فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۶۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
عملکرد شناگران نوجوان می تواند تحت تأثیر شاخص های بیومکانیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی
مختلفی قرار بگیرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شاخص های بیومکانیکی (طول استروک، تناوب استروک
و شاخص استروک) و معماری عضلانی (ضخامت عضلانی، زاویه پنیت و طول فاسیکل) و آنتروپومتریکی
(قد، وزن، شاخص توده بدن، طول دو دست، عرض شانه و طول بازو، ران و ساق) بر پیش بینی عملکرد
13 سال) بوده است. تحلیل رگرسیون /86 ±0/ شنای کرال سینه 50 متر 23 شناگر پسر نوجوان (سن: 86
مرحلهای برای بررسی چگونگی توصیف واریانس عملکرد شنا توسط این شاخص ها مورد استفاده قرار
از واریانس (p<0/ گرفت. شاخص استروک، ضخامت پهن خارجی و طول استروک حدود 89 درصد ( 01
عملکرد این شناگران را توصیف کردند و شاخص استروک بهترین پیشبینیکننده منفرد عملکرد شنا بود
R2 = 0/519) در نتیجه عملکرد شنای 50 متر کرال سینه در شناگران نوجوان به طور برجسته .(p<0/001 ،
توسط شاخص های بیومکانیکی و معماری عضلانی تعیین م یشود و در زمان پیش بینی عملکرد شناگران
نوجوان باید این شاخ صها را در نظر گرفت.
اثر تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین پیلاتس بر سطوح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز، مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. بدین منظور، 21 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با میانگین سنی 30/8±40/36 سال، نمایه توده بدنی 80/5±39/25 کیلوگرم بر متر مربع و نمره ناتوانی 70/1±67/2) به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) به انجام تمرینات پیلاتس پرداخت و نمونه های خونی 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره تمرین جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با سطح معناداری 0.05>P تحلیل شدند. نتایج آزمون تی وابسته نشان می دهد که در گروه تجربی، سطح سرمی عامل نوروتروفیک مشتق از مغز به دنبال تمرینات پیلاتس به شکل معناداری افزایش یافته است (P=0.01)، اما سطوح سرمی مالون دی آلدئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام تغییر معناداری را نشان نمی دهد (مقادیر P به ترتیب 14/0 و 34/0). همچنین، سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل افزایش معناداری (P=0.04) و سطح ظرفیت آنتی اکسیدانی تام کاهش معناداری یافت (P=0.02). علاوه براین، یافته های آزمون تی مستقل حاکی از این است که سطح سرمی مالون دی آلدئید در گروه کنترل در مقایسه با گروه تجربی افزایش معناداری داشته است (P=0.03). به طورکلی، به نظر می رسد تمرینات پیلاتس می تواند عاملی کمک کننده جهت بهبود عوامل نوروتروفیکی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس باشد. اگر چه ، این احتمال وجود دارد که این تمرینات قادر به بهبود وضعیت اکسایشی این بیماران نباشند، اما می توانند از روند رو به گسترش آن جلوگیری نمایند.
