فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
رج شمار دوره دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
68 - 82
حوزه های تخصصی:
فرش شهری مشهد به عنوان یکی از سبک های اصلی شهری فرش ایران از دوره تیموری در قرن نهم ه.ق تا به امروز تحولات مختلفی را به خود دیده است. بعد از سپری شدن عصر طلایی فرش مشهد در دوران تیموری و صفوی، در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی همزمان با احیای فرشبافی در سرتاسر ایران، فرش شهری مشهد نیز پس از پشت سرگزاردن دوران فترت دویست ساله در پی بازیابی گذشته باشکوه خود برآمد. در این دوره با پیشگامی تجار و تولیدکنندگان مهاجر آذربایجانی و کرمانی فرش های بزرگ پارچه و نفیسی با حفظ ویژگی های هویتی و تاریخی فرش اصیل مشهد تولید شدند. با گذشت زمان و بازاری شدن تولید، فرش شهری معاصر مشهد، شکوه و عظمت گذشته را از دست داده است. فرش دستبافت به عنوان یک فرآورده فرهنگی، بازتاب دهنده سنت ها و باورهای جوامع تولیدکننده می باشد و در راستای هویت بخشی به جغرافیای تولید نقش موثری دارد. از این رو مساله اصلی پژوهش حاضر مطالعه عوامل زمینه ای موثر در این پدیده با تاکید بر جمعبندی نظرات صاحبنظران میدانی این حوزه می باشد. سوال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی آسیب های فرش معاصر مشهد و عوامل زمینه ای فرهنگی و اقتصادی این آسیب ها از منظر صاحب نظران این حوزه می باشد. پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه با تعداد 10 نفر از فعالان و صاحب نظران بازار فرش مشهد به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند نوسانات اقتصادی، تغییر در سبک زندگی مصرف کنندگان، موانع صادراتی متعدد، عدم شناخت سلیقه بازار، مثنی برداری از طرح های بازارپسند از مهم ترین آسیب های فرش معاصر مشهد به شمار می روند.
بررسی تأثیرات ادبیات غنایی بر نقوش کاشی نگاره های هفت رنگ موجود در کاخ موزه گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
119 - 128
حوزه های تخصصی:
از نمودهای هنر دوره قاجار، نوعی نقاشی زیرلعابی بر روی کاشی است، که با زمینه ی لاجوردی و حاشیه ای از طرح های اسلیمی به همراه قاب بندی های برجسته و به کارگیری مضامین ادبیات غنایی برای تزئین فضاهای بناها به کار گرفته شد. کاخ موزه گلستان به عنوان مهم ترین بنای قاجاری و اوّلین اثر ثبت جهانی در تهران است، که گنجینه و مرجع بااصالتی از انواع نقوش کاشی نگاری قاجاری به شمار می آید. این کاشی ها از نوع نقش برجسته هفت رنگ زیرلعابی است، که از مضامین متنوع ادبیات غنایی بهره گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، شناخت و شناسایی منابع الهام کاشی نگاران، طبقه بندی موضوعی و تحلیل جنبه های زیباشناختی و بصری مضامین ادبی بکار رفته این کاشی نگاره ها می باشد. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و مطالب آن از میان منابع معتبر موجود استخراج گردیده است. یافته ها و شرح تصاویر به طریق میدانی و مشاهده ی مستقیم کاشی نگاره ها پس از شناسایی، مطالعه و تحلیل شده است. بررسی ها نشان می دهد که مضامین و نقش مایه های بکار رفته بر کاشی نگاره های هفت رنگ زیرلعابی این موزه بیشتر شامل مضامین ادبی برگرفته از دیوان جامی، دیوان خمسه نظامی و دیوان منطق الطیر عطار می باشد و از این میان، مضامین داستان های خمسه نظامی بیشتر مورد توجه کاشی نگاران بوده است.
بازتاب سرمشق «شهسوار ایمان» کی یرکه گور در شخصیت «براند» اثر هنریک ایبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر این فرض است که مصادیقی از شخصیت هایی که فلاسفه برای تبیین اندیشه های خود تشریح می کنند را می توان در دنیای درام یافت. سورن کی یرکه گور، پدر فلسفه های اگزیستانس و متفکر دینی، ابراهیم (ع) را به عنوان شهسوار ایمان و انسان نمونه سپهر دینی معرفی می کند. ابراهیم (ع)، مصداق بیرونی شخصیت سرمشقیِ کی یرکه گور است که تمامی مراتب و درجات ایمان را به جان آزموده و به واسطه آن به رستگاری حقیقی رسیده است. هنریک ایبسن با خلق براند، شخصیتی نمادین را در جهان درام به تصویر می کشد که دارای همان ویژگی های شهسوار ایمان کی یرکه گور است. براند کشیشی است که به واسطه ایمان به خداوند و تسلیم در برابر او، به رغم از دست دادن تمام ثروت دنیوی، تعلقات معنوی خود در این جهان فانی را نیز به ملسخ می برد و در راه خداوند قربانی می کند تا به رستگاری حقیقی و قرب الهی نائل آید. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که چگونه می توان در دنیای درام مصداقی برای شهسوار ایمان کی یرکه گور یافت؟ در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری اسناد کتابخانه ای، اشتراکات شخصیت براند و شهسوار ایمان کی یرکه گور بررسی می شود و در نهایت مقاله به این نتیجه می رسد که قهرمان آرمانی ایبسن همچون شهسوار ایمان کی یرکه گور است.
