ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین و پردامنه ترین انواع ادب فارسی است. در ادبیات کلاسیک آموزه ها بیشتر به صورت مستقیم و با صراحت بیان می شدند و آرایه ها و فنون ادبی ابزاری جهت تأکید و تأثیرگذاری کلام بودند. در حالی که در ادبیات معاصر از بیان صریح و مستقیم آموزه ها پرهیز می شود و اندیشه ها عمدتاً در لفافه های بیانی ارائه می شوند. از این رو درک بُعد تعلیمی ادبیات و به طور اخص شعر در سده اخیر با گذشته متفاوت است و مفاهیم تعلیمی و اخلاقی را باید در پس زمینه شعر مشاهده کرد. برای این کار باید اسلوب عمده بیان غیرمستقیم در شعر نو را در نظر داشت. نماد عمده ترین شگرد هنری شاعران نوپرداز در بیان معنی در شعر معاصر به شمار می آید. پژوهش حاضر بر آن است تا بُعد تعلیمی و اخلاقی شعر مهدی اخوان ثالث را به بحث بگذارد و چگونگی تبلور یافتن غیرمستقیم و ضمنی مضامین اخلاقی همچون: ظلم ستیزی، جهل ستیزی، وطن خواهی، اعتراض و انتقاد به وضع موجود و... را در قالب نماد در شعر او نشان دهد.