تأثیر شش هفته تمرین پلایومتریک با زمانبندی غیرخطی بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پای مردان ورزشکار (زمانبندی غیرخطی تمرین پلایومتریک و تغییرات هورمونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاًثیر زمانبندی های مختلف تمرین پلایومتریک بر تغییرات هورمونی، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا می باشد. بدین منظور،36 ورزشکار مرد (با میانگین سنی 64/2±58/21 سال، قد 01/6±42/174 سانتی متر و وزن 68/05±9/69 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. پیش آزمون شامل: اندازه گیری متغیر های آنتروپومتریکی، سطح مقطع عضلات ران، شاخص ارتجاعی عضلات پا و خون گیری ناشتا بود. درادامه، آزمودنی ها به سه گروه تمرینی موجی روزانه، موجی هفتگی و سنتی و نیز یک گروه کنترل تقسیم شدند و برنامه تمرینی به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه انجام گرفت. شایان ذکر است که پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین، پس آزمون به عمل آمد. همچنین، تغییرات بین گروهی با روش آماری آنکوا و آزمون تعقیبی ال اس دی بررسی گردید و تغییرات درون گروهی نیز با استفاده از آزمون تی زوجی آنالیز گشت. سطح معنا داری نیز معادل (P˂0.05) در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که زمانبندی موجی روزانه و موجی هفتگی تمرین پلایومتریک باعث افزایش معنا دار غلظت استراحتی هورمون تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و سطح مقطع عضلات ران نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل شده است. زمانبندی سنتی تمرین پلایومتریک نیز تنها منجر به بهبود معنا داری نسبت به پیش آزمون شده است. علاوه براین، براساس نتایج مشخص می شود که هر سه نوع زمانبندی تمرین پلایومتریک، تاًثیر معناداری بر شاخص ارتجاعی عضلات پا نداشته اند. با توجه به نتایج و درصد تغییرات به نظر می رسد که زمانبندی های غیر خطی تمرین پلایومتریک در بهبود تغییرات هورمونی، وضعیت آنابولیسم، هایپرتروفی عضلانی و خاصیت ارتجاعی عضلات پا، دارای کارایی بیشتری نسبت به زمانبندی سنتی می باشند.
تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد (HIIT) بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لپتین، یک هورمون مترشح از بافت چربی است که در تنظیم متابولیسم سلولی و تعادل انرژی نقش مهمی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از این دانشجویان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 kg/m2 ، به صورت هدفمند انتخاب و تصادفی، در دو گروه تجربی با میانگین سن 97/0±60/22سال، وزن 37/2±50/85 کیلوگرم و قد 82/2±80/166 سانتی متر و کنترل با میانگین سن 3/1±20/23 سال، وزن 18/3±90/82 کیلوگرم و قد 87/1±20/168 سانتی متر، قرار گرفتند.گروه تجربی در برنامه تمرینی تناوبی با شدت زیاد، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه با شدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. قبل و پس از تمرین مقادیر لپتین پلاسما، وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن و نسبت کمر به لگن محاسبه شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0≥ α تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد، دوازده هفته تمرین تناوبی دویدن با شدت زیاد، بر کاهش سطوح سرمی لپتین پلاسما، وزن بدن، درصد چربی،BMI و WHR در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (05/0≥P). به نظر می رسد که تمرین تناوبی با شدت زیاد به عنوان یک روش غیرتهاجمی و غیردارویی، می تواند اثر مثبتی بر کاهش مقدار لپتین و برخی عوامل وابسته به چاقی و اضافه وزن داشته باشد.
مقایسه میزان چربی های خون، در صد چربی زیر پوستی و تعیین رابطه آنها در دانش آموزان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار سنین 15 تا 18 سال
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه نسبت انگشت دوم به چهارم و ژنوتیپ های آنزیم مبدل آنژیوتنسین با قدرت عضلانی در ورزشکاران تمرین کرده وزنه برداری شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نسبت انگشت دوم به چهارم و ژنوتیپ ژن مبدل آنزیم آنژیوتنسین با قدرت عضلانی در وزنه-بردارن تمرین کرده انجام شد. بدین منظور ترکیب بدن، قدرت یک ضرب، دو ضرب و مجموع آن در 18وزنه بردار شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب (سن:8/2±2/23سال، قد:3/9±1/176سانتی متر، وزن:3/28± 9/97کیلوگرم) داوطلب حاضر در سوپر لیگ کشور که در خوزستان و در شرکت ملی نفت فعالیت می کردند، اندازه گیری شد. در جلسه دوم میزان پنج سی سی خون در وضعیت ناشتا گرفته شد تا ژنوتیپ های آنزیم مبدل آنژیوتنسین با استفاده از دستگاه PCR شمارش شوند. با بهره گیری از روش همبستگی ساده مشخص شد که بین نسبت انگشت دوم به چهارم (P=0.3)، ژنوتیپ ID (P=0.4) و DD (P=0.39) ژن مبدل آنزیم آنژیوتنسین با قدرت عضلانی ارتباط معناداری وجود ندارد. از طریق آزمون همبستگی سهمی و با حذف اثر وزن بدن بین ژنوتیپ ID (P=0.01) و DD (P=0.01) ژن آنزیم مبدل آنژیوتنسین با قدرت عضلانی ارتباط معناداری مشاهده شد. آزمون رگرسیون ساده به روش ورود نیز نشان داد که می توان مدلی را جهت برآورد قدرت عضلانی با استفاده از متغیرهای نسبت انگشت دوم به چهارم، توده خالص عضلانی و ژنوتیپ های ژن آنزیم مبدل آنژیوتنسین ارائه نمود. لذا با توجه به نتایج شاید بتوان از نسبت انگشت دوم به چهارم به عنوان فاکتوری در برنامه استعداد یابی فدراسیون وزنه برداری استفاده نمود. همچنین با توجه به ارتباط ژنوتیپ های ژن آنزیم مبدل آنژیوتنسین با قدرت عضلانی، شاید بتوان با پژوهش های وسیع تر بر سایر فواید بهبود در قدرت عضلانی بر سلامتی دست یافت.