بررسی مفهوم قلمرو کوچه به عنوان یک عنصر فرهنگی در محلات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
29 - 36
حوزه های تخصصی:
ارتباط دو سویه فرهنگ و فضا در معماری دوره های مختلف تاریخی و در جغرافیای متفاوت جهانی به سادگی مشهود است. شهر به عنوان بستر جاری زندگی، بیشترین تأثیر را از نیازهای ساکنین و هنجارهای فرهنگی می پذیرد. در شهرهای ایران، محله شکل سکونت رایج است. در مطالعات فراوانی ارتباط نزدیک محله و انطباق آن با فرهنگ ایرانی تبیین شده است. بنابراین ساختار محله سنتی، مقاصد گردشگری فراوانی را در شهرهای ایران تعریف کرده است. برای به دست آوردن شناخت کاربردی از محله، در این پژوهش«کوچه» به عنوان نماینده شبکه ارتباطی موجود در محلات شامل گذرها،کوچه ها، بازارچه ها و.... در نظر گرفته شده است. سعی می شود با کنکاش در شکل گیری و اتفاقات جاری در کوچه از دیدگاه مفهوم قلمرو، این فضا به عنوان معماری حاصل از تأثیر فرهنگ و نیازهای اجتماعی وقت بررسی و معرفی شود. در اینجا مفهوم قلمرو به عنوان بستر به وجود آورنده ارتباطات و تعاملات در بازه ای از شخص و اجتماع به کار گرفته می شود. فرض بر این است که ساماندهی فضایی کوچه برای به وجودآمدن ارتباطات اجتماعی و همزمان خلوت مطلوب و پاسخ به خواسته های فرهنگی ساکنین از طریق مفهوم عینی و ذهنی قلمرو در کنار ماهیت کارکردی آن حادث شود. این مفهوم در انطباق با کالبد برنامه ریزی نشده کوچه ها، ظرفیت های فضایی ممکن برای ایجاد و بروز رفتارهای قلمروی و جمعی و تبدیل فضای عام کوچه به خرده فضاهایی با کاربری های خاص و در اختیار گروه هایی متفاوت به وجود می آید.
پوشش زنانه و مردانه عصر ناصری در نگاره های هزارویک شب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
111 - 122
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: در سال های اولیه حکمرانی ناصرالدین شاه قاجار، منسوجات مورد استفاده در پوشش زنانه و مردانه با نقوش متنوع آراسته می شده است. نگاره پردازی های نسخه هزارویک شب صنیع الملک، به دلیل تعلّق به این بازه تاریخی و واقع نماییِ زندگی مردم، محل مناسبی برای پژوهش در این موضوع محسوب می شود؛ بنابراین پرسش این است: با نظر به نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک، کدام طرح ها و نقوش در منسوجاتِ کاربردی در پوشش زنانه و مردانه عصر ناصری رواج داشته اند؟ و فرضیه این است که در این روزگار، همچون ادوار پیشین، نقش اندازی بر بستر لباس جلوه های متنوعی داشته و تفاوت های جنسیتی، تا اندازه ای، در گزینش پارچه جهت دوخت پوشاک تعیین کننده بوده است. هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش آن است که با مطالعه نگاره های نسخه قاجاری هزارویک شب صنیع الملک، انواع طرح و نقش پارچه در اوان دوره ناصری باز شناخته و مقایسه شوند. روش پژوهش: مطالعه به شیوه توصیفی-تحلیلی و نمونه گیری احتمالیِ طبقه بندی شده بیست وچهار نگاره از هزارویک شب صنیع الملک انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مورد پوشش زنانه منسوجات طرح دار با نقوش گیاهی در اندرونی به کار می رفت؛ در مقابل، استفاده از انواع ساده در فضای بیرونی مرسوم بود. در خصوص پوشش مردانه، اولویت با منسوجات ساده بود، فقط پارچه های ترمه (منقوش به بته جقه) در دوخت قبا مورد استفاده قرار می گرفت و بهره گیری محدود از دیگر انواع طرح دار به تزئینات لباس خلاصه می شد.
