فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۳۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعه گروه های اجتماعی، به نظر، سکه ای است که دو رو دارد. یک روی سکه این است که، این پدیده ها آنچنان در زندگی اجتماعی ما گسترده و با اهمیتند که از حضور و خلق پدیده ای به نام گروه بی خبریم؛ و روی دیگر سکه آن است که مرزهای گروه برای ما انسان ها ناشناخته بوده و به خاطر تضاد و برخورد منافع و هستی مان با دیگران، از شناسایی مرزها ی گروه در هراسیم. هر چه هست گروه، یک واقعیت اجتماعی است که تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله دین (باورها و مناسک) شکل می گیرد و چنان مخاطبان خویش را تحت تأثیرآموزه های خود قرار می دهد (دیدگاه کارکردگرایی ساختاری) که افراد تحت تأثیر آن بودن می کنند، خودشان را در جمع حل شده « ما » احساس همبستگی و « دیگران » در مقابل می بینند و منافع شان به منافع گروه،گره می خورد. گاه ممکن است که این افراد باشند که به دین هستی و معنا می بخشند؛ یعنی این دینداری افراد است که دین را متعین می کند (دیدگاه کنش متقابل). در این حالت افراد احساسات و تجربیات مذهبی، معنوی ومادی خودشان را که بین دیگر هم نوعان و اعضای گروه شان مشترک است را در قالب یک باور همگانی(دین) که با این نوع همگرایی سازگاری دارد، می بینند. این باور مشترک، منافع این افراد را تأمین می کند و افراد حکومت کننده و حکومت شونده هژمونی و قدرت آن را پذیرا می شوند؛ مرزبندی گروهی در جامعه و جهان پیرامون براساس دین به رسمیت شناخته می شود.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر پایبندی به هنجارهای اخلاق اقتصادی نیم قرن اخیر در بازار بزرگ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بازار و نقش هنجارها و ارزش ها در کنترل آن در تحقیق حاضر به بررسی برخی متغیرهای اجتماعی موثر بر هنجارهای اخلاق اقتصادی بازار پرداختیم. براین اساس از طریق پیمایش تعدادی نمونه از بازاریان تهران به صورت تصادف انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. امروزه فرد گرایی خودخواهانه و عقلانیت ابزاری در بازار تهران افزایش و در مقابل اعتماد متقابل و خاص گرایی موثر بر پایبندی به هنجارهای اخلاق اقتصادی کاهش یافته است. تغییر در ساختار نهادی بازار تهران موجب شده تا اخلاق اقتصادی کمرنگ و در نتیجه محیط اقتصادی بازار از ثبات کم تری برای بازاریان برخوردار شود.همچنین یافته ها نشان داد که ""تغییرات ارزشی"" با ""تغییرات در پایبندی به هنجارهای اقتصادی"" رابطه متوسط دارد (265/0). رابطه ی بین ""تغییرات خاص گرایی"" و ""تغییرات پایبندی به هنجارهای اقتصادی"" نیز نشان دهنده ی تغییری نسبتا قوی (425/0) و معنی دار هر دو متغیر در جهت مستقیم است. به این معنا که هر چه ""تغییرات خاص گرایی"" بیشتر شده،""تغییرات پایبندی به هنجارهای اقتصادی"" نیز افزایش نشان داده است اما ""تغییرات در فردگرایی خودخواهانه"" از هر دو متغیر مذکور قوی تر (673/0-) عمل کرده است. یعنی ""تغییرات پایبندی به هنجارهای اقتصادی"" به ""تغییرات فردگرایی""، عکس العمل قوی تری نشان می دهد.
تاثیر آزادسازی تجاری بر فقر روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر آزاد سازی تجاری بر فقر روستایی ایران با استفاده از تحلیل سریهای زمانی و سیستم معادلات همزمان طی سالهای 1359 تا 1388 میباشد که روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط جهت تخمین چهار معادله به صورت همزمان مورد استفاده قرار گرفته است. طبق نتایج بدست آمده ، ضریب متغیر توزیع درآمد تأثیر منفی و معنیداری بر نسبت جمعیت فقیر به کل جمعیت دارد . متغیر شاخص تجارت تأثیر مثبت و معنیداری در سطح 95 درصد بر متغیر تولید ناخالص داخلی به ازای هر واحد سرمایه میگذارد. متغیر نرخ تورم تأثیر منفی و معنیداری در سطح 90 درصد بر متغیر تولید ناخالص داخلی دارد. متغیر نسبت تولیدات کشاورزی به GDP تأثیر منفی و معنیداری در سطح 95 درصد بر متغیر توزیع درآمد میگذارد ، همچنین متغیرهای توزیع درآمد و سهم تولیدات کشاورزی از GDP تأثیر مثبت و معنیداری بر متغیر شاخص تجارت گذاشته است.
