فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
مهرنرسه
حوزه های تخصصی:
مهرنرسه، وُزُرگ فَرمَذار (: وزیر اعظم) شاهنشاهی ساسانی در دوره پادشاهی چندین شاه از جمله یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ پ.م)، بهرام پنجم (۳۹-۴۲۱ پ.م)، یزدگرد دوم (۵۷-۴۳۹ پ.م) و پیروز (۸۴-۴۵۹) بوده است. مهرنرسه در سده چهارم پیش از میلاد در قریه اَبرُوان در روستای دشت بارین در اردشیر خوره در جنوب پارس به دنیا آمد. او نیز همچون اردشیر بابکان، بنیان گذار دودمان ساسانیان، نسب خود را به ویشتاسب، شاه کیانیان می رساند؛ با این تفاوت برجسته که به کی اشک، شاه اشکانی نیز به عنوان بخشی از دودمان خود اشاره می کند. در منابع عربی، نام پدرش «برازه» ذکرشده که احتمالاً مالک سرزمینی بوده که مهرنرسه و دیگر فرزندانش در آن زاده شده و می زیستند. مهرنرسه توانسته بود بلندپایه ترین مقام در سلسله مراتب اداری شاهنشاهی ساسانی در سده پنجم میلادی، یعنی مقام وزرگ فرمذار را به دست آورد. در متن فارسی میانه سورِ سُخن در دربار شاهی، رتبه و جایگاه وزرگ فرمذار، فقط از شاهنشاه و شاهزاده ولیعهد پایین تر است، در حالی که سپاهبد (:فرمانده ارشد نظامی)، شهردادور (:قاضی شاهی)، مغان اندرزبد (:رئیس شورای روحانیون زرتشتی)، هزاربد (:فرمانده هزار سرباز) و درو ن یاز (:برگزارکننده مراسم درون)، همگی در مرتبه پایین تری از وی قرار دارند. هنگامی که بهرام پنجم (بهرام گور) در شرق ایران درگیر جنگ بود، مهرنرسه را به نیابت از خود گماشت و وی با عنوان وزرگ فرمذار، عهده دار کارهای شاهنشاهی شد. با این همه، او نخستین کسی نبود که به چنین جایگاهی گماشته می شد. از جمله کسانی که پیش از او چنین عنوانی داشتند، اَبَرسام بود. در دوره اردشیر یکم از وی به عنوان وزرگ فرمذار یاد شده است که به نظر می رسد بی مورد باشد. اما به احتمال زیاد، خسرو یزدگرد که در هنگام پادشاهی یزدگرد یکم (۴۲۱-۳۹۹ میلادی) در شورای کلیسایی ۴۱۰ از او یادشده، وجود داشته اند. جایگاه و سِمت وزیر، از اوایل سده سوم میلادی در سنگ نوشته های شاپور یکم بر کعبه زرتشت و نقش رستم در فارس ظاهر شده است.
مخالفت ها علیه میلسپو در ایران ( 1323 تا 1321ش/۱۹۴۲ تا ۱۹۴۴م)
حوزه های تخصصی:
پس از وقایع شهریور1320ش/1942م، به علت مواجهه دولت ایران با مشکلات فراوان اقتصادی دولتمردان ایران تصمیم گرفتند، آرتور میلسپو را مجدداً استخدام کنند؛ بنابراین مجلس دوره سیزدهم شورای ملی، در تاریخ 21آبان1321ش/1943م، قانون استخدامی میلسپو را با سمت رئیس کل دارایی ایران تصویب کرد. میلسپو در راه انجام وظایف اقتصادی خود در ایران، با مخالفان فراوانی روبه رو بود؛ اما در این میان دولت شوروی و حزب توده و نیز مصدق و ابتهاج، مخالفان اصلی وی به شمار می رفتند. اتحاد شوروی و حزب توده، به هرگونه تلاش آمریکا، برای کسب نفوذ بیشتر در ایران مشکوک بودند؛ همچنین برخی از سیاستمداران ناسیونالیست، مانند مصدق، با نظارت افراد خارجی بر امور ایران مخالف بودند. ابتهاج نیز از مخالفان اصلی میلسپو به شمار می رفت. مقاله پیش رو را با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323ش/1944و 1945م، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم و سعی کرده ایم، به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که مخالفان اصلی میلسپو چه کسانی بوده و چه اقداماتی علیه او انجام داده اند؟
مغیره بن سعید و ظهور اندیشه ی حروفی گری در عصرامویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عراق در عصر امویان محل ظهور و بروز اندیشه ها و آراء مختلف سیاسی و فکری متنوعی بود. پیشینه تاریخی، ترکیب اجتماعی، مرکزیت سیاسی و اقتصادی، آن را به عنوان کانون مهم بروز این گونه افکار و اندیشه ها درآورده بود. یکی از مهم ترین این آراء و اندیشه ها، غلو و حروفیگری بود.
