باغ از نوع مثمر و غیر مثمر یکی از اجزای الگوساز بافت درون شهری تهران بوده است، به این ترتیب که در ترکیب با اجزای دیگر شهری مانند مدرسه، تکیه، مزار، مسجد، سقاخانه ... و یا به صورت مجموعه ای از باغات متمرکز ( لکه های سبز عمده) سنت های ""تفرج درشهر"" و ""زیارت- تفرج"" را درشهر ثبات بخشیده است. فرضیه اصلی این نوشتار این است که ارسن های شکل گرفته در همسایگی باغات درون شهری که اغلب ریزدانه اند، دارای ""چگالی رفتاری"" بالاتری نسبت به پارک های شهری بزرگ مقیاس شکل گرفته در دوره ظهور مدرنیسم در تهران هستند. مزیت دیگر این باغ های درون شهری ریزدانه این است که در هماهنگی کامل با لایه مورفولوژیکی شهر تهران که متأثر از پنج رود دره مهم از شمال به جنوب شهر شکل گرفته و الگوهای سلسله مراتبی ساختاری و رفتاری تعریف شده ای را بنا به محل قرارگیری در ارتفاعات متفاوت رود دره ها ( خط الراس، خط القعر و دامنه) به علاوه پارادایم های فرهنگی یک جامعه ایرانی – اسلامی شکل داده اند. مقاله حاضر، تلاشی در جهت تبیین نقش باغ در شکل دهی به فضاهای جمعی شهری و دسته بندی الگوهای ساختاری براساس نقش باغ در مجموعه است. بر این اساس، عنصر واسطه باغ درالگوهای ترکیبی حاصل از مطالعه منظر شهر تهران ، در طول تاریخ به ویژه تا دوران پهلوی با نقش های متعددی به شرح زیر مشاهده شده است :
- مبدأ پیدایش تمدن
- نظرگاه
- تبدیل یک عنصر نمادین منظر به باغ
- باغ- یادمان اسطوره
- سنت باغ وقفی
- بستر سنت زیارت- تفرج
شاید صحبت کردن درباره هنر از یاد رفته نقاشی پشت شیشه ایران ، به علت داشتن دوران کوتاه اوج شکوفایی ، ناشناس بودن هنرمندان و آسیب پذیری شیشه و از طرفی کمبود منابع و ماخذ تحقیقاتی ، دشوار و سخت باشد ، اما کوشش شد در این مقاله ، گذری هر چند کوتاه بر سیر تحولات این هنر ظریف و مهجور ، که امروزه جزو هنرهای عامیانه و یا Naife در جهان است ، صورت گیرد . ...
در متن زیر، ابتدا پرسش های ما پیرامون حقیقت «هنر اسلامی» و نسبت آن با «هنر انقلاب» و سپس پاسخهای مکتوب آقای دکتر ایرج داداشی، مدرس فلسفه ی هنر، به این سؤالات را مشاهده می نمائید.
این مطالعه برای شناسایی عواملی که در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی در ایران، بررسی اینکه آیا تفاوتی بین عوامل مؤثر مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی واقع در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی وجود دارد یا خیر، و نهایتاً بررسی اثرات سیاست های دولت در مکانیابی صنایع بزرگ واقع در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی انجام یافته است. برای دستیابی به اهداف این مطالعه، کل کارگاههای بزرگ صنعتی کشور(50 نفر کارکن و بیشتر) یعنی 2520 کارگاه به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده و از بین آنها 263 کارگاه، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده(روش تخصیص نیمن) به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. برای دریافت اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها پرسشنامه ای تنظیم و برای مدیران یا صاحبان کارگاههای بزرگ انتخاب شده ارسال گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از میان عوامل مؤثر در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق مختلف از نظر توسعه صنعتی ، دسترسی آسان به برق صنعتی، وجود زمین و امکانات کافی برای گسترش آتی کارگاه، قیمت ارزان زمین ، سهولت دسترسی به منابع انرژی و سوختی، پتانسیل رشد اقتصادی منطقه و دسترسی آسان به مواد اولیه مورد نیاز در مکانیابی فعالیت های صنعتی بزرگ در کلیه مناطق چهارگانه از دیدگاه صنعت (فعال ،نیمه فعال، کم فعال و کمتر فعال) مهم بوده اند. تفاوت قابل توجهی بین عوامل مهم در مکانیابی کارگاههای بزرگ صنعتی واقع در مناطق فعال و کمتر از نظر توسعه صنعتی وجود دارد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که عوامل مربوط به سیاست های تشویقی و کنترلی دولت در مکانیابی فعالیت های بزرگ صنعتی در مناطق فعال از دیدگاه صنعت مهم نبوده اند اما این عوامل در مناطق کم توان بعنوان عامل مؤثر در مکانیابی فعالیت های صنعتی بزرگ مورد توجه قرار گرفته اند. کلیدواژگان: برنامه ریزی کالبدی، مکانیابی، توسعه صنعتی، عوامل موثر، مناطق، تمرکز زدائی، کارگاههای بزرگ صنعتی