از اصول مهم در طراحی نیروگاه های برق هسته ای اتخاذ تدابیر ایمنی و پیشگیرانه جهت حفاظت از کارکنان، جوامع انسانی نزدیک نیروگاه، محیط زیست و سیستم های نیروگاه در برابر حوادث ناشی از انتشار پرتوهای رادیواکتیو است. رشته های مهندسی متعددی با کار یکپارچه و هماهنگ در بالابردن استانداردهای ایمنی نیروگاه ها نقش دارند. طراحی معماری نیز یکی از عوامل تأثیرگذار در بالابردن ایمنی ساختمان های نیروگاه است. اما همواره این سؤال اساسی مطرح بوده که طراح معمار باید بر چه راهکارهایی در طراحی تمرکز کند که بتواند ایمنی نیروگاه را افزایش دهد. برای پاسخ این مقاله ابتدا به تعریفی از مقوله ایمنی در نیروگاه ها و بیان اهداف اساسی ایمنی می پردازد. سپس با بیان خطرات گوناگون تهدیدکننده نیروگاه ناشی از پدیده های طبیعی، محیطی و رخدادهای درونی، راهکار دفاع در عمق به منظور حفظ ایمنی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه با بررسی و تجزیه و تحلیل طراحی ساختمان های اصلی نیروگاه در حال ساخت EPR به عنوان نمونه موردی با بالاترین استانداردهای ایمنی حال حاضر اروپا، به دنبال راهکارهای اصولی و اساسی طراحی معماری در جهت بالا بردن سطح ایمنی ساختمان ها در برابر خطرات مختلف می پردازد. نتایج نشان می دهد که طراح می باید ترکیب اصول گوناگونی نظیر چیدمان و جانمایی فیزیکی مناسب فضاها، طراحی فضای حایل و ساختارهای اضافی و جداسازی فیزیکی فضاها را همواره در فرآیند طراحی مورد توجه قرار دهد تا بتواند حفاظت مناسبی از ساختمان های نیروگاه در برابر خطرات داخلی و خارجی صورت داده و بدین ترتیب منجر به افزایش ایمنی نیروگاه شود.
انسان غالباً فعّالانه با فضا برخورد کرده و همواره با آن در داد و ستد اطلاعات است. فرد پس از قرارگیری در یک مکان و دریافت اطلاعات و نمادها توسط حواس خود، با توجه به سرعت رابطه یابی بین این عناصر، قادر خواهد بود که به بخشی از محیط پاسخ فعّال داده و توجه خود را به سمت آنها معطوف کند. «حسّ مکان»، توانمندی فضا یا مکان در ایجاد حسّی خاص نسبت به کلیّت مکان است. «ورودی» اوّلین مکانی است که با حضور در آن خصوصیات کلی فضا، آداب ورود، حدّ خصوصی و عمومی بودن و سایر ویژگی های فضا کشف می شود؛ لذا توقعی که از یک ورودی می رود القاء حسّ دعوت کنندگی و پذیرش فرد است. انسان به واسطه نوع تعاملاتی که با مکان بر قرار می سازد، اوّلین تجربه حضور در مکان را از «ورودی آن مکان» در ذهن خود به ثبت می رساند و این مرحله از حسّ ادراک، اوّلین تجربه ای می شود برای تداوم حضور و پیوند فرد با مکان و یا عدم دعوت فرد برای ورود و همنوایی با مکان.
با توجه به این رویکرد مؤلفه های عینی منظر شهر از جمله خوش نمابودن، تنوع، هماهنگی با جداره های اطراف و... و مؤلفه های ذهنی سیما و منظر از جمله صمیمیّت، اصالت، سرزندگی و... در دعوت کنندگی ورودی تأثیر گذار بوده و به خلق «حسّ مکان» کمک می نمایند. به این منظور در یک برداشت میدانی، محدوده میدان تجریش واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ، مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه از این پژوهش نتیجه می شود این است که مهم ترین عاملی که در شکل گیری حسّ مکان در یک کاربری مذهبی اهمیّت دارد القاء حسّ آرامش و صمیمیّت، افزایش سرزندگی، تحرک و هویّت به عنوان مؤلفه های ذهنی تعیین کننده در ورود و یا ردّ پذیرش ورود و دعوت کنندگی حاصل از اوّلین سکانس دید است. امّا انتظاری که از «دعوت کنندگیِ ورودی» در یک کاربری تجاری می رود ظاهری متفاوت و گاه هماهنگ، اصالت و تناسب ورودی با مکان، خوش نما بودن و توجه به میزان روشنایی در شب و در مجموع سرزندگی فضا است. در نهایت در این پژوهش راهبردهای طراحی در زمینه ارتقاء دعوت کنندگی ورودی با استفاده از مؤلفه های تأثیر گذار سیما و منظر شهری ارائه شده است.