جلوه پری در زبان و هنر ایرانی با تأکید بر تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
45 - 54
حوزه های تخصصی:
پری د ر زبان فارسی انگاره ای (مفهومی) د وگانه و رازآمیز است، گروهی از معانی، آن را بود ه ای ستود ه می خوانند که نیکو، زیبا و مهربان است و گروهی د یگر نکوهید ه و تباهش می د انند چنان که به انسان آسیب می رساند و پری زد ه اش می کند . اما با این وجود پری از آغاز تا امروز د ر فرهنگ ایران جا د اشته و با چهره های رنگ به رنگ د ر زبان و هنر ایرانی نمود یافته است. پژوهش د ر پیشینه پری نشان داد سبب د وگانگی انگاره پری آن است که د ر آموزه های پیشازرتشت ایزد بانوی باروری، عشق و خواهش های تنانه بود ه اما زرتشت با آمد ن خود او را از انجمن اهوراییان راند ه و د ر رد ه اهریمنان سیاهه کرد ه است. با آمد ن اسلام انگاره های نوینی به ذهنیت ایرانی و زبان فارسی افزود ه می شود که ایرانیان به ناخود آگاه آنها را با پری باستانی خود آشتی می د هند ؛ این انگاره های تازه سبب می شود که پری بار د یگر چهره ستود نی خود را بازیابد و د ر هنرهای ایرانی مانند نگارگری و تعزیه به همراه د یگر بود ه های فرازمینی نقش آفرین شود . پری د ر نگارگری د ر اوج زیبایی تصویر می شود اما با نشانگانی مانند رنگ سرخ، برخی از سویه های شوخ و شیطان خود را هم هوید ا می کند . پری د ر تعزیه نقش بسیار پررنگی د ارد و چهار بار با خویشکاری های گوناگون روی صحنه می آید . او به شیوه های رنگارنگ به قهرمانان مقد س یاری می رساند . این خویشکاری ها آمیزه ای است از ویژگی های باستانی پری با آموزه های نوین اسلامی که د ر واژه ها و انگاره هایی مانند ملک، جن و حورالعین د ید ه می شود . د ر پایان، این همه، د ر پیکر یک اثر هنریِ پخته و زیبا ساختار یافته اند و به بینند گانِ باورمند پیشکش می شوند . پریِ بازیافته بود ه ای نیکو و د وست د اشتنی است که اگر رگه هایی از شوخ و شنگی و فریبند گی هم د ر او به جا ماند ه از ناگزیری ویژگی های زنانگی است.
بررسی تاثیر فرم بر القا حس معنویت در مساجد دوره قاجار و دوره معاصر (نمونه مطالعاتی: مسجد سپهسالار و مسجد امام رضا علیه السلام تهران)
حوزه های تخصصی:
از زمان ساخت اولین مسجد بدست پیامبرخدا تا امروز، معماری مساجد دستخوش تغییراتی شده اما پایه اصول مسجد، بنا به هویت عبادی که دارد ثابت بوده است. انتظاری که انسان از دیدن مسجد و حضور در آن توقع دارد، در طی قرن های متمادی، به دلیل مفاهیم اولیه ای که در ساخت اولین مسجد بکارگرفته شد و بعد ها بست و گسترش یافت، همواره القای حس معنویت، آرامش و توجه به معبود می باشد. فرم فضای معماری مساجد با چینش خاص عناصر آن، این مهم را برآورده می سازد. از آنجا که مسجد خانه خداست، جایگاه قدسی است که می باید محل ظهور و تجلی صفات الهی باشد تا بدینوسیله بر جان و قلب انسان اثر گذاشته و ارتباط او را با نیرویی ماورایی استحکام ببخشد. معماری مسجد به عنوان یکی از شاخص ترین بناهای اسلامی در شکل نهایی خود مناسبترین فضا برای خودسازی و سیرانسانها از زندگی مادی و طبیعی به زندگی ملکوتی می باشد. اما در عصر حاضر با توجه به نگاه مدرن به معماری، گاها نظریات و طراحی های متفاوتی ارایه می گردد که به لحاظ ماهیت دچار خلا بوده و نمی تواند آنگونه که باید پاسخگوی نیاز جامعه باشد. معماری مساجد نیز از این قاعده مستثنی نیست. با توجه به جایگاه والای مسجد در جامعه اسلامی، این نوشتار ضمن بست و توضیح مفاهیم کاربردی بویژه فرم، مقایسه ای بین دومسجد دوره قاجار (مسجد سپهسالار) و معاصر (مسجد امام رضا علیه السلام)در یک اقلیم مشترک انجام داده و تاثیر فرم مسجد را بر القای حس معنویت در آن مورد سنجش قرار می دهد که نتیجه حاصل به روشنی تاثیر بهره مندی از تمام عناصر کالبدی مسجد را در نمونه اول نشان می دهد برخلاف نمونه دوم که با وجود ساختاری نو بدلیل استفاده نکردن از عناصری که موید روح معماری مسجد هستند، دارای کمترین حس معنوی تشخیص داده شده است. روش تحقیق برای پژوهش پیش رو توصیفی-تحلیلی بوده که با بهره گیری از روش کتابخانه ای به گردآوری و جمع بندی مطالب پرداخته شده تا پاسخگوی این سوال باشد که: چگونه فرم در معماری مسجد می تواند بر افزایش حس معنویت در انسان، موثر باشد؟
