فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تاریخ صفویان همچنان دارای ابهام و نکات تاریک فراوان است و منابع صفوی با رویکردی رسمی و به تبعیت از سیاست صفویان در موارد زیادی از ارائه اطلاعات لازم خودداری می ورزند. در این میان شش سال اختفا و یا حضور اسماعیل صفوی در گیلان از نکات بسیار تاریک اوایل عصر صفوی است. منابع صفوی این مقطع را به ابهام و با کلی گویی بازگو کرده اندکه مواردی از آن را با مسائل ماورایی مرتبط ساخته اند. یکی از موضوعات مبهم و ناشناخته این دوره، تعلیم و تربیت اسماعیل با تأکید بر طرح شمس الدین گیلانی به عنوان معلم او است که به نظر می رسد از موضوعات مبهم است. مسأله این است که منابع متقدم صفوی در خصوص تعلیم و تربیت شاه اسماعیل در این مقطع مطلبی ندارند، اما یک منبع در یک و دو سطر از دانش آموختن اسماعیل در محضر معلمی به نام شمس الدین گیلانی یاد کرده است که همان مبنای گزارش اغراق آمیز مورخان متأخر و محققان معاصر قرار گرفته است. این مقاله در صدد است تا به اتکاء به منابع متعدد صحت و سقم این موضوع را به بحث گذارد.
جایگاه غیاث الدین جمشید کاشانی (824-790 ﻫ.ق/ 1421- 1388 م) در مکتب علمی سمرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب علمی سمرقند حاصلِ تکامل مکاتب علمی بغداد، مراغه و تبریز بود که در روزگار الغ بیگ گورکانی(854- 812 ه.ق) شکوفا گشت. یکی از دانشمندان فعال در این محفل غیاث الدین جمشید بن مسعود کاشانی بود که برای تاسیس رصدخانه سمرقند و فعالیت در آن، به سمرقند دعوت شد. برخی تحقیقات، نقش و تأثیر وی را در مکتب علمی س مرقند تا این حد ارزیابی کرده اند؛ اما چنان که از آثار غیاث الدین بر می آید، وی بیش از این نیز در مکتب علمی سمرقند فعال بوده (832- 816 ه.ق) و دست آوردهایی داشته است. نوشته حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که غیاث الدین جمشید کاشانی چه جایگاه و تأثیری در مکتب علمی سمرقند، به ویژه در علم نجوم و حساب، داشته است؟ فرضیه ی تحقیق آن است که وی هم به کمک ابداعات وسیع خود در علومی چون حساب(اعشارکسری)، علم الحیل(مکانیک) و هندسه، طراح اصلیِ رصدخانه ی سمرقند و استخراج کننده ی زیج الغ بیگی بود؛ و حتی بیش از آن، نوعی سیاست گذاری و مدیریت علمی را در رصدخانه و مکتب علمی سمرقند اعمال کرد.
تحلیل نظام حکومتی محمود و مسعود غزنوی (387 تا 432ق/997 تا 1041م) در آثار ادبی تاریخی براساس نظریه لیکرت
حوزه های تخصصی:
نظام های حکومتی ایران در دوره بعد از اسلام، بازتولید نظام سیاسی ایران قبل از اسلام بود که در فر آیند سیاسی چندصدساله و هم زمان با اسلامی شدن جامعه ایرانی و کسب استقلال تدریجی از خلافت صورت پذیرفت. غزنویان نخستین حکومت ترک نژاد ایرانی بودند که برعکس بسیاری از حکومت های ایرانی، قدرت یافتن آنان مبنای قبیله ای نداشت. حاکمان غزنوی نه رؤسای قبایل، بلکه غلام سپاهسالارانی بودند که رده های مختلف نظامی را با تلاش خویش به دست آورده بودند و خصلت نظامی گری و استبداد، در تمام وجود آنان ریشه داشت. در این مقاله می کوشیم براساس نظریه لیکرت و با تکیه بر آثار برجسته ادبی تاریخی این دوره، یعنی تاریخ بیهقی و دیوان سه شاعر درباری عنصری و فرخی و منوچهری نظام حکومتی غزنویان را در دو سطح میانی (ساختاری) و سطح کلان (محیطی) بررسی کنیم. در سطح میانی (ساختاری) نحوه ارتباط و تمرکز و تمرکزنیافتن، سیستم رهبری لیکرت و در سطح کلان (محیطی)، نظام ارزشی و چگونگی تأثیر آن بر شیوه رهبری غزنویان را تبیین می کنیم. غزنویان با ترویج نظام ارزشی الهی و انتساب حاکمیت خود به پیامبر(ص) از طریق خیلفه بغداد، به حکومت خویش تقدس بخشیده و جنایاتشان را توجیه می کردند. بدین وسیله، نظام دیکتاتوری پدید آوردند که به شدت متمرکز بود؛ یعنی تمام تصمیم گیری ها در رأس سازمان انجام می گرفت و سیستم شماره یک لیکرت، یعنی شیوه آمرانه، در آن حکمفرما بود.
