواده، امور مذهبی و خیریه و در مواردی حضور اجتماعی زنان، همه مسیرهای از پیش تعیین شده جوامع سنتی بود که همچنان در ارتباط با نقش های سنتی آنان معنا می یافت. حتی سرگرمی های زنان نیز امکان کنش گری برای آنان فراهم نمی کرد. در سال های پیش از مشروطیت، رگه های کمرنگی از نقد جهان سنت در اندیشه زنان پیشگام و در برخی از امور اجتماعی یافت می شود که بیان کننده ی آغاز چالشی طولانی در مسیر نقد سنّت است.
از تاریخ مردان نخبه تا تاریخ زنان فراموش شده:علل تأخیر در پیدایش تاریخ نگاری زنان
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تا ضمن فراهم آوردن خطوط اصلی شعبه نسبتاً تازه یاب تاریخ نگاری زنان و قراردادن آن در سیر کلّی تاریخ نگاری مدرن، به این پرسش پاسخ گوید که چرا، علیرغم گذشت دو قرن از پیدایش تاریخ نگاری پوزیتیویستی فون رانکه و پیدایش شعب مهمی، نظیر تاریخ نگاری فرهنگی و اجتماعی، تاریخ نگاری زنان عمر کوتاهی کمتر از نیم قرن دارد. برای پاسخ به این پرسش، نخست به تبیین سه رویکرد مهم تاریخ نگاری مربوط با تاریخ نگاری زنان می پردازیم و سپس در بخش مفصل تر، اهم ویژگی های تاریخ نگاری زنان را بررسی می کنیم. پاسخ کلی به پرسش اصلی مقاله ـ که تحلیل آن در آخرین قسمت مقاله انجام شده است – در غفلت عمومی مکاتب تاریخ نگاری (سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) از موضوع زنان از یک سو و آگاهی زنان از حقوق خود و در مرکز توجه قرار گرفتن این حقوق در اثر پیدایش جنبش های فمنیستی از دیگر سو جست وجو شده است و مستندات آن یکایک برشمرده شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.