بررسی زندگی اجتماعی عشایر پیشین ساکن در دره هومیان با تکیه بر مطالعه نقوش صخره ای سنگ مهرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نخستین دره در منطقه کوه های هومیان در شمال غربی کوهدشت لرستان، تخته سنگی معروف به سنگ مهرداد وجود دارد. قسمت زیر شکاف سنگ بیشتر از40 نقش رنگی به رنگ های قرمز روشن، قرمز- قهوه ای، سیاه و زرد دارا می باشد، که هر یک به سبکی متفاوت ترسیم شد ه است. این پژوهش با بررسی میدانی و کتابخانه ای با هدف بررسی این نقوش با شباهت هایی میان زندگی اجتماعی کوچ نشینان این منطقه در دوره بعد از عصرآهن انجام شده و بر پایه این فرضیه است که احتمالاً نقوش خاص بر روی سنگ مهرداد که بیانگرحرکت تعدادی انسان و حیوان در کنار هم می باشد، و کوچ انسان ها در کنار هم را به نمایش گذاشته است. نتایج نشان می دهند که این نقوش، احتمالاً در ارتباط با نحوه زندگی کوچ نشینی و حیوانات مرتبط با انسان ها، اسب، شتر، سگ و بز بر روی این سنگ نقش شده و با توجه به تاریخ اهلی سازی تمامی این حیوانات در کنار هم نمی تواند قدیمی تر از عصرآهن باشد. در این مقاله سعی شده است مستندنگاری و توصیف کاملی از نقوش و یافتن چرایی وجود آنها پرداخته شود تا بدین وسیله بتوان به مفهوم نگاری نقوش هومیان و شناسایی از چشم انداز گذشته پرداخت.
ارتقاء و تداوم تجربه کودکی در محیط های آموزشی کودکان (تأملی بر فضای خانه و مدرسه در میان کودکان دبستانی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
61 - 79
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کودک بخش قابل توجهی از زندگی خود را در محیط مدرسه سپری می کند، از مهم ترین مسائل طراحی این گونه محیط ها فراهم آوردن زمینه های رشد مناسب و تجارب مطلوب کودک در این فضاها است. هدف از پژوهش حاضر، جست-وجوی چارچوبی نظری برای تشخیص متغیرهای اصلی و تبیین چگونگی رابطه بین ویژگی های کالبدی محیط با تجربه کودکی است. از این رو، پرسش اساسی این است که 1- چه مؤلفه های محیطی و 2- چگونه بر تجربه کودکی مؤثرند؟ بر این اساس، جهت دستیابی به الگوی نظری، با رویکردی رشدی-اکولوژیکی ۱ ، 30 کودک که در سال های میانی کودکی و در خانواده مشارکتی در شهر کرمان زندگی می کنند، موردمطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با رویکرد مرد م نگارانه است و از تکنیک های مصاحبه، تور مصاحبه (مصاحبه هنگام قدم زدن)، مشاهده و روش کیو در مرحله جمع آوری و روش تحلیل محتوا در مرحله تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تجربه کودکی تحت تأثیر چگونگی پاسخدهی به نیازهای روانی کودک در زمینه اکولوژیکی است که کودک در آن زندگی می کند و در این زمینه ویژگی ها و قابلیت های محیطی همراه با ویژگی های روانی-اجتماعی محیط دارای اهمیت هستند و همچنین تجارب کودک در یک محیط بر تجارب او در محیط دیگر تأثیر دارند.
طراحی پارامتریک نمای متحرک با هدف ارتقاء بهره وری روشنایی و آسایش بصری؛ بررسی موردی: ساختمان های اداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
85 - 100
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از نور طبیعی در فضا های داخلی، افزون بر کاهش مصرف انرژی، تأثیرات مثبت فیزیکی و روانی بر کاربران را نیز در پی دارد. در کنار فواید استفاده از نور طبیعی باید توجه داشت که زیاده از حد بودن مقدار نور در فضا، منجر به بروز نارضایتی بصری و خیرگی می شود. در این مطالعه بهره وری روشنایی یک پوسته متحرک با طرح اسلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. شش ضلعی های این طرح به عنوان بازشو در نظر گرفته شده اند و حرکت آن ها وابسته به موقعیت خورشید می باشد. هدف از طراحی این پوسته و سناریوی حرکتی آن، تأمین آسایش بصری در یک فضای اداری با نمای جنوبی در شهر تهران است. همچنین در مقابل پوسته، پانل های افقی با هدف کاهش تابش مستقیم نور خورشید در نظر گرفته شده اند. برای مدل سازی از نرم افزار گرس هاپر برای راینو، استخراج داده های آب و هوایی و موقعیت خورشید از پلاگین لیدی باگ، آنالیز نور از پلاگین هانی بی و برای یافتن حالات بهینه از نرم افزار دیزاین اکسپلورر استفاده شده است. آنالیز های خیرگی در ساعات بحرانی در 4 روز بحرانی سال انجام شده اند. نتایج آنالیز های روشنایی سالانه نشان داد که اعمال پوسته متحرک، نقش قابل توجهی در افزایش بهره وری روشنایی دارد و با معیار های آسایش بصری سیستم ارزشیابی لید مطابقت می کند و در اغلب ساعاتی که آنالیز خیرگی صورت گرفته، میزان خیرگی در حد نامحسوس است.
