فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
شهرسازی از تعامل دو دانش متفاوت ولی مرتبط با یکدیگر که یکی طراحی شهری و دیگری برنامه ریزی شهری است، شکل گرفته است. این دو حوزه از دانش شهرسازی در اثر کنش و واکنش متقابل دچار تحول و تکامل زیادی شده است. روند تحولات در نظام شهرسازی معاصر برخلاف گذشته به گونه ای است که اقدامات برنامه ریزی و طراحی شهری در یکدیگر ادغام می شوند و به سمت وسوی یک فرآیند هماهنگ و یگانه تمایل دارند. توجه به کیفیت محیط شهری در فرآیند و طرح ریزی توسعه شهری موجب تعامل بیشتر میان برنامه ریزی و طراحی و لزوم توجه به آن در فرآیند برنامه ریزی شهری باعث شکل گیری رویکردهای نوینی در حوزه شهرسازی شده است. در پژوهش پیش رو که از نوع تطبیقی-تحلیلی است بعد از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوای مرتبط با رویکرد برنامه ریزی طراحی محور به ارایه مدل مفهومی رویکرد مذکور پرداخته که در حالت کلی شامل 9 مرحله است که عبارتند از : 1) بیانیه طرح. 2) شناخت، سنجش و تحلیل داده ها. 3) تبیین فضایی و غیر فضایی تحلیل یکپارچه. 4) تبیین چشم انداز طرح/کار (پروژه). 5) تدوین راهبرد. 6) مدل سازی و آماده سازی سند چارچوب برنامه ریزی و طراحی شهری. 7) تخصیص منابع، ضوابط و الگوهای ارایه طرح. 8) پروژه ها و طراحی نقشه های پیشنهادی طرح. 9) اجرا و پایش. رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در فرآیند تهیه طرح های توسعه شهری سیاست های مختلف طراحی را در فرآیند برنامه ریزی مدنظر قرار داده و با برنامه ای جامع و استوار باعث دست یابی به اهداف تعیین شده و به ارتقاء کیفیت محیط شهری کمک می کند.
مستندنگاری و حفاظت پوشش گیاهی باغ های تاریخی، نمونه موردی: باغ فین کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوشش گیاهی، بخش مهمی از موجودیت یک باغ تاریخی است؛ به گونه ای که با حذف آن از کالبد باغ، دیگر نام «باغ» را به یک اثر تاریخی نمی توان اطلاق کرد. ازآنجایی که پوشش گیاهی باغ عنصری است زوال پذیر و جایگزینی و مرمت آن به مانند آثار معماری، به سهولت امکان پذیر نیست، لزوم مستندسازی آنان به عنوان عنصر تاریخی زنده باغ، در کنار مستندسازی بناها و معماری باغ، اهمیت وی ژه دارد. در این میان، درختان به ویژه درختان کهنسال که تاریخ غرس آن ها چه بسا با احداث باغ مقارن باشد، به عنوان گیاهان دائمی باغ، جایگاه مهم تری دارند. لذا هدف کلی این پژوهش، ارائه روشی برای جمع آوری و تنظیم اطلاعات مربوط به پوشش گیاهی یک باغ تاریخی، در قالب یک طرح مستندنگاری است تا ضمن معرفی هر درخت به صورت مجزا، بتوان مدیریت پوشش گیاهی باغ را در مقیاسی خردتر و برای هر درخت ارائه کرد. برای مستندنگاری همه درختان، به منظور ثبت وضعیت گیاه در یک مقطع زمانی خاص، به عنوان اولین گام، لازم است نقشه دقیقی از پوشش گیاهی باغ، توسط برداشت های میدانی تهیه شود. در گام بعدی، لازم است قالبی به منظور ثبت اطلاعات و مستندات جمع آوری شده در نظر گرفته شود. اطلاعاتی نظیر نام علمی درختان، سن، ارتفاع و قطر آن ها و خصوصیات ظاهری آنان در این قالب درج می شود. بخشی از اطلاعات نیز به صورت گرافیکی (عکس و ترسیمات شماتیک) درج می گردد تا ضمن تکمیل هرچه بیشترِ مستندات، بتوان آن ها را برای برنامه ریزی دقیق تر مورد بهره برداری قرار دارد. روش مورد استفاده در این فرایند، بررسی های کتابخانه ای، برداشت های میدانی و بهره گیری از تجربیات افراد ذی اطلاع در این خصوص است که در نهایت، منجر به پیشنهاد تکنیکی برای مستندنگاری گیاهان یک باغ تاریخی و به کار بردن آن برای مستندسازی پوشش گیاهی باغ فین کاشان می شود.
نقش نویافته معماری؛ تجربه معماری در همبستگی اجتماعی : مسجد ری-اکا در کرواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
تحلیلی بر ویژگی های اجتماعی– اقتصادی ساکنان مسکن مهر، مطالعه موردی شهرهای شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
بر اساس قانون اساسی کشور، داشتن مسکن مناسب، حق هر فرد و خانوار ایرانی است و رسالت اقتصاد کشور، تأمین نیازهای اساسی مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم در جهت تشکیل خانواده برای همگان است. در این راستا، جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد و تنظیم بازار عرضه و تقاضای مسکن، احداث نوعی مسکن ویژه؛ با عنوان مسکن مهر از سال 1386 اجرایی شد که بازخوردهای گسترده ای در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته است. این طرح بر بازار عرضه و تقاضای مسکن و پوشش بخشی از نیاز مسکن گروه های کم درآمد شهری نقش موثری ایفاء نموده است؛ لیکن به دلایل مختلف، بهره برداری از پروژه ها با چالش های متعدد مواجه است این امر ضرورت تحقیق در این خصوص را آشکار می سازد. این تحقیق با هدف تحلیل بخش تقاضا و همچنین بررسی ویژگی های خانوارهای ساکن در مسکن مهر در سطح استان فارس و تحلیل بازتاب های اجتماعی ناشی از آن ارائه شده است. برای این منظور، تعداد 384 پرسشنامه در سطح پنج شهرستان منتخب شامل شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان به صورت تصادفی طبقه بندی شده تکمیل گردید و داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی قیاسی تحلیل شد. نتایج نشان دهنده آن است که ساکنان مسکن مهر بیشتر از طبقه کارگری، فاقد تحصیلات عالیه و اقشار کمتر برخوردار جامعه بوده و عامل هزینه اسکان، مهمترین دلیل جابجایی برای سکونت در مسکن مهر بوده است. از سوی دیگر، تفاوت معنی دار در برخورداری از شاخص های اجتماعی شامل همبستگی اجتماعی، مشارکت در روند اجرای پروژه و رضایت کلی از محل سکونت در بین ساکنان شهرهای مختلف وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تفاوت الگوی مصرف در مناطق مختلف جغرافیایی و اقلیمی استان است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های آتی مسکن اجتماعی در سطح کشور سودمند باشد.