نقش آنتی اکسیدانت ها در پیشگیری از دردهای عضلانی
حوزههای تخصصی:
راهبردهای آمادگی در برنامه های تربیت بدنی مدرسه ها
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی در فواصل استراحتی مختلف پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات IL-15، CRP و آیریزین سرمی پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی در سالمندان و در فواصل مختلف پس از فعالیت و همچنین با نگاه امکان تغییر وضعیت عضلات و بهبود سارکوپنیا انجام گرفت. 15 سالمند (میانگین سنی 5/4±32/63 سال، قد33/2±61/168سانتی متر و وزن 2/4±5/78 کیلوگرم) داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه و در سه دوره هشت تکراری با شدت 80 درصد 1RM فعالیت با وزنه را انجام دادند. فاصله استراحتی بین دوره های هر فعالیت دو دقیقه و فاصله بین فعالیت ها سه دقیقه بود. تحلیل آماری داده ها با کمک آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD صورت گرفت (05/0P<). یافته ها نشان داد که سطوح IL-15 و آیریزین بلافاصله پس از جلسه آزمون افزایش معناداری دارد و 24 ساعت پس از جلسه آزمون نیز CRP و آیریزین به طور معناداری افزایش می یابد (05/0P<). 72 ساعت پس از زمان آزمون، فاکتورهای التهابی نسبت به پیش از فعالت افزایش معناداری نشان دادند (05/0P<)؛ بنابراین یک جلسه فعالیت مقاومتی می تواند سبب بالا رفتن سطوح برخی از این فاکتورها در سالمندان شود که ممکن است به عنوان عاملی تأثیرگذار در بهبود عملکرد عضلانی و به ویژه کنترل سارکوپنیا در این افراد عمل کند.
تأثیر برنامه ی آموزش درس تربیت بدنی، بر عوامل آمادگی وابسته به بهداشت (تندرستی)
حوزههای تخصصی:
تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فعالیت ورزشی استقامتی بر بیان ژن SYD در نورون های حرکتی رت های مبتلا به نوروپاتی دیابت بود. بدین منظور، دوازده سر رت صحرایی بالغ نر نژاد ویستار به طور تصادفی در سه گروه چهارتایی دیابتی تمرین کرده (DT)، دیابتی تمرین نکرده (DC) و کنترل سالم (HC) قرار گرفتند. دو هفته پس از تزریق STZ برای القای دیابت، با اثبات نروپاتی دیابت توسط آزمون های رفتاری، پروتکل تمرین استقامتی اجرا شد. سپس نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج، و بیان ژنSYD به روش Real time-PCR بررسی شد. نتایج نشان داد میانگین بیان ژن SYD در گروه DCنسبت به گروه HC به طور معنا داری بالاتر بود. بیان ژن SYD در گروه DT نسبت به گروه DCنیز به طور معنا داری کمتر بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت در نورون های حرکتی رت های دیابتی، تنظیم افزایشیmRNA SYD در پیام رسانی آسیب نورونی درگیر است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند.