واکاوی شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ
حوزه های تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
بررسی و نقد جایگاه دین و دولت در اندیشه ها ی سیاسی آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع تنازع جدّی علما بر سر مشروطه و مشروعه، قربانی شدن رهبران برجسته ی دینی نظیر شیخ فضل الله نوری و سید عبدالله بهبهانی، سرخوردگی علما و اقداماتی نظیر جمع آوری رساله های مهم سیاسی که برخی علما چون میرزای نایینی در له مشروطه نگاشته بودند، اجرایی نشدن خواسته های مذهبی- سیاسی روحانیون از جمله اصل دوم متمّم قانون اساسی مشروطه، تسلط تکنوکرات های سکولار را بر ارکان قدرت برآمده از مشروطه باعث گشت. دراین شرایط روحانیت در موضعی انفعالی قرار گرفتند. آیت الله بروجردی مدت کوتاهی پس از آیت الله حائری، به عنوان یکی از روحانیون برجسته مورد توجه شیعیان قرار گرفت. نگاهی به حیات سیاسی آیت الله بروجردی طی نشدن روندی ثابت،مشخص و مدوّن در اندیشه ی سیاسی ایشان را نشان می دهد. وی در آغاز از الگوی رایجی پیروی می کرد که برخی علما دوره ی صفویه و قاجار مدّ نظر داشتند و لذا در نسبت به امور عرفی و حیطه سلطنت دخالت کمتری می کرد و بیشتر در مسائلی که در حوزه ی شرع قرار می گرفت،مداخله نمود اما بعد از رویکردهای غرب-گرایانه ی رژیم پهلوی و خالی شدن سلطنت از کارویژه هایی که نظام فکری روحانیون شیعه از شاه اسلام پناه انتظار داشتند، ولایت عامه ی فقها را مطرح کرد. البته اندیشه سیاسی بروجردی،برخلاف آنچه مشهور است، جدای از اقدامات عملی و واکنش های وی نسبت به مسائل مختلف سیاسی نبود و بارقه هایی از این امر را در ارتباط با حیات عملی وی می توان ارزیابی نمود. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع مکتوب و مصاحبه، رابطه ی دین و دولت در عصر غیبت را از منظر
بررسی روایات کشتار تیمور در سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی لشکرکشی های تیمور و نیز آثار مربوط به حکومت سربداران آورده اند که تیمور در سال 785ق/1383م، پس از سرکوب شورش مردم سبزوار و فتح شهر، دستور داد تا شورشیان را زنده زنده در لای گل و آجر قرار دادند و مناری برپا کردند. این گزارش در برخی موارد منشأ تحلیل های تاریخی نیز قرار گرفته است. در مقاله حاضر، با بررسی این واقعه در منابع مختلف دوره تیموری، روشن می شود که این سرکوب و کشتار، در شهر اسفزار هرات رخ داده که به سبزوار نیز مشهور بوده است. در واقع علت انتساب نادرست این واقعه به سبزوار، تنها تشابه اسمی این دو شهر بوده است.
