فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۶۲۴ مورد.
نقش باستان شناسی اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی ایران با تأکید بر سند تحول در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده، نقش و جایگاه باستان شناسی دوران اسلامی در بازشناسی فرهنگ و تمدن اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. به همین منظور، ابتدا به تعریف و خاستگاه باستان شناسی اسلامی پرداخته شده است. در ادامه با بررسی دو دوره شاخص فرهنگی در تاریخ ایرانِ دوران اسلامی (حکومت آل بویه و عصر صفوی) عوامل بالندگی و شکوفایی حیات اجتماعی و نیز عوامل رکود در ادوار تاریخی دیگر مورد مطالعه قرار گرفته است. در پایان هم، به راه های تعامل این رشته با حوزه علوم انسانی و فرایند تأثیرگذاری آن بر ارتقای کمی و کیفی مباحث مطرح در علوم انسانی به بحث گذاشته شده است. نگارندگان بر این باورند که باستان شناسی دوران اسلامی می تواند با تأکید بر جنبه های معرفتی دین اسلام و مذهب تشیع در کنار تقویت روحیه همبستگی ملی و منطقه ای با توجه به میراث مشترک، نقش بسزایی در احیای فرهنگ و تمدن ایران اسلامی ایفا نماید.
مسجد شاه اصفهان
حوزه های تخصصی:
هندواروپاییان، هندوایرانیان، خاستگاه و مهاجرت با تکیه بر مطالعات باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه در مورد مردمان هندواروپایی آغازی و هندوایرانی آغازی همواره از موضوعات پرچالش در باستان شناسی خاور نزدیک و آسیای مرکزی بوده است. مسئله موطن اولیة آنان، همین طور مسیرهایی که برای مهاجرت در پیش گرفتند از موضوعاتی بوده است که دانشمندان نظرهای متفاوتی دربارة آن مطرح کرده اند. هدف این مقاله بررسی نظریات دانشمندان مختلف دربارة سرزمین اصلی و زمان مهاجرت آنها از سرزمین اوّلیه تا هنگام ورود به ایران بر پایة داده های باستان شناختی است. عمده اطلاعات مورداستفاده ی ما از کتب و مقالاتی هستند که درزمینه باستان شناسی اروپای شرقی، آسیای مرکزی، ایران و افغانستان نوشته شده است. علاوه بر این اشاراتی هم به مطالعات زبان شناسان در این زمینه داشته ایم. بر اساس این پژوهش هندواروپاییان آغازی در هزاره پنجم و چهارم پ.م در استپ های کاسپی – پونتی زندگی می کردند، سپس هندوایرانیان در حدود اواخر هزاره سوم شروع به مهاجرت به سمت شرق و غرب یعنی آسیای مرکزی و اروپا کردند و سرانجام در نیمه دوم هزاره ی دوم پ.م هندوایرانیان آغازی از آسیای مرکزی به سوی ایران و هند حرکت کردند.
تحلیل ساختارشناسی سنگ های آذر آواری در معماری صخره کند روستای تاریخی کندوان
حوزه های تخصصی:
روستای تاریخی کندوان از مهم ترین جاذبه های گردشگری استان آذربایجان شرقی است که به واسطه خانه های حفرشده در دل صخره-های برافراشته در دامنه کوه آتشفشان سهند به سال 1376 در فهرست میراث فرهنگی کشور ثبت گردید و بر اساس نظریه های موجود از دوره ایلخانی تا به حال مردم در خانه های کله قندی آن ساکن بوده اند. معماری صخره ای کندوان از لحاظ زمین شناسی بر سطح یک توده آذر آواری قرار دارد که هوازدگی طبیعی و فرسایش در امتداد درزه های اصلیِ دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. امروزه تشدید تخریب و هوازدگی سنگ ها در کندوان باعث نامناسب شدن شرایط زندگی، ویرانی، سکونت فصلی و یا غیرمسکونی شدن برخی خانه های صخره ای گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش عیوب ذاتی به مثابه عاملی بنیادی در فرسایش سنگ است در همین راستا مقاله حاضر بر اساس مطالعات میدانی و آزمایشگاهی شامل: بررسی های صحرایی و نمونه برداری، در کنار انجام آزمایش های سنگ-شناسی، شامل پتروگرافی مقطع نازک، پراش پرتو ایکس (XRD) همراه با سنجش خواص فیزیکی و دوام داری سنگ خانه ها، نقشِ عیوب ذاتی سنگ در تشدید هوازدگی سنگ های آذر آواری کندوان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمایش های ساختارشناسی سنگ، جذب آب موئینه، درصد رطوبت طبیعی، ضریب اشباع سنگ، شاخص دوام وارفتگی، آزمایش مقاومت در برابر ذوب و انجماد متوالی، حاکی از نقش ویژه عیوب ذاتی سنگ در تسریع تخریب کندوان است، به نحوی که سنگ کندوان دوام پایین و حساسیت بالایی نسبت به عوامل مخرب از جمله یخ زدن - ذوب شدن و چرخه های تر و خشک شدن دارد. مجموعه این ویژگی های ذاتی باعث ایجاد ساختار درونی نا مقاوم در برابر تنش های ناشی از تأثیر چرخه های فوق الذکر در اقلیم کوهستانی منطقه گردیده که آن را مستعد هوازدگی و فرسایش شدید قرار داده است.
بازشناسی هنر بودایی از طریق شمایل شناسی مودراها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باورهای دینی و اسطوره ای در تاریخ تفکر همیشه سر منشأ بسیاری از حرکت های انسانی بوده است و همواره تحولات معرفتی و فکری بشر به نوعی به اسطوره و دین پیوند خورده است. در کنار آیین ها و باورهای دینی، هنر بهترین وسیله برای به تصویر کشیدن این تفکر دینی و اسطوره ای است. در هنر ادیان، برخی نقش ها و نمادها صرفاً تصویر نیستند، بلکه نماد یک حقیقت رمزی یا متعالی محسوب می شوند، هنر بودایی، مانند اغلب هنرهای دینی، سرشار از رموزی است که هر یک حامل مفاهیم نمادین و ژرفی هستند که بدون تحلیل و معناشناسی قابل فهم نیستند. نمادهای به کار رفته در هنر دینی بودایی به سه دسته ی کلی نمادهای غیرشمایلی، نیمه شمایلی و شمایلی تقسیم می شوند. نمادهای شمایلی شامل تمثال ها و مجسمه های بودا است و مهم ترین آن ها مودراهای بودایی است که مراحل زندگی و سیر و سلوک او را نشان می دهند و بخش مهمی از هنر بودایی محسوب می شوند. این پژوهش در صدد است معنای نمادین مودراهای بودایی را با توجه به ویژگی های حاکم بر هنر بودایی با روش توصیفی تحلیلی به تصویر کشد.