تدوین معیارهای ساختار محلات شهری پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله از ارکان اصلی کالبد شهری بوده و تعادل زندگی اجتماعی در شهرها بستگی به حفظ محله ها دارد. در قرن بیستم، آرمان محله مسکونی در بسیاری از نظریه های نوین محور قرار گرفته و برای حل مشکلات گوناگون شهری مانند مدیریتی، روابط اجتماعی و انسانی، مسایل بهداشتی و رفاهی و ابعاد معنایی و هویتی، از این روش استقبال شده است. از سویی دیگر با مطرح شدن بحث های توسعه پایدار مقیاس های متفاوتی برای عملی ساختن آن در شهر مطرح شده است (مقیاس های بین المللی، ملی، منطقه ای-استانی، ناحیه ای، شهری، محله ای، واحدهای همسایگی، سایت و مقیاس معماری) که در این بین در دهه های اخیر مقوله توسعه شهری پایدار به عنوان یک موضوع مهم علمی در کلیه جوامع مطرح بوده و بخش وسیعی از ادبیات توسعه شهری را به خود اختصاص داده است. با وجود آنکه تعاریف بسیاری از مفهوم توسعه پایدار در مقیاس های کلان ارایه شده است اما مفهوم آن در مقیاس محلی هنوز به قطعیت روشن نشده است. این در حالی است که محلات شهری حایز اهمیت بسیار بوده و نقاط قوت یا ضعف آنها در ابعاد مختلف می تواند به کل شهر تسری پیدا کند و کارایی آن را تحت تأثیر قرار دهد.
دو مقوله پایداری و محلات شهری و پیوند دادن آنها در قالب یک موضوع بحث اصلی این مقاله است. در ابتدای تحقیق با مطرح ساختن سؤالاتی، فرضیه ای براساس آنها شکل گرفته و در نهایت مقاله در پی اثبات این فرضیه و یافتن پاسخ هایی شفاف برای سؤالات مطرح شده است. این پاسخ ها از استخراج معیارهای عمومی ساختار محلات شهری پایدار شکل می گیرند که منتج از مؤلفه های ایجاد یک محله پایدار است. در این راستا به منظور مشخص شدن مؤلفه های ذکر شده، از آراء و اندیشه های صاحب نظران و اندیشمندان خارجی استفاده شده و درنهایت هشت مؤلفه به عنوان پایه و اساس ایجاد محلات پایدار معرفی شده اند. در نهایت مرتبط با هر مؤلفه معیارهای عمومی ساختار محلات شهری پایدار شکل گرفته است.
الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، پیرامون بررسی الگوهای خلق فضا در معماری، با تکیه بر پارادایم های نظری مطرح شده در دوران پست مدرن به نگارش درآمده است. یکی از بسترهای پژوهشی مطرح در حوزه نظری معماری، بحث به کارگیری پارادایم های نظری در حیطه علوم کاربردی معاصر است. در این بررسی نخست به طور خلاصه پیشینه ای از نحوه ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری ذکر می شود سپس با توجه به اهمیت به کارگیری مبانی نظری در روند طراحی و خلق فضا، با استفاده از پارادایم های مطرح شده در حوزه معماری توسط «کِیت نِسبیت»، مانند پدیدارشناسی، زیبایی شناسی، زبان شناسی، نشانه شناسی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و شالوده شکنی، به بررسی الگوهایی پرداخته می شود که امروزه معماران به طورآگاهانه یا ناآگاهانه در خلق فضا از آن ها بهره می جویند. نظر به اینکه بحث فضا همواره یکی از بااهمیت ترین و در عین حال چالش برانگیزترین بحث هایی است که در حوزه معماری وجود داشته و لزوم ورود مفاهیم آن از حوزه نظر به عمل، یکی از چالش های پیش روی معماری معاصر است، هدف از انجام این پژوهش، نزدیک شدن به پاسخ این پرسش است که هر یک از عناصر تشکیل دهنده فضای معماری به چه صورت در فضاهای برآمده از پارادایم های نظری پسامدرن به کار گرفته می شوند؟
بدین منظور سه بخش اصلی مورد بررسی قرار گرفته است :
پیشینه پژوهش (بررسی چگونگی ورود بحث پارادایم ها از حوزه علم به حوزه معماری)، مروری بر پارادایم های نظری معماری در دوران پست مدرن و بررسی الگوهای خلق فضا در معماری با تکیه بر پارادایم های نظری پسامدرن (در قالب عناصر تشکیل دهنده فضای معماری).
در نهایت ویژگی های فضایی هر یک از الگوهای مطرح شده، به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد. این مقاله با تکیه بر بررسی کیفی و تحلیلی، قصد دارد این واقعیت را روشن کند که علی رغم اینکه دوران پست مدرن به دلیل تحولات متعاقب آن با چندگانگی و تعدد مفاهیم در بحث های نظری مواجه بوده است لیکن بحث فضا نیز مانند سایر بحث های نظری معماری، قاعده مند بوده و می توان الگوهایی را در این زمینه، به منظور کاربردی کردن مباحث نظری پارادایم ها در حوزه معماری مطرح کرد.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در منظر ورودی کاربری های تجاری و مذهبی بر ارتقای حس دعوت کنندگی (مطالعه موردی محدوده تجریش تهران)
حوزه های تخصصی:
انسان غالباً فعّالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است. فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطه یابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعّال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حسّ مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسّی خاص نسبت به کلیّت مکان است. «ورودی» اوّلین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حدّ خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود؛ لذا توقعی که از یک ورودی می رود القاء حسّ دعوت کنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار می سازد، اوّلین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت می رساند و این مرحله از حسّ ادراک، اوّلین تجربه ای می شود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان.