این نوشتار، چگونگی ظهور آراء و نمادهای رمزی و حروفی و سرچشمه ی حلول این افکار را در اندیشه ی مغیره بن سعید و نیز شکل گیری جریان مغیریه را بررسی نموده، با بهره گیری از روش های تحلیل تاریخی و فرقه شناسی به تبار شناسی اندیشه ها و واکاوی آراء این جریان سیاسی- مذهبی پرداخته است و پیوند میان این گونه اندیشه ها را با آراءگِنوسی ایرانیان و تمدن های بین النهرین و نظریات رمزی، حروفی و عددی نو افلاطونیان و فیثاغورثیان آشکار ساخته و نشان داده که مغیره بن سعید نخستین کسی است که افکار رازورانه و باطنی متأثر از افکار گنوسی بین النهرین را با آراء، اندیشه ها و برداشت های عددی، حروفی و رمزی پیوند داده، با این اقدام اولین جریان و مکتب حروفی را در عهد امویان به وجود آورده است.
طیب بن آمر شخصیتی تاریخی یا اساطیری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیلیان در تاریخ مذهبی خود چندین بار دچار انشقاق شده اند. مهم ترین این جدایی ها بر سر جانشینی المستنصر بالله(487-427ه.ق.) هشتمین خلیفه فاطمی در 487ه.ق. رخ داد، بدین ترتیب که گروهی از اسماعیلیان به امامت و خلافت احمد قایل شدند و به مستعلویه(مستعلیه) مشهور گردیدند و گروهی دیگر از امامت نزار پشتیبانی کردند و به نزاریه معروف شدند. اسماعیلیان مستعلوی که پس از این جدایی توسط خلافت فاطمی حمایت می شدند، در 524ه.ق و بر سر جانشینی الآمر(524-495ه.ق) مجددا دچار اختلاف شدند. گروهی از آنان قایل به امامت عبدالمجید حافظ(544-526ه.ق) پسر عموی آمر شدند و خلفای فاطمی را از این زمان تا پایان حکومت فاطمی امام می دانستند و حافظیه لقب گرفتند و گروه دیگری که به امامت و غیبت پسر خردسال آمر، معروف به طیب اعتقاد پیدا کرده و به طیبیه شهرت یافتند. فرقه ی اخیر که دیگر با توجه به پذیرش امامت عبدالمجید حافظ توسط دستگاه رسمی دعوت فاطمی، در مصر جایی نداشتند، با حمایت حکومت صلیحی یمن و بخصوص ملکه سیده اروی، که از مدت ها قبل به عنوان دست نشانده فاطمیان در جنوب عربستان فعالیت می کردند، توانست ادامه حیات دهد و حتی پس از سقوط دولت صلیحی یمن نیز برای مدتی در این سرزمین باقی بماند و در نهایت نیز با فراهم شدن شرایط به هند منتقل شود. در این میان طیب به عنوان آخرین امام و مهدی اسماعیلیان نقش و جایگاه مهمی در این مذهب دارا گردید، که این مقاله به بررسی زندگانی او می پردازد.
شخصیت مزدک در متون اسلامی
حوزه های تخصصی:
بیشترین گزارش ها و پژوهش ها از کردار مزدک و مزدکیان در نوشته های اسلامی به چشم می خورد، این نوشته ها افزون بر نگاشتن داستان مزدک و پیروانش، به گفتار درباره منش وی نیز پرداخته اند و پیوسته به مزدک لقب های بسیاری افزون کرده اند. گاه این لقب ها مثبت بوده اند ؛ مانند فردوسی که مزدک را «سخنگوی با دانش و رأی» خوانده و گاه منفی بوده اند به مانند خواجه نظام الملک که او را «طرار نابکار و سگ لعین» نامیده. در این پژوهش کوشش شده به بررسی و دلیل تحول و دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی و نیز به دلیل های که انگیزه ای برای دگرگونی منش مزدک در نوشته های اسلامی شده است پرداخت.
