فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۹۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
تصورات استعلایی و نمادهای عروج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک یکی از نمادهای رایج در فرهنگهای مختلف نماد عروج است. نگارنده در این نوشتار سعی بر آن دارد تا انگاره های متعدد این نماد را پیش چشم آورد. پدیده تصور رابطه ای تنگاتنگ با نماد عروج دارد. در این نوشتار از نظرات متخصصان مختلف از جمله باشلار، لوروا گورهان و نیز از مثالهای گوناگون در زمینه انسان شناسی فرهنگی کمک گرفته شده است. طرح مساله نمادهای عروج و الگوهای دیرینه از دشواری خاصی برخوردار است که شاید محقق نماد شناسی را در مسیر بررسی و تعبیر دچار سردرگمی کند. گستردگی این دسته از نمادها در فرهنگ بشری از حوصله نوشتاری مختصر خارج است ؛ به ویژه تحقیق جامع درباره آن نیاز به اطلاعاتی وسیع و روحیه تلفیقی خاصی دارد تا بتواند تمامیت معنای این دسته از نمادها را در حیطه علوم انسانی همزمان با مفاهیم نمادین تصاویر استعلایی طبقه بندی کرده و در مجموعه ای گرد آورد. با این حال می توان به گونه ای مختصر مکانیسم و عملکرد این دسته از نمادها را در تصورات آدمی بررسی کرد و برخی نکته های برجسته آن را مطرح ساخت.
مفاهیم نمادین تعلیمی در مهمترین داستان های آموزشی و تربیتی کودک در دهة هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد پردازی در ادبیات کودک و نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و سبب می شود تا بسیاری از مفاهیم اخلاقی و فرهنگی به آسانی و غیر م ستقیم به کودکان انتقال یابد. در این جستار به شیوة توصیفی و تحلیلی، به طبقه بندی، ارزیابی کمی و بررسی انواع نمادهای به کار رفته در ۹ داستان آموزشی و تربیتی کودک در دهة هشتاد پرداخته می شود. ابتدا این آثار بازخوانی، خلاصه نویسی و به لحاظ نوع داستانی و موضوعی و کاربرد نمادین طبقه بندی شده، سپس انواع نمادها استخراج، تقسیم بندی و بسامد مضامین آن ها تحلیل و بررسی شده است. از ۶۴ نماد بررسی شده، نماد واژه ای با فراوانی ۵۴ و نماد شخصی با فراوانی ۶۴ و نماد انسانی(مثبت ) با فراوانی ۲۵ بیشتر استفاده شده است. در داستان های یاد شده، علاوه بر کاربرد نمادهای تقویت حس اعتماد به نفس و شناخت استعدادها و آموزش مسائل دینی، نمادهای مفهومی حرکت، با بسامد «؟ چه کسی پنیرم را برداشت » تغییر، تقویت هوش و دانایی، به ویژه در داستان ۱۰۰ و نمادهای شناخت ویژگی های شخصیتی، تمرین شکوفایی توانایی ها، اراده و « تَرس بد اَست » با بسامد ۶۵ و « راز موجود عجیب » پشتکار، به ویژه در داستان های با بسامد ۶۰ بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
بررسی کاربرد لاله از قلمرو قاموسی تا گسترة نمادین
حوزه های تخصصی:
نماد، نشانه ای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در می یابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامه های موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگ نویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده است. هدف اصلی مقالة زیر نشان دادن تقابل بین معنای نمادها در فرهنگنامه ها با نوزایی هنری آنها در اشعار دوره های مختلف سبکی است.
