فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی و دلالت های خیال آمیز آن در شعر مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف (بررسی تطبیقی تصاویر دگرگون شده در شعر دو شاعر) علی سلیمی* رضا کیانی** حواس پنجگانه نقشی مهم و متمایز در تشکیل تصاویر بلاغی دارند و ابعادی فنی وهنری به شعر می افزایند که در تعمیق نگرشی که شاعر سعی در انتقال آن دارد، سهیم است. در این راستا، از بین رفتن موانع نفسی و معنوی میان حواس، به شاعر این مجال را می دهد که از دو یا چند حس بهره گیرد، و به او اجازه می دهد که احساساتش را از سطح آشنا و متعارف به سطحی هنجارگریز و نامتعارف انتقال دهد؛ یعنی حواس پنجگانه گاهی وظایف معهود خود را رها کرده، به وظایفی ناآشنا که از نظر منطقی، جزء وظایف متعارفشان نیست، روی می آورند تا بدین وسیله به اهدافی دست یابند که ترکیبات عادی از رسیدن به آن اغراض عاجزند. این مقاله درصدد آن است که «حس آمیزی» یا «کاربرد مجازی حواس» را به عنوان ابزاری ساختاری در استحکام دنیای شعر شاعر ایرانی، مهدی اخوان ثالث، و شاعر عراقی، سعدی یوسف، بررسی نماید. سؤالاتی که در اینجا مطرح می شود، عبارتند از: 1- مهدی اخوان ثالث و سعدی یوسف چگونه مکانیسم حس آمیزی را در شعرشان به کار برداه اند؟ 2- میزان تکامل حواس پنجگانه در توجیه معنا ضمن تجربه ی این دو شاعر تا چه حدّ است؟ نتیجه این پژوهش گویای آن است که عدول از زبان معیار و گرایش به هنجارگریزی معنایی در نزد این دو شاعر، توانایی خیالی شان را در کاربرد توان تعبیری نهفته در لغات عادی به منصه ی ظهور می رساند، و از این جهت ترکیبات از کاربرد واقعی و منطقی شان دور می شوند و سیاق متعارف شان را در هم می شکنند. کلید واژگان: هنجارگریزی معنایی، حس آمیزی، تصاویر تغییر یافته، مهدی اخوان ثالث، سعدی یوسف.
بررسی تطبیقی میزان جامعه پذیری لیلی در منظومه عربی و منظومه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد که براساس مکتب آمریکایی با تکیه بر رویکرد نقد اجتماعی، به بررسی ویژگی های شخصیّتی لیلی، میزان حضور و ظهور او در دو داستان، شیوه و نوع تلاش های او برای دیدار با مجنون و نقض قاعده ازداوج سنّتی بدون عشق و عوامل مؤثّر در عفّت ورزی او را مورد بررسی قرار دهد.
در هر دو منظومه، لیلی با وجود دربند بودنش و برخلاف تصوّر عامیانه، حالتی بین تسلیم پذیری و طغیانگری دارد، گرچه این طغیانگری در منظومه نظامی اوج می گیرد. او با کمال عفّت ورزی که در داستان عربی بیشتر جنبه عرفی دارد ولی در فارسی جنبه شرعی، بسیار فکورانه و با حالتی محتاطانه و شجاعانه، در متن داستان حضور می یابد و پا به پای مجنون ابراز وجود می کند تا بلکه قاعده حاکم بر جامعه را نسبت به خود نقض کند، گرچه زن بودنش در نهایت نقشه های او را ناکام می گذارد.
بررسی کارکرد هجو در شعر حطیئه و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع سنّتی رایج در ادبیّات منظوم غنایی، هجویه سرایی است. این گونة ادبی، بخش قابل توجّهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمّی در ورود به دنیای ذهنی شعرا و شناختن اندیشه ها، عواطف و رویکردهای آن ها دارد؛ ضمن این که می تواند مخاطب را با شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجّه به همین اهمّیّت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینه های آن را در اشعار دو شاعر مهمّ هجویه سرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهت های موضوعی شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران. بارزترین انگیزه های هجویه سرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینه ها و عواطف شخصی جست و جو کرد؛ امّا دلایل انوری گاه اجتماعی تر می شوند. نقش نیاز های مادّی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیین کننده است؛ امّا نداشتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران، برای حطیئه اساسی تر است. حطیئه اغلب صریح تر، مفصّل تر و بی پرواتر هجو می کند. هر دو شاعر از صور خیال مدد می گیرند؛ امّا شعر انوری معمولاً تصویری تر و به خصوص نمادین تر است. انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده می کند.
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
رابطه خدا و هستی از دیدگاه ابن عربی و شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در عرفان، بیان نسبت و رابطه میان خدا و هستی است؛ این مطلب که در اشعار عرفانی با عبارت های گوناگون بیان شده است، با ظهور ابن عربی و تثبیت مکتب وحدت وجود، رنگ دیگری به خود می گیرد؛ در نگاه ابن عربی و پیروانش، عالم(ماسوی الله) حق مخلوق و حق متجلی است و این ، نزدیک ترین نسبت میان خالق و مخلوق را ترسیم می کند. یکی از کسانی که به پیروی از ابن عربی، بنیان فکری خود را بر پایه وحدت وجود گذاشت، شمس الدین محمد شیرین مغربی، عارف قرن هشتم هجری است؛ او که در جای جای دیوانش هستی را مظهر و مجلای حق می داند، در مواردی عین کلام ابن عربی را جامه شعر پوشانده است. این مقاله، تأثیرپذیری شمس مغربی از ابن عربی را در محورهای وحدت وجود؛ تجلی حق در مظاهر؛ آثار، ویژگی ها و علت تجلی و نسبت و رابطه خداوند و آفرینش بررسی می کند.