با توجه به این رویکرد مؤلفه های عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، هماهنگی با جداره های اطراف و... و مؤلفه های ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیّت، اصالت، سرزندگی و... در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حسّ مکان» کمک می نمایند. به این منظور در یک برداشت میدانی، محدوده میدان تجریش واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از این پژوهش نتیجه می شود این است که مهم ترین عاملی که در شکل گیری حسّ مکان در یک کاربری مذهبی اهمیّت دارد القاء حسّ آرامش و صمیمیّت، افزایش سرزندگی، تحرک و هویّت به عنوان مؤلفه های ذهنی تعیین کننده در ورود و یا ردّ پذیرش ورود و دعوت کنندگی حاصل از اوّلین سکانس دید است. امّا انتظاری که از «دعوت کنندگیِ ورودی» در یک کاربری تجاری می رود ظاهری متفاوت و گاه هماهنگ، اصالت و تناسب ورودی با مکان، خوش نما بودن و توجه به میزان روشنایی در شب و در مجموع سرزندگی فضا است. در نهایت در این پژوهش راهبردهای طراحی در زمینه ارتقاء دعوت کنندگی ورودی با استفاده از مؤلفه های تأثیر گذار سیما و منظر شهری ارائه شده است.
نقش سرزندگی در ایجاد تصویر ذهنی شهروندان و میزان بهره گیری از فضای شهری (مطالعه موردی: پیاده راه خیابان سپهسالار تهران)
حوزه های تخصصی:
در معماری و طراحی شهری توجه به نظر شهروندان یکی از مهم ترین عوامل جهت طراحی می باشد. بدین معنی که فضا و محیط اطراف از چه ویژگی هایی برخوردار باشند تا مردم را به خود جذب کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرزندگی در ایجاد تصویر ذهنی شهروندان و رابطه آن با میزان بهره گیری از فضای شهری انجام گرفته است؛ یعنی ایجاد فضایی در شهر که شهروندان در آن به لحاظ شرایط سنی و جنسیتی در گستره زمانی وسیعی، در آن به فعالیّت بپردازند. در این راستا برای انجام این پژوهش، پیاده راه خیابان سپهسالار تهران به عنوان نمونه موردی مورد مطالعه قرار گرفته است. شیوه تحقیق در این پژوهش به صورت «توصیفی - تحلیلی» می باشد و روش جمع آوری اطلاعات نیز به صورت میدانی است. ابزار تحقیق شامل دو نوع پرسشنامه مربوط به سرزندگی و پرسشنامه مربوط به تصویر ذهنی است و در همین راستا از 50 نفر رهگذر (37 نفر زن و 13 نفر مرد) در خیابان سپهسالار که بصورت تصادفی انتخاب شدند نمونه آزمون صورت گرفته شده است. برای این پژوهش سه فرضیه وجود دارد ابتدا اینکه بین سرزندگی و تصویرذهنی همبستگی مثبت زیادی وجود دارد و دوم اینکه ایجاد مؤلفه هایی چون فضای سبز، ایمنی، دسترسی و کاربری های موجود باعث بالا بردن سرزندگی در فضا می شود و در آخر مؤلفه هایی که باعث ایجاد تصویر ذهنی در بین شهروندان شوند باعث بالا بردن سرزندگی در فضا نیز خواهند شد. داده ها توسط آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t گروه های مستقل مورد بررسی قرار گرفت است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که علاوه مؤلفه های حضور گیاهان و آب نما، نورپردازی مناسب، ایمنی عابرین از وسایل نقلیه، وجود کاربری مختلف و قابلیت دسترسی فضا به وسایل نقلیه به ترتیب بالاترین میانگین را دارند. این موارد خود نشان از این موضوع دارد که عوامل سرزندگی مطرح شده در پژوهش نیز همبستگی معنی داری با فضای شهری داراست و همچنین بین سرزندگی و تصویر ذهنی مطلوب شهروندان همبستگی معنی دار مثبتی وجود دارد (آزمون دو دامنه ،05/0> P ، 50= n ، 99/0= r ). این مقدار همبستگی بزرگ و قابل توجه است. همچنین میانگین نمره تصویرذهنی افرادی که از فضاهای شهری واجد تصویر ذهنی استفاده می کنند (9/15) بیش از میانگین افرادی که از فضای شهری فاقد این ویژگی استفاده می کنند (5/8) است و این بدان معنا می باشد که فرضیه تحقیق با عنوان «بین فضاهای شهری که در ذهن استفاده کنندگان فضا تصویر ذهنی ایجاد می کنند و فضا های فاقد این ویژگی تفاوت وجود دارد»، مورد تأیید قرار می گیرد. این عامل نسبت به عوامل دیگر در ایجاد سرزندگی در فضا تأثیرگذارتر می باشد.
تحلیلی بر تخریب باغات و فضاهای سبز شهری در فرایند گسترش شهری؛ مطالعه موردی؛ باغشهر مراغه طی سال های 1373-1385
حوزه های تخصصی:
تصور شهر جدا از محیط های طبیعی، اجتماعی و انسان ساخت متعلق به قلمرو اکولوژیک آن یعنی محیط هایی که در بهره وری از فضا و منابع زیستکره با شهر سهیم اند، محال است. در اکثر شهرهای ایران توسعه شهری بدون ملاحظات اکولوژیکی باعث از بین رفتن باغات و فضاهای سبز شهری شده و نیز منجر به رشد بی قواره شهرها در راستای گسترش افقی صورت گرفته در داخل باغات و فضای سبز شده است. شهر مراغه دومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی یکی از شهرهای متضرر از چنین روندی است. مطالعه تطبیقی تغییرات کاربری فضای سبز و باغات با استفاده از مستندات طرحهای شهری و قابلیت های نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی و همچنین تحلیل و ارزیابی دلایل تخریب باغات و فضاهای سبز شهری مراغه با استفاده از بررسی پرونده های مربوط به تغییر کاربریهای صورت گرفته در دوره زمانی 1373 الی 1385، نشان از تخریب عرصه های مذکور در چارچوب های قانونی(رای کمیسیون ماده 5، پیشنهادات طرحهای توسعه شهری، مواد 147 و 148 قانون ثبت اسناد) و غیر قانونی (تصمیمات مدیریت شهری خارج از ضوابط موجود، تخریب و تغییر کاربری غیرمجاز توسط مالکین، تخریب و تبدیل شدن به اراضی بایر در اثر عدم توجه مالکین و نیز تخریب به دلایل نامشخص) است. یافته های تحقیق نشان دهنده انهدام و تغییر کاربری فضاهای سبز و باغات به میزان 5/65 درصد توسط ارگان های دولتی و در چاچوب های قانونی و 6/32 درصد بصورت غیر قانونی و توسط مالکین و 9/1 درصد نیز به دلایل نامشخص صورت گرفته است که هشداری برای متخصصان امر و سیاستگذاران توسعه شهری برای مواجهه با مشکلات باغ زدایی در روند توسعه های شهری است.