واکاوی زمینه ها و عوامل موثر بر آغاز شورش سمکو 1285 تا 1297ش/۱۹۰۶ تا ۱۹۱۸م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیل آقا، معروف به سمکو، حدود 25سال شخصیتی تاثیرگذار در مرزهای شمال غرب کشور و سرزمین های آنسوی مرز بود. او ازمهم ترین چهره های تاریخ معاصر ایران است. آنچه تاکنون از وی گفته شده عموماً مغرضانه و یک جانبه است. پژوهش حاضر به شیوه ای توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک دست اول فارسی و همچنین، بهره گیری از پژوهش های مبتنی بر اسناد روسی، تلاش کرده است زمینه ها و عوامل موثر بر شورش سمکو را تشریح کند. مقاله با مراجعه به گذشته، نشان می دهد برخلاف نگاه یک جانبه موجود در اشاره های صورت گرفته به این موضوع، شورش های سران شکاک بیش از آنکه نتیجه فتنه گری آنان بوده باشد، نتیجه فساد و ناکارآمدی ساختار حکومت قاجار و حکام آذربایجان در نادیده گرفتن قدرت و جایگاه مهم سران شکاک بوده است. مقاله همچنین نشان می دهد این زمینه منفی، همراه با تحولاتی همچون انقلاب مشروطه، جنگ جهانی اول، انقلاب اکتبر و پایان جنگ و نیز خروج بیگانگان از آذربایجان، سمکوی انتقام جو را در مسیر شورشی جدی علیه حکومت مرکزی قرار داد.بنابراین پژوهش بر این باور است که شورش واقعی سمکو به دنبال خاتمه جنگ جهانی اول و خروج بیگانگان از مرزهای شمال غرب کشور آغاز شد.نتیجه نهایی مقاله این است که ساختار فاسد حکومتی و انکار جایگاه شکاک ها و واگذارنکردن بخشی از قدرت به آنان، در کنار فرصت هایی که تحولات منطقه ای در اختیار آخرین خان شکاک، یعنی سمکو، گذاشته بود زمینه و عوامل اصلی موثر برای شورش سمکو را فراهم کرد.
شورش انوشه زاد و بررسی ماهیت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه 550 میلادی در پادشاهی خسرو یکم شورشی رخ داد که رهبری آن با انوشه زاد، پسر خسرو یکم (انوشیروان) بود. این شورش، هرچند در بالای هرم قدرت در شاهنشاهی ساسانی رخ داد اما منابع، ماهیت و هدف از آن را متفاوت گزارش کرده اند؛ برخی منابع بر پافشاری لجوجانه شاهزاده بر ایمان مسیحی اش تأکید دارند. برخی خیزش شاهزاده را برای دستیابی به تاج و تخت پدر رو به مرگش گزارش مى کنند و برخی نیز زندیک بودن انوشه زاد و ماهیت مزدکی شورش وی را پیش مى کشند. به نظر مى رسد برخی تفاوت های قابل توجه میان منابع، اصل رویداد و زمان آن را که در هنگام بیماری شاه روی داده، بیشتر به نفع تاج خواهی شاهزاده می دانند تا باور ترسایی وی یا زندیک بودنش. انوشه زاد بزرگترین پسر خسرو بود اما شورش وی که منجر به زندانی یا نابینا کردن وی گردید، عملاً او را از گروه نامزدهای جانشینی بیرون کرد و فرصت را به هرمزد داد که برخی منابع نیز او را پسر بزرگ شاه معرفی مى کنند. این مقاله بر آن است تا به بررسی ماهیت این شورش بپردازد.
نقش مصطفی کامل در نهضت ناسیونالیسم مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، تلاش دارد با بررسی کنش و افکار مصطفی کامل، به نقش وی در نهضت ناسیونالیسم مصر بپردازد و از عملکرد او در این نهضت، تصویری روشن ارائه دهد. وی به مبارزات ملی گرایی مصر جان تازه ای بخشید، و توانست خواست برحق ملت اش؛ کسب استقلال و آزادی را به گوش دنیا برساند. مصطفی، از سویی، خواستار کمک اروپا و تمدن غرب در حل قضیه ی مصر بود؛ و از سوی دیگر، متحد عباس ثانی و سلطان عبدالحمید ثانی بوده و سیادت عثمانی بر کشورش را می طلبید. این موارد، نشان دهنده پارادوکس در افکار و اعمال مصطفی کامل است. این پژوهش، تلاش می کند از طریق بازسازی زمینه ی تاریخی آن دوران به فهم این پارادوکس کمک کند و دلایل موجود آن را دریابد.
