فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۶۳۰ مورد.
برنامة درسی آموزش فلسفه به کودکان در دورة راهنمایی و متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۸ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
رویکردهای سه گانة روش شناختی در مطالعات علوم اجتماعی و مقایسة آن با نظریة ادراکات اعتباری علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعضاً برخی مضامین اندیشه های فلسفی جدید را می توان در آثار فلاسفة بزرگ ایران زمین جستجو کرد. در یک تقسیم بندی با مسامحه، مهم ترین تحول معرفت شناختی انسان را می توان به اثبات گرا، فرا اثبات گرا و تکوین گرا تقسیم کرد. فلسفة ""علامه طباطبائی"" هرچند با این سه رویکرد تفاوت اساسی دارد، ولی واجد برخی از مضامین آنها می باشد. یکی از نوآوری های فلسفة علامه، «نظریة اعتباریات» است که به نظر می رسد، دارای وجوه تشابه با رویکردهای فرا اثبات گرایی و تکوین گرایی باشد که این مقاله آن را می کاود. جمع بندی مقالة حاضر این است که هرچند علامه برای برخی پدیده های اجتماعی شأن اعتباری قائل است، ولی معرفت بر این پدیده ها را نسبی نمی داند و امکان شناخت بی طرفانه برای پدیده های اجتماعی اعم از عینی و اعتباری قائل است؛ از این جهت اندیشة علامه از اندیشه های پساتجددگرایی زاویه می گیرد.
نگاه انتقادی گادامر به هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوسرل، علاوه بر دیلتای و هیدگر، یکی از کسانی است که گادامر در «حقیقت و روش» بارها به وی اشاره نموده و از اندیشه هایش تأثیر پذیرفته است. مواجهه گادامر با هوسرل، علی رغم عظمت او در نزد گادامر و تأثرش از وی، همواره مواجهه ای هرمنوتیکی بوده است. گادامر با نقد و بررسی عناصر پدیدارشناسی هوسرل در صدد انکشاف ناگفته های اوست. شمار اندکی از فلسفه ورزان و اهل تتبع در عالم به نسبت و رابطه این دو فیلسوف پرداخته اند و در بین این شمار کم، آنچه بیشتر مد نظر بوده تأثرات گادامر از هوسرل بوده است و نه دیدگاه های انتقادی گادامر نسبت به هوسرل. در عوض، هدف این مقاله آشکار کردن و برجسته نمودن اندیشه های انتقادی گادامر نسبت به مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل است؛ مفاهیمی همچون ذهنیت استعلایی، ادراک صرف، اندرهم ذهنی، شکاف بین ماهیات و واقعیات، و اگوی دیگر. ضمن نشان دادن وجوه انتقادهای گادامر بر این مفاهیم، به عیان خواهیم دید که وی با وفاداری به سلوک هرمنوتیکی خود صرفاً در صدد بازگویی اندیشه های هوسرل نیست بلکه به پشت اندیشه های او رفته و با نقد آنها ناگفته ها را بیان نموده و افق جدیدی را گشوده است.
پرسش از غرب
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
سنت و مدرنیته در سه رنگ/ سیر تکامل اندیشه ایرانی درجدال سنت و مدرنیته
حوزه های تخصصی:
دکارت و ملاصدرا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۳ شماره ۵۲
روشنفکر سنتی و سنت روشنفکری
منبع:
کیان ۱۳۷۳ شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
کندوکاو فلسفی برای نوجوانان
حوزه های تخصصی:
زبان از نظر افلاطون و هیدگر: یک بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
هدف این مقاله مطالعه ای مقایسه ای میان دیدگاه افلاطون و هیدگر درباره زبان است. آنچه امکان این مقایسه را فراهم می آورد این نکته است که هم افلاطون و هم هیدگر، پرسش از زبان را به پرسش از وجود پیوند می زنند. به عبارت دیگر این دو متفکر زبان را «در نسبت با وجود» مورد مطالعه قرار می دهند. ذات و حقیقت زبان نزد افلاطون و هیدگر، هر دو، به موجب همین ربط و پیوند با وجود عبارت است از «آشکارکنندگی وجود یا موجودات». اما تفاوت و جدایی ایشان درست در همین دیدگاه ظاهراً یکسان است. زیرا ساز و کار آشکاری وجود در زبان، و حدود و مرزهای آن نزد هر یک به گونه ای متفاوت با دیگری است. ریشه این تفاوت را نهایتاً باید در نگرش بنیادی ایشان به انسان، وجود، و نسبت میان آنها جست.
بررسی و نقد دیدگاه محمدعابد الجابری دربارة تشیع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابری در ریشه یابی علل عقب ماندگی دنیای عرب، گفتمان های دینی و اجزای معرفتی آن ها را مورد بررسی و نقد قرار میدهد و نقطة آغاز تعالی و انحطاط تمدن عربی - اسلامی را در عصر تدوین جستوجو می کند. عصری که اندیشه های اسلامی با محوریت متن قرآنی در قالب دستگاه های گوناگون معرفت اسلامی (معقولات دینی) در کنار نظامهای معرفتی غیر اسلامی (نامعقول دینی) شکل گرفتند. در نظر جابری نظامهای معرفتی درونزا که بر بال معقولات دینی نشسته اند، محصول مجاهدت علمی جماعت اهل سنت است و دیگر نظامهای غیر معقول را تشیع با گرایش های گوناگون آن نمایندگی می کردند. از منظر جغرافیایی نیز با جداپنداری مغرب عربی از مشرق عربی، بنیادهای خرد ناب اسلامی و فلسفی را در غرب دنیای عربی-اسلامی، و فلسفههای التقاطی و نظام های نامعقول دینی را در ایران (مشرق عربی) می داند. راه برونرفت از انحطاط در نظر او جدایی از معرفتها و ایدئولوژی مشرق عربی و پیوستن به خرد ناب موجود در مغرب عربی قرون ششم تا هشتم تحت زعامت ابن رشد است. نقد اندیشه های فوق به همراه مواجهة او با گفتمان های موجود در جهان اسلام و همسان پنداری امور ناهمسان و تأکید بر روش اینهمانی در نشاندادن اتحاد میان تشیع با گرایش های غیر دینی و التقاطی در جهان اسلام و بیروننهادن تفکرات شیعی و ایرانی از گردونة گفتمان های اسلامی و چشم پوشی از واقعیت های علمی و معرفتی در جهان اسلام شاکلة این نوشتار است.