نقش ادبیات نوسازی در توفیق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
نوسازی در ایران، مفهومی جدید است. قدیمی ترین اقدامات مدیریت شهری در این زمینه به تأسیس سازمان نوسازی در تهران در بیش از چهار دهه قبل باز می گردد که هدف از آن لوکس گرایی و مدرنیزاسیون شهر از طریق حذف زواید و ناهنجاری ها از چهرة شهر بود. کارنامة سازمان تا دهة 80 نیز حاکی از همین رویکرد است.
سازمان عمران و بهسازی شهری، در دهة 70 از سوی دولت تأسیس شد تا به حکم قانون برنامه دوم توسعه، به نوسازی بافت های فرسوده شهرهای مختلف کشور، طی 10 سال اقدام کند!
نخستین اقدامات علمی و حرفه ای در زمینه نوسازی بافت فرسوده شهری، مربوط به قراردادی است که جهاددانشگاهی دانشکده هنرهای زیبا در سال 1360 تحت عنوان ""احیای بافت قدیم کرمان"" با شهرداری کرمان منعقد کرد. به دلیل فقدان سابقة مداخله در بافت های تاریخی یا فرسوده، قرارداد همسان برای این هدف وجود نداشت. معاون وقت شهرسازی و معماری وزارت مسکن در ابلاغ استعلام استانداری کرمان برای تعیین تکلیف قرارداد پیشنهادی جهاد نوشته بود : ""اقدام در حد بدنه کوچه های فرعی بلامانع است"" و بیش از آن را به طرح جامع شهر واگذار کرده بود. همان طرحی که پل سواره روی پیشنهادی آن روی میدان تاریخی مشتاقیه و خیابان جدید به موازات محور اصلی شریعتی، اعتراض مسئولان وقت را نسبت به حفظ آثار تاریخی برانگیخته بود. این قرارداد در استان منعقد شد و اولین گام در راه نوسازی شهری در ایران برداشته شد. پس از آن مدیریت های مختلفی در وزارت مسکن ایجاد شد که نهایتاً به تشکیل شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری در سال 1376 منجر شد که کلیة فعالیت های نوسازی شهری را ذیل مدیریت واحد تعریف کرد.
تشکیل شرکت های عمران و مسکن سازان ابتدا به صورت محدود در چند منطقه کشور و بعداً تکثیر آن در همه استان ها، پاسخی به چالش های اجرایی طرح های نوسازی مورد نظر شرکت بود. تعریف شاخص های فرسودگی، تعیین اسامی و عناوین مختلف برای انواع بافت های مشکل دار، تعیین 77 هزار هکتار محدوده فرسوده در شهرهای مختلف کشور، تهیه طرح های مختلف مداخله و نوسازی بافت های فرسوده از جمله اقداماتی بود که تا دوره اخیر در شرکت عمران و بهسازی دنبال شد. مدیریت فعلی شرکت عمران و بهسازی با آسیب شناسی روند نوسازی در ایران اقدامات مختلفی را برای اصلاح راهبردهای جاری پیش رو قرار داد که انجام پژوهش های کاربردی با همکاری متخصصان این حوزه در عناوین جاری و مبتلا به کشور از جمله آنهاست.
ویژه نامه حاضر با موضوع ""بررسی نقش ادبیات نوسازی در ایران"" به واکاوی نسبت میان مفاهیم و اصطلاحات نوسازی با اقدامات پیش رو پرداخت که دستاوردهای جالبی را عرضه می کند
شناسایی الگوهای زیبایی شناسی منظر بومی گیلان مبتنی بر تحلیل منظر روستایی (نمونه موردی: روستای پس چپر)
حوزه های تخصصی:
معماری بومی گیلان براساس مطابقت حداکثری با اقلیم و امکانات محلی شکل گرفته است. منظر روستایی گیلان، شامل الگوهای ساختی است که عمدتاً در طول سالیان، با توجه به اقلیم، فرهنگ و نیازهای عملکردی جوامع روستایی شکل یافته است. گیلانی رابطه خاصی با طبیعت دارد که در معماری، فرهنگ، آداب و رسوم و منظری که می سازد، آشکار است. منظر گیلان ساخته ذهن گیلانی است، ذهنی که افزون بر پیشینه تاریخی و فرهنگی و اقلیم خاص خود معیارهای زیبایی شناسانه خاصی دارد. عدم شناخت کافی نسبت به معماری بومی و منظر ارزشمند حاصل از آن، موجب تخریب منظر و گسست خاطرات خواهد شد، که علاوه بر تضعیف هویّت، با از بین رفتن تعلق و احساس مسؤلیت نسبت به محیط زندگی، نتایج تأسف باری به بار خواهد آورد. دستیابی به الگوهای ارزشمند این منظر، نیازمند شناخت و بازنگری نمونه های قدرتمند آن است. حال آنکه این منظر تاکنون مورد تحلیل قرار نگرفته و الگوهای زیبایی شناسانه آن، کشف نشده است. مناظر روستاهای قدیمی نمونه های بارزی هستند که می توان در آنها به پیوند کامل حسی دست یافت؛ چراکه هسته اولیه این روستاها با توجه کامل به بستر طبیعی پیرامون شکل گرفته و علاوه بر مناظر طبیعی روستا، عوامل کالبدی اعم از توپوگرافی و غیرکالبدی چون بوها، نور و صداها در آن رعایت گردیده است. چنانچه بتوان ریخت شناسی منظر روستا را استخراج نموده و به فرایند شکل گیری و عناصر سازنده آن پی برد، می توان از آن در تقویت بافت فرهنگی و تصمیم سازی در مورد عوامل مؤثر در منظر شهر