در این مقاله، ضمن معرّفی نمادها و بیان تاریخچة نمادهای گیاهی در دو فرهنگ شرق و غرب از دیدگاه فلاسفه، روان شناسان و اسطوره گرایان، نخست به تبیین اهمیت معانی و کاربرد نمادین واژه ها، سپس به طور اختصاصی به معانی لاله و توسیع هنری آن براساس اشعار منوچهری، سعدی، صائب و سپهری به عنوان نمایندگان شعری سبک های خراسانی، عراقی، هندی و نونیمایی پرداخته ایم تا سیر تحول و تکامل معنای آن از قالب قاموسی و محدود، به کاربرد گسترده و نمادین به طور جامع آشکار گردد و از طرفی، ظرفیت ها و امکانات زبان هنری و ادبی در خلق و گسترش معنای واژه ها با نقل شواهدی، بیش از بیش مشخص و برجسته شود.
تحلیل جایگاه زن و شاه به عنوان نمادهایی از کهن نمونة «مرکز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مرکز» بهعنوان یک کهننمونه، از دیرباز زندگی فردی و اجتماعی بشر را سامان داده و هر گاه مورد غفلت و بی توجهی واقع شده، موجب گسستگی و پریشانی روانی گردیدهاست. این کهننمونه در حماسه های اسطوره ای نیز جایگاهی ویژه دارد؛ قهرمان داستان های حماسی، برای رسیدن به مرکز یا حفظ آن، همة نیرو و قوای خویش را صرف می کند تا به جایگاهی متعالی دست یابد و در اصطلاح روان شناسی ژرفا، به «فردیت» برسد. از جملة مهم ترین نمادهای مرکز در حماسه های اسطوره ای، می توان به زن و شاه اشاره کرد که بسیاری از اعمال پهلوانانة قهرمانِ حماسی بر گردِ آنان رخ می دهد. در این مقاله، به یاری روان شناسی ژرفا، به تحلیل این دو نماد می پردازیم.
تحلیل نمادین افسانه ملک جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از افسانه هایی که پیشینه تاریخی و فرهنگی کهنی در میان قوم کرد و نیز دیگر اقوام دارد، افسانه ملک جمشید است. در این مقاله به بررسی کارکردهای نمادین شخصیت ها و قهرمانان این افسانه و نیز باورها، اعتقادات و آداب زندگی مردمان کرد پرداخته شده است. افزون براین، تلاش شده است که با بهره گیری از چارچوب های ادبیات تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های روایت افسانه در ادبیات شفاهی و مکتوب- براساس روایت علی اشرف درویشیان و رضا خندان - بررسی شود. یافته های پژوهش نیز بیانگر آن است که فرهنگ عامه و شفاهی در تکامل و غنای فرهنگ ملی و جهانی- که در شمار اهداف بنیادین ادبیات تطبیقی قرار می گیرند- می تواند نقش مؤثری داشته باشد.
هفت در زبان، ادب و حکم فارسی
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عناصر چندمعنایی در شعر اخوان با تکیه بر عنصر نماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین و پردامنه ترین انواع ادب فارسی است. در ادبیات کلاسیک آموزه ها بیشتر به صورت مستقیم و با صراحت بیان می شدند و آرایه ها و فنون ادبی ابزاری جهت تأکید و تأثیرگذاری کلام بودند. در حالی که در ادبیات معاصر از بیان صریح و مستقیم آموزه ها پرهیز می شود و اندیشه ها عمدتاً در لفافه های بیانی ارائه می شوند. از این رو درک بُعد تعلیمی ادبیات و به طور اخص شعر در سده اخیر با گذشته متفاوت است و مفاهیم تعلیمی و اخلاقی را باید در پس زمینه شعر مشاهده کرد. برای این کار باید اسلوب عمده بیان غیرمستقیم در شعر نو را در نظر داشت. نماد عمده ترین شگرد هنری شاعران نوپرداز در بیان معنی در شعر معاصر به شمار می آید. پژوهش حاضر بر آن است تا بُعد تعلیمی و اخلاقی شعر مهدی اخوان ثالث را به بحث بگذارد و چگونگی تبلور یافتن غیرمستقیم و ضمنی مضامین اخلاقی همچون: ظلم ستیزی، جهل ستیزی، وطن خواهی، اعتراض و انتقاد به وضع موجود و... را در قالب نماد در شعر او نشان دهد.