رفتارشناسی سیاسی طلحه و زبیر بر پایة مکاتبات در دورة خلافت امام علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دوره خلافت امام علی علیه السلام (35 41 هجری) به سبب شکل گیری شرایط سیاسی پیچیده ای که در پی کشته شدن عثمان به وجود آمد، عرصة تبادل نامه های متعددی میان طرف های درگیر بود. مطالعه و بررسی این نامه ها با هدف شناسایی رفتار سیاسی شخصیت های آن دوره، برگی جدید از پژوهش در حوزة تاریخ اسلام را ورق خواهد زد. شناسایی نکات محوری در نامه ها، شامل ادبیات، استدلال ها، ادعاها، انتقادها و دیگر نکات به کاررفته از یک سو، و مقایسه میان مطالب اظهارشده با منش و رفتار سیاسی گزارش شده نویسندگان آنها امکان رسیدن به اهداف این پژوهش را فراهم خواهد ساخت. این پژوهش بر آن است تا در مطالعه ای موردی و با به کارگیری روش «تحلیلی تطبیقی»، میزان انطباق بین رفتارها و ادعاهای طلحه و زبیر را شناسایی کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهندة تعارض اساسی میان ادعا و عملکرد آنهاست. ادعاهای موجود در نامة آنها مبنی بر بیعت اجباری، دخالت امام علی علیه السلام در قتل عثمان و ناشایستگی آن حضرت برای تصدی امر خلافت، که از مهم ترین شعار های سیاسی آنها بود، با گزارش ها و مستندات تاریخی در تضاد است.
تاریخنگاری نادرمیرزا قاجار
حوزه های تخصصی:
شاهزاده نادرمیرزا قاجار یکی از شخصیت های فرهیخته عهد قاجار است. وی در زمینه های گوناگون علمی و فرهنگی متبحر بوده که یکی از این علوم، دانش تاریخ است. میزان عنایت نادرمیرزا بدین علم، به قدری بوده که تا روزگار کنونی، به عنوان یک مورخ شناخته شده است. با مطالعه مواد تاریخنگاری موجود در آثار تاریخنگاری و تاریخی برجای مانده از این شاهزاده قاجار، تفاوت های موجود میان آثار وی و دیگر مورخان هم عصرش آشکار می شود. این تفاوت ها به قدری است که می توان از نادرمیرزا به عنوان مورخی فراتر از زمان خویش یاد کرد. در این مجال، تاریخنگاری نادرمیرزا را در دو اثر «تاریخ و جغرافی دارالسطنه تبریز» و «رساله اطعمه خوراک های ایرانی» کنکاش و بررسی می کنیم.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
ملکم و جنبش اصلاح خط
حوزه های تخصصی:
اصلاخ خطّ دنیای اسلام یا تغییر آن از مسائل موضوع توجه اندیشمندان ایران دوره ی ناصری بود. آن ها دشواری های خط جهان اسلام را یکی از عوامل عقب ماندگی مسلمانان می دانستند و اصلاح یا تغییر آن را برای نیل به ترقی ضروری می شمردند. میرزا ملکم خان ناظم الدوله از برجسته ترین نمایندگان جنبش اصلاح خط در دوره ی ناصری بود که در چند اثر به مسئله ی خط جهان اسلام پرداخته و تأثیر دشواری های خط دنیای اسلام را برای ترقی مسلمانان ارزیابی کرده است. این مقاله ضمن بررسی نظر ملکم درباره ی دشواری خط جهان اسلام و ارتباط آن با عقب ماندگی و ترقی مسلمانان، قصد دارد به روش تحقیق تاریخی و با استفاده از آثار این اندیشمند و منابع دست اول عصر به این مسئله پاسخ دهد که ملکم و همفکران او تا چه حد در افکارشان درباره ی ارتباط خط و ترقی مسلمانان محق بودند.
