فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندی و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به فرهنگسرای خانواده شهر اصفهان در بهار سال 1395 می باشد که 30 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند (هر گروه متشکل از 15 نفر). گروه آزمایش در طول 12 جلسه هفتگی، آموزش سبک زندگی را دریافت نمودند. ابزار سنجش بکار رفته در این پژوهش شامل، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1989) و پرسش نامه فرسودگی زناشویی پاینز(MBQ) (1996) می باشد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در مورد گروه آزمایش و گواه اجرا شده است. داده ها از راه نرم افزار SPSS-21 و روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که آموزش سبک زندگی باعث افزایش رضایت مندی زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی می شود که این یافته ها در سطح 05/0P< معنادار است. با توجه به این یافته ها، می توان از راه آموزش سبک زندگی به زوجین کمک کرد تا با اصلاح سبک زندگی خود، باعث غنی سازی زندگی مشترک خود شوند.
اثربخشی مداخله معنویت درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی و بهبود بهزیستی روان شناختی همسران جانبازان و ایثارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی معنویت درمانی شناختی- رفتاری بر میزان بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی همسران جانبازان بود. نمونه ی این پژوهش، شامل 40 نفر از همسران جانبازان شهرستان شهرضا بود که به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی روان شناختی، فرم کوتاه پرسشنامه ی زمینه یابی سلامت ، پاسخ دادند. سپس این افراد به تصادف در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، مجدداً به پرسشنامه های پژوهش، پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه ی گروهی معنویت درمانی شناختی- رفتاری، اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفت. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون مان ویتنی- یو استفاده شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، میزان بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مراحل پس آزمون و پیگیری، افزایش معناداری داشته است (05/0P
اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل(TA) برتغییر قصه عشق و دلزدگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر تغییر قصه عشق و دلزدگی زناشویی زنان است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وابسته به شهرداری شیراز در سه ماهه آخر سال 92 به تعداد87 نفر بودند. تعداد 24 نفر به صورت تصادفی از بین کسانی که نمره (درجه) دلزدگی آنان بالای 3 بود، به عنوان نمونه انتخاب و در2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش تحلیل ارتباط متقابل (TA) شرکت داده شدند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در این مطالعه از مقیاس های دلزدگی پاینز و قصه عشق استرنبرگ استفاده شد. داده های پژوهش به روش های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون t جفت شده به کمک نرم افزار SPSS2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بودند که آموزش تحلیل متقابل، دلزدگی زناشویی زنان را به گونه ای معنا دار کاهش می دهد، اما تاثیری معنادار بر قصه عشق زنان نداشت. نتایج بدست آمده در دوره پی گیری نیز پایدار بودآموزش تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش دلزدگی زنان موثر است و می توان در جلسه های مشاوره ای و روان درمانی زوج و خانواده مورد استفاده مشاوران قرار بگیرد.
مطالعه کیفی موانع و چالش های مادری زنان شاغل در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان شاغل در فرایند مادری با مسائل و چالش های عدیده ای مواجهند. آن ها با مادرشدن، در معرض نقش های چندگانه و فشارهای ناشی از آن ها قرار می گیرند. در این راستا، هدف از این مقاله فهم ادراک و تجربیات زنان شاغل تحصیل کردة دانشگاهی از فرایند مادری و چالش های مرتبط با آن است. روش پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان 30 زن 20 تا 40 سالة متأهل و شاغل با تحصیلات دانشگاهی در شهر تهران هستند که در زمان مصاحبه یک فرزند داشتند و مادری را تجربه کرده اند. داده ها با استفاده از فن مصاحبة عمیق گردآوری، و به شیوة تحلیل محتوای متعارف تحلیل شده است. نتایج پژوهش در چهار مقوله شامل پارادوکس سختی و لذت بخشی مادری، هویت یابی نقشی چندگانه، فشار نقشی مادری و شاغلی و موانع شغلی مادری و فرزندآوری استخراج و بحث شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان شاغل تحصیل کرده به دلیل داشتن مسئولیت های چندگانه اعم از مادری، همسری، شاغلی و در برخی موارد حتی دانشجویی و فراهم نبودن حمایت های اجتماعی و خانوادگی لازم، همچنین تجربة مادری به مراتب سخت تر و مسائل و چالش های بیشتری در این زمینه، در مقایسه با سایر زنان با مشکلات بیشتری مواجهند. به طورکلی، با وجود همة مشکلات پیش روی زنان شاغل مادری برای آنان اهمیت و ارزش بالایی دارد، اما این نیاز و ارزش با توجه به شرایط شغلی و اجرانشدن سیاست ها و برنامه های حمایتی از مادران شاغل عمدتاً در یک فرزند خلاصه می شود.