تأثیر یک جلسه تمرین روی نوارگردان با محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرین ورزشی با محدودیت جریان خون، تمرینی مفید و مؤثر برای ارتقای سطح عملکرد ورزشکاران است. هدف این تحقیق، بررسی اثر یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال بود.سی دانشجو ی دختر سالم با دامنه سنی 19 تا 24 سال که داوطلب شرکت در مطالعه بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه قرار گرفتند: 1. تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون (با شدت دو مایل بر ساعت، پنج مرحله دودقیقه ای با یک دقیقه استراحت بین هر مرحله)؛ 2. تمرین روی نوارگردانبدون محدودیت جریان خون (با همان حجم ورزش)؛ 3. کنترل (با محدودیت جریان خون و بدون ورزش). سطح سرمی هورمون ها در شرایط ناشتایی قبل و بلافاصله بعد از ورزش اندازه گیری شد. در پایان مطالعه، برای مقایسه تفاوت میانگین متغیرها در بین گروه ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای مقایسه تفاوت ها قبل و بعد از ورزش از آزمون t همبسته استفاده شد. سطحمعنا داری آماری 05/0P<تعیین شد. بر اساس تحلیل داده ها یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون، باعث افزایش معنا دار سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در مقایسه با مقادیر پیش از ورزش شد (05/0P<). نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز بین میانگین سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزولِ سه گروه، پس از یک جلسه ورزش، تفاوت معناداری نشان داد (05/0P<). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که یک جلسه تمرین روی نوارگردان همراه با محدودیت جریان خون می تواند باعث افزایش بیشتر هورمون های کاتابولیک آنابولیک در دختران جوان غیرفعال شود، از این رو به لحاظ کاربردی به نظر می رسد محدودشدن جریان خون در تمرینِ راه رفتن روی نوارگردان، خود عامل مهمی در ایجاد پاسخ های حاد هورمونی است و محدودیت اجرایی کمتری در مقایسه با تمرینات قدرتی با شدت بالا دارد و در عین حال، اهدافی را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده می کند و برای طیف وسیع تری از مردم، از جمله افراد غیرفعال، ضعیف، بیمار و مسن قابل اجراست.
ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و پیکرسنجی شهروندان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و شاخص های پیکرسنجی شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان بود. این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی – پیمایشی بود که به روش میدانی انجام شد. ازطریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 2075 نفر (1022 مرد و 1053 زن) از شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان (میانگین سن 02/10 ± 69/22 سال، میانگین وزن 90/3 ± 11/67 گیلوگرم و میانگین قد 35/10 ± 27/168 سانتی متر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ویژگی های فردی و شغلی، پرسش نامه میزان فعالیت بدنی بک (1982)، فشارسنج دیجیتال، ترازوی دیجیتال و متر نواری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری α ≤ 0.05 ، بین میزان فعالیت بدنی با شاخص های فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشارخون سیستول و دیاستول) و شاخص های پیکرسنجی (شاخص توده بدن ( BMI ) و نسبت دور کمر به دور باسن ( WHR ) رابطه معنا داری وجود نداشت؛ اما بین شاخص ورزش در فعالیت بدنی با ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن رابطه منفی و معنا داری مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میزان فعالیت بدنی شهروندان مرد استان خوزستان (83/2) بیشتر از شهروندان زن (79/2) است. همچنین، میزان فشارخون سیستول، دیاستول، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور باسن شهروندان مرد بیشتر از شهروندان زن است؛ اما میزان ضربان قلب شهروندان زن استان خوزستان (01/83) بیشتر از شهروندان مرد (54/77) است. با توجه به نتایج پژوهش، انجام فعالیت بدنی مناسب و شرکت در برنامه های ورزشی می تواند باعث بهره مندی از فواید جسمی مانند کاهش ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن شود.
