نظریه ملاصدرا در روش فهم متشابهات قرآنی؛ از ایده پردازی تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
139 - 154
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوه ای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روش های متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی می کند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بی توجهی به مقام قدس الهی نمی پذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که این گونه آیات را با کنار نهادن معنای ظاهری، به نحو بی ضابطه تأویل می کنند، بیش از روش اهل ظاهر مورد انتقاد قرار می دهد. وی با متکلمان اشعری که در برخی آیات به تشبیه و در برخی دیگر به تنزیه گرایش دارند نیز مخالفت می کند. وی سپس در حرکتی ایجابی روش راسخان در علم را معرفی می کند. در این روش پس از حذف خصوصیات مربوط به مصادیق عرفی و مادی، جان معنا استنباط می شود. به این ترتیب، ارواح معانی اموری چون قلم، دست، صورت و کرسی در مورد امور معقول و الهیاتی نیز ملاحظه می شود. از این رو اطلاق این نام ها برای اوصاف و افعال الهی به نحو حقیقت است. ملاصدرا افزون بر ایده پردازی، در عمل نیز با کمک نظریه خود توانسته است در موارد بسیاری بدون دست شستن از معنای ظاهری، تفسیری از آیات متشابه ارائه دهد. برای داوری درباره حرکت ملاصدرا در این مسیر، لازم است که نوع تأثیر اندیشه های عرفانی و فلسفی وی در تفسیر متشابهات، میزان توجه او به معنای ظاهری و نگاه داشت آن و مراجعه او به روایات مورد ارزیابی قرار گیرد. ملاحظه آثار صدرا نشان می دهد که وی برای فهم متشابهات، گاهی مطابق روش پیشنهادی خود عمل نکرده است.