نقش عَمّار بن یاسر در دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عَمّار بن یاسر یکی از یاران رسول خدا (ص) بود که در دوران دعوت مخفیانة عصر بعثت اسلام آورد. خانواده او از سوی اشراف مشرک مکّه به سختی شکنجه می شدند، بسانی که پدر و مادر وی در راه اسلام شهید شدند و خودش نیز چنان شکنجه می شد که هیچ یک از یاران رسول خدا (ص) به اندازة وی در راه اسلام شکنجه نشدند. عمّار در حیات خود ایمان و یقین کامل به خدای متعال داشت، آن گونه که رسول خدا (ص) وی را پیوسته همراه حق می دانست. عَمّار شناختی عمیق از اسلام داشت و بصیرت و معرفت کامل وی سبب شده بود تا فتنه ها را به خوبی بازشناسد و حقیقت را تبیین نماید و در فراز و نشیب حوادث مواضعی ثابت اتخاذ کند. به همین سبب در دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی مکه و در تضعیف موقعیت مشرکان و گسترش اسلام در این شهر نقش مهمی داشت. عمار در دروه هجرت همواره مدافع اسلام و در تمامی غزوات شرکت فعال داشت. پس از رحلت رسول خدا(ص) وی در عصر سه خلیفه اول از اهل بیت حمایت کرد و از مخالفان بیعت با خلیفه اول بود. وی در روزگار خلیفه دوم مدتی استاندار کوفه بود و در دوره عثمان جزو معترضان به شیوه حکمرانی وی بود و از سوی وی شکنجه شد. عمار در روزگار خلافت امام علی(ع) جزو حامیان سرسخت آن حضرت بود و در جنگ جمل و صفین از وی حمایت کرد و در این راه به شهادت رسید. بدین سان عمار در دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی صدر اسلام تاثیر فراوان داشت روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای با استفاده از منابع درجه اول تاریخ نگاری اسلامی است. فرضیة مقاله آن است که عمّار بن یاسر در دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی صدر اسلام وتثبیت موقعیت و نظریه امامت الهی اهل بیت تأثیر فراوان داشت.
تفسیر اصلاحات ناکام با جامعه شناسی نخبه کشی در ایران با تأکید بر امیرکبیر
حوزه های تخصصی:
بحث مربوط به نخبه ها را می توان در ذیل عوامل تغییرات اجتماعی، در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار داد که اهم آن به خصوص در ایران مربوط به نخبه کشی می شود. هدف این پژوهش بررسی برآمدن نخبه های اصلاحگر و رویه نابود کردن آنها توسط هویت های جمعی ایرانیان در تاریخ است و محدوده زمانی عصر امیرکبیر را مبنا قرار خواهد داد. اینکه اکثر نخبه های سیاسی تاریخ ایران که به دنبال اصلاحات از بالا بودند کشته می شدند بحث نخبه کشی را به سمت آنها متمایل می کند. سؤال اینجاست که اصلاحات ناکام در ایران چگونه با جامعه شناسی نخبه کشی پیوند می خورد؟ روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی نقادانه خواهد بود. این بررسی جامعه شناسانه تاریخی نشان می دهد فرهنگ توسعه نیافته بستر لازم برای ناکامی نخبه های اصلاحگر در تاریخ را فراهم کرده است؛ چراکه آنها به واسطه اینکه بسیار جلوتر از زمان خود حرکت می کردند هیچگاه به معنای واقعی درک نشده و شکاف بین آنها و جامعه منجر به ناکامی این عده شده است.
پهلوان محمدحسین قیاسی
حوزه های تخصصی:
زندگی سیاسی صولت الدوله قشقایی(2) از جنگ جهانی اول تا واپسین روزگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله جهت گیری های سیاسی صولت الدوله در قبال تحولات سیاسی فارس در طی جنگ جهانی اول، ازجمله روابط وی با نیروهای ژاندارمری فارس، انگلیسی ها و نبرد با آنان، دوران حکومت مصدق السلطنه در فارس، روابط وی با رضاخان، نمایندگی وی در مجلس پنجم، زندانی شدن او در شورش های عشایری فارس، نمایندگی دوره هشتم و سلب مصونیت وی و سرانجام قتل او در زندان مورد بررسی قرار گرفته است.
