" یکی از معیارهای ارزیابی بورس های معتبر جهان، حجم مبادلات سهام است. این تحقیق به مطالعه تاثیر افزایش سرمایه از محل حق تقدم بر حجم معاملات سهام عادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران طی سال های 1373 تا 1382 می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اولا بین اعلان خبر افزایش سرمایه از محل حق تقدم و تغییرات حجم معاملات سهام رابطه معنی داری وجود دارد، به طوری که میانگین حجم معاملات سهام در هفته اعلان کاهش، و در هفته اول بعد از اعلان مجددا به شدت کاهش یافته است ولیکن در روند رو به رشد حجم معاملات، حرکات قبلی را تا حدودی تصحیح کرده است ولیکن در مقایسه با قبل از اعلان خبر افزایش سرمایه، حجم معاملات کمتر است. ثانیا بین نوع صنعت و تغییر در حجم معاملات سهام ناشی از اعلام خبر افزایش سرمایه از محل حق تقدم، رابطه معنی داری وجود ندارد. این مطلب بیانگر آن است که در بازار ایران در پاسخ به خبر افزایش سرمایه، نوع صنعت کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
"
باور بر این است که بیشتر فعالیتهای پژوهشی بازاریابی بر عکس العمل مصرف کنندگان نسبت به استراتژیهای بازاریابی متمرکزند (وربیتن و ویجن 2006). شاید به همین دلیل است که کوک (2007) معتقد است دیدگاه جدید نسبت به آینده بازاریابی باید بر نقش و رسالت مهم آن در ایجاد ارزش برای سهامداران شرکت متمرکز شود. پژوهشهای بازاریابی بر نگرشها و رفتارهایی متمرکز است که در محیط بازار ایجاد درآمد می کنند. اما باید توجه داشت که افزایش درآمد الزاما عملکرد مالی برتر را ایجاد نمی کند (مادن، فهل و فورنیر 2005). با داشتن دیدگاه «ایجاد ارزش برای سهامداران» لازم است بازاریابان بینش وسیع تری نسبت به سازمان پیدا کنند و از ابزارهای در دست خود به نحو مطلوبتری در کلیه جهات سازمانی و در راستای اعتلای سازمانی استفاده کنند. در این پژوهش نمونه تصادفی 356 نفری از معامله گران سهام شرکتهای عضو بورس تهران انتخاب شده و پرسشنامه پژوهش بین آنها توزیع شد. سپس اطلاعات با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شد و پنج عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار بر رفتار سرمایه گذاران به دست آمد. یافته های این پژوهش نشان دادند که کانالهای ارتباطات بازاریابی شرکتهای عضو بورس، شرکتهای کارگزاری بورس و ارتباط کلامی (که به منزله برآیندی از کلیه فعالیتهای شرکتها به شمار می رود) از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر تصمیم به خرید سرمایه گذاران هستند.
مقاله ی حاضر به کمک شاخص های اولویت بندی و تأکید بر شاخص مزیت نسبی آشکار شده (RCA ) با استفاده از کدهای سه رقمی ISIC شاخص های صنایع را محاسبه، وسپس از روش تاکسونومی صنایع مذکوررا رتبه بندی کرده است . نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که سه گروه صنایع در کشور وجود دارد که اولویت بندی کلی آن ها عبارتند از : گروه اول دارای مزیت تولیدی و مزیت تجاری ،گروه دوم دارای مزیت تولیدی بدون مزیت تجاری، گروه سوم دارای مزیت تجاری و بدون مزیت تولیدی هستند .