تأثیر تمرین تناوبی شدید بر سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی زیرپوستی و احشایی و مقاومت به انسولین در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر پنج هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی زیرپوستی و احشایی موش های صحرایی نر بود. بدین منظور، 20 سر موش صحرایی (با میانگین سنی هشت هفته و میانگین توده بدنی 10±190 گرم) به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی شدید و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین تناوبی شدید به صورت پنج جلسه در هفته و به مدت پنج هفته اجرا گردید. حیوانات در هفته اول با سرعت 37 متر بر دقیقه، شش وهله دو دقیقه ای را با یک دقیقه استراحت فعالیت نمودند. در هفته دوم، سوم، چهارم و پنجم تعداد وهله ها به ترتیب به 7، 9،10 و 12 مرحله رسید و سرعت نیز به 40،43،49 و 52 متر بر دقیقه افزایش یافت. همچنین، 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و در حالت ناشتایی، حیوانات با استفاده از زایلازین و کتامین بیهوش شدند و بافت چربی احشایی و زیرپوستی آن ها استخراج گشت. همچنین، جهت سنجش عامل نکروز تومور آلفا، گلوکز و انسولین از روش الایزا استفاده شد و مقادیر گلوکز نیز به روش رنگ سنجی آنزیماتیک مورد اندازه گیری قرار گرفت. علاوه براین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون تی مستقل مورداستفاده قرار گرفت و سطح معناداری (05/0) در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد که پنج هفته تمرین تناوبی شدید باعث کاهش معنادار سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیر پوستی و انسولین پلاسمایی (P≤0.001) و نیز مقاومت به انسولین (P≤0.01) شده است. بااین حال، تغییرات در گلوکز پلاسما معنادار نمی باشد (P=0.752). درمجموع، نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که تمرین تناوبی شدید می تواند باعث کاهش سطوح عامل نکروز تومور آلفا در بافت چربی احشایی و زیرپوستی و نیز انسولین پلاسمایی شود. همچنین، این روش تمرینی می تواند در کاهش مقاومت به انسولین نیز نقش داشته باشد.
اثر مکمل یاری آرژنین بر پاسخ پویایی جذب اکسیژن در دختران تکواندوکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به فراگیرشدن مکملهای ورزشی، پیامدهای مصرف این مکملها بر عملکرد ورزشکاران نیازمند بررسی و ارزیابی است. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر دریافت یک هفته مکمل آرژنین بر پاسخ پویایی جذب اکسیژن و زمان رسیدن به واماندگی در دختران تکواندوکار بود. در این مطالعه نیمهتجربی 60 کیلوگرم( به طور تصادفی /98 ± 2/ 167 سانتیمتر(، )وزن: 4 /53± 6/ 19 (، )قد: 04 /88±2/ با طرح پیشآزمون- پسآزمون، 18 دختر تکواندوکار )سن: 23 به گروههای دریافت مکمل آرژنین )نه نفر( و دارونما )نه نفر( تقسیم شدند. آزمودنیها ابتدا در یک آزمون فزاینده روی دوچرخه کارسنج شرکت کردند و برای شبیهسازی با یک روز مسابقه تکواندو، جلسه پیشآزمون شامل سه آزمون فزاینده بیشینه با فاصله یک تا دو ساعت بود. گروه مکمل روزانه شش گرم پودر آرژنین و گروه دارونما همین مقدار پودر میکروکریستالین سلولز را به مدت هفت روز دریافت کردند. پسآزمون هفت روز بعد طبق پیشآزمون از تمام آزمودنیها گرفته شد. متغیرهای پویایی جذب اکسیژن )کسر اکسیژن، ثابت زمانی اول و دوم( ازطریق دستگاه اسپیرومتری به روش نفس به نفس اندازهگیری 0 در نظر گرفته شد. زمان رسیدن به واماندگی متعاقب مصرف آرژنین / و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس دوطرفه تجزیه و تحلیل شد و سطح معناداری 05 همچنین نتایج نشان داد که مکمل یاری آرژنین به تسریع پویایی جذب اکسیژن )کسر اکسیژن، ثابت زمانی اول و .)P<0/ به طور معنیدار افزایش یافت ) 05 به نظر میرسد دریافت یک هفته مکمل آرژنین به میزان شش گرم در روز باعث بهبود شاخصهای .)P<0/ دوم( در دختران تکواندوکار منجر میشود ) 05 پویایی جذب اکسیژن )کسر اکسیژن و ثابت زمانی اول و دوم( و زمان رسیدن به واماندگی در دختران تکواندوکار میشود