بازخوانی نامه های امیرکبیر برپایه ی هدف های سه گانه ی سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف سیاست خارجی سه گانه اند: کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت. هدف مقاله ی حاضر ، بررسی نامه های امیرکبیر از منظر هدف های سه گانه ی سیاست خارجی است. در این مقاله، نگارندگان با بهره گیری از روش شمارش کوشیده اند 384 نامه ی به جامانده از امیرکبیر را در قالب تعریف های ازپیش موجود از هدف های سیاست خارجی، بازخوانی کنند. پژوهش حاضر بر دو رویکرد کمّی و کیفی استوار است. نگارندگان خواسته اند نشان دهند که درون کاوی ذهن امیرکبیر از خلال بازخوانی هدفمند نامه ها، نمودار قرابت باورهای او به برخی از هدف های سه گانه ی سیاست خارجی بوده است. تحلیل نامه ها نشان می دهد هدف های حیاتی، میان مدت و بلندمدت به ترتیب، بیشترین و کمترین بسامد را داشته اند. در میان شاخص ها، حفظ تمامیت ارضی بیشترین تکرار (54) و افزایش حیثیت در نظام بین الملل کمترین تکرار (صفر) را داشته است. شمارش بسامدها گویای این نکته است که دغدغه ی امنیت مرزی و حفظ یکپارچگی سرزمینی، دشواره ی قاجاری بوده؛ تا جایی که نگه داشت حدوحدود «ممالک محروسه» فرصت بروز به دیگر اهداف را نمی داده است. برای مستدل سازی این مقوله که چرا نزد امیرکبیر هدف حیاتی و به ویژه حفظ تمامیت ارضی از اهمیت والایی برخوردار بوده است، «هرم سلسله نیازهای انسانی آبراهام مازلو» سنجه ی بازتفسیر قرار گرفت.
تیمورتاش و بحرین 1306 تا 1312ش/1927 تا 1934م
حوزه های تخصصی:
بررسی تلاش های سیاسی دولتمردان ایران، در اثبات حاکمیت ایران بر بحرین از نمونه های بارز اثبات وجود شخصیت هایی است که از جان و مال خود، در راه اعتلای این سرزمین گذشتند. تیمورتاش از رجال سیاسی ایران عصر پهلوی اول و وزیر دربار وقت و شخص شماره دو دولت پهلوی اول بود. وی در این مدت، از سال 130۶ تا 1312ش/1927 تا 1934م، به عنوان نماینده ویژه رضاشاه در نقش دیپلماتی کارکشته ماموریت یافت به هر طریق ممکن، حاکمیت ایران را بر جزایر و بنادر خلیج فارس به اثبات برساند. تیمورتاش در این راه، منازعه سیاسی با انگلستان را در پیش گرفت. به مذاکرات او با کلایو (Kliue)، نماینده انگلستان، در منابع کمتر توجه شده است؛ اما این امکان وجود دارد که براساس برخی اسناد و منابع موجود، گوشه هایی از این جریان را بازبینی کرد. طرح مسئله بحرین، در مقطع حضور تیمورتاش در دربار رضاشاه، به نتیجه ای نرسید؛ اما اقدامات او در زمینه معامله بر سر بحرین با انگلیس، نقش تعیین کننده ای در سیاست منطقه ای و بین المللی دوره پهلوی دوم داشت. در این تحقیق با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از اسناد تاریخی، به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که اقدامات تیمورتاش در مناقشه ایران و انگلیس، دایر بر ادعای مالکیت ایران بر بحرین، متکی بر چه مستنداتی بود و چرا این ادعا به ناکامی کشید؟ فرض بر این است که تیمورتاش، به عنوان دیپلماتی فعال و به واسطه پیوند نزدیک با شخص رضاشاه، زبان گویای حکومت پهلوی در موضوع بحرین بود؛ هرچند این گستردگی اختیارات نهایتاً از عوامل حذف او شد.
بررسی نقش و عملکرد منوچهر اقبال بر صدارت نفت (1356-1342 ش /1963-1977 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید نفت از جمله منابع مهم درآمدهای اقتصادی ایران می باشد که سهم بسزایی در روند توسعه و رشد و نیز ممانعت از آن در جامعه ایرانی ایفا نموده است. تحّولات تاریخی صنعت نفت در عصر پهلوی دوم هنوز نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است و این مهّم با توجه به صدارت منوچهر اقبال در دوره ای حساس چندان مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است. عملکرد اشخاص و إتخاذ تصمیمات درست یا نادرست آنان در دوران صدارت خود بر صنعت عظیم نفت در دوران پهلوی اول و دوم هر چند با فراز و فرودهایی همراه گردید اما روند طی شده در سازمان مدیریتی