مؤلفه های هویت ملی در دیوان میرزاده ی عشقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر مشروطه بدون شک نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. در این عصر، جامعه ایرانی در ابعاد مختلف دستخوش دگرگونی هائی شد. در عرصه هویتی نیز تغییراتی در عناصر هویت بخش ایرانی بوجود آمد. زبان و ادبیات فارسی به مانند ادوار پیشین، نقش مهمی در بازسازی و تعمق بخشی به هویت ملی ایرانیان در تاریخ معاصر داشته است. مقاله حاضر درصدد است با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی را در دیوان میرزاده ی عشقی مورد بررسی قرار دهد. بدین منظور، مؤلفه های هویت ملی شامل ارزش های ملی، ارزش های دینی و فرهنگ غربی با بهره مندی از متغییرهائی، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های این بررسی نشان می دهد میرزاده ی عشقی در دیوان خود، توجه ویژه ای به شاخصه ها و عناصر هویت بخش ایرانیان داشته است. به رغم دگرگونی های بوجود آمده در عناصر هویت بخش ایرانیان در عصر مشروطه، ارزش های ملی جایگاه خویش را حفظ کرده است.
قانون مالیات بر درآمد آرتور میلسپو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دکتر آرتور میلسپو، مستشار امریکایی، در سال 1321 با دعوت دولت ایران به منظور سامان دادن به وضعیت آشفته اقتصاد، وارد ایران شد. او بر این باور بود که به منظور تعادل بودجه و مبارزه با تورم، باید بر درآمد کسانی که سودهای هنگفت می برند، مالیات فراوان وضع کرد؛ بنابراین، وی لایحه مالیات بر درآمد را به مجلس تقدیم کرد. مجلس شورای ملی در تاریخ 19 آبان 1322، لایحه مالیات بر درآمد را طی 27 بند تصویب کرد. مبنای نرخ های جدید، نظام مالیاتی امریکا بود، اما معافیت های فردی، جریمه تسلیم اظهار نامه خلاف و زیان دیرکرد، از عواملی بودند که مانع اجرای قانون جدید شدند. پرسش اساسی مقاله حاضر که با استفاده از اسناد سازمان اسناد ملی ایران، اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323 و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم گردیده، این است که مفاد قانون مالیات بر درآمد تنظیم شده از سوی میلسپو چه بوده و واکنش های اقشار مردم نسبت به این مالیات چگونه بوده است؟
نخبگان ایرانی و فعالیت های علمی و فرهنگی آنان در عثمانی (قرن نهم و دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
بررسی نظریة رنسانس اسلامی در تفکرات اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة تجدید حیات اسلام و در مرحلة پیش رفته تر آن، «رنسانس اسلامی»، به طور ویژه در دو قرن اخیر از طرف مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام، به منظور حل و فصل مسئلة عقب ماندگی و نیز برخورد با مسئلة هجوم فرهنگ و استعمار غربی، مطرح شده است. به عقیدة بسیاری از محققان، اقبال لاهوری از مهم ترین اصلاح گران دینی است که در استمرار جنبش احیاگری نقش عمده ای داشته است. او فیلسوفی آشنا با مبانی فکری اسلام و مسلمانی آگاه به وضعیت جوامع اسلامی بود و با این دانش و بینش، فعالیت های اصلاح طلبانة خود را ادامه می داد و در نهایت ایدة یک کشور مستقل را برای اولین بار در میان مسلمانان هندوستان مطرح کرد. اقبال در عرصة شعر و ادب از نوادر به شمار می رفت و سروده های خود را در خدمت آگاهی توده ها و بیدار کردن آنان قرار می داد؛ تا جایی که اکنون در نگاه اغلب اندیشمندان، وی یکی از نخستین منادیان وحدت اسلامی در جهان به شمار می رود. عمده ترین مباحث رنسانس اسلامی اقبال در کتاب احیای فکر دینی در اسلام تبیین شده و محور اساسی جهان بینی وی فلسفة «خودی» است. این نوشتار بر آن است ضمن تعریف جریان رنسانس اسلامی، آن را در آثار اقبال بازشناسد و علل گرایش او بدین مقوله را ارزیابی و سپس میزان تأثیرگذاری نظریات وی در جهان اسلام را تحلیل کند.
نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی (با تاکید بر روابط ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی و با تاکید بر روابط ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با تکیه بر اسناد و مدارک و با رویکرد توصیفی – تحلیلی به نقد و بررسی این نامه پرداخته است.
یافته ها و نتایج: پس از فروپاشی دولت صفوی برخی از ایالت های منطقه قفقاز به فکر تجزیه طلبی و جدایی افتاده و تلاش های زیادی را برای بدست آوردن استقلال از خود نشان دادند. یکی از این ایالت ها، ایالت گنجه بود که به مرکز رقابت دو حکومت ایران و عثمانی در منطقه تبدیل گشت. دراین زمان، حکومت روسیه تزاری، برای نفوذ و تسلط بیشتر در این منطقه، افزایش ارسال سفیر و ایلچی را در دستور کار خویش قرار داد. این اقدام روسیه، ایالت گنجه را وارد یک رقابت سه جانبه، مابین قدرت های روز آن دوره یعنی( روسیه، ایران و عثمانی) کرد. در دوره تاریخی مورد نظر چهارمین مرکز قدرت در منطقه، خانات و زمین داران محلی بودند. این ممالک در یک پروسه رقابتی سه جانبه، با نیت حفظ استقلال و حاکمیت محلی خویش در فکر پیوستن به یکی از این قدرت های بزرگ بود. عملکرد خانات گنجه به ویژه شاهوردی خان در راستای تحکیم روابط خویش با دولت عثمانی و الحاق این ایالت به دولت عثمانی با استناد به نامه مذکور موضوع این پژوهش است.
همسانی های نظری و عملی دو روحانی عصر مشروطه: شیخ ابراهیم زنجانی و میرزا یحیی دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تطبیقی یکی از روش های مهم در پژوهش های تاریخی است که در پرتو آن ابعاد گوناگونی از پدیدهای تاریخی آشکار می گردد و امکان شناخت بهتر فراهم می آید. بر همین اساس، مقاله حاضر می کوشد پاره ای از همسانی های نظری و عملی دو شخصیت روحانی عهد مشروطه یعنی شیخ ابراهیم زنجانی و یحیی دولت آبادی را با روش تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، شناخت این همسانی ها مسئله اصلی این مقاله است.
دقت در متن اندیشه و عملِ این دو روحانی نشان دهنده وجود انبوهی از همسانی هاست که با مقایسه آنها می توان هم جنبه های ناشناخته تر اندیشه و عمل آنها را برجسته ساخت و هم روند تحول فکری آنها را به سوی اندیشه های متفاوت تبیین نمود. آن دو روحانی در یک دوره زمانی متولد شدند، اما با وجود پایگاه طبقاتی متفاوتشان، تحصیلات دینی مشابهی کردند؛ هر دو به محافل روشفکری راه یافتند؛ هر دو به صف مشروطه خواهان پیوستند؛ دغدغه های یکسانی پیدا کردند؛ به فعالیت های مشابهی دست یازیدند؛ آثار مشابهی نوشتند؛ هر دو در سلک روحانیان نواندیش و مدافع تعلیم و تربیت نوین درآمدند و به نقد وجوهی از رویه های رایج پرداختند. این مسائل بیانگر تأثیر فضا و شرایط آن عصر بر شکل گیری و تکوین شخصیت فکری و سیاسی آنان است.
حزین لاهیجی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة محمدعلی حزین لاهیجی و آثارش پژوهش هایی صورت گرفته است. اما، هنوز جای تحقیق درباره زوایای ناشناخته حیات وی وجود دارد. در مقالة حاضر به مسایلی چون چگونگی اوضاع زمانة او، وضع اجتماعی و اقتصادیش، تأثیر آن بر زندگانی و مهاجرتش، و نیز افکارش دربارة هند (1180- 1146 ق) پرداخته شده است. یافته های اساسی این تحقیق که به روش تاریخی صورت گرفته است، مدلل می دارد که حزین از چهره های فرهنگی عصر خود بوده که به دلیل تغییر شرایط سیاسی ایران، ناچار به ترک آن جا و عزیمت به هند شده است. وی از جمله پیشگامان منتقدین اوضاع ایران و هند عصر خود است و نگاهی ستایش آمیز به فرنگ دارد.