استفاده کرد. این پژوهش مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی است. در بررسی کتابخانه ای با مراجعه به منابع علمی موجود و بررسی آنها شاخص های مورد نظر در ارزیابی محدوده مطالعه استخراج گردید. همچنین با بررسی تاریخی مناظر روستایی گیلان و سوابق پژوهشی انجام شده در این زمینه، فرهنگ و آداب رسوم گیلان و الگوی برخورد مردم گیلان با طبیعت در ساخت منظر بومی مطالعه گردیده و در ادامه از طریق مشاهدات عینی، منظر عینی روستای «پس چپر» و طبقه بندی مشاهدات و انطباق آن با شاخص های استخراج گردیده در مطالعات، الگوهای کالبدی همراه با موارد مناسب کاربرد هر کدام در قالب جدولی کاربردی به عنوان نتایج حاصل از پژوهش طبقه بندی گردید. یافته های حاصل از این پژوهش گویای آن است که منظر عینی روستای مورد مطالعه، از حیث زیبایی شناسی، برخاسته از ذهنیّت و نحوه نگرش یک گیلانی به طبیعت است. در این نگرش آمیختگی محیط مسکونی با طبیعت به خوبی به چشم می خورد. رشد و توسعه تدریجی کلیّت روستا و تغییرات بطئی عناصر درون آن پیوندی پررنگ با طبیعت داشته و از الگوی رشد تدریجی آن تبعیّت می نماید. بررسی منظر عینی روستا، نشان دهنده غلبه بستر طبیعی پیرامون به عناصر کالبدی و مصنوع آن است. اصول طراحی رعایت شده در این روستا از یک اصل کلی تبعیّت می نماید، و آن وجود ارتباط بصری بالا میان فضاهای مختلف روستاست. قریب به تمامی مناظر روستا با داشتن عناصر کالبدی و حس مکانی متنوع و مخصوص به خود، دارای دو عنصر اصلی پیش زمینه و پس زمینه ای طبیعی اند. این مناظر علی رغم داشتن اصول طراحی مشخص و فکر شده، بکر به نظر می رسند. و ناظر هنگام حضور و حرکت درفضا خود را تواماً در میان روستا و طبیعت می یابد.
مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت بهداشتی و روانی پارک های شهری ایران مبتنی بر تحلیل نظرات متخصصان
حوزه های تخصصی:
مقصود از طراحی فضاهای سبز در حقیقت جستجوی عوامل ضروری در ایجاد فضای سبز مناسب شهری از دیدگاه زیست محیطی، اوقات فراغت، زیباشناسی و فرهنگی می باشد. همچنین نقش گسترده فضای سبز در تمدد اعصاب بر کسی پوشیده نیست. تا حدی که مبحث پارک درمانی به عنوان یکی از نسخه های سلامت بخش شناخته می شود. از سوی دیگر، فضایشهری بخشی از ساختارهای شهر می باشند که طراحی آنها می بایست در راستای ضروریات زندگی شهری و در جهت پاسخگویی به نیازهای شهروندان باشد تا بتوان به الگوهای با ارزشی که دارای معانی و مفاهیم فرهنگی منتج از درون جامعه است، دست یافت. این امر می تواند زمینه ساز ایجاد فضای سالم و با ارزش شهری باشد. در این پروژه برای جمع آوری اطلاعات از سه روش میدانی، مصاحبه و کتابخانه ای استفاده شده است. در روش نظری (تحقیقات کتابخانه ای) با رجوع به منابع فارسی و انگلیسی موجود (انواع مجلات، ماهنامه ها و فصلنامه های فضای سبز و کتب مربوطه) و همچنین وب سایت های مربوطه اطلاعات لازم گردآوری گردید. روش توصیفی شامل مشاهده مستقیم و غیرمستقیم از فضاهای سبز تازه احداث شده شهرهایی همچون تهران، اصفهان، شیراز و مشهد می باشد. مصاحبه هایی نیز با صاحبنظران صورت گرفت که قسمت اعظم و مهمّ این پژوهش بر اساس نظرات و عقاید و تجربیات آنها شکل گرفته است و اساس تجزیه و تحلیل اطّلاعات و نتیجه گیری را تشکیل می دهد. نتایج حاصل بر طبق نظر متخصصان نشان داد که دقت در تأثیرگذاری ویژگی های گیاهان مانند بو، رنگ، فرم و بافت آنها در روح و روان آدمی در طراحی پارک ها و دیگر فضاهای سبز ایران کمتر مورد توجه واقع شده است. همچنین از دیگر مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیّت بهداشتی و روانی پارک های شهری ایران می توان به ویژگی های روحی طراح اشاره کرد که واجد چه نگرشی به جهان اطراف خود است. چرا که مصاحبه ها نشان دادند که طراح بر اساس آن نگرش پارک را طراحی خواهد نمود. عوامل دیگری نیز مانند نیاز به سایه و تغییر درجه حرارت، کنترل آلودگی صوتی، کنترل آلودگی هوا و ... که همگی بر روی چینش گیاهی پارک و در نهایت بر انتخاب سبک پارک سازی ها تأثیرگذار خواهند بود در درجه اهمیّت بعدی قرار گرفتند و تاحدودی می توان گفت امروزه استفاده از ویژگی های بهداشتی پارک ها از قبیل مهار صوت، مهار آلودگی و مهار نور در ایجاد فضای پاک و سالم و همچنین ویژگی های روانی آنها مانند القاء حس سکون و آرامش و زدودن خستگی بوسیله رنگ و در نهایت بوسیله گیاهان در کشور رو به گسترش است.