تأثیر تمرین هوازی در هوای آلوده به ذرات کربن سیاه بر بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر اثرات تمرین هوازی بر فاکتورهای التهابی قلب موش های در معرض ذرات کربن سیاه را مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش، 24 سر موش نر بالغ نژاد ویستار 10 هفته ای با میانگین وزنی 97/26±29/279 گرم به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند که عبارت هستند از: گروه کنترل (بدون تمرین هوازی و قرارگیری در معرض PM10)، گروه تمرین هوازی (پنج جلسه در هفته و به مدت چهار هفته)، گروه قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه (پنج میلی گرم در متر مکعب) و گروه تمرین هوازی همراه با قرارگیری در معرض PM10 کربن سیاه. شایان ذکر است که بیان ژن های TLR4 و IL-1β در بافت قلب با استفاده از روش Real-Time PCR سنجیده شد. همچنین، جهت تعیین اختلاف معنادار بین گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو سویه و آزمون تعقیبی LSD با سطح معناداری 05.0≥P استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که تمرین هوازی توانسته است افزایش بیان ژن IL-1β ناشی از PM10 را در بافت قلب مهار کند، اما در مقایسه با گروه کنترل، بیان ژن IL-1β تنها در گروه آلودگی به شکل معناداری بالاتر می باشد (046. P=0). نتایج به دست آمده حاکی از آن است که چهار هفته قرارگیری در معرض PM10کربن سیاه، به شکل معناداری بیان ژن IL-1β را در بافت قلب افزایش می دهد و این وضعیت با انجام تمرینات هوازی وخیم تر نمی گردد.
اثر شناوری متناوب در آب گرم/سرد بر تغییرات لاکتات خون و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی اثر روشهای مختلف شناوری در آب در مقایسه با خشکی برتغییرات لاکتات خون
2/ و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده بود. 16 نفر از شناگران با میانگین سن 2 ± 0/ 17/4 سال، قد 4
9/ 102/0 سانتیمتر، وزن 9
1/ 09/2 کیلوگرم، درصد چربی 7
22/2 و BMI 0/2 ،
21/4 کیلوگرم بر
مترمربع، در سه روز جداگانه و به فاصلههای 24 ساعت، در محل اجرای آزمون حضور یافتند، در هر روز
شنای 166 متر کرال سینه اجرا و پس از آن آزمودنیها در یکی از روشهای بازیافت 10 دقیقهای شامل:
1.خشکی 2. شناوری متناوب در آب گرم ) C 2دقیقه(/ آب سرد ) /26 C 1 دقیقه( و 3. شناوری در /23
آب سرد ) C 23 ( شرکت کردند. لاکتات خون، ضربان قلب و دمای پوستی شناگران، قبل و پس از اجرای
آزمون )صد مترکرال سینه( و درطی مدت بازیافت هر 3 دقیقه یکبار اندازهگیری شد. میزان در فشار و
احساس شناگران پس از هریک از روشهای بازیافت، از طریق پرسشنامه ) TQR1 ( و ) RPE2 ( ثبت شد. در
پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای صد متر تکرار گردید. برای
تجزیهوتحلیل اطععات، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD ، استفاده
شد. نتایج حاصل نشان داد که کاهش ضربان قلب پساز شناوری در آب سرد، نسبت به خشکی معنیدار
است. همچنین، کاهش معنیداری در سطوح لاکتات پس از شناوری در آب گرم/سرد، در مقایسه با خشکی
مشاهده شد. دمایپوستی و خستگی، پساز روشهای شناوری در آب در مقایسه با گروه خشکی، بهطور
معنیداری کاهش و عملکرد بعدی بهبود یافت. بهنور میرسد، روشهای شناوری در آب گرم/سرد و آب
سرد سبب تسریع و بهبود روند بازیافت نسبت به خشکی شود