نقش جنسیت در مصرف کالاهاى فرهنگى(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آیا زنان و مردان در رویکرد به کالاهاى فرهنگى چون دیگر عرصه هاى زندگى متفاوت اند؟در تحقیقى که در سال 1385 پیرامون رابطة سبک زندگى و مصرف کالاهاى فرهنگى در شهر تهران به انجام رساندیم به نکات جالب توجهى در تفاوتهاى زنان و مردان در مصرف کالاهاى فرهنگى بویژه کتاب که محور تحقیق یادشده بود، دست یافتیم که مؤید این فرضیه است که «جنسیت در میزان و نوع مصرف فرهنگى مؤثر است»؛ شرح این تفاوتهاى به ظاهر ساده و در عین حال ساختارى، دستمایة مقالة حاضر گردید. جامعة نمونه در تحقیق متشکل از 1560 نفر بودند که به طور تصادفى از میان خریداران کتاب در شهر تهران انتخاب شدند و حجّت ما در این گزینش این نکته بود که یکى از راههاى شناسایى مصرف واقعى، بررسى فرآیند «خرید» است؛ به دیگر سخن، مصرف، نخست در عرصة خرید، «بالفعل» مى گردد. از میان کالاهاى گوناگون فرهنگى، از این جهت کتاب را برگزیدیم که عرصة تولید و توزیعِ شفافترى نسبت به دیگر کالاهاى فرهنگى دارد و دستیابى به مخاطبان آن منوط به زمان و شرایط خاص نیست. در عین حال در این تحقیق، مصرف کالاهاى دیگر چون سینما، تئاتر و موسیقى نیز در کنار کتاب سنجیده شد، با این تفاوت که در مورد آنها به اظهارات پاسخگویان اکتفا شد. آراى پیربوردیو، پاول دى مگیو، آریل سولیوان و تالى کاتزجرو و کارول گیلیگان درخصوص مصرف فرهنگى راهگشاى مقالة حاضر است(
مطالعة جامعه شناختی پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی (اتنوگرافی انتقادی بازار مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پیامدهای اقتصادی ظهور و گسترش بازارهای مرزی از منظر درک، تفسیر و تجربة مردم بررسی می شود. واقعیت آن است که بازارهای مرزی مناطق کردنشین ایران، بعد از تحولات عراق در یک دهة اخیر رونق و شکوفایی زیادی پیدا کرده اند. از این رو، مطالعة پیامدهای ظهور و گسترش این نوع بازارها، از دیدگاه جامعه شناختی حائز اهمیت بسیار است. با توجه به هدف مذکور، در بخش نظری مطالعة حاضر، از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند بوردیو، زیمل، پولانی و سندل استفاده شده و در بخش روشی نیز متناسب با پارادایم انتقادی، اتنوگرافی انتقادی به کار رفته است. جامعة مورد مطالعه بازار مرزی بانه است. در این مطالعه، با استفاده از نمونه گیری نظری و روش های مصاحبه، گفت وگو، فوکوس گروه و تحلیل اسنادی، اطلاعات تحقیق جمع آوری شد. یافته ها نیز به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند و در دو سطح توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. در سطح توصیفی، ارائه یافته ها در دو مقولة محوری تاریخ تجارت و بازار مرزی در بانه و نیز رشد و گسترش فضاهای تجاری و مصرفی صورت گرفت. نتایج نشان داد از نظر پاسخگویان، مهم ترین پیامدهای اقتصادی بازار و تجارت مرزی عبارت اند از خدماتی شدن جامعه، افزایش مهاجرپذیری، هژمونیک شدن پول، تضعیف شیوه های تولید سنتی، تضعیف طبقه متوسط، پیدایش قشر تاجر سرمایه دار نوظهور، افزایش فاصلة اقتصادی و کالایی شدن فضا. در پایان مقاله، ارتباط یافته های پژوهش حاضر با تحقیقات پیشین و مبانی نظری تحلیل می شود.