شیوه ها، فنون و ابزار تحلیل بصری در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی علمی دیدهای شهری به دلیل متغیرهای زیاد دخیل در آنها از پیچیدگی زیادی برخوردار است. انواع دیدهای مختلف شهری، زاویه های متنوع دید، روش های مختلف تحلیل و ابزارهای متفاوت برای انجام تحلیل دیدهای شهری باعث شده در بسیاری مواقع منظور از دیدهای شهری مبهم باشد. در رابطه با دیدهای شهری و کیفیت آنها تا کنون تحقیقات زیادی انجام شده که برخی از آنها بسیار فنی و کمی و برخی کیفی است. علیرغم انجام تحقیقات زیاد در رابطه با دیدهای شهر و کیفیت آنها هنوز چارچوب مشخصی که بتواند مطالعات مربوط به این حوزه از مسایل شهری را قاعده مند سازد، اندک است. این تحقیق با هدف دسته بندی انواع دیدهای شهری و شیوه های تجزیه و تحلیل آنها جهت تدوین چارچوبی برای انجام تحقیقات بعدی به صورت علمی در این زمینه تدوین شده است. در ابتدا رویکردهای عمده ای که در ارتباط با بررسی دیدهای شهری وجود دارد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. جهت دستیابی به رویکردهای موجود به مطالعات پیشین رجوع شده و سپس بر اساس اهدافی متفاوتی که این مطالعات انجام گرفته اند، رویکردهای مختلف دسته بندی شده اند. در این تحقیق هفت رویکرد اصلی در رابطه با دیدهای شهری شامل رویکرد مکانی، تصویری، ذهنی، کالبدی، سازمانی، رؤیت پذیری و رفتاری معرفی شده اند. بر اساس رویکردهای ذکر شده، روش های متفاوت برای تحلیل بصری شهر شامل روش شبکه تصویری، قاب ایستا، تحلیل سازمان بصری شهر، تحلیل فرم بصری شهر، رؤیت پذیری، ارزیابی تأثیر بصری، مدل سازی کیفیت بصری، مدل سازی اثر بصری، تحلیل دید مبتنی بر سه بعد و روش تبدیل هاف شرح داده شده است. در ادامه ابزارهای اصلی برای تحلیل بصری شامل تصاویر فتومونتاژ، نرم افزارها و تصاویر دیجیتالی و همچنین شیوه های تجزیه و تحلیل آنها شرح داده شده است.
نتیجه این مقاله مشخص کننده یک چارچوب برای دسته بندی روش های موجود برای تحلیل دیدهای شهری بر اساس رویکرد، هدف، مقیاس تحلیل، ابزار و تکنیک های تجزیه و تحلیل دیدهای شهری است که می تواند تحقیقی پایه برای مطالعات بعدی در زمینه دیدهای شهری مرتبط با موضوعات معماری، طراحی شهری، برنامه ریزی شهری و یا سایر موارد مرتبط با مطالعات شهری باشد.
ارزیابی تأثیر قابلیت توسعه فضای سبز با بکارگیری رهیافت پارک های جیبی در ارتقای کیفیت منظر تاریخی شهر(مطالعه موردی: شهر قزوین)
حوزه های تخصصی:
به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این درحالی است که منظر شهری کلیّت شهر را به مثابه یک «متن» آشکار ساخته و امکان «قرائت» و «خوانش» این متن را فراهم می آورد. تصویری روشن از منظر شهر، نقش مهمی در ایجاد احساس امنیّت، افزایش تجربه، حسّ تعلق، حضور در مکان و ... دارد. از سوی دیگر امروزه با توجه به حجم بالای ساخت و سازهای شهری، میزان بهره گیری از الگوهای طبیعی و فضاهای سبز کاهش یافته است. از این رو با توجه به هدف پژوهش که در راستای توسعه توسعه فضای سبز شهری و ارتقای یکفیّت محیط شکل گرفته است؛ بهره گیری از فضای سبز کوچک مقیاس می تواند نقش به سزایی را در ارتقای یک فیّت منظر شهر و خوانایی محیط شهری بازی کند و تأثیر مستقیمی در ادارک شهروندان داشته باشد و سبب گردد اطلاعات بالقوه محیط شهری به درستی به بالفعل تبدیل شوند. در این میان رهیافت پارک های جیبی به عنوان یکی از مؤثرترین روش ها برای ارتقای کیفیت منظر شهری مطرح می باشد. ایجاد پارکهای بسیار کوچک یا جیبی ” POCKET PARK “ راه حلی برای جبران بخشی از کمبود فضای سبز در مراکز شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر می باشد. پیشینه مطالعات در خصوص توسعه و بکارگیری این پارک ها در سطح شهر به عنوان فضاهای سبز طراحی شده نشان می دهد که این فضاها می توانند علاوه بر افزایش توزیع عادلانه فضاهای سبز عمومی، به نشانه گذاری محیط شهری کمک نماید. از این رو پژوهش حاضر در ابتدا به دنبال بازشناسی مفهوم منظر شهری به ویژه در بافت تاریخی شهر، مفهوم و نقش پارک های جیبی در توسعه فضای سبز شهری بوده و سپس با استفاده از معیارها و مؤلفه های اثربخش توسعه پارک های جیبی در ارتقای یکفیّت منظر تاریخی شهر به دنبال امکان سنجی و اولویّت بندی معیارها و سرانجام قابلیّت فضاها برای بهره گیری آنان از پارک های جیبی در راستای بهبود کیفیت منظر می باشد. لازم به ذکر است برای رسیدن به این مهم از روش کمّی- توصیفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد هاست، چرا که با استفاده از این روش امکان مقایسه دودویی معیارها، زیرمعیارها و گزینه های مورد بررسی فراهم می باشد. سپس با استفاده از طیف 5 مقیاسی لکیرت در امتیازدهی به اولویّت بندی نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که هرچه فضا بتواند به طبیعت نزدیکتر شود و از فضای سبز در منظر شهر استفاده نماید، به سوی ارتقای یکفیّت محیط قدم برداشته است. همچنین مقایسه تطبیقی محدوده های مورد مطالعه حاکی از آن است که غنی بودن مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی نسبت به مؤلفه های فیزیکی مکان یابی و طراحی پارکهای جیبی تأثیر بیشتری در قابلیّت بکارگیری فضای سبز دارد.