تأثیر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح آپلین پلاسمایی و برخی متغیرهای آنتروپومتریکی دختران دچار اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر دو شیوه تمرین استقامتی و مقاومتی بر سطوح آپلین پلاسمایی و برخی متغیرهای آنتروپومتریکی دختران دچار اضافه وزن و چاق بود. 34 دختر دچار اضافه وزن و چاق (kg/m225 <BMI) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه استقامتی (12=n) (سن 44/2±81/22سال، قد 33/5±55/158سانتی متر و وزن 81/6±17/76کیلوگرم)، مقاومتی (12=n) (سن 67/2±50/22سال، قد 74/7±60/161 سانتی متر و وزن 92/9±69/77 کیلوگرم) و کنترل (10=n) (سن 41/2±50/21 سال، قد 40/6±20/159 سانتی متر و وزن 37/1±69/77 کیلوگرم) تقسیم شدند. تمرین استقامتی دویدن، شامل هشت هفته و چهار جلسه در هفته با شدت 65 تا 80 درصد HRmax و تمرین مقاومتی کار با وزنه نیز به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت 65 تا 80 درصد 1RM بود. خون گیری در حالت ناشتا، 24 ساعت قبل از شروع و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام گرفت. داده ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته، آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنا داری 05/0>α تحلیل شدند. آپلین در گروه استقامتی کاهش معنا داری داشت (005/0=P)، ولی در گروه مقاومتی با تغییر معناداری همراه نبود. همچنین بین تغییرات WHR، Vo2maxو سطوح آپلین گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنا داری دیده شد (05/0P<). متغیرهای آنتروپومتریکی در هر دو گروه تجربی با کاهش معنا داری همراه بود (05/0>P).یافته ها نشان داد، تمرین استقامتی نسبت به تمرین مقاومتی تأثیر بیشتری در بهبود سطوح آپلین و عوامل وابسته به چاقی داشته است.
بررسی ارتباط بین تغییرات برخی متغیرهای قلبی تنفسی فعالیت زیربیشینه با مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی بعد از کشش ایستا و پویا در زنان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات بسیاری اثر مثبت و منفی حرکات کششی را بر کارآیی حرکتی مطالعه کردهاند و اکثر این مطالعات، سازوکارهای عصبی را مسئول این تغییرات معرفی
کردهاند، اما به نظر میرسد عوامل سوختوسازی و قلبی و تنفسی نیز با تغییرات کارایی حرکتی ارتباط داشته باشند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط
بین تغییرات برخی متغیرهای قلبی تنفسی طی فعالیت زیربیشینه با مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی به دنبال کشش ایستا و پویا در 61 دانشجوی زن رشته
66/67±2/ 62 درصد و حداکثر اکسیژن مصرفی 66 /61±6/ 78 کیلوگرم، چربی 82 /62±8/ 612 سانتیمتر، وزن 76 /61±1/ 62 ، قد 62 /78±6/ تربیتبدنی با سن 16
میلیلیتر بر کیلوگرم بر دقیقه بود. آزمودنیها در سهجلسه جداگانه )در یک طرح متقاطع(، دو پروتکل کشش )ایستا و پویا( و بدون کشش را قبل از فعالیت
زیربیشینه ) 1 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 82 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی(، انجام دادند. تمام متغیرها بهوسیله گازانالایزر جمعآوری و نمودار پویایی
2(، تواتر تنفسی / اکسیژن مصرفی ثبت شد. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره، همبستگی مثبت بین اکسیژن مصرفی مؤلفه آهسته با تغییرات تهویه ریوی ) 81
2( نشان داد که تهویه ریوی بالاترین /61( 2( و ثابت زمانی 2 /76( 2(، ثابت زمانی 6 /66( 2(، ثابت زمانی 6 / 2(، ضربان قلب ) 66 / 2/67 (، حجم جاری ) 18 (
همبستگی را داشت. بهطورکلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بخشی از تغییرات در مؤلفه آهسته اکسیژن مصرفی بهدنبال حرکات کششی به عوامل
سوختوسازی و قلبی تنفسی وابسته است
توصیف استانی نیمرخ تیپ بدنی پسران13-9 ساله ایرانی در رشته های رزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزشهای مختلف به ورزشکارانی با ابعاد و اندازههای بدنی خاص نیاز دارند. نتایج برخی تحقیقات
پیکرسنجی از ارتباط ویژگیهای تیپ بدن با عملکرد ورزشی، تشابه نوع پیکری بازیکنان جوان و بزرگسال
یک رشته و ثبات تیپ بدنی در طول عمر حکایت دارد. با توجه به اینکه تیپ بدنی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی
است و از تمرین و تغذیه تأثیر اندکی میپذیرد، این شاخص میتواند در شناسایی افراد مستعد سودمند باشد.