تحلیل شخصیت زن در دو رمان سنگ صبور و میرامار با تکیه بر شخصیت «گوهر و زهره»(مقاله علمی وزارت علوم)
فقدان روش پژوهش در مطالعات تطبیقی ادبیات عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هر دانشی، بر اساس موضوع، مسئله، غایت و هدفی که دارد، نیازمند روشی ویژه در عرصه پژوهش است. این روش ویژه سبب می شود که پژوهشگر آسان تر و به شکل عملی تر به هدف پژوهش برسد. نگاهی گذرا به پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران بیانگر این واقعیت است که ویژگی مشترک بیشتر آنها دور بودن از مبانی روشمند پژوهش در عرصه ادبیات تطبیقی است. از این رو، ساختار و نتیجه بیشتر این پژوهش ها نیز غیرعلمی، نادرست و مبهم است. بر اساس یافته های این جستار، چالش های اساسی روش پژوهش در حوزه مطالعات تطبیقی ادبیات عربی و فارسی عبارت اند از: عدم آشنایی با نظریه های جدید، نادیده گرفتن ماهیت بینارشته ای ادبیات تطبیقی، کلی گویی، سطحی نگری و شتاب زدگی، نامشخص بودن هدف پژوهش، و وارد شدن افراد غیرمتخصص به عرصه پژوهش و نظریه پردازی در قلمرو ادبیات تطبیقی. از این رو، بیان اهمیت نظریه و جایگاه روش تحقیق در پژوهش های تطبیقی ادبیات عربی و فارسی و برشمردن چالش های آن هدف اساسی این پژوهش است.
ادبیات روستایی در رمان های عربی و فارسی؛ بررسی تطبیقی الأرض شرقاوی و جای خالی سلوچ دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیّات جوامع مختلف، ادبیّات روستایی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهمّ ادبیّات داستانی مطرح بوده و بسیاری از نویسندگان بزرگ در این مورد آثاری را به رشتة تحریر درآورده اند. در ادبیّات عربی می توان از عبدالرّحمن الشّرقاوی نویسندة مصری خالق رمان الأرض نام برد که روستای کودکی خود را با ماجراهایش به تصویر می کشد؛ و از نویسندگان مشهور ادبیّات فارسی در این عرصه محمود دولت آبادی است که آثارش او را به عنوان نویسندة اقلیمی و منطقه ای، معروف ساخته است؛ او در رمان جای خالی سلوچ روستایی به نام «زمینج» را با مشکلات خانوادة سلوچ به تصویر می کشد.
این مقاله با رویکردی تطبیقی پس از تحلیل دو رمان مذکور، به موضوعاتی همچون: جایگاه زنان، فقر روستائیان، آب و آبیاری، نقش زمین و ظلم دولت مردان می پردازد و واقع گرا بودن دو نویسنده، توجّه آن دو به آثار بومی، اهمیّت جایگاه زنان در دو رمان، روحیة استواری روستائیان در برابر ظالمان را بازمی نماید.
از عقل ناصر خسرو تا عقل ابو العلاء پژوهشی تطبیقی در حوزه موضوعات و مضامین(مقاله علمی وزارت علوم)
در رثای بغداد: نگاهی به قصاید عربی سعدی
حوزه های تخصصی:
با مطالعه شعر عربی سعدی، به خوبی می توان دریافت که او علاوه بر استفاده از دانش وسیع قرآنی، به شعر شاعران بزرگ عرب نیز نظر داشته و افزون بر وام گیری برخی مضامین و درج تعابیر در برگزیدن وزن و قافیه چند قصیده، تحت تأثیر آنان بوده. اشراف او بر شعر شاعران عرب به وسعت دایرة لغوی او و حسن انتقال و انسجام در موضوعات متعدد در بافت قصیده و تثبیت اصالت آن انجامیده است. نویسنده ضمن تبیین این مناسبت ها در اشعار عربی سعدی به بررسی قصیده «در رثای بغداد» سعدی پرداخته، ویژگی های آن را مورد بررسی قرار داده است.
بررسی تطبیقی سیمای زن در عرفان مولانا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات جهان نقد و بررسی آثار
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
دین وتکثّرگرایی دینی نزد جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی مفاهیم کلی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
بررسی تطبیقی نقد جامعه شناختی زن در رمان علی احمد باکثیر و احمد محمود (سیرة شجاع و زمین سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و حضور زنان در جامعه بشری از ابتدای تاریخ تا کنون، امری ملموس و غیر قابل انکار بوده و آنان در جوامع مختلف، پا به پای مردان در کنار نقش برجسته زن در تربیت نسل های آینده در عرصه های اجتماعی نیز حضوری فعّال و پویا داشته اند.
در این مجال، برآنیم که با بررسی تطبیقی دو رمان معاصر یعنی سیرة شجاع اثر علی احمد باکثیر نویسنده معاصر و بزرگ یمنی و زمین سوخته اثر احمد محمود، نویسنده معاصر و مشهور ایران، تصویرگر یکی از مظاهر نقد اجتماعی جامعه یعنی مسألة زنان و به ویژه مجاهدت و مبارزات آنان در شرایط سخت و جنگی جامعه با تکیه بر شخصیّت اصلی دو رمان یعنی سمیّه و ننه باران باشیم که نتایج اوّلیه حاکی از وجوه اشتراک فراوان دو شخصیّت اصلی زن است؛ به طوری که هر دو نمونه کامل زنان ایثارگرند و علاوه بر ایفای نقش مادری دلسوز و همسری فداکار در عرصه های اجتماعی نیز زنانی مبارز و مجاهد، ایثارگر و مقاوم، شجاع و عدالت گستر و انتقام گیرنده از دشمنان هستند.