مطالعه قابلیت های تدریس حسن نیرزاده نوری به کمک نمایش ایرانی بر پایه آرای هانری ژیرو
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
57-63
حوزه های تخصصی:
بی شک امر تعلیم و تربیت یکی از بزرگترین دغدغه های بشر در طول تاریخ بوده است و تعدد نظریه های تربیتی خود نشان از اهمیت این موضوع نزد همه فرهنگ های بشری دارد. به روز شدن و ایستا نبودن نظریه های تربیتی نیز خود مؤید تکاپو و قابلیت های ضمنی و عینی امر تعلیم و تربیت است که در عصر حاضر به همراهی با نظریه های انتقادی انجامیده است. هانری ژیرو یکی از مهمترین نظریه پردازان انتقادی معاصر و واضع نظریه تعلیم و تربیت مرزی است. این نظریه که یکی از اثربخش ترین نظریات تربیتی پست مدرنیستی است با اهداف رهایی ب خش سعی در تربیت نسل های جدید برای زندگی دموکراتیک در یک جامعه مساوات خواه دارد. حسن نیرزاده نوری، معلمی ایرانی است که از دهه سی تا دهه شصت خورشیدی به آموزش و تعلیم الفبا با کمک گرفتن از هنر نمایش پرداخته است. روش به کارگیری ارکان نمایش ایرانی توسط او فراتر از تعلیم صرف الفبا، به پرورش فکری و معنوی دانش آموزان می انجامد. پژوهش پیش رو به روش تحلیلی - توصیفی صورت گرفته و قصد دارد تا با مطالعه مؤلفه های تدریس نیرزاده و انطباق آنها با نظریه تعلیم و تربیت مرزی ژیرو، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که شیوه نیرزاده چگونه می تواند همسو با مؤلفه های تربیتی هانری ژیرو شمرده شود؟ و پرسش فرعی اینکه شیوه تدریس نیرزاده با چه بخش یا بخش هایی از نظریه ژیرو تفاوت دارد؟ این پژوهش خود را بر این فرضیه استوار می سازد که آموزش ابتدایی در ایران با بهره مندی از هنر نمایش می تواند خود را به نظریات تعلیم و تربیت پست مدرن ژیرو (نظریه تعلیم و تربیت مرزی) نزدیک کند و در عین حال ارزش های بومی خود را حفظ کرده، به نسل نوآموز انتقال دهد.
ویژگی نمادین ستاره هشت پر و ارتباط آن با امام رضا(ع) به استناد علم اعداد (حروف ابجد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های ترکیبی همگن و منتظم، بدون آنکه ترکیبشان دستخوش تغییر و تحول گردد، قابلیت بسط و گسترش از همه سو را برای هنرمند مهیا می کنند. نقوش گره در بناهای سنتی، بر نظم موجود به واسطه استفاده از انتظامات مرکزی، محوری، تقارن و تعادل در این بناها پدید آمده و تبلوری از نظم و هندسه را جلوه گر ساخته است. هندسه اسلامی دربردارنده ویژگی های نمادینی است که با مفاهیم دین مبین اسلام قابل تبیین بوده و در قلمرو سنتی اسلامی، می تواند با رهیافت های دینی ملی همراه باشد. نماد ستاره هشت پر به دلیل هندسه و شکل خاص آن در ایران و به ویژه در حرم مطهر رضوی، محملی معنوی بر جایگاه دینی امام رضا(ع) تلقی شده است. هدف از این مقاله، بررسی پیوند مفهوم نمادین ستاره هشت پر در حرم مطهر رضوی با جایگاه معنوی امام رضا(ع) بوده است. بر این اساس، نمونه هایی بی نظیر از نقش مورد نظر که توسط هنرمندان بارها در حرم مطهر رضوی به منصه ظهور رسیده بودند، بررسی شدند. بررسی های به عمل آمده و یافته های این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، گویای آن است که هنرمندان مسلمان از طریق امتزاج نقش نمادین ستاره با شکل هندسی خاص آن و همچنین به کارگیری اصول زیبایی شناسی و تجارب کاشی کاری سنتی ایرانی، تلاش داشتند شخصیت معنوی امام رضا(ع) را به زبان هندسه و اعداد بیان کنند. هشت ضلعی بودن ستاره، آن را به نماد شمسه نزدیک می ساخت و این امر به طور ضمنی و تلویحی، بیننده را با مفاهیمی نظیر «خورشید خراسان» یا «آفتاب ولایت» پیوند می داد. هنرمندان با آنکه برای نقاشی چهره ها و شمایل امامان، با محدودیت هایی روبه رو بودند، بدون توجه به این تنگنا، می توانستند یک باور مذهبی عمیق را با خطوط خشک هندسی به نمایش بگذارند.