صنعت نفت از جمیع جهات عمق وابستگی رجال سیاسی و صاحبان قدرتی را نشان می دهد که به نوعی بقای حکومت پهلوی را تضمین کردند. حضور منوچهر اقبال و انتصابش بر ریاست شرکت ملّی نفت ایران به مدت چهارده سال نه تنها باعث بوجود آمدن رقابتهای شدید داخلی و شکاف میان نظامهای سیاسی و اجتماعی داخل کشور گردید بلکه رشد قارچ گونه ی شرکتها و کمپانی های نفتی دولت های اروپایی به منظور سیطره بر این منابع را به دنبال داشت. این مقاله در صدد است که به چگونگی حضور منوچهر اقبال بر ریاست صنعت نفت ایران و سپس به روابط دو سویه اقبال با رجال سیاسی در عرصه ی تصمیم گیری نفتی بپردازد. در ادامه به عواملی که موجب تشدید مدیریت بحران اقبال در صنعت نفت و همچنین انعقاد قراردادهای نفتی از سوی وی با دول غربی نظیر امریکا، ایتالیا، فرانسه و... گردید،اشاره می شود. سؤال محوری این پژوهش آن است که عملکرد اقبال بر صنعت نفت ایران چه تأثیر مهمی در بُعد سیاسی،اقتصادی واجتماعی بر حکومت محمد رضاه شاه ایجاد نمود؟ در پاسخ باید گفت که ضعف سیستم اداری اقبال و زد وبندهای سیاسی ودخالتهای نابجا درامورات نفتی ازسوی رجال وابسته به دربار و خود شاه با آگاهی از عدم آشنایی اقبال از صنعت بزرگ نفت و همچنین وابستگی و وفاداری زایدالوصف اقبال نسبت به شاه و رژیم پهلوی و همسویی وی با خواسته های سیاسی شاه از نفت باعث بروز تعارضات فراوانی در اقتصاد و صنعت در حال رشد ایران شد. این امر با حلقه ی ناکارآمد کارشناسان و مدیران سیاسی و نفتی حکومت وقت تکمیل گردید.
بررسی تطبیقی اندیشه بیداری اسلامی (مسأله وحدت) در آراء سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی
حوزه های تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی، دو نماینده بارز جریان بیداری اسلامی در دو دوره مختلفند که دایره شمول اندیشه و آراء این دو در زمینه بیداری اسلامی گسترده است. در این گستردگی وجوه تشابه و تفارق در کلیات و جزئیات آراء وجود دارد. مسأله وحدت (وحدت اسلامی، وحدت ملل مسلمان و غیره) از کلیات مشابه با جزئیات متفاوت است که جایگاه مشخصی در مجموعه اندیشه های دو متفکر دارد. در مورد سید می توان گفت که وحدت، بن مایه و اساس مبارزه سیاسی وی بوده و در آراء امام خمینی این مسأله جزئی مهم از مجموعه فکری ایشان را تشکیل می دهد. بنابراین هدف این مقاله بررسی اندیشه وحدت نزد سید جمال الدین و امام خمینی است. به نظر می رسد نظریه پردازی دو متفکر در باب وحدت، تحت تأثیر شرایط مختلف به ویژه شرایط سیاسی زمان و کیفیت مبارزه سیاسی آن ها بوده است.
بررسی چگونگی رفتار شاه تهماسب با همایون (امپراتور پناهندة هند) با نگرشی بر دیدگاه تاریخ نگاری هندی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناصر الدین محمد همایون، امپراتور هند، به دلیل ناکامی های سیاسی درسال 951 ه .ق به دربار شاه تهم اسب یکم(930-984هق) پناهنده شد. اما مسئله اصلی این است که رفتار مذهبی و سیاسی شاه تهماسب با وی در ایران چگونه بوده است؛ زیرا چگونگی این رفتار بیشتر از دیدگاه یک جریان تاریخ نگاری هندی که متعصب به نظر می رسد، بازتاب یافته و دچار نوعی یکسو نگری شده است. این جریان که تا حدی تاریخ نگاری ایرانی را نیز تحت تأثیر قرار داده، بر این باور است که رفتار شاه تهماسب با همایون در دربار ایران- به دلیل تضادهای مذهبی و سیاسی دودمانی- ناشایسته و حتی خشونت آمیز بوده است. از این رو، این نوشته می کوشد با واکاوی دقیق تر منابع معتبر ایرانی و هندی، به بررسی و ارزیابی چگونگی رفتار شاه تهماسب با همایون و راستی ها و ناراستی های جریان تاریخ نگاری یاد شده را روشن سازد. این پژوهش نشان می دهد که رفتار مذهبی- سیاسی شاه تهماسب به عنوان یک فرمانروای شیعی از یک سو، و از سوی دیگر به دلیل موقعیت سیاسی همایون به عنوان امپراتور هند و متحد ایران، نه تنها نمی توانست تحقیرآمیز باشد، بلکه بسیار صمیمانه بوده و سبب تحکیم بیشتر روابط دو کشور درسال های بعد شده است.