با توجه به نیافتن پژوهشی در خصوص نیمرخ تیپ بدنی نونهالان ایرانی، هدف تحقیق حاضر توصیف
نیم رخ تیپ بدنی پسران 9 تا 13 ساله ایرانی استان های کشور در رشت ههای رزمی بود. تحقیق حاضر توصیفی
13 ساله است که در برنامههای - و از نوع میدانی است. نمونه آماری شامل 1726 نفر از نونهالان پسر 9
اوقات فراغت تابستانی سازمان ورزش بسیج در مراکز استان ها ثبت نام کرده بودند. براساس دستورالعمل
متغیرهای منتخب پیکری اندازهگیری و تیپ بدنی به روش هیث-کارتر محاسبه گردید. نتایج نشان ،ISAK
داد جزء اکتومورفی نونهالان پسر ایرانی 3,1 ، جزء مزومورفی 4,1 و جزء اندومورفی آ نها 3,1 بود. همچنین
مشخص گردید که نونهالان پسر ایرانی به طور کلی تیپ بالانس مزومورف دارند. بر اساس مطالعات قبلی،
در رشته کاراته تیپ بدنی نخبگان تیمهای مطرح دنیا از جمله آلمان اکتومورفیک-مزومورف بود؛ همچنین
نوع پیکری نخبگان جهانی تکواندو نیز اکتومورفیک-مزومورف گزارش شده و در رشته جودو نیز تیپ بدنی
نخبگان جهانی بالانس مزومورفی بود. طبق یافتههای تحقیق بهلحاظ تیپ بدنی، نونهالان استانهای ایلام،
فارس، قزوین، قم، لرستان، خراسان رضوی و یزد از تیپ بدنی اکتومورفیک -مزومورف برخوردار بودند و
استانهای مازندران، کرمان، کرمانشاه، کردستان، مرکزی، آذربایجا نشرقی، اهواز، بوشهر نیز از تیپ بدنی بالانس مزومورفی برخوردارند. در مجموع، نونهالان استان ایلام از بالاترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی
کاراتهکارهای نخبه برخوردار بودند و پس از آن نونهالان استانهای قم و قزوین قرار داشتند. همچنین
بهلحاظ بیشترین تطابق با ویژگی تیپ بدنی تکواندوکاران نخبه، استانهای فارس، لرستان، خراسانرضوی و
یزد از سطح انطباق بالاتری برخوردار بودند. در رشته جودو نیز استانهای مازندران و اهواز از بیشترین تطابق پیکری برخوردار بودند. به طورکلی، این اطلاعات میتواند زمینه مناسبی برای سیاست گذاری
هدفمند بخش های اجرایی کشور در عرصه استعدادیابی و ورزش قهرمانی بهویژه در رشتههای پرمدال
رزمی فراهم آورد. اگرچه نتایج آزمونهای پیکری بهویژه تیپ بدنی در استعدادیابی و تعیین قطبهای
ورزشی کاربرد گسترده و قابل اعتنایی دارد، با توجه به اهمیت سایر فاکتورها نظیر جسمانی و روانی در
موفقیت ورزشی انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه ضروری است