بازتاب تصویری فضای شهری دوستدار کودک در نقاشی کودکان 7 - 12 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
15 - 28
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری در برآورده ساختن نیازهای اجتماعی و فردی کودکان نقش منحصربه فردی دارند. ارتقاء کیفیت این فضاها می تواند در سلامت و رشد قوای جسمی، تقویت تعاملات اجتماعی و پرورش خلاقیت مؤثر باشد. نقاشی کردن راهی برای ابراز توانایی و خلاقیتِ کودکان است. هدف این پژوهش، مطالعه تأثیرگذارترین شاخص ها بر ایجاد فضای شهری دوستدار کودک بر مبنای نقاشی می باشد. روش پژوهش کیفی و داده ها با شیوه پیمایش، گردآوری شده اند. جامعه آماری، کودکان هفت تا دوازده ساله مشهد و نمونه آماری به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده است. بدین منظور تعداد 70 نقاشی توسط کودکان و مبتنی بر مدل ترسیمی - طراحیِ نقشه های شناختی ترسیم و تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد امنیت و آسایش در رتبه اول و دسترسی مناسب به فضاهای سبز و طبیعی، محیط های تفریحی، وجود فضای باز همگانی، حمل ونقل عمومی مناسب، دسترسی به خدمات و تسهیلات اساسی، وجود محیط عاری از آلودگی، وجود عنصر بصری جذاب و امکان مشارکت کودکان در رتبه های بعدی قرار دارند.
نگرش های دسترس پذیر در حفاظت از مسجد جامع عتیق تهران بر مبنای نگرش سنجی از ذی مدخلان حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
79 - 107
حوزه های تخصصی:
توجه به نگرش ها و نحوه مواجهه ذی مدخلان در حفاظت از میراث معماری، به عنوان عاملی تأثیرگذار در کیفیت فرایندهای حفاظتی مطرح است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کاربست تحلیل نگرش های دسترس پذیر ذی مدخلان مسجد جامع عتیق تهران و به منظور ارزیابی بخشی از نسبت میان جامعه مرتبطین اثر با جریان حفاظت به انجام رسیده است. احصاء داده های کیفی در باب نگرش های دسترس پذیر گروه های مختلف ذی مدخل در حفاظت از اثر معماری یادشده با اتکا به راهبرد نظری زمینه یابی و پرسشگری غیرساختاریافته به انجام رسیده است. مخاطبان و دامنه ادراکات، گرایش ها و نیازهای ایشان نسبت به اثر و فرایند حفاظت از آن در ۱۸ محور کلی و ۱۹ محور جز ئی مورد طبقه بندی و تحلیل قرار گرفته و امکان مقایسه و تحلیل کمی داده ها متناسب با انواع ذی مدخلان را ایجاد نموده است. نتایج پژوهش بیانگر تسلط عمومی موضوعات کالبدی بر اذهان مصاحبه شوندگان است. همچنین افتراق نظر قابل توجهی در معانی، اولویت ها و گرایش های گروه های مختلف نسبت به موضوع حفاظت قابل مشاهده است. در تحلیل سطوح مختلف دسترس پذیری نیز، «مدت زمان مرمت کالبدی» و «تمیز/مرتب بودن» به عنوان موضوعات دارای بیشترین قابلیت تاثیرگذاری در نگرش های ارائه شده توسط مخاطبان مطرح شدند.
کاشی های هفت رنگ مزار در زیارتگاه های سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان (سده دهم تا سیزدهم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
5 - 26
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کاشی های هفت رنگ با کاربرد لوح مزار از اواخر قرن دهم تا اوایل قرن سیزدهم هجری قمری که در دو زیارتگاه سلطان عطابخش و سلطان امیراحمد کاشان بر جای مانده، بررسی شده است. اولین نمونه متعلق به مزاری صندوقه ای از اواخر قرن دهم در دو رنگ مایه لاجوردی بر زمینه ای سفید است. از قرن یازدهم، دست کم چهار لوح مزار باقی مانده که با نقوش گیاهی بر زمینه ای به رنگ زرد تزیین شده اند و جالب توجه اینکه برخی از آن ها فاقد متن هستند. نمونه های اوایل سده دوازدهم شامل تعدادی لوح قبر تشکیل شده از چهار کاشی خشتی است که قابی محرابی دارند. معدود آثار باقی مانده از دوره قاجار، یا از کاشی های آبی و سفید ساخته شده اند، یا از کاشی های هفت رنگ با نقوش گل فرنگ. تمام داده های پژوهش به صورت میدانی برداشت شده و به شیوه تفسیری تاریخی تحلیل شده اند. از مهم ترین مسئله های این مقاله، نحوه شکل گیری و تکامل کاشی هفت رنگ مزارهای کاشان و تفاوت فرمی و محتوایی آن با لوح های سفالین زرین فام اوایل صفوی این شهر است. یافته ها نشان می دهد که از لحاظ محتوایی، توجه به مرثیه سرایی فارسی چشمگیر بوده و جایگزین عبارت های عربی دوره های قبل شده است. از نظر فرمی نیز به سبب ظرفیت های نقاشانه کاشی هفت رنگ، تأکید بیشتری بر نقوش تزیینی گیاهی و هندسی رنگارنگ به چشم می خورد، درحالی که در نمونه های زرین فام، متن اهمیت بیشتری داشت.