تأثیر آیین محرم بر کالبد شهر سنتی در دوره معاصر (مورد مطالعه: شهر آران و بیدگل)
حوزه های تخصصی:
آیین به عنوان موضوعی جدانشدنی از زندگی بشر از دیرباز تاکنون در ارتباطی تنگاتنگ با وی بوده است. در ایران پس از اسلام مهم ترین و تأثیرگذارترین آیین، دین اسلام و آیین محرم است. استخوان بندی شهرهای سنتی ایران براساس همین نگرش شکل گرفته و به همین خاطر دارای اصولی است که به آن نام شهر اسلامی داده شده است. گرچه عوامل مؤثر دیگری نیز در ساخت شهر اسلامی نقش داشته، اما همان طور که از اسم آن برمی آید مهم ترین عامل اسلامی بودن، دیدگاه مردمان شهر است. آیین محرم نیز در واقع یک آیین دسته جمعی است که هر ساله تکرار می شود. این مراسم هم بصورت ثابت (همچون ایجاد حسینیه ها و تکایا) و هم بصورت موقت (همچون بیرق و خیمه در زمان اجرای مراسم) بر روی کالبد و ظاهر شهر تأثیر گذاشته است. تمامی این عناصر بر روی مخاطب مؤثر بوده و هر بار با تکرار این مراسم در ذهن وی زنده می گردد و پس از سال های متمادی به شکل عناصری خاطره برانگیز و هویّت بخش در آمده اند و منظری آیینی را برای شهر به وجود آورده اند. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است یافتن عامل اصلی تأثیرگذار بر کالبد امروز شهر سنتی است. در کالبد بافت های تاریخی در دوره معاصر در شهرهای مختلف تغییر و تحولات بسیاری رخ داده است که با نگرش ها و روش های مختلفی انجام گشته است. اما آیا این تغییرات بر اساس اصل اولیه ایجاد این بافت ها یعنی همان آیین ایجاد گشته و یا از عاملی دیگر سرچشمه می گیرد. برای پاسخ به این پرسش شهر کوچکی به نام آران و بیدگل به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است که در جوار کویر مرنجاب در نزدیکی کاشان قرار گرفته و در مسیر عبوری نبوده و هنوز بسیاری از نشانه های فرهنگی برخاسته از هویّت شهری خود را حفظ نموده است. یکی از همین نشانه های فرهنگی، آیین های مذهبی است که منظر شهرهای اسلامی ما بر اساس آن شکل گرفته است. آیین های مذهبی و به طور اخص آیین محرم اثر گذاری بسیاری بر فرهنگ مردمان این دیار داشته و خود عاملی مؤثر در بالا بردن سطح سرمایه های محلی بافت تاریخی فرسوده این شهر نسبت به موارد مشابه آن بوده است. برای شناخت تأثیرات آیین بر کالبد محلات امروز آران و بیدگل، بایست ابتدا فرهنگ مردمی را بشناسیم که این آیین در میان آنهاست. به همین علت از مشاهده و بررسی حضوری برای کسب دانش محیطی- اجتماعی استفاده شد. با حضور در شهر و میان مردم در زمان محرم و غیر آن، سعی در درک هر چه بهتر این آیین، نحوه برگزاری آن و شناخت بافت اجتماعی شده است. بنابراین روش تحقیق کیفی می باشد. در همین راستا چند مرکز محله قدیمی شهر به عنوان قطب های اصلی تأثیر آیین بر کالبد شهر در دو دوره تاریخی (معاصر و 1335) از دیدگاه کالبدی مورد تحلیل قرار گرفت و تغییرات آن در دوره معاصر مشخص شد. همراه با این موضوع، ویژگی های اجتماعی مردم و نحوه برگزاری آیین محرم با حضور در کنار مردم، مورد تحلیل قرار گرفت. در عین حال چگونگی احیای بافت تاریخی فرسوده شهری آران و بیدگل توسط مدیریت شهری و تعامل میان مردم و مدیریت شهری مورد کنکاش قرار گرفت. نتایج این تحلیل ها در کنار هم نشان دهنده تأثیر آیین محرم به عنوان قوی ترین عامل اثرگذار بر تحولات بافت تاریخی دوره معاصر در این شهر است.
تحلیل توپولوژیک فضای باز در الگوهای طراحی مسکن بومی- سنتّی شهرهای اسلامی و نظریّه های شهرسازی نوگرا
حوزه های تخصصی:
فضای باز و مابین نقش مهمّی در بازشناسی اشیاء و تعامل انسان با محیط پیرامون خود دارد. این نوشتار به برررسی مفهوم فضای باز و فضای مابین در برخی تجربه های مسکن بومی- اسلامی در شرق (مالزی، چین، هند، ازبکستان، ایران و عربستان) در مقایسه با نظریّه های شهرسازی نوگرا در غرب (نظریه های شهر خطی، باغشهر، شهر صنعتی، شهر درخشان و شهر پهندشتی) در رویکردی توپولوژیک (موضع شناسانه) می پردازد. در این رویکرد به بررسی ارتباطات فضایی بدون توجه به تاثیرات جزئی و سطحی در شکل و اندازه کالبدها و به مواردی مانند همجواری، پیوستگی و بستگی و روابطی چون تقارن، تداوم و تقارب توجه می شود. از آنجا که درک صحیح این موضوع بدون توجه به الگوهای طراحی هر نمونه موردی کامل نخواهد بود، لذا بر اساس طبقه بندی الگوهای طراحی تام ترنر (الگوهای طبیعی، اجتماعی، زیبایی شناسی و نمونه ای) به الگوهای طراحی هر یک بطور مختصر اشاره شده است. روش این پژوهش از نوع مورد پژوهی و مبتنی بر قیاس تطبیقی بوده و به لحاظ راهبردی، از نوع تفسیری- تاریخی است. داده های لازم توسط منابع کتابخانه ای حاصل شده و در رویکردی تحلیلی- انتقادی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که عنصر فضای باز (و فضای مابین) با توجه به الگوهای طراحی آزموده شده در تجربه های بومی- سنتّی در کشورهای منتخب اسلامی متفاوت و متعدد هستند با این حال هر یک دارای تعریف مشخص و مرزهای معیّن کالبدی یا ذهنی می باشند. در نظریّه های شهرسازی نوگرای قرن بیستم هرچند سهم قابل توجهی به چنین فضاهایی در مقام نظر داده شده است ولی در عمل به سبب فقدان برخی الگوهای طراحی (بویژه الگوی طبیعی) و همچنین آرمانی بودن آنها، فضاهای باز بدون مرز، گسترده و بدون تعریف مشخصی تولید شده اند که با الگوهای اجتماعی مورد انتظار طراحان و الگوهای زیبایی شناسی مورد نظر کاربران نیز منطبق نبوده و مشکلات فراوانی را بوجود آورده اند.
