فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
اساطیر ایران در آیینة خوانش و دریافت حسین مجیب المصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطورهشناسی تطبیقی، از زمینههای پژوهشی نسبتاً جدیدی است که از نیمة دوم قرن نوزدهم، به طور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یک سو در زمینة ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزة نقد اسطورهای پیوستگی و انسجام مییابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، بهصورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهشهای گستردهای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام اروپایی (یونان و روم) بود، اما گسترة کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوشهای جزئی یا موردی برخی مضامین اسطورهای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال 2000 با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بین الأدب العربی و الفارسی و الترکی»، نخستین گام را در تطبیق اسطورههای ایرانی، عربی و ترکی برداشت و شگفتا که هنوز پس از گذشت یک دهه، حتی اشارهای نیز بدانها نشده است. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار میدهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطورهای قرن بیستم نیست، اما در نقد و سنجش اسطورههای ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصة اسطورهشناسی تطبیقی، ارائه می کند و اسطورههای ناشناختهای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونههای مشابه ایرانی تطبیق می دهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این مقاله می کوشیم ارتباط اسطوره و کارکرد اسطورهشناسی در ادبیات تطبیقی را نمایان و سپس دستاوردهای حسین مجیب المصری را معرفی کنیم و در حوزهای محدودتر، بهنقد آرای حسین مجیب المصری در خوانش و دریافتی که از اساطیر ایران داشته است، بپردازیم و در پایان، وجوه اشتراک اساطیر فارسی با اسطورههای تطبیقی عربی و ترکی را، در دو بخش اسطورههای دینی و تاریخی نشان دهیم. هدف از این پژوهش نشان دادن تواناییهای بالقوة اساطیر ملل اسلامی، تأکید بر پژوهش در بستر اسطورهشناسی تطبیقی و ضرورت تغییر توجه یک سویة اسطورهشناسان ایرانی و غیر ایرانی است.
تأثیر اندیشه های خیامی در شعر سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه ها و تأمّلات فلسفی خیّام، تأثیری ژرف بر شعر و ادب معاصر عربی گذاشته اند. سایة پرسش های
حیرت آلود او که از طریق ترجمة رباعیات به زبان عربی در جهان عرب نفوذ کرده، در جای جای آثار ادبی و در شعر بسیاری از شاعران معاصر عرب بوضوح مشاهده می گردد. سیّد قطب، ادیب، متفکّر و شاعر نا م آشنای معاصرِ مصری، از جمله شاعرانی است که در آثار ادبی- نقدی خود از خیّام و تأمّلات فلسفی او فراوان سخن گفته است و علاوه بر آن، در شعر نیز، از اندیشه های خیّام عمیقاً متأثّر بوده است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی دیدگاه های سیّد قطب دربارة خیّام، شعر او را از منظر تأثیرپذیری از
اندیشه های خیّامی واکاوی نموده است. یافته های این پژوهش گویای آنند که سیّد قطب در یک مرحله از عمرش، دچار یک نوع سرگشتگی بوده است و اشعاری که او در این برهة زمانی سروده است، آمیخته به حیرت و به شدّت متأثّر از اندیشه های خیّام است.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی غزنوی و رسالة الغفران ابوالعلاء معرّی از دیدگاه فرجام شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های غالب در آثاری نظیر سیرالعباد و رساله الغفران، که مبنای روایی در آن ها سفر روح است، فرجام شناسی است. در این جستار مطالعه این موضوع، با گذری بر مفهوم فرجام شناسی و نگاهی مختصر به انعکاس آن در باورهای ملل و ادیان مختلف آغاز گردیده و با بررسی تطبیقی سیرالعباد و رساله الغفران در سه قطب فرجام شناسی یعنی فرجام شناسی در ساختار کلی روایت، استفاده از رمزهای عالم ماده و بهره گیری از مبانی عقیدتی، جهت نیل به اهداف تحقیق ادامه یافته است. مقایسه این دو اثر بر اساس مکتب آمریکایی در حوزه مطالعات تطبیقی صورت گرفته است.
القصیدة البِشریّة وترجمتها الفارسیّة المنظومة من منظور موسیقیّ (قصیده بشریه و ترجمه منظوم آن از منظر موسیقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در آخرین مقامه خود از شاعری به نام ""بشر بن عوانه"" یاد و قصیده ای منسوب به او را با عنوان ""قصیده بشریه"" در همانجا نقل می کند؛ این قصیده را محمد حسین شهریار شاعر معاصر ایرانی با شیوه ای زیبا به شعر فارسی کلاسیک ترجمه کرده و توانسته است جوانب مختلف و مهم شعریت متن - و از همه مهمتر ""موسیقی"" شعر - را به متن مقصد انتقال دهد.