مقاله به زبان فرانسه: کارکردها و نمادهای درخت در حکایتهای فرانسه زبان شرق آفریقا (Fonctionnalité et symbolisation de l’arbre dans les contes ouest africains ’expression française)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمود درخت در متون شفاهی روایی (اسطورهها، افسانهها و حکایتها) عمیقاً به مسایل قومشناختی همچون محیط، عقاید و سنتها مرتبط است. مقالة حاضر نشان خواهد داد که درخت در متون شفاهی آفریقا ماهیتی حمایتکننده و مقدس دارد و بیانگر مرگ و رستاخیز نیز هست. علاوه بر این کارکردها، درخت در نوعی بیسرزمینی قرار دارد و مرزی است بین دو دنیا: دنیای انسانها و «دنیای دیگر»، یعنی دنیای نیروهای فراطبیعی. درخت، سمبل فرهنگ و طبیعت، سمبل گذر از سادگی به پیچیدگی و وسیلهای برای شناخت انسان از محیط و جامعه خود می باشد. بنابراین درخت با مفهوم انسان در ارتباط است.
بررسی «نمادهای جانوری» در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد انگاری مفاهیم قرآنی مرتبط به زن در تفسیر عرفانی منسوب به ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نماد هر تصویر و گفتاری است که علاوه بر معنای صریح دارای معنای کنایی و پنهان است. نماد در بین متصوفه و عرفا کاربردی وسیع داشته است و در آثار مختلف آنها به ویژه تفاسیر عرفانی همچون تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی به کار رفته است. در این تفسیر نمونه های فراوانی از نماد انگاری واژگان قرآن، ارائه تفسیر نمادین از مفاهیم قرآنی و داستانهای قرآنی مانند داستان حضرت مریم وحضرت عیسی( ع) و تطبیق آیات قرآن بر اندیشه عرفانی وی به چشم می خورد. در تفسیر منسوب به ابن عربی واژگان، عبارات، آیات وسوره های قرآنی طبق فلسفه عرفانی نویسنده تأویل، تفسیر و نماد انگاری شده است. یکی از اقسام نمادها در آرای ابن عربی مربوط به مفهوم زن است. این مقاله قصد دارد با بررسی نمادهای مرتبط با این حوزه مفهومی نمادانگاری مفاهیم قرآنی در آرای ابن عربی را تبیین کند.
نماد در غزل بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحوّلات و دگرگونی هایی که در سه دهة اخیر در بن مایه های فکری و ایدئولوژیکی شاعر امروز صورت گرفته، تغییرات بنیادینی را در ساختار زبانی و بلاغی شعر و غزل این دوره فراهم آورده و طیف شعری وسیعی را در قلمرو ادبیّات مقاومت در حیطة غزل با درون مایة جنگ - که غالباً می توان آنها را به دو دستة غزل حماسه و غزل سرخ تقسیم و تفکیک کرد - فرا روی شاعر این دوره گشوده است و در این مقال و مجال، نماد به عنوان یکی از ظریف ترین شگردهای هنری در میان عناصر گوناگون خیال، مورد بحث و فحص واقع شده است؛ آن گاه، مفاهیم و خاستگاه های آن در غزل بعد از انقلاب اسلامی، مورد مطالعه واقع شده و در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، نمادهای این دوره به لحاظ محتوایی دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. ملاک و معیار گزینش شاعران نیز در این تحقیق بر مبنای انتخاب ده تن از شاخص ترین چهره های غزل بعد از انقلاب اسلامی صورت پذیرفته که شعرشان غالباً در راستای انقلاب و جنگ رقم خورده است؛ این گروه از شاعران عبارتند از: 1- محمود شاهرخی (جذبه) 2- مشفق کاشانی 3- حسین اسرافیلی 4- یوسفعلی میرشکّاک 5- علیرضا قزوه 6- سهیل محمودی 7- مرحوم قیصر امین پور 8- شادروان نصرالله مردانی (ناصر) 9- شادروان سیدحسن حسینی 10- زنده یاد سپیده کاشانی.