منظره پردازی خشک؛ بازخوانی یک سنت در هنر باغسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
زری اسکیپ1 یا منظره پردازی خشک بخشی از علم منظر است که در مواجهه با شرایط و اقلیم های گرم و خشک مطرح می شود. زری اسکیپ متشکل از هفت اصل کلی است که در راستای دستیابی به آبیاری بهینه در منظر تعیین شده اند. این اصطلاح برای اولین بار در سال 2000 میلادی در فرهنگ آکسفورد تعریف شد، درحالی که اصول آن سال ها پیش در منظرسازی باغ های ایران به کار رفته است. باغ ایرانی راهی به سوی تبیین توانمندی انسان در هم زیستی با طبیعت به ویژه در مناطق خشک و خشن کویری است. این امر که انعکاس هوشمندی و هوشیاری ایرانی است تاکنون به دست فراموشی سپرده شده و تنها در دروس باغ سازی به آن اشاره شده است. در این نوشتار تلاش می شود به منظور پاس داشت توانمندی ایرانیان در حوزه باغ سازی اثبات شود هفت اصل منظرسازی در مناطق خشک، با سبک باغ سازی ایرانی هماهنگی دارد. همچنین برای به تصویر کشیدن شکوه تفکر ایرانی دو اصل دیگر نیز معرفی می شود تا سندی استوار و انکارناپذیر بر اثبات تولد این دانش در ایران زمین باشد.
الگوی هولوگرافیک در سیر تکاملی شهر (شهر مورد مطالعه : آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسالة «خلق کلیت» یا حفظ و تکوین آن، از کوچکترین اجزا در معماری گرفته تا منظر شهری چیزی است که امروزه طراحان را به طور جدی با خود درگیر کرده است. رشد شهر نه زادة ذهن یک نفر است و نه زادة یک گروه منسجم از اذهان. بافت و ساختار شهرهای امروزی حاصل فرآیندی است که از سالهای بسیار دور آغاز شده است. شناخت معماری و شهرسازی تاریخی میتواند زمینة مناسبی برای درک الگوهای سنتّی پدید آورد تا با توجه به آن بتوان آثاری خلق کرد که ضمن دارا بودن خصوصیات کالبدی و کارکردیِ مناسب، از هویت فرهنگی شایستهای نیز برخوردار باشد. در نظری به شهرهای تاریخی میتوان آنها را همچون کلیتی جامع و منسجم ادراک کرد. این جامعیت نه تنها در کلِ شهر بلکه در کوچکترین اجزای آن نیز احساس شدنی است. براساس نظریة هولوگرافیک، کل در درون جزیی است، که در درون کل است
"". این فرضیه با ملاحظة چگونگی تبدیل دیدگاه هولوگرافیکی به الگویی که بتواند وجود""کل در اجزا را در معماری و شهرسازی پوشش دهد، با تحلیل بافت تاریخی شهر آمل مورد بررسی قرار می گیرد. هدف این نوشتار، تبیین الگوی هولوگرافیک در شناخت عمده ترین متغیرهای تأثیرگذار در رشد و توسعه مشتمل بر مفهوم شهر، بافت و محله است. این «الگو» می تواند با پرهیز از تقلید یا تکرار کار گذشتگان، تجربیات آنان را در قالب آثار متنوع معماری نمایان سازد. در این مقاله تلاش شده در قدم اول اندیشة هولوگرافیکی دانشمندان و عرفا تعریف شود و در پایان پیرو دیدگاه هولوگرافیکی به کشف الگوی مناسبی جهت تحلیل آثار معماری و شهرسازی دست یابیم تا در خدمت تعمیقِ تحقیق در تاریخ معماری ایران قرار گیرد.
گونه شناسی هنر شهری در منظر شهری هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر شهری، سبک هنری مستقلی است که توسط هنرمندان در زندگی شهری در سطح شهر اجرا میشود. این هنر خیابانی با بیان فرهنگ یک ملت، در حوزه هنرهای تجسمی، معماری و شهرسازی استفاده میشود. هنر شهری در هند با مکان یا همان فضای عمومی شهر مشخص می شود. به نظر میرسد که هنر شهری در فضاهای عمومی هند، تابع زمینه بومی و مذهبی آن است و این هماهنگی سبب هویت بخشی به آن شده است. آمیزش ادیان مختلف و نیز رفتارها و آیینهای متفاوت، بخش اعظم و اصلی تشکیل دهنده زندگی اجتماعی در هند به شمار میروند. شاخصترین سمبل گروههای مذهبی، که تجلی باورهای مردم است؛ مجسمه و نوع چیدمان و آرایش فضایی است که به آنها معنایی فراتر از زیبایی کمی و تزیینی میدهد. این هنرها ، هر کدام معرف آیین خاصی در هند و پاسخگوی بخشی از نیازهای فرهنگی و آیینی جامعه خود است.
هدف اصلی در پژوهش حاضر، بیان مبانی ومفاهیم مذهبی و آیینی متبلور در هنر شهری هند است که در دوران حیات خود، تفکرات آیینی متفاوتی در آن جلوهگر بوده است. در این مقاله سعی بر آن است که با بررسی نمونههای مشاهده شده و منتخب در هند و بررسی مصادیق فرهنگی-آیینی در آن، بدین مفهوم تأکید شود که هدف اصلی و میراث موجود در هنر شهری، ریشه در تفکرات آیینی مردم این سرزمین دارد. پیوند گسترده مردم هند با مذهب و فرهنگهای برآمده از آن، نیازهای روحی و فیزیکی ساکنان آن را برآورده میسازد و همین امر باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعهای وحدت یافته از هنر شهری شده است. به کمک بازشناسی ساختار هنری هند در منظر شهری میتوان به دسته بندی درستی از جنبههای کارکردی و زیبایی این هنر در منطقه شهری هند دست پیدا کرد.