عوامل موثر بر اقدام زنان به سقط جنین عمدی : تجربه زیسته زنان از سقط جنین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین در ایران غیرقانونی می باشد و زمانی مجاز است که ادامه بارداری، سلامت مادر را به خطر بیندازد یا به تولد نوزادی بیمار و یا معلول بینجامد. با این حال بسیاری از زنان با حاملگی ناخواسته برای توقف بارداری، بطور مخفیانه و عموما بصورت ناایمن اقدام به سقط جنین می نمایند. از این رو این مقاله به دلایل و نحوه اقدام به سقط جنین عمدی می پردازد. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 50 زن که تجربه سقط جنین عمدی داشتند، در تیر و مرداد سال 1393جمع آوری شد. مصاحبه با افراد تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان داد دو گروه از زنان برای سقط مراجعه می کنند گروهی از زنان بدون فرزند و شامل دختران مجرد و یا زنانی هستند که در دوران عقد و نامزدی بسر می برند. گروه دوم زنان دارای فرزند می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، سقط جنین در فرایندی از ارزیابی هزینه – فایده و اجتناب از خطرات و آسیب های احتمالی در آینده رخ می دهد. در شرایطی نظیر - فرزندآوری خارج از عرف، اعتیاد همسر اختلافات خانوادگی، احساس ناامنی در زندگی مشترک، مشکلات مالی و اقتصادی، مشارکت کم مردان در امور خانه و بچه داری و ناسازگاری کار و فرزندآوری، - هزینه های (مادی و غیر مادی) ادامه حاملگی و تولد فرزند ناخواسته، بیشتر از هزینه های سقط جنین ارزیابی می گردد و افراد سقط جنین را کنشی عقلانی و برای اجتناب از پیامدها و آسیب های احتمالی در آینده در نظر می گیرند.
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش اثربخشی معنادرمانی گروهی بر چشم انداز زمانی و رضایت از زندگی همسران شهیدان جنگ تحمیلی بود. طرح پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.30 نفر از همسران شهیدان با روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله معنادرمانی طی ده جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چشم انداز زمانی و مقیاس رضایت از زندگی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد مداخله مبتنی بر معنادرمانی گروهی به افزایش رضایت از زندگی و برخی از خرده مفیاسهای چشم انداز زمانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل منجر شد. معنادرمانی گروهی علاوه بر نقش مؤثر در افزایش رضایت از زندگی و چشم انداز زمانی همسران شهیدان تلویحات کاربردی مهمی برای متخصصان و درمانگران به منظور اهتمام ویژه به این نوع مداخله در مسیر کمک به آنها دارد.
فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند (687 =N) که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرارگرفته است به گونه ای که زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان گروه کنترل نمره های بیش تری در پس آزمون کیفیت زندگی بدست آوردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. لذا می توان از آن به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
جهت گیری ارزشی زنان و کنترل باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که باروری و نگرش به آن در سال های اخیر تغییر کرده و نرخ های باروری به مرور کاهش یافته اند. در ایران نیز چند سالی است که زنگ خطر جمعیتی به صدا درآمده است. از نظر متفکران جمعیت شناسی بسیاری از ارزش ها و نگرش ها هم زمان با انتقال دوم جمعیتی دگرگون شده اند. این تغییرات ارزشی طیف به نسبت وسیعی از دگرگونی ها را در بر می گیرد که عمده ترین آن بنا بر دیدگاه تریاندیس، فردگرایی- جمع گرایی است. از این رو، سؤال و هدف اصلی در این پژوهش، مطالعه ی رابطه میان فردگرایی- جمع گرایی با نگرش به کنترل باروری و رفتار آن در عمل است. جامعه ی آماری این پژوهش، زنان ازدواج کرده 49-20 ساله ی شهر تهران هستند که احتمال بیشتری برای باروری در آنها وجود دا رد. شیوه ی نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای احتمالی است؛ به این معنا که در مرحله ی اول از میان مناطق مختلف 22 گانه ی شهر تهران، سه منطقه انتخاب شدند؛ منطقه ی 3 به عنوان نماینده ی منطقه ی بالا، منطقه ی 11 به مثابه نماینده ی منطقه ی متوسط و منطقه ی 19 به عنوان منطقه ی پایین در نظر گرفته شده اند. این انتخاب بر اساس شاخص رفاه - که از طریق پژوهشکده ی مرکز آمار ایران (1387) و با تکنیک تاکسونومی استخراج شده – انجام شده است. ابزار تحقیق پرسش نامه بود که در میان 214 زن ساکن در تهران توزیع گردید. این تعداد بر اساس فرمول کوکران و با در نظر گرفتن خطای کمتر از 05/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، بین جهت گیری ارزشی با نگرش به کنترل باروری و رفتار آن، رابطه ی معناداری وجود دارد و هر چه زنان فردگراتر باشند، به کنترل باروری گرایش بیشتری داشته و در عمل نیز بیشتر به کنترل باروری می پردازند؛ بالعکس هر چه جمع گراتر باشند، گرایش و رفتار باروری یا فرزندآوری در آنها افزایش می یابد.
نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهرستان هشترود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش شیوه های مقابله مذهبی در بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار شهر هشترود در سال 93- 1392 انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر هشترود به تعداد 210 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان، 106 نفر به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های مقابله مذهبی (افلاک سیر و گلمن، 2011) و بهزیستی روان شناختی(طبسی وزنجانی، 2005) استفاده شد. پایایی ابعاد پرسش نامه مقابله مذهبی بین 79/0 تا 89/0 و ابعاد پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ﺑیﻦ 62/0 ﺗﺎ 90/0 ﮔﺰارش ﺷﺪه اﺳﺖ. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین ابعاد مقابله مذهبی مثبت و بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت معنادار ( 001/0p=) و بین ابعاد مقابله مذهبی منفی با بهزیستی روان شناختی ( 001/0p=) رابطه منفی معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین مؤلفه های مقابله مذهبی ارزیابی خیرخواهانه پیش بینی کننده مثبت برای بهزیستی روان شناختی (001/0p= و 42/0 Beta= ) و احساس منفی نسبت به خداوند (001/0p= و 22/0- Beta= ) پیش بینی کننده منفی برای بهزیستی روان شناختی بود. از نتایج چنین برداشت می شود که ﺷﻌﺎﺋﺮ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻧﻘشی ﻣﻬﻤ در افزایش بهزیستی روان شناختی ایفا میﮐﻨﺪ. بنابراین، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﻣﺪاﺧﻼت و اﻗﺪاﻣ ها در راستای ارتقا بهزیستی روان شناختی زنان با توجه به شیوه مقابله مذهبی فعال و ارزیابی خیرخواهانه اﻧﺠﺎم ﮔﯿﺮد.
بررسی حقوقی اثر نشوز زوجه در تحقق وکالت وی در ازدواج مجدد زوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوجه می تواند ضمن عقد نکاح شرط کند، مرد با وجود او یا حتی پس از او همسر دیگری اختیار نکند و در صورت تخلف، زن وکیل در طلاق با حق توکیل به غیر خواهد بود و می تواند پس از اثبات تحقق شرط در دادگاه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه کند. از همان آغاز، در دعاوی طلاق به درخواست زوجه که مستند آن شرط عدم زوجیت بود دادگاه ها و دکترین حقوق، درباره ی ضمانت اجرای این شرط و تفسیر آن اختلاف نظر داشتند. برخی از قضات چنانچه علت ازدواج مجدد، تخلف زوجه از رابطه ی زوجیت و نشوز او باشد و زوج با اثبات عدم تمکین زوجه حکم ازدواج مجدد دریافت کند، زوجه را مستحق استفاده از وکالت در طلاق نمی شناسند، اما اغلب دادگاه ها صرف ازدواج مجدد بدون رضایت زوجه را موجب تحقق شرط مزبور دانسته اند. این تشتت آراء سبب شد تا هیئت عمومی دیوان عالی کشور نظریه ی نخست را صادر نمود. از این رو، این پرسش مطرح می شود که آیا نظریه ی پذیرفته شده با مبانی فقهی و حقوقی حاکم بر شرط، مطابقت دارد یا خیر؟ در این راستا اراده و قصد طرفین هنگام توافق بر شرط، با تفسیر دیوان موافق است یا خیر؟ رأی حاضر گر چه در نگاه سطحی قابل دفاع است، اما تأمل در مبانی رأی و متون فقهی بیانگر وجود اشکال اساسی در آن است. در این مقاله، این مهم به تفصیل بیان شده است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
بررسی تأثیر شبکه ی اجتماعی در رفتار و نیّات باروری زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ی پیش رو تأثیر شبکه ی اجتماعی در رفتارها و نیات باروری زنان بررسی شده است. این مطالعه به شیوه ی پیمایش نمونه ای در میان زنان متأهل 35-18 ساله ی ساکن شهر تهران اجرا و داده های آن با استفاده از ابزار پرسش نامه ی محقق ساخته گردآوری شد. یافته ها نشان داد که متوسط باروری ایده آل زنان بررسی شده 1/2 فرزند، باروری مطلوب 9/1 فرزند و تعداد فرزندان زنده متولد شده زنان (CEB) تا زمان بررسی 3/1 فرزند است. همچنین، نتایج بررسی نشان داد والدین زنان پاسخ گو نفوذ و فشار بیشتری در فرزندآوری و همچنین حمایت و مراقبت از فرزندان آنها دارند. نتایج تحلیل چند متغیره نشان داد، در کنار متغیرهای جمعیتی نظیر سن، تحصیلات و درآمد، هنجارها و رفتارهای باروری افراد مهم در شبکه ی اجتماعی (نظیر برادر، خواهر و دوستان) و همچنین حمایت خانوادگی تأثیر معناداری در نیات و رفتارهای باروری زنان دارد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که باروری نه تنها تحت تأثیر خصوصیات فردی و جمعیت شناختی است، بلکه از خصوصیات و رفتارهای افرادی که فرد با آنها در تعامل است و شبکه ی اجتماعی که بدان تعلق دارد نیز تأثیر می پذیرد. مکانیزم این اثرگذاری از طریق فرآیندهای یادگیری، سرایت، نفوذ و فشار اجتماعی است.