بررسی پیکربندى ساختار فضایی کاروانسرای شاه عباسی در کرج به روش نحو فضا
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
85 - 96
حوزه های تخصصی:
چیدمان فضا مجموعه ای از روش ها و تئوری هایی است که به مطالعه چگونگی اثر متقابل ساختار پیکربندی فضا و سازمان و رفتارهای اجتماعی می پردازد. بررسی چیدمان فضایی یکی از راهکارهای اساسی ارزیابی کاربری های هر بنایی است. این موضوع به ویژه در بناهای تاریخی نمود خاصی می یابد زیرا تکنیک چیدمان فضا و ترسیم نمودار های توجیهی، امکان تحلیل روابط فضایی بناهای معماری را میسر می سازد. کاروانسرای شاه عباسی از تاریخچه چند قرنی برخوردار است که در مقاطع مختلف از کاربری های مختلف برخوردار بوده است. این مقاله به بررسی چیدمان فضایی کاروانسرای شاه عباسی کرج در دوره های زمانی صفویه و قاجاریه با استفاده از تکنیک اسپیس سینتکس یا همان چیدمان فضا می پردازد و باتوجه به تغییر کاربری کاروانسرای شاه عباسی به مدرسه در دوره قاجار به دنبال پاسخ دادن به این سؤال اصلی است که کاربری جدید به چه اندازه با روابط فضایی کاروانسرای شاه عباسی انطباق داشته است؟ و مزایا و معایب تغییر این کاربری چیست؟ برای پاسخ گویی به این سؤال ابتدا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی به بررسی چیدمان فضایی کاروانسرای شاه عباسی در دو دوره صفویه و قاجار پرداخته شده است. در ادامه ترسیم نمودار های توجیهی با استفاده از تکنیک نحو فضا و تحلیل آن ها بر اساس عوامل گوناگون اثرگذار انجام گرفت. نتیجه تحقیق با تحلیل داده ها و مقایسه نمودار توجیهی با نمودارهای مدارس در دوره قاجار حاکی از آن است که چیدمان فضایی جدید کاروانسرای شاه عباسی در عصر قاجار که در نتیجه تغییر کاربری از کاروانسرا به مدرسه صورت پذیرفته بود علی رغم برخی معایب همچون کم توجهی به سلسله مراتب دسترسی مناسب و تهویه و تناسبات، به مقدار زیادی با روابط فضایی مدارس آن زمان انطباق دارد.
اولویت شناسی در برنامه ریزی شهر سالم: تعامل شیمی نوین و رایانش مصالح سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
94-105
حوزه های تخصصی:
اهداف : نسل جدیدی از مصالح نوین ساختمانی با استفاده از روش های رایانشی و دیجیتال تولید می شوند. مصالح نوین ساختمانی چشم انداز جدیدی به امکان ایجاد محیط زیست شهری سالم ایجاد کرده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی، تحلیل و اولویت شناسی در رایانش مصالح نوین در هماهنگی با محیط زیست است. هدف کاربردی پژوهش، تبیین مفهوم و ارائه راهبردهایی برای کاربرد مصالح مناسب برای دست یابی به الگوی «شهر سالم» است. روش ها: پژوهش از نظر رویکرد روش شناختی کیفی-کمی است. نتایج کیفی به تبیین مفهوم منتهی می شود و اولویت شناسی از طریق پرسشنامه برخط به دست می آید. برای تایید پایایی از ضریب کاپا یا ضریب توافق طرفین استفاده شده است. تعداد 386 پرسشنامه سالم جمع آوری، و با کمک همبستگی اسپرمن، نتایج بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: در میان گویه های ده گانه استخراج شده درباره مصالح نوین به کاررفته، چهار گویه با درجه معناداری بالا به دست آمده؛ که به ترتیب عبارتند از: 1- قرارگرفتن در معرض نور مستقیم خورشید، 2- سلامتی مصالح ( MSDS )، 3- سهولت تعویض و جایگزینی و 4- درجه جاذب رطوبت بودن. نتیجه گیری: افزیش خطر بیماری های فراگیر نشان می دهد که تحقق کانسپت شهر سالم بدون رایانش مصالح نوین امکان پذیر نیست؛ حوزه ای میان دانشی و بین رشته ای که نیازمند رویکردی ترکیبی از شیمی سبز، رایانش زیستی و رایانش مبتنی بر مواد است. رایانش مصالح نوین، روشی موثر در دست یابی به الگوی شهر سالم است؛ موضوعی که نیازمند توسعه آموزش محیط زیست و مهارت مدیریت شهر سالم است.