جامعه شناسی صنعت
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۷ شماره ۱۹۸
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار (بررسی موردی: یزد)
حوزه های تخصصی:
می توان اذعان داشت که بخش قابل توجهی از مقتضیات اقتصادی هر کشور در گرو فضای کسب و کار مساعد و مناسب آن کشور است. عدم برخورد مناسب با پدیده فضای کسب و کار در ایران و در نظر نگرفتن علایق و نگرش های مدیریتی از جمله کارآفرینان آن، همواره مشکلات و نارسایی های در بهبود فضای کسب و کار به دنبال داشته است. بررسی نگرش مدیران واحدهای تولیدی بهعنوان کارآفرینان می تواند ما را در شناخت موانع و مشکلات موجود بر سر راه بهبود فضای کسب و کار یاری رساند تا از این طریق بتوان با برنامهریزیهای مناسب از سوی دولت زمینه کارآفرینی و بالطبع اشتغال را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با نگرش مدیران واحدهای تولیدی نسبت به فضای کسب و کار در شهر یزد انجام گرفت. این پژوهش با روش پیمایش و به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه را مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط فعال شهر یزد تشکیل می دادند که براساس فرمول کوکران 145 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تکنیک های آماری مورد استفاده، شامل آزمون تفاوت میانگین (T-test)، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بوده است. و سپس اطلاعات جمعآوری شده (بوسیله پرسشنامه) با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان نگرش مدیران نسبت به فضای کسب وکار مثبت است. هم چنین یافته ها نشان داد که بین جنسیت، وضعیت تأهل، ارتباط با واحد تولیدی، نوع سازمان و سطح مدیریت مدیران با نگرش نسبت فضای کسب و کار تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سن، تحصیلات، درآمد ماهیانه، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و تعداد شاغلان با نگرش مدیران نسبت به فضای کسب و کار رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین متغیرهای اصلی تحقیق شامل ریسک پذیری، خلاقیت، پذیرش اجتماعی، دینداری و بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی با نگرش نسبت به فضای کسب و کار همبستگی مثبت، مستقیم و معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به ترتیب سه متغیر پذیرش اجتماعی، خلاقیت، دینداری در مجموع 5/60 درصد از واریانس نگرش نسبت به فضای کسب و کار را تبیین می کنند.
تغییرات ساختار اقتصادی بازار و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن (بررسی موردی بازار تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بازار تبریز قطب اقتصادی مهم شمال غرب کشور است و از قدیم دارای نقش توزیعی و تولیدی بود. این مقاله سعی در بررسی تأثیر مدرنیسم و عناصر آن بر تغییرات ساختار اقتصادی بازار تبریز را دارد. منظور از ساخت اقتصادی بازار فعالیت های و کارکردهای اقتصادی آن از قبیل تولید، توزیع، تجارت، عمده و خرده فروشی است. برای بررسی تغییرات بازار از رویکرد ساختی-کارکردی استفاده شد. روش مورد استفاده در این تحقیق روش کیفی است. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت و داده های به دست آمده با روش تحلیل محتوا تجزیه وتحلیل شدند. مهمترین تغییرات اقتصادی بازار تبریز عبارت اند از کاهش نقش تولیدی و توزیعی بازار، کاهش تجارت و از رونق افتادن برخی از اصناف مهم بازار. پیامد این تغییرات کاهش قدرت اقتصادی بازار تبریز است. مهمترین علل تغییرات رخ داده عناصر مدرنیزاسیون شامل تکنولوژی، رسانه ها، وسایل حمل ونقل هستند.
بهره وری و اشتغال زنان
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی تأثیرات اقتصادی گردشگری در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری در مازندران به مثابه استراتژی ایده آل توسعه در نظر گرفته می شود. آمارها نشان می دهند، درآمد حاصل از گردشگری در این استان گاه تا بیش از 5 برابر کل بودجه استانداری بوده است. با وجود این، در نگاهی انسان شناختی درمی یابیم، گردشگری به مثابه یک برنامه در توسعه اقتصادی موفق محقق نشده است. منافع اصلی حاصل از اقامت و پذیرایی گردشگر عمدتاً نصیب سرمایه گذاران غیربومی می شود و بنابراین اقتصاد محلی چنانکه باید سودمند نیست. از سوی دیگر، شیوه های معاش بومی به واسطه فعالیت در بخش خدمات گردشگری در حال نابودی هستند. جان باختن تدریجی کشاورزی و فعالیت های مربوط به صنایع دستی و هنر بومی از جمله مهم ترین این موارد است. در مقاله حاضر با رویکرد انسان شناسی، گردشگری بررسی شده و به تبع آن، با استفاده از روش های کیفی همچون مصاحبه و مشاهده مشارکتی به بررسی تأثیرات اقتصادی گردشگری در مازندران پرداخته شده است.
مطالعه کیفی پیامدهای فرهنگی تجارت مرزی در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به بازسازی معنایی پیامدهای فرهنگی تجارت مرزی در شهر مرزی مریوان ازمنظر ساکنان آن بپردازد. روش شناسی پژوهش کیفی است و از روش قوم نگاری برای انجام عملیات تحقیق استفاده کرده ایم. جهت گردآوری دادهها نیز از فنون مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی و از نمونهگیری فرصتگرا یا ظهوریابنده بهره گرفته ایم. برای تحلیل اطلاعات از نظریه زمینهای استفاده کرده ایم. نهایتاً دادهها درقالب 51 مفهوم، 4 مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی کدگذاری و تحلیل شدند. 4 مقوله اصلی عبارت اند از: استحاله ارزشی و هنجاری، سوژه شدن بدن/ابژه شدن طبیعت، ابزاری شدن ارتباطات، اصالت زدایی از دانش. برمبنای نتایج حاصل از مصاحبه با 27 نفر از مطلعان کلیدی، اساسیترین عناصر فرهنگی این جامعه، که شاخص کلی فرهنگ منطقهاند، بنابر تأثیرات تجارت مرزی، اساساً تغییر کرده و جابه جا شده اند.