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بر اساس سبکهای دلبستگی در زنان متأهل شهر بیرجند: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) زنان در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان آن ها، انجام گرفته است. روش: مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زنان متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 350 زن متأهل بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبکهای دلبستگی کالینز و رید (1990)، مقیاس عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانجنی، واگنر و گومز (1989) و پرسشنامه پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد (01/0≥P). بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با سازه کناره گیری عاطفی و احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارند (01/0≥P). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد که رابطه سبکهای دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان، با میانجی گری احساس شرم و گناه باشد. این نتیجه در مورد رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی بیشتر نمود داشت.
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکت کنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P
ساخت، تحلیل عاملی و هنجاریابی آزمون طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ساخت، هنجاریابی و شناسایی عوامل زیربنایی پرسشنامه طلاق عاطفی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل مردان و زنان عادی و متقاضی طلاق استان بوشهر بود. حجم گروه نمونه 1312 نفر بود که 1001 نفر گروه عادی و 311 نفر گروه متقاضی طلاق بودند. 501 پرسشنامه برای تحلیل عاملی اکتشافی و 500 عدد برای تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. گروه نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل یافته ها همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و تحلیل واریانس چند متغیره است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های انریچ فورز و اولسون (1989)، میل به طلاق روزلت و همکاران (1986) و بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) است. نتایج به روش تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را به عنوان عوامل اصلی طلاق عاطفی شناسایی کرد. همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه میل به طلاق 0/59و سطح معناداری P
تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان و رابطه آن با احساس امنیت در خانه (مطالعه موردی زنان 18- 54 سال شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف تحلیل جامعه شناختی خشونت علیه زنان و مطالعه عوامل اثرگذار بر آن صورت گرفته است.چارچوب نظری از رهیافت ترکیبی در حوزه خشونت خانگی، از نظریه هایی چون منابع، یادگیری اجتماعی، جامعه پذیری جنسیت، نظریات فمینیستی و حوزه امنیت از دیدگاه گیدنز (امنیت وجودی) استفاده شده است.این تحقیق،از روش پیمایش کاربردی بهره برده است؛ جامعه آماری آن شامل زنان 18 تا 54 سال ساکن شهر میانه در سال 1393 بوده است.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 نفر و شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از تکنیک پرسشنامه خود محقق ساخته، اطلاعات از پاسخگویان جمع آوری شده است.نتایج نشان می دهد که از بین انواع خشونت علیه زنان (مالی، جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، کلامی و روانی)، خشونت های عاطفی، کلامی و روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان در این شهر بوده است،همچنین احساس امنیت زنان در خانه در سطح متوسط و رو به پایین ارزیابی شده است؛رابطه بین انواع خشونت و احساس امنیت زنان در خانه به صورت منفی و معکوس به دست آمده که نشان از بالا رفتن هر یک از انواع خشونت است،درنتیجه میزان احساس امنیت در خانه کاهش می یابد.نتایج رگرسیون حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار نگرش مردسالاری،پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان،تجربه و مشاهده خشونت، تحریک روانی شوهر) بر خشونت، متغیر نگرش مردسالارانه (پدرسالاری) با مقدار بتای 50/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را به صورت مستقیم بر خشونت علیه زنان دارد.
بازنمایی خانواده نابسامان از نگاه زنان درگیر طلاق در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده معمولا به عنوان فضایی امن برای رشد و ارتقای زندگی فردی و اجتماعی کنشگران اجتماعی به حساب می آید. با وجود این، در دوره اخیر این نهاد اجتماعی با چالش های جدی مواجه شده است. هدف این پژوهش، کشف زمینه های شکل گیری خانواده نابسامان از طریق تفسیر و معنای ذهنی زنانی است که همین نابسامانی آن ها را درگیر طلاق کرده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه موردمطالعه زنان متقاضی طلاق در شهر یزد هستند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 33 نفر از زنان درگیر طلاق مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت. داده های به دست آمده از مصاحبه ها با شیوه کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بدسرپرستی، ضعف حمایت خانوادگی، خشونت و تعارض والدین، فقر، خشونت زناشویی، اعتیاد و طلاق زمینه های شکل گیری خانواده نابسامان را فراهم می کند.