تبیین عملکرد در حمام های خصوصی دوره قاجار با مطالعه حمام خانه تاریخی صدقیانی
حوزه های تخصصی:
حمام یکی از فضاهای مهم در کالبد شهرهای ایرانی- اسلامی به شمار می رود و در دسته فضاهایی که مورد استفاده عموم قرار می گیرد، مطالعه می گردد ولی با این وجود بخاطر اهمیت نظافت در اندیشه اسلامی، برخی از عرصه های خصوصی مثل خانه، باغ، کاروانسرا و مدارس هم حمام داشته اند؛ این نوع حمام ها معمولا در مکانی از خانه یا سایر گونه ها ساخته می شدند و می توانستند کارکرد عمومی و خصوصی داشته باشند؛ البته ممکن است سطح خدماتی که به عموم داده می شد با یکدیگر متفاوت بوده باشند. هدف این تحقیق مطالعه بر روی حمام های خصوصی خانه های ایرانی با محوریت حمام خانه تاریخی صدقیانی تبریز می باشد. حمام این خانه شامل تمامی فضاهای کامل حمام های ایرانی ولی در ابعاد و تناسبات خرد پیمون نسبت به حمام های عمومی می باشد؛ پژوهش حاضر از نوع تحقیق های کیفی است که با روش توصیفی-تحلیلی پژوهش شده است و از طریق مطالعه کتابخانه ای برای یافتن مبانی نظری مدقن در زمینه دسته بندی حمام های تاریخی ایران و تحلیل اسناد مکتوب و تاریخی مانند کتب تاریخی، اسناد و بنچاق های ثبتی و نیز تصاویر تاریخی و اسناد بدست آمده از پیگردی حمام خانه تاریخی صدقیانی، اقدام به تحلیل یافته ها شده است، تحلیل اطلاعات بدست آمده بر اساس دو ساختار فرمی و مفهومی بودند تا در نهایت دسته جدیدی از گونه های حمام های تاریخی، یافته ها برای مطالعه جهت شناخت دقیق حمام تاریخی صدقیانی بکار برده شود.پژوهش با طرح دو پرسش اصلی: 1)سطح عملکرد در حمام های تاریخی ایران از منظر عمومی و خصوصی چطور و چگونه بوده است؟، 2) براساس ویژگی های حمام تاریخی خانه تاریخی صدقیانی تبریز، در زمره کدام یکی از گروه های سطح عملکردی دسته بندی می شود؟ به بررسی موضوع می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد: حمام های ایرانی به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شوند و در میان این دو گونه، دسته ای جای می گیرد که در قالب دو دسته خصوصی- عمومی و عمومی- خصوصی عمل می کند. حمام خانه تاریخی صدقیانی از گونه های حمام های خصوصی- عمومی بود و حمامی کاملا خصوصی محسوب می گردید که براساس خواست صاحب خانه می توانست مورد استفاده عموم قرارگیرد.
بازخوانی نقش منظر آیینی در توسعه گردشگری نمونه مورد مطالعه: امام زاده محسن شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
13 - 20
حوزه های تخصصی:
مناظر آیینی یکی از اصلی ترین ارکان گردشگری فرهنگی در کشورهاست که سالانه مخاطبان زیادی را به خود اختصاص می دهند. معمولاً فضاهای آیینی به واسطه حضور شخص تدفین شده در آن، یا نماد الوهیت بودن و یا اسطوره و داستانی که در ساخت بنای آن استفاده شده و یا حتی قرارگیری مضامین طبیعی در کنار هم، همیشه برای مخاطبان جذاب و خاص بوده است. از آنجاکه فعل گردشگری به سفرکردن و نقل مکان جهت اکتشاف مسائل و پدیده های نو می پردازد، بررسی مناظر آیینی که مناظری چند عملکری هستند و علاوه بر ارضاکردن ذهنیات مردم در حوزه معنویات و خاطره سازی از محیط، به عینیات و مسائل اجتماعی و اقتصادی اشاره دارند، ضرورتی انکارناپذیر است. لذا برای درک بهتر این موضوع نمونه موردی امامزاده محسن واقع در شهر همدان جهت بازخوانی نقش منظر آیینی در توسعه گردشگری انتخاب شده است. در این پژوهش فرض بر این است که این امامزاده به علت داشتن ویژگی هایی نظیر «تکرارپذیری در زمان و مکان مقدس«، «نماد و استعاره» و «کنش های اجتماعی» منظر آیینی محسوب می شود که با قرارگیری در طبیعت بکر و همچنین مقدس بودن بنای آن (قبل و بعد از اسلام) و حضور فعالیت های اجتماعی و اقتصادی، مجموعه ای چندعملکردی محسوب می شود و پتانسیل جذب گردشگر و توسعه گردشگری در آن به وفور دیده می شود. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و بر پایه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای از متون و اسناد قدیمی و همچنین بازدید میدانی از سایت امامزاده گردآوری شده است.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزه های تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.