مهم ترین یافته های این تحقیق نشان می دهد که عنصر موسیقی در هر دو متن اصلی و مقصد به خوبی به شاعر کمک کرده است تا مفاهیم و معانی مورد نظر خود را به مخاطب القاء کند، لذا گاهی فضای موسیقی با فخر و حماسه مناسبت دارد و گاهی هم با فضای غزلی و عاطفی. در همین راستا موسیقی وزن و بحر با حماسه و موسیقی قافیه با غزل تناسبی تام دارد؛ این مهم در مورد موسیقی معنوی داخل ابیات هم صادق است.
واقع گرایی در داستان های «مدیر مدرسه» آل احمد و «زقاق المدق» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واقع گرایی جهان را آنگونه که هست به نمایش می گذارد، نه آنگونه که می خواهیم. رمان واقع گرا نیز تصویری از جامعه با تمام زشتی و زیبایی های آن است. رمان نویس، حادثه ای را در یک مکان مشخص، یک برهه زمانی معین و با کمک شخصیت های داستانی ترسیم می کند و با انتخاب زاویه دید به آن جهت می دهد. تصویری که در پس پرده زمان، مکان، شخصیت ها و از زوایه دید نویسنده ارائه می شود، نشان از تاریخ اجتماعی جامعه به همراه تحولات سیاسی و اقتصادی آن دارد. مدرسه آل احمد و کوچه نجیب محفوظ دو مکان هستند در دو دوره زمانی خاص؛ در جامعه ای که در آن قدرت های استعماری و استبداد داخلی با اقدامات خود سرنوشت مردم سرزمین خود را رقم می زنند. سرنوشت این مردم، موضوع داستان این دو نویسنده است.
بررسی تطبیقی آیین جوانمردی در ادب فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوانمردی و عیاری که آن را «فتوت» نیز ترجمه کردهاند، از پدیدههای بسیار مهم تاریخ اجتماعی ایران و سپس کشورهای اطراف آن بوده است و شیوهای از حیات روحی است که به نظر میرسد ریشه های آن در ایران پیش از اسلام پایه گذاری شده است. آن ها به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که در ادب فارسی «عیاران» و در ادب عربی «صعالیک» نامیده می شوند. عیاران، گروهی از جوانمردان بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتی ویژه ای را برگزیده و جوانمردی را پیشه خود ساخته بودند و صعالیک هم که به صورت «الفقیرُ الذی لا مالَ له» تعریف میشوند، افرادی بودند که بهره ای از مال و ثروت نداشتند و به خاطر فقر و عدم توازن اجتماعی به این جرگه پیوستند. در این پژوهش می کوشیم با تکیه بر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط تطبیق را صرفاً وجود زمینههای تأثیر و تاثّر نمیداند، به بررسی مقایسهای این دو گروه در قالب زمینه های پیدایش و مضامین اخلاقی و اجتماعی مشترک بپردازیم. به نظر میرسد علت اصلی تشکیل هر دو گروه، نبود جامعة عدالت محور و توازن اجتماعی بوده است. مهم ترین ویژگیهای اخلاقی و اجتماعی مشترک این دو گروه عبارت اند از: بخشندگی؛ صبر در برابر سختی ها؛ شجاعت؛ جوانمردی؛ حمایت از فقرا؛ داشتن مهارت های جنگی ازجمله تیر اندازی؛ نبردهای شبانه و دزدی و راهزنی. این مقاله ضمن اشاره به ویژگیهای مشترک اخلاقی و اجتماعی، به بررسی علل پیدایش این دو گروه نیز می پردازد.
تصویرپردازی شعری در شعر عاشورایی فارسی و عربی (تصویر استعاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرپردازی یکی ازمباحث اساسی زیباییشناسی در کلام است که از دیر باز مورد توجه اهل ذوق و فن بوده است. شاعران، تصویر را جزء جدایی ناپذیر شعر خود می دانستند و ناقدان از این منظر به تحلیل و ارزیابی آثار ادبی پرداختند. نقد تصویری، به ویژه در دوران معاصر، بسیار مورد توجه اهل ادب قرار گرفته است.
از طرفی شعر عاشورایی به عنوان بخش عظیمی از میراث ادبیات متعهد ملل همواره تصویرگر عاشورا بوده و هست. این هنر ادبی همواره با شکل و محتوا به دنبال ترسیم زیبا و در عین حال روشن حوادث و آرمان های این نهضت عظیم بوده است.
روشن کردن این بخش از زیبایی های ادبی در شعر عاشورایی معاصر هدفی است که در این پژوهش تلاش می کنیم با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی و براساس اصول مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی و از طریق بررسی شعر بیش از چهل شاعر از شاعران صد سال اخیر دو ملت، به آن دست یابیم؛ لذا پس از استخراج تصویرهای استعاری از اشعار گزیده شدة دو زبان که به میزان برابر از دو شعر انتخاب شده اند، از جدول ها و نمودارهای مورد نیاز استفاده کردیم تا خواننده دیدی آماری نیز به دست آورد.
وسعت و تنوع تصاویر در شعر فارسی، ابتکار و نوآوری و ارائة تصاویر جدید در این زبان بیش از شعر عربی، حضور برجستة عناصر عاشقانه و عارفانه در شعر عاشورایی فارسی و تنوع و گستردگی عناصر تشکیل دهندة تصاویر در شعر فارسی، بخشی از نتایج این پژوهش به شمار می روند.
بررسی تطبیقی بادة عرفانی در شعر حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باده سرایی یکی از غرض های برجسته شعر غنایی به شمار می آید که در ادبیّات پارسی و عربی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. همین توجّه و اهمیّت به این مسأله، سبب پدید آمدن دو گونة ادبی در ادبیّات آنها شده که در ادب پارسی «ساقی نامه» و در ادبیّات عرب «خمریات» نام گرفته است. در این غرض شعری، «شراب» در مفهوم اولیه خود، همان باده انگوری و زمینی است؛ اما در مفهوم ثانویه، به نمادی معنوی برای بیان حالات روحانی و عرفانی بدل می شود. در این میان، شاعران عارف مسلک، مفهوم روحی و معنوی باده را برای وصف مفاهیم و عقاید خود برگزیده اند. تعبیر شراب از واژگان کلیدی و کاربردی شعر حافظ شیرازی و ابن فارض مصری، است که این امر سبب بروز تفسیرهای متفاوت و بعضاً متعارضی از شعر آن دو گشته است. گروهی آن را اشارتی به مستی آنها از خلقت الهی تفسیر کرده و در مقابل گ روهی دیگ ر از آن تع ریفی زمینی به دست می دهند. این نوشتار بر آن است تا ضمن ارائ ه تص وی ری درست و شف اف از مفهوم باده و باده گساری در جهان بینی هر دو شاعر، به مقایسه تطبیقی اشعارشان در این زمینه بپردازد. شراب در جهان بینی هر دو شاعر، نه تنها جنبه روحی و معنوی، بلکه در برخی از موارد جنبه جسمی و مادی نیز پیدا می کند که این موضوع در اشعار حافظ نسبت به ابن فارض نمود بسیار بیشتری یافته است که گاه شناخت و تمییز را بر مخاطب دشوار می سازد.
بازتاب های مشترک رمانتیسم در شعر معاصر ایران و عراق (بررسی تطبیقی شعر قیصر امین پور و بدر شاکر السیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیصرامین پور و بدر شاکرالسّیاب به عنوان دو چهره برجسته در ادبیّ ات مع اص ر ایران و عراق، ضمن بهره گیری از شاخص های رمانتیسم و پردازش مؤلّفه های خاصّ این مکتب در سروده های خود، توانسته اند با الهام از ظرفیت های موجود، اشعاری زنده، دلنشین و متناسب با زمانة خود برجای گذارند.
خاطرات شیرین کودکی و حسرت تلخ بازگشت به آن دوران، ستایش از طبیعت ساده و بی آلایش روستا و تنفّر از مظاهر تمدّن جدید، مرگ اندیشی، نگاه دوگانه به عشق و... از مهم ترین جلوه هایی است که هم زمان، رمانتیسم را با دو سیمای خندان و گریان، در شعر این دو شاعر، به تصویر می کشند.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که امین پور و سیّاب به عنوان دو شاعر سرشناس مکتب رمانتیسم در ادبیّات معاصر عربی و فارسی در برخی بن مایه های نوستالژی، همچون: دوری از روستا، خاطرات کودکی، مرگ اندیشی و... اشتراک فکری و مضمونی دارند.
بررسی تطبیقی اشعار مدحی عنصری و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری بلخی ، یکی از بزرگترین قصیده سرایان و مدیحه گویان ادب فارسی است . او ملک الشعرای دربار سلطان محمود غزنوی بود و پایه و منزلت وی آنچنان بود که اکثر شعرای آن زمان می بایست به واسطة وی ، قصاید خود را به دربار سلطان محمود معروض دارند . شعر عنصری را در نهایت استحکام و رزانت و متانت دانسته و به خصوص در قصیده و مدیحه سرایی اشعار او را سرمشق شاعران پس از وی پنداشته اند . عنصری با توجّه به آشنایی و اشراف و احاطه بر ادبیات عرب و دواوین شعرای تازی ، بسیاری از مضامین شعری خود را از گویندگان تازی اخذ نموده و در بین شاعران ادب عرب ، بیشترین تأثیر را از متنبی پذیرفته است . این پژوهش بر آن است ، با توجّه به همگونی و همسانی مضامین و تصاویر بسیاری از اشعار عنصری و متنبی ، به برخی از این تصاویر و معانی مشترک در این دو دیوان بپردازد .
بررسی تطبیقی مفهوم «تلاش» در «النجمتان» انسی الحاج و «نشانی» سهراب سپهری (براساس معناسازی تنش در نقد فرمالیستی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نقد فرمالیستی آمریکایی، شعر دارای وجودی عینی و قائم به ذات است و تنها خود شعر را می توان به نحوی عینی ارزیابی کرد: یعنی در این دیدگاه نه احساسات و نگرش های مؤلّف یا خواننده مورد بررسی قرار می گیرند و نه زمینة تاریخی یا فرهنگی اثر. فرمالیست ها اثر ادبی را به عنوان پدیده ای مستقل مورد تحلیل قرار می دهند تا به ذات و معنای آن دست یابند. به اعتقاد آنان با دریافت تنش ها، ابهامات، گزاره های آیرونی دار درون متن و شناخت پیوند موجود میان آن ها با دیگر اجزاء شعر، می توان به آن صبغه ای منطقی و وحدتی اندام وار بخشید.
جستار حاضر تلاش دارد تا با رویکردی تحلیلی - توصیفی و در پرتو نقد فرمالیستی آمریکایی، به واکاوی دو چکامة «النّجمتان» انسی الحاج و «نشانی» سهراب سپهری بپردازد. نگارندگان در این پژوهش می کوشند تا با تمرکز بر تنش های موجود میان دو اثر، نشان دهند که تنها با تکیه بر خود متن و تحلیل عناصر تنش زای آن است که می توان به معنا آفرینی و انسجام معنایی متن پیرامون مفهوم «تلاش» دست یافت. برآیند نهایی این پژوهش، نمایانگر تجلّی ارزش شعری در برخی معانی برجسته سازی شدة آن نظیر سکوت و خروش، رکود و دگرگونی و تاریکی و نور در هر دو چکامة «النّجمتان» انسی الحاج و «نشانی» سهراب سپهری است که در تضادّی دائمی و حل ناشدنی قرار دارند و آنچه اهمّیّت دارد نیز همین تباین و تنش معنایی در جایگاه عاملی است که به اجزاء شعر، وحدتی اندام وار بخشیده است.
بررسی سنجشی مضامین سیاسی اشعار سپیده کاشانی و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات به عنوان یکی از شاخه های جامعه شناسی هنر، ساخت و کارکرد اجتماعی ادبیات را بررسی نموده و در تحلیل آثار ادبی بیشتر به عوامل بیرونی آن توجه دارد. از این منظر، ادبیات هر ملت می تواند تصاویری فرضی را از واقعیت های موجود ارائه داده و نکته های کلی تاریخ اجتماع را به عنوان سندی اجتماعی در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و آماری به بررسی اشعار سیاسی سپیده کاشانی و نازک الملائکه، دو تن از شاعران نوگرای پارسی و عربی پرداخته شده است. حاصل این نوشتار ضمن این که نشان از بازتاب مضامین سیاسی مشابه همچون جنگ، حوادث سیاسی داخلی، مسائل سیاسی دیگر کشورها، شخصیت های مهم سیاسی، زنان و مبارزه و ... در اشعار هر دو شاعر دارد، گویای تفاوت هایی است که به دلیل شرایط خاص محیطی هر یک از آنان ایجاد گردیده است. بی شک تأثیرپذیری هر دو شاعر از بسترهای سیاسی و اجتماعی عصر خویش علاوه بر آن که بر حضور فعال زنان شاعر در عرصه های اجتماعی و ادبی اشاره دارد، می تواند تأیید روشنی بر نظریة اجتماعی ادبیات نیز به شمار آید.
تطبیق کلی ابواب سه ترجمة کلیله و دمنه و تحلیل منشأ و موضوعات ابواب آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های پژوهش های ادبیّات تطبیقی، بررسی ترجمه ها از یک منبع به زبان های گوناگون است. این مقاله در زمینه تطبیق کلّی و جزئی کلیله عربی ابن مقفّع، با ترجمه های فارسی منشی و محمّد بخاری است و نگارندگان تلاش نموده اند تا دیدگاهی تحلیلی درباره منشأ و موضوع ابواب و نیز راز تفاوت ترجمه ها ارائه دهند. حکایات هندی که برای آموزش درس سیاست و مسائل جهانی بوده اند، به نسبت تفکّر و فرهنگ مترجمین جنبه اخلاقی و غیراخلاقی به خود گرفته اند. با وجود انطباق کلّی بیشتر ابواب و حکایات سه کتاب، اختلافاتی در حوزه لفظ، معنا و مفهوم مشاهده می شود. منشی به جهت بینش ایرانیش گه گاه اقوال صوفیانه را در ترجمه اش جا داده است؛ امّا سعی نکرده به متن، جنبه اخلاقی بیشتری ببخشد. ترجمه او از لحاظ سبک، به متن اصلی سانسکریت پنچه تنتره، نسبت به سایر ترجمه ها نزدیک تر است. ترجمة بخاری، اصل متن عربی را در ترجمه نقل کرده و از حذف و اضافات پرهیز داشته است. ترجمة او جدا از چند بابی که در این ترجمه وجود ندارد، در بقیه موارد از لحاظ سبک نوشتار و ساده نویسی به متن عربی ابن مقفّع نزدیک تر از سایر ترجمه هاست. او نیز به مانند منشی از آوردن الفاظ رکیک خودداری نکرده است.
بازتاب استعمارستیزی در اشعار ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوایل قرن بیستم برای اعراب دوران حساسی بود. آن ها هنوز از استبداد عثمانی خلاصی نیافته بودند که به استعمار خارجی گرفتار آمدند و به نحوی تحت الحمایة استعمارگران شدند. در این میان عراق، همچون برخی کشورها، مورد توجه دولت استعماری بریتانیا قرار گرفت. از آن پس جنبش ها، شورش ها، و اعتراض هایی در این کشور عربی شکل گرفت، اما برای ملت ایران وضع به گونه ای دیگر بود. هر چند که ایران مستعمره نبود، اما استعمارگران در آن به سبب موقعیت ویژة استراتژیکی و ذخائر زیر زمینی و همسایگی با شوروی سابق نفوذ فوق العاده زیادی داشتند.
حضور استعمارگران در این سرزمین ها موجب موضع گیری ملت مسلمان در مقابل رفتار ظالمانة آنان شد. قشرهای مختلف مردم از سیاست مدار گرفته تا روشن فکر در برابر آن ها واکنش نشان دادند. در این میان نقش شاعران آزاد اندیش، به ویژه بهار و صافی نجفی، چشم گیر بود. آن ها با اسلحة قلم و شعر وارد عرصة مبارزه شدند و باب جدیدی در استعمار ستیزی گشودند. این مقاله درصدد است چگونگی بازتاب استعمار ستیزی در اشعار این دو شاعر را به شیوة تحلیل محتوا تبیین کند.
مقایسة شهر و روستا در شعر قیصر امین پور و جودت فخرالدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر تحولات سریع و دگرگونی های اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی در ادبیات قرون اخیر امری انکارناپذیر است. مکتب ادبی «رمانتیسیسم» با گرایش به طبیعت و پناه جویی به آن و رویکرد عاشقانه به عناصر سادة طبیعی، که با فطرت انسانی هم خوانی دارد، در حقیقت کوششی برای رخنه به ماورای واقعیت است. در میان عناصر این مکتب «روستا»، به منزلة رمز بازگشت به فطرت و ارزش های اصیل انسانی و رجوع به دنیای پاک کودکی، و «شهر»، به منزلة رمز پیچیدگی و شلوغی و غربت و تنهایی، از زاویة دید شاعران گوناگون با ملیت های مختلف مطرح شده است. در این اثر پژوهشی، تطبیقی میان نگاه دو شاعر ایرانی و عرب معاصر، زنده یاد «قیصر امین پور» و «جودت فخرالدین»، صورت گرفته است تا به دلیل وجود زمینه های اشتراک فراوان به تأثر هر دو شاعر